پرش به محتوا

لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'شاخه ها' به 'شاخه‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'بزرگ تر' به 'بزرگ‌تر')
جز (جایگزینی متن - 'شاخه ها' به 'شاخه‌ها')
خط ۳۰۹: خط ۳۰۹:
طبقة نوخاسته شاعران و نویسندگان لبنان در تمام فنون ادبی و هنری، راه های تازه ای را گشودند، در نوشتن داستان های کوتاه و بلند و نمایشنامه نویسی و مقاله از نویسندگان غربی الگو گرفتند و آن را با محتوای غنی میراث عرب و ملی لبنان آمیختند<ref>همان، ص 79</ref>.
طبقة نوخاسته شاعران و نویسندگان لبنان در تمام فنون ادبی و هنری، راه های تازه ای را گشودند، در نوشتن داستان های کوتاه و بلند و نمایشنامه نویسی و مقاله از نویسندگان غربی الگو گرفتند و آن را با محتوای غنی میراث عرب و ملی لبنان آمیختند<ref>همان، ص 79</ref>.


فتحی الابیاری با اشاره به اشغال جهان عرب به وسیلة اروپا می گوید: «این اشغال با فرهنگ عربی ارتباط مستقیم داشت و به تغییر نشانه های عامه و چرخش و دگرگونی ذوق ادبی و هنری منجر شد؛ تغییری که با طبیعت و سرشت دولت مستعمره ای که به وسایل نشر (روزنامه ها و مجلات و چاپ خانه ها و...) اشراف دارد، تناسب داشت و این تأکید است به اینکه تجربه و آگاهی ارجحیت شاخه های فرهنگ عربی تضمینی نیست و به همین خاطر هم به ادب عربی که جوانب گوناگون (مثبت و منفی) داشت، اضافه شد»<ref>ماهنامه ادبیات داستانی، ش 102، ص 25</ref>.
فتحی الابیاری با اشاره به اشغال جهان عرب به وسیلة اروپا می گوید: «این اشغال با فرهنگ عربی ارتباط مستقیم داشت و به تغییر نشانه های عامه و چرخش و دگرگونی ذوق ادبی و هنری منجر شد؛ تغییری که با طبیعت و سرشت دولت مستعمره ای که به وسایل نشر (روزنامه ها و مجلات و چاپ خانه ها و...) اشراف دارد، تناسب داشت و این تأکید است به اینکه تجربه و آگاهی ارجحیت شاخه‌های فرهنگ عربی تضمینی نیست و به همین خاطر هم به ادب عربی که جوانب گوناگون (مثبت و منفی) داشت، اضافه شد»<ref>ماهنامه ادبیات داستانی، ش 102، ص 25</ref>.


در این میان ترجمه آثار ادبی خارجی به عربی و انتشار آن، تأثیر جدی و عمیق بر ادبیات در لبنان داشت؛ به خصوص در مورد ادبیات داستانی که ترجمه و اثرپذیری از کشورهای اروپایی در پیدایش این هنر، شکل جدید و شخصیت مستقل آن نقش اساسی بازی کرده اند.
در این میان ترجمه آثار ادبی خارجی به عربی و انتشار آن، تأثیر جدی و عمیق بر ادبیات در لبنان داشت؛ به خصوص در مورد ادبیات داستانی که ترجمه و اثرپذیری از کشورهای اروپایی در پیدایش این هنر، شکل جدید و شخصیت مستقل آن نقش اساسی بازی کرده اند.
خط ۲٬۲۹۵: خط ۲٬۲۹۵:
=فرهنگ و آموزش=
=فرهنگ و آموزش=


بیشتر کشورهای عربی سعی در پشتیبانی وحمایت از آموزش عالی دانشگاهی دارند. به همین سبب این کشورها شاهد افزایش تعداد دانشجویان از 000/90 در سال 1975 به 5/2 میلیون نفر در سال 1991 بودند در همین زمینه نسبت دختران وزنانی که مشغول تحصیلات عالی هستند از 28% در سال 1975 به 37% در سال 1991 رسیده است. با وجود افزایش تعداد دانشجویانی که در شاخه های علوم پایه ومهندسی وپزشکی مشغول به تحصیل هستند اما همچنان تعداد دانشجویانی که به تحصیل در رشته های علوم انسانی مشغول هستند بیشتر است.
بیشتر کشورهای عربی سعی در پشتیبانی وحمایت از آموزش عالی دانشگاهی دارند. به همین سبب این کشورها شاهد افزایش تعداد دانشجویان از 000/90 در سال 1975 به 5/2 میلیون نفر در سال 1991 بودند در همین زمینه نسبت دختران وزنانی که مشغول تحصیلات عالی هستند از 28% در سال 1975 به 37% در سال 1991 رسیده است. با وجود افزایش تعداد دانشجویانی که در شاخه‌های علوم پایه ومهندسی وپزشکی مشغول به تحصیل هستند اما همچنان تعداد دانشجویانی که به تحصیل در رشته های علوم انسانی مشغول هستند بیشتر است.


اما از جهت دیگر آمار نشان میدهد که نسبت دانشجویان عرب که تحصیلات دانشگاهی خود را در کشورهای غربی ادامه می‌دهند در حال افزایش است؛ به عنوان مثال بیش از 60% از دانشجویان الجزائزی, مغربی وتونسی, درخارج از کشورشان وعمدتاً در اروپا وخصوصاً در فرانسه در حال تحصیل هستند و50% از دانشجویان کشورهای عربستان سعودی, کویت, قطر وامارات متحدۀ عربی که در خارج مشغول تحصیل می‌باشند در آمریکا هستند.
اما از جهت دیگر آمار نشان میدهد که نسبت دانشجویان عرب که تحصیلات دانشگاهی خود را در کشورهای غربی ادامه می‌دهند در حال افزایش است؛ به عنوان مثال بیش از 60% از دانشجویان الجزائزی, مغربی وتونسی, درخارج از کشورشان وعمدتاً در اروپا وخصوصاً در فرانسه در حال تحصیل هستند و50% از دانشجویان کشورهای عربستان سعودی, کویت, قطر وامارات متحدۀ عربی که در خارج مشغول تحصیل می‌باشند در آمریکا هستند.
خط ۲٬۳۱۸: خط ۲٬۳۱۸:
ماده چهارم: به انجمن لبنانی- کانادائی فرهنگ وتربیت وتکنولوزی , اجازه تأسیس انستیتو عالی وبین المللی مدیریت داده شود.
ماده چهارم: به انجمن لبنانی- کانادائی فرهنگ وتربیت وتکنولوزی , اجازه تأسیس انستیتو عالی وبین المللی مدیریت داده شود.


واضح است که این مجوزها برای هموار کردن واقعیت های نادر وپوشش قانونی دادن به موارد نادر است. با این معنا ومفهوم, حقوق این مؤسسات وتعهدات آنان روشن نیست وعدم وجود ضوابط, بابِ بازی با قانون وتحلیل آنرا باز گذاشته ونمونه بارز آن افتتاح شاخه های این مراکز در نقاط مختلف لبنان است .خطر این مجوزها در عدم محدویتی است که دارند وچیزهای فراوانی را نامشخص رها کرده اند وقانون نیز این نقاط  را قطعی نکرده ومجوزهای بعدی نیز به این نقاط اشاره نکرده اند. این بی توجهی, باب اجتهاد را مقابل صاحبان این مراکز باز گذاشته تا مراکز دیگری را در نقاط مختلف بوجود آورند. این موارد در مورد ایجاد شاخه ها بود, اما در باره ایجاد رشته های جدید, در فهرست رشته های اساسی, که مخصوص انستیتوهای تکنولوژی دانشگاهی است چیزی لحاظ  واشاره نشده است.
واضح است که این مجوزها برای هموار کردن واقعیت های نادر وپوشش قانونی دادن به موارد نادر است. با این معنا ومفهوم, حقوق این مؤسسات وتعهدات آنان روشن نیست وعدم وجود ضوابط, بابِ بازی با قانون وتحلیل آنرا باز گذاشته ونمونه بارز آن افتتاح شاخه‌های این مراکز در نقاط مختلف لبنان است .خطر این مجوزها در عدم محدویتی است که دارند وچیزهای فراوانی را نامشخص رها کرده اند وقانون نیز این نقاط  را قطعی نکرده ومجوزهای بعدی نیز به این نقاط اشاره نکرده اند. این بی توجهی, باب اجتهاد را مقابل صاحبان این مراکز باز گذاشته تا مراکز دیگری را در نقاط مختلف بوجود آورند. این موارد در مورد ایجاد شاخه‌ها بود, اما در باره ایجاد رشته های جدید, در فهرست رشته های اساسی, که مخصوص انستیتوهای تکنولوژی دانشگاهی است چیزی لحاظ  واشاره نشده است.
شکی نیست که اگر مجوزها بطور صریح وروشن طراحی شوند, سهم مهمی در جلوگیری از این نوع مشکلات وگذر از آن خواهند داشت چون استناد به قوانین مرجع در این موارد کافی نیست در صورتیکه این قوانین خود نیازمند به تعدیل بعضی از احکام آن  می باشد در همین حال تاکنون هیچ مجوزی که موضوع مراقبت بر کار مؤسسات آموزش عالی را مطابق آنچه که در نص ماده چهاردهم از قانون احکام آموزش عالی آمده صادر نشده است. به گفته صاحب نظران باید در صدور مجوزها تغییراتی ایجاد گردد وباید تفاوتی میان دانشگاه وانستیتو باشد وباید اسم مؤسسه گیرندۀ مجوز روشن ومشخص گردد تا نتواند در آن تغییری ایجاد کند وگرنه باید جعل وتقلب به شمار آید وآموزش عالی از تأیید گواهینامه های آنان خودداری کند.
شکی نیست که اگر مجوزها بطور صریح وروشن طراحی شوند, سهم مهمی در جلوگیری از این نوع مشکلات وگذر از آن خواهند داشت چون استناد به قوانین مرجع در این موارد کافی نیست در صورتیکه این قوانین خود نیازمند به تعدیل بعضی از احکام آن  می باشد در همین حال تاکنون هیچ مجوزی که موضوع مراقبت بر کار مؤسسات آموزش عالی را مطابق آنچه که در نص ماده چهاردهم از قانون احکام آموزش عالی آمده صادر نشده است. به گفته صاحب نظران باید در صدور مجوزها تغییراتی ایجاد گردد وباید تفاوتی میان دانشگاه وانستیتو باشد وباید اسم مؤسسه گیرندۀ مجوز روشن ومشخص گردد تا نتواند در آن تغییری ایجاد کند وگرنه باید جعل وتقلب به شمار آید وآموزش عالی از تأیید گواهینامه های آنان خودداری کند.
این گونه مسائل وجود هیئت نظارت را ضروری می کند که در حال حاضر وجود ندارد, زیرا بسیاری از مؤسسات با گرفتن مجوزِ انستیتو ادعای  دانشگاه بودن را دارند وکافیست والدین دانشجویان رغبت نشان داده که بدانند فرزندان آنان در چه نوع مؤسسه آموزش عالی درس می خوانند واز آن اداره بخواهند تا مجوز خود را نشان دهد چه بسا پی می برند که آن مؤسسه انستیتو است ونه دانشگاه وبرای دانشجویان چقدر غیر منتظره  خواهد بود که اطلاع پیدا کنند دانشکده ای که در آن تحصیل میکنند, دارای مجوز نیست, واین سؤال سرنوشت ساز وجود دارد که هنگام فارغ التحصیلی چه نوع مدرکی به آنان داده می‌شود؟ لیسانس, فوق لیسانس؟      بینانگذاران دانشگاههای خصوصی با حرارت از وجود این گونه دانشگاهها حمایت می‌کنند وازدیاد آنرا مضر نمی‌دانند وشأن آنرا شأن هر طرح تجارتی دیگر می‌دانند که تابع اصل عرضه وتقاضاست. آنان معتقدند که شهریه های دانشگاههای خصوصی وبا سابقه به نسبت قابل توجهی بالا رفته وبالطبع این مؤسسات را در احتکار گروهی ثروتمند قرار داده, بخصوص با اوضاع راکد اقتصادی وتوقف موضوع بورس تحصیلی که
این گونه مسائل وجود هیئت نظارت را ضروری می کند که در حال حاضر وجود ندارد, زیرا بسیاری از مؤسسات با گرفتن مجوزِ انستیتو ادعای  دانشگاه بودن را دارند وکافیست والدین دانشجویان رغبت نشان داده که بدانند فرزندان آنان در چه نوع مؤسسه آموزش عالی درس می خوانند واز آن اداره بخواهند تا مجوز خود را نشان دهد چه بسا پی می برند که آن مؤسسه انستیتو است ونه دانشگاه وبرای دانشجویان چقدر غیر منتظره  خواهد بود که اطلاع پیدا کنند دانشکده ای که در آن تحصیل میکنند, دارای مجوز نیست, واین سؤال سرنوشت ساز وجود دارد که هنگام فارغ التحصیلی چه نوع مدرکی به آنان داده می‌شود؟ لیسانس, فوق لیسانس؟      بینانگذاران دانشگاههای خصوصی با حرارت از وجود این گونه دانشگاهها حمایت می‌کنند وازدیاد آنرا مضر نمی‌دانند وشأن آنرا شأن هر طرح تجارتی دیگر می‌دانند که تابع اصل عرضه وتقاضاست. آنان معتقدند که شهریه های دانشگاههای خصوصی وبا سابقه به نسبت قابل توجهی بالا رفته وبالطبع این مؤسسات را در احتکار گروهی ثروتمند قرار داده, بخصوص با اوضاع راکد اقتصادی وتوقف موضوع بورس تحصیلی که
خط ۲٬۳۲۶: خط ۲٬۳۲۶:
در واقع این دانشگاهها به منظور پاسخگویی به نیاز همه کسانیکه آرزوی گرفتن تخصص را دارند, تأسیس شده‌اند. بویژه آنانکه توان واجازه ورود به دانشگاه لبنان یا بقیه  دانشگاههای خصوصی قدیمی را ندارند زیرا پرداخت هزینه خود یک مانع اساسی در برابر دانشجو است؛ اما درهای دانشگاههای جدید بروی همه باز است, با قیمتی مناسب با هرنوع درآمد, واز جمله عبارتهایی که در تبلیغات این دانشگاهها وانستیتوها به کاررفته, (درعین اینکه مانند سوپر مارکت در حال رشد هستند) اینست: برای هر کسی که مایل به گرفتن مدرک دانشگاهی است بدون تلاش فراوان وبا هزینه ای معقول. ومهمتر آنکه, نه  هر مدرکی بلکه مدرک آمریکایی که متناسب است خصوصاً با ذوق لبنانی ها با هر آنچه که بیگانه است هر چند از نوع بدش باشد... این دانشگاهها بدعت حصول مدرک از خارج  را اختراع کرده اند, اما از کدام دانشگاه؟ وبا چه سطح علمی؟ وچه کسی در لبنان این مدارک را قبول دارد؟ حقیقتاً این مدارک وجود دارد ویا تنها اوهامی است بر روی ورقه  ومدرکی است که هیچگونه ارزش علمی ندارد؛ در بعضی موارد نیز مدارک آنان تقلبی وجعلی است ودر نهایت باعث سرخوردگی است      اما مؤسساتی که اخیراً مجوز گرفته اند, شاگردانی که در امتحانات نهائی سال آخر دبیرستان قبول نشده‌اند را پذیرا شده, آنان نیز پیش دستی کرده وبا گرفتن گواهی دیپلم از انستیتو با اتمام دو سال آموزش فنی, مطابق نظام FRESHMAN به عنوان دانشجو به دانشگاه پیوسته اند.
در واقع این دانشگاهها به منظور پاسخگویی به نیاز همه کسانیکه آرزوی گرفتن تخصص را دارند, تأسیس شده‌اند. بویژه آنانکه توان واجازه ورود به دانشگاه لبنان یا بقیه  دانشگاههای خصوصی قدیمی را ندارند زیرا پرداخت هزینه خود یک مانع اساسی در برابر دانشجو است؛ اما درهای دانشگاههای جدید بروی همه باز است, با قیمتی مناسب با هرنوع درآمد, واز جمله عبارتهایی که در تبلیغات این دانشگاهها وانستیتوها به کاررفته, (درعین اینکه مانند سوپر مارکت در حال رشد هستند) اینست: برای هر کسی که مایل به گرفتن مدرک دانشگاهی است بدون تلاش فراوان وبا هزینه ای معقول. ومهمتر آنکه, نه  هر مدرکی بلکه مدرک آمریکایی که متناسب است خصوصاً با ذوق لبنانی ها با هر آنچه که بیگانه است هر چند از نوع بدش باشد... این دانشگاهها بدعت حصول مدرک از خارج  را اختراع کرده اند, اما از کدام دانشگاه؟ وبا چه سطح علمی؟ وچه کسی در لبنان این مدارک را قبول دارد؟ حقیقتاً این مدارک وجود دارد ویا تنها اوهامی است بر روی ورقه  ومدرکی است که هیچگونه ارزش علمی ندارد؛ در بعضی موارد نیز مدارک آنان تقلبی وجعلی است ودر نهایت باعث سرخوردگی است      اما مؤسساتی که اخیراً مجوز گرفته اند, شاگردانی که در امتحانات نهائی سال آخر دبیرستان قبول نشده‌اند را پذیرا شده, آنان نیز پیش دستی کرده وبا گرفتن گواهی دیپلم از انستیتو با اتمام دو سال آموزش فنی, مطابق نظام FRESHMAN به عنوان دانشجو به دانشگاه پیوسته اند.


بعضی از خانواده های ایـن دانشجویان حقیقت وماهیت این دانشگاهها را می‌دانند اما چاره ای ندارند زیرا بضاعت علمی فرزندان آنان اندک است ورغبتی به درس ندارند وپیوستن به دانشگاههای قدیمی وبا سابقه باعث هدر رفتن پول ووقت آنان, بدون تحقق نتیجه است در حالیکه اگر اینان در امتحان ورودی این دانشگاهها قبول شده وسپس مدرکی بگیرند, این مدرک هر چند از لحاظ سطح علمی دارای مشکلاتی است اما بهتر از هیچ است.  این ملاحظات گذرا وسریع, ممکن است کافی باشد برای ابطال دلائل کسانیکه از این دانشگاهها دفاع می‌کنند . این یک مشکل اساسی است که نیاز به راه حل عمیق دارد وعلّت در عــدم وجود یک سیاست آموزشی مبتنی بر توجیه دانشجو ومشخص کردن رشته ها مطابق با معدل آنان در مرحله دبیرستان, نهفته است.  این واقعیات, چنین واکنشی را بوجود آورده که اگر جذب تعداد دانشجویان بیشتر از قدرت دانشگاه لبنان است ویا اگر وضعیت اقتصادی اجازه رفتن آنان به دانشگاههای قدیمی را نمیدهد, حل مشکل به اجازه دادن برای تأسیس دانشگاهها به هر کیفیتی نیست. اگر اینها دانشگاه هستند که البته بیشتر آنان اینگونه نیست, کافی نیست که هر مؤسسه آموزش عالی با زدن یک تابلو برسردر ورودی اش اعلام کند دانشگاه است تا دانشگاه شود وحتی حضور بعضی از سیاستمداران یا متخصصین آموزشی وتربیتی در مراسم جشن این دانشگاهها به معنای عدم مخالف این دانشگاهها با قانون نیست چون مثل این امور در لبنان فراوان است. بیشتر این دانشگاهها دارای مجوز انستیتوی دانشگاهی ونه دانشگاه میباشند که فرق فراوانی بخصوص در سطح مدرکی که این مؤسسات حق دارند به فارغ التحصیلان خود دهند, وجود دارد. مدرک انستیتو دانشگاهی که اسم آن دیپلم دانشگاهی تکنولوژی ( D.U.T  ) یا ( A.A ) مطابق نظام آمریکائی است, در واقع مدرک لیسانس دانشگاهی ویا معادل آن نیست. احیاناً دانشجو ماهیت مدرک اعطایی را نمی دانــد وفقط راضی است که دانشگاهــــی که در آن تحصیل مــی کند شاخه ای از شاخه های یک دانشگاه مشهور در خارج است وتوجه ندارد که دولت لبنان اگر آنرا قبول کند با چه مدرکی معادل وارزشیابی می شود.
بعضی از خانواده های ایـن دانشجویان حقیقت وماهیت این دانشگاهها را می‌دانند اما چاره ای ندارند زیرا بضاعت علمی فرزندان آنان اندک است ورغبتی به درس ندارند وپیوستن به دانشگاههای قدیمی وبا سابقه باعث هدر رفتن پول ووقت آنان, بدون تحقق نتیجه است در حالیکه اگر اینان در امتحان ورودی این دانشگاهها قبول شده وسپس مدرکی بگیرند, این مدرک هر چند از لحاظ سطح علمی دارای مشکلاتی است اما بهتر از هیچ است.  این ملاحظات گذرا وسریع, ممکن است کافی باشد برای ابطال دلائل کسانیکه از این دانشگاهها دفاع می‌کنند . این یک مشکل اساسی است که نیاز به راه حل عمیق دارد وعلّت در عــدم وجود یک سیاست آموزشی مبتنی بر توجیه دانشجو ومشخص کردن رشته ها مطابق با معدل آنان در مرحله دبیرستان, نهفته است.  این واقعیات, چنین واکنشی را بوجود آورده که اگر جذب تعداد دانشجویان بیشتر از قدرت دانشگاه لبنان است ویا اگر وضعیت اقتصادی اجازه رفتن آنان به دانشگاههای قدیمی را نمیدهد, حل مشکل به اجازه دادن برای تأسیس دانشگاهها به هر کیفیتی نیست. اگر اینها دانشگاه هستند که البته بیشتر آنان اینگونه نیست, کافی نیست که هر مؤسسه آموزش عالی با زدن یک تابلو برسردر ورودی اش اعلام کند دانشگاه است تا دانشگاه شود وحتی حضور بعضی از سیاستمداران یا متخصصین آموزشی وتربیتی در مراسم جشن این دانشگاهها به معنای عدم مخالف این دانشگاهها با قانون نیست چون مثل این امور در لبنان فراوان است. بیشتر این دانشگاهها دارای مجوز انستیتوی دانشگاهی ونه دانشگاه میباشند که فرق فراوانی بخصوص در سطح مدرکی که این مؤسسات حق دارند به فارغ التحصیلان خود دهند, وجود دارد. مدرک انستیتو دانشگاهی که اسم آن دیپلم دانشگاهی تکنولوژی ( D.U.T  ) یا ( A.A ) مطابق نظام آمریکائی است, در واقع مدرک لیسانس دانشگاهی ویا معادل آن نیست. احیاناً دانشجو ماهیت مدرک اعطایی را نمی دانــد وفقط راضی است که دانشگاهــــی که در آن تحصیل مــی کند شاخه ای از شاخه‌های یک دانشگاه مشهور در خارج است وتوجه ندارد که دولت لبنان اگر آنرا قبول کند با چه مدرکی معادل وارزشیابی می شود.


اما از سوی دیگر در این دانشگاهها مردود شدن ممنوع است ولازم نیست که دانشجو تلاش کند ویا اگر تلاش نکرد برای جلوگیری از افت سطح علمی او را اخراج کنند, بلکه با کمال سادگی وروشنی انتظار سودهی را دارند وصاحبان آن کسانی هستند که بر خلاف  ماده سوم از قانون مراکز آموزش عالی خصوصی صادره به سال 1961 عمل می‌کنند. این ماده اشاره دارد, باید مؤسسات لبنانی یا بیگانه, به سرپرستی اشخاص با صلاحیت وبا نظارت دولت, مطابق شروطی که قانون معین می کند باشد. وقتی که مجوز آموزشی به مجوز مؤسسه تجاری تبدیل شد, دانشجو مشتری می شود ودر نتیجه مطابق اصول تجارت موفق همیشه حق با اوست. اطلاعیه های تجاری این دانشگاهها ورشته های آنان  که در همه جا وجود دارد دلیل واضحی است که رابطه بین این مؤسسات ودانشجو خارج از چهار چوب تجاری محض نیست.  به جای فعّال ساختن قانون وبه جای تعقیب خلافکاران, شورای مشورتی در وزرات دادگستری در تاریخ 19 ژانویه 1998 به شرکت هــــای سهامی وشرکت هــــــای  سرمایه گذاری, اجازه ایجاد مؤسسات آموزش عالی را داد که در نگاه منتقدین لبنانی خود یک مصیبت بزرگ بود.
اما از سوی دیگر در این دانشگاهها مردود شدن ممنوع است ولازم نیست که دانشجو تلاش کند ویا اگر تلاش نکرد برای جلوگیری از افت سطح علمی او را اخراج کنند, بلکه با کمال سادگی وروشنی انتظار سودهی را دارند وصاحبان آن کسانی هستند که بر خلاف  ماده سوم از قانون مراکز آموزش عالی خصوصی صادره به سال 1961 عمل می‌کنند. این ماده اشاره دارد, باید مؤسسات لبنانی یا بیگانه, به سرپرستی اشخاص با صلاحیت وبا نظارت دولت, مطابق شروطی که قانون معین می کند باشد. وقتی که مجوز آموزشی به مجوز مؤسسه تجاری تبدیل شد, دانشجو مشتری می شود ودر نتیجه مطابق اصول تجارت موفق همیشه حق با اوست. اطلاعیه های تجاری این دانشگاهها ورشته های آنان  که در همه جا وجود دارد دلیل واضحی است که رابطه بین این مؤسسات ودانشجو خارج از چهار چوب تجاری محض نیست.  به جای فعّال ساختن قانون وبه جای تعقیب خلافکاران, شورای مشورتی در وزرات دادگستری در تاریخ 19 ژانویه 1998 به شرکت هــــای سهامی وشرکت هــــــای  سرمایه گذاری, اجازه ایجاد مؤسسات آموزش عالی را داد که در نگاه منتقدین لبنانی خود یک مصیبت بزرگ بود.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۰۷۳

ویرایش