۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گونه ای' به 'گونهای') |
جز (جایگزینی متن - 'می گویند' به 'میگویند') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==روش== | ==روش== | ||
این گروه در تمسک به هر گونه خبر و [[حدیث]] مبالغه میکنند و مطلق اخبار و احادیث را حجت میدانند و چه بسا | این گروه در تمسک به هر گونه خبر و [[حدیث]] مبالغه میکنند و مطلق اخبار و احادیث را حجت میدانند و چه بسا میگویند که اخبار کتب اربعه قطعی است. اخباری ها منکر اجتهاد و تقلید بوده [[علم اصول]] را از مخترعات [[اهل سنت]] می پندارند و در نتیجه اختلافاتی در مسائل فرعی با مجتهدین دارند.<ref>ر. ک، کاشف الغطاء جعفر، الحق المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئة الاخباریین</ref> <ref>خوانساری محمد باقر،روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج7، ص 121 </ref> <ref>استر آبادی محمد امین، الفوائد المدنیه </ref> ملا محمّد امین منکر «اجتهاد» بود و مىگفت که اجتهاد علماى شیعه بر طریق قدماى آن قوم نیست. [[قرآن]] هم داراى «ناسخ و منسوخ» و «محکم و متشابه» است و استخراج احکام دین از آن دشوار مى باشد پس باید به اخبار ائمه مراجعه کرد و «اجتهاد» را باطل دانست زیرا مجتهد باید به «ظن» خود عمل کند و «ظن» شبهه است و شبهه به این دلیل باطل است که شبیه به حق مى باشد و عین آن نیست. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==عقاید== | ==عقاید== | ||
فرقه اخبارى ظواهر الفاظ قرآن را «حجت» نمى دانند و | فرقه اخبارى ظواهر الفاظ قرآن را «حجت» نمى دانند و میگویند چون قرآن داراى مطلقات و عموماتى است و بر بسیارى از آن ها «تخصیص» و تقیید عارض شده به گونهای که موجب اجمال گردیده است، پس نمى توان ظواهر آن را «حجت» دانست و بدان عمل کرد. همچنین مى گویند چون قرآن مشتمل بر مطالب عالیه و مضامین شامخه است، پس هر کسی نمیتواند آن را بفهمد، بلکه منحصر به راسخان در علم و علماى [[تأویل|تأویل]] است و نمى توان الفاظش را بر معنایى در ظاهر حمل نمود و آن را «حجت» دانست. | ||
==تفاوت اخباری و اصولی== | ==تفاوت اخباری و اصولی== | ||
در برابر اخباری ها گروهى از فقهاى اسلام هستند که آنان را اصولى | در برابر اخباری ها گروهى از فقهاى اسلام هستند که آنان را اصولى میگویند. آنان در استنباط احکام شرعیه فرعیه به استناد ادله تفصیلیه که «قرآن» و «سنت» و «اجماع» و «عقل» مى باشد، از علم [[اصول فقه]] نیز استفاده مىکنند و از قواعد آن که اصل «[[برائت]]» و «[[استصحاب]]» و عمل به ظن و تمیز بین اخبار است بهره مى گیرند. اصولی ها مدارک احکام را «قرآن» و «[[سنت]]» و «[[اجماع]]» و «[[عقل]]» مى دانند و اخباری ها فقط «کتاب» و «سنت» را مدرک احکام دانسته اند و مدرکیت کتاب را نیز به ضمیمه سنت و با تفسیر وارد از [[ائمه]] مى دانند و به اجماع و عقل اعتنایى ندارند. همچنین اجتهاد را «[[واجب کفائى]]» و در صورت منحصر بودن واجد صلاحیت «[[واجب عینى|واجب عینى]]» مى دانند و اخباری ها اجتهاد را «حرام» مى شمارند. اصولی ها مى گویند: امورى که نصی بر حرمت آن نرسیده باشد مباح است. بر خلاف ایشان اخباری ها «احتیاط» بر این گونه موارد را واجب مى دانند. اصولی ها اخبار را به «صحیح» و «ضعیف» و «حسن» و «موثق» تقسیم مى کنند، امّا اخباری ها خبر را فقط منحصر به «صحیح» و «ضعیف» مى دانند. نزدیک به دو قرن بین [[اخباری ها|اخباری ها]] و [[اصولی ها|اصولیها]] اختلاف بود و اخباری ها بر اصولی ها غلبه داشتند تا این که آقا [[محمد باقر بهبهانی|محمدباقر بهبهانى]] (متولد بین سالهاى 1116 تا 1118 ه و در گذشته بین سالهاى 1205 تا 1208 ه) که او را آقاى مطلق و «مجدد» رأس مائه مى خواندند بر مسند فقاهت نشست و بساط علماى اخبارى را برچید و از زمان او مجتهدان بر اخباری ها غلبه یافتند. یکى از شعرا درباره وى گفته است: و البهبهانى معلم البشر، مجدّد المذهب فى الثانى عشر ازاح کل شبهة و ریب، فبان للمیلاد کنه الغیب. <ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 40 همراه با ویرایش و اصلاح جملات </ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |