۱٬۷۴۱
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
=مقدمه= | =مقدمه= | ||
به منظور پاسخگویی به سؤال مذکور، نخست بحرانهای گذشته صهیونیسم و سپس صهیونیسم ـ اسرائیل در چهار بعد تاریخی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بررسی شده است. البته به نظر میرسد که این بحرانها، از گذشته شروع و به امروز کشیده شده و در آینده نیز ادامه مییابد. برای نشان دادن گسترش بحرانهای گذشته صهیونیسم به امروز و فردا، موضوعاتی چون پستصهیونیسم، مسیحیت صهیونیستی و مانند آن بررسی گردیده است. به موضوعات دیگری مانند سکولاریسم یهودی، بیداری اسلامی و... هم مىتوان اشاره کرد که برای پرهیز از طولانی شدن مقاله، بررسی در این مورد را باید به مقاله بعدی ارجاع داد.<br> | به منظور پاسخگویی به سؤال مذکور، نخست بحرانهای گذشته صهیونیسم و سپس صهیونیسم ـ اسرائیل در چهار بعد تاریخی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بررسی شده است. البته به نظر میرسد که این بحرانها، از گذشته شروع و به امروز کشیده شده و در آینده نیز ادامه مییابد. برای نشان دادن گسترش بحرانهای گذشته صهیونیسم به امروز و فردا، موضوعاتی چون پستصهیونیسم، مسیحیت صهیونیستی و مانند آن بررسی گردیده است. به موضوعات دیگری مانند سکولاریسم یهودی، بیداری اسلامی و... هم مىتوان اشاره کرد که برای پرهیز از طولانی شدن مقاله، بررسی در این مورد را باید به مقاله بعدی ارجاع داد.<br> | ||
=بحرانهای گذشته= | =بحرانهای گذشته= | ||
صهیونیسم با بحرانهایی روبهرو است که با او متولد شده و تا امروز جلو آمده است. در پدید آمدن این بحرانها، انگلیس، آلمان و... مؤثر بودهاند.<ref>ماضی، 1381، ص54.</ref> اما بخش مهم آن به ذات و خمیرمایه درونی صهیونیسم برمیگردد. مرور برخی از این بحرانها، مىتواند ادعای مذکور را تبیین نماید:<br> | صهیونیسم با بحرانهایی روبهرو است که با او متولد شده و تا امروز جلو آمده است. در پدید آمدن این بحرانها، انگلیس، آلمان و... مؤثر بودهاند.<ref>ماضی، 1381، ص54.</ref> اما بخش مهم آن به ذات و خمیرمایه درونی صهیونیسم برمیگردد. مرور برخی از این بحرانها، مىتواند ادعای مذکور را تبیین نماید:<br> | ||
خط ۶۰: | خط ۵۸: | ||
جنگ جهانى اوّل با پیروزى متفقین به پایان رسید و در سال 1298/1919 پیمان تأسیس جامعه ملل در کنگره ورساى به امضای کشورهاى متفق رسید. بر اساس مادّه 22 اساسنامه جامعه ملل، مستعمرات متحدین، تحت قیومیت دولتهای متفق قرار گرفت، زیرا به عقیده مؤسسان جامعه ملل، سکنه آن نقاط، به لحاظ اوضاع سخت زمانه، توانایى اداره خود را نداشتند، از این رو مىبایست تا زمانى که بتوانند خود را اداره کنند، تحت قیومیت یک دولت قیم باشند. <ref>زعیتر، 1362، ص124.</ref> اختلاف میان انگلیس و فرانسه درباره توافقنامه سایکسپیکو در مورد چگونگى اداره فلسطین توسط یک رژیم بینالمللى و چگونگى اجراى اعلامیه بالفور، به برپایى اجلاس شوراى عالى متفقین در سال 1299/1920 در سانریمو منجر گردید که بر اساس آن، سوریه و لبنان تحت سرپرستى فرانسه، و عراق و فلسطین، به شرط اجراى وعده بالفور در قیمومیت انگلیس قرار گرفتند. قیمومیت انگلیس بر فلسطین، سیل مهاجرت یهودیان به فلسطین را در پی داشت، و در مقابل حقوق مردم بومى (عربهاى فلسطینى) نادیده گرفته شد. رفتار انگلیس با مفاد اعلامیه بالفور و محتواى حکم قیمومیت جامعه ملل که رعایت حقوق مردم بومى فلسطین بود، مغایرت داشت و از این رو این رفتار به اختلاف و درگیرى شدید بین یهودیان و اعراب منجر گردید و این اوضاع نابسامان فلسطین موجب شد که انگلیس از اداره آن منطقه عاجز مانده، و مسئله فلسطین را در سال 1326/1947 به سازمان ملل واگذار نماید. <ref>ارینیک، 1368، ص 178.</ref> <br> | جنگ جهانى اوّل با پیروزى متفقین به پایان رسید و در سال 1298/1919 پیمان تأسیس جامعه ملل در کنگره ورساى به امضای کشورهاى متفق رسید. بر اساس مادّه 22 اساسنامه جامعه ملل، مستعمرات متحدین، تحت قیومیت دولتهای متفق قرار گرفت، زیرا به عقیده مؤسسان جامعه ملل، سکنه آن نقاط، به لحاظ اوضاع سخت زمانه، توانایى اداره خود را نداشتند، از این رو مىبایست تا زمانى که بتوانند خود را اداره کنند، تحت قیومیت یک دولت قیم باشند. <ref>زعیتر، 1362، ص124.</ref> اختلاف میان انگلیس و فرانسه درباره توافقنامه سایکسپیکو در مورد چگونگى اداره فلسطین توسط یک رژیم بینالمللى و چگونگى اجراى اعلامیه بالفور، به برپایى اجلاس شوراى عالى متفقین در سال 1299/1920 در سانریمو منجر گردید که بر اساس آن، سوریه و لبنان تحت سرپرستى فرانسه، و عراق و فلسطین، به شرط اجراى وعده بالفور در قیمومیت انگلیس قرار گرفتند. قیمومیت انگلیس بر فلسطین، سیل مهاجرت یهودیان به فلسطین را در پی داشت، و در مقابل حقوق مردم بومى (عربهاى فلسطینى) نادیده گرفته شد. رفتار انگلیس با مفاد اعلامیه بالفور و محتواى حکم قیمومیت جامعه ملل که رعایت حقوق مردم بومى فلسطین بود، مغایرت داشت و از این رو این رفتار به اختلاف و درگیرى شدید بین یهودیان و اعراب منجر گردید و این اوضاع نابسامان فلسطین موجب شد که انگلیس از اداره آن منطقه عاجز مانده، و مسئله فلسطین را در سال 1326/1947 به سازمان ملل واگذار نماید. <ref>ارینیک، 1368، ص 178.</ref> <br> | ||
==بحران اقتصادى== | ==بحران اقتصادى== | ||
اسرائیل در ابتداى تشکیل آن، به واسطه پشتیبانى انگلیس (قیم فلسطین)، سرازیر شدن سرمایههاى یهودیان ثروتمند به آن کشور و استفاده از سرمایههای بخش تولید، رشد قابل ملاحظهاى داشت تا حدی که تولید ناخالص ملى آن هر پنج سال دو برابر شد در حالى که تعداد جمعیت یهود هر هشت سال به دو برابر افزایش مىیافت. این تحول و رشد چشمگیر اقتصادى به تدریج به برترى اقتصادى یهودیان بر اعراب فلسطینى انجامید. رشد اقتصادی به رژیم صهیونیستى کمک کرد تا به تأسیس ارتشى مجّهز و آماده، و جذب مهاجران و تأسیس سازمانهاى جدید حکومتى، از جمله: مراکز درمانى، بانک مرکزى، بیمه، رادیو و... دست بزند. <ref>شیرودى، 1382، ص153.</ref><br> | اسرائیل در ابتداى تشکیل آن، به واسطه پشتیبانى انگلیس (قیم فلسطین)، سرازیر شدن سرمایههاى یهودیان ثروتمند به آن کشور و استفاده از سرمایههای بخش تولید، رشد قابل ملاحظهاى داشت تا حدی که تولید ناخالص ملى آن هر پنج سال دو برابر شد در حالى که تعداد جمعیت یهود هر هشت سال به دو برابر افزایش مىیافت. این تحول و رشد چشمگیر اقتصادى به تدریج به برترى اقتصادى یهودیان بر اعراب فلسطینى انجامید. رشد اقتصادی به رژیم صهیونیستى کمک کرد تا به تأسیس ارتشى مجّهز و آماده، و جذب مهاجران و تأسیس سازمانهاى جدید حکومتى، از جمله: مراکز درمانى، بانک مرکزى، بیمه، رادیو و... دست بزند. <ref>شیرودى، 1382، ص153.</ref><br> | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۲: | ||
حزب کار که در انتخابات 1369/1990 از حزب لیکود شکست خورد، با اجراى انتخابات درونحزبى به شیوه آمریکایى، اسحاق رابین را به ریاست و رهبرى حزب برگزید. این حزب در آستانه انتخابات 1371/1992، دگرگونىهاى چشمگیرى را در سیاست خود نسبت به اعراب و فلسطینیان اعلام کرد که از جمله آنها، پذیرش حقوق قانونى فلسطینىها، لغو ممنوعیت گفتوگو با سازمان آزادىبخش فلسطین و چارهاندیشى براى مسئله جولان در ازاى تضمین امنیت اسرائیل بود. اعلام این سیاستها موجب شد اسحاق رابین در انتخابات آن سال، به پیروزى برسد. (پیشین). بعد از پیروزى حزب کار در انتخابات 1371/1992 اسحاق رابین، مذاکرات شکست خورده لیکود را دنبال کرد، و بر اساس آن، خروج ارتش اسرائیل را از غزه و برخى شهرها و روستاها در کرانه غربى رود اردن خواستار شد، و بدین وسیله بر تشکیل حکومت خودگردان فلسطین گردن نهاد.<ref>فصلنامه مطالعات فلسطین، تابستان 1379، ص 64.</ref>، البته باید دانست، بهرغم اینکه حزب کار خود را مشتاق برقرارى صلح با اعراب نشان مىدهد، ولى به هیچ وجه از اهداف و برنامههاى ثابت رژیم صهیونیستى تخلف نمىکند. این حزب با خروج ارتش اسرائیل از کرانه غربى و سپردن آن مناطق به تشکیلات خودگردان و اعمال سیاستهاى اسرائیلى بر تشکیلات خودگردان، طرح خودمختارى فلسطین را به طرح خودسرکوبى فلسطینیان تبدیل نمود.<ref>پیشین؛ مهاجرانی، بهار 1373، ص3؛ فصلنامه مطالعات فلسطین، زمستان 1378، ص88</ref>. و براى نخستینبار در تاریخ جنبشهاى آزادىبخش جهان، یک سازمان رهایىبخش، به یک گروه پلیسى، براى سرکوب مالکان قانونى و شرعى کشورشان (فلسطین) تبدیل شد. رژیم صهیونیستى براى اینکه بتواند یهودیان سراسر جهان را در اسرائیل جمع کند، به آنها وعدههایى چون اسکان در شهرکهاى یهودىنشین و تأمین امنیت، و رفاه و... داده است، از این رو، به احداث شهرکهاى جدید اقدام مىنماید و یهودیان مهاجر سراسر دنیا را در آنها اسکان مىدهد. با توجّه به اینکه یهودیان تازهوارد پس از مدتى، جایگاههاى دولتى و... را در اختیار مىگیرند، این امر موجبات نارضایتى یهودیان قدیمیتر ساکن را فراهم مىآورد. از طرفى، با ورود یهودیان مهاجر به اسرائیل و تصرف اراضى کشاورزى و منابع اقتصادى دیگر، اقتصاد اعراب فلسطینى دچار شکست شده و ساکنان اصلى آن سرزمین را به واکنش واداشته است. نارضایتىها از مهاجرت یهودیان به اسرائیل در قالب تجمع، تظاهرات و حتّى نبرد مسلّحانه از طرف مبارزان فلسطینى و... متجلی شده است. این اعتراضها، در جامعه اسرائیل به شکل یک بحران درآمده است، زیرا هم اعراب فلسطینى و هم یهودیان، دولت اسرائیل را برای برچیدن این شهرکها، تحت فشار گذاشتهاند. رژیم صهیونیستى با اعمال سیاستهاى غیردینى خود بحرانهاى متعدد دیگرى را نیز پدید آورده است. یکى از مشکلات اصلى که این رژیم درگیر آن بوده و روز به روز سیر صعودى پیدا میکند وجود فساد مالى و اخلاقى در میان مقامها و ارکانهاى دولتى به ویژه نیروهاى نظامى آن کشور است. حاصل عدم دخالت دین در سیاست، رشد روزافزون روابط نامشروع سربازان، به خصوص روابط نامشروع مردان نظامى با نظامیان زن است، که در نتیجه، بىبندبارى، مشکل بهداشت و... را براى ارتش این رژیم به ارمغان آورده و در نهایت، میزان توانایى نیروهاى نظامى را کاهش داده است. با توجّه به اینکه بقاى اسرائیل بر پایه نظامىگرى استوار است، اینگونه بحرانهای فرهنگی، موجودیت آن کشور را دچار تزلزل نموده است. <br> | حزب کار که در انتخابات 1369/1990 از حزب لیکود شکست خورد، با اجراى انتخابات درونحزبى به شیوه آمریکایى، اسحاق رابین را به ریاست و رهبرى حزب برگزید. این حزب در آستانه انتخابات 1371/1992، دگرگونىهاى چشمگیرى را در سیاست خود نسبت به اعراب و فلسطینیان اعلام کرد که از جمله آنها، پذیرش حقوق قانونى فلسطینىها، لغو ممنوعیت گفتوگو با سازمان آزادىبخش فلسطین و چارهاندیشى براى مسئله جولان در ازاى تضمین امنیت اسرائیل بود. اعلام این سیاستها موجب شد اسحاق رابین در انتخابات آن سال، به پیروزى برسد. (پیشین). بعد از پیروزى حزب کار در انتخابات 1371/1992 اسحاق رابین، مذاکرات شکست خورده لیکود را دنبال کرد، و بر اساس آن، خروج ارتش اسرائیل را از غزه و برخى شهرها و روستاها در کرانه غربى رود اردن خواستار شد، و بدین وسیله بر تشکیل حکومت خودگردان فلسطین گردن نهاد.<ref>فصلنامه مطالعات فلسطین، تابستان 1379، ص 64.</ref>، البته باید دانست، بهرغم اینکه حزب کار خود را مشتاق برقرارى صلح با اعراب نشان مىدهد، ولى به هیچ وجه از اهداف و برنامههاى ثابت رژیم صهیونیستى تخلف نمىکند. این حزب با خروج ارتش اسرائیل از کرانه غربى و سپردن آن مناطق به تشکیلات خودگردان و اعمال سیاستهاى اسرائیلى بر تشکیلات خودگردان، طرح خودمختارى فلسطین را به طرح خودسرکوبى فلسطینیان تبدیل نمود.<ref>پیشین؛ مهاجرانی، بهار 1373، ص3؛ فصلنامه مطالعات فلسطین، زمستان 1378، ص88</ref>. و براى نخستینبار در تاریخ جنبشهاى آزادىبخش جهان، یک سازمان رهایىبخش، به یک گروه پلیسى، براى سرکوب مالکان قانونى و شرعى کشورشان (فلسطین) تبدیل شد. رژیم صهیونیستى براى اینکه بتواند یهودیان سراسر جهان را در اسرائیل جمع کند، به آنها وعدههایى چون اسکان در شهرکهاى یهودىنشین و تأمین امنیت، و رفاه و... داده است، از این رو، به احداث شهرکهاى جدید اقدام مىنماید و یهودیان مهاجر سراسر دنیا را در آنها اسکان مىدهد. با توجّه به اینکه یهودیان تازهوارد پس از مدتى، جایگاههاى دولتى و... را در اختیار مىگیرند، این امر موجبات نارضایتى یهودیان قدیمیتر ساکن را فراهم مىآورد. از طرفى، با ورود یهودیان مهاجر به اسرائیل و تصرف اراضى کشاورزى و منابع اقتصادى دیگر، اقتصاد اعراب فلسطینى دچار شکست شده و ساکنان اصلى آن سرزمین را به واکنش واداشته است. نارضایتىها از مهاجرت یهودیان به اسرائیل در قالب تجمع، تظاهرات و حتّى نبرد مسلّحانه از طرف مبارزان فلسطینى و... متجلی شده است. این اعتراضها، در جامعه اسرائیل به شکل یک بحران درآمده است، زیرا هم اعراب فلسطینى و هم یهودیان، دولت اسرائیل را برای برچیدن این شهرکها، تحت فشار گذاشتهاند. رژیم صهیونیستى با اعمال سیاستهاى غیردینى خود بحرانهاى متعدد دیگرى را نیز پدید آورده است. یکى از مشکلات اصلى که این رژیم درگیر آن بوده و روز به روز سیر صعودى پیدا میکند وجود فساد مالى و اخلاقى در میان مقامها و ارکانهاى دولتى به ویژه نیروهاى نظامى آن کشور است. حاصل عدم دخالت دین در سیاست، رشد روزافزون روابط نامشروع سربازان، به خصوص روابط نامشروع مردان نظامى با نظامیان زن است، که در نتیجه، بىبندبارى، مشکل بهداشت و... را براى ارتش این رژیم به ارمغان آورده و در نهایت، میزان توانایى نیروهاى نظامى را کاهش داده است. با توجّه به اینکه بقاى اسرائیل بر پایه نظامىگرى استوار است، اینگونه بحرانهای فرهنگی، موجودیت آن کشور را دچار تزلزل نموده است. <br> | ||
= چالشهای پیشرو= | =چالشهای پیشرو= | ||
بحرانهای اسرائیل و رژیم صهیونیستی به حدی گسترش پیدا کرده که مخالفت علیه صهیونیسم حتی در میان یهودیان هم رو به افزایش گذاشته است. به طور قطع چالشهای پیش روی صهیونیسم، در گذشته دور و نزدیک آن ریشه دارد، اما به زبان دیگر و در لباسی متفاوت نمود پیدا کرده است. به علاوه، به نظر میرسد چالشهای پیشرو، سیر صعودی پیدا کرده و با قیامهای مردم در کشورهای عربی منطقه گره خورده و ابعاد وسیعتری بیابد. | بحرانهای اسرائیل و رژیم صهیونیستی به حدی گسترش پیدا کرده که مخالفت علیه صهیونیسم حتی در میان یهودیان هم رو به افزایش گذاشته است. به طور قطع چالشهای پیش روی صهیونیسم، در گذشته دور و نزدیک آن ریشه دارد، اما به زبان دیگر و در لباسی متفاوت نمود پیدا کرده است. به علاوه، به نظر میرسد چالشهای پیشرو، سیر صعودی پیدا کرده و با قیامهای مردم در کشورهای عربی منطقه گره خورده و ابعاد وسیعتری بیابد. | ||
==الف ـ | ==الف ـ پستصهیونیسم== | ||
یکی از | یکی از مهمترین جلوههای این مخالفتها پستصهیونیسم (post zionism) است. پستصهیونیسم یک اعتراض یهودى است که بر پایه آن، برخى از یهودیان، صهیونیست را از بعد مذهبى و غیرمذهبى رد مىنمایند. (صبح صادق،20 مهر 1383، ص 11). پستصهیونیستها، اساس اندیشههاى خود را بر ایجاد و برقرارى صلح گذاشتهاند. این اندیشه ابتدا در میان روشنفکران و نویسندگان شکل گرفت، امّا در حال حاضر در میان دولتمردان یهود نیز جا افتاده است. پستصهیونیستها به دنبال سرزمین موعود نیستند، بلکه معتقدند تجمع یهودیان در هر جاى دیگر نیز امکانپذیر است و آنها باید به جاى برترىطلبى، راه برتری اقتصادى را در پیش گرفته و در مقام گسترش سلطه اقتصادى باشند. (مهرداد، مرداد1382، ص153). یهودیانى که صهیونیسم را از بُعد مذهبى و غیرمذهبى رد مىکنند، به سه دسته تقسیم مىشوند که عبارتاند از: یهودیان ارتدوکس، اصلاح-طلبان، و مخالفان صهیونیسم از بعد مذهبى. (ادیب مرتضی، 1388، ص109ـ119). | ||
1 ـ برخى از یهودیان ارتدوکس مانند گروه نتورى کارتا، جنبش صهیونیسم را جنبش غیرمذهبى مىدانند و معتقدند رهبران سیاسى صهیونیسم با | 1 ـ برخى از یهودیان ارتدوکس مانند گروه نتورى کارتا، جنبش صهیونیسم را جنبش غیرمذهبى مىدانند و معتقدند رهبران سیاسى صهیونیسم با آنکه خود به یهودیت ارتدوکسى اعتقادى ندارند، و حتّى بسیارى از آنان از منکران خدا بوده و به احکام دینی اعتنا نمىکنند، دین را به عنوان یک ابزار کارآمد برای دستیابى به اغراض سیاسى خود بهانه کرده و آن را وسیلهای براى ترغیب گروههاى یهودى جهت مهاجرت به فلسطین قرار دادهاند. صهیونیسم از یهود، امّتى نژادپرست و غیرمذهبى مىسازد که این موضوع با تعالیم مذهب یهود، در تعارض است. ارتدوکسها خواهان تشکیل یک امّت کاملاً مذهبى مىباشند که هویتش با اجراى اوامر و نواهى خداوند مرتبط باشد. این یهودیان جنبش صهیونیسم را جنبش مسیحایى دروغین مىدانند که با اراده خداوند به ستیز پرداخته است. به نظر آنها، صهیونیسم باید یهود را به صبر و انتظار دعوت کند، تا خداوند به آنها اجازه بازگشت دهد. در واقع خداوند، آنها را برای به دست گرفتن زمام امور و بازگشت به فلسطین دعوت نمىکند. برخى یهودیان ارتدوکس افراطى، که اکنون نام هاحردییم به خود دادهاند، بر اساس اصول و عقایدى که بدان پاىبند هستند، مشکلات زیادى را در جامعه اسرائیل به وجود آوردهاند. برخى از اصول و عقاید این گروهها عبارت است از: | ||
ـ دین یهود، مانند مسیحیت، دینى است | ـ دین یهود، مانند مسیحیت، دینى است عملگرا و راهنماى زندگى، نه آرمان و عقیده؛ | ||
ـ فرایض دینى و شریعت مکتوب یهودیان به خدا بازمىگردد؛ | ـ فرایض دینى و شریعت مکتوب یهودیان به خدا بازمىگردد؛ | ||
ـ دین یهود غیرقابل تغییر و تأویل بوده و قوانین دینى آن، آباد کننده دنیا و آخرت است و پیروى از آن، امکان | ـ دین یهود غیرقابل تغییر و تأویل بوده و قوانین دینى آن، آباد کننده دنیا و آخرت است و پیروى از آن، امکان همزیستى یهودیان را با غیریهودیان مهیا مىسازد؛ | ||
ـ آیینهاى دینى را فقط کارشناسان دینى و | ـ آیینهاى دینى را فقط کارشناسان دینى و فارغالتحصیلان علوم دینى انجام مىدهند؛ | ||
ـ نجات نهایى، فقط با ظهور حضرت مسیح ممکن است. (ابوحسنه، 1381، ص 29). | ـ نجات نهایى، فقط با ظهور حضرت مسیح ممکن است. (ابوحسنه، 1381، ص 29). | ||
2ـ | 2ـ اصلاحطلبان بر این باورند که صهیونیسم، یهود را از جنبههاى مذهبى تهى کرده و تنها در صدد بازگشت به گذشته پرشکوه یهود است. بسیارى از اطلاحطلبان عقیده دارند صهیونیسم با عملکرد خود، باعث شده است که در وجدان یهودیان، اقامه شعائر صهیونیسم، جاى خداوند و وفادارى به آن و حمایت از او را بگیرد. الکساندر شندلر، یکى از خاخامهاى اصلاحطلب مىگوید: «یهود در حال حاضر تصور مىکند اسرائیل معبد آنها و رئیس دولت آن، بزرگ خاخامهاى آنها است». به علاوه، یکى از خاخامهاى دیگر، صهیونیسم را مانند گوساله طلایى توصیف کرده و مىگوید: «در حال حاضر بتپرستى، جاى واقعیت و حقیقیت را گرفته است». | ||
3 ـ مخالفان صهیونیسم در بُعد مذهبى، یا لیبرال هستند یا کمونیسم. آن دو در این دیدگاه | 3 ـ مخالفان صهیونیسم در بُعد مذهبى، یا لیبرال هستند یا کمونیسم. آن دو در این دیدگاه اشتراکنظر دارند که مىتوان مشکل یهود را در جوامع غرب، یا از طریق افزایش لیبرالیسم در جامعه یا از طریق قوانین اشتراکى و سوسیالیستى حل کرد. این گروه که صهیونیسم را ردّ مىکنند در جوامع غرب در اقلیت قرار دارند امّا روز به روز، رو به افزایش هستند. (موسسه الدرسات الفسطینیه، 1384، ص329ـ332). | ||
4 ـ پساصهیونیسم به شکل دیگرى هم ظهور کرده است و آن | 4 ـ پساصهیونیسم به شکل دیگرى هم ظهور کرده است و آن اینکه برخى از یهودیان به این سو رفتهاند که صهیونیسم به آنها مربوط نیست و مسئلهاى است وابسته به شهرکنشینان صهیونیسم، یا به برخى از یهودیان که به دنبال وطن جدیدى براى خود هستند. پس مىتوان گفت که عدم توجّه به صهیونیسم، دیدگاه غالب یهودیان در جهان است و بسیارى از بزرگان با فرهنگ و تحصیلکرده یهود در جهان به این دیدگاه وابستهاند. (1387، ص59). | ||
5 ـ با گسترش صهیونیسم و به دست گرفتن رهبرى گروههاى یهودى جهان، رهایى یا رد نمودن آشکار آن مشکل گردیده است. به همین دلیل برخى از اعضاى گروههاى یهود به خاطر اسرائیل، به جنگ روى آوردهاند، امّا در عمل، برای منافع صهیونیسم خدمتی | 5 ـ با گسترش صهیونیسم و به دست گرفتن رهبرى گروههاى یهودى جهان، رهایى یا رد نمودن آشکار آن مشکل گردیده است. به همین دلیل برخى از اعضاى گروههاى یهود به خاطر اسرائیل، به جنگ روى آوردهاند، امّا در عمل، برای منافع صهیونیسم خدمتی نکردهاند، و چه بسا، صهیونیسم ملّى ـ میهنى در هر نوع آن، تعبیرى از این نوع رهایى است. یکى از طرفداران این ایده، این نوع از صهیونیسم را به گروه ارشاد نظامى تشبیه کرده است که سرود نظامىِ به پیش را مىخواند ولى بر جاى خود قرار دارد و از جایش تکان نمىخورد؛ به بیان دیگر، بسیارى از یهودیان جهان دولت صهیونیستى را به عنوان یک واقعیت موجود مىپذیرند، امّا گاهى اوقات، به نقد ریشهاى دولت صهیونیسم میپردازند. (ملکمحمدى، پائیز1378، ص11). برای مثال، برخى از ارتدوکسها، دولت صهیونیسم را دولتى غیرمذهبى به شمار مىآورند که در آن لامذهبى، منتشر شده و شعائر دینى بپا داشته نمىشود. برخى یهودیان غیرمذهبى، اصلاحطلب و محافظهکار، آن را دولتى خشکمذهب مىدانند که تعدد و تنوع را در درون خود رد مىکند. برخى از لیبرالیستها نیز آن را دولتى میدانند که در بخش عمومى و دولتى آن، برخى از سمبلها و اصول خشک کمونیسم تسلط دارد و چنین دولتی، سیاست دولتهاى نژادى و نژادپرست را دنبال مىکند. برخى از چپىها نیز آن را دولتى فردگرا همچون آمریکا مىدانند که حول محور اقتصاد سرمایهدارى در گردش است. همچنین بسیارى از یهودیان اعتقاد دارند مفهوم صهیونیسم در مرکزیت اسرائیل نقش نداشته و ندارد. | ||
==ب ـ مسیحیت صهیونیستی== | ==ب ـ مسیحیت صهیونیستی== | ||
علاقه و عشق اعضاى گروههاى یهود به اسرائیل، علاقهاى واقعى نیست، بلکه مملو از | علاقه و عشق اعضاى گروههاى یهود به اسرائیل، علاقهاى واقعى نیست، بلکه مملو از اختلافنظرهاست. با وجود این، اکثر یهودیان جهان پرچم صهیونیسم را برمىدارند و از آن دولت حمایت مىکنند تا پرستیژ این کشور را بالا برده و دیدگاهها و شناختهاى سنتى را که بر فرهنگ عامّه حاکم است از بین ببرند، مثل دیدگاهى که معتقد است یهود حیواناتى خونخوار و ترسو بوده و رحم و شفقت در وجود آنها نیست. به این ترتیب، یهودیان سعى مىکنند به جاى این دیدگاه، یهودى را تلاشگری معرفى کنند که صحرا را مىکاود. این ایدهها، ابعاد فرهنگ صهیونیستى اسرائیل را زیر سؤال برده و به فرهنگهاى فلسطینى و عربى توجّه مىنماید و این، نتیجه تأثیر تحولات فرهنگ غرب بر صحنه فرهنگى اسرائیل است که خود را ادامه فرهنگ غرب در منطقه خاورمیانه مىداند. | ||
حمله اسرائیل در سال 1361/1982 به لبنان و بمبارانهاى شدید و | حمله اسرائیل در سال 1361/1982 به لبنان و بمبارانهاى شدید و قتلعام مردم آن کشور که در رسانههاى منطقهاى و بینالمللى منعکس گردید، بر صحنه فرهنگى اسرائیل تأثیراتى گذاشته و باعث بروز پدیدههایى فلسطینی برای همه فلسطینیان شده است. وقوع انتقاضه مردم فلسطین در سال 1366/1987 و پیروزی حماس در انتخابات نوار غزه و مخالفت آن با مذکرات صلح محمود عباس، رفتار بیرحمانه ارتش اسرائیل در سرکوبى این مخالفتها، با شگردهاى گوناگونى چون قتلعام، شکنجه، ترور، تخریب منازل و... (بابى، تابستان و پاییز 1377، ص 232) جنبههاى غیرانسانى و نژادپرستانه صهیونیسم را آشکار نمود که خود موجب شکلگیرى پدیدهاى به نام مسیحیت صهیونیستی گردید. (توازن امنیت ملی اسرائیل پس از شصت سال، 1388، ص121). | ||
هر چند پدیده مسیحیت صهیونیستی پدیدهاى است که در داخل اسرائیل روی نمایانده است، امّا این پدیده تأثیرات زیادى بر یهودیان خارج از اسرائیل از جمله یهودیان منطقه خاورمیانه داشته و روابط این یهودیان را با دولت اسرائیل خدشهدار نموده است. نشانههاى این امر را مىتوان در کنفرانس صهیونیستى بال در سوئیس که سال 1376/1997، به مناسبت صدمین سال پیدایش صهیونیسم برگزار شد، مشاهده کرد. در این کنفرانس، ابراهام بورگ، رئیس آژانس بینالمللى یهود و سازمان صهیونیسم جهانى در سخنرانى خود اعتراف کرد که به واسطه عملکرد نادرست دولت اسرائیل در حمله به لبنان و سرکوبى انتفاضه فلسطین، اندیشه صهیونیسم دچار بحران جدّى شده است. یکى از خاخامها نیز در این کنفرانس، در تأیید اعترافات ابراهام بورگ، چنین عنوان کرد که اسطوره صهیونیسم در حال احتضار است و یهودیان نمىتوانند همه عملکرد اسرائیل را تأیید نمایند (پیشین). | هر چند پدیده مسیحیت صهیونیستی پدیدهاى است که در داخل اسرائیل روی نمایانده است، امّا این پدیده تأثیرات زیادى بر یهودیان خارج از اسرائیل از جمله یهودیان منطقه خاورمیانه داشته و روابط این یهودیان را با دولت اسرائیل خدشهدار نموده است. نشانههاى این امر را مىتوان در کنفرانس صهیونیستى بال در سوئیس که سال 1376/1997، به مناسبت صدمین سال پیدایش صهیونیسم برگزار شد، مشاهده کرد. در این کنفرانس، ابراهام بورگ، رئیس آژانس بینالمللى یهود و سازمان صهیونیسم جهانى در سخنرانى خود اعتراف کرد که به واسطه عملکرد نادرست دولت اسرائیل در حمله به لبنان و سرکوبى انتفاضه فلسطین، اندیشه صهیونیسم دچار بحران جدّى شده است. یکى از خاخامها نیز در این کنفرانس، در تأیید اعترافات ابراهام بورگ، چنین عنوان کرد که اسطوره صهیونیسم در حال احتضار است و یهودیان نمىتوانند همه عملکرد اسرائیل را تأیید نمایند (پیشین). | ||
یهودیان خارج اسرائیل خواهان آن هستند که دولت اسرائیل به نظرات یهودیان احترام گذاشته و در رفتارهاى نادرست خود تجدیدنظر نماید، زیرا اگر بخواهد | یهودیان خارج اسرائیل خواهان آن هستند که دولت اسرائیل به نظرات یهودیان احترام گذاشته و در رفتارهاى نادرست خود تجدیدنظر نماید، زیرا اگر بخواهد بهطور خودسرانه عمل کند، دیگر به مکتب صهیونیسم نیاز نیست. به عقیده آنها، باید در مکتب صهیونیسم تجدیدنظر صورت گیرد. این بحران، در درون، نتیجه عکس داشته است؛ به این معنا که مسیحیت صهیونیستی در درون مرزهای ملی فعلاً جنبه انسجامدهندگی دارد اما در خارج از مرزها، بهویژه در میان یهودیان مخالف سیاستهای اسرائیل، وجه جداکنندگی بازی مىکند ولی به تدریج وجه جداکنندگی آن به درون مرزهای اسرائیل وارد خواهد شد. کشیده شدن انتقاد از مسیحیت صهیونیستی به محافل مطبوعاتى و هنرى (قصه، تئاتر و سینما و... ) نشاندهندۀ ورود تدریجی وجه جداکنندگی آن به داخل کشور است. | ||
==ج ـ تزاید شکاف اجتماعی== | ==ج ـ تزاید شکاف اجتماعی== | ||
شکاف | شکاف عمدهای که در سطح جامعه اسرائیل وجود دارد و به طور شکنندهای ادامه خواهد یافت، شکاف بین اشکنازیها و سفاردیها است. در سالهای اخیر، میزان فعالیت سفاردیها افزایش یافته و آنها خواستار مطالبات اجتماعی بیشتری شدهاند. | ||
در میان سفاردیها حس عمیقی از نوعی | در میان سفاردیها حس عمیقی از نوعی آسیبدیدگی اجتماعی وجود دارد. آنها نسبت به یهودیان اشکنازی، همواره خود را در حال ضعف میبینند. اشکنازیها مدعیاند که در تأسیس دولت اسرائیل نقش اصلی را داشتهاند و مهاجران اولیه به اسرائیل محسوب میشوند. | ||
سفاردیها همواره به تعبیضهای سیستماتیک اقتصادی و قومی و در سطوح شخصی و خانوادگی بین خود و یهودیان اشکنازی اشاره | سفاردیها همواره به تعبیضهای سیستماتیک اقتصادی و قومی و در سطوح شخصی و خانوادگی بین خود و یهودیان اشکنازی اشاره میکنند و به آنها اعتراض دارند. نزاع بین اشکنازیها و سفاردیها از همان ابتدای تشکیل دولت اسرائیل، مشهود بوده است. | ||
سفاردیهای معتقدند صهیونیسم آنها را از هویت تاریخی و اصیل خود جدا ساخته است. آنها با اشاره به سابقه چند دهه حضور در اسرائیل، خود را در مقایسه با مهاجران شوروی سابق که در طول دهه 90 به اسرائیل مهاجرت کردند نیز در سطحی | سفاردیهای معتقدند صهیونیسم آنها را از هویت تاریخی و اصیل خود جدا ساخته است. آنها با اشاره به سابقه چند دهه حضور در اسرائیل، خود را در مقایسه با مهاجران شوروی سابق که در طول دهه 90 به اسرائیل مهاجرت کردند نیز در سطحی پایینتر میبینند. | ||
طی سالهای اخیر، حاکمیت اسرائیل تلاش خود را به کاهش و رفع تبعیضها و محدودیتها علیه یهودیان | طی سالهای اخیر، حاکمیت اسرائیل تلاش خود را به کاهش و رفع تبعیضها و محدودیتها علیه یهودیان شرقیتبار و عرب معطوف داشته است. موشه کاتساف، رئیسجمهور سابق، و تنی چند از وزرای شاخص در کابینههای چند سال اخیر اسرائیل همگی دارای ریشههای شرقی می باشند. علاوه بر عرصههای سیاسی، در عرصههای فرهنگی نیز تلاش دولت اسرائیل بر نزدیکی فرهنگی شرقتبارها و غربتبارها بوده است. | ||
دولت اسرائیل با گسترش موسیقیهای سفاردی و آداب و سنتهای یهودیان | دولت اسرائیل با گسترش موسیقیهای سفاردی و آداب و سنتهای یهودیان شرقیتبار، برای جذب بیشتر آنها در جامعه اسرائیل تلاش کرده است. (زیدآبادی، 1381، ص14ـ16). | ||
تبعیضهای مستمر باعث شده که برخی از سفاردیها نگاهی | تبعیضهای مستمر باعث شده که برخی از سفاردیها نگاهی حسرتبار به جهان عرب داشته باشند. آنها مدعیاند که در طول مناقشه اعراب و اسرائیل، با وجود افکار ضدصهیونیستی، یهودیان در کشورهای عربی در صلح و آرامش زندگی میکردند. سفاردیها بیشتر گرایشهای دست راستی دارند و به عنوان وفاداران به دولت یهود، نگاهی مذهبی و ناسیونالیستی نیز دارند. رفتار سیاسی سفاردیها نتیجه سالها نابرابری و تبعیض از سوی دولتهای مختلف اسرائیل بوده است. | ||
سفاردیهای تلاش | سفاردیهای تلاش میکنند مخالفان و فعالیتهایشان در چارچوبهای دموکراتیک باشند. در آینده میتوان سفاردیها را بیشتر در عرصههای سیاسی و اجتماعی دید. | ||
در مجموع | در مجموع میتوان گفت دوئل بین اشکنازیها و سفاردیها تداوم داشته و میتواند چالشی بالقوه برای اسرائیل باشد. | ||
==دـ تضادهای عربی ـ اسرائیلی== | ==دـ تضادهای عربی ـ اسرائیلی== | ||
از مجموع حدود 2 /6 میلیون جمعیت اسرائیل (طبق آمار مرکز آمار اسرائیل در سال 2005)، بیش از یک میلیون نفر آن، یعنی حدود20% جمعیت اسرائیل را اعراب تشکیل | از مجموع حدود 2 /6 میلیون جمعیت اسرائیل (طبق آمار مرکز آمار اسرائیل در سال 2005)، بیش از یک میلیون نفر آن، یعنی حدود20% جمعیت اسرائیل را اعراب تشکیل میدهند. این عده، عربهایی هستند که قبل از تأسیس دولت اسرائیل در سال 1948، در آنجا ساکن بودهاند. شهروندان عرب اسرائیل شامل تعدادی از گروههای متفاوت مذهبی هستند که به زبان عربی صحبت میکنند و هویت مشخصی دارند. عربهای مسلمان بزرگترین اعراب اسرائیل هستند که بیشتر سنیمذهب میباشند. پس از مسلمانان، مسیحیها بزرگترین گروه جامعه اعراب اسرائیل را تشکیل میدهند. | ||
حقوق اعراب اسرائیل، در اعلامیه استقلال سال 1948، تضمین شده بود. | حقوق اعراب اسرائیل، در اعلامیه استقلال سال 1948، تضمین شده بود. هماینک مشارکت سیاسی آنها در انتخابات محلی و ملی مشهود است و همواره نمایندگانی را برای دفاع از منافع اعراب در انتخاب کنست (پارلمان) اسرائیل برمیگزینند. | ||
جامعه اسرائیل به دلیل شرایط خاص خود و ساختارهای متفاوت اجتماعی یک جامعه چندقومی، | جامعه اسرائیل به دلیل شرایط خاص خود و ساختارهای متفاوت اجتماعی یک جامعه چندقومی، چندفرهنگی و چندمذهبی است، که هرکدام از بخشهای متفاوت جامعه سعی میکنند در قالب علایق فرهنگی، مذهبی، ایدئولوژیک و هویت قومی جنبش زندگی کنند. قشر بزرگی از اعراب اسرائیلی، هویت خود را بهطور واضح دنبال میکنند. مسلمانان، دروزیها و مسیحیان دادگاههایی بر اساس مذهبشان دارند. اما با وجود این تسهیلات، روابط بین اعراب اسرائیلی و یهودیان به دلیل تفاوتهای مذهبی، اعتقادات سیاسی و ارزشی، روابط مستحکم و پایداری نبوده است. (تقیپور، 1383، ص459). | ||
جوامع اقلیت معمولاً با چالشهایی | جوامع اقلیت معمولاً با چالشهایی روبهرو هستند. شکاف بین جامعه اعراب اسرائیل از نظر توسعه و پیشرفت اقتصادی، نسبت به بدنه اصلی جامعه یهود، یکی از مهمترین شکافهای موجود در سطح جامعه اسرائیل است. دلایل اصلی این تبعیض را میتوان در میزان بالای زاد و ولد بین خانوارهای عرب اسرائیلی و مشکلات مالی و اقتصادی ناشی از آن، سطح پایین آموزش در بخش عربی نسبت به جامعه یهودیان، مشارکت کمتر نیروی کار زنان در بین اعراب اسرائیل، اشتغال اعراب در مشاغل غیرمهارتی و منع قانونی خدمت در ارتش، برشمرد. به نظر نمی-رسد چالش بین اعراب و اسرائیلیها حتی در آینده دور برطرف گردد. (آگدازی، مى2006). | ||
=نتیجه= | =نتیجه= | ||
نتایج بحرانهای داخلی و بیرونی اسرائیل، | نتایج بحرانهای داخلی و بیرونی اسرائیل، دستکم سه چالش را پیش پای آن کشور قرار مىدهد یا به بیان دیگر، حاکمیت اسرائیل، امروزه خود را با سه خواسته و مطالبه متناقض از جانب سه طیف اصلی درونی روبهرو مىبیند: دستهای که معتقدند بقا و حیات اسرائیل به تداوم خروج اسرائیل از اراضی فلسطینیها و پیشبرد دکترین «زمین در برابر صلح» و در نهایت، تشکیل دولت مستقل فلسطینی بستگی دارد. (طیف چپ و میانه در اسرائیل)؛ عدهای دیگر، که تهدید اولیه اسرائیل را خطر تروریسم و کشورهایی مىدانند که درصدد مسلح شدن به سلاح اتمی برای نابودی اسرائیل هستند و تهدیدهای استراتژیک درازمدت را عامل اصلی تهدید امنیت اسرائیل مىدانند، و گروه سوم، که همچنان نسبت به آموزههای مذهبی وفادار بوده و در برابر هرگونه عقبنشینی فکری و سرزمینی مقاومت مىکنند و آن را خیانت به آرمانهای صهیونیسم مىدانند. | ||
تحولات چند سال اخیر نشان داده است که افکار عمومی در اسرائیل | تحولات چند سال اخیر نشان داده است که افکار عمومی در اسرائیل همسو و همجهت با گروه اول است. در آینده، رویارویی و چالش بین گروه دوم و سوم با موافقان تشکیل دولت فلسطینی و خروج از اراضی اشغالی فلسطینی افزایش خواهد یافت. طرح خروج از اراضی فلسطینی (غزه و کرانه غربی)، که با طرح شارون آغاز گردید و در حال پیگیری از سوی حزب کادیما و اولمرت، نخستوزیر فعلی اسرائیل است، مىتواند مرهمی ـ نه دوای قطعی ـ بر بحرانهای گذشته و چالشهای پیش روی اسرائیل باشد. | ||
=منابع و مآخذ= | =منابع و مآخذ= | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۵۷: | ||
«سوسیال صهیونیسم و احزاب اسرائیل»، فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، شماره 4، تابستان 1379. | «سوسیال صهیونیسم و احزاب اسرائیل»، فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، شماره 4، تابستان 1379. | ||
«ضررهاى اقتصادى رژیم صهیونیستى از انتفاضه»، فصلنامه مطالعات فلسطین، سال دوم، شماره اوّل، پائیز 1379. | «ضررهاى اقتصادى رژیم صهیونیستى از انتفاضه»، فصلنامه مطالعات فلسطین، سال دوم، شماره اوّل، پائیز 1379. | ||
ابوحسنه، نافذ، کالبدشکافى جامعه صهیونیستى در فلسطین اشغالى، ترجمه محمدرضا حاجیان، | ابوحسنه، نافذ، کالبدشکافى جامعه صهیونیستى در فلسطین اشغالى، ترجمه محمدرضا حاجیان، اندیشهسازان نور، تهران، 1381. | ||
احمدی، حمید احمدی، ریشههای بحران در خاورمیانه، کیهان، تهران، 1369. | احمدی، حمید احمدی، ریشههای بحران در خاورمیانه، کیهان، تهران، 1369. | ||
ادیب مرتضی، اجسان، تروریسم صهیونیستی: ماهیت، تاریخ و واقعیتها، ترجمه محمدرضا بلوردی، موسسه مطالعات | ادیب مرتضی، اجسان، تروریسم صهیونیستی: ماهیت، تاریخ و واقعیتها، ترجمه محمدرضا بلوردی، موسسه مطالعات اندیشهسازان نور، تهران، 1388. | ||
ارینیک، ژان پىیر، خاورمیانه در قرن بیستم، ترجمه فرنگیس اردلان، جاویدان، تهران، 1368. | ارینیک، ژان پىیر، خاورمیانه در قرن بیستم، ترجمه فرنگیس اردلان، جاویدان، تهران، 1368. | ||
اسرائیل از نگاه دیگر (مجموعه مقالات)، ترجمه پژوهشکده مطالعات استراتژیک گروه مطالعات سیاست خارجی، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، تهران، 1387. | اسرائیل از نگاه دیگر (مجموعه مقالات)، ترجمه پژوهشکده مطالعات استراتژیک گروه مطالعات سیاست خارجی، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، تهران، 1387. | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۵: | ||
ایوانف، یوری، صهیونیسم، ترجمه ابراهیم یونسی، امیرکبیر، تهران، 1356. | ایوانف، یوری، صهیونیسم، ترجمه ابراهیم یونسی، امیرکبیر، تهران، 1356. | ||
آگدازی، جوزف، مشغله دائمی اعراب اسرائیلی در رابطه با دولت: دولت یهودیان یا دولت تمامی شهروندان؟ ماهنامه لوموند دیپلماتیک (فارسی) مى2006. | آگدازی، جوزف، مشغله دائمی اعراب اسرائیلی در رابطه با دولت: دولت یهودیان یا دولت تمامی شهروندان؟ ماهنامه لوموند دیپلماتیک (فارسی) مى2006. | ||
بابی، ایلان، | بابی، ایلان، «پستصهیونیسم، تجلّى بحران در اندیشه صهیونیستى»، ترجمه محمدعلى مهتدى، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال پنجم، شماره 2 و 3، تابستان و پاییز 1377. | ||
بحران جانشینى عرفات، «فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، شماره دوم، زمستان 1378. | بحران جانشینى عرفات، «فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، شماره دوم، زمستان 1378. | ||
پتراس، جیمز، نفوذ اسرائیل در آمریکا، ترجمه غدیر | پتراس، جیمز، نفوذ اسرائیل در آمریکا، ترجمه غدیر نبیزاده، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، تهران، 1388. | ||
تقیپور، محمدنقی، استراتژی پیرامونی اسرائیل، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تهران، 1383. | |||
توازن امنیت ملی اسرائیل پس از شصت سال: کنفانس هشتم هرتزیلیا، ترجمه حمید نیکو، مؤسسه مطالعات | توازن امنیت ملی اسرائیل پس از شصت سال: کنفانس هشتم هرتزیلیا، ترجمه حمید نیکو، مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، تهران، 1388. | ||
جریس، صبری و خلیفه، احمد، | جریس، صبری و خلیفه، احمد، ساختارهای صهیونیستی، ترجمه قبس زعفرانی، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، تهران، 1381. | ||
دراسیدل، آلاسدایر، جغرافیاى سیاسى خاورمیانه و شمال آفریقا، ترجمه درّه میر حیدر، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى، تهران، 1370. | دراسیدل، آلاسدایر، جغرافیاى سیاسى خاورمیانه و شمال آفریقا، ترجمه درّه میر حیدر، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى، تهران، 1370. | ||
رضوى، مهدی، | رضوى، مهدی، نیرنگسازى صهیونیسم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1379. | ||
زعیتر، اکرم، سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار، ترجمه | زعیتر، اکرم، سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار، ترجمه اکبرهاشمی رفسنجانی، دفتر تبلیغات اسلامی، تهران، 1362. | ||
زیدآبادی، احمد، دین و دولت در اسرائیل، روزنگار، تهران، 1381. | زیدآبادی، احمد، دین و دولت در اسرائیل، روزنگار، تهران، 1381. | ||
ساعی، احمد، مسائل سیاسى، اقتصادى جهان سوّم، سمت، تهران، 1381. | ساعی، احمد، مسائل سیاسى، اقتصادى جهان سوّم، سمت، تهران، 1381. | ||
شاهاک، اسرائیل، صهیونیسم | شاهاک، اسرائیل، صهیونیسم نژادپرستى عریان، ترجمه اصغر تفنگساز، نشر پرسش، اصفهان، 1367. | ||
شاهاک، اسرائیل، | شاهاک، اسرائیل، نژادپرستى دولت اسرائیل، ترجمه امانالله ترجمان، توس، تهران، 1357. | ||
شیرازی، محمد، دنیا و یهود، نشر امام صادق، مشهد، بىتا. | شیرازی، محمد، دنیا و یهود، نشر امام صادق، مشهد، بىتا. | ||
شیرودی، مرتضی، فلسطین و صهیونیسم، یاقوت، قم، 1382. | شیرودی، مرتضی، فلسطین و صهیونیسم، یاقوت، قم، 1382. | ||
صفاتاج، مجید، | صفاتاج، مجید، نژادپرستى صهیونیسم، نشر فلسطین، تهران، بىتا. | ||
عبدالقادر سلطان، فتحی و رجب سلامه، محمد، شاباک: سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، ترجمه صغری روستایی، مؤسسه مطالعات | عبدالقادر سلطان، فتحی و رجب سلامه، محمد، شاباک: سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، ترجمه صغری روستایی، مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، تهران، 1386. | ||
کیالی، عبدالوهاب، تاریخ نوین فلسطین، ترجمه محمد جواهرکلام، امیرکبیر، تهران، 1366. | کیالی، عبدالوهاب، تاریخ نوین فلسطین، ترجمه محمد جواهرکلام، امیرکبیر، تهران، 1366. | ||
ماضی، محمد، سیاست و دیانت در اسرائیل، ترجمه غلامرضا تهامی، سنا، تهران، 1381. | ماضی، محمد، سیاست و دیانت در اسرائیل، ترجمه غلامرضا تهامی، سنا، تهران، 1381. | ||
مرکز مطالعات فلسطین، سیاست و حکومت رژیم صهیونیستى، ترجمه مرکز مطالعات | مرکز مطالعات فلسطین، سیاست و حکومت رژیم صهیونیستى، ترجمه مرکز مطالعات اندیشهسازان نور، امیرکبیر، تهران، 1377. | ||
مسیری، عبدالوهاب، صهیونیسم، ترجمه لواء رودباری، وزارت امور خارجه، تهران، 1374. | مسیری، عبدالوهاب، صهیونیسم، ترجمه لواء رودباری، وزارت امور خارجه، تهران، 1374. | ||
ملکمحمدی، حمیدرضا، «پساصهیونیسم»، فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، شماره اول، پائیز 1378. | |||
مهاجرانی، عطاءاللّه، | مهاجرانی، عطاءاللّه، «موافقتنامه غزّه – اریحا»، فصلنامه سیاسى اقتصادى و اجتماعى، شماره 3 ، بهار1373. | ||
مهرداد، احمدرضا، «نئوصهیونیسم و پست صهیونیسم»، خلاصه مقالات همایش بینالمللى انتفاضه، مرداد1382. | مهرداد، احمدرضا، «نئوصهیونیسم و پست صهیونیسم»، خلاصه مقالات همایش بینالمللى انتفاضه، مرداد1382. | ||
مؤسسه الدرسات الفسطینیه، ساختار دولت صهیونیستی اسرائیل، ترجمه علی جنتی، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات | مؤسسه الدرسات الفسطینیه، ساختار دولت صهیونیستی اسرائیل، ترجمه علی جنتی، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، تهران، ج1، 1384. | ||
نیکیتینا، گالینا، دولت اسرائیل، ترجمه بیژن مهدوی، پیشگام، تهران، 1356. | نیکیتینا، گالینا، دولت اسرائیل، ترجمه بیژن مهدوی، پیشگام، تهران، 1356. | ||
ویرایش