۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روش ها' به 'روشها') |
جز (جایگزینی متن - 'بزرگ تر' به 'بزرگتر') |
||
خط ۴۷۹: | خط ۴۷۹: | ||
قانون اساسی لبنان به مردم این حق را میدهد تا دولت خود را عوض کنند. با این حال از اواسط دهه ۱۹۷۰ تا انتخابات پارلمانی ۱۹۹۲ جنگ داخلی لبنان از اجرای حقوق سیاسی ممانعت به عمل آورد. طبق قانون اساسی انتخابات مستقیم هر چهار سال یک بار باید برگزار شود. آخرین انتخابات پارلمانی بعد از ترور نخستوزیر حریری انجام شد و معادله قدرت با پیروزی مخالفان حضور سوریه در لبنان و تصاحب اکثر کرسیهای پارلمان توسط آنها شاهد تغییرات بسیاری بود. ترکیبهای پارلمان توسط آنها تغییرکرد. ترکیب پارلمان بر اساس هویت مذهبی و قومی و برخلاف مسائل ایدئولوژیکی شکل گرفتهاست. پیمان طایف با پایان دادن جنگ داخلی تقسیمات کرسیهای پارلمان را تغییر داد.طایفه گرایی نشانگر ساختار جامعه لبنان می باشد. ساختار سنّتی قدرت سیاسی در لبنان بر اساس توازن طایفه ای استوار می باشد که مجموعه ای از طوایف گوناگون، ساختار سیاسی لبنان را شکل داده اند. لبنان دارای تعدد مذاهب و دارای هفده فرقه دینی به رسمیت شناخته شده می باشد: یازده فرقه مسیحی (مارونی، ارتدوکس، کاتولیک، ارمنیهای ارتدوکس، ارمنیهای کاتولیک، پروتستان ها، سریانیهای ارتدوکس، سریانیهای کاتولیک، لاتین ها، کلدانیها و نستوری ها)، پنج فرقه اسلامی (شیعیان، سنّیان، دروزیان، علویان و اسماعیلیان) و یک فرقه یهودی، که جزو کم اهمیت ترین فرقههاست. هسته اصلی بی ثباتی لبنان فرقه گرایی است که بر این کشور حاکم است. | قانون اساسی لبنان به مردم این حق را میدهد تا دولت خود را عوض کنند. با این حال از اواسط دهه ۱۹۷۰ تا انتخابات پارلمانی ۱۹۹۲ جنگ داخلی لبنان از اجرای حقوق سیاسی ممانعت به عمل آورد. طبق قانون اساسی انتخابات مستقیم هر چهار سال یک بار باید برگزار شود. آخرین انتخابات پارلمانی بعد از ترور نخستوزیر حریری انجام شد و معادله قدرت با پیروزی مخالفان حضور سوریه در لبنان و تصاحب اکثر کرسیهای پارلمان توسط آنها شاهد تغییرات بسیاری بود. ترکیبهای پارلمان توسط آنها تغییرکرد. ترکیب پارلمان بر اساس هویت مذهبی و قومی و برخلاف مسائل ایدئولوژیکی شکل گرفتهاست. پیمان طایف با پایان دادن جنگ داخلی تقسیمات کرسیهای پارلمان را تغییر داد.طایفه گرایی نشانگر ساختار جامعه لبنان می باشد. ساختار سنّتی قدرت سیاسی در لبنان بر اساس توازن طایفه ای استوار می باشد که مجموعه ای از طوایف گوناگون، ساختار سیاسی لبنان را شکل داده اند. لبنان دارای تعدد مذاهب و دارای هفده فرقه دینی به رسمیت شناخته شده می باشد: یازده فرقه مسیحی (مارونی، ارتدوکس، کاتولیک، ارمنیهای ارتدوکس، ارمنیهای کاتولیک، پروتستان ها، سریانیهای ارتدوکس، سریانیهای کاتولیک، لاتین ها، کلدانیها و نستوری ها)، پنج فرقه اسلامی (شیعیان، سنّیان، دروزیان، علویان و اسماعیلیان) و یک فرقه یهودی، که جزو کم اهمیت ترین فرقههاست. هسته اصلی بی ثباتی لبنان فرقه گرایی است که بر این کشور حاکم است. | ||
در این نظام، پستهای دولتی در حکومت، خدمات عمومی، ارتش و قوّه قضائیه بر اساس وابستگیهای طایفه ای و مذهبی و نه بر اساس مزیت و شایستگی لازم تقسیم شدهاند. بنابراین، وفاداریهای فرقه ای (طایفه ای) بر وفاداریهای ملّی برتری دارند. بر اساس آخرین آمار رسمی، جمعیت در سال 1932 یعنی در زمان حاکمیت فرانسه بر این کشور، 51 درصد جمعیت کل کشور را مسیحیان تشکیل می دادند. طبق آمار مذکور، مارونیها | در این نظام، پستهای دولتی در حکومت، خدمات عمومی، ارتش و قوّه قضائیه بر اساس وابستگیهای طایفه ای و مذهبی و نه بر اساس مزیت و شایستگی لازم تقسیم شدهاند. بنابراین، وفاداریهای فرقه ای (طایفه ای) بر وفاداریهای ملّی برتری دارند. بر اساس آخرین آمار رسمی، جمعیت در سال 1932 یعنی در زمان حاکمیت فرانسه بر این کشور، 51 درصد جمعیت کل کشور را مسیحیان تشکیل می دادند. طبق آمار مذکور، مارونیها بزرگترین فرقه منفرد با 29% آراء و پس از آن سنّیها 22% و شیعیان در حدود 20% نشان داده شدهاند. طبق قانون اساسی لبنان، رئیس جمهور از میان مارونی ها، نخستوزیر از میان سنّیها و رئیس مجلس از میان شیعهها و تعدادی از وزرای کابینه نیز از میان سایر فرقههای مهم مانند ارتدوکسها و کاتولیکهای یونانی و دروزیها باید برگزیده شوند. | ||
اما همواره این سؤال مطرح گردیده که چگونه است که تاکنون بجز آمارگیری سال 1932، که طی آن مارونیها اکثریت را به دست آوردند، دیگر هیچ گونه آمارگیری رسمی انجام نشده است؟ در حالی که با امکان دست یابی مسئولان لبنانی به آمار ثبت شناسنامهها یا آمارهای انتخاباتی و اسناد کشور، این شک و شبهه باقی می ماند که چنین سکوتی در مشخص کردن و اعلام تغییر و دگرگونی در ترکیب جمعیت طوایف مختلف صرفاً به سود مسیحیان و به زیان مسلمانان صورت نمیگیرد. در حال حاضر، با توجه به سرشماریهای غیررسمی و اسناد و مدارک موجود، این ادعا مطرح است که شیعیان دارای اکثریت میباشند[https://fa.alkawthartv.com/news/88618 (برای اطلاع بیشتر به سایت الکوثر مراجعه کنید)]. | اما همواره این سؤال مطرح گردیده که چگونه است که تاکنون بجز آمارگیری سال 1932، که طی آن مارونیها اکثریت را به دست آوردند، دیگر هیچ گونه آمارگیری رسمی انجام نشده است؟ در حالی که با امکان دست یابی مسئولان لبنانی به آمار ثبت شناسنامهها یا آمارهای انتخاباتی و اسناد کشور، این شک و شبهه باقی می ماند که چنین سکوتی در مشخص کردن و اعلام تغییر و دگرگونی در ترکیب جمعیت طوایف مختلف صرفاً به سود مسیحیان و به زیان مسلمانان صورت نمیگیرد. در حال حاضر، با توجه به سرشماریهای غیررسمی و اسناد و مدارک موجود، این ادعا مطرح است که شیعیان دارای اکثریت میباشند[https://fa.alkawthartv.com/news/88618 (برای اطلاع بیشتر به سایت الکوثر مراجعه کنید)]. | ||
خط ۱٬۴۲۹: | خط ۱٬۴۲۹: | ||
مسلمانان و مسحیان دو گروه دینی بزرگ لبنان هستند که هر یک به ترتیب 60 و 40 درصد جمعیت این کشور را به خود اختصاص داده اند؛ البته این آمار متغیر است و درصد جمعیت مسلمانان تا 63 درصد نیز ذکر میگردد. مسئله قطعی در این میان این است که جمعیت مسلمانان از بدو استقلال لبنان تا به امروز، همواره رو به ازدیاد بوده و از شمار جمعیت مسیحی، به دلایل مختلف و از جمله مهاجرت، کاسته شده است. مسلمانان لبنان را شیعیان (دوازده امامی)، اهل سنت، دروزی ها، علویان و اسماعیلی ها تشکیل میدهند و کاتولیک های مارونی، ارتدوکس های یونانی، کاتولیک های یونانی، ارمنیان ارتدوکس، ارمنیان کاتولیک، کاتولیک های رومی، آشوری ها، پروتستان ها و قبطی ها جامعه مسیحیان را تشکیل میدهند. یهودیان اقلیت بسیار کوچکی هستند که اغلب در بیروت سکونت دارند.در لبنان چهار قومیت عمده که به صورت سهم آنها در جامعه ملی درنظرگرفته شدهاند، قومیتهای مسیحی مارونی، دروزی، سنی و شیعه هستند. سهم قومیتها در کشور لبنان عبارتند از :مارونی 18درصد، سنی 24درصد، شیعه 27درصد و دروزی 6درصد.<ref>طاهری، بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان لبنان اسلامی 1388 ص 118</ref>. | مسلمانان و مسحیان دو گروه دینی بزرگ لبنان هستند که هر یک به ترتیب 60 و 40 درصد جمعیت این کشور را به خود اختصاص داده اند؛ البته این آمار متغیر است و درصد جمعیت مسلمانان تا 63 درصد نیز ذکر میگردد. مسئله قطعی در این میان این است که جمعیت مسلمانان از بدو استقلال لبنان تا به امروز، همواره رو به ازدیاد بوده و از شمار جمعیت مسیحی، به دلایل مختلف و از جمله مهاجرت، کاسته شده است. مسلمانان لبنان را شیعیان (دوازده امامی)، اهل سنت، دروزی ها، علویان و اسماعیلی ها تشکیل میدهند و کاتولیک های مارونی، ارتدوکس های یونانی، کاتولیک های یونانی، ارمنیان ارتدوکس، ارمنیان کاتولیک، کاتولیک های رومی، آشوری ها، پروتستان ها و قبطی ها جامعه مسیحیان را تشکیل میدهند. یهودیان اقلیت بسیار کوچکی هستند که اغلب در بیروت سکونت دارند.در لبنان چهار قومیت عمده که به صورت سهم آنها در جامعه ملی درنظرگرفته شدهاند، قومیتهای مسیحی مارونی، دروزی، سنی و شیعه هستند. سهم قومیتها در کشور لبنان عبارتند از :مارونی 18درصد، سنی 24درصد، شیعه 27درصد و دروزی 6درصد.<ref>طاهری، بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان لبنان اسلامی 1388 ص 118</ref>. | ||
در میان مسلمانان، شیعیان با در دست داشتن 35 درصد جمعیت (تخمین سال 1990) این آمار حتی تا 41 درصد هم افزایش می یابد، | در میان مسلمانان، شیعیان با در دست داشتن 35 درصد جمعیت (تخمین سال 1990) این آمار حتی تا 41 درصد هم افزایش می یابد، بزرگترین گروه مذهبی اسلامی لبنان هستند و اکثریت مطلقی را در نظام مذهبی این کشور به وجود آورده اند. شهر صور در محافظه جنوب و بعلبک در محافظه بقاع، از مهم ترین شهرهای شیعه نشین است. طرابلس دارای اکثریتی سنی و اقلیتی مسیحی، صیدا دارای اکثریت سنی ضعیف با اقلیت قومی مسیحی و بیروت دارای اکثریتی مارونی و سنی است. البته از سال 1982 با مهاجرت شیعیان به بیروت و اسکان آنها در جنوب این شهر، جمعیت شیعی پر رنگی در این شهر شکل گرفته است[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3814/4846/40272/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 (برای اطلاع بیشتر به سایت حوزه مراجعه کنید)]. | ||
شاید خلاصهگویی درباره صحنه فرهنگی و اندیشه اسلامی که لبنان در نیم قرن اخیر به خود دیده، بسیار دشوار باشد، زیرا دگرگونیها شدید بوده و تا حد تناقض پیش رفته است، ولی تنها از باب اشاره، میتوان درباره این موضوع در دو محور اساسی سخن گفت. به نظر نگارنده میتوان در این دو محور بحث را مشخص نمود: محور شیعه و محور اهل سنّت. | شاید خلاصهگویی درباره صحنه فرهنگی و اندیشه اسلامی که لبنان در نیم قرن اخیر به خود دیده، بسیار دشوار باشد، زیرا دگرگونیها شدید بوده و تا حد تناقض پیش رفته است، ولی تنها از باب اشاره، میتوان درباره این موضوع در دو محور اساسی سخن گفت. به نظر نگارنده میتوان در این دو محور بحث را مشخص نمود: محور شیعه و محور اهل سنّت. |