confirmed
۳۸٬۴۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
|- | |- | ||
|شاگردان | |شاگردان | ||
|ابوحامد | |ابوحامد غزالی | ||
|- | |- | ||
|آثار | |آثار | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
''' | |||
عبدالمَلِك بن عبداللّه جوینی'''، مشهور به '''امام الحرمين''' و ملقب به '''ضياءالدين'''، كنيهاش '''ابوالمعالى''' متكلم بزرگ [[اشعرى]] و [[فقيه]] و اصولى شافعی مذهب، از مدرسین معروف [[نظامیه نیشابور]] که حدود چهار سال به تدریس در [[مکه]] و [[مدینه]] مشغول بود. ابوالمعالی تحصیلات خویش را نزد پدرش آغاز کرد و پس از ادامه تحصیل در این شهر و سپس مهاجرت به [[بغداد]]، به [[نیشابور]] بازگشت و صاحب کرسی تدریس شد. با اعلان لعن [[شیعیان]]، پس از وفات طغرل و در زمان حکومت [[آلب ارسلان]] به نیشابور بازگشت و در سال ۴۷۸ق در این شهر درگذشت. | '''عبدالمَلِك بن عبداللّه جوینی'''، مشهور به '''امام الحرمين''' و ملقب به '''ضياءالدين'''، كنيهاش '''ابوالمعالى''' متكلم بزرگ [[اشعرى]] و [[فقيه]] و اصولى شافعی مذهب، از مدرسین معروف [[نظامیه نیشابور]] که حدود چهار سال به تدریس در [[مکه]] و [[مدینه]] مشغول بود. ابوالمعالی تحصیلات خویش را نزد پدرش آغاز کرد و پس از ادامه تحصیل در این شهر و سپس مهاجرت به [[بغداد]]، به [[نیشابور]] بازگشت و صاحب کرسی تدریس شد. با اعلان لعن [[شیعیان]]، پس از وفات طغرل و در زمان حکومت [[آلب ارسلان]] به نیشابور بازگشت و در سال ۴۷۸ق در این شهر درگذشت. | ||
=زندگینامه= | =زندگینامه= | ||
عبدالمَلِک بن عبداللّهبن یوسفبن محمدبن حَیویه، مشهور به امام الحرمین و ملقب به ضیاءالدین، کنیهاش | عبدالمَلِک بن عبداللّهبن یوسفبن محمدبن حَیویه، مشهور به امام الحرمین و ملقب به ضیاءالدین، کنیهاش ابوالمعالی متکلم بزرگ اشعری و فقیه و اصولی شافعی. | ||
جوینی در ۱۸ [[ماه محرم]] ۴۱۹ به دنیا آمد.<ref>ابنخلّکان، ج ۳، ص ۱۶۹؛ سبکی، ج ۵، ص ۱۶۸.</ref>. زادگاهش دقیقاً مشخص نیست، ابوالفداء در تقویمالبلدان (ص ۴۵۱)، او را به آزادور (از توابع جوین) نسبت داده است. بروکلمان، ظاهراً به قرینه یکی دانستن محل تولد و مرگ او، قریه بُشتَنِقان را زادگاه وی دانسته است <ref>رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه.</ref>. | |||
=اساتید= | =اساتید= | ||
جوینی نزد پدرش به تعلم پرداخت <ref>سبکی، ج ۵، ص ۷۳؛ ابنعماد، ج ۳، ص ۲۶۱ـ.۲۶۲</ref>. نزد [[ابوالقاسم اسکافی اسفراینی]]، که با دو واسطه شاگرد [[ابوالحسن اشعری]] بود <ref>ابنعساکر، ص ۲۱۴؛ سبکی، ج ۵، ص ۱۷۵.</ref>، [[کلام]] و [[اصول فقه]] آموخت و در همان اوان بر آرای کلامی او تعلیق نوشت <ref>سبکی، همانجا.</ref>. | |||
همچنین علوم قرآنی را نزد [[ابوعبداللّه خبازی]]، از استادان معروف [[قرآن]]، فراگرفت <ref>همانجا.</ref>. جوینی از پدرش و نیز از ابوحسان محمد مُزَکّی، ابوسعد عبدالرحمانبن حَمْدان نَضرَوی، ابوالحسن علیبن محمد طِرازی، ابوسعد محمدبن علی صفار و ابونصر منصوربن رامِش [[حدیث]] شنید. او از ابونعیم حافظ اصفهانی اجازه روایت حدیث داشت. کسانی چون ابوعبداللّه فُراوی، زاهربن طاهر شَحّامی و اسماعیلبن ابیصالح مؤذِّن از او روایت کردهاند <ref>ذهبی، ج ۱۸، ص۴۷۰؛ سبکی، ج ۵، ص ۱۷۱؛ ابننجار، ج ۱۶، ص ۴۴.</ref>. | |||
وی هنوز بیست سال نداشت که با فوت پدر در ۴۳۸، به تدریس در مدرسه او پرداخت و چندان در مجالس مناظره طبعآزمایی کرد تا قوّت و فضل او بر همه آشکار شد <ref>سبکی، ج ۵، ص ۱۷۶.</ref>، اما این آوازه و تفوق علمی از ۴۴۵ به افول گرایید. در آن سال در پی دستور عمیدالملک کُندُری، وزیر طغرلبیگ سلجوقی، مبنی بر لعن رافضه و اشاعره در منابر خراسان، برخی علما از جمله جوینی سخت به محنت افتادند <ref>رجوع کنید به ابنعساکر، همانجا؛ ابناثیر، ج۱۰، ص ۳۳؛ سبکی، همانجا.</ref>. | |||
دورانِ سختِ جوینی حدود یازده سال به طول انجامید. وی بخشی از این مدت را در بغداد به مناظره با علما گذراند <ref>ابنعساکر، همانجا.</ref>. همچنین چهار سال، از ۴۵۱ تا ۴۵۴، در [[مکه]] و [[مدینه]] مجاور شد و به تدریس و فتوا و جمع کردن آرای مذاهب پرداخت و لقب امامالحرمین از همینرو بر او اطلاق شده است <ref>ابنخلّکان، ج ۳، ص ۱۶۸؛ ابنعماد، ج ۳، ص ۳۵۹.</ref>. با بر سر کار آمدن [[البارسلان سلجوقی]] <ref>حک : ۴۵۵ـ۴۶۵.</ref> و وزارت خواجه نظامالملک، اوضاع دگرگون شد و جوینی در ۴۵۵ یا کمی بعد از آن به نیشابور بازگشت. | |||
خواجه مدرسه نظامیه نیشابور را برای او بنیان گذارد <ref>ابنعساکر، همانجا.</ref> و او بیست سال، تا آخر عمر، در این مدرسه تدریس کرد. آوازه علمی جوینی چنان بود که از [[خراسان]] و [[جرجان]] و [[عراق]]، طالبان دانش به نیشابور میآمدند و در حوزه درسی او حدود سیصد تن، از جمله گروهی از بزرگان و دانشمندان، حاضر میشدند <ref>سبکی، ج ۵، ص ۱۷۱ـ۱۷۳.</ref>. به نوشته برخی منابع، او در هنگام مرگ، بالغ بر چهارصد شاگرد داشت <ref>رجوع کنید به ابنعساکر، ص ۲۱۸؛ابنخلّکان، ج ۳، ص ۱۷۰.</ref>. | |||
=بزرگان هم دوره ابوالمعالی= | |||
ابواسحاق شیرازی او را «امام امامان» <ref>ابنجوزی، ج ۱۶، ص ۲۴۵.</ref>، «نزهت روزگار» <ref>سبکی، ج ۵، ص ۱۷۲.</ref> و شیخالاسلام صابونی «قرهالعین اسلام» <ref>همان، ج ۵، ص ۱۷۳.</ref> خواندهاند. او زعامت شافعیان و تولیت اوقاف را نیز برعهده داشت <ref>ابنعساکر، ص ۲۱۵.</ref> و در ۲۵ [[ربیعالاخر]] ۴۷۸ در بشتنقان، در نزدیکی نیشابور، که روزهای آخر عمر خود را به علت بیماری در آنجا میگذراند، درگذشت و در نیشابور به خاک سپرده شد <ref>(ابنعساکر، ص ۲۱۷؛ابنخلّکان، ج ۳، ص ۱۶۹؛سبکی، ج ۵، ص ۱۸۱.</ref>. | |||
جوینی روش تدریس نخبهپرورانهای داشت، به گونهای که شاگردان گزیده او در تمامی اوقات روز و شب فرصت داشتند با استاد در هر مسئلهای گفتگو کنند و او با گشادهرویی و سعه صدر، به بررسی عقلی و تحلیل مسائل اعتقادی و برانگیختن شوق تأمل و تحقیق در مسائل ایمانی، حتی در گفتگوهای عام، میپرداخت .<ref>رجوع کنید به سبکی، ج ۵، ص ۱۷۷ـ۱۷۹.</ref>. | |||
ادعا شده است که در آخرین لحظات زندگی از این کار خود اظهار پشیمانی کرد <ref>رجوع کنید به ابن جوزی، ج ۱۶، ص ۲۴۵؛برای نقد این دعوی رجوع کنید به سبکی، ج ۵، ص ۱۸۵ـ۱۸۷.</ref>. وی تا پایان زندگی شوقِ آموختن داشت، به گونهای که در سالهای آخر عمر، عالمی نحوی را که به نیشابور آمده بود هر روز به خانه میبرد و نزد او ادبیات میخواند <ref>سبکی، ج ۵، ص ۱۷۹.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |