پرش به محتوا

اسماعیل نشار: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۲۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
=همکاری با اخوان المسلمین=
=همکاری با اخوان المسلمین=
ایشان می‌گوید: من در سال 1948 میلادی به عضویت [[اخوان المسلمین|اخوان]] درآمدم و در آن زمان شاگرد سوم راهنمایی دبیرستان اشمون بودم و شیخ «منع القطان» در آن زمان مسئولیت مدارس را بر عهده داشت. او سعی داشت با نزدیک شدن، مرا دعوت به اخوان کند و هر از چند گاهی «مجله مباحث» را برایم می‌فرستاد، مجله‌ای که اخوان از صاحبش اجاره می‌کرد. در آن مطالبی توسط نویسندگان بزرگ اخوان نوشته شده بود که تحت تأثیر همه آنها بوده‌اند و من دعوت اخوان را از طریق آنها دوست داشتم و سپس از طریق خانواده‌ها سازماندهی کردم.  
ایشان می‌گوید: من در سال 1948 میلادی به عضویت [[اخوان المسلمین|اخوان]] درآمدم و در آن زمان شاگرد سوم راهنمایی دبیرستان اشمون بودم و شیخ «منع القطان» در آن زمان مسئولیت مدارس را بر عهده داشت. او سعی داشت با نزدیک شدن، مرا دعوت به اخوان کند و هر از چند گاهی «مجله مباحث» را برایم می‌فرستاد، مجله‌ای که اخوان از صاحبش اجاره می‌کرد. در آن مطالبی توسط نویسندگان بزرگ اخوان نوشته شده بود که تحت تأثیر همه آنها بوده‌اند و من دعوت اخوان را از طریق آنها دوست داشتم و سپس از طریق خانواده‌ها سازماندهی کردم.  
در مراحل تحصیل در درجات اخوان فارغ التحصیل شدم و زندگی ام به کلی دگرگون شد، خداوند هدفم شد و رسول الگو و پیشوای من شد و مرجعم قرآن و سنت و طریقت شد. همه اینها جهاد فی سبیل الله و مرگ برای آن شد و من از دعوت اخوان برای همبستگی آموختم و این همان چیزی است که در زندانها تجربه کردم و از دعوت اخوان برای دوست داشتن همه مردم حتی شدیدترین آنها آموختم.
در مراحل تحصیل در درجات اخوان فارغ‌التحصیل شدم و زندگی‌ام به کلی دگرگون شد، [[خداوند]] هدفم شد و [[رسول الله(ص)|رسول]] الگو و پیشوای من شد و مرجعم [[قرآن]] و [[سنت]] و طریقت شد. همه اینها [[جهاد]] است.<br>


صبر بر مصیبت و مصیبت را آموختم و یاد گرفتم تا آنجا که می توانم در نیکی ها همکاری کنم و در راه خدا فداکاری و فداکاری کنم، هر چه برایم باشد. رمضان قبل برای من; به محض اینکه به اخوان پیوستم متوجه شدم که علتی دارم که «اسلام» است.
و او برای من الگو شد و او رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است و من یقین داشتم که باید در این راه تلاش کنم.رمضان امسال فقط ترک خوردن و آشامیدن نبود. قبل از این که در گردان الله تعالی سرباز شدم. آنجا که آیات روزانه قرآن و ذکر و حفظ نماز ایستاده و تهجد است.»<br>
=دستگیری=  
=دستگیری=  
وی در حالی دستگیر شد که با چند تن از برادرانش، خود و جمعی از همراهانش ملاقات می کرد، چنانکه می گفت: «به دیدار یکی از برادران می رفتم که اسمش «اسماعیل الشافعی» در قاهره بود، من و گروهی. از برادران و ما توسط نیرویی از تحقیقات روض الفرج به رهبری افسر "محمد عبدالعال" غافلگیر شدیم، آنها به آپارتمان هجوم بردند و دستور گرفتند اسماعیل شافعی و همه افراد را دستگیر کنند. سپس مرا به زندان نظامی منتقل کردند.
وی در حالی دستگیر شد که با چند تن از برادرانش، خود و جمعی از همراهانش ملاقات می کرد، چنانکه می گفت: «به دیدار یکی از برادران می رفتم که اسمش «اسماعیل الشافعی» در قاهره بود، من و گروهی. از برادران و ما توسط نیرویی از تحقیقات روض الفرج به رهبری افسر "محمد عبدالعال" غافلگیر شدیم، آنها به آپارتمان هجوم بردند و دستور گرفتند اسماعیل شافعی و همه افراد را دستگیر کنند. سپس مرا به زندان نظامی منتقل کردند.