۸۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
2- اصل جامع در عبادات | 2- اصل جامع در عبادات | ||
اصل جامع درعبادت خالصانه الهي عبارتست از : اطاعت از اوامر و نواهي الهي | اصل جامع درعبادت خالصانه الهي عبارتست از : اطاعت از اوامر و نواهي الهي <ref>الشيخ محمدبن عبدالوهاب ص 65-70</ref> | ||
3- حكم به كفر شخصي كه مشركين را كافر ندانسته يا در كفر انان شك نمايد . | 3- حكم به كفر شخصي كه مشركين را كافر ندانسته يا در كفر انان شك نمايد .<ref>همان ص 68-70</ref> | ||
4-اساس دعوت انبياء بر عبادت الهي و اجتناب از طاغوت و شرك بوده است . | 4-اساس دعوت انبياء بر عبادت الهي و اجتناب از طاغوت و شرك بوده است .<ref>همان ص 105-106</ref> | ||
5- توحيد ربوبي و عبودي | 5- توحيد ربوبي و عبودي | ||
ايشان معتقد است :توحيد دو نوع است توحيد ربوبي و توحيد الوهي و ملاك در موحد بودن توحيد عبودي است و توحيد در عبوديت ان است كه در خواسته هاي بندگان فقط خداوند مورد سوال و دعا قرار گيرد. | ايشان معتقد است :توحيد دو نوع است توحيد ربوبي و توحيد الوهي و ملاك در موحد بودن توحيد عبودي است و توحيد در عبوديت ان است كه در خواسته هاي بندگان فقط خداوند مورد سوال و دعا قرار گيرد.<ref>همان</ref> | ||
در كتاب كشف الشبهات في التوحيد امده است : عظيم ترين اموزه هاي ديني توحيد در عبادت و اجتناب از شرك است بدليل ايه شريفه قران :و ان المساجد لله فلاتدعوامع الله احدا | در كتاب كشف الشبهات في التوحيد امده است : عظيم ترين اموزه هاي ديني توحيد در عبادت و اجتناب از شرك است بدليل ايه شريفه قران :و ان المساجد لله فلاتدعوامع الله احدا <ref>كشف الشبهات ص 42: ان اعظم ما جاءبه هذاالرسول ان لا يشرك مع الله في عبادته احد و الدليل قوله تعالي :و ان المساجد لله فلاتدعوامع الله احدا</ref> | ||
6- مرز بين شرك و توحيد : | 6- مرز بين شرك و توحيد : | ||
از منظر محمدبن عبدالوهاب شرك دو نوع است شرك اكبر و شرك اصغر . مراد از شرك اكبر ان است كه انسان عمل عبادي را براي غير خداوند انجام دهد و شرك اصغر يعني هر عمل غير عبادي كه سبب رفتن به سوي شرك اكبر باشد. | از منظر محمدبن عبدالوهاب شرك دو نوع است شرك اكبر و شرك اصغر . مراد از شرك اكبر ان است كه انسان عمل عبادي را براي غير خداوند انجام دهد و شرك اصغر يعني هر عمل غير عبادي كه سبب رفتن به سوي شرك اكبر باشد. <ref>كتاب التوحيد ص 44-45 : فان حد الشرك الاكبر و تفسيره الذي يجمع انواعه و افراده ان يصرف العبد نوعا او فردا من افراد العباده لغير الله فكل اعتقاد او قول او عمل ثبت انه ماموره به من الشارع فصرفه لله وحده توحيد و ايمان و اخلاص و صرفه لغيره شرك و كفر فعليك بهذاالضابط للشرك الاكبر الذي لا يشذ عنه شيئي كما ان حدالشرك الاصغر هو كل وسيله و ذريعه يتطرق منها الي الشرك الاكبر من الارادات و الاقوال و الافعال التي لم تبلغ رتبه العباده</ref> | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
ايشان در معناي توحيد در عبادت مي نويسد : | ايشان در معناي توحيد در عبادت مي نويسد : | ||
ايشان در ذيل تفسير ايه اياك نعبد كه بيانگر توحيد عبادي است مي نويسد : و اما توحيد در عبد بودن و در عبادت به معنى اين است كه در مقابل هيچ موجود ديگر و هيچ فرمان ديگرى اين حالت را نداشته باشد، بلكه نسبت به غير خدا حالت عصيان و تمرد داشته باشد. | ايشان در ذيل تفسير ايه اياك نعبد كه بيانگر توحيد عبادي است مي نويسد : و اما توحيد در عبد بودن و در عبادت به معنى اين است كه در مقابل هيچ موجود ديگر و هيچ فرمان ديگرى اين حالت را نداشته باشد، بلكه نسبت به غير خدا حالت عصيان و تمرد داشته باشد. | ||
پس همواره انسان بايد دو حالت متضاد داشته باشد: تسليم محض خدا، و عصيان محض غير خدا. اين است معنى ايّاكَ نَعْبُدُ خدايا تنها تو را مىپرستيم و غير تو را نمىپرستيم. | پس همواره انسان بايد دو حالت متضاد داشته باشد: تسليم محض خدا، و عصيان محض غير خدا. اين است معنى ايّاكَ نَعْبُدُ خدايا تنها تو را مىپرستيم و غير تو را نمىپرستيم. <ref>مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى، ج26، ص:101- 102</ref> | ||
ايشان در بيان فرق بين مراتب سه گانه با مرتبه اخير – توحيد در عبادت – مي فرمايد : | ايشان در بيان فرق بين مراتب سه گانه با مرتبه اخير – توحيد در عبادت – مي فرمايد : | ||
مراتب سهگانه توحيد ذاتي صفاتي و افعالي ، توحيد نظرى و از نوع شناختن است، امّا توحيد در عبادت، توحيد عملى و از نوع «بودن» و «شدن» است. آن مراتب توحيد، تفكّر و انديشه راستين است و اين مرحله از توحيد، «بودن» و «شدن» راستين. توحيد نظرى بينش كمال است و توحيد عملى جنبش در جهت رسيدن به كمال. توحيد نظرى پى بردن به «يگانگى» خداست و توحيد عملى «يگانه شدن» انسان است. توحيد نظرى «ديدن» است و توحيد عملى «رفتن». | مراتب سهگانه توحيد ذاتي صفاتي و افعالي ، توحيد نظرى و از نوع شناختن است، امّا توحيد در عبادت، توحيد عملى و از نوع «بودن» و «شدن» است. آن مراتب توحيد، تفكّر و انديشه راستين است و اين مرحله از توحيد، «بودن» و «شدن» راستين. توحيد نظرى بينش كمال است و توحيد عملى جنبش در جهت رسيدن به كمال. توحيد نظرى پى بردن به «يگانگى» خداست و توحيد عملى «يگانه شدن» انسان است. توحيد نظرى «ديدن» است و توحيد عملى «رفتن». <ref>همان ص 99-103</ref> | ||
2- پرستش لازمه شناخت خداي يگانه : | 2- پرستش لازمه شناخت خداي يگانه : | ||
شناخت خداى يگانه به عنوان كاملترين ذات با كاملترين صفات، منزّه از هر گونه نقص و كاستى، و شناخت رابطه او با جهان كه آفرينندگى و نگهدارى و فيّاضيّت، عطوفت و رحمانيّت است، عكس العملى در ما ايجاد مىكند كه از آن به «پرستش» تعبير مىشود. | شناخت خداى يگانه به عنوان كاملترين ذات با كاملترين صفات، منزّه از هر گونه نقص و كاستى، و شناخت رابطه او با جهان كه آفرينندگى و نگهدارى و فيّاضيّت، عطوفت و رحمانيّت است، عكس العملى در ما ايجاد مىكند كه از آن به «پرستش» تعبير مىشود.<ref>مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جهانبينى توحيدى)، ج2، ص:-97 96</ref> | ||
3- معناي پرستش : | 3- معناي پرستش : | ||
4- قرآن كريم تأكيد و اصرار زياد دارد بر اينكه عبادت و پرستش بايد مخصوص خدا باشد، هيچ گناهى مانند شرك به خدا نيست. | ايشان در معناي پرستش مي فرمايد : پرستش نوعى رابطه خاضعانه و ستايشگرانه و سپاسگزارانه است كه انسان با خداى خود برقرار مىكند. اين نوع رابطه را انسان تنها با خداى خود مىتواند برقرار كند و تنها در مورد خداوند صادق است، در مورد غير خدا نه صادق است نه جايز. <ref>همان</ref> | ||
4- قرآن كريم تأكيد و اصرار زياد دارد بر اينكه عبادت و پرستش بايد مخصوص خدا باشد، هيچ گناهى مانند شرك به خدا نيست.<ref>همان</ref> | |||
5- از منظر ايشان توحيد در عبادت انگاه محقق مي گردد كه انسان عبادتگر بداند : ...جز او كامل مطلق نيست، جز او هيچ ذاتى منزّه از نقص نيست، جز او كسى منعم اصلى و منشأ اصلى نعمتها كه همه سپاسها به او برگردد نيست، جز او هيچ موجودى استحقاق مطاع محض بودن و تسليم محض در برابر او شدن را ندارد. | 5- از منظر ايشان توحيد در عبادت انگاه محقق مي گردد كه انسان عبادتگر بداند : ...جز او كامل مطلق نيست، جز او هيچ ذاتى منزّه از نقص نيست، جز او كسى منعم اصلى و منشأ اصلى نعمتها كه همه سپاسها به او برگردد نيست، جز او هيچ موجودى استحقاق مطاع محض بودن و تسليم محض در برابر او شدن را ندارد. | ||
ايشان در توسعه معناي توحيد عبادي مي فرمايد : هر اطاعتى مانند اطاعت پيامبر و امام و حاكم شرعى اسلامى و پدر و مادر يا معلّم بايد به اطاعت از او و رضاى او منتهى شود وگرنه جايز نيست.اين است عكس العملى كه شايسته يك بنده در مقابل خداى بزرگ است و جز در مورد خداى يگانه در مورد هيچ موجودى ديگر نه صادق است نه جايز. | ايشان در توسعه معناي توحيد عبادي مي فرمايد : هر اطاعتى مانند اطاعت پيامبر و امام و حاكم شرعى اسلامى و پدر و مادر يا معلّم بايد به اطاعت از او و رضاى او منتهى شود وگرنه جايز نيست.اين است عكس العملى كه شايسته يك بنده در مقابل خداى بزرگ است و جز در مورد خداى يگانه در مورد هيچ موجودى ديگر نه صادق است نه جايز.<ref>همان ص 98-99</ref> | ||
6- توحيد ذاتى و توحيد در عبادت جزء اصول اوليّه اعتقادى اسلامى است، | 6- توحيد ذاتى و توحيد در عبادت جزء اصول اوليّه اعتقادى اسلامى است، | ||
يعنى اگر كسى در اعتقادش به يكى از اين دو اصل خللى باشد جزء مسلمين محسوب نمىگردد. احدى از مسلمين با اين دو اصل مخالف نيست. | يعنى اگر كسى در اعتقادش به يكى از اين دو اصل خللى باشد جزء مسلمين محسوب نمىگردد. احدى از مسلمين با اين دو اصل مخالف نيست. <ref>مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ؛ ج3 ؛ ص71</ref> | ||
7- نزاع اصلي وهابيت با مسلمين صغروي است: ايشان معتقد است در مفهوم توحيد و پرستش بين عالمان ديني اعم از وهابي و غير وهابي اختلافي نيست اختلاف در مصاديق پرستش است : | 7- نزاع اصلي وهابيت با مسلمين صغروي است: ايشان معتقد است در مفهوم توحيد و پرستش بين عالمان ديني اعم از وهابي و غير وهابي اختلافي نيست اختلاف در مصاديق پرستش است : | ||
اختلاف وهابيّه با ساير مسلمين در اين نيست كه آيا يگانه موجود شايسته پرستش، خداوند است يا غير خداوند، مثلًا انبياء و اولياء نيز شايسته پرستشاند؛ در اين جهت ترديد نيست كه غير خدا شايسته پرستش نيست، اختلاف در اين است كه آيا استشفاعات و توسّلات، عبادت است يا نه؟ پس نزاع فيما بين، صغروى است نه كبروى. | اختلاف وهابيّه با ساير مسلمين در اين نيست كه آيا يگانه موجود شايسته پرستش، خداوند است يا غير خداوند، مثلًا انبياء و اولياء نيز شايسته پرستشاند؛ در اين جهت ترديد نيست كه غير خدا شايسته پرستش نيست، اختلاف در اين است كه آيا استشفاعات و توسّلات، عبادت است يا نه؟ پس نزاع فيما بين، صغروى است نه كبروى.<ref>همان</ref> | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۶۲: | ||
الف. شرك ذاتى | الف. شرك ذاتى | ||
ايشان در تبيين مرتبه شرك ذاتي مي فرمايد : اعتقاد به چند مبدئى، شرك در ذات است و نقطه مقابل توحيد ذاتى است. قرآن آنجا كه اقامه برهان مىكند (برهان تمانع) و مىگويد: «لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا» (انبياء 22) در برابر قائلين به چند مبدئي عالم اقامه برهان مىكند. اين گونه اعتقاد سبب خروج از جرگه اهل توحيد و از حوزه اسلام است. اسلام شرك ذاتى را در هر شكل و هر صورت بكلّى طرد مىكند. | ايشان در تبيين مرتبه شرك ذاتي مي فرمايد : اعتقاد به چند مبدئى، شرك در ذات است و نقطه مقابل توحيد ذاتى است. قرآن آنجا كه اقامه برهان مىكند (برهان تمانع) و مىگويد: «لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا» (انبياء 22) در برابر قائلين به چند مبدئي عالم اقامه برهان مىكند. اين گونه اعتقاد سبب خروج از جرگه اهل توحيد و از حوزه اسلام است. اسلام شرك ذاتى را در هر شكل و هر صورت بكلّى طرد مىكند. <ref>مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جهانبينى توحيدى)، ج2، ص: 123 | ||
</ref> | |||
ب. شرك در خالقيّت | ب. شرك در خالقيّت | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۸۰: | ||
9- مراتب شرك عملي | 9- مراتب شرك عملي | ||
شرك عملى نيز به نوبه خود مراتب دارد كه بالاترين مراتبش كه سبب خروج از حوزه اسلام است شرك جلى خوانده مىشود. امّا انواع شرك خفى وجود دارد كه اسلام در برنامه توحيد عملى با آنها سخت مبارزه مىكند. | شرك عملى نيز به نوبه خود مراتب دارد كه بالاترين مراتبش كه سبب خروج از حوزه اسلام است شرك جلى خوانده مىشود. امّا انواع شرك خفى وجود دارد كه اسلام در برنامه توحيد عملى با آنها سخت مبارزه مىكند.<ref>مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جهانبينى توحيدى)، ج2، ص:119 -124</ref> | ||
معناي عبادت | |||
== معناي عبادت : == | |||
== عبادت در لغت == | == عبادت در لغت == |
ویرایش