۸٬۱۵۰
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==معناشناسی توکل== | ==معناشناسی توکل== | ||
توکل کلمه ای عربی است که از واژه "وکل" به معنای سپردن امر خود به غیر به دست می آید. | توکل کلمه ای عربی است که از واژه "وکل" به معنای سپردن امر خود به غیر به دست می آید. <ref>فراهیدی خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ۵، ص ۴۰۵.<ref> اما توکل در لغت و اصطلاح، اظهار عجز، اعتماد به غیر <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۳۶.</ref> و سپردن (نیابت دادن - نائب قراردادن) امر خویش (خود) به فردی مطمئن به علت کفایت او یا ناتوانی شخص از قیام به امر خود است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۳۴ - ۷۳۶</ref> <ref>راغب اصفهانی، مفردات، ص ۸۸۲.</ref> پس اگر فردی به خدا اعتماد کند و او را وکیل خود قرار دهد، خداوند برایش کفایت می کند ﴿فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است» <ref>سوره طلاق، آیه ۳</ref> و اگر به غیر خداوند توکل کند و به دنیا بپیوندد، خداوند، او را به غیر خودش واگذار میکند. <ref>ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۱، ص ۲۹۸؛</ref> <ref>حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۲۰</ref>؛ <ref>محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۲۶</ref> <ref>ورام ابن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۲۲.</ref> <ref>محمدزاده، محسن و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۲۴.</ref> برخی از بزرگان <ref>ملامهدی نراقی نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۱۸-۲۱۹ و۲۲۶</ref> <ref>علامه طباطبایی طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۷۸.</ref> معتقدند که توکل در فرهنگ دینی به این معنا است که انسان فقط خداوند را فاعل موثر در هستی بداند که بدون او هیچ کاری انجام نمی شود. ازاینرو تنها به او اعتماد کند و امور خود را به او واگذارد. | ||
==جایگاه توکل در قرآن== | ==جایگاه توکل در قرآن== |