پرش به محتوا

عبدالله صولی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۸۷۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۷ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
'''عبدالله صولی''' تصمیم به ثبت‌نام در دانشگاه آمریکایی گرفته بود و برای آن، آزمون زبان انگلیسی داده بود و این امتحان را پشت‌سر گذاشته بود داده بود و اوراق و کیف خود را برای سفر به [[قاهره]] آماده کرده بود تا حال تحصیل را درآنجا شروع کند. اما پدر به این موضوع اعتراض کرد و به او گفت که شیخ [[حسن البنا]] با پیوستن به دانشگاه آمریکایی موافق نیست. حاج عبدالله در این باره میگوید: «شیخ حسن البنا نزد من آمد و در این مورد با من صحبت کرد و مرا متقاعد کرد که نپیوندم و در واقع با اعتقاد و مهربانی از پیوستن منصرف شدم».  
'''عبدالله صولی''' تصمیم به ثبت‌نام در دانشگاه آمریکایی گرفته بود و برای آن، آزمون زبان انگلیسی داده بود و این امتحان را پشت‌سر گذاشته بود داده بود و اوراق و کیف خود را برای سفر به [[قاهره]] آماده کرده بود تا حال تحصیل را درآنجا شروع کند. اما پدر به این موضوع اعتراض کرد و به او گفت که شیخ [[حسن البنا]] با پیوستن به دانشگاه آمریکایی موافق نیست. حاج عبدالله در این باره میگوید: «شیخ حسن البنا نزد من آمد و در این مورد با من صحبت کرد و مرا متقاعد کرد که نپیوندم و در واقع با اعتقاد و مهربانی از پیوستن منصرف شدم».  
و چون داماد [[حسن البنا]] بود، پس از حضور شیخ در قنا، آوردن پسرانش از قاهره به اسماعیلیه را به عبدالله سپرد. امام البناء در این باره در نامه‌ای به پدرش می‌نوسید: عبدالله افندی صولی برای بردن بچه‌ها به اسماعیلیه به قاهره آمده بود... .
و چون داماد [[حسن البنا]] بود، پس از حضور شیخ در قنا، آوردن پسرانش از قاهره به اسماعیلیه را به عبدالله سپرد. امام البناء در این باره در نامه‌ای به پدرش می‌نوسید: عبدالله افندی صولی برای بردن بچه‌ها به اسماعیلیه به قاهره آمده بود... .
در سال 1945 م در سفر زیارتی [[حج]] با کشتی [[حسن البنا]] را همراهی کرد و با او همنشین بود. او می‌گوید: دانشجویانی از دانشگاه همراه ما در کشتی بودند و تعدادی از آنها متعلق به اخوان المسلمین بودند، بنابراین با استاد ناظر خود صحبت کردند و از او دعوت کردند تا در سخنرانی امام البنا شرکت کند و به سخنان او گوش دهد، اما او نپذیرفت. چگونه می تواند استاد دبستان را بشنود که استاد دانشگاه است، ولی شاگردان اخوان او را به مهربانی تشویق کردند، پس او موافقت کرد و چون آمد و امام را شنید، بسیار تحت تأثیر او قرار گرفت و او را بسیار تحسین کرد و بسیار قدردانی کرد. به او.
در سال 1945 م در سفر زیارتی [[حج]] با کشتی [[حسن البنا]] را همراهی کرد و با او همنشین بود. او می‌گوید: دانشجویانی از دانشگاه همراه ما در کشتی بودند و تعدادی از آنها متعلق به [[اخوان‌المسلمین]] بودند، بنابراین با استاد خود صحبت کردند و از او دعوت کردند تا در سخنرانی [[حسن البنا]] شرکت کند و به سخنان او گوش دهد، اما او نپذیرفت. ولی شاگردان اخوانی او را به مهربانی تشویق کردند، پس او موافقت کرد و چون آمد و سخنان امام را شنید، بسیار تحت تأثیر او قرار گرفت و او را بسیار تحسین کرد و بسیار قدردانی کرد.<br>
در این سفر زیارتی و پس از رسیدن به عرفات، امام البناء جلسه ای ترتیب دادند که با حضور محمد حسن الاشموی وزیر معارف وقت تشکیل شد و سخنان امام البناء را گوش فرا دادند و استماع کردند. با علاقه به آن حاج عبدالله الصولی می فرماید:
من کنارش نشسته بودم، رو به من کرد و پرسید: آیا تو از برادران هستی، جوابش را مثبت دادم و به من گفت: این سخنرانی را ضبط کن چون اگر ضبط نکنی پشیمان می شوی. از چیزهایی که جامعه در عرصه مکتب خود فراموش نمی کند، یاری انسان نیکوکار مرحوم محمد حسن الاشموی است. او وزیر آموزش و پرورش در سال 1946 میلادی برای مدارس محلی بود، به خواست خدا تشکر و کمک کرد. آن زمان بود که اخوان برنامه درسی مخصوص به خود را در مدارس خود ایجاد کرد، بنابراین آنها با آن یک مدل کاربردی برای آنچه خواستند ارائه کردند.
در سال 1946 به همراه امام به پورت سعید رفت تا در آنجا سخنرانی کند و در منزل برادر حاج محمد العیساوی میزبان ایشان بود، سپس برای سخنرانی در مسجد رفتند و رژه ایشان در خیابان های پورت سعید؛ و این به دستور یکی از افراد ارشد وفد در پورت سعید بود، بنابراین گردشگران اخوان با آنها روبرو شدند. هنگامی که اخوان برای شروع جشن خود وارد مسجد شدند، هواداران حزب وفد شروع به آزار و اذیت اخوان کردند. امام شهيد دستور خروج اخوان را داد و همه رفتند و فقط شهيد محمد فرغالي و حاج عبدالله الصولي باقي ماندند. هواداران هیأت از فرصت استفاده کردند و آنها را محاصره کردند و مدام سنگ پرتاب کردند و گلوله های آتش سوزی کردند و این در حضور پلیسی بود که با آنها تبانی کردند و تا قبل از سحر این وضعیت ادامه داشت تا اینکه استاد علی رضا و عده ای برادرانش با ترفندی امام شهید و همراهانش را از پورت سعید بیرون کردند.


= دستگیری =  
= دستگیری =  
وی نیز مانند هر کس که راه دعوت بسوی [[خدا]] را می‌پیماید، به دست ظالمان و سربازانشان بسیار مورد دستگیری و تبعید و شکنجه قرار گرفت، اما به فضل [[خداوند]] متعال. بر عهد خود ثابت قدم بود و صبور بود وهمیشه در زندان و دستگیری اجر خود را نزد پروردگارش طلب می‌کرد. 


عبدالله الصولی نیز مانند هر کس که راه دعوت الی الله را می پیماید، به دست ظالمان و سربازانشان بسیار مورد دستگیری و تبعید و شکنجه قرار گرفت، اما به فضل خداوند متعال. بر عهد خود ثابت قدم بود و صبور بود و اجر خود را نزد پروردگارش طلب می کرد و همیشه در زندان و دستگیری و این همه شکنجه تجدید ایمان برادر مسلمان و تأیید اوست و الحمدلله. ای پروردگار جهانیان.
او ابتدا به همراه برادرانش در اردوگاه جبل‌ التور در [[صحرای سینا]] در شرق [[کانال سوئز]] دستگیر شد. اردوگاه التور مکانی بود که زائران پس از بازگشت از حج با کشتی برای بازرسی آنجا توقف می کردند. به این ترتیب این مکان به بازداشتگاه اخوان تبدیل شد و 9 ماه در آنجا ماند و در آنجا مسئولیت خزانه [[اخوان المسلمین|اخوان]] را بر عهده داشت.
 
او ابتدا به همراه برادرانش در اردوگاه جبل التور در صحرای سینا در شرق کانال سوئز دستگیر شد. اردوگاه التور مکانی بود که زائران کشتی پس از بازگشت از حج برای بازرسی آنها توقف می کردند. به این ترتیب این مکان به بازداشتگاه اخوان تبدیل شد و 9 ماه در آنجا ماند و در آنجا مسئولیت خزانه اخوان را بر عهده داشت.


پس از آن به همراه برادرانش به زندان عیون موسی که محل قرنطینه اما برای خارجی ها بود رفت و در این زندان سخنانی تأثیرگذار و شنیدنی برای برادران داشت و این ماجرا این بود:
پس از آن به همراه برادرانش به زندان عیون موسی که محل قرنطینه اما برای خارجی ها بود رفت و در این زندان سخنانی تأثیرگذار و شنیدنی برای برادران داشت و این ماجرا این بود:
خط ۹۰: خط ۸۵:
[[رده: اخوان‌المسلمین]]
[[رده: اخوان‌المسلمین]]
[[رده: شخصیت‌ها]]
[[رده: شخصیت‌ها]]
[[رده: اردن]]
[[رده: مصر]]