پرش به محتوا

شیخ محمد رضا مظفر اصلاح گر حوزه ها (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
<br>
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
<br>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>
<noinclude>
</div>
<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:Jeld4.jpg|بندانگشتی|فصلنامه چهارم اندیشه تقریب ]]
[[پرونده:Jeld4.jpg|بندانگشتی|فصلنامه چهارم اندیشه تقریب ]]
خط ۴۷: خط ۳۶:
محمدرضا پس از فراگیرى خواندن و نوشتن، در سیزده سالگى راهى مکتب‌خانه علوم دینى شد و به آموختن مبانى و اصول ادبیات عرب پرداخت و در این مقطع از استاد، شیخ محمد طه حویزى بسیار بهره برد.<ref>همان، ص452.</ref> او سپس با عزمى راسخ دوره سطح فقه و اصول را سپرى کرد و آن‌گاه دروس عالى این دو علم را در محضر استادانى چون شیخ [[محمدحسن مظفر]] (م1375ق)، [[میرزا محمد نائینى]] (1355ق)، شیخ آقا ضیاء عراقى (1361ق)، [[میرزا عبدالهادى شیرازى]] (1382ق)، [[سیدعلى قاضى طباطبایى]] (م1366ق) و شیخ محمدحسین اصفهانى (م1361ق) فرا گرفت. وى همچنین دوره فلسفه و عرفان را در محضر برخى از همین استادان به انجام رساند و به تدریج به حد کمال رسید.<ref>محمدمهدى آصفى، ص63؛ نقباء البشر فى القرن الرابع عشر، ج2، ص772.</ref>
محمدرضا پس از فراگیرى خواندن و نوشتن، در سیزده سالگى راهى مکتب‌خانه علوم دینى شد و به آموختن مبانى و اصول ادبیات عرب پرداخت و در این مقطع از استاد، شیخ محمد طه حویزى بسیار بهره برد.<ref>همان، ص452.</ref> او سپس با عزمى راسخ دوره سطح فقه و اصول را سپرى کرد و آن‌گاه دروس عالى این دو علم را در محضر استادانى چون شیخ [[محمدحسن مظفر]] (م1375ق)، [[میرزا محمد نائینى]] (1355ق)، شیخ آقا ضیاء عراقى (1361ق)، [[میرزا عبدالهادى شیرازى]] (1382ق)، [[سیدعلى قاضى طباطبایى]] (م1366ق) و شیخ محمدحسین اصفهانى (م1361ق) فرا گرفت. وى همچنین دوره فلسفه و عرفان را در محضر برخى از همین استادان به انجام رساند و به تدریج به حد کمال رسید.<ref>محمدمهدى آصفى، ص63؛ نقباء البشر فى القرن الرابع عشر، ج2، ص772.</ref>
وى میان استادان خود بیشترین بهره را از شیخ محمدحسین اصفهانى برد. این استاد را مى‌توان از معماران بزرگ علمى شیخ محمدرضا دانست که در شکل‌دهى شخصیت او تأثیر بسزایى داشت؛ به‌طورى که خط مشى اصولى، فقهى و فلسفى او بیشتر متأثر از دیدگاه‌هاى این استاد بوده است. احترام و تجلیل فراوان مظفر از مقام شیخ محمدحسین اصفهانى، گواه ارتباط تنگاتنگ و علاقه او به این استاد است.<ref>حاشیه مکاسب، شیخ محمدحسین اصفهانى، مقدمه به قلم محمدرضا مظفر.</ref> مظفر در سیر کسب دانش، افزون بر علوم دینى به فراگیرى دانش‌هایى چون حساب، هندسه، جبر، هیأت و عروض روى آورد و در 21سالگى کتابى در علم عروض نوشت. <ref>گلشن ابرار، زیر نظر پژوهشکده باقر العلوم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامى، قم، نشر معروف، ج2، ص681.</ref>
وى میان استادان خود بیشترین بهره را از شیخ محمدحسین اصفهانى برد. این استاد را مى‌توان از معماران بزرگ علمى شیخ محمدرضا دانست که در شکل‌دهى شخصیت او تأثیر بسزایى داشت؛ به‌طورى که خط مشى اصولى، فقهى و فلسفى او بیشتر متأثر از دیدگاه‌هاى این استاد بوده است. احترام و تجلیل فراوان مظفر از مقام شیخ محمدحسین اصفهانى، گواه ارتباط تنگاتنگ و علاقه او به این استاد است.<ref>حاشیه مکاسب، شیخ محمدحسین اصفهانى، مقدمه به قلم محمدرضا مظفر.</ref> مظفر در سیر کسب دانش، افزون بر علوم دینى به فراگیرى دانش‌هایى چون حساب، هندسه، جبر، هیأت و عروض روى آورد و در 21سالگى کتابى در علم عروض نوشت. <ref>گلشن ابرار، زیر نظر پژوهشکده باقر العلوم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامى، قم، نشر معروف، ج2، ص681.</ref>
شیخ محمدرضا، کنار تحصیل و تحقیق، به تدریس معارف حوزه نیز اشتغال داشت و نخست به تدریس رسائل و مکاسب پرداخت؛ آن‌گاه به تدریس دوره خارج فقه و اصول اهتمام ورزید. وى همچنین فلسفه اسلامى را به علاقه‌مندان این فن آموخت و از آن جمله کتاب اسفار ملاصدرا را در منزل خود تدریس مى‌کرد. (محمدمهدى آصفى، ص64؛ خلیلى، ج2، ص19). با این همه، روح تشنه و افکار نوگراى او با شیوه‌هاى سنتى آموزش در حوزه‌هاى علمیه سیراب نشد و اندیشه طرح جدیدى در نظام آموزشى مدارس علمیه را در سر داشت.<br>
شیخ محمدرضا، کنار تحصیل و تحقیق، به تدریس معارف حوزه نیز اشتغال داشت و نخست به تدریس رسائل<ref>كتاب رسائل از تألیفات محقق بى‌نظیر شیخ مرتضى انصارى است كه در موضوع اصول فقه بحث مى‌كند و طلاب علوم دینى پس از شش سال تحصیل، هنگامى كه به مرحله سطح متوسط رسیده‌اند، آن را مى‌خوانند.</ref>و مکاسب<ref>كتاب مكاسب نیز از جمله تألیفات محقق نام آشناى حوزه‌ها شیخ مرتضى انصارى است كه در باره فقه شیعه بحث مى‌كند و طلاب حوزه‌ها در مرحله سطح متوسط و عالى، آن را مى خوانند.</ref> پرداخت؛ آن‌گاه به تدریس دوره خارج فقه و اصول اهتمام ورزید. وى همچنین فلسفه اسلامى را به علاقه‌مندان این فن آموخت و از آن جمله کتاب اسفار ملاصدرا را در منزل خود تدریس مى‌کرد. (محمدمهدى آصفى، ص64؛ خلیلى، ج2، ص19). با این همه، روح تشنه و افکار نوگراى او با شیوه‌هاى سنتى آموزش در حوزه‌هاى علمیه سیراب نشد و اندیشه طرح جدیدى در نظام آموزشى مدارس علمیه را در سر داشت.<br>


=ضرورت دگرگونى در شیوه‌هاى آموزشى مدارس علمیه=
=ضرورت دگرگونى در شیوه‌هاى آموزشى مدارس علمیه=
خط ۷۷: خط ۶۶:
علامه مظفر که اکنون به مقام استادى رسیده بود و بیان شیوایى نیز داشت، کرسى تدریس راه انداخت و شاگردان متعددى دور او حلقه زدند که ذکر نام همه آن‌ها با هدف این مقاله سازگار نیست. از شاگردان متعددى که او تربیت کرده مى‌توان کسانى چون شیخ احمد قبیسى، شیخ احمد وائلى، سیدجواد شبر، شیخ جواد قسام، سیدحسین خرسان، شیخ عبدالهادى فضلى، شیخ غلامرضا عرفانیان، دکتر سیدمحمد بحرالعلوم، شیخ محمدحسن طریحى، سیدمحمد صدر، شیخ محمدعلى تسخیرى ، شیخ محمدمهدى آصفى، دکتر محمود مظفر و دکتر محمود بستانى را نام برد.<br>
علامه مظفر که اکنون به مقام استادى رسیده بود و بیان شیوایى نیز داشت، کرسى تدریس راه انداخت و شاگردان متعددى دور او حلقه زدند که ذکر نام همه آن‌ها با هدف این مقاله سازگار نیست. از شاگردان متعددى که او تربیت کرده مى‌توان کسانى چون شیخ احمد قبیسى، شیخ احمد وائلى، سیدجواد شبر، شیخ جواد قسام، سیدحسین خرسان، شیخ عبدالهادى فضلى، شیخ غلامرضا عرفانیان، دکتر سیدمحمد بحرالعلوم، شیخ محمدحسن طریحى، سیدمحمد صدر، شیخ محمدعلى تسخیرى ، شیخ محمدمهدى آصفى، دکتر محمود مظفر و دکتر محمود بستانى را نام برد.<br>
=شعر سرایى استاد مظفر=
=شعر سرایى استاد مظفر=
استاد مظفر از جوانى به شعر روى آورد و جرقه‌هاى آغازین آن نزد شیخ محمد طه حویزى زده شد. او در پرتو راهنمایى‌هاى استادش به سرودن شعر پرداخت و به خوبى از عهده ظرافت‌ها و نکات دقیق آن بر آمد. هر کس به سروده‌هاى مظفر نظرى کند، در آن فنون شعرى لطیف و ظریفى مى‌یابد و به افق‌هاى ادبى روشنى بر مى‌خورد. در «دیوان شعر» وى حدود پنج هزار بیت وجود دارد که برخى از آن‌ها در کتاب‌هاى شعراء الغرى، مدرسة النجف و أدب الطف آمده است.<ref>شعراء الغرى، ج8، ص461ـ484؛ محمدمهدى آصفى، ص70ـ73؛ سیدجواد شبر، ج170 10.</ref><br>
استاد مظفر از جوانى به شعر روى آورد و جرقه‌هاى آغازین آن نزد شیخ محمد طه حویزى زده شد. او در پرتو راهنمایى‌هاى استادش به سرودن شعر پرداخت و به خوبى از عهده ظرافت‌ها و نکات دقیق آن بر آمد. هر کس به سروده‌هاى مظفر نظرى کند، در آن فنون شعرى لطیف و ظریفى مى‌یابد و به افق‌هاى ادبى روشنى بر مى‌خورد. در «دیوان شعر» وى حدود پنج هزار بیت وجود دارد<ref>دیوان شعر او به همت آقاى محمدرضا قاموسى گردآورى و تنظیم شده؛ ولى هنوز به چاپ نرسیده است.</ref> که برخى از آن‌ها در کتاب‌هاى شعراء الغرى، مدرسة النجف و أدب الطف آمده است.<ref>شعراء الغرى، ج8، ص461ـ484؛ محمدمهدى آصفى، ص70ـ73؛ سیدجواد شبر، ج170 10.</ref><br>


=افکار استاد مظفر در برابر اختلاف‌هاى فرقه‌اى=
=افکار استاد مظفر در برابر اختلاف‌هاى فرقه‌اى=
خط ۸۵: خط ۷۴:
در برابر این دسته، گروهى دیگر راه تفریط و سهل‌انگارى را پیش گرفتند و معتقدند که معالجه اصلى اختلاف‌هاى مذهبى، از طریق اغفال و نادیده گرفتن برخى مسائل اعتقادى است. اگر ملل مسلمان، اختلاف‌هاى رایج بین خود را فراموش کنند و براى وحدت کلمه از اعتقاداتشان کوتاه بیایند، تنش‌هاى موجود از بین خواهد رفت و جوامع اسلامى، یکپارچه  با آرامش و مسالمت زندگى خواهند کرد.<br>
در برابر این دسته، گروهى دیگر راه تفریط و سهل‌انگارى را پیش گرفتند و معتقدند که معالجه اصلى اختلاف‌هاى مذهبى، از طریق اغفال و نادیده گرفتن برخى مسائل اعتقادى است. اگر ملل مسلمان، اختلاف‌هاى رایج بین خود را فراموش کنند و براى وحدت کلمه از اعتقاداتشان کوتاه بیایند، تنش‌هاى موجود از بین خواهد رفت و جوامع اسلامى، یکپارچه  با آرامش و مسالمت زندگى خواهند کرد.<br>
بدیهى است که هیچ یک از راه‌حل‌هاى ارائه شده عملى نیست؛ چرا که در راه حل اول، تجربه نشان داده هر گونه کوشش ستیزجویانه و تعصب‌آمیز، جز افتراق و به بار آوردن مشکلات جدید، ثمره‌اى دیگر نداشته است؛ زیرا بسیارى از فتنه‌هایى که اکنون در کشورهاى اسلامى مانند هند، پاکستان، ایران و عراق مشاهده مى‌کنیم، از تعصب و جمود فکرى فرقه‌هاى مسلمان در این کشورها سرچشمه مى‌گیرد. همچنین در راه حل دوم نیز هیچ‌گاه نباید از کسى که به چیزى ایمان دارد، انتظار داشته باشیم به آسانى از آن دست بردارد و آن را به ورطه فراموشى بسپارد؛ زیرا عقیده و تفکر چیزى نیست که انسان در برابر آن، به راحتى کوتاه بیاید و کیان فکرى خود را با اعتقادات منحرف دیگران درهم آمیزد. تحقق این موضوع، ممکن است در کوتاه مدت میسر باشد؛ اما تجربه نشان داده که هیچ‌گاه مستدام نخواهد ماند.<br>
بدیهى است که هیچ یک از راه‌حل‌هاى ارائه شده عملى نیست؛ چرا که در راه حل اول، تجربه نشان داده هر گونه کوشش ستیزجویانه و تعصب‌آمیز، جز افتراق و به بار آوردن مشکلات جدید، ثمره‌اى دیگر نداشته است؛ زیرا بسیارى از فتنه‌هایى که اکنون در کشورهاى اسلامى مانند هند، پاکستان، ایران و عراق مشاهده مى‌کنیم، از تعصب و جمود فکرى فرقه‌هاى مسلمان در این کشورها سرچشمه مى‌گیرد. همچنین در راه حل دوم نیز هیچ‌گاه نباید از کسى که به چیزى ایمان دارد، انتظار داشته باشیم به آسانى از آن دست بردارد و آن را به ورطه فراموشى بسپارد؛ زیرا عقیده و تفکر چیزى نیست که انسان در برابر آن، به راحتى کوتاه بیاید و کیان فکرى خود را با اعتقادات منحرف دیگران درهم آمیزد. تحقق این موضوع، ممکن است در کوتاه مدت میسر باشد؛ اما تجربه نشان داده که هیچ‌گاه مستدام نخواهد ماند.<br>
مرحوم مظفر که از شیوه‌هاى افراطى و تفریطى یادشده، به طور کامل آگاهى داشت، کوشید راه معتدلى را در حل اختلاف‌هاى مذهبى و وحدت بین شیعه و سنى پیش گیرد و خود در مناظره‌اى با دکتر احمد امین که در مجله الرساله نیز چاپ شد، تصریح کرد که نادیده گرفتن اعتقادات و کوتاه‌آمدن از شؤون مذهبى چیزى‌است که نمى‌توان با آن موافقت کرد. در این دیدار، مرحوم مظفر یادآور شد که حتى اگر بپذیریم این سهل‌انگارى و تنازل، بین اندیشه‌وران شیعه و سنى ممکن است، چه کسى این موضوع را بین توده مردم و آراى عمومى تضمین مى‌کند؟ (محمدمهدى آصفى، ص142)
مرحوم مظفر که از شیوه‌هاى افراطى و تفریطى یادشده، به طور کامل آگاهى داشت، کوشید راه معتدلى را در حل اختلاف‌هاى مذهبى و وحدت بین شیعه و سنى پیش گیرد و خود در مناظره‌اى با دکتر احمد امین که در مجله الرساله نیز چاپ شد، تصریح کرد که نادیده گرفتن اعتقادات و کوتاه‌آمدن از شؤون مذهبى چیزى‌است که نمى‌توان با آن موافقت کرد. در این دیدار، مرحوم مظفر یادآور شد که حتى اگر بپذیریم این سهل‌انگارى و تنازل، بین اندیشه‌وران شیعه و سنى ممکن است، چه کسى این موضوع را بین توده مردم و آراى عمومى تضمین مى‌کند؟ <ref>محمدمهدى آصفى، ص142.</ref>
شیوه‌اى که مرحوم مظفر در نظر داشت و به آن نیز عمل کرد، بالابردن سطح آگاهى توده مردم به وسیله اهل قلم و اندیشهوران با انصاف شیعه و سنى بود. وى معتقد بود که در این راه مى‌بایست مباحثه‌ها و مناظره‌هاى سودبخش در فضایى آزاد به راه انداخت، و نویسندگان منصف اعم از شیعه و سنى، حقایق اسلامى را آن‌طور که هست، بنگارند تا بدین‌وسیله گرایش‌هاى تعصب‌آمیز از بین برود و مردم از تقلید بى‌اساس رهایى یابند.
شیوه‌اى که مرحوم مظفر در نظر داشت و به آن نیز عمل کرد، بالابردن سطح آگاهى توده مردم به وسیله اهل قلم و اندیشهوران با انصاف شیعه و سنى بود. وى معتقد بود که در این راه مى‌بایست مباحثه‌ها و مناظره‌هاى سودبخش در فضایى آزاد به راه انداخت، و نویسندگان منصف اعم از شیعه و سنى، حقایق اسلامى را آن‌طور که هست، بنگارند تا بدین‌وسیله گرایش‌هاى تعصب‌آمیز از بین برود و مردم از تقلید بى‌اساس رهایى یابند.
کارى که علامه مظفر در این جهت انجام داد، تألیف کتاب السقیفه بود که به دور از تعصب و در فضایى کاملا دوستانه، رویداد شوراى سقیفه را تحلیل و ارزیابى کرد. وى در ابتداى کتاب، ضمن این‌که «هواى نفس» و «ابهام وقایع تاریخى» را دو عامل مهم اشتباه مورخان در تحلیل و ارزیابى وقایع تاریخى معرفى کرد، بارها به خواننده کتاب السقیفه هشدار داد که این دو عامل را همیشه مد نظر داشته باشد و به دور از هر گونه تعصب و پیش‌فرض‌ها، کتاب یادشده را مطالعه کند(اسرار سقیفه، ص22).
کارى که علامه مظفر در این جهت انجام داد، تألیف کتاب السقیفه بود که به دور از تعصب و در فضایى کاملا دوستانه، رویداد شوراى سقیفه را تحلیل و ارزیابى کرد. وى در ابتداى کتاب، ضمن این‌که «هواى نفس» و «ابهام وقایع تاریخى» را دو عامل مهم اشتباه مورخان در تحلیل و ارزیابى وقایع تاریخى معرفى کرد، بارها به خواننده کتاب السقیفه هشدار داد که این دو عامل را همیشه مد نظر داشته باشد و به دور از هر گونه تعصب و پیش‌فرض‌ها، کتاب یادشده را مطالعه کند(اسرار سقیفه، ص22).
=آثار و تألیفات=
=آثار و تألیفات=
آیت‌الله شیخ محمدرضا مظفر، یکى از نویسندگان چیره دست و نامدار معاصر است که زیبایى تعبیر، رسایى متن، حسن انسجام و بیان جذاب همراه با استحکام مطالب و دقت نظر در نوشته‌هایش آشکار است. این امتیاز مرهون کوشش‌هاى دوران جوانى او در آشنا شدن با متون ادبى و ادبیات معاصر و ممارست بر روزآمد کردن تألیفات خود است. ساده‌نویسى در مطالب علمى از هنرهاى ادبى او است و آن بر بال قلم نشسته، شیفتگان علم را به آسمان فلسفه و منطق و اصول و کلام پرواز مى‌داد و دانش‌هاى دقیق را به شیوه‌اى روان به ایشان عرضه مى‌کرد و بر خلاف دیگران که با شیوه سنتى انس داشتند، مرحله جدید تدوین آثار اسلامى را با بهره‌گیرى از اسلوب نثر فنى جدید، به حوزه ارائه داد. از میان نوشته‌هاى ارزنده او سه اثر مهم، نظر بزرگان حوزه را به خود جلب کرده و هم اکنون جزو کتاب‌هاى درسى حوزه است. این کتاب‌ها عبارتند از:
آیت‌الله شیخ محمدرضا مظفر، یکى از نویسندگان چیره دست و نامدار معاصر است که زیبایى تعبیر، رسایى متن، حسن انسجام و بیان جذاب همراه با استحکام مطالب و دقت نظر در نوشته‌هایش آشکار است. این امتیاز مرهون کوشش‌هاى دوران جوانى او در آشنا شدن با متون ادبى و ادبیات معاصر و ممارست بر روزآمد کردن تألیفات خود است. ساده‌نویسى در مطالب علمى از هنرهاى ادبى او است و آن بر بال قلم نشسته، شیفتگان علم را به آسمان فلسفه و منطق و اصول و کلام پرواز مى‌داد و دانش‌هاى دقیق را به شیوه‌اى روان به ایشان عرضه مى‌کرد و بر خلاف دیگران که با شیوه سنتى انس داشتند، مرحله جدید تدوین آثار اسلامى را با بهره‌گیرى از اسلوب نثر فنى جدید، به حوزه ارائه داد. از میان نوشته‌هاى ارزنده او سه اثر مهم، نظر بزرگان حوزه را به خود جلب کرده و هم اکنون جزو کتاب‌هاى درسى حوزه است. این کتاب‌ها عبارتند از:
# اصول الفقه: این اثر زیبا که سال‌ها جزو متون درسى حوزه‌هاى علمیه است، به حقیقت نوعى نوسازى در نگارش کتاب‌هاى درسى دوره سطح شمرده مى‌شود و مؤلف فرزانه، آن را به منظور تدریس در دانشکده فقه نجف نوشته است. نوآورى علمى، اتقان و عمق مطالب، اصول فقه را اثرى جاودان ساخته و استاد به منظور رفع خلأ موجود بین دو کتاب معالم و کفایه و با تأسى از ابتکار استاد خویش، شیخ محمدحسین اصفهانى در دسته‌بندى مطالب، آن را تنظیم کرده است. تاکنون شرح‌هاى بسیارى به ویژه به زبان فارسى بر این کتاب نوشته شده است.<br>
# اصول الفقه: این اثر زیبا که سال‌ها جزو متون درسى حوزه‌هاى علمیه است،<ref>و هم اكنون این كتاب براى طلاب سال پنجم و ششم حوزه تدریس مى‌شود.</ref> به حقیقت نوعى نوسازى در نگارش کتاب‌هاى درسى دوره سطح شمرده مى‌شود و مؤلف فرزانه، آن را به منظور تدریس در دانشکده فقه نجف نوشته است. نوآورى علمى، اتقان و عمق مطالب، اصول فقه را اثرى جاودان ساخته و استاد به منظور رفع خلأ موجود بین دو کتاب معالم<ref>كتاب معالم الدین در زمان علامه مظفر جزو كتاب‌هاى دوره مقدماتى حوزه بود كه براى طلاب سال سوم تدریس مى‌شد؛ ولى اكنون از متون درسى حوزه حذف شده و به جاى آن كتاب الموجز قرار گرفته است.</ref> و کفایه <ref>كتاب كفایه الاصول، جزو متون سطح عالى حوزه است كه براى طلاب و فضلاى سال نهم و دهم حوزه تدریس مى شود و نویسنده آن از شاگردان ممتاز شیخ انصارى بوده است.</ref> و با تأسى از ابتکار استاد خویش، شیخ محمدحسین اصفهانى در دسته‌بندى مطالب، آن را تنظیم کرده است. تاکنون شرح‌هاى بسیارى به ویژه به زبان فارسى بر این کتاب نوشته شده است.<br>


# المنطق: این اثر، مجموعه درس‌هاى ارائه شده استاد از سال 1357 قمرى در دانشکده منتدى النشر است و در جایگاه متن مهم درسى، مقامى ویژه را به خود اختصاص داده. این کتاب هم اکنون براى طلاب سال دوم و سوم حوزه تدریس مى‌شود.<br>
# المنطق: این اثر، مجموعه درس‌هاى ارائه شده استاد از سال 1357 قمرى در دانشکده منتدى النشر است و در جایگاه متن مهم درسى، مقامى ویژه را به خود اختصاص داده. این کتاب هم اکنون براى طلاب سال دوم و سوم حوزه تدریس مى‌شود.<br>
خط ۱۱۲: خط ۱۰۱:


=در حاشیه کوشش‌هاى علمى=
=در حاشیه کوشش‌هاى علمى=
آیت‌الله مظفر زندگى‌اش را فقط به فعالیت‌هاى فرهنگى و علمى حوزه محدود نساخت؛ بلکه اندیشه نافذش، مسائل و موضوعات اجتماعى و سیاسى جامعه و امت اسلامى را درنوردید و هر پدیده مهم را به دقت دنبال مى‌کرد. بحران‌ها و مشکلات تحمیل شده بر مسلمانان، او را بیشتر تحت تأثیر قرار مى‌داد و استاد را به کوشش وامى‌داشت. آیت‌الله مظفر، عضو اصلى جامعه روحانیان نجف اشرف(جماعه العلما في النجف الاشرف) بود و اعضاى این جامعه، عالمان بزرگى چون شیخ مرتضى آل یاسین، شیخ محمدرضا آل یاسین و شهید سیدمهدى حکیم (فرزند‌آیت‌الله سید محسن حکیم) بودند. شهید سیدمحمدباقر صدر(م1401ق) که در ساماندهى جماعه العلما نقش بسزایى داشت، به سبب سن کم، از عضویت آن محروم بود؛ ولى بیشتر جلسات و بیانیه‌هاى آن‌ها را او تنظیم مى‌کرد.<ref>گلشن ابرار، ج2، ص833.</ref> تأسیس و پایه‌گذارى جامعه روحانیت نجف از سوى آیت‌الله مظفر، گواه آن است که دغدغه‌هاى علمى و پژوهشى، هرگز او را از مشکلات اجتماعى و سیاسى مردم دور نساخت. وى با همکارى گروهى از اندیشه‌وران مسؤولیت‌شناس، براى مقابله با افکار الحادى شرق و غرب، «جماعه العلماء» را در نجف اشرف پى‌نهاد تا این نهاد برخاسته از حوزه، مبارزه با بى‌دینى و تهاجم فرهنگى دشمنان را دنبال کند و جلو گسترش افکار کمونیسم را بگیرد. بیانیه‌هاى منتشر شده این گروه، شاهد بینش و بلندنظرى مؤسسان آن است (محمدمهدى نجف، ص90).<br>
آیت‌الله مظفر زندگى‌اش را فقط به فعالیت‌هاى فرهنگى و علمى حوزه محدود نساخت؛ بلکه اندیشه نافذش، مسائل و موضوعات اجتماعى و سیاسى جامعه و امت اسلامى را درنوردید و هر پدیده مهم را به دقت دنبال مى‌کرد. بحران‌ها و مشکلات تحمیل شده بر مسلمانان، او را بیشتر تحت تأثیر قرار مى‌داد و استاد را به کوشش وامى‌داشت. آیت‌الله مظفر، عضو اصلى جامعه روحانیان نجف اشرف(جماعه العلما في النجف الاشرف) بود و اعضاى این جامعه، عالمان بزرگى چون شیخ مرتضى آل یاسین، شیخ محمدرضا آل یاسین و شهید سیدمهدى حکیم (فرزند‌آیت‌الله سید محسن حکیم) بودند. شهید سیدمحمدباقر صدر(م1401ق) که در ساماندهى جماعه العلما نقش بسزایى داشت، به سبب سن کم،<ref>شهيد صدر در آن زمان تقريباً 30 ساله بود.</ref> از عضویت آن محروم بود؛ ولى بیشتر جلسات و بیانیه‌هاى آن‌ها را او تنظیم مى‌کرد.<ref>گلشن ابرار، ج2، ص833.</ref> تأسیس و پایه‌گذارى جامعه روحانیت نجف از سوى آیت‌الله مظفر، گواه آن است که دغدغه‌هاى علمى و پژوهشى، هرگز او را از مشکلات اجتماعى و سیاسى مردم دور نساخت. وى با همکارى گروهى از اندیشه‌وران مسؤولیت‌شناس، براى مقابله با افکار الحادى شرق و غرب، «جماعه العلماء» را در نجف اشرف پى‌نهاد تا این نهاد برخاسته از حوزه، مبارزه با بى‌دینى و تهاجم فرهنگى دشمنان را دنبال کند و جلو گسترش افکار کمونیسم را بگیرد. بیانیه‌هاى منتشر شده این گروه، شاهد بینش و بلندنظرى مؤسسان آن است.<ref>محمدمهدى نجف، ص90.</ref><br>
افکار بلند علامه مظفر فقط به ساماندهى فرهنگ مردم عراق محدود نبود؛ بلکه فشارهاى روزافزون فرانسویان بر مردم الجزایر و زورگویى‌هاى صهیونیست‌ها به مردم فلسطین، حوادث ناگوارى است که از دید نافذ او پنهان نمى‌ماند و رنج مى‌برد و گاهى در برخى از نشریات، مقالات مفیدى مى‌نگاشت.<ref>گلشن ابرار، ج2، ص686.</ref> وى همچنین در جنگ بین مصر و اسرائیل در سال 1956میلادى، تلگرافى خطاب به شیخ الازهر فرستاد و همدردى خود را با ملت مصر اعلام داشت. <ref>محمدمهدى نجف، ص87.</ref> وى صهیونیسم را خطر بزرگى‌براى جامعه اسلامى(اعم از شیعه و سنى) مى‌دانست و اصولا انحراف سردمداران کشورهاى اسلامى را عامل بدبختى مسلمانان و ریشه رشد صهیونیست ها بر مى‌شمرد.<br>
افکار بلند علامه مظفر فقط به ساماندهى فرهنگ مردم عراق محدود نبود؛ بلکه فشارهاى روزافزون فرانسویان بر مردم الجزایر و زورگویى‌هاى صهیونیست‌ها به مردم فلسطین، حوادث ناگوارى است که از دید نافذ او پنهان نمى‌ماند و رنج مى‌برد و گاهى در برخى از نشریات، مقالات مفیدى مى‌نگاشت.<ref>گلشن ابرار، ج2، ص686.</ref> وى همچنین در جنگ بین مصر و اسرائیل در سال 1956میلادى، تلگرافى خطاب به شیخ الازهر فرستاد و همدردى خود را با ملت مصر اعلام داشت. <ref>محمدمهدى نجف، ص87.</ref> وى صهیونیسم را خطر بزرگى‌براى جامعه اسلامى(اعم از شیعه و سنى) مى‌دانست و اصولا انحراف سردمداران کشورهاى اسلامى را عامل بدبختى مسلمانان و ریشه رشد صهیونیست ها بر مى‌شمرد.<br>
علامه مظفر همچنین در پى مخالفت امام خمینى(رحمه الله) و دیگر مراجع بزرگ ایران با فعالیت هاى ضد اسلامى شاه ایران، با ایشان هم صدا شده، از حرکت انقلابى روحانیان حوزه علمیه قم حمایت و پشتیبانى کرد و به همراه عالمان دیگر نجف، ضمن صدور اطلاعیه، مخالفت خود را با تصویب لایحه انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى اظهار داشته، انزجار خود را از اقدام ظالمانه رژیم پهلوى در فاجعه خونبار مدرسه فیضیه اعلام کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامى، ج3، ص41، 66 و65 و77.</ref><br>
علامه مظفر همچنین در پى مخالفت امام خمینى(رحمه الله) و دیگر مراجع بزرگ ایران با فعالیت هاى ضد اسلامى شاه ایران، با ایشان هم صدا شده، از حرکت انقلابى روحانیان حوزه علمیه قم حمایت و پشتیبانى کرد و به همراه عالمان دیگر نجف، ضمن صدور اطلاعیه، مخالفت خود را با تصویب لایحه انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى اظهار داشته، انزجار خود را از اقدام ظالمانه رژیم پهلوى در فاجعه خونبار مدرسه فیضیه اعلام کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامى، ج3، ص41، 66 و65 و77.</ref><br>
۱٬۷۳۸

ویرایش