پرش به محتوا

روزه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۶: خط ۹۶:
==روزه در اسلام==
==روزه در اسلام==


در اسلام نیز همچون شرایع گذشته، روزه تکلیفى لازم براى مسلمانان است: « کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِکُم ... * اَیّامـًا مَعدودتٍ ». ( بقره / 2، 183 - 184 ) درباره مراد از « اَیّامـًا مَعدودتٍ » اختلاف است: برخى آن را روزهایى غیر از ماه رمضان دانسته‌اند که این روزها به نظر اینان روز عاشورا <ref>نك: تذكرة الفقهاء، ج 6، ص 6؛ تفسير بيضاوى، ج 1، ص 461.</ref> یا سه روز در هر ماه یا سه روز در هر ماه و روز عاشورا بوده است .(2)<ref>نك: جامع البيان، ج 2، ص 177 - 178؛ مجمع البيان، ج 2، ص 9؛ التفسير الكبير، ج 5 ، ص 78</ref>.
در اسلام نیز همچون شرایع گذشته، روزه تکلیفى لازم براى مسلمانان است: « کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِکُم ... * اَیّامـًا مَعدودتٍ ». ( بقره / 2، 183 - 184 ) درباره مراد از « اَیّامـًا مَعدودتٍ » اختلاف است: برخى آن را روزهایى غیر از ماه رمضان دانسته‌اند که این روزها به نظر اینان روز عاشورا <ref>نك: تذكرة الفقهاء، ج 6، ص 6؛ تفسير بيضاوى، ج 1، ص 461.</ref> یا سه روز در هر ماه یا سه روز در هر ماه و روز عاشورا بوده است .<ref>نك: جامع البيان، ج 2، ص 177 - 178؛ مجمع البيان، ج 2، ص 9؛ التفسير الكبير، ج 5 ، ص 78</ref>.


به دیده برخى، روزه این ایام، واجب و به نظر بعضى دیگر مستحب بوده است .(3)<ref>نك: تذكرة الفقهاء، ج 6، ص 6؛ مجمع البيان، ج 2، ص 9؛ نك: التفسير الكبير، ج 5 ، ص 78.</ref> در تأیید دیدگاه استحباب روزه در صدر اسلام، برخى گفته‌اند: جملات « وعَلَى الَّذینَیُطیقونَهُ فِدیَةٌ طَعامُ مِسکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ » ( بقره / 2، 184 ) گویاست که مسلمانان در صدر اسلام میان روزه گرفتن و فدیه دادن آزاد بودند، هرچند روزه گرفتن بهتر از فدیه دادن بود .(4) <ref>جامع البيان، ج 2، ص 180؛ مجمع البيان، ج 2، ص 10 - 11</ref>.سپس آیه مذکور با آیه « شَهرُ رَمَضانَ ... فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » ( بقره / 2، 185 ) که روزه ماه رمضان را واجب کرد، نسخ گردید .(5) <ref>نك: جامع البيان، ج 2، ص 178؛ مجمع البيان، ج 2، ص 9</ref>.بیشتر مفسران « ایام معدودات » را روزهاى ماه رمضان دانسته‌اند (6<ref>)جامع البيان، ج 2، ص 177، 179؛ مجمع البيان، ج 2، ص 9</ref> که قرآن نخست در آیه 184 بقره / 2 از این روزها با اجمال یاد کرده و سپس در آیه بعد با نام بردن از ماه رمضان، اجمال آن را برداشته است .(7) <ref>مجمع البيان، ج 2، ص 9؛ التفسير الكبير، ج 5 ، ص 78؛ الميزان، ج 2، ص 9</ref>.
به دیده برخى، روزه این ایام، واجب و به نظر بعضى دیگر مستحب بوده است .<ref>نك: تذكرة الفقهاء، ج 6، ص 6؛ مجمع البيان، ج 2، ص 9؛ نك: التفسير الكبير، ج 5 ، ص 78.</ref> در تأیید دیدگاه استحباب روزه در صدر اسلام، برخى گفته‌اند: جملات « وعَلَى الَّذینَیُطیقونَهُ فِدیَةٌ طَعامُ مِسکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ » ( بقره / 2، 184 ) گویاست که مسلمانان در صدر اسلام میان روزه گرفتن و فدیه دادن آزاد بودند، هرچند روزه گرفتن بهتر از فدیه دادن بود .<ref>جامع البيان، ج 2، ص 180؛ مجمع البيان، ج 2، ص 10 - 11</ref>.سپس آیه مذکور با آیه « شَهرُ رَمَضانَ ... فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » ( بقره / 2، 185 ) که روزه ماه رمضان را واجب کرد، نسخ گردید . <ref>نك: جامع البيان، ج 2، ص 178؛ مجمع البيان، ج 2، ص 9</ref>.بیشتر مفسران « ایام معدودات » را روزهاى ماه رمضان دانسته‌اند <ref>)جامع البيان، ج 2، ص 177، 179؛ مجمع البيان، ج 2، ص 9</ref> که قرآن نخست در آیه 184 بقره / 2 از این روزها با اجمال یاد کرده و سپس در آیه بعد با نام بردن از ماه رمضان، اجمال آن را برداشته است . <ref>مجمع البيان، ج 2، ص 9؛ التفسير الكبير، ج 5 ، ص 78؛ الميزان، ج 2، ص 9</ref>.




دلیل این برداشت اولاً سیاق آیات است که با هم نازل شده‌اند و نسخ متوقف بر تقدّم منسوخ بر ناسخ است. ثانیا نسخ در صورتى عملى مى‌شود که تنافى و تضاد میان دو آیه باشد، در حالى که ذکر اجمالى یک حکم در آیه‌اى و تفصیل و تبیین آن در آیه‌اى دیگر، از مصادیق تنافى نیست .(8) <ref>الميزان، ج 2، ص 4 - 8</ref> .
دلیل این برداشت اولاً سیاق آیات است که با هم نازل شده‌اند و نسخ متوقف بر تقدّم منسوخ بر ناسخ است. ثانیا نسخ در صورتى عملى مى‌شود که تنافى و تضاد میان دو آیه باشد، در حالى که ذکر اجمالى یک حکم در آیه‌اى و تفصیل و تبیین آن در آیه‌اى دیگر، از مصادیق تنافى نیست . <ref>الميزان، ج 2، ص 4 - 8</ref> .


جمله « وعَلَى الَّذینَ یُطیقونَهُ » ( بقره / 2، 184 ) نیز بر جواز افطار روزه دلالت ندارد. ( همین مقاله، شرایط روزه ) همچنین به باور بیشتر عالمان اسلامى، وجوب روزه ماه رمضان * بر مسلمانان در سال دوم هجرى (9)<ref>منتهى المطلب،ج 2، ص 897 ؛ المجموع، ج 6، ص 5 ؛ البداية النهايه، ج 3، ص 311، 419؛ فتح البارى، ج 1، ص 47؛ ج 4، ص 127.</ref> و به نظر برخى سال سوم (10)<ref>تفسير سمعانى،ج 2، ص 11.</ref> هجرى نازل گردید؛ ولى برخى معتقدند روزه در مکه و پیش از هجرت پیامبر صلى‌الله‌علیه‌و‌آله به مدینه واجب شده است .(11) <ref>الصحيح من سيرة النبى، ج 4، ص 301.</ref>
جمله « وعَلَى الَّذینَ یُطیقونَهُ » ( بقره / 2، 184 ) نیز بر جواز افطار روزه دلالت ندارد. ( همین مقاله، شرایط روزه ) همچنین به باور بیشتر عالمان اسلامى، وجوب روزه ماه رمضان * بر مسلمانان در سال دوم هجرى <ref>منتهى المطلب،ج 2، ص 897 ؛ المجموع، ج 6، ص 5 ؛ البداية النهايه، ج 3، ص 311، 419؛ فتح البارى، ج 1، ص 47؛ ج 4، ص 127.</ref> و به نظر برخى سال سوم (10)<ref>تفسير سمعانى،ج 2، ص 11.</ref> هجرى نازل گردید؛ ولى برخى معتقدند روزه در مکه و پیش از هجرت پیامبر صلى‌الله‌علیه‌و‌آله به مدینه واجب شده است . <ref>الصحيح من سيرة النبى، ج 4، ص 301.</ref>




دلیل این دیدگاه، نخست سخن جعفر بن ابى طالب به پادشاه حبشه است که در آن از مأمور شدن مسلمانان به روزه از سوى رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌و‌آله سخن به میان آمده است ؛(12) <ref>الكامل، ج 2، ص 80 ؛ مجمع الزوائد، ج 6، ص 30.</ref> نیز نقلى که در آن توصیه به روزه، از جمله سفارش‌هاى عمروبن مره اسلمى به قوم خود، پس از پذیرش اسلام در مکه شمرده شده است .(13)<ref>البداية والنهايه، ج 2، ص 429؛ الصحيح من سيرة النبى، ج 4، ص 302.</ref>
دلیل این دیدگاه، نخست سخن جعفر بن ابى طالب به پادشاه حبشه است که در آن از مأمور شدن مسلمانان به روزه از سوى رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌و‌آله سخن به میان آمده است ؛<ref>الكامل، ج 2، ص 80 ؛ مجمع الزوائد، ج 6، ص 30.</ref> نیز نقلى که در آن توصیه به روزه، از جمله سفارش‌هاى عمروبن مره اسلمى به قوم خود، پس از پذیرش اسلام در مکه شمرده شده است .<ref>البداية والنهايه، ج 2، ص 429؛ الصحيح من سيرة النبى، ج 4، ص 302.</ref>




پس از تشریع روزه در صدر اسلام، آمیزش با همسر، نیز خوردن و آشامیدن در شب‌هاى ماه رمضان پس از خوابیدن قبل از افطار، براى مسلمانان ممنوع بود، ازاین‌رو نقل شده است که مسلمانى به نام قیس بن صرمه انصارى (14)<ref>اسباب النزول، ص 30؛ فقه القرآن، ج 1، ص 197.</ref> و به گزارشى، مطعم بن جبیر (15)  <ref>مجمع البيان، ج 2، ص 21؛ الصافى، ج 1، ص 225.</ref>روزه‌دار بود و چون هنگام افطار به خواب رفت و نتوانست روزه‌اش را افطار کند، روز بعد هنگام کار از هوش رفت؛  
پس از تشریع روزه در صدر اسلام، آمیزش با همسر، نیز خوردن و آشامیدن در شب‌هاى ماه رمضان پس از خوابیدن قبل از افطار، براى مسلمانان ممنوع بود، ازاین‌رو نقل شده است که مسلمانى به نام قیس بن صرمه انصارى <ref>اسباب النزول، ص 30؛ فقه القرآن، ج 1، ص 197.</ref> و به گزارشى، مطعم بن جبیر <ref>مجمع البيان، ج 2، ص 21؛ الصافى، ج 1، ص 225.</ref>روزه‌دار بود و چون هنگام افطار به خواب رفت و نتوانست روزه‌اش را افطار کند، روز بعد هنگام کار از هوش رفت؛  


همچنین نقل شده که برخى مسلمانان از جمله عمربن خطاب در شب‌ها با همسران خود آمیزش کرده و مرتکب گناه مى‌شدند (16) <ref>جامع البيان، ج 2، ص 223؛ مجمع البيان، ج 2، ص 21 - 22؛ الدر المنثور، ج 1، ص 197.</ref> که در پى این حوادث، آیه 187 بقره / 2 نازل شد و این دو عمل را مباح شمرد: « اُحِلَّ لَکُم لَیلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ اِلى نِساکُم هُنَّ لِباسٌ لَکُم واَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللّهُ اَنَّکُم کُنتُم تَختانونَ اَنفُسَکُم فَتابَ عَلَیکُم وعَفا عَنکُم فالـ ٔ نَ بـشِروهُنَّ ... وکُلوا واشرَبوا حَتّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الاَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَسوَدِ ». به نظر برخى ممنوعیت این اعمال پیش از نزول آیه مذکور از احکام یهود (17) . <ref>الفرقان، ج 2، ص 56 .</ref>یا مسیحیان (18<ref>)جامع البيان، ج 2، ص 176؛ التفسير الكبير، ج 5 ، ص 11.</ref> بوده است؛ ولى برخى معتقدند که ممکن است اعمال مذکور به حکم خود پیامبر صلى‌الله‌علیه‌و‌آله و بر اساس روایات ممنوع شده و با نزول این آیه حلال گردیده است .(19) <ref>الميزان، ج 2، ص 46؛ الفرقان، ج 2، ص 56</ref>  
همچنین نقل شده که برخى مسلمانان از جمله عمربن خطاب در شب‌ها با همسران خود آمیزش کرده و مرتکب گناه مى‌شدند<ref>جامع البيان، ج 2، ص 223؛ مجمع البيان، ج 2، ص 21 - 22؛ الدر المنثور، ج 1، ص 197.</ref> که در پى این حوادث، آیه 187 بقره / 2 نازل شد و این دو عمل را مباح شمرد: « اُحِلَّ لَکُم لَیلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ اِلى نِساکُم هُنَّ لِباسٌ لَکُم واَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللّهُ اَنَّکُم کُنتُم تَختانونَ اَنفُسَکُم فَتابَ عَلَیکُم وعَفا عَنکُم فالـ ٔ نَ بـشِروهُنَّ ... وکُلوا واشرَبوا حَتّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الاَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَسوَدِ ». به نظر برخى ممنوعیت این اعمال پیش از نزول آیه مذکور از احکام یهود <ref>الفرقان، ج 2، ص 56 .</ref>یا مسیحیان <ref>)جامع البيان، ج 2، ص 176؛ التفسير الكبير، ج 5 ، ص 11.</ref> بوده است؛ ولى برخى معتقدند که ممکن است اعمال مذکور به حکم خود پیامبر صلى‌الله‌علیه‌و‌آله و بر اساس روایات ممنوع شده و با نزول این آیه حلال گردیده است .<ref>الميزان، ج 2، ص 46؛ الفرقان، ج 2، ص 56</ref>  




خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
==اهمیت روزه==
==اهمیت روزه==


تکلیف روزه اهمیت و جایگاه ویژه‌اى دارد، از این‌رو خدا آن را بر همه پیروان شرایع واجب کرد ( بقره / 2، 183 )، تا همگان از برکات و آثار دنیایى و آخرتى آن بهره‌مند گردند. آیه‌اى دیگر، حکمت تشریع روزه را بزرگداشت خدا و شکر او مى‌خواند: « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ ... لِتُکَبِّروا اللّهَ عَلى ما هَدکُم ولَعَلَّکُم تَشکُرون ». ( بقره / 2، 185 ) برخى از اینکه در آیه مذکور شکر بودن روزه با « لعل » و تعظیم الهى بى « لعلّ » ذکر شده، دریافته‌اند که روزه در هر صورت تعظیم الهى است؛ ولى شکر بودنش، وابسته به آن است که روزه حقیقى باشد و روزه‌دار آن را با اخلاص به جا آورد .(1) آیه‌اى دیگر روزه را یکى از حدود الهى یاد مى‌کند و همگان را به حفظ و ضایع نکردن آن فرمان مى‌دهد: « ثُمَّ اَتِمّوا الصِّیامَ اِلَى الَّیلِ ... تِلکَ حُدودُ اللّهِ فَلا تَقرَبوها » ( بقره / 2، 187 )؛ همچنین خدا این تکلیف الهى را در بهترین زمان یعنى ماه رمضان قرار داد: « شَهرُ رَمَضانَ ... فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » ( بقره / 2، 185 )، زیرا رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌و‌آله و امام‌رضا علیه السلام فرمودند ماه رمضان، ماه نزول قرآن و جدایى حق از باطل است: « شَهرُ رَمَضانَ الَّذِى اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ ... والفُرقانِ » و در آن شبى نهاد که بهتر از 1000 شب است: « لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر » ((2) قدر / 97، 3 )، از این‌رو وجوب روزه در چنین زمانى از بزرگى و اهمیت این تکلیف حکایت دارد. در آیاتى دیگر، روزه از ویژگى‌هاى مؤمنانى شمرده مى‌شود که خدا به آنان بشارت مى‌دهد: « السـّحونَ ... وبَشِّرِ المُؤمِنین ». ( توبه / 9، 112 ) آیه‌اى دیگر، روزه‌دارى را از خصلت‌هاى زنان باایمانى مى‌شمرد که براى همسرى پیامبر اسلام صلى‌الله‌علیه‌و‌آله شایستگى دارند: « عَسى رَبُّهُ اِن طَـلَّقَکُنَّ اَن یُبدِلَهُ اَزوجـًا خَیرًا مِنکُنَّ مُسلِمـتٍ مُؤمِنـتٍ ... سـحـتٍ ». ( تحریم / 66، 5 ) مراد از « سائحون » و « سائحات » مردان و زنان روزه‌دارند .(3) افزون بر این، قرآن کریم در آیاتى مسلمانان را به استعانت از روزه به هنگام سختى‌ها فرمان مى‌دهد: « واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلوةِ » ( بقره / 2، 45، 153 )، اگر مراد از صبر روزه باشد .(4) مؤید این برداشت، روایاتى‌اند که در آن‌ها صبر در آیه به روزه تفسیر و به مؤمنان سفارش شده که هنگام سختى‌ها و مصیبت‌ها از روزه کمک جویند .(5) در روایات نیز روزه جایگاه ویژه‌اى دارد؛ از جمله بر پایه احادیثى از 5 رکن اسلام است (6) که از میان همه اعمال انسان به خدا اختصاص دارد که بى‌واسطه پاداش روزه‌دار را خواهد داد .(7) بر اساس روایاتى، روزه در روزهاى گرم، جهاد (8) بلکه بهترین جهاد است .(9) در حدیثى دیگر، خواب روزه‌دار را عبادت، سکوتش را تسبیح، عملش را مقبول و دعایش را مستجاب مى‌داند .(10) افزون بر این، در آیات و روایات متعدد، براى روزه‌دارى آثار و برکات فراوان دیگرى یاد شده که نشانه اهمیت این تکلیف الهى در شریعت اسلام است. ( همین مقاله، آثار و برکات روزه )
تکلیف روزه اهمیت و جایگاه ویژه‌اى دارد، از این‌رو خدا آن را بر همه پیروان شرایع واجب کرد ( بقره / 2، 183 )، تا همگان از برکات و آثار دنیایى و آخرتى آن بهره‌مند گردند. آیه‌اى دیگر، حکمت تشریع روزه را بزرگداشت خدا و شکر او مى‌خواند: « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ ... لِتُکَبِّروا اللّهَ عَلى ما هَدکُم ولَعَلَّکُم تَشکُرون ». ( بقره / 2، 185 ) برخى از اینکه در آیه مذکور شکر بودن روزه با « لعل » و تعظیم الهى بى « لعلّ » ذکر شده، دریافته‌اند که روزه در هر صورت تعظیم الهى است؛ ولى شکر بودنش، وابسته به آن است که روزه حقیقى باشد و روزه‌دار آن را با اخلاص به جا آورد .<ref>الميزان، ج 2، ص24 - 25؛ نمونه، ج 1، ص 628</ref>.
 
 
آیه‌اى دیگر روزه را یکى از حدود الهى یاد مى‌کند و همگان را به حفظ و ضایع نکردن آن فرمان مى‌دهد: « ثُمَّ اَتِمّوا الصِّیامَ اِلَى الَّیلِ ... تِلکَ حُدودُ اللّهِ فَلا تَقرَبوها » ( بقره / 2، 187 )؛ همچنین خدا این تکلیف الهى را در بهترین زمان یعنى ماه رمضان قرار داد: « شَهرُ رَمَضانَ ... فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » ( بقره / 2، 185 )، زیرا رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌و‌آله و امام‌رضا علیه السلام فرمودند ماه رمضان، ماه نزول قرآن و جدایى حق از باطل است: « شَهرُ رَمَضانَ الَّذِى اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ ... والفُرقانِ » و در آن شبى نهاد که بهتر از 1000 شب است: « لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر » <ref>علل الشرايع، ج 1، ص 270؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 242</ref>. قدر / 97، 3 )،
 
 
از این‌رو وجوب روزه در چنین زمانى از بزرگى و اهمیت این تکلیف حکایت دارد. در آیاتى دیگر، روزه از ویژگى‌هاى مؤمنانى شمرده مى‌شود که خدا به آنان بشارت مى‌دهد: « السـّحونَ ... وبَشِّرِ المُؤمِنین ». ( توبه / 9، 112 ) آیه‌اى دیگر، روزه‌دارى را از خصلت‌هاى زنان باایمانى مى‌شمرد که براى همسرى پیامبر اسلام صلى‌الله‌علیه‌و‌آله شایستگى دارند: « عَسى رَبُّهُ اِن طَـلَّقَکُنَّ اَن یُبدِلَهُ اَزوجـًا خَیرًا مِنکُنَّ مُسلِمـتٍ مُؤمِنـتٍ ... سـحـتٍ ». ( تحریم / 66، 5 ) مراد از « سائحون » و « سائحات » مردان و زنان روزه‌دارند .<ref>)جامع‌البيان، ج 11، ص 52 ؛ ج 28، ص 210؛ مجمع‌البيان، ج 5 ، ص 130؛ ج 10، ص 60</ref>.
 
 
افزون بر این، قرآن کریم در آیاتى مسلمانان را به استعانت از روزه به هنگام سختى‌ها فرمان مى‌دهد: « واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلوةِ » ( بقره / 2، 45، 153 )، اگر مراد از صبر روزه باشد .<ref>جامع البيان، ج 1، ص 370؛ الميزان، ج 1، ص 153</ref>.
 
 
مؤید این برداشت، روایاتى‌اند که در آن‌ها صبر در آیه به روزه تفسیر و به مؤمنان سفارش شده که هنگام سختى‌ها و مصیبت‌ها از روزه کمک جویند .<ref>الكافى، ج 4، ص 63؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 7</ref>.
 
 
در روایات نیز روزه جایگاه ویژه‌اى دارد؛ از جمله بر پایه احادیثى از 5 رکن اسلام است <ref>الكافى، ج 2، ص 18؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 7؛ صحيح البخارى، ج 1، ص 8</ref> . که از میان همه اعمال انسان به خدا اختصاص دارد که بى‌واسطه پاداش روزه‌دار را خواهد داد .<ref>الكافى، ج 4، ص 63؛ صحيح البخارى، ج 8 ، ص 197؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 405.</ref> بر اساس روایاتى، روزه در روزهاى گرم، جهاد <ref>الكافى، ج 4، ص 63؛ صحيح البخارى، ج 8 ، ص 197؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 405</ref>. بلکه بهترین جهاد است . <ref>بحارالانوار، ج 93، ص 256؛ جامع احاديث الشيعه، ج 9، ص 381.</ref>
 
 
در حدیثى دیگر، خواب روزه‌دار را عبادت، سکوتش را تسبیح، عملش را مقبول و دعایش را مستجاب مى‌داند . <ref>من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 76؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 401.</ref>افزون بر این، در آیات و روایات متعدد، براى روزه‌دارى آثار و برکات فراوان دیگرى یاد شده که نشانه اهمیت این تکلیف الهى در شریعت اسلام است. ( همین مقاله، آثار و برکات روزه )
 




1. الميزان، ج 2، ص24 - 25؛ نمونه، ج 1، ص 628.
2. علل الشرايع، ج 1، ص 270؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 242.
3. جامع‌البيان، ج 11، ص 52 ؛ ج 28، ص 210؛ مجمع‌البيان، ج 5 ، ص 130؛ ج 10، ص 60.
4. جامع البيان، ج 1، ص 370؛ الميزان، ج 1، ص 153.
5. الكافى، ج 4، ص 63؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 7.
6. الكافى، ج 2، ص 18؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 7؛ صحيح البخارى، ج 1، ص 8 .
7. الكافى، ج 4، ص 63؛ صحيح البخارى، ج 8 ، ص 197؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 405.
8. مستدرك الوسائل، ج 7، ص 505 ؛ بحارالانوار، ج 93، ص 257.
9. بحارالانوار، ج 93، ص 256؛ جامع احاديث الشيعه، ج 9، ص 381.
10. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 76؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 401.




۸۷۵

ویرایش