۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می دانست' به 'مىدانست') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'میفرماید') |
||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
اصول دیدگاه شهید مطهری در زمینه توحید و شرک عبارتست از: | اصول دیدگاه شهید مطهری در زمینه توحید و شرک عبارتست از: | ||
1 - مراتب و درجات توحید:ایشان | 1 - مراتب و درجات توحید:ایشان میفرماید از قرآن کریم بدست میآید که توحید و شرک هر یک دارای مراتبی است: | ||
توحید، درجات و مراتب دارد، همچنان که شرک نیز که مقابل توحید است مراتب و درجات دارد. تا انسان همه مراحل توحید را طى نکند، موحّد واقعى نیست. انگاه در تبیین مراتب توحید پرداخته و | توحید، درجات و مراتب دارد، همچنان که شرک نیز که مقابل توحید است مراتب و درجات دارد. تا انسان همه مراحل توحید را طى نکند، موحّد واقعى نیست. انگاه در تبیین مراتب توحید پرداخته و میفرماید: | ||
1- توحید ذاتى | 1- توحید ذاتى | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
2- توحید صفاتى | 2- توحید صفاتى | ||
ایشان در معنای توحید صفاتی | ایشان در معنای توحید صفاتی میفرماید: | ||
توحید صفاتى یعنى درک و شناسایى ذات حق به یگانگى عینى با صفات و یگانگى صفات با یکدیگر. توحید ذاتى به معنى نفى ثانى داشتن و نفى مثل و مانند داشتن است و توحید صفاتى به معنى نفى هر گونه کثرت و ترکیب از خود ذات است... براى وجود لایتناهى همچنان که دومى قابل تصوّر نیست، کثرت و ترکیب و اختلاف ذات و صفات نیز متصوّر نیست. | توحید صفاتى یعنى درک و شناسایى ذات حق به یگانگى عینى با صفات و یگانگى صفات با یکدیگر. توحید ذاتى به معنى نفى ثانى داشتن و نفى مثل و مانند داشتن است و توحید صفاتى به معنى نفى هر گونه کثرت و ترکیب از خود ذات است... براى وجود لایتناهى همچنان که دومى قابل تصوّر نیست، کثرت و ترکیب و اختلاف ذات و صفات نیز متصوّر نیست. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
ایشان در بیان فرق بین مراتب سه گانه با مرتبه اخیر – توحید در عبادت – | ایشان در بیان فرق بین مراتب سه گانه با مرتبه اخیر – توحید در عبادت – میفرماید: | ||
مراتب سهگانه توحید ذاتی صفاتی و افعالی ، توحید نظرى و از نوع شناختن است، امّا توحید در عبادت، توحید عملى و از نوع «بودن» و «شدن» است. آن مراتب توحید، تفکّر و اندیشه راستین است و این مرحله از توحید، «بودن» و «شدن» راستین. توحید نظرى بینش کمال است و توحید عملى جنبش در جهت رسیدن به کمال. توحید نظرى پى بردن به «یگانگى» خداست و توحید عملى «یگانه شدن» انسان است. توحید نظرى «دیدن» است و توحید عملى «رفتن». <ref>همان ص 99-103</ref> | مراتب سهگانه توحید ذاتی صفاتی و افعالی ، توحید نظرى و از نوع شناختن است، امّا توحید در عبادت، توحید عملى و از نوع «بودن» و «شدن» است. آن مراتب توحید، تفکّر و اندیشه راستین است و این مرحله از توحید، «بودن» و «شدن» راستین. توحید نظرى بینش کمال است و توحید عملى جنبش در جهت رسیدن به کمال. توحید نظرى پى بردن به «یگانگى» خداست و توحید عملى «یگانه شدن» انسان است. توحید نظرى «دیدن» است و توحید عملى «رفتن». <ref>همان ص 99-103</ref> | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
3- معنای پرستش: | 3- معنای پرستش: | ||
ایشان در معنای پرستش | ایشان در معنای پرستش میفرماید: پرستش نوعى رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگزارانه است که انسان با خداى خود برقرار میکند. این نوع رابطه را انسان تنها با خداى خود مىتواند برقرار کند و تنها در مورد خداوند صادق است، در مورد غیر خدا نه صادق است نه جایز. <ref>همان</ref> | ||
4- قرآن کریم تأکید و اصرار زیاد دارد بر اینکه عبادت و پرستش باید مخصوص خدا باشد، هیچ گناهى مانند شرک به خدا نیست.<ref>همان</ref> | 4- قرآن کریم تأکید و اصرار زیاد دارد بر اینکه عبادت و پرستش باید مخصوص خدا باشد، هیچ گناهى مانند شرک به خدا نیست.<ref>همان</ref> | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
5- از منظر ایشان توحید در عبادت انگاه محقق میگردد که انسان عبادتگر بداند: ...جز او کامل مطلق نیست، جز او هیچ ذاتى منزّه از نقص نیست، جز او کسى منعم اصلى و منشأ اصلى نعمتها که همه سپاسها به او برگردد نیست، جز او هیچ موجودى استحقاق مطاع محض بودن و تسلیم محض در برابر او شدن را ندارد. | 5- از منظر ایشان توحید در عبادت انگاه محقق میگردد که انسان عبادتگر بداند: ...جز او کامل مطلق نیست، جز او هیچ ذاتى منزّه از نقص نیست، جز او کسى منعم اصلى و منشأ اصلى نعمتها که همه سپاسها به او برگردد نیست، جز او هیچ موجودى استحقاق مطاع محض بودن و تسلیم محض در برابر او شدن را ندارد. | ||
ایشان در توسعه معنای توحید عبادی | ایشان در توسعه معنای توحید عبادی میفرماید: هر اطاعتى مانند اطاعت پیامبر و امام و حاکم شرعى اسلامى و پدر و مادر یا معلّم باید به اطاعت از او و رضاى او منتهى شود وگرنه جایز نیست.این است عکس العملى که شایسته یک بنده در مقابل خداى بزرگ است و جز در مورد خداى یگانه در مورد هیچ موجودى دیگر نه صادق است نه جایز.<ref>همان ص 98-99</ref> | ||
6- توحید ذاتى و توحید در عبادت جزء اصول اولیّه اعتقادى اسلامى است، | 6- توحید ذاتى و توحید در عبادت جزء اصول اولیّه اعتقادى اسلامى است، | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
انگاه در بیان مراتب شرک | انگاه در بیان مراتب شرک میفرماید: | ||
الف. شرک ذاتى | الف. شرک ذاتى | ||
ایشان در تبیین مرتبه شرک ذاتی | ایشان در تبیین مرتبه شرک ذاتی میفرماید: اعتقاد به چند مبدئى، شرک در ذات است و نقطه مقابل توحید ذاتى است. قرآن آنجا که اقامه برهان میکند (برهان تمانع) و مىگوید: «لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا» (انبیاء 22) در برابر قائلین به چند مبدئی عالم اقامه برهان میکند. این گونه اعتقاد سبب خروج از جرگه اهل توحید و از حوزه اسلام است. اسلام شرک ذاتى را در هر شکل و هر صورت بکلّى طرد میکند. <ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (جهانبینى توحیدى)، ج2، ص: 123 | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
د. شرک در پرستش | د. شرک در پرستش | ||
این نوع شرک در برابر توحید عبادی قرار دارد و به دو نوع شرک جلی و شرک خفی تقسیم میشود . شرک جلی همان بت پرستی های رائج است که در شکل پرستش خورشید یا ماه یا ستاره و نظائر ان در گذشته وجود داشته و اکنون نیز در برخی مناطق جهان وجود دارد. | این نوع شرک در برابر توحید عبادی قرار دارد و به دو نوع شرک جلی و شرک خفی تقسیم میشود . شرک جلی همان بت پرستی های رائج است که در شکل پرستش خورشید یا ماه یا ستاره و نظائر ان در گذشته وجود داشته و اکنون نیز در برخی مناطق جهان وجود دارد. | ||
ایشان در فرق مرتبه شرک در پرستش با سه نوع دیگر | ایشان در فرق مرتبه شرک در پرستش با سه نوع دیگر میفرماید: | ||
سایر مراتب شرک (شرک ذاتی شرک در خالقیت و شرک صفاتی ) شرک نظرى و از نوع شناخت دروغین است، امّا این نوع شرک، شرک عملى و از نوع «بودن» و «شدن» دروغین است. | سایر مراتب شرک (شرک ذاتی شرک در خالقیت و شرک صفاتی ) شرک نظرى و از نوع شناخت دروغین است، امّا این نوع شرک، شرک عملى و از نوع «بودن» و «شدن» دروغین است. | ||
خط ۲۳۰: | خط ۲۳۰: | ||
1-عبادت از ریشه عبداست و عبدعبارتست از هر چیزی که مملوک باشد اعم از انسان یا غیر انسان همانگونه که درایه «إن کل من فی السماوات و الأرض إلا آتی الرحمن عبدا»: مریم- 93 عبدبدین معنا امده است . | 1-عبادت از ریشه عبداست و عبدعبارتست از هر چیزی که مملوک باشد اعم از انسان یا غیر انسان همانگونه که درایه «إن کل من فی السماوات و الأرض إلا آتی الرحمن عبدا»: مریم- 93 عبدبدین معنا امده است . | ||
2- ایشان با توجه به قول لغویین که عبودیت را بمعنای خضوع گرفته اند | 2- ایشان با توجه به قول لغویین که عبودیت را بمعنای خضوع گرفته اند میفرماید: خضوع لازمه معنای عبادت است بدلیل انکه خضوع متعدی به لام و عبادت متعدی بنفسه میباشد. | ||
3-عبادت نشان دادن عبدمملوکیت خویش را به خداوند میباشد از اینرو چنین حالتی با استکبار دربرابر خداوند قابل جمع نیست اما با شرک قابل جمع میباشد.<ref>المیزان ج1 ص24: العبدهو المملوک من الإنسان أو من کل ذی شعور بتجرید المعنى کما یعطیه قوله تعالى: «إن کل من فی السماوات و الأرض إلا آتی الرحمن عبدا»: مریم- 93. و العبادة مأخوذة منه و ربما تفرقت اشتقاقاتها أو المعانی المستعملة هی فیها لاختلاف الموارد، و ما ذکره الجوهری فی الصحاح أن أصل العبودیة الخضوع فهو من باب الأخذ بلازم المعنى و إلا فالخضوع متعد باللام و العبادة متعدیة بنفسها. و بالجملة فکان العبادة هی نصب العبدنفسه فی مقام المملوکیة لربه و لذلک کانت العبادة منافیة للاستکبار و غیر منافیة للاشتراک فمن الجائز أن یشترک أزید من الواحد فی ملک رقبة أو فی عبادة عبد، قال تعالى: «إن الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین»: غافر- 60. و قال تعالى: «و لا یشرک بعبادة ربه أحدا»: الکهف-</ref> | 3-عبادت نشان دادن عبدمملوکیت خویش را به خداوند میباشد از اینرو چنین حالتی با استکبار دربرابر خداوند قابل جمع نیست اما با شرک قابل جمع میباشد.<ref>المیزان ج1 ص24: العبدهو المملوک من الإنسان أو من کل ذی شعور بتجرید المعنى کما یعطیه قوله تعالى: «إن کل من فی السماوات و الأرض إلا آتی الرحمن عبدا»: مریم- 93. و العبادة مأخوذة منه و ربما تفرقت اشتقاقاتها أو المعانی المستعملة هی فیها لاختلاف الموارد، و ما ذکره الجوهری فی الصحاح أن أصل العبودیة الخضوع فهو من باب الأخذ بلازم المعنى و إلا فالخضوع متعد باللام و العبادة متعدیة بنفسها. و بالجملة فکان العبادة هی نصب العبدنفسه فی مقام المملوکیة لربه و لذلک کانت العبادة منافیة للاستکبار و غیر منافیة للاشتراک فمن الجائز أن یشترک أزید من الواحد فی ملک رقبة أو فی عبادة عبد، قال تعالى: «إن الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین»: غافر- 60. و قال تعالى: «و لا یشرک بعبادة ربه أحدا»: الکهف-</ref> |