روزه: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰۲: خط ۳۰۲:


ب. بلوغ و عقل
ب. بلوغ و عقل
روزه بر شخص بالغ و عاقل واجب است و بر کودک و مجنون واجب نیست ؛(1) دلیل آن روایاتى از پیامبر صلى‌الله‌علیه‌و‌آله و اهل بیت علیهم‌السلام است که در آن‌ها تکلیف از غیربالغ برداشته شده است .(2) برخى افزون بر روایات، دلیل آن را آیه 183 بقره / 2 دانسته‌اند که روزه را بر مؤمنان واجب مى‌داند: « یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ »؛ با این استدلال که تنها بر مکلف، مؤمن اطلاق مى‌شود .(3) برخى در این مورد به آیه « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » ( بقره / 2، 185 ) استناد کرده‌اند؛ با این توضیح که مراد از حضور در ماه، حضور شخص با عنوان مکلف بودن است و دیوانه و غیر اهل تکلیف در حکم کسانى‌اند که گویا در این ماه حضور ندارند .(4) در مقابل، برخى از فقهاى اهل سنت روزه را بر کودک 10 ساله‌اى که توان روزه گرفتن دارد، واجب دانسته‌اند .(5)
روزه بر شخص بالغ و عاقل واجب است و بر کودک و مجنون واجب نیست ؛<ref>شرائع الاسلام، ج 1، ص 149؛ تذكرة الفقهاء، ج 6، ص 147، 165 - 167؛ المجموع، ج 6، ص 252 - 254.</ref> دلیل آن روایاتى از پیامبر صلى‌الله‌علیه‌و‌آله و اهل بیت علیهم‌السلام است که در آن‌ها تکلیف از غیربالغ برداشته شده است .<ref>المجموع، ج 6، ص 253 ـ 254؛ تذكرة الفقهاء، ج 6، ص 100؛ مستند الشيعه، ج 10، ص 333.</ref>
1. شرائع الاسلام، ج ص 149؛ تذكرة الفقهاء، ج 6، ص 147، 165 - 167؛ المجموع، ج 6، ص 252 - 254.
 
2. المجموع، ج 6، ص 253 ـ 254؛ تذكرة الفقهاء، ج 6، ص 100؛ مستند الشيعه، ج 10، ص 333.
 
3. تفسير جامع آيات الاحكام، ج 3، ص 131.
برخى افزون بر روایات، دلیل آن را آیه 183 بقره / 2 دانسته‌اند که روزه را بر مؤمنان واجب مى‌داند: « یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ »؛ با این استدلال که تنها بر مکلف، مؤمن اطلاق مى‌شود .<ref>تفسير جامع آيات الاحكام، ج 3، ص 131.</ref>برخى در این مورد به آیه « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » ( بقره / 2، 185 ) استناد کرده‌اند؛ با این توضیح که مراد از حضور در ماه، حضور شخص با عنوان مکلف بودن است و دیوانه و غیر اهل تکلیف در حکم کسانى‌اند که گویا در این ماه حضور ندارند .<ref>احكام القرآن، جصاص، ج 1، ص 224؛ فقه القرآن، ج 1، ص 182.</ref> در مقابل، برخى از فقهاى اهل سنت روزه را بر کودک 10 ساله‌اى که توان روزه گرفتن دارد، واجب دانسته‌اند .<ref>المغنى، ج ص 90.</ref>
4. احكام القرآن، جصاص، ج 1، ص 224؛ فقه القرآن، ج 1، ص 182.
 
5. المغنى، ج 3، ص 90.
 
 
 
ج. توانایى داشتن
ج. توانایى داشتن
بر پایه آیه 184 بقره / 2 روزه از ناتوانان بر آن، ساقط است و باید فدیه بپردازند: « اَیّامـًا مَعدودتٍ ... وعَلَى الَّذینَ یُطیقونَهُ فِدیَةٌ طَعامُ مِسکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ واَن تَصُومُوا خَیرٌ لَکُم ». دیدگاه‌هاى متعددى درباره مراد از « الَّذینَ یُطیقونَهُ » هست: 1. آیه درباره همه مکلفان است: در صدر اسلام خدا همگان را میان روزه گرفتن و افطار و پرداخت فدیه به جاى روزه آزاد گذاشته؛ ولى روزه گرفتن را از افطار بهتر دانست. سپس این حکم با آیه « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » نسخ و تنها به مسافران و بیماران براى افطار اجازه داده شد .(1) 2. آیه درباره کسانى‌است که نخست توان روزه را دارا بوده‌اند و سپس بر اثر عوارضى، همچون باردارى یا پیرى، ناتوان گردیده‌اند .(2) این معنا در برخى روایات اهل بیت علیهم‌السلام نیز آمده است .(3) براساس این نظریه باید در آیه جمله « ثم صاروا بحیث لا یطیقونه » یا کلمه « لا » قبل از « یطیقونه » در تقدیر گرفته شود .(4) 3. آیه در مورد کسانى است که همه توان خود را به کار گرفته و روزه را با رنج به جا مى‌آورند ،(5) چنان‌که در لغت نیز ماده « طوق » به همین معنا به کار رفته است .(6) بر این اساس، بسیارى از مفسران و فقیهان شیعه (7) و اهل سنت (8) پیرانى که روزه گرفتن براى آنان طاقت‌فرسا باشد، مبتلایان عطش شدید و زنان باردار و شیرده را از مصادیق آیه شمرده و افطار کردن روزه را بر آنان واجب یا جایز شمرده‌اند؛ همچنین بر پایه آیه یادشده، اینان باید به جاى روزه، مسکینى را غذا دهند: « فِدیَةٌ طَعامُ مِسکینٍ » ( بقره / 2، 184 )؛ به نظر بیشتر فقیهان امامیه یک مد طعام؛ ولى به دیده برخى دو مد طعام. پیروان نظریه نخست، آن را بر استحباب حمل کرده‌اند .(9) فقیهان اهل سنت نیز مقدار اطعام مذکور را یک مد یا نصف صاع از گندم یا جو یا خرما دانسته‌اند .(10) سپس قرآن در ادامه، انجام دادن عمل نیک از سوى مؤمنان را براى انجام دهندگان آن خیر مى‌شمرد: « فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ ». ( بقره / 2، 184 ) به نظر برخى، مراد دادن یک مد طعام اضافه به مسکین یا اطعام به بیشتر از یک مسکین است؛ ولى بعضى مراد از آن را مطلق انجام دادن کار نیک دانسته‌اند .(11) برخى نیز « تطوع » را به معناى انجام دادن عمل با رضایت قلبى دانسته و گفته‌اند کسى که روزه را با رضایت قلبى انجام دهد، براى او بهتر خواهد بود .(12)
بر پایه آیه 184 بقره / 2 روزه از ناتوانان بر آن، ساقط است و باید فدیه بپردازند: « اَیّامـًا مَعدودتٍ ... وعَلَى الَّذینَ یُطیقونَهُ فِدیَةٌ طَعامُ مِسکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ واَن تَصُومُوا خَیرٌ لَکُم ». دیدگاه‌هاى متعددى درباره مراد از « الَّذینَ یُطیقونَهُ » هست: 1. آیه درباره همه مکلفان است: در صدر اسلام خدا همگان را میان روزه گرفتن و افطار و پرداخت فدیه به جاى روزه آزاد گذاشته؛ ولى روزه گرفتن را از افطار بهتر دانست. سپس این حکم با آیه « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » نسخ و تنها به مسافران و بیماران براى افطار اجازه داده شد .(1) 2. آیه درباره کسانى‌است که نخست توان روزه را دارا بوده‌اند و سپس بر اثر عوارضى، همچون باردارى یا پیرى، ناتوان گردیده‌اند .(2) این معنا در برخى روایات اهل بیت علیهم‌السلام نیز آمده است .(3) براساس این نظریه باید در آیه جمله « ثم صاروا بحیث لا یطیقونه » یا کلمه « لا » قبل از « یطیقونه » در تقدیر گرفته شود .(4) 3. آیه در مورد کسانى است که همه توان خود را به کار گرفته و روزه را با رنج به جا مى‌آورند ،(5) چنان‌که در لغت نیز ماده « طوق » به همین معنا به کار رفته است .(6) بر این اساس، بسیارى از مفسران و فقیهان شیعه (7) و اهل سنت (8) پیرانى که روزه گرفتن براى آنان طاقت‌فرسا باشد، مبتلایان عطش شدید و زنان باردار و شیرده را از مصادیق آیه شمرده و افطار کردن روزه را بر آنان واجب یا جایز شمرده‌اند؛ همچنین بر پایه آیه یادشده، اینان باید به جاى روزه، مسکینى را غذا دهند: « فِدیَةٌ طَعامُ مِسکینٍ » ( بقره / 2، 184 )؛ به نظر بیشتر فقیهان امامیه یک مد طعام؛ ولى به دیده برخى دو مد طعام. پیروان نظریه نخست، آن را بر استحباب حمل کرده‌اند .(9) فقیهان اهل سنت نیز مقدار اطعام مذکور را یک مد یا نصف صاع از گندم یا جو یا خرما دانسته‌اند .(10) سپس قرآن در ادامه، انجام دادن عمل نیک از سوى مؤمنان را براى انجام دهندگان آن خیر مى‌شمرد: « فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ ». ( بقره / 2، 184 ) به نظر برخى، مراد دادن یک مد طعام اضافه به مسکین یا اطعام به بیشتر از یک مسکین است؛ ولى بعضى مراد از آن را مطلق انجام دادن کار نیک دانسته‌اند .(11) برخى نیز « تطوع » را به معناى انجام دادن عمل با رضایت قلبى دانسته و گفته‌اند کسى که روزه را با رضایت قلبى انجام دهد، براى او بهتر خواهد بود .(12)
خط ۴۴۵: خط ۴۴۷:
17. تذكرة الفقهاء، ج 6، ص 253؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1622.
17. تذكرة الفقهاء، ج 6، ص 253؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1622.
18. تهذيب، ج 4، ص 194؛ بداية المجتهد، ج1، ص 246؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1687.
18. تهذيب، ج 4، ص 194؛ بداية المجتهد، ج1، ص 246؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1687.
منابع
 
== پانویس ==
 
 
==منابع==
==منابع==
احکام القرآن، ابن العربى (م. 543 ق.)، به کوشش محمد عطاء، لبنان، دارالفکر؛  
احکام القرآن، ابن العربى (م. 543 ق.)، به کوشش محمد عطاء، لبنان، دارالفکر؛  
خط ۶۰۷: خط ۶۱۲:
سید جعفر صادقى فدکى
سید جعفر صادقى فدکى


برگرفته از : دائره المعارف قرآن کریم
 
== منبع : دائره المعارف قرآن کریم ==
۸۶۱

ویرایش