نقد و بررسی یکی از مبانی حدیثی جریانهای تکفیری ( احادیث رفض ): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'میدهد' به 'می‌دهد'
جز (جایگزینی متن - 'می دادند' به 'می‌دادند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'میدهد' به 'می‌دهد')
خط ۸: خط ۸:
در برخی از کتابهای حدیثی اهل سنت احادیثی امده است که مضمونشان این است که:‌
در برخی از کتابهای حدیثی اهل سنت احادیثی امده است که مضمونشان این است که:‌


عده ای در اخرالزمان میایند که مدعی عشق به اهلبیت پیامبر ص هستند در حالی که دروغ می گویند ؛اینان رافضی بوده و نشانه رفض و خروج اینان این است که به اصحاب من از جمله ابوبکر و عمر سب و لعن می کنند.انگاه پیامبر دستور میدهد اینان ر ا به قتل برسانید.
عده ای در اخرالزمان میایند که مدعی عشق به اهلبیت پیامبر ص هستند در حالی که دروغ می گویند ؛اینان رافضی بوده و نشانه رفض و خروج اینان این است که به اصحاب من از جمله ابوبکر و عمر سب و لعن می کنند.انگاه پیامبر دستور می‌دهد اینان ر ا به قتل برسانید.


در برخی دیگر از این روایات از اینان بعنوان مشرک نیز یاد شده است.
در برخی دیگر از این روایات از اینان بعنوان مشرک نیز یاد شده است.
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:




شرک امری است که به توحید نظری و اعتقادی انسان لطمه میزند و مشرک در عرض خدای متعال خدایان دیگری را قرار میدهد در حالی که سب و لعن به برخی از صحابه ارتباطی به شرک ندارد چون این امور از از مسائل فرعی بوده و تاثیری در ایما ن انسان به توحید ندارد به عبارت دیگر بین اعتقاد انسان به توحید و لعن به برخی از صحابه که به اجتهاد قائلین به ان مستحق لعن و نفرین هستند تناقضی وجود نداشته و هر دو انها با یکدیگر قابل جمع هستند حتی نعوذبالله اگر کسی به پیامبر ص جسارت کند گر چه موجب کفر او خواهد بود اما نمی‌توان ا و را مشرک دانست.
شرک امری است که به توحید نظری و اعتقادی انسان لطمه میزند و مشرک در عرض خدای متعال خدایان دیگری را قرار می‌دهد در حالی که سب و لعن به برخی از صحابه ارتباطی به شرک ندارد چون این امور از از مسائل فرعی بوده و تاثیری در ایما ن انسان به توحید ندارد به عبارت دیگر بین اعتقاد انسان به توحید و لعن به برخی از صحابه که به اجتهاد قائلین به ان مستحق لعن و نفرین هستند تناقضی وجود نداشته و هر دو انها با یکدیگر قابل جمع هستند حتی نعوذبالله اگر کسی به پیامبر ص جسارت کند گر چه موجب کفر او خواهد بود اما نمی‌توان ا و را مشرک دانست.


5- چگونه ممکن است سب و لعن برخی ازصحابه موجب کفر گردد مگر اعتقاد به صحابه جزیی از ارکان دین است که انکار ان موجب کفروشرک باشد.
5- چگونه ممکن است سب و لعن برخی ازصحابه موجب کفر گردد مگر اعتقاد به صحابه جزیی از ارکان دین است که انکار ان موجب کفروشرک باشد.
خط ۲۰۸: خط ۲۰۸:




8- چگونه پیامبری که مظهر رافت و محبت به ا نسانهاست و دینی که او برای بشریت به ارمغان اورد بر مبنای رحمانیت و رحیمیت الهی بنا گردیده است اینچنین و بر احتی دستور کشتن انسانها را میدهد بدون اینکه توجیه منطقی برا ی ان ار ائه دهد و فرد باصطلاح مستحق قتل را نسبت به کاری که انجام میدهد مجاب کند.
8- چگونه پیامبری که مظهر رافت و محبت به ا نسانهاست و دینی که او برای بشریت به ارمغان اورد بر مبنای رحمانیت و رحیمیت الهی بنا گردیده است اینچنین و بر احتی دستور کشتن انسانها را می‌دهد بدون اینکه توجیه منطقی برا ی ان ار ائه دهد و فرد باصطلاح مستحق قتل را نسبت به کاری که انجام می‌دهد مجاب کند.
ممکن نیست دینی که نسبت به خون و ابرو و حیثیت مسلمانان اهتمام فراوان داشته و نهایت احتیاط و سختگیریها را نسبت به ان اعمال کرده است پیامبرش اینچنین دستور قتل انسانها را صادر نماید.
ممکن نیست دینی که نسبت به خون و ابرو و حیثیت مسلمانان اهتمام فراوان داشته و نهایت احتیاط و سختگیریها را نسبت به ان اعمال کرده است پیامبرش اینچنین دستور قتل انسانها را صادر نماید.


خط ۲۲۷: خط ۲۲۷:
إن الذین یبایعونک إنما یبایعون الله ید الله فوق أیدیهم فمن نکث فإنما ینکث على نفسه ومن أوفى بما عاهد علیه الله فسیؤتیه أجرا عظیما
إن الذین یبایعونک إنما یبایعون الله ید الله فوق أیدیهم فمن نکث فإنما ینکث على نفسه ومن أوفى بما عاهد علیه الله فسیؤتیه أجرا عظیما


دراینجا باید گفت : نگاهی هر چند کوتاه به تاریخ اسلام نشان میدهد که برخی از صحابه پیامبرص متاسفانه نقض عهد نموده وحتی مرتدشدند چنانکه طبق بر خی از احادیثی که از منابع معتبراهل سنت نظیر صحیح مسلم و بخاری نقل شده است در قیامت انگاه که سراغ اصحابش را میگیرد به ان حضرت گفته می‌شود که بسیاری از انان به جاهلیت سابقشان برگشت ه و از شریعتت دور شدند:
دراینجا باید گفت : نگاهی هر چند کوتاه به تاریخ اسلام نشان می‌دهد که برخی از صحابه پیامبرص متاسفانه نقض عهد نموده وحتی مرتدشدند چنانکه طبق بر خی از احادیثی که از منابع معتبراهل سنت نظیر صحیح مسلم و بخاری نقل شده است در قیامت انگاه که سراغ اصحابش را میگیرد به ان حضرت گفته می‌شود که بسیاری از انان به جاهلیت سابقشان برگشت ه و از شریعتت دور شدند:


عن ابن عباس رضی الله عنهما عن النبی صلى الله علیه وسلم قال إنکم تحشرون حفاةعراة غرلا ثم قرأ کما بدأنا أول خلق نعیده وعدا علینا انا کنا فاعلین وأول من یکسى یوم القیامة إبراهیم وان أناسا من أصحابی یؤخذ بهم ذات الشمال فأقول أصحابی أصحابی فیقال انهم لم یزالوا مرتدین على أعقابهم منذ فارقتهم52<ref>صحیح البخاری - البخاری - ج 4 - ص 110</ref>
عن ابن عباس رضی الله عنهما عن النبی صلى الله علیه وسلم قال إنکم تحشرون حفاةعراة غرلا ثم قرأ کما بدأنا أول خلق نعیده وعدا علینا انا کنا فاعلین وأول من یکسى یوم القیامة إبراهیم وان أناسا من أصحابی یؤخذ بهم ذات الشمال فأقول أصحابی أصحابی فیقال انهم لم یزالوا مرتدین على أعقابهم منذ فارقتهم52<ref>صحیح البخاری - البخاری - ج 4 - ص 110</ref>
خط ۲۵۵: خط ۲۵۵:


ایشان در ادامه مستند گفتار این فقیهان را از احادیث نبوی بیان کرده و در ادامه ازبزرگان اهل سنت نقل میکند که قول به عدم کفر ساب به صحابه و مسلم بودن کسی که اظهار شهادتین نموده و به ارکان خمسه دین اعتقاد دارد مورد اتفاق همه فقیهان اهل سنت است ؛
ایشان در ادامه مستند گفتار این فقیهان را از احادیث نبوی بیان کرده و در ادامه ازبزرگان اهل سنت نقل میکند که قول به عدم کفر ساب به صحابه و مسلم بودن کسی که اظهار شهادتین نموده و به ارکان خمسه دین اعتقاد دارد مورد اتفاق همه فقیهان اهل سنت است ؛
اینان حتی خوارج را کافر میدانند بنابر این بطریق اولی پیرو ان مذهبی که شعار اهلبیت را میدهد مسلمان خواهند  <ref>رک به: مجموعة الرسائل - - ج 2 - ص 413 – 415:...... وقد قال رسول الله صلى الله علیه وآله فی حدیث أخرجه البخاری فی صحیحه -: إذا حكم الحاكم فاجتهد ثم أصاب فله اجران، وإذا حكم فاجتهد ثم أخطأ فله اجر. وهذا ابن حزم یقول فی كتابه الفصل: وذهبت طائفة إلى أنه لا یكفر ولا یفسق مسلم بقول قاله فی اعتقاد أو فتیا، وان كل من اجتهد فی شئ من ذلك فدان بما رأى أنه الحق فإنه مأجور على كل حال، وان أصاب فاجران وان أخطأ فاجر واحد ( قال ) وهذا قول ابن أبی لیلى وأبی حنیفة، والشافعی وسفیان الثوری، وداود بن علی، وهو قول كل من عرفنا له قولا فی هذه المسألة من الصحابة لا نعلم منهم خلافا فی ذلك أصلا. وقال الفاضل النبهانی فی أوائل كتاب ( شواهد الحق ) على ما حكى عنه: اعلم انى لا اعتقد ولا أقول بتكفیر أحد من أهل القبلة لا الوهابیة ولا غیرهم، وكلهم مسلمون تجمعهم مع سائر المسلمین كلمة التوحید والایمان بسیدنا محمد صلى الله علیه وآله، وما جاء من دین الاسلام. وبالغ فی ذلك الشیخ أبو طاهر القزوینی على ما حكى عنه فی كتابه ( سراج العقول ) فقال باثبات الاسلام لكل فرد من أهل القبلة، وجزم بنجاة الجمیع من كل فرق الاسلام، وحكى عن شیخ السادة الحنفیة ابن عابدین فی باب المرتد من كتاب الجهاد ص 302 انه حكم قاطعا باسلام من یتأول فی سب الصحابة، مصرحا بان القول بتكفیر المتأولین فی ذلك مخالف لاجماع الفقهاء. وقد أسلفنا فی بعض المباحث السابقة مقالة ابن حزم فیمن سب أحدا من الصحابة، وما قال فی تكفیر عمر بحضرة النبی صلى الله علیه حاطبا، وهو صحابی مهاجری بدری. وأضف إلى جمیع ذلك كله النصوص الكثیرة المخرجة فی الصحاح الستة الحاكمة على أهل الأركان الخمسة بالاسلام ودخول الجنة، وإذا كان الخوارج الذین استحلوا دما المسلمین، وكفروا الصحابة، وحاربوا أمیر المؤمنین علی بن أبی‌طالب علیه السلام، ونص النبی صلى الله علیه وآله على أنهم یمرقون من الدین كما یمرق السهم من الرمیة ثم لا یعودون فیه، وانهم شر الخلق والخلیقة، وطوبى لمن قتلهم وقتلوه، عند أهل السنة من المسلمین والمعذورین فی مذهبهم، فغیرهم ممن تمسكوا بالثقلین وتمذهبوا بمذاهب أهل البیت أعدال الكتاب، واقتفوا أثرهم واهتدوا بهدیهم أولى بذلك –انتهی -</ref>
اینان حتی خوارج را کافر میدانند بنابر این بطریق اولی پیرو ان مذهبی که شعار اهلبیت را می‌دهد مسلمان خواهند  <ref>رک به: مجموعة الرسائل - - ج 2 - ص 413 – 415:...... وقد قال رسول الله صلى الله علیه وآله فی حدیث أخرجه البخاری فی صحیحه -: إذا حكم الحاكم فاجتهد ثم أصاب فله اجران، وإذا حكم فاجتهد ثم أخطأ فله اجر. وهذا ابن حزم یقول فی كتابه الفصل: وذهبت طائفة إلى أنه لا یكفر ولا یفسق مسلم بقول قاله فی اعتقاد أو فتیا، وان كل من اجتهد فی شئ من ذلك فدان بما رأى أنه الحق فإنه مأجور على كل حال، وان أصاب فاجران وان أخطأ فاجر واحد ( قال ) وهذا قول ابن أبی لیلى وأبی حنیفة، والشافعی وسفیان الثوری، وداود بن علی، وهو قول كل من عرفنا له قولا فی هذه المسألة من الصحابة لا نعلم منهم خلافا فی ذلك أصلا. وقال الفاضل النبهانی فی أوائل كتاب ( شواهد الحق ) على ما حكى عنه: اعلم انى لا اعتقد ولا أقول بتكفیر أحد من أهل القبلة لا الوهابیة ولا غیرهم، وكلهم مسلمون تجمعهم مع سائر المسلمین كلمة التوحید والایمان بسیدنا محمد صلى الله علیه وآله، وما جاء من دین الاسلام. وبالغ فی ذلك الشیخ أبو طاهر القزوینی على ما حكى عنه فی كتابه ( سراج العقول ) فقال باثبات الاسلام لكل فرد من أهل القبلة، وجزم بنجاة الجمیع من كل فرق الاسلام، وحكى عن شیخ السادة الحنفیة ابن عابدین فی باب المرتد من كتاب الجهاد ص 302 انه حكم قاطعا باسلام من یتأول فی سب الصحابة، مصرحا بان القول بتكفیر المتأولین فی ذلك مخالف لاجماع الفقهاء. وقد أسلفنا فی بعض المباحث السابقة مقالة ابن حزم فیمن سب أحدا من الصحابة، وما قال فی تكفیر عمر بحضرة النبی صلى الله علیه حاطبا، وهو صحابی مهاجری بدری. وأضف إلى جمیع ذلك كله النصوص الكثیرة المخرجة فی الصحاح الستة الحاكمة على أهل الأركان الخمسة بالاسلام ودخول الجنة، وإذا كان الخوارج الذین استحلوا دما المسلمین، وكفروا الصحابة، وحاربوا أمیر المؤمنین علی بن أبی‌طالب علیه السلام، ونص النبی صلى الله علیه وآله على أنهم یمرقون من الدین كما یمرق السهم من الرمیة ثم لا یعودون فیه، وانهم شر الخلق والخلیقة، وطوبى لمن قتلهم وقتلوه، عند أهل السنة من المسلمین والمعذورین فی مذهبهم، فغیرهم ممن تمسكوا بالثقلین وتمذهبوا بمذاهب أهل البیت أعدال الكتاب، واقتفوا أثرهم واهتدوا بهدیهم أولى بذلك –انتهی -</ref>


ابن عابدین از عالمان اهل سنت ( علاءالدین) در تکملة حاشیة رد المحتار) - ج 1 - ص 580 – 581می‌نویسد:
ابن عابدین از عالمان اهل سنت ( علاءالدین) در تکملة حاشیة رد المحتار) - ج 1 - ص 580 – 581می‌نویسد:
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش