۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') |
جز (جایگزینی متن - 'میداند' به 'میداند') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
در [[مجمع البیان]] نیز ذیل آیه شریفه چنین آمدهاست: "موسی و جوان همراه او به بندهای از بندگان خدا رسیدند که بر صخرهای نشسته بود و بر آن [[نماز]] می گزارد و او "خضر" و اسمش "بلیا بن ملکان" بود و از آن جهت به او خضر میگفتند، که هر جا نماز میگزارد، اطراف او سبز میشد و در روایت چنین آمدهاست که او بر پوست سفیدی نشست آن پوست سبز شد. و گفته شده وقتی [[حضرت موسی]] بر او سلام کرد، در جواب گفت: و علیک السلام ای پیامبر بنی اسرائیل. موسی از او سؤال کرد که از کجا میدانی من کیستم؟ چه کسی به تو خبر داده که من پیامبرم؟ خضر در جواب موسی گفت: آن کسی که تو را نزد من راهنمایی نمودهاست". <ref> طبرسی، ابی علی الفضل بن الحسن، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، ج 6، ص 746 - 745</ref> | در [[مجمع البیان]] نیز ذیل آیه شریفه چنین آمدهاست: "موسی و جوان همراه او به بندهای از بندگان خدا رسیدند که بر صخرهای نشسته بود و بر آن [[نماز]] می گزارد و او "خضر" و اسمش "بلیا بن ملکان" بود و از آن جهت به او خضر میگفتند، که هر جا نماز میگزارد، اطراف او سبز میشد و در روایت چنین آمدهاست که او بر پوست سفیدی نشست آن پوست سبز شد. و گفته شده وقتی [[حضرت موسی]] بر او سلام کرد، در جواب گفت: و علیک السلام ای پیامبر بنی اسرائیل. موسی از او سؤال کرد که از کجا میدانی من کیستم؟ چه کسی به تو خبر داده که من پیامبرم؟ خضر در جواب موسی گفت: آن کسی که تو را نزد من راهنمایی نمودهاست". <ref> طبرسی، ابی علی الفضل بن الحسن، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، ج 6، ص 746 - 745</ref> | ||
سپس اقوال آنهایی که حضرت خضر را از جنس بشر نمیدانند، نقل کرده، ولی به قول آنها اعتنا نمی کند و نظر اکثریت که او را پیامبر و از جنس بشر میدانند را تصدیق میکند، و معنای رحمت را در آیه شریفه "آتیناه رحمة من عندنا" [[نبوت]] | سپس اقوال آنهایی که حضرت خضر را از جنس بشر نمیدانند، نقل کرده، ولی به قول آنها اعتنا نمی کند و نظر اکثریت که او را پیامبر و از جنس بشر میدانند را تصدیق میکند، و معنای رحمت را در آیه شریفه "آتیناه رحمة من عندنا" [[نبوت]] میداند - برخلاف گفته بعضی که آن را به معنی عمر طولانی میدانند - و علم در آیه شریفه "وعلمناه من لدنا علما" را "علم غیب" معنی میکند، که خداوند در اختیار رسولان خودش قرار میدهد، که این مطلب را ابن عباس نیز نقل نمودهاست. | ||
در این باره (علم حضرت خضر) از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: خضر دارای علمی بود که در الواح موسی وجود نداشت، موسی گمان میکرد که در الواح او تمام علومی که به آنها نیازمند است وجود دارد، ولی وقتی مأمور فراگیری علم از خضر شد، متوجه شد که گمان او درست نبودهاست. مرحوم [[علامه طباطبایی]] در این باره میفرماید: "هر نعمتی، رحمتی از ناحیه خدا به خلق اوست، لیکن در رحمت بودن بعضی از آنها "اسباب عالم هستی" واسطه اند، مانند نعمت های مادّی ظاهری، و بعضی از آن نعمت ها بدون واسطه، رحمت میباشند، مانند نعمت های باطنی از قبیل "نبوت"، "[[ولایت]]" و شعبه ها و مقامات آن. و از اینکه رحمت را مقید به قید "من عندنا" نموده است، میتوان فهمید که کس دیگری غیر از خدا در آن دخالتی ندارد، و نیز به دست میآید که منظور از رحمت مذکور همان رحمت قسم دوم، یعنی نعمت های باطنی است؛ لذا میتوان گفت منظور از جمله "رحمة من عندنا" - که بانون با عظمت "من عندنا" آورده شده، و نفرموده "من عندی،" از ناحیه من - همان نبوت است نه ولایت. و به همین بیان، تفسیر آنهایی که کلمه مذکور را به نبوت معنا کردهاند، تأیید میشود. | در این باره (علم حضرت خضر) از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: خضر دارای علمی بود که در الواح موسی وجود نداشت، موسی گمان میکرد که در الواح او تمام علومی که به آنها نیازمند است وجود دارد، ولی وقتی مأمور فراگیری علم از خضر شد، متوجه شد که گمان او درست نبودهاست. مرحوم [[علامه طباطبایی]] در این باره میفرماید: "هر نعمتی، رحمتی از ناحیه خدا به خلق اوست، لیکن در رحمت بودن بعضی از آنها "اسباب عالم هستی" واسطه اند، مانند نعمت های مادّی ظاهری، و بعضی از آن نعمت ها بدون واسطه، رحمت میباشند، مانند نعمت های باطنی از قبیل "نبوت"، "[[ولایت]]" و شعبه ها و مقامات آن. و از اینکه رحمت را مقید به قید "من عندنا" نموده است، میتوان فهمید که کس دیگری غیر از خدا در آن دخالتی ندارد، و نیز به دست میآید که منظور از رحمت مذکور همان رحمت قسم دوم، یعنی نعمت های باطنی است؛ لذا میتوان گفت منظور از جمله "رحمة من عندنا" - که بانون با عظمت "من عندنا" آورده شده، و نفرموده "من عندی،" از ناحیه من - همان نبوت است نه ولایت. و به همین بیان، تفسیر آنهایی که کلمه مذکور را به نبوت معنا کردهاند، تأیید میشود. |