پرش به محتوا

خوارج: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''خوارج''' گروهی از افراد خودسر عضو  سپاه [[امام علی (ع)]] در [[جنگ صفین]] بودند که در پی طرح مسئله [[حکمیت]] و پذیرش آن از سوی امام  با آن مخالفت و راه خود را از حضرت جدا کرده آماده مقابله با ایشان شدند. در نگاه [[خوارج]]، حکمیت خطا بوده و همه کسانی که به آن راضی شدند خصوصا امام علی(ع) می بایستی از این خطا توبه می‌کردند.  
'''خوارج''' گروهی از افراد خودسر عضو  سپاه [[امام علی (ع)]] در [[جنگ صفین]] بودند که در پی طرح مسئله [[حکمیت]] و پذیرش آن از سوی امام  با آن مخالفت کرده و راه خود را از حضرت جدا کردند و آماده مقابله با ایشان شدند. در نگاه [[خوارج]]، حکمیت خطا بوده و همه کسانی که به آن راضی شدند خصوصا امام علی(ع)؛ می بایستی از این خطا توبه می‌کردند.  


==مفهوم شناسی خوارج==
==مفهوم شناسی خوارج==
خوارج در لغت جمع خارجی است و در اصطلاح عام به معنای سرکشی و شورش علیه امام برحق مسلمانان می‌باشد. <ref> شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق احمد فهیمی، بیروت، نشر دارالکتب العلمیه، ج۱، ص۱۳۱</ref> اما خوارج در معنای خاص مربوط به دومین اختلاف بین مسلمانان است که در سال‌های ۳۶ و ۳۷ هجری و پس از [[جنگ صفین]] و پذیرش حکمیت رخ داد و به پیدایش فرقه‌ای مستقل به این نام منجر شد. آن‌ها علیه امام علی (ع) و پذیرش حکمیت شورش کردند و با امام جنگیدند. <ref> منقری نصر بن مزاحم ، وقعة صفین، بعد، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، القاهرة، المؤسسة العربیة الحدیثة، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۲، چاپ افست قم، انتشارات مکتبة المرعشی النجفی، ص۲۱۱ به بعد </ref>  <ref> شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق احمد فهیمی، بیروت، نشر دارالکتب العلمیه ، ج۱، ص۱۰۶ </ref> <ref> ابن خلدون عبدالرحمن بن محمد،  تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحادة،  بیروت،  دارالفکر، چاپ دوم، سال ۱۴۰۸/۱۹۸۸، ج۳، ص۱۷۸</ref>  
خوارج در لغت جمع خارجی است و در اصطلاح عام به معنای سرکشی و شورش علیه امام برحق مسلمانان می‌باشد.<ref> شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق احمد فهیمی، بیروت، نشر دارالکتب العلمیه، ج۱، ص۱۳۱</ref> اما خوارج در معنای خاص، مربوط به گروهی است که در جنگ صفین در سال های 36 و 37 قمری و به دلیل پذیرش حکمیت شورش کرده علیه امام حق برخاستند و عنوان دومین اختلاف بین مسلمانان را از آن خود کردند.   <ref> منقری نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، القاهرة، المؤسسة العربیة الحدیثة، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۲، چاپ افست قم، انتشارات مکتبة المرعشی النجفی، ص۲۱۱ به بعد </ref>  <ref> شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق احمد فهیمی، بیروت، نشر دارالکتب العلمیه ، ج۱، ص۱۰۶ </ref> <ref> ابن خلدون عبدالرحمن بن محمد،  تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحادة،  بیروت،  نشر دارالفکر، چاپ دوم، سال ۱۴۰۸/۱۹۸۸، ج۳، ص۱۷۸</ref>  


==علت پیدایش خوارج==  
==علت پیدایش خوارج==  
شواهد تاریخی گواه این نکته است که فرقه مذکور پس از آن به وجود آمد که حضرت علی ‌(ع) با نقض حکمیت از سوی معاویه مخالفت کرد.
شواهد تاریخی گواه بر این نکته است که فرقه مذکور پس از آن به وجود آمد که حضرت علی ‌(ع) با نقض حکمیت از سوی معاویه مخالفت کرد.
خوارج اگر چه خودشان در ابتدا مسئله حکمیت را مطرح کرده بودند، اما بعد از پذیرش حکمیت از سوی امام علی ‌(ع) و خاتمه یافتن جنگ، از رای خود پشیمان و با سر دادن شعار «لا حکم الا لله»، خواهان ادامه جنگ شدند و پذیرش حکمیت را کفر دانستند و حتی امام را دعوت به توبه کردند و در اعتراض به امیرمؤمنان علی (ع) گفتند: «تو در دین خدا داوری را به مردان سپردی، در حالی که خداوند می‌گوید تنها حکم از آن خدا است.»ولی امام با استناد به آیه «أَوْفُوا بِالْعُقُود» <ref> سوره مائده ، آیه 1</ref> نپذیرفت که عهد و پیمان خود را بشکند. پس از آنکه امام به کوفه و معاویه به شام بازگشت، مخالفان حکمیت از امام علی جدا شدند و به حروراء در نزدیکی کوفه رفتند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص ۵۱۳-۵۱۴</ref> <ref>طبری ،  تاریخ طبری ، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸</ref> که در تاریخ به خوارج یا حروریّه شهرت یافتند.
خوارج اگر چه خودشان در ابتدا مسئله حکمیت را مطرح کرده بودند، اما بعد از پذیرش حکمیت از سوی امام علی ‌(ع) و خاتمه یافتن جنگ، از رای خود پشیمان شده و با سر دادن شعار «لا حکم الا لله»، خواهان ادامه جنگ شدند و پذیرش حکمیت را کفر دانستند و امام را دعوت به توبه کردند و در اعتراض به امیرمؤمنان علی (ع) گفتند: «تو در دین خدا داوری را به مردان سپردی، در حالی که خداوند می‌گوید تنها حکم از آن خدا است.»ولی امام با استناد به آیه «أَوْفُوا بِالْعُقُود» <ref> سوره مائده ، آیه 1</ref> بر عهد و پیمان خود وفا کرد  و حاضر نشد که آن را نقض کند. پس از آنکه امام به کوفه و معاویه به شام بازگشت، مخالفان حکمیت از امام علی جدا شدند و به [[حروراء]] در نزدیکی [[کوفه]] رفتند <ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص ۵۱۳-۵۱۴</ref> <ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸</ref> و به خوارج یا حروریّه شهرت یافتند.
در جریان حکمیت، [[عمروبن عاص]] که داور شام بود، با ترفندی دغل کارانه توانست، [[ابوموسی اشعری]] را که داور [[عراق]] بود، فریب دهد وعده‌ای از لشکر امام علی ع که متوجه این نیرنگ  شدند به حضرت اعتراض کردند که نمی بایستی زیر بار حکمیت می‌رفتی!. این تعداد در ابتدا جمعیت چندانی را تشکیل نمی‌دادند، اما به مرور بر شمار آن ها افزوده شد و سر انجام در منطقه ای به نام حروراء تجمع کرده اعلان جنگ کردند. امام در این جنگ شکست سختی بر آنان وارد کرد. خوارج هر چند به ظاهر در این نبرد نابود شدند، اما انحراف اعتقادی آنان در خط و سیر جغرافیای اسلام ماندگار و به مکتبی خاص تبدیل شد و هم اکنون نیز در بستر تفکر [[داعش]] و سایر گروهک های تکفیری ادامه دارد.     
در جریان حکمیت، [[عمروبن عاص]] که داور شام بود، با ترفندی دغل کارانه توانست، [[ابوموسی اشعری]] را که داور [[عراق]] بود، فریب دهد. عده‌ای از لشکر امام علی (ع) که متوجه این نیرنگ  شدند، به حضرت اعتراض کردند که نمی بایستی زیر بار حکمیت می‌رفتی!. این تعداد در ابتدا جمعیت چندانی را تشکیل نمی‌دادند، اما به مرور بر شمار آن ها افزوده شد و سر انجام در منطقه‌ای به نام حروراء تجمع کرده اعلان جنگ کردند. امام در این جنگ شکست سختی بر آنان وارد کرد. خوارج هر چند به ظاهر در این نبرد نابود شدند، اما انحراف اعتقادی آنان در خط و سیر جغرافیای اسلام ماندگار و به مکتبی خاص تبدیل شد و هم اکنون نیز در بستر تفکر [[داعش]] و سایر گروهک های تکفیری ادامه دارد.     


==تاثیر حضور خوارج در جامعه اسلامی==
==تاثیر حضور خوارج در جامعه اسلامی==
خوارج یکی از گروه های  تاثیر‌گذار  پر حاشیه در فضای تاریخ اسلام بود. مهم‌ترین تاثیر این فرقه، ایجاد انشعاب و دو دستگی در سپاه امام علی ‌علیه‌السلام بود. <ref> بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۳</ref>  
خوارج یکی از گروه های  تاثیر‌گذار  پر حاشیه در فضای تاریخ اسلام بود. مهم‌ترین تاثیر این فرقه، ایجاد انشعاب و دو‌دستگی در سپاه امام علی ‌علیه‌السلام بود. <ref> بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۳</ref>  
<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۶۲.</ref>  
<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۶۲.</ref>  
این حادثه موجب شد تا اولین گروه معارض دینی در اسلام شکل بگیرد.  
این حادثه موجب شد تا اولین گروه معارض دینی در اسلام شکل بگیرد.  
<ref>نجار، الخوارج عقیدة و فکرا و فلسفة، ۱۹۸۸م، ص۱۴۴</ref>  
<ref>عامر النجار، الخوارج عقیدة و فکرا و فلسفة، ۱۹۸۸م، ص۱۴۴</ref>  
  <ref>معیطه احمد ، الاسلام الخوارجی، ۲۰۰۶م، ص۱۴، ۱۷</ref>
  <ref>معیطه احمد،  الاسلام الخوارجی، ۲۰۰۶م، ص۱۴، ۱۷</ref>
</ref>ناصر عبدالکریم، العقل الخوارج اول الفرق فى تاریخ الاسلام، ۱۴۱۹ق، ص۲۴-۲۵</ref>
</ref>ناصر عبدالکریم، العقل الخوارج اول الفرق فى تاریخ الاسلام، ۱۴۱۹ق، ص۲۴-۲۵</ref>
این فرقه در آغاز پیدایش، صرفا حرکتی سیاسی داشت، اما در زمان خلافت عبدالملک مروان رویکرد خود را تغییر داده در تعالیم خود مباحث کلامی را  وارد کردند.<ref>ابوالنصر، الخوارج فی الاسلام، ۱۹۴۹م، ص۴۱، ۱۰۱-۱۰۲.</ref> مورخینی چون طبری و [[ابن اعثم کوفی]] معتقدند مقابله خوارج با امام علی ‌علیه‌السلام که منجر به شهادت حضرت شد، راه را برای تصاحب حکومت از سوی معاویه باز کرد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۷۸</ref> <ref>ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۵۷-۵۸</ref>
این فرقه در آغاز پیدایش صرفا حرکتی سیاسی داشت، اما در زمان خلافت عبدالملک مروان، رویکرد خود را تغییر داده در تعالیم خود مباحث کلامی را  وارد کردند.<ref>ابوالنصر، الخوارج فی الاسلام، ۱۹۴۹م، ص۴۱، ۱۰۱-۱۰۲.</ref> مورخینی چون طبری و ابن اعثم کوفی معتقدند مقابله خوارج با امام علی ‌علیه‌السلام که منجر به شهادت حضرت شد، راه را برای تصاحب حکومت از سوی معاویه باز کرد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۷۸</ref> <ref>ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۵۷-۵۸</ref>
البته خوارج در زمان [[امام حسن|امام حسن ‌علیه‌السلام]] جهت مقابله با معاویه، به سپاه امام پیوستند. <ref>شیخ مفید، الارشاد فى معرفة حجج اللّه على العباد ، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۰</ref> <ref>اربلی بهاء الدین،  کشف الغمّة فی معرفة الائمة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۶۲</ref> همچنین پس از صلح حضرت، مبارزه با معاویه و [[بنی امیه|امویان]] را ادامه دادند.<ref>بلاذری احمد بن یحیی، جمل من أنساب الأشراف ، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۶۹</ref> <ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۱۶۵-166</ref> <ref>عاملی جعفر مرتضی ، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۵۱</ref> <ref>سهیر قلماوی، ادب الخوارج فی العصر الاموی ، ۱۹۴۵م، ص۱۵۰-۱۵۱</ref>.خوارج، امویان و پیروان شان را کافر مى‌دانستند و معتقد بودند که برای ریشه کن شدن ظلم می بایستی با هر کسی که کافر است، مبارزه کرد.<ref>سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۵۸-۱۷۴.</ref>
البته خوارج در زمان [[امام حسن|امام حسن ‌علیه‌السلام]] جهت مقابله با معاویه، به سپاه امام پیوستند. <ref>شیخ مفید، الارشاد فى معرفة حجج اللّه على العباد،  سال ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۰</ref> <ref>اربلی بهاء الدین،  کشف الغمّة فی معرفة الائمة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۶۲</ref> همچنین پس از صلح حضرت، مبارزه با معاویه و [[بنی امیه|امویان]] را ادامه دادند.<ref>بلاذری احمد بن یحیی، جمل من أنساب الأشراف،  ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۶۹</ref> <ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۱۶۵-166</ref> <ref>عاملی جعفر مرتضی ، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۵۱</ref> <ref>سهیر قلماوی، ادب الخوارج فی العصر الاموی ، ۱۹۴۵م، ص۱۵۰-۱۵۱</ref>.خوارج، امویان و پیروان شان را کافر مى‌دانستند و معتقد بودند که برای ریشه کن شدن ظلم می بایستی با هر کسی که کافر است، مبارزه کرد.<ref>سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۵۸-۱۷۴.</ref>
فرقه مذکور در قیام های معروفی که در ضدیت با امویان شکل گرفت، شرکت کردند و به افرادی چون [[عبدالله بن زبیر]] و [[زیدبن علی]] و [[ابومسلم خراسانی]] یاری رساندند. <ref>بخاری محمد بن اسماعیل، التاریخ الصغیر، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۹۲-۱۹۳</ref> <ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۶۰، ۳۷۳</ref> <ref>اخبار الدولة العباسیة ، ۱۹۷۱م، ص۲۹۷-۳۰۰</ref>  <ref>حمیرى سید اسماعیل، الحور العین، ۱۹۷۲م، ص۱۸۵-۱۸۷.</ref>
فرقه مذکور در قیام های معروفی که در ضدیت با امویان شکل گرفت، شرکت کردند و به افرادی چون [[عبدالله بن زبیر]] و [[زیدبن علی]] و [[ابومسلم خراسانی]] یاری رساندند. <ref>بخاری محمد بن اسماعیل، التاریخ الصغیر، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۹۲-۱۹۳</ref> <ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۶۰، ۳۷۳</ref> <ref>اخبار الدولة العباسیة ، ۱۹۷۱م، ص۲۹۷-۳۰۰</ref>  <ref>حمیرى سید اسماعیل، الحور العین، ۱۹۷۲م، ص۱۸۵-۱۸۷.</ref>
با این حال، در برخی از موارد با والیان اموی همراه شدند و از طرف آن ها به مناصبی رسیدند.<ref>ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴۷، ص۲۷۴</ref> <ref>شیخ مفید،  کتاب الاختصاص ، ۱۴۰۲ق، ص۱۲۲</ref> <ref>عاملی جعفر مرتضی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷۱-۷۶، ۹۴-۹۶.</ref>
با این حال، در برخی از موارد با والیان اموی همراه شدند و از طرف آن ها به مناصبی رسیدند.<ref>ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴۷، ص۲۷۴</ref> <ref>شیخ مفید،  کتاب الاختصاص،  ۱۴۰۲ق، ص۱۲۲</ref> <ref>عاملی جعفر مرتضی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷۱-۷۶، ۹۴-۹۶.</ref>
و در برخی از موارد نیز خود عهده دار خلافت شده در مناطقی از شهرها با عناوینی چون چون خلیفه، امام و امیر المومنین حکومت کردند.<ref>مسعودی علی بن حسین،   مروج الذهب، بیروت، ج۴، ص۲۶-۲۷</ref> <ref>ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ص۳۸۶</ref> <ref>یاقوت حموی، معجم الادباء، ۱۹۹۳م، ج۱، ص۲۸، ج۶، ص۲۴۹۷</ref> <ref>ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۳۰.</ref>
و در برخی از موارد نیز خود عهده دار خلافت شده در مناطقی از شهرها با عناوینی چون چون خلیفه، امام و امیر المومنین حکومت کردند.<ref>مسعودی علی بن حسین، مروج الذهب، بیروت، ج۴، ص۲۶-۲۷</ref> <ref>ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ص۳۸۶</ref> <ref>یاقوت حموی، معجم الادباء، ۱۹۹۳م، ج۱، ص۲۸، ج۶، ص۲۴۹۷</ref> <ref>ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۳۰.</ref> بنی امیه در مناطقی چون عراق و ایران سعی در سرکوبی شدید خوارج داشتند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۰</ref> <ref>دینوری ابن قتیبه، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۷۰-۲۷۷.</ref> البته این رویارویی ها به تدریج موجب ضعف دولت اموی شده در نهایت به سقوط دولت آنان انجامید.</ref>
بنی امیه در مناطقی چون عراق و ایران سعی در سرکوبی شدید خوارج داشتند. <ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۰</ref>
<ref>دینوری ابن قتیبه ،  الأخبار الطوال ، ۱۹۶۰م، ص۲۷۰-۲۷۷.</ref> البته این رویارویی ها به تدریج موجب ضعف دولت اموی شده در نهایت به سقوط دولت آنان انجامید.</ref>
<ref>عاملی جعفر مرتضی،  دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام ، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۹-۴۰</ref>
<ref>عاملی جعفر مرتضی،  دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام ، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۹-۴۰</ref>
<ref>اخبار الدولة العباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۵۱</ref>
<ref>اخبار الدولة العباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۵۱</ref>
خط ۲۹: خط ۲۷:


==مبانی اعتقادی خوارج==
==مبانی اعتقادی خوارج==
''' مبانی مهم اعتقادی خوارج  عبارت است از:'''
مبانی مهم اعتقادی خوارج  عبارت‌است از:


'''تکفیر'''
'''تکفیر'''


خوارج در این عقیده اجماع دارند که مرتکب کبیره را کافر و از ساکنان [[جحیم]] می‌دانند. <ref> مقدسی مطهر بن طاهر،  البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا،  ج۵، ص۱۴۲،  </ref> <ref>ابن عبری، غریغوریوس الملطی، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دار الشرق، ط الثالثة، ۱۹۹۲  ص۹۷</ref> در واکنش به این عقیده خاص خوارج که مخالف عقاید شیعه، مرجئه و معتزله  بود و <ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، پور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا. ج۵، ص۱۴۲  </ref> <ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۳۸، تحقیق  اسعد داغر ،  قم ، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.</ref> در ادامه منجر به شکل‌گیری مکاتب مرجئه و معتزله شد، دو نکته به دست می‌آید:
خوارج در این عقیده اجماع دارند که مرتکب کبیره را کافر و از ساکنان [[جحیم]] می‌دانند. <ref> مقدسی مطهر بن طاهر،  البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا،  ج۵، ص۱۴۲،  </ref> <ref>ابن عبری، تاریخ مختصر الدول، بیروت، دار الشرق، ط الثالثة، ۱۹۹۲  ص۹۷</ref> در واکنش به این عقیده خاص خوارج که مخالف عقاید شیعه، مرجئه و معتزله  بود و <ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، پور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا، ج۵، ص۱۴۲  </ref> <ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۳۸، تحقیق  اسعد داغر ،  قم ، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹.</ref> در ادامه منجر به شکل‌گیری مکاتب مرجئه و معتزله شد، دو نکته به دست می‌آید:


'''نکته اول''
'''نکته اول'''


سر‌زمینی که خوارج در آن حکومت نکند، دار الکفر است و کسی که در چنین سرزمینی ساکن شود کافر است و باید با او مبارزه کرد. همچنان که خلیفه یا حاکم دینی اگر مرتکب کبیره ای بشود، مسلمان نیست و اقدام علیه او واجب خواهد بود.<ref> مقدسی مطهر بن طاهر، آفرینش و تاریخ، ترجمه  محمدرضا شفیعی کدکنی،  تهران،  نشر آگاه، چاپ اول، سال ۱۳۷۴،  ج۱، ص۹۴ </ref> <ref>مسعودی علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، نشر دارالهجره، سال 1409 قمری، چاپ دوم، ج۳، ص۱۳۸ </ref>
سر‌زمینی که خوارج در آن حکومت نکند، دار الکفر است و کسی که در چنین سرزمینی ساکن شود، کافر است و باید با او مبارزه کرد. همچنان که خلیفه یا حاکم دینی اگر مرتکب کبیره ای بشود، مسلمان نیست و اقدام علیه او واجب خواهد بود.<ref> مقدسی مطهر بن طاهر، آفرینش و تاریخ، ترجمه  محمدرضا شفیعی کدکنی،  تهران،  نشر آگاه، چاپ اول، سال ۱۳۷۴،  ج۱، ص۹۴ </ref> <ref>مسعودی علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، نشر دارالهجره، سال 1409 قمری، چاپ دوم، ج۳، ص۱۳۸ </ref>


''' نکته دوم'''
''' نکته دوم'''
خط ۴۴: خط ۴۲:


'''خلافت'''
'''خلافت'''
خوارج معتقدند که مردم باید خلیفه مسلمین را انتخاب کنند. این اساس عقیده خوارج درباره خلافت است. بنا بر این، خلیفه از طریق نصّ، استخلاف، انتخاب نمی‌شود و نیز قریشی بودن شخص و....امتیازی برای داوطلب خلافت نخواهد بود. خلیفه مسلمین پس از انتخاب حق ندارد کسی را مامور به داوری در امر حکومت کند. <ref> اشعری علی بن اسماعیل،  مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، تحقیق محیی‌الدین عبدالحمید،  قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۶۹ق ج۱، ۴۵۴ </ref> <ref> اشعری علی بن اسماعیل،  مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، تحقیق محیی‌الدین عبدالحمید،  قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۶۹ق ج۱،  ص 157</ref> <ref> شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل،  تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - نشر دارالکتب العلمیه، ج۱، ص۱۳۴ </ref> <ref> شهرستانی عبدالکریم،  الملل و النحل،  تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت، نشر دارالکتب العلمیه ج۱، ص 119</ref>همچنین معتقدند که خلافت ابوبکر و عمر و نیز خلافت عثمان فقط در سال‌های نخست صحیح بوده است. و چون عثمان در ادامه مرتکب بدعت شد، برکناری و قتل او واجب شد. همچنین اعتقاد دارند که چون خلافت امری انتخابی است، از این جهت امام علی(ع) و نسل حضرت نیز باید با انتخاب مردم به خلافت برسند.  
خوارج معتقدند که مردم باید خلیفه مسلمین را انتخاب کنند. این اساس عقیده خوارج درباره خلافت است. بنابراین، خلیفه از طریق نصّ و استخلاف، انتخاب نمی‌شود و نیز قریشی بودن شخص و....امتیازی برای داوطلب خلافت نخواهد بود. خلیفه مسلمین پس از انتخاب حق ندارد کسی را مامور به داوری در امر حکومت کند. <ref> اشعری علی بن اسماعیل،  مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، تحقیق محیی‌الدین عبدالحمید،  قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۶۹ق ج۱، ۴۵۴ </ref> <ref> اشعری علی بن اسماعیل،  مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، تحقیق محیی‌الدین عبدالحمید،  قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۶۹ق ج۱،  ص 157</ref> <ref> شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل،  تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت - نشر دارالکتب العلمیه، ج۱، ص۱۳۴ </ref> <ref> شهرستانی عبدالکریم،  الملل و النحل،  تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت، نشر دارالکتب العلمیه ج۱، ص 119</ref>همچنین معتقدند که خلافت ابوبکر و عمر و نیز خلافت عثمان فقط در سال‌های نخست صحیح بوده است و چون عثمان در ادامه مرتکب بدعت شد، برکناری و قتل او واجب شد. همچنین اعتقاد دارند که چون خلافت امری انتخابی است، از این جهت امام علی(ع) و نسل حضرت نیز باید با انتخاب مردم به خلافت برسند. <ref>شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت، نشر دارالکتب العلمیه، ج۱، ص۱۳۵ </ref>. علاوه، خروج علیه امام سنت شکن واجب است.
<ref>شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت، نشر دارالکتب العلمیه، ج۱، ص۱۳۵ </ref>. علاوه، خروج علیه امام سنت شکن واجب است.
    
    
''' برابری میان عرب و موالی'''
''' برابری میان عرب و موالی'''
خوارج حقوق و تکالیف عرب و [[موالی]] را مساوی هم می‌دانند و معتقدند گناه کاران برای همیشه مستحق عذاب اند.<ref>شهرستانی، عبد الکریم، الملل و النحل،  تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت،  نشر دارالکتب العلمیه، ج۱، ص۱۳۲ </ref> <ref> بغدادی ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی ،  الفرق بین الفرق،  تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا،  ص۲۵ </ref>. <ref> بغدادی عبدالقاهر،  الفرق بین الفرق،  تحقیق و تصحیح، محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا،  ص 73</ref> <ref> بغدادی عبد القاهر ،  الفرق بین الفرق،  تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا، ص۷۳ ـ ۷۴</ref>
خوارج حقوق و تکالیف عرب و [[موالی]] را مساوی هم می‌دانند و معتقدند گناه کاران برای همیشه مستحق عذاب اند.<ref>شهرستانی، عبد الکریم، الملل و النحل،  تحقیق احمد فهیمی محمد، بیروت،  نشر دارالکتب العلمیه، ج۱، ص۱۳۲ </ref> <ref> بغدادی ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر تمیمی ،  الفرق بین الفرق،  تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا،  ص۲۵ </ref>. <ref> بغدادی عبدالقاهر،  الفرق بین الفرق،  تحقیق و تصحیح، محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا،  ص 73</ref> <ref> بغدادی عبد القاهر ،  الفرق بین الفرق،  تحقیق و تصحیح محمد محی‌الدین عبدالحمید، مصر (قاهره)، مکتبة محمد صبیح و اولاده، بی‌تا، ص۷۳ ـ ۷۴</ref>


confirmed
۵٬۹۱۷

ویرایش