۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شجره نامه' به 'شجرهنامه') |
جز (جایگزینی متن - 'عقب نشینی' به 'عقبنشینی') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
==شکست فرانسویان== | ==شکست فرانسویان== | ||
پس از پیمان ۱۸۳۴ و در خلال سالهای ۱۲۵۱-۱۲۵۳ ق/۱۸۳۵-۱۸۳۷ مجدداً جنگهایی میان امیرعبدالقادر و فرانسویان در گرفت که بارها به شکست فرانسویان انجامید. در ۱۲۵۱ ق/ ۱۸۳۵ نبرد سنگینی میان مارشال کلوزل فرانسوی و امیرعبدالقادر روی داد. فرانسویان نخست به شهرهای مسکره و تلمسان که تحت حکومت عبدالقادر بود یورش بردند اما شکست خورده، | پس از پیمان ۱۸۳۴ و در خلال سالهای ۱۲۵۱-۱۲۵۳ ق/۱۸۳۵-۱۸۳۷ مجدداً جنگهایی میان امیرعبدالقادر و فرانسویان در گرفت که بارها به شکست فرانسویان انجامید. در ۱۲۵۱ ق/ ۱۸۳۵ نبرد سنگینی میان مارشال کلوزل فرانسوی و امیرعبدالقادر روی داد. فرانسویان نخست به شهرهای مسکره و تلمسان که تحت حکومت عبدالقادر بود یورش بردند اما شکست خورده، عقبنشینی کردند. | ||
در جمادی الآخر / اکتبر همان سال، لشکریان عبدالقادر، اردگاه فرانسویان در رشگون را به محاصره درآوردند و ضربات سختی بر نیروهای فرانسوی وارد ساختند. این شکست، زنگهای خطر را در پاریس به صدا درآورد و سیاستمداران و مطبوعات، با تبلیغات فراوان، دولت را تحریک کردند تا نیروهای کافی برای مقابله با عبدالقادر ارسال دارد. | در جمادی الآخر / اکتبر همان سال، لشکریان عبدالقادر، اردگاه فرانسویان در رشگون را به محاصره درآوردند و ضربات سختی بر نیروهای فرانسوی وارد ساختند. این شکست، زنگهای خطر را در پاریس به صدا درآورد و سیاستمداران و مطبوعات، با تبلیغات فراوان، دولت را تحریک کردند تا نیروهای کافی برای مقابله با عبدالقادر ارسال دارد. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
در این باره امیر از یکی از مفتیان کشور مصر استفتایی کرد. | در این باره امیر از یکی از مفتیان کشور مصر استفتایی کرد. | ||
دانشمند مصری، ابوعبدالله محمد علیش (۱۸۰۲-۱۸۸۳) به تقاضای عبدالقادر پاسخ داد. او فتوای مفصلی صادر کرد و ضمن آن، فتواهای علمای قدیم را به طور مبسوط نقل کرد. این فتواها به | دانشمند مصری، ابوعبدالله محمد علیش (۱۸۰۲-۱۸۸۳) به تقاضای عبدالقادر پاسخ داد. او فتوای مفصلی صادر کرد و ضمن آن، فتواهای علمای قدیم را به طور مبسوط نقل کرد. این فتواها به عقبنشینی مسلمانان از سیسیل و اسپانیا اشاره میکرد و نشان میداد که مهاجرت، الزامی است. مساله واجب بودن مهاجرت، فکر امیر عبدالقادر را به خود مشغول داشت، زیرا او در ۱۲۵۹ ق/ ۱۸۴۳، رسالهای دربارة این موضوع نوشت و به شدت به فقهای مخالف حمله کرد: | ||
«آن طور که اطلاع داریم این جاهلان، بدون برخورداری از دانش و شایستگی لازم، فتوا میدهند و درنتیجه، مردم را به خطا و انحراف میکشانند. این حدیث درباره آنهاست: «زمانی خواهد رسید که بوی تعفن این گونه علما از بوی گندیدة لاشه الاغ بیشتر خواهد بود» اینان برای اثبات ادعای خود به حدیث نبوی «لا هجره بعد الفتح» استدلال کردهاند. این حدیث، در صحیح بخاری آمده است ولی نمیتواند دلیل کفی برای آنها باشد، زیرا وقتی سؤال کننده میپرسد آیا پس از فتح مکه باز هم میتوان از مکه به مدینه مهاجرت کرد، پیغمبر میفرماید: دیگر مهاجرت تمام شده است، چون مکه فتح گردیده و اینکه مهاجرت از دارالاسلام مکه منسوخ است، همانطور که حکم عدم مراجعت مهاجران اولیه به مکه نسخ شده است. اما تا وقتی خورشید از شرق طلوع کند، مهاجرت از دارالکفر به دارالاسلام، به قوت و استحکام خود باقی است». | «آن طور که اطلاع داریم این جاهلان، بدون برخورداری از دانش و شایستگی لازم، فتوا میدهند و درنتیجه، مردم را به خطا و انحراف میکشانند. این حدیث درباره آنهاست: «زمانی خواهد رسید که بوی تعفن این گونه علما از بوی گندیدة لاشه الاغ بیشتر خواهد بود» اینان برای اثبات ادعای خود به حدیث نبوی «لا هجره بعد الفتح» استدلال کردهاند. این حدیث، در صحیح بخاری آمده است ولی نمیتواند دلیل کفی برای آنها باشد، زیرا وقتی سؤال کننده میپرسد آیا پس از فتح مکه باز هم میتوان از مکه به مدینه مهاجرت کرد، پیغمبر میفرماید: دیگر مهاجرت تمام شده است، چون مکه فتح گردیده و اینکه مهاجرت از دارالاسلام مکه منسوخ است، همانطور که حکم عدم مراجعت مهاجران اولیه به مکه نسخ شده است. اما تا وقتی خورشید از شرق طلوع کند، مهاجرت از دارالکفر به دارالاسلام، به قوت و استحکام خود باقی است». | ||
=پیمان شکنی فرانسویان= | =پیمان شکنی فرانسویان= | ||
چند سال پس از پیمان صلح تفته، فرانسویان پیمان شکنی کردند و ژنرال بوژویه به شهر [[مسکو]]، مقر حکومت امیر عبدالقادر، حمله برد. امیر به لحاظ خیانتها و دوروییهای برخی از سران قبایل و اختلاف و تفرقه میان آنها، در سومین جنگ خود با «کفار» فرانسوی، در ذیقعده ۱۲۵۶ ق/ دسامبر ۱۸۴۰ از نیروهای ژنرال بوژویه شکست خورد. جهاد مقدس پیروانش گرچه جسته گریخته ادامه یافت، ولی خود امیر به ناچار | چند سال پس از پیمان صلح تفته، فرانسویان پیمان شکنی کردند و ژنرال بوژویه به شهر [[مسکو]]، مقر حکومت امیر عبدالقادر، حمله برد. امیر به لحاظ خیانتها و دوروییهای برخی از سران قبایل و اختلاف و تفرقه میان آنها، در سومین جنگ خود با «کفار» فرانسوی، در ذیقعده ۱۲۵۶ ق/ دسامبر ۱۸۴۰ از نیروهای ژنرال بوژویه شکست خورد. جهاد مقدس پیروانش گرچه جسته گریخته ادامه یافت، ولی خود امیر به ناچار عقبنشینی کرد و به همراه گروهی از پیروانش در ۱۲۵۷ ق/ ۱۸۴۱ به مراکش پناهنده شد. | ||
در بسیاری از جنگها و حملات امیر، گروهی از سپاهیان مراکشی مولی عبدالرحمن، سلطان [[مراکش]]، با او همراه بودند و به این سبب فرانسویان مولی عبدالرحمن را متهم کردند که به امیرعبدالقادر کمک میرساند و سرباز و سلاح در اختیار او قرار میدهد. از اینرو فرانسه طی اولتیماتومی، خواهان استرداد امیر از مراکش شد، اما امتناع مولی عبدالرحمن از استرداد امیر، منجر به حمله ناوگان [[فرانسه]] به طنجه در ۲۰ رجب ۱۲۶۰ ق/ ۱۶ اوت ۱۸۴۴ گردید. | در بسیاری از جنگها و حملات امیر، گروهی از سپاهیان مراکشی مولی عبدالرحمن، سلطان [[مراکش]]، با او همراه بودند و به این سبب فرانسویان مولی عبدالرحمن را متهم کردند که به امیرعبدالقادر کمک میرساند و سرباز و سلاح در اختیار او قرار میدهد. از اینرو فرانسه طی اولتیماتومی، خواهان استرداد امیر از مراکش شد، اما امتناع مولی عبدالرحمن از استرداد امیر، منجر به حمله ناوگان [[فرانسه]] به طنجه در ۲۰ رجب ۱۲۶۰ ق/ ۱۶ اوت ۱۸۴۴ گردید. |