پرش به محتوا

گستره جغرافیایی و کانون‌های سادات طباطبایی شاخص در جهان اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می دهند' به 'می‌دهند'
جز (جایگزینی متن - 'دانسته اند' به 'دانسته‌اند')
جز (جایگزینی متن - 'می دهند' به 'می‌دهند')
خط ۵۰: خط ۵۰:
====استان اصفهان:====  
====استان اصفهان:====  


از نسل ابراهیم طباطبا برخی دراواخرقرن سوم به اصفهان مهاجرت کردند. آنان درشهرهای زواره واردستان ساکن شدند. بیشتر سادات طباطبایی موجود درایران از نسل ایشان هستند. زواره یکی از محل های استقرار سلاله های مطهر آل علی (ع) به ویژه سادات طباطبائی بوده است. اکنون نیز تعداد قابل توجهی از مردمان شهر را سادات طباطبائی تشکیل می دهند. از شاخص ترین چهره های آنان می توان افراد زیر را نام برد:
از نسل ابراهیم طباطبا برخی دراواخرقرن سوم به اصفهان مهاجرت کردند. آنان درشهرهای زواره واردستان ساکن شدند. بیشتر سادات طباطبایی موجود درایران از نسل ایشان هستند. زواره یکی از محل های استقرار سلاله های مطهر آل علی (ع) به ویژه سادات طباطبائی بوده است. اکنون نیز تعداد قابل توجهی از مردمان شهر را سادات طباطبائی تشکیل می‌دهند. از شاخص ترین چهره های آنان می توان افراد زیر را نام برد:
-. سـیـد کـمـال الدیـن: یـکـى از مـشـهـورتـریـن نـوادگـان ابـراهـیـم طـبـاطـبـا، سـیـد کـمـال الدیـن حـسـن مـى بـاشـد کـه در حـدود قـرن شـشـم و اوایـل قـرن هـفـتـم هـجـرى مـى زیست ، وى فردى وارسته و نیکوکار بود. بسیارى از علماى بـرجـسـتـه جـهان تشیع ، همچون آیت الله العظمى سید حسین بروجردى ، آیت الله العظمى حاج آقا حسین قمى ، آیت الله شهید سید حسن مدرس ، آیت الله سید على قاضى طباطبایى و آیـت الله عـلامـه طـبـاطـبـایـى (ره ) مـنـسـوب بـه ایـن سـیـد جلیل القدر هستند. سـیـد کـمال الدین حسن همراه بسیارى از ذریه پیامبر (ص) در شهر زواره استان اصفهان مـى زیـسـت و بـه هـمـیـن دلیـل ، ایـن شـهر به مدینه السادات شهرت داشت . ایـن عـالم ربانى در زواره داراى حوزه درسى اى بود که بسیارى از مشتاقان علوم اسـلامـى را بـه سـوى خـود جـذب مـى کـرد و نـیز ملجا عوام در امور شرعى و فقهى بود و سرانجام در مکتب خانه خویش به سوى معبود پر کشید و همان جا دفن گردید.
-. سـیـد کـمـال الدیـن: یـکـى از مـشـهـورتـریـن نـوادگـان ابـراهـیـم طـبـاطـبـا، سـیـد کـمـال الدیـن حـسـن مـى بـاشـد کـه در حـدود قـرن شـشـم و اوایـل قـرن هـفـتـم هـجـرى مـى زیست ، وى فردى وارسته و نیکوکار بود. بسیارى از علماى بـرجـسـتـه جـهان تشیع ، همچون آیت الله العظمى سید حسین بروجردى ، آیت الله العظمى حاج آقا حسین قمى ، آیت الله شهید سید حسن مدرس ، آیت الله سید على قاضى طباطبایى و آیـت الله عـلامـه طـبـاطـبـایـى (ره ) مـنـسـوب بـه ایـن سـیـد جلیل القدر هستند. سـیـد کـمال الدین حسن همراه بسیارى از ذریه پیامبر (ص) در شهر زواره استان اصفهان مـى زیـسـت و بـه هـمـیـن دلیـل ، ایـن شـهر به مدینه السادات شهرت داشت . ایـن عـالم ربانى در زواره داراى حوزه درسى اى بود که بسیارى از مشتاقان علوم اسـلامـى را بـه سـوى خـود جـذب مـى کـرد و نـیز ملجا عوام در امور شرعى و فقهى بود و سرانجام در مکتب خانه خویش به سوى معبود پر کشید و همان جا دفن گردید.
-. سید ابوالحسن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا. نسب شریف وی با هفت واسطه به امام حسن مجتبی (ع) منتهی می‌شود که از قرار ذیل است:" سید ابوالحسن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسمعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنی بن حسن بن على بن ابى طالب علیهم الاف التحیه والثناء ". وی از محققّین علما و بزرگان شعرا است که در دوره غیبت صغرى در اصفهان مى‏زیسته است. وی که معروف به " ابن طباطبا" و ازنوادگان ابراهیم طباطبا است، در سال 258 ق در اصفهان متولد شد. مادرش کنیز و همسرش  ام ابیها دخترحسین بن قاسم بن اسید از قبیله بنی احجم خزاعی دانسته‌اند. ابوالحسن تا پایان عمر در همان شهر زیست، از این رو به ابن طباطباى اصفهانى شهرت یافت. تمام هم و غم وی پرداختن به کارهای علمی، ادبى و شعر و شاعرى بود وازرفاه ودارایی بسیار نیز بهره مند بود.درکتابهای تاریخی وشخصیت نگاری ،شخصیت اورا درردیف عالمان ،ادیبان ،شاعران ،محققان ونویسندگان ترسیم کرده اند. اوبه حدت ذهن ،زیرکی ،ذوق سرشار،هوش بالا،دیانت وعفت نفس ،موصوف بود . بیشترین شهرت او از رهگذر توجه به شعر و شاعرى به زبان عربى است. تاجایی که شعراورا درنهایت خوبی وصف کرده اند.
-. سید ابوالحسن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا. نسب شریف وی با هفت واسطه به امام حسن مجتبی (ع) منتهی می‌شود که از قرار ذیل است:" سید ابوالحسن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسمعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنی بن حسن بن على بن ابى طالب علیهم الاف التحیه والثناء ". وی از محققّین علما و بزرگان شعرا است که در دوره غیبت صغرى در اصفهان مى‏زیسته است. وی که معروف به " ابن طباطبا" و ازنوادگان ابراهیم طباطبا است، در سال 258 ق در اصفهان متولد شد. مادرش کنیز و همسرش  ام ابیها دخترحسین بن قاسم بن اسید از قبیله بنی احجم خزاعی دانسته‌اند. ابوالحسن تا پایان عمر در همان شهر زیست، از این رو به ابن طباطباى اصفهانى شهرت یافت. تمام هم و غم وی پرداختن به کارهای علمی، ادبى و شعر و شاعرى بود وازرفاه ودارایی بسیار نیز بهره مند بود.درکتابهای تاریخی وشخصیت نگاری ،شخصیت اورا درردیف عالمان ،ادیبان ،شاعران ،محققان ونویسندگان ترسیم کرده اند. اوبه حدت ذهن ،زیرکی ،ذوق سرشار،هوش بالا،دیانت وعفت نفس ،موصوف بود . بیشترین شهرت او از رهگذر توجه به شعر و شاعرى به زبان عربى است. تاجایی که شعراورا درنهایت خوبی وصف کرده اند.
خط ۶۲: خط ۶۲:
حاکم اصفهان که مردی نابارور بود، نذر می‌کند که اگر خداوند فرزندی به او عنایت کند او را با یکی از سادات طباطبا پیوند دهد و از این‌رو خداوند دختری به نام«فاطمه» بدو عنایت می‌کند و فاطمه به حباله نکاح شهاب الدین علی درمی‌آید و ثمره این ازدواج طاهر است که با نه واسطه به امام حسن مجتبی(ع) نسبت می‌رساند.  
حاکم اصفهان که مردی نابارور بود، نذر می‌کند که اگر خداوند فرزندی به او عنایت کند او را با یکی از سادات طباطبا پیوند دهد و از این‌رو خداوند دختری به نام«فاطمه» بدو عنایت می‌کند و فاطمه به حباله نکاح شهاب الدین علی درمی‌آید و ثمره این ازدواج طاهر است که با نه واسطه به امام حسن مجتبی(ع) نسبت می‌رساند.  
فرزندان طاهر و فاطمه را سادات زواره‌ای نامند. سادات زواره‌ای در شهر زواره که به خاطر مرکزیت آن برای سادات به«مدینة السادات» نیز معروف شده‌بود و تا اوایل قرن هفتم هجری به آسودگی، امنیت و آرامش می‌زیستند. اما این آسایش دیری نپایید و آن روشن‌اندیشان که کوهی از دشواری را پشت سر نهاده‌بودند دیگربار مصیبتی سهمگین را پیش رو داشتند. چرا که این شهر چون دیگر شهرهای ایران در اثر حمله مغول در اوایل قرن هفتم رو به ویرانی نهاد و به ناچار ساکنان آن در اطراف زواره و نایین پراکنده شدند، هم‌چنین حمله افاغنه از عوامل اساسی دیگری بود که سادات آن دیار را به دیگر شهرهای ایران کوچ داد، ازجمله شهر یزد.
فرزندان طاهر و فاطمه را سادات زواره‌ای نامند. سادات زواره‌ای در شهر زواره که به خاطر مرکزیت آن برای سادات به«مدینة السادات» نیز معروف شده‌بود و تا اوایل قرن هفتم هجری به آسودگی، امنیت و آرامش می‌زیستند. اما این آسایش دیری نپایید و آن روشن‌اندیشان که کوهی از دشواری را پشت سر نهاده‌بودند دیگربار مصیبتی سهمگین را پیش رو داشتند. چرا که این شهر چون دیگر شهرهای ایران در اثر حمله مغول در اوایل قرن هفتم رو به ویرانی نهاد و به ناچار ساکنان آن در اطراف زواره و نایین پراکنده شدند، هم‌چنین حمله افاغنه از عوامل اساسی دیگری بود که سادات آن دیار را به دیگر شهرهای ایران کوچ داد، ازجمله شهر یزد.
یشتر ساکنان زواره  را سادات طباطبایی تشکیل می دهند. زواره از سده چهارم هجری مدینه السادات نامیده می شد.
یشتر ساکنان زواره  را سادات طباطبایی تشکیل می‌دهند. زواره از سده چهارم هجری مدینه السادات نامیده می شد.
حاکم اصفهان که مردی نابارور بود، نذر می‌کند که اگر خداوند فرزندی به او عنایت کند او را با یکی از سادات طباطبا پیوند دهد و از این‌رو خداوند دختری به نام«فاطمه» بدو عنایت می‌کند و فاطمه به حباله نکاح شهاب الدین علی درمی‌آید و ثمره این ازدواج طاهر است که با نه واسطه به امام حسن مجتبی(ع) نسبت می‌رساند.
حاکم اصفهان که مردی نابارور بود، نذر می‌کند که اگر خداوند فرزندی به او عنایت کند او را با یکی از سادات طباطبا پیوند دهد و از این‌رو خداوند دختری به نام«فاطمه» بدو عنایت می‌کند و فاطمه به حباله نکاح شهاب الدین علی درمی‌آید و ثمره این ازدواج طاهر است که با نه واسطه به امام حسن مجتبی(ع) نسبت می‌رساند.
فرزندان طاهر و فاطمه را سادات زواره‌ای نامند. سادات زواره‌ای در شهر زواره که به خاطر مرکزیت آن برای سادات به«مدینة السادات» نیز معروف شده‌بود و تا اوایل قرن هفتم هجری به آسودگی، امنیت و آرامش می‌زیستند. اما این آسایش دیری نپایید و آن روشن‌اندیشان که کوهی از دشواری را پشت سر نهاده‌بودند دیگربار مصیبتی سهمگین را پیش رو داشتند. چرا که این شهر چون دیگر شهرهای ایران در اثر حمله مغول در اوایل قرن هفتم رو به ویرانی نهاد و به ناچار ساکنان آن در اطراف زواره و نایین پراکنده شدند، هم‌چنین حمله افاغنه از عوامل اساسی دیگری بود که سادات آن دیار را به دیگر شهرهای ایران کوچ داد، ازجمله شهر یزد.
فرزندان طاهر و فاطمه را سادات زواره‌ای نامند. سادات زواره‌ای در شهر زواره که به خاطر مرکزیت آن برای سادات به«مدینة السادات» نیز معروف شده‌بود و تا اوایل قرن هفتم هجری به آسودگی، امنیت و آرامش می‌زیستند. اما این آسایش دیری نپایید و آن روشن‌اندیشان که کوهی از دشواری را پشت سر نهاده‌بودند دیگربار مصیبتی سهمگین را پیش رو داشتند. چرا که این شهر چون دیگر شهرهای ایران در اثر حمله مغول در اوایل قرن هفتم رو به ویرانی نهاد و به ناچار ساکنان آن در اطراف زواره و نایین پراکنده شدند، هم‌چنین حمله افاغنه از عوامل اساسی دیگری بود که سادات آن دیار را به دیگر شهرهای ایران کوچ داد، ازجمله شهر یزد.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۶۶

ویرایش