confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
جاهلیّت به مقطعى از تاریخ عرب(حدود دو قرن) پیش از ظهور اسلام و بعثت پیامبر(ص) که [[بتپرستى]]، جهل و خرافهگرایى از شاخصههاى بارز آن به شمار مىرود، اطلاق میگردد. | جاهلیّت به مقطعى از تاریخ عرب(حدود دو قرن) پیش از ظهور اسلام و بعثت پیامبر(ص) که [[بتپرستى]]، جهل و خرافهگرایى از شاخصههاى بارز آن به شمار مىرود، اطلاق میگردد. | ||
=جاهلیت در لغت= | |||
جهل به معنی پیروی نکردن از حق می آید؛ هر کسی که عملی برخلاف حق انجام داد، چه نسبت به آن عمل آگاه باشد یا نه، به چنین شخصی جاهل گفته می شود. به همین دلیل علمای گذشته گفته اند:"من لم یعمل بما علم فهو جاهل"، یعنی هرکسی که به علمی که دارد عمل نکند جاهل است<ref>حمود شکری الالوسی، بلوغ الارب فی معرفه احوال عرب، انتشارات دار الکتاب المصری، 2012، 1/17؛نیز: محمد بن مکرم ابن منظور، لسان العرب، بیروت، انتشارات داربیروت، 1956، 11/129 .</ref>. | |||
در [[قرآن کریم]] ریشه ی« ج– ه– ل» به چند گونه آمده است: تجهلون، یجهلون، الجاهل، الجاهلون، جاهلین، جهولا، بجهاله، الجاهلیه. این کلمات نیز در سه مفهوم به کار رفته اند: | |||
# | |||
# عدم دانش و علم و به چیزی:یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ<ref>بقره/273</ref>(چنین بذل و بخششیمخصوصاً باید) برای نیازمندانی باشد كه در راه خدا درماندهاند و به تنگنا افتادهاند و نمیتوانند در زمین به مسافرت پردازند (و از راه تجارت و كسب و كار برای خود هزینه ی زندگی فراهم سازند و) به خاطر آبرومندی و خویشتنداری، شخص نادان میپندارد كه اینان دارا و بینیازند. | |||
# | |||
# اشتباه و ناآگاهی به دلیل ضعف ایمان: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ<ref>نساء/17</ref> بی گمان [[خداوند]] تنها توبهی كسانی را میپذیرد كه از روی نادانی (و سفاهت و حماقت ناشی از شدّت خشم و غلبهی شهوت بر نفس) به كار زشت دست می زند. | |||
# | |||
# مذهب و طریقت: این معنی بیشترین مفهومی را در بر گرفته که در قرآن آمده است. این مفهوم نیز از روی معنی به دو قسمت تقسیم می شود: | |||
# بیشتر در گفتگوی میان [[پیامبران]] و قوم آنها آمده است. مانند [[نوح]] که در انتهای گفتگو با قومش می گوید: "وَلَكِنِّی أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ"<ref>احقاف/23</ref> هود گفت: ولیكن میبینم كه شما مردمان نادانی هستید. یا زمانی که [[حضرت هود]] به قومش جواب رد داد و فرمود: "وَلَكِنِّی أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ" <ref>هود/29</ref> و امّا من شما را گروه نادانی میدانم. | |||
# | |||
# در چند جای مشخص هم این مفهوم به شکل فعل مضارع و اسم فاعل آمده است مانند: "یظنون بالله غیر الحق ظن الجاهلیه"<ref>آل عمران/154</ref> دربارهی خدا پندارهای نادرستی چون پندارهای زمان جاهلیّت داشتند،و "أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّه حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ"<ref>مائده/50</ref> آیا (آن فاسقان از پذیرش حكم تو بر طبق آنچه خدا نازل كرده است سرپیچی میكنند و) جویای حكم جاهلیّت (ناشی از هوی و هوس) هستند؟ آیا چه كسی برای افراد معتقد بهتر از خدا حكم میكند؟ و "وَلاتَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِلِیَّةِ الأولى"<ref>احزاب/33</ref> و همچون جاهلیّت پیشین در میان مردم ظاهر نشوید و خودنمائی نكنید، و"إِذْجَعَلَ الَّذینَکَفَرُوافیقُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلیرَسُولِهِ وَعَلَی الْمُؤْمِنینَ وَأَلْزَمَهُم کَلِمَةَ التَّقْوی وَکانُوا أَحَقَّ بِها وَأَهْلَها وَکانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیماً"<ref>فتح/26</ref> آنگاه كه كافران تعصّب و نخوت جاهلیّت را در دلهایشان جای دادند (و تصمیم گرفتند كه مؤمنان را به [[مكه]] راه ندهند)، خدا اطمینان خاطری بهرهی پیغمبرش و بهرهی مؤمنان كرد. همچنین خدا ایشان را بر روح ایمان ماندگار كرد و (به حقیقت از هر كس دیگری) سزاوارتر برای روح [[ایمان]] و برازندهی آن بودند، و خدا از هر چیزی آگاه و بر هر كاری توانا است. | |||
# | |||
=پانویس= | =پانویس= | ||