معیارهای متنی مشترک در رد و قبول حدیث از منظر فریقین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
قبل از تبیین موضوع مقاله ذکر نکاتی ضروری است:  
قبل از تبیین موضوع مقاله ذکر نکاتی ضروری است:  


1-معیارهای متنی نقد الحدیث همانند مباحث نقد المتن اموری عقلی – نقلی و اجتهادی بوده و اعتقاد به مذهب خاص در ان نقشی ندارد. بر همین اساس باید گفت بیشتر مباحث این موضوع اموری مشترک بین الفریقین می‌باشد.دلیل بر این امر کتابهائی است که در این موضوع از ناحیه اعلام فریقین تدوین شده است که اکثرمباحث انها اموری مشترک می‌باشد، دلیل اشتراک مذکور ان است که اکثر انها از مبانی عقلی یا نقلی مشترک گرفته شده است.  
1-معیارهای متنی نقد الحدیث همانند مباحث نقد المتن اموری عقلی – نقلی و اجتهادی بوده و اعتقاد به مذهب خاص در آن نقشی ندارد. بر همین اساس باید گفت بیشتر مباحث این موضوع اموری مشترک بین الفریقین می‌باشد.دلیل بر این امر کتابهائی است که در این موضوع از ناحیه اعلام فریقین تدوین شده است که اکثرمباحث آن‌ها اموری مشترک می‌باشد، دلیل اشتراک مذکور آن است که اکثر آن‌ها از مبانی عقلی یا نقلی مشترک گرفته شده است.  


2- معیارهای متنی به دو نوع شرعی و عقلی تقسیم می‌شوند. مراد از موازین عقلی اموری است که عقل با قطع نظر از وابستگی و اعتقاد به مذهب خاصی بدان حکم نموده و مراد از موازین شرعی ا موری است که گرچه در قرآن و سنت نقل شده است اما عقل با قطع نظر از شریعت بدان حکم می‌کند که در اصطلاح اصولیین بعنوان اوامر یا احکام ارشادی شهرت دارند.  
2- معیارهای متنی به دو نوع شرعی و عقلی تقسیم می‌شوند. مراد از موازین عقلی اموری است که عقل با قطع نظر از وابستگی و اعتقاد به مذهب خاصی بدان حکم نموده و مراد از موازین شرعی ا موری است که گرچه در قرآن و سنت نقل شده است اما عقل با قطع نظر از شریعت بدان حکم می‌کند که در اصطلاح اصولیین بعنوان اوامر یا احکام ارشادی شهرت دارند.  


3-اجرای قواعد و معیارهای عقلی در روایات با اجرای قواعد و معیارهای شرعی متفاوت است بدین معنا که روایات معارض با معیارهای عقلی قطعا مردود خواهد بود اما روایات مطابق با موازین عقلی را نمی‌توان به صحت و صدور ان اطمینان داشت چون لازمه مطابقت روایت با موازین عقلی، صدور قطعی نیست بلکه تنها احتمال صدور ان را تقویت می‌کند در حالی که هرگاه روایتی با موازین شرعی منطبق بود حکم به صدور ان نموده ودر صورت مخالفت با موازین شرعی حکم به عدم صدور ان می‌کنیم.  
3-اجرای قواعد و معیارهای عقلی در روایات با اجرای قواعد و معیارهای شرعی متفاوت است بدین معنا که روایات معارض با معیارهای عقلی قطعا مردود خواهد بود اما روایات مطابق با موازین عقلی را نمی‌توان به صحت و صدور آن اطمینان داشت چون لازمه مطابقت روایت با موازین عقلی، صدور قطعی نیست بلکه تنها احتمال صدور آن را تقویت می‌کند در حالی که هرگاه روایتی با موازین شرعی منطبق بود حکم به صدور آن نموده ودر صورت مخالفت با موازین شرعی حکم به عدم صدور آن می‌کنیم.  




خط ۲۱: خط ۲۱:




6- تمامی موازین و معیارهای ذکر شده در نقد المتن به معیارهای عقلی بر می‌گردد حتی معیارهائی که بظاهر شرعی می‌باشد نظیر عرض حدیث بر قرآن و سنت بدلیل انکه رجوع به حدیث بدین سبب است که به حقائق قرآن نائل شویم از جهت اینکه احادیث مفسر قرآن هستند و عقل حکم می‌کند که فهم درست قرآن لازم است به حدیث مراجعه کنیم بنابراین لازم است احادیث در مرحله نخست به قرآن عرضه گردد که درصورت مخالفت با ان مردود خواهد بود و این امری عقلی است که حتی در صورت عدم وجود روایات عرض عقل بدان حکم می‌کرد.   
6- تمامی موازین و معیارهای ذکر شده در نقد المتن به معیارهای عقلی بر می‌گردد حتی معیارهائی که بظاهر شرعی می‌باشد نظیر عرض حدیث بر قرآن و سنت بدلیل انکه رجوع به حدیث بدین سبب است که به حقائق قرآن نائل شویم از جهت اینکه احادیث مفسر قرآن هستند و عقل حکم می‌کند که فهم درست قرآن لازم است به حدیث مراجعه کنیم بنابراین لازم است احادیث در مرحله نخست به قرآن عرضه گردد که درصورت مخالفت با آن مردود خواهد بود و این امری عقلی است که حتی در صورت عدم وجود روایات عرض عقل بدان حکم می‌کرد.   


بعد از بیان نکات مذکور اینک به تبیین موضوع مقاله می‌پردازیم:
بعد از بیان نکات مذکور اینک به تبیین موضوع مقاله می‌پردازیم:
خط ۲۷: خط ۲۷:
==الف - معیارهای مشترک نقد المتن از منظر فریقین==  
==الف - معیارهای مشترک نقد المتن از منظر فریقین==  
                                                                                                                            
                                                                                                                            
دقت و تتبع در اثار محدثین فریقین بیانگر ان است که بیشتر - بلکه تمامی - معیارهای متنی در رد و قبول حدیث مشترک بین انها می‌باشد. در این راستا می‌گوئیم: بطور کلی در موضوع معیارهای متنی، هشت معیار در کتب علم الحدیث بیان گردید ه است که مورد اتفاق فریقین می‌باشد.
دقت و تتبع در اثار محدثین فریقین بیانگر آن است که بیشتر - بلکه تمامی - معیارهای متنی در رد و قبول حدیث مشترک بین آن‌ها می‌باشد. در این راستا می‌گوئیم: بطور کلی در موضوع معیارهای متنی، هشت معیار در کتب علم الحدیث بیان گردید ه است که مورد اتفاق فریقین می‌باشد.


این معیارها به شرح ذیل می‌باشد:  
این معیارها به شرح ذیل می‌باشد:  
خط ۵۱: خط ۵۱:


    
    
در بسیاری از مصادر روائی فریقین امده است که صحت و رد احادیث مبتنی بر عرضه ان به قرآن بوده و تنها احادیثی مورد قبول است که موافق با قرآن باشد. در صورت موافقت اخذ و در صورت مخالفت رد گردد.
در بسیاری از مصادر روائی فریقین امده است که صحت و رد احادیث مبتنی بر عرضه آن به قرآن بوده و تنها احادیثی مورد قبول است که موافق با قرآن باشد. در صورت موافقت اخذ و در صورت مخالفت رد گردد.


   
   
خط ۶۶: خط ۶۶:


                                                                                  
                                                                                  
باید گفت گفتار فوق را می‌توان موید نکته ای دانست که در مقدمه مقاله بیان گردید بدین معنا که معیار عرض حدیث بر قرآن با قطع نظر از صدور یا عدم صدور روایات ان، امری عقلی می‌باشد.
باید گفت گفتار فوق را می‌توان موید نکته‌ای دانست که در مقدمه مقاله بیان گردید بدین معنا که معیار عرض حدیث بر قرآن با قطع نظر از صدور یا عدم صدور روایات ان، امری عقلی می‌باشد.
    
    
====احادیث لزوم عرض حدیث برقرآن در منابع اهل سنت====  
====احادیث لزوم عرض حدیث برقرآن در منابع اهل سنت====  




1 - خَطیب بغدادی در الکفایه فی علم الروایه روایتی را از أبو هُریرة،نقل می‌کند که پیامبر ص فرمود:  
1 - خَطیب بغدادی در الکفایه فی علم الروایه روایتی را از أبو هُریرة، نقل می‌کند که پیامبر ص فرمود:  
سیَأتِیکم عنِّی أحادیث مُخْتلِفةٌ، فما جاءَکم موافِقاً لکتابِ اللهِ وسُنّتی فهوَ مِنِّی، وما جاءَکم مُخالِفاً لکتابِ اللهِ وسُنَّتِی فلیسَ مِنِّی ).<ref>الکفایه فی علم الروایه ص 470</ref>   
سیَأتِیکم عنِّی أحادیث مُخْتلِفةٌ، فما جاءَکم موافِقاً لکتابِ اللهِ وسُنّتی فهوَ مِنِّی، وما جاءَکم مُخالِفاً لکتابِ اللهِ وسُنَّتِی فلیسَ مِنِّی ).<ref>الکفایه فی علم الروایه ص 470</ref>   




2 – در کتاب الدارقطنی روایتی از أ،میر المؤمنین (ع) نقل می‌کند که پیامبر ص فرمود:  
2 – در کتاب الدارقطنی روایتی از أ، میر المؤمنین (ع) نقل می‌کند که پیامبر ص فرمود:  
إنّها ستکون بعدی رُواةٌ یَروون عنّی الحدیث، فاعرضوا حَدِیثَهُم على القرآن، فما وافقَ القرآنَ فخُذوا به، وما لم یُوافِق القرآنَ فلا تأخُذوا به ). <ref>الدارقطنی ج 4ص 133</ref>
إنّها ستکون بعدی رُواةٌ یَروون عنّی الحدیث، فاعرضوا حَدِیثَهُم على القرآن، فما وافقَ القرآنَ فخُذوا به، وما لم یُوافِق القرآنَ فلا تأخُذوا به ). <ref>الدارقطنی ج 4ص 133</ref>


خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:




باید گفت: دقت در کلمات امثال شافعی و کسانی که احادیث عرض حدیث بر کتاب را مورد خدشه قرار داده‌اند بیانگر ان است که معنای مخالفت و موافقت در این روایات بگونه صحیح تبیین نشده است بعلاوه انکه مفهوم و مضمون این روایات همانگونه که در ابتدای این بحث مطرح کردیم امری عقلی است که حتی بفرض عدم صدور این روایات معتبر می‌باشد.
باید گفت: دقت در کلمات امثال شافعی و کسانی که احادیث عرض حدیث بر کتاب را مورد خدشه قرار داده‌اند بیانگر آن است که معنای مخالفت و موافقت در این روایات بگونه صحیح تبیین نشده است بعلاوه انکه مفهوم و مضمون این روایات همانگونه که در ابتدای این بحث مطرح کردیم امری عقلی است که حتی بفرض عدم صدور این روایات معتبر می‌باشد.


====احادیث عرض حدیث بر قرآن در مصادر شیعی====   
====احادیث عرض حدیث بر قرآن در مصادر شیعی====   
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
</ref>
</ref>


شهید صدر روایات عرض حدیث بر قرآن را به سه طائفه تقسیم نموده است: الف – روایاتی که اخبار مخالف با قرآن را زخرف دانسته و انرا انکار می‌کند. – ب- روایاتی که موافقت با کتاب را شرط عمل به روایت می‌داند – ج – روایاتی که مخالفت با کتاب را مردود می‌داند.  
شهید صدر روایات عرض حدیث بر قرآن را به سه طائفه تقسیم نموده است: الف – روایاتی که اخبار مخالف با قرآن را زخرف دانسته و آن‌را انکار می‌کند. – ب- روایاتی که موافقت با کتاب را شرط عمل به روایت می‌داند – ج – روایاتی که مخالفت با کتاب را مردود می‌داند.  


===تبیین بیان شهید صدر:===
===تبیین بیان شهید صدر:===
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:




1- روایات مذکور فقط حکم روایات موافق و مخالف با قرآن را مطرح نموده است بنابراین حکم روایاتی که مضامین شان خارج از صور ذکر شده می‌باشد چیست ؟ روایاتی که مدلولشان نه موافق و نه مخالف قرآن می‌باشد نظیر روایاتی که دلالت بر امری می‌کند که اثری از ان درقرآن نیست چون در این گونه موارد نمی‌توان ادعا نمود که این روایت موافق یا مخالف قرآن است.
1- روایات مذکور فقط حکم روایات موافق و مخالف با قرآن را مطرح نموده است بنابراین حکم روایاتی که مضامین شان خارج از صور ذکر شده می‌باشد چیست ؟ روایاتی که مدلولشان نه موافق و نه مخالف قرآن می‌باشد نظیر روایاتی که دلالت بر امری می‌کند که اثری از آن درقرآن نیست چون در این گونه موارد نمی‌توان ادعا نمود که این روایت موافق یا مخالف قرآن است.




خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:




مضمون روایت مذکور این است که معیار در صحت حدیث موافقت با قرآن است و هر حدیثی که موافقت با قرآن ر ادارا نیست اعم از انکه مخالفت اشکار با قرآن داشته ویا اینکه شاهدی از قرآن در ان نباشد مردود خواهد بود.  
مضمون روایت مذکور این است که معیار در صحت حدیث موافقت با قرآن است و هر حدیثی که موافقت با قرآن ر ادارا نیست اعم از انکه مخالفت اشکار با قرآن داشته ویا اینکه شاهدی از قرآن در آن نباشد مردود خواهد بود.  




خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:




اولا اگر مراد از موافقت احادیث با قرآن، موافقت به تساوی باشد چنین احادیثی فاقد ارزش بوده و هیچ ثمره ای بر انها مترتب نخواهد بود.
اولا اگر مراد از موافقت احادیث با قرآن، موافقت به تساوی باشد چنین احادیثی فاقد ارزش بوده و هیچ ثمره‌ای بر آن‌ها مترتب نخواهد بود.




خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:




3-مراد از مخالفت با قرآن در احادیث عرض چیست ؟ ایا مراد از ان مخالفت تباینی است یا اعم از مخالفت تباینی و مخالفت عام و خاص و مخالفت مطلق و مقیدی می‌باشد ؟  
3-مراد از مخالفت با قرآن در احادیث عرض چیست ؟ ایا مراد از آن مخالفت تباینی است یا اعم از مخالفت تباینی و مخالفت عام و خاص و مخالفت مطلق و مقیدی می‌باشد ؟  
پاسخ این سئوال از مطالبی که در مساله دوم بیان گردید روشن می‌گردد بدین معنا که مراد از مخالفت در احادیث عرض مخالفت تباینی می‌باشد و مخالفت بگونه عام و خا ص ومطلق و مقید را شامل نمی‌شود.  
پاسخ این سئوال از مطالبی که در مساله دوم بیان گردید روشن می‌گردد بدین معنا که مراد از مخالفت در احادیث عرض مخالفت تباینی می‌باشد و مخالفت بگونه عام و خا ص ومطلق و مقید را شامل نمی‌شود.  


خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:




در کتب روائی فریقین روایاتی نقل شده است که با معیار مذکور سازگاری نداشته بگونه‌ای که پذیرش انها مستلزم مخالفت با قرآن خواهد بود.  
در کتب روائی فریقین روایاتی نقل شده است که با معیار مذکور سازگاری نداشته بگونه‌ای که پذیرش آن‌ها مستلزم مخالفت با قرآن خواهد بود.  


====الف – روایات تفسیریه:====
====الف – روایات تفسیریه:====
خط ۱۹۲: خط ۱۹۲:




باید گفت گرچه در روایت فوق و نظائر ان،الثقلان بر قرآن و اهل بیت تطبیق شده‌اند اما این نوع روایات بدلیل مخالفت با قرآن مقبول نمی‌باشد بدلیل انکه ملاحظه سیاق و صدر و ذیل ایه مذکور بیانگر ان است که سیاق این آیات تهدید به جن و انس می‌باشد. بدیهی است چنین سیاقی متناسب با مدلول روایاتی که الثقلان را بر قرآن و عترت تطبیق داده‌اند نخواهد بود.
باید گفت گرچه در روایت فوق و نظائر ان، الثقلان بر قرآن و اهل بیت تطبیق شده‌اند اما این نوع روایات بدلیل مخالفت با قرآن مقبول نمی‌باشد بدلیل انکه ملاحظه سیاق و صدر و ذیل آیه مذکور بیانگر آن است که سیاق این آیات تهدید به جن و انس می‌باشد. بدیهی است چنین سیاقی متناسب با مدلول روایاتی که الثقلان را بر قرآن و عترت تطبیق داده‌اند نخواهد بود.




2 –روایتی که مُعلّى بن خُنیس از امام صادق ع در تفسیر ایه شریفه: ان الله لا یستحیی ان یضرب مثلا ما بعوضة فما فوقها نقل می‌کند:  
2 –روایتی که مُعلّى بن خُنیس از امام صادق ع در تفسیر آیه شریفه: ان الله لا یستحیی ان یضرب مثلا ما بعوضة فما فوقها نقل می‌کند:  
عن المعلى بن خنیس عن أبی عبدالله علیه السلام ان هذا المثل ضربه الله لأمیر المؤمنین علیه السلام فالبعوضة
عن المعلى بن خنیس عن أبی عبدالله علیه السلام ان هذا المثل ضربه الله لأمیر المؤمنین علیه السلام فالبعوضة
أمیر المؤمنین علیه السلام وما فوقها رسول الله صلى الله علیه وآله. – <ref>تفسیر القمی ج 1ص 35</ref>  
أمیر المؤمنین علیه السلام وما فوقها رسول الله صلى الله علیه وآله. – <ref>تفسیر القمی ج 1ص 35</ref>  
خط ۲۰۳: خط ۲۰۳:




ب – روایاتی که مقام و جایگاه ملائکه را تحقیر نموده و نسبت معصیت به انها می‌دهد:  
ب – روایاتی که مقام و جایگاه ملائکه را تحقیر نموده و نسبت معصیت به آن‌ها می‌دهد:  
علامه مَجلسی از سلمان فارسی نقل می‌کند که فرمود:
علامه مَجلسی از سلمان فارسی نقل می‌کند که فرمود:


خط ۲۲۰: خط ۲۲۰:




باید گفت در کتب روائی اهل سنت نیز روایاتی که مشتمل بر نسبت دادن معصیت به ملائکه الهی است بیان گردیده است نظیر روایتی که در جامع البیان طبری ذکر شده است که در ان به دو ملک الهی – هاروت و ماروت – نسبت شرک به خداوند و عمل قبیح زنا و شراب داده شده است:  
باید گفت در کتب روائی اهل سنت نیز روایاتی که مشتمل بر نسبت دادن معصیت به ملائکه الهی است بیان گردیده است نظیر روایتی که در جامع البیان طبری ذکر شده است که در آن به دو ملک الهی – هاروت و ماروت – نسبت شرک به خداوند و عمل قبیح زنا و شراب داده شده است:  
موید مخالفت حدیث مذکور با قرآن کریم روایتی است که از امام رضا ع دراین زمینه رسیده است:  
موید مخالفت حدیث مذکور با قرآن کریم روایتی است که از امام رضا ع دراین زمینه رسیده است:  
عن علی بن محمد بن الجهم، قال: ( سمعتُ المأمون یسأل الرضا ( علیه السلام ) ـ علی بن موسى ( علیه السلام ) ـ عمّا یرویه الناس من أمر الزهرة، وأنّها کانت امرأة فُتِنَ بها هاروت وماروت، وما یَروونه من أمر سُهَیل، وأنّه کان عَشَّاراً بالیَمن، فقال: کذبوا فی قولهم، إنّهما کَوکَبان ). <ref>علل الشرائع ج1ص 245</ref>
عن علی بن محمد بن الجهم، قال: ( سمعتُ المأمون یسأل الرضا ( علیه السلام ) ـ علی بن موسى ( علیه السلام ) ـ عمّا یرویه الناس من أمر الزهرة، وأنّها کانت امرأة فُتِنَ بها هاروت وماروت، وما یَروونه من أمر سُهَیل، وأنّه کان عَشَّاراً بالیَمن، فقال: کذبوا فی قولهم، إنّهما کَوکَبان ). <ref>علل الشرائع ج1ص 245</ref>
خط ۲۳۰: خط ۲۳۰:




مضمون این روایت مخالف ایه شریفه: ( وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ * بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ ).می‌باشد.  
مضمون این روایت مخالف آیه شریفه: ( وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ * بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ ).می‌باشد.  
در صحیح مسلم نیز امده است: عن أنسِ: ( إنّ رجُلاً قال لرسول الله (ص) أینَ أبی ؟ قال: فی النارِ، فلمّا قَضَى دَعَاهُ، فقال: إنّ أبی وأباکَ فی النارِ ).<ref>صحیح مسلم ج 1ص 133</ref>  
در صحیح مسلم نیز امده است: عن أنسِ: ( إنّ رجُلاً قال لرسول الله (ص) أینَ أبی ؟ قال: فی النارِ، فلمّا قَضَى دَعَاهُ، فقال: إنّ أبی وأباکَ فی النارِ ).<ref>صحیح مسلم ج 1ص 133</ref>  


خط ۲۶۱: خط ۲۶۱:




مسلمانان برحجیت سنت پیامر ص اجماع داشته و معتقدند: قول و فعل و تقریر ان حضرت بر همه مسلمانان حجت است. اعلام فریقین مدعی اند که لزوم عرضه حدیث بر سنت امری اجماعی است چنانکه ابن ادریس در سرائر می‌گوید: ( أمّا إجماع الأُمّة، فإنّهم مُطبِقون على أنّ کلّ ما خالَف القرآن والسُنّة فهو باطِل )<ref>السرائر ج 2ص 684</ref>  
مسلمانان برحجیت سنت پیامر ص اجماع داشته و معتقدند: قول و فعل و تقریر آن حضرت بر همه مسلمانان حجت است. اعلام فریقین مدعی اند که لزوم عرضه حدیث بر سنت امری اجماعی است چنانکه ابن ادریس در سرائر می‌گوید: ( أمّا إجماع الأُمّة، فإنّهم مُطبِقون على أنّ کلّ ما خالَف القرآن والسُنّة فهو باطِل )<ref>السرائر ج 2ص 684</ref>  




خط ۲۶۷: خط ۲۶۷:




اما در اینکه ایا سنت، شامل قول و فعل و تقریر اهل بیت ع نیز می‌شود یا خیر؟ بین الفریقین اختلاف است. امامیه معتقدند که سنت النبی ص شامل سنت اهل بیت هم نیز می‌گردد اما اهل سنت انرا منحصر به سنه النبی ص دانسته بهمین دلیل در کتب روائی شان از روایات اهل بیت – جز در موارد نادر- اثری دیده نمی‌شود.لازم به ذکر است که بسیاری از متقدمین اهل سنت قول و سیره صحابه را هم در ردیف سنت النبی دانسته و به حجیت ان قائلند.  
اما در اینکه ایا سنت، شامل قول و فعل و تقریر اهل بیت ع نیز می‌شود یا خیر؟ بین الفریقین اختلاف است. امامیه معتقدند که سنت النبی ص شامل سنت اهل بیت هم نیز می‌گردد اما اهل سنت آن‌را منحصر به سنه النبی ص دانسته بهمین دلیل در کتب روائی شان از روایات اهل بیت – جز در موارد نادر- اثری دیده نمی‌شود.لازم به ذکر است که بسیاری از متقدمین اهل سنت قول و سیره صحابه را هم در ردیف سنت النبی دانسته و به حجیت آن قائلند.  
امامیه در اثبا ت ادعایشان به حجیت سنت اهل بیت ع به آیات – نظیر ایه تطهیر و اطاعت – و روایاتی تمسک کرده اند نظیر:  
امامیه در اثبا ت ادعایشان به حجیت سنت اهل بیت ع به آیات – نظیر آیه تطهیر و اطاعت – و روایاتی تمسک کرده اند نظیر:  




خط ۲۷۷: خط ۲۷۷:




در اینجا برخی از روایاتی را که دلالت بر اثبات معیار دوم – لزوم عرضه حدیث بر سنت و عدم مخالفت حدیث با ان می‌کند بیان می‌کنیم:  
در اینجا برخی از روایاتی را که دلالت بر اثبات معیار دوم – لزوم عرضه حدیث بر سنت و عدم مخالفت حدیث با آن می‌کند بیان می‌کنیم:  
1-عن عبدالله ابن أبی یَعفور،... قال: ( سألت أبا عبدالله ( علیه السلام ) عن اختلاف الحدیث، یَرویه مَن نَثِق به، ومنهم مَن لا نَثِق به ؟ قال: إذا وردَ علیکم حَدیث فوَجدتُم له شاهِداً من کتاب الله، أو من قول رسول الله ( صلّى الله علیه وآله )، وإلاّ فالّذی جاءَکم به أولَى به )<ref>الکافی ج 1ص 69</ref>
1-عن عبدالله ابن أبی یَعفور، ... قال: ( سألت أبا عبدالله ( علیه السلام ) عن اختلاف الحدیث، یَرویه مَن نَثِق به، ومنهم مَن لا نَثِق به ؟ قال: إذا وردَ علیکم حَدیث فوَجدتُم له شاهِداً من کتاب الله، أو من قول رسول الله ( صلّى الله علیه وآله )، وإلاّ فالّذی جاءَکم به أولَى به )<ref>الکافی ج 1ص 69</ref>




خط ۳۱۵: خط ۳۱۵:




در روایتی از امام هادی ع نقل شده که ان حضرت در پاسخ کسی که از او نسبت به سفر در روز چهارشنبه سئوال نمود مرقوم فرمود:
در روایتی از امام هادی ع نقل شده که آن حضرت در پاسخ کسی که از او نسبت به سفر در روز چهارشنبه سئوال نمود مرقوم فرمود:




خط ۳۳۹: خط ۳۳۹:




علامه طباطبائی درتفسیر المیزان ذیل ایه: إنا أرسلنا علیهم ریحا صرصرا فی یوم نحس مستمر - القمر: -19، و ایه ( 16 ) سورة سَجدة - فأرسلنا علیهم ریحا صرصرا فی أیام نحسات - می‌نویسد:  
علامه طباطبائی درتفسیر المیزان ذیل ایه: إنا أرسلنا علیهم ریحا صرصرا فی یوم نحس مستمر - القمر: -19، و آیه ( 16 ) سورة سَجدة - فأرسلنا علیهم ریحا صرصرا فی أیام نحسات - می‌نویسد:  
( لکن لا یظهر من سِیاق القصّة ودلالَة الآیتین، أزید من کون النُحُوسة والشُؤم خاصّة بنفس الزمان الّذی کانت تَهبّ علیهم فیه الریح عذاباً، وهو سبع لیالِ وثمانیة أیّام مُتوالِیة، یستمرّ علیهم فیها العذاب من غیر أن تَدور بدَوران الأسابیع، وهو ظاهر وإلاّ کان جمیع الزمان نحوساً ولا بدوران الشهور والسنین.)<ref>تفسیر المیزان ج 19ص 71</ref>   
( لکن لا یظهر من سِیاق القصّة ودلالَة الآیتین، أزید من کون النُحُوسة والشُؤم خاصّة بنفس الزمان الّذی کانت تَهبّ علیهم فیه الریح عذاباً، وهو سبع لیالِ وثمانیة أیّام مُتوالِیة، یستمرّ علیهم فیها العذاب من غیر أن تَدور بدَوران الأسابیع، وهو ظاهر وإلاّ کان جمیع الزمان نحوساً ولا بدوران الشهور والسنین.)<ref>تفسیر المیزان ج 19ص 71</ref>   


خط ۳۴۶: خط ۳۴۶:




( فتبیَّن مّما تقدَّم على طوله، أنّ الأخبار الواردة فی سَخاوَة الأیّام ونُحوسَتها، لا تدلّ على أزید من ابتنائهما على حوادث مُرتَبطة بالدِّین، تُوجِب حُسناً وقبحاً بحسب الذوق الدِّینی، أو بحسب تأثیر النفوس. وأمّا اتّصاف الیوم أو أیّ قطعة من الزمان بصفة المَیمَنه أو المَشأمه، واختصاصه بخواصّ تکوینیّة عن علَل وأسباب طبیعیّة تکوینیّة فلا،...،)<ref>تفسیر المیزان ج 19ص74</ref>
( فتبیَّن مّما تقدَّم على طوله، أنّ الأخبار الواردة فی سَخاوَة الأیّام ونُحوسَتها، لا تدلّ على أزید من ابتنائهما على حوادث مُرتَبطة بالدِّین، تُوجِب حُسناً وقبحاً بحسب الذوق الدِّینی، أو بحسب تأثیر النفوس. وأمّا اتّصاف الیوم أو أیّ قطعة من الزمان بصفة المَیمَنه أو المَشأمه، واختصاصه بخواصّ تکوینیّة عن علَل وأسباب طبیعیّة تکوینیّة فلا، ...، )<ref>تفسیر المیزان ج 19ص74</ref>




نتیجه انکه ایشان نحس ایام را در قرآن کریم ذاتی ندانسته بلکه انرا مربوط به حوادثی می‌داند که در روزهای خاص واقع شده است.
نتیجه انکه ایشان نحس ایام را در قرآن کریم ذاتی ندانسته بلکه آن‌را مربوط به حوادثی می‌داند که در روزهای خاص واقع شده است.




خط ۳۷۴: خط ۳۷۴:


شیخ مفید در تصحیح اعتقادات الامامیه می‌فرماید:  
شیخ مفید در تصحیح اعتقادات الامامیه می‌فرماید:  
متى وجدنا حدیثا یخالفه الکتاب ولا یصح وفاقه له على حال أطرحناه لقضاءالکتاب بذلک وإجماع [ الأئمة – علیهم السلام - ] علیه.وکذلک إن وجدنا حدیثا یخالف أحکام العقول أطرحناه لقضیة العقل بفساده،- انتهی – <ref>تصحیح اعتقادات الامامیه  ص  149</ref>
متى وجدنا حدیثا یخالفه الکتاب ولا یصح وفاقه له على حال أطرحناه لقضاءالکتاب بذلک وإجماع [ الأئمة – علیهم السلام - ] علیه.وکذلک إن وجدنا حدیثا یخالف أحکام العقول أطرحناه لقضیة العقل بفساده، - انتهی – <ref>تصحیح اعتقادات الامامیه  ص  149</ref>




خط ۳۸۷: خط ۳۸۷:




در کتب روائی فریقین روایاتی وجود دارد که با حکم قطعی عقل منافات داشته که در اینجا برخی از انها را بیان می‌کنیم
در کتب روائی فریقین روایاتی وجود دارد که با حکم قطعی عقل منافات داشته که در اینجا برخی از آن‌ها را بیان می‌کنیم




خط ۴۰۸: خط ۴۰۸:


2-روایاتی که مفادش اثبات قدرت الهی بر امر محال می‌باشد:  
2-روایاتی که مفادش اثبات قدرت الهی بر امر محال می‌باشد:  
در برخی از کتب حدیثی امامیه روایاتی وجود دارد که با حکم قطعی عقل منافات داشته از اینرو دانشمندان شیعه انرا مردود می‌دانند. در اینجا برخی از انها را بیان می‌کنیم – <ref>مطالب این قسمت - با تغییراتی مختصر  - از رساله مبانی نقد متن الحدیث :ص 141 گرفته شده است  -
در برخی از کتب حدیثی امامیه روایاتی وجود دارد که با حکم قطعی عقل منافات داشته از اینرو دانشمندان شیعه آن‌را مردود می‌دانند. در اینجا برخی از آن‌ها را بیان می‌کنیم – <ref>مطالب این قسمت - با تغییراتی مختصر  - از رساله مبانی نقد متن الحدیث :ص 141 گرفته شده است  -
</ref>
</ref>


خط ۴۲۴: خط ۴۲۴:
عن زید بن ثابت، قال: ( سمعتُ رسول الله یقول: لو أنّ الله عَذّبَ أهل سماواته وأهل أرضه، لعذَّبهم وهو غیر ظالِم لَهم، ولو رَحمهم لکانت رحمته خیراً لهم من أعمالهم... )<ref>سنن ابن ماجه ج 1ص 30</ref>  
عن زید بن ثابت، قال: ( سمعتُ رسول الله یقول: لو أنّ الله عَذّبَ أهل سماواته وأهل أرضه، لعذَّبهم وهو غیر ظالِم لَهم، ولو رَحمهم لکانت رحمته خیراً لهم من أعمالهم... )<ref>سنن ابن ماجه ج 1ص 30</ref>  
ایه الله جعفر سبحانی حدیث مذکور را مخالف عقل و فطرت سلیم دانسته و می‌نویسد:
ایه الله جعفر سبحانی حدیث مذکور را مخالف عقل و فطرت سلیم دانسته و می‌نویسد:
والحدیث وإن نقل عن ثلة من الصحابة کأبی بن کعب، وعبداللّه بن مسعود، وزید بن ثابت، لکن یرده العقل الحصیف والفطرة السلیمة،  
والحدیث وإن نقل عن ثلة من الصحابة کأبی بن کعب، وعبداللّه بن مسعود، وزید بن ثابت، لکن یرده العقل الحصیف والفطرة السلیمة،




خط ۴۵۷: خط ۴۵۷:




هر چند اغلب مسائل علوم تجربی مبتنی بر اراء و نظریات اندیشمندانی است که در در معرض تحول و تغییر قرار دارند اما برخی از مسائل این نوع علوم از قطعیت برخوردار بوده و بین همه انسانها مورد اتفاق می‌باشد از این رو مخالفت نمودن با انها ممکن نیست نظیر قانون تحول در پدیده های مادی و نظائر ان   
هر چند اغلب مسائل علوم تجربی مبتنی بر اراء و نظریات اندیشمندانی است که در در معرض تحول و تغییر قرار دارند اما برخی از مسائل این نوع علوم از قطعیت برخوردار بوده و بین همه انسانها مورد اتفاق می‌باشد از این رو مخالفت نمودن با آن‌ها ممکن نیست نظیر قانون تحول در پدیده های مادی و نظائر ان   




خط ۴۸۶: خط ۴۸۶:


   
   
سید شرف الدین در نقد روایات مذکور و مخالفت انها با قوانین علمی‌می‌نویسد:  
سید شرف الدین در نقد روایات مذکور و مخالفت آن‌ها با قوانین علمی‌می‌نویسد:  
...وها هو- ابو هریره - الآن یحدث بأن بقرة وذئبا یتکلمان بلسان عربی مبین فیفصحان عن عقل وعلم وحکمة، الامر الذی لم یقع أصلا، ولا هو واقع قطعا، ولن یقع ابدا، وسنة الله فی خلقه نحیل وقوعه إلا فی مقام التحدی والتعجیز حیث یکون آیة للنبوة، وبرهانا على الاتصال بالله عز سلطانه، ومقام الرجل حیث ساق بقرته إلى حقل فرکبها فی الطریق لم یکن مقام تحدی واعجاز لتصدر فیه الآیات وخوارق العادات. وکذلک مقام راعی الغنم حین عدا الذئب علیه فلا سبیل إلى القول بامکان صحة هذا الحدیث عقلا فان المعجزات وخوارق العادات لا تقع عبثا باجماع العقلاء - <ref>ابوهریره ص 116</ref>
...وها هو- ابو هریره - الآن یحدث بأن بقرة وذئبا یتکلمان بلسان عربی مبین فیفصحان عن عقل وعلم وحکمة، الامر الذی لم یقع أصلا، ولا هو واقع قطعا، ولن یقع ابدا، وسنة الله فی خلقه نحیل وقوعه إلا فی مقام التحدی والتعجیز حیث یکون آیة للنبوة، وبرهانا على الاتصال بالله عز سلطانه، ومقام الرجل حیث ساق بقرته إلى حقل فرکبها فی الطریق لم یکن مقام تحدی واعجاز لتصدر فیه الآیات وخوارق العادات. وکذلک مقام راعی الغنم حین عدا الذئب علیه فلا سبیل إلى القول بامکان صحة هذا الحدیث عقلا فان المعجزات وخوارق العادات لا تقع عبثا باجماع العقلاء - <ref>ابوهریره ص 116</ref>
   
   
خط ۴۹۳: خط ۴۹۳:


الف – روایاتی که با مقام نبوت و نزول وحی الهی بر پیامبر منافات دارد:  
الف – روایاتی که با مقام نبوت و نزول وحی الهی بر پیامبر منافات دارد:  
در برخی از کتب روائی اهل سنت روایاتی ذکر شده است که بیانگر تردید پیامبر ص در رسالتش بوده و یقین ان حضرت به رسالتش را مستند به عالم مسیحی – ورقه بن نوفل – می‌کند:  
در برخی از کتب روائی اهل سنت روایاتی ذکر شده است که بیانگر تردید پیامبر ص در رسالتش بوده و یقین آن حضرت به رسالتش را مستند به عالم مسیحی – ورقه بن نوفل – می‌کند:  
در صحیح بخاری از عائشه قصه نزول وحی و فرشته بر پیامبر ص در اغاز رسالتش این‌گونه بیان شده است:   
در صحیح بخاری از عائشه قصه نزول وحی و فرشته بر پیامبر ص در اغاز رسالتش این‌گونه بیان شده است:   


خط ۵۲۵: خط ۵۲۵:


2-روایات تحریف قرآن در کتب امامیه  
2-روایات تحریف قرآن در کتب امامیه  
-عن جابر الجعفی قال: کنت لیلة من بعض اللیالی عند أبی جعفر علیه السلام فقرأت هذه الآیة " یا أیها الذین آمنوا إذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر الله " ( 1 ) قال: فقال علیه السلام: مه یا جابر کیف قرأت ؟ ! قال: قلت: " یا أیها الذین آمنوا إذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر الله " قال: هذا تحریف یا جابر، قال: قلت: فکیف أقرء - جعلنی الله فداک - ؟ قال: فقال: " یا أیها الذین آمنوا إذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فامضوا إلى ذکر الله " هکذا نزلت یا جابر لو کان سعیا " لکان عدوا " لما کرهه رسول الله صلى الله علیه وآله لقد کان یکره أن یعدو الرجل إلى الصلاة،- <ref>الاختصاص الشیخ المفید  ص 128</ref>   
-عن جابر الجعفی قال: کنت لیلة من بعض اللیالی عند أبی جعفر علیه السلام فقرأت هذه الآیة " یا أیها الذین آمنوا إذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر الله " ( 1 ) قال: فقال علیه السلام: مه یا جابر کیف قرأت ؟ ! قال: قلت: " یا أیها الذین آمنوا إذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر الله " قال: هذا تحریف یا جابر، قال: قلت: فکیف أقرء - جعلنی الله فداک - ؟ قال: فقال: " یا أیها الذین آمنوا إذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فامضوا إلى ذکر الله " هکذا نزلت یا جابر لو کان سعیا " لکان عدوا " لما کرهه رسول الله صلى الله علیه وآله لقد کان یکره أن یعدو الرجل إلى الصلاة، - <ref>الاختصاص الشیخ المفید  ص 128</ref>   




-عن أبی بصیر، عن أبی عبدالله علیه السلام فی قول الله عز وجل: " ومن یطع الله ورسوله ( فی ولایة علی [ وولایة ] الأئمة من بعده ) فقد فاز فوزا عظیما " هکذا نزلت. <ref>اصول کافی ج 1ص 414</ref>  
-عن أبی بصیر، عن أبی عبدالله علیه السلام فی قول الله عز وجل: " ومن یطع الله ورسوله ( فی ولایة علی [ وولایة ] الأئمة من بعده ) فقد فاز فوزا عظیما " هکذا نزلت. <ref>اصول کافی ج 1ص 414</ref>  
-عن أحمد بن النضر، عن محمد بن مروان رفعه إلیهم فی قول الله عز وجل: " وما کان لکم أن تؤذوا رسول الله ( 2 ) " فی علی و الأئمة " کالذین آذوا موسى فبرأه الله مما قالوا<ref>المصدرالسابق</ref>
-عن أحمد بن النضر، عن محمد بن مروان رفعه إلیهم فی قول الله عز وجل: " وما کان لکم أن تؤذوا رسول الله ( 2 ) " فی علی و الأئمة " کالذین آذوا موسى فبرأه الله مما قالوا<ref>المصدرالسابق</ref>
این روایات نیز که بیانگر تحریف قرآن است بر اساس مبانی قطعی مذهب امامیه مردود می‌باشد چون از منظر امامیه قرآن موجود همان قرآنی است که در عصر ائمه علیهم السلام تلاوت می‌شد.  
این روایات نیز که بیانگر تحریف قرآن است بر اساس مبانی قطعی مذهب امامیه مردود می‌باشد چون از منظر امامیه قرآن موجود همان قرآنی است که در عصر ائمه علیهم السلام تلاوت می‌شد.  
خط ۵۵۵: خط ۵۵۵:


==معیارششم: عدم مخالفت حدیث با حوادث قطعی تاریخی==
==معیارششم: عدم مخالفت حدیث با حوادث قطعی تاریخی==
این معیار نیز از مشترکات بین امامیه و اهل سنت است لکن نکته اساسی ان است که در تطبیق روایت بر تاریخ لازم است قطعی بودن و تواتر ان اثبات گردد تنها در این صورت است که می‌توان احادیث مخالف با تاریخ را مردود دانست. <ref>این قسمت از رساله مبانی نقد متن الحدیث ص 121 گرفته شده است  با تغییرات مختصر -</ref>
این معیار نیز از مشترکات بین امامیه و اهل سنت است لکن نکته اساسی آن است که در تطبیق روایت بر تاریخ لازم است قطعی بودن و تواتر آن اثبات گردد تنها در این صورت است که می‌توان احادیث مخالف با تاریخ را مردود دانست. <ref>این قسمت از رساله مبانی نقد متن الحدیث ص 121 گرفته شده است  با تغییرات مختصر -</ref>


===تطبیق===  
===تطبیق===  
خط ۵۷۲: خط ۵۷۲:




ب – ایه ( وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الأَقْرَبِینَ ) و خطاب پیامبر ص به همسران خویش در سال سوم هجری  
ب – آیه ( وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الأَقْرَبِینَ ) و خطاب پیامبر ص به همسران خویش در سال سوم هجری  
در تفسیر الدرالمنثور امده است که بعد از نزول ایه مذکور پیامبر ص بستگان خویش از جمله همسرانش را جمع نمود و برخی از پیام های الهی را به انها متذکر شد در حالی که بر اساس حقائق قطعی تاریخی ایه مذکور در اوائل بعثت نازل گردیده و هنوزبرخی از همسرانی که در این نقل تاریخی برای پیامبر ص ذکر شده متولد نشده بودند:  
در تفسیر الدرالمنثور امده است که بعد از نزول آیه مذکور پیامبر ص بستگان خویش از جمله همسرانش را جمع نمود و برخی از پیام های الهی را به آن‌ها متذکر شد در حالی که بر اساس حقائق قطعی تاریخی آیه مذکور در اوائل بعثت نازل گردیده و هنوزبرخی از همسرانی که در این نقل تاریخی برای پیامبر ص ذکر شده متولد نشده بودند:  




خط ۵۹۳: خط ۵۹۳:
==معیار هفتم: افراط و مبالغه در وعده و وعید بر اعمال صغیر و بالعکس –== <ref>مباحث این قسمت – با تغییرات مختصر- از رساله مبانی نقد متن الحدیث نقل شده است ص173</ref>  
==معیار هفتم: افراط و مبالغه در وعده و وعید بر اعمال صغیر و بالعکس –== <ref>مباحث این قسمت – با تغییرات مختصر- از رساله مبانی نقد متن الحدیث نقل شده است ص173</ref>  
   
   
معیار مذکور نیز از معیارهای مشترک بین الفریقین بوده و مفادش ان است که روایاتی که مفادشان مشتمل بر وعد و وعیدهای افراطی در انجام برخی اعمال می‌باشد مقبول نمی‌باشد.در اینجا بعنوان نمونه برخی از این روایات را نقل می‌کنیم:  
معیار مذکور نیز از معیارهای مشترک بین الفریقین بوده و مفادش آن است که روایاتی که مفادشان مشتمل بر وعد و وعیدهای افراطی در انجام برخی اعمال می‌باشد مقبول نمی‌باشد.در اینجا بعنوان نمونه برخی از این روایات را نقل می‌کنیم:  




خط ۶۱۶: خط ۶۱۶:




شکی نیست که مفاد روایات مذکور با معارف قطعی قرآن منافات دارد بعلاوه انکه منشا ورود چنین روایاتی در کتب حدیثی قاعده تسامح در ادله سنن است که بر اساس اخبار من بلغ استنباط شده است که ما در مقاله‌ای مستقل به نقد و بررسی ان پرداخته و ضعف انرا اثبات نموده ایم.  
شکی نیست که مفاد روایات مذکور با معارف قطعی قرآن منافات دارد بعلاوه انکه منشا ورود چنین روایاتی در کتب حدیثی قاعده تسامح در ادله سنن است که بر اساس اخبار من بلغ استنباط شده است که ما در مقاله‌ای مستقل به نقد و بررسی آن پرداخته و ضعف آن‌را اثبات نموده ایم.  
معیار هشتم: روایاتی که مفادش سبب وهن دین یا اولیای الهی است:
معیار هشتم: روایاتی که مفادش سبب وهن دین یا اولیای الهی است:




در برخی روایات اموری به انبیاء الهی نسبت داده شده است که سبب وهن آنان و مکتب شان می‌باشد شکی نیست که چنین روایاتی مقبول نمی‌باشد بعنوان نمونه برخی از انها را بیان می‌کنیم:  
در برخی روایات اموری به انبیاء الهی نسبت داده شده است که سبب وهن آنان و مکتب شان می‌باشد شکی نیست که چنین روایاتی مقبول نمی‌باشد بعنوان نمونه برخی از آن‌ها را بیان می‌کنیم:  




خط ۶۶۷: خط ۶۶۷:




یکی دیگر از معیارهای متنی مشترک بین الفریقین بکارگیری الفاظ زشت و عدم ان در روایات می‌باشد بر این اساس روایاتی که مشتمل بر چنین کلمات و مضامین زشتی می‌باشند قطعا از احادیث موضوعه خواهد بود.
یکی دیگر از معیارهای متنی مشترک بین الفریقین بکارگیری الفاظ زشت و عدم آن در روایات می‌باشد بر این اساس روایاتی که مشتمل بر چنین کلمات و مضامین زشتی می‌باشند قطعا از احادیث موضوعه خواهد بود.


مولف کتاب مقائیس نقد متون السنه در این زمینه می‌نویسد:
مولف کتاب مقائیس نقد متون السنه در این زمینه می‌نویسد:
خط ۶۷۳: خط ۶۷۳:


   
   
دراینجا برخی از روایات را بیان می‌کنیم که بر اساس معیار ذکر شده باید انرا در زمره احادیث موضوعه دانست:  
دراینجا برخی از روایات را بیان می‌کنیم که بر اساس معیار ذکر شده باید آن‌را در زمره احادیث موضوعه دانست:  


   
   
خط ۷۴۴: خط ۷۴۴:


الاخبار الدخیله  
الاخبار الدخیله  
الموضوعات، ابن الجوزی،  
الموضوعات، ابن الجوزی،


میزان الاعتدال - ذهبی -  
میزان الاعتدال - ذهبی -  
تاریخ بغداد  
تاریخ بغداد  
=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس رنگی}}
{{پانویس رنگی}}
خط ۷۵۹: خط ۷۵۷:
[[رده: علوم حدیثی]]
[[رده: علوم حدیثی]]
[[رده: نقد الحدیث ]]
[[رده: نقد الحدیث ]]
<references />
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۲۵۵

ویرایش