۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''چِشتیه''' سلسلهای معروف از [[تصوف|صوفیان]] مسلمان شبهقاره | '''چِشتیه''' سلسلهای معروف از [[تصوف|صوفیان]] مسلمان شبهقاره منسوب به چِشت است. | ||
=سرسلسله چشتیه= | =سرسلسله چشتیه= | ||
این سلسله دنباله سلسله [[ادهمیه|اَدْهَمیه]] منسوب به ابراهیمبن ادهم | این سلسله دنباله سلسله [[ادهمیه|اَدْهَمیه]] منسوب به ابراهیمبن ادهم است که در زمان ابواسحاق شامی (از مشایخ بزرگ صوفیه در اواخر سده سوم و اوایل سده چهارم) به چشتیه معروف شد. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۶۹، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
بنا بر روایتی | بنا بر روایتی شجره این سلسله به حضرت علی علیهالسلام میرسد. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۴۱، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref> | ||
هریک از روایتهای راجع به سلسله خلافت در نظام صوفیان چشتی از لحاظ تاریخی دارای مشکلاتی است. | هریک از روایتهای راجع به سلسله خلافت در نظام صوفیان چشتی از لحاظ تاریخی دارای مشکلاتی است. | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
این سلسله در شبهقاره از پرجمعیتترین سلسلههای صوفیه این نواحی است و پیروان آن حنفی مذهباند، با این حال ارادتشان به ائمه شیعه در خور توجه است. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۱۸ـ۲۲، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref> | این سلسله در شبهقاره از پرجمعیتترین سلسلههای صوفیه این نواحی است و پیروان آن حنفی مذهباند، با این حال ارادتشان به ائمه شیعه در خور توجه است. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۱۸ـ۲۲، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref> | ||
ابواسحاق شامی با اجازه پیر خود، خواجه مَمْشاد علو دینوَری، برای ارشاد مردم | ابواسحاق شامی با اجازه پیر خود، خواجه مَمْشاد علو دینوَری، برای ارشاد مردم چشت، از بغداد به آنجا رفت <ref>غلام سرور لاهوری، خزینه الاصفیا، ج ۱، ص ۲۳۹ـ۲۴۰، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.</ref><ref>داراشکوه بابری، سفینه الاولیا، ج۱، ص ۸۹، کانپور ۱۳۱۸.</ref> و ظاهراً از آن پس این سلسله به چشتی معروف شد. | ||
در قصبه چشت، خواجه ابواحمد ابدالِچشتی با وی مصاحبت داشت <ref>جامی، نفحاتالانس، ج۱، ص ۳۲۸، چاپ محمود عابدی، تهران۱۳۷۰ ش.</ref> و پس از مرگ ابواسحاق، جانشین او گردید. | در قصبه چشت، خواجه ابواحمد ابدالِچشتی با وی مصاحبت داشت <ref>جامی، نفحاتالانس، ج۱، ص ۳۲۸، چاپ محمود عابدی، تهران۱۳۷۰ ش.</ref> و پس از مرگ ابواسحاق، جانشین او گردید. | ||
بعد از خواجه ابواحمد ابدال، به ترتیب خواجه ابومحمد چشتی (متوفی ۴۱۱)، خواجه ابویوسفبن سمعان (متوفی ۴۵۹)، خواجه قطبالدین مودود چشتی، حاجی شریف زندنی (متوفی ۶۱۲)، خواجه احمدبن مودود (متوفی ۵۷۷) و خواجه عثمان هاروَنی (متوفی ۶۱۷) در چشت و دیگر نواحی خراسان بزرگ بر مسند ارشاد نشستند. <ref>داراشکوه بابری، سفینه الاولیا، ج۱، ص ۸۹ـ۹۲، کانپور ۱۳۱۸.</ref><ref>غلام سرور لاهوری، خزینه الاصفیا، ج ۱، ص۲۴۰، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.</ref><ref>غلام سرور لاهوری، خزینه الاصفیا، ج ۱، ص ۲۴۳ـ۲۵۳، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.</ref> | بعد از خواجه ابواحمد ابدال، به ترتیب خواجه ابومحمد چشتی (متوفی ۴۱۱)، خواجه ابویوسفبن سمعان (متوفی ۴۵۹)، خواجه قطبالدین مودود چشتی، حاجی شریف زندنی (متوفی ۶۱۲)، خواجه احمدبن مودود (متوفی ۵۷۷) و خواجه عثمان هاروَنی (متوفی ۶۱۷) در چشت و دیگر نواحی خراسان بزرگ بر مسند ارشاد نشستند. <ref>داراشکوه بابری، سفینه الاولیا، ج۱، ص ۸۹ـ۹۲، کانپور ۱۳۱۸.</ref><ref>غلام سرور لاهوری، خزینه الاصفیا، ج ۱، ص۲۴۰، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.</ref><ref>غلام سرور لاهوری، خزینه الاصفیا، ج ۱، ص ۲۴۳ـ۲۵۳، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
با رحلت مریدان خواجه مودود، تصوف در چشت رو به افول نهاد و عدهای از مریدان، با ظهور ترکان غوری و منازعات آنان، به مناطق دیگر رفتند، از جمله به شهر اَجمیر در ایالت راجستان هند. | با رحلت مریدان خواجه مودود، تصوف در چشت رو به افول نهاد و عدهای از مریدان، با ظهور ترکان غوری و منازعات آنان، به مناطق دیگر رفتند، از جمله به شهر اَجمیر در ایالت راجستان هند. | ||
این شهر پس از ورود خواجه معینالدین سجزی چشتی، مرید و خلیفه خواجه عثمان هاروَنی، پایگاه چشتیه شد <ref>تریمینگام، ج۱، ص ۶۴.</ref><ref>رضوی، ج ۱، ص ۱۲۲ـ۱۲۳.</ref> چشتی، معینالدین). خواجه معینالدین سلسله چشتیه را در هند بنیان نهاد و اصول و مبانی آن را در اجمیر، مسند قدرت چوهان (از قبایل ساکن در شمال هند پیش از آمدن مسلمانان )، تدوین کرد. <ref>سبحان، ج۱، ص ۱۹۳.</ref> | این شهر پس از ورود خواجه معینالدین سجزی چشتی، مرید و خلیفه خواجه عثمان هاروَنی، پایگاه چشتیه شد <ref>تریمینگام، ج۱، ص ۶۴.</ref><ref>رضوی، ج ۱، ص ۱۲۲ـ۱۲۳.</ref> چشتی، معینالدین). خواجه معینالدین سلسله چشتیه را در هند بنیان نهاد و اصول و مبانی آن را در اجمیر، مسند قدرت چوهان (از قبایل ساکن در شمال هند پیش از آمدن مسلمانان )، تدوین کرد. <ref>سبحان، ج۱، ص ۱۹۳.</ref> | ||
به نوشته | به نوشته جامی، <ref>جامی، نفحاتالانس، ج۱، ص ۳۲۹، چاپ محمود عابدی، تهران۱۳۷۰ ش.</ref> نخستین فرد از این سلسله که به هند سفر کرد، خواجه محمدبن ابواحمد چشتی بود که همراه سلطان محمود غزنوی (حک: ۳۸۹ـ۴۲۱) در جنگ سومنات شرکت کرد، اما سندی در دست نیست که نشان دهد وی در هند پیروانی یافته است؛ بنابراین، مؤسس و مروّج سلسله چشتیه در هند، خواجه معینالدین بود. | ||
==اجمیر== | ==اجمیر== | ||
معینالدین در ۵۶۱، پس از سفرهای طولانی، سرانجام به اجمیر رفت. <ref>حامدبن فضلاللّه جمالی دهلوی، سیرالعارفین، ج۱، ص ۵، چاپ سنگی دهلی ۱۳۱۱.</ref><ref>محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشن ابراهیمی)، ج ۲، ص ۳۷۷، (لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا).</ref> | معینالدین در ۵۶۱، پس از سفرهای طولانی، سرانجام به اجمیر رفت. <ref>حامدبن فضلاللّه جمالی دهلوی، سیرالعارفین، ج۱، ص ۵، چاپ سنگی دهلی ۱۳۱۱.</ref><ref>محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشن ابراهیمی)، ج ۲، ص ۳۷۷، (لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا).</ref> | ||
او با انتخاب شهر اجمیر به عنوان پایگاه چشتیه، از سنّت پایهگذاران سلسله چشتیه تبعیت کرد که برای فعالیتهای خود، بهجای مراکز مهم قدرت سیاسی در ایران و آسیای | او با انتخاب شهر اجمیر به عنوان پایگاه چشتیه، از سنّت پایهگذاران سلسله چشتیه تبعیت کرد که برای فعالیتهای خود، بهجای مراکز مهم قدرت سیاسی در ایران و آسیای مرکزی، شهرهای دورافتاده را انتخاب میکردند <ref>رضوی، ج ۱، ص ۱۲۲ـ۱۲۳.</ref> بنابراین، اهالی اجمیر و بسیاری از هندوان دیگر، سالها پیش از آشنایی با دیگر سلسلههای تصوف، با چشتیه آشنا شدند. <ref>محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشن ابراهیمی)، ج ۲، ص ۳۷۷، (لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا).</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۶۹ـ۷۰، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
در قرن هفتم، پس از اجمیر، ناگور (ناحیهای در راجستان هند) با حضور حمیدالدین صوفی سعیدی ناگوری و یکی از اخلافش به نام خواجه حسین ناگوری، و دهلی با حضور قطبالدین بختیار کاکی، از مراکز مهم تصوف چشتی شدند. <ref>رضوی، ج ۱، ص ۱۲۷ـ۱۳۴.</ref> | در قرن هفتم، پس از اجمیر، ناگور (ناحیهای در راجستان هند) با حضور حمیدالدین صوفی سعیدی ناگوری و یکی از اخلافش به نام خواجه حسین ناگوری، و دهلی با حضور قطبالدین بختیار کاکی، از مراکز مهم تصوف چشتی شدند. <ref>رضوی، ج ۱، ص ۱۲۷ـ۱۳۴.</ref> | ||
پس از قطبالدین بختیار، شیخبدرالدین و شیخ فریدالدینِ گنجشکر در اجودهن، <ref>شریف التواریخ، ج ۱: تاریخ الاقطاب، گجرات ۱۳۹۹/۱۹۷۹.</ref> خواجه نظامالدینِ اولیاء و دو خلیفه وی <ref>بزمصوفیه، چاپ مسعود علیصاحب ندوی، اعظم گره ۱۳۶۹/۱۹۴۹.</ref> در بنگال و دکن، شیخنصیرالدین محمود، معروف به چراغ دهلی در دهلی، و سید محمد گیسودراز و اخلاف وی در نواحی دکن، سبب گسترش سلسله چشتیه در سرزمین هند و نیز ترویج زبان فارسی شدند و برای تجدید روابط فرهنگی بین گروههای مختلف فضای مطلوبی ایجاد کردند. | پس از قطبالدین بختیار، شیخبدرالدین و شیخ فریدالدینِ گنجشکر در اجودهن، <ref>شریف التواریخ، ج ۱: تاریخ الاقطاب، گجرات ۱۳۹۹/۱۹۷۹.</ref> خواجه نظامالدینِ اولیاء و دو خلیفه وی <ref>بزمصوفیه، چاپ مسعود علیصاحب ندوی، اعظم گره ۱۳۶۹/۱۹۴۹.</ref> در بنگال و دکن، شیخنصیرالدین محمود، معروف به چراغ دهلی در دهلی، و سید محمد گیسودراز و اخلاف وی در نواحی دکن، سبب گسترش سلسله چشتیه در سرزمین هند و نیز ترویج زبان فارسی شدند و برای تجدید روابط فرهنگی بین گروههای مختلف فضای مطلوبی ایجاد کردند. | ||
افزون بر این، سهم مشایخ چشتیه در ترویج اسلام در شبهقاره، به عنوان اصلاحگران اجتماعی و مبلّغان ارزشهای | افزون بر این، سهم مشایخ چشتیه در ترویج اسلام در شبهقاره، به عنوان اصلاحگران اجتماعی و مبلّغان ارزشهای اسلامی، درخور توجه و اهمیت بسیار است. <ref>داراشکوه بابری، سفینه الاولیا، ج۱، ص۱۰۱، کانپور ۱۳۱۸.</ref><ref>رضوی، ج ۱، ص ۱۸۳ـ۱۸۴.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص۳۰، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۷۷ـ ۱۷۹، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
این سلسله در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم، در دوره نصیرالدین چراغ دهلی، به اوج معنوی رسید و با مرگ وی، این اعتلا رو به انحطاط و زوال نهاد و از آن پس، کمتر پیر یا مرشدی توانسته است موجبات پیشرفت و شهرت پیشین چشتیه را فراهم سازد. <ref>رضوی، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref><ref>خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج ۱، ص ۲۴۱، ج ۱، دهلی ۱۹۸۰.</ref> | این سلسله در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم، در دوره نصیرالدین چراغ دهلی، به اوج معنوی رسید و با مرگ وی، این اعتلا رو به انحطاط و زوال نهاد و از آن پس، کمتر پیر یا مرشدی توانسته است موجبات پیشرفت و شهرت پیشین چشتیه را فراهم سازد. <ref>رضوی، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref><ref>خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج ۱، ص ۲۴۱، ج ۱، دهلی ۱۹۸۰.</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
=مهمترین خانقاههای چشتیه= | =مهمترین خانقاههای چشتیه= | ||
خانقاههای چشتیه. بهجز خانقاههایی که در دوره اعتلا در اجمیر و دهلی و اجودهن مرکزیت داشتند، در ایالتهای دیگر هند نیز بهتدریج خانقاههایی تأسیس شد که از مهمترین آنهاست: | خانقاههای چشتیه. بهجز خانقاههایی که در دوره اعتلا در اجمیر و دهلی و اجودهن مرکزیت داشتند، در ایالتهای دیگر هند نیز بهتدریج خانقاههایی تأسیس شد که از مهمترین آنهاست: | ||
۱) خانقاه | ۱) خانقاه بنگال، که شیخ سراجالدین (متوفی ۷۵۸) معروف به اخیسراج، از مریدان شیخ نصیرالدین، <ref>عبدالحق دهلوی، اخبار الاخیار فی اسرار الابرار، ج۱، ص ۱۶۷ـ ۱۶۸، چاپ علیم اشرفخان، تهران ۱۳۸۳ ش.</ref> آن را تأسیس کرد. | ||
این خانقاه بهصورت یکی از مراکز عمده سلسله چشتیه در آمد و توجه بسیاری از مریدان و مردم و امرا را به خود جلب کرد تا بدانجا که آنان دست ارادت به شیخسراجالدین دادند. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۲۹۹، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref><ref>خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج ۱، ص ۲۵۳ـ ۲۵۸، ج ۱، دهلی ۱۹۸۰.</ref> | این خانقاه بهصورت یکی از مراکز عمده سلسله چشتیه در آمد و توجه بسیاری از مریدان و مردم و امرا را به خود جلب کرد تا بدانجا که آنان دست ارادت به شیخسراجالدین دادند. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۲۹۹، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref><ref>خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج ۱، ص ۲۵۳ـ ۲۵۸، ج ۱، دهلی ۱۹۸۰.</ref> | ||
۲) خانقاه دکن. | ۲) خانقاه دکن. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
دو تن از مریدان خواجه قطبالدین بختیار، به نامهای شیخمحمود و شیخ حامدالدین احمد نهرواله، سلسله چشتیه را در گجرات اشاعه دادند، اما در زمان شیخنظامالدین اولیاء بسیاری از مریدان وی به گجرات رفتند <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۸۱، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> و بهویژه باتلاش علامه کمالالدین و شیخکبیرالدین ناگوری و سیدکمالالدین قزوینی، سلسله چشتیه در این منطقه بیش از پیش گسترش یافت و مراکز و خانقاههایی برای جذبمریدان در آنجا تأسیس شد. <ref>خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج ۱، ص ۲۶۲، ج ۱، دهلی ۱۹۸۰.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۸۱، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | دو تن از مریدان خواجه قطبالدین بختیار، به نامهای شیخمحمود و شیخ حامدالدین احمد نهرواله، سلسله چشتیه را در گجرات اشاعه دادند، اما در زمان شیخنظامالدین اولیاء بسیاری از مریدان وی به گجرات رفتند <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۸۱، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> و بهویژه باتلاش علامه کمالالدین و شیخکبیرالدین ناگوری و سیدکمالالدین قزوینی، سلسله چشتیه در این منطقه بیش از پیش گسترش یافت و مراکز و خانقاههایی برای جذبمریدان در آنجا تأسیس شد. <ref>خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج ۱، ص ۲۶۲، ج ۱، دهلی ۱۹۸۰.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۸۱، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
۴) خانقاه مالْوه | ۴) خانقاه مالْوه | ||
در این ناحیه سلسله چشتیه را سه تن از خلفای شیخ نظامالدین اولیاء، به نامهای شیخ وجیهالدین یوسف، شیخکمالالدین و مولانا مغیثالدین، رواج دادند و سبب ساخت | در این ناحیه سلسله چشتیه را سه تن از خلفای شیخ نظامالدین اولیاء، به نامهای شیخ وجیهالدین یوسف، شیخکمالالدین و مولانا مغیثالدین، رواج دادند و سبب ساخت خانقاههایی در آنجا شدند. <ref>خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج ۱، ص ۲۶۶ـ ۲۶۸، ج ۱، دهلی ۱۹۸۰.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۸۲ـ۱۸۳، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
=آداب و تعلیمات= | =آداب و تعلیمات= | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
طبق آداب چشتیه مرید درجاتی دارد: مرید سالک، مرید واقف و مرید راجع. | طبق آداب چشتیه مرید درجاتی دارد: مرید سالک، مرید واقف و مرید راجع. | ||
مرید سالک راه معرفت را بدون وقفه طی میکند، اگر وقفهای در این راه ایجاد شود، وی را واقف میخوانند و چنانچه این وقفه را با توبه همراه نسازد و بر آن استمرار ورزد، به او راجع میگویند. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۳۳۴، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref><ref>ضیاءالدین نخشبی، سِلک السلوک، ج۱، ص ۱۸ـ۱۹، چاپ غلامعلی آریا، تهران ۱۳۶۹ ش.</ref> | مرید سالک راه معرفت را بدون وقفه طی میکند، اگر وقفهای در این راه ایجاد شود، وی را واقف میخوانند و چنانچه این وقفه را با توبه همراه نسازد و بر آن استمرار ورزد، به او راجع میگویند. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۳۳۴، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref><ref>ضیاءالدین نخشبی، سِلک السلوک، ج۱، ص ۱۸ـ۱۹، چاپ غلامعلی آریا، تهران ۱۳۶۹ ش.</ref> | ||
در گذشته مشایخ چشتیه کمتر فرزندان خود را به خلافت مینشاندند و بیعت با مرده و بیعت با | در گذشته مشایخ چشتیه کمتر فرزندان خود را به خلافت مینشاندند و بیعت با مرده و بیعت با خضر، که بعدها کموبیش معمول شد، مردود بود. | ||
به درویشانی هم که دست ارادت به شیخی نداده بودند، میگفتند که «در پله کسی ننشسته است». | به درویشانی هم که دست ارادت به شیخی نداده بودند، میگفتند که «در پله کسی ننشسته است». | ||
بیعت دوم مریدی که با دو پیر بیعت میکرد، معتبر نبود، زیرا مرید میبایست به یک حلقه متصل میبود. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۳۴۵، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref> | بیعت دوم مریدی که با دو پیر بیعت میکرد، معتبر نبود، زیرا مرید میبایست به یک حلقه متصل میبود. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۳۴۵، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref> | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
مشایخ چشتیه، طبق سنّتی، غالباً این اذکار را به رسول اکرم نسبت میدهند و معتقدند که آن حضرت آنها را به علی علیهالسلام تعلیم داده است. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۳، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | مشایخ چشتیه، طبق سنّتی، غالباً این اذکار را به رسول اکرم نسبت میدهند و معتقدند که آن حضرت آنها را به علی علیهالسلام تعلیم داده است. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۳، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
گرچه ذکر «لاالهالااللّه» افضل و اولی' از دیگر ذکرهاست ( تهلیل )، اما به آن اکتفا نمیشود. | گرچه ذکر «لاالهالااللّه» افضل و اولی' از دیگر ذکرهاست ( تهلیل )، اما به آن اکتفا نمیشود. | ||
به دستور | به دستور پیر، گاهی مرید باید ذکر خاصی را هر روز هفتاد بار تکرار کند و برای هر وقت نیز ذکر معینی توصیه میشود. | ||
تعلیم ذکر از همان زمانی که طالب بیعت میکند شروع میشود. | تعلیم ذکر از همان زمانی که طالب بیعت میکند شروع میشود. | ||
ابتدا ذکر از راه تلقین و در خلوت انجام میگیرد و سپس طبق دستور، مرید بعد از نماز یا در ساعاتی خاص اورادی میخواند. | ابتدا ذکر از راه تلقین و در خلوت انجام میگیرد و سپس طبق دستور، مرید بعد از نماز یا در ساعاتی خاص اورادی میخواند. | ||
در گذشته، اذکار منظومی به زبان | در گذشته، اذکار منظومی به زبان فارسی، خصوصاً در حوالی دکن، در مجالس عمومی و خصوصی خوانده میشد. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۳ـ۲۰۷، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
==مراقبه== | ==مراقبه== | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
گرچه بعضی از بزرگان چشتیه مراقبه را مقدّم بر ذکر میدانند، ولی اصل آن است که نخست مرید را با ذکر و دعاهای گوناگون و اوراد خاصی به جوش و خروش درآورند، سپس او را به حال مراقبه و تفکر وا دارند. | گرچه بعضی از بزرگان چشتیه مراقبه را مقدّم بر ذکر میدانند، ولی اصل آن است که نخست مرید را با ذکر و دعاهای گوناگون و اوراد خاصی به جوش و خروش درآورند، سپس او را به حال مراقبه و تفکر وا دارند. | ||
مراقبه، که بعد از مجاهده است، خود مقدمهای برای مشاهده و مکاشفه است. | مراقبه، که بعد از مجاهده است، خود مقدمهای برای مشاهده و مکاشفه است. | ||
برای مراقبه ۳۶ نوع برشمردهاند، از جمله مراقبه | برای مراقبه ۳۶ نوع برشمردهاند، از جمله مراقبه حضور، مراقبه قلبی و مراقبه قربت. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۹، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
بعضی از انواع مراقبه در این سلسله بیشباهت به برخی از اعمال مرتاضان هندی نیست، چنان که در حالتهای مختلف مراقبه، گاهی مرید صورتِ نوشته «لاالهالااللّه» یا اسم « اللّه » و حتی صورت شیخ را در خیال خود مجسم و پیوسته به آن توجه میکند تا حال غیبت به او دست دهد. | بعضی از انواع مراقبه در این سلسله بیشباهت به برخی از اعمال مرتاضان هندی نیست، چنان که در حالتهای مختلف مراقبه، گاهی مرید صورتِ نوشته «لاالهالااللّه» یا اسم « اللّه » و حتی صورت شیخ را در خیال خود مجسم و پیوسته به آن توجه میکند تا حال غیبت به او دست دهد. | ||
در حالِ مراقبه، سالک در حالت سکون و تفکر با چشمان بسته مینشیند و فقط به باطن نظر میکند. <ref>کلیماللّه جهانآبادی، کشکول کلیمی، ج۱، ص ۳۸ـ۴۱، چاپ ملک محمد اقبال، راولپندی ۱۳۹۸/۱۹۷۸.</ref> | در حالِ مراقبه، سالک در حالت سکون و تفکر با چشمان بسته مینشیند و فقط به باطن نظر میکند. <ref>کلیماللّه جهانآبادی، کشکول کلیمی، ج۱، ص ۳۸ـ۴۱، چاپ ملک محمد اقبال، راولپندی ۱۳۹۸/۱۹۷۸.</ref> | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
=آثار= | =آثار= | ||
یکی از عوامل گسترش زبان فارسی در | یکی از عوامل گسترش زبان فارسی در شبهقاره، سلسله چشتیه و آثار متعدد آن است. | ||
این آثار به چند بخش تقسیم میشوند: ملفوظات (سخنان مشایخ)، مکتوبات (نامههای مشایخ)، تألیفات درباره آداب و اعمال عرفانی، تذکرهها و شرح احوال مشایخ، و | این آثار به چند بخش تقسیم میشوند: ملفوظات (سخنان مشایخ)، مکتوبات (نامههای مشایخ)، تألیفات درباره آداب و اعمال عرفانی، تذکرهها و شرح احوال مشایخ، و | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
از مهمترین آثار ادبی چشتیه در شبهقاره بهشمار میروند. | از مهمترین آثار ادبی چشتیه در شبهقاره بهشمار میروند. | ||
طبق سنّتی، مریدان برجسته در مجالس پیران خود حضور مییافتند و سخنان آنان را یادداشت میکردند. | طبق سنّتی، مریدان برجسته در مجالس پیران خود حضور مییافتند و سخنان آنان را یادداشت میکردند. | ||
این ملفوظات، علاوه بر جنبه ادبی و | این ملفوظات، علاوه بر جنبه ادبی و عرفانی، از نظر تاریخی نیز حائز اهمیت و بیانگر افکار و اعمال مشایخ چشتیهاند. | ||
از جمله این ملفوظات است: انیسالارواح یا انیس دولت، کلمات خواجهعثمان، که از قدیمترین ملفوظات موجود و منسوب به خواجهعثمان هاروَنی است و خواجه معینالدین چشتی، خلیفه وی، آن را گردآورده است <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص ۱۲۹۴ـ ۱۲۹۵، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۱، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> دلیلالعارفین، سخنان خواجه معینالدین چشتی، که خواجهقطبالدین بختیار آنها را بهصورت کتابی تدوین کرده است <ref>سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج ۱، ص ۱۵۴، تهران ۱۳۴۴ ش.</ref><ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۱، ص ۱۶۳، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref> فوائدالسالکین، سخنان خواجهقطبالدین بختیار، که بابافریدالدین گنج شکر آنها را گردآورده است <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۰۸، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج۱، ص ۱۵۷، ج ۱، دهلی ۱۹۸۰.</ref> اسرارالاولیاء، ملفوظات بابافرید، که یکی از مریدان وی بهنام بدراسحاق آنها را گردآوری کرده است <ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۱، ص ۱۵۹، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref><ref>خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج۱، ص ۱۵۷، ج ۱، دهلی ۱۹۸۰.</ref> فوائدالفؤاد، که یکی از مهمترین ملفوظات موجود از امیرحسنِ دهلوی، شاعر معروف پارسیگوی هند و مرید خواجه نظامالدین اولیاء، است که سخنان پیر خود را گردآورده است <ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۱، ص۱۶۵، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۴۴، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> افضلالفواید، سخنان خواجهنظامالدین، که امیرخسرو دهلوی آنها را جمع کرده است <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۴۲، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> خیرالمجالس، از شیخنصیرالدین محمود چراغ دهلی، که شاعری به نام حمید قلندر آنها را گردآوری کرده است <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص ۱۴۴۳ـ۱۴۴۴، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۳۷، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> جوامعالکلم، از ملفوظات سیدمحمد گیسودراز، که آن را فرزند و مریدش، سید محمد اکبر حسینی، جمعآوری کرده است. <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص ۱۳۸۸، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۷۹، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | از جمله این ملفوظات است: انیسالارواح یا انیس دولت، کلمات خواجهعثمان، که از قدیمترین ملفوظات موجود و منسوب به خواجهعثمان هاروَنی است و خواجه معینالدین چشتی، خلیفه وی، آن را گردآورده است <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص ۱۲۹۴ـ ۱۲۹۵، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۱، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> دلیلالعارفین، سخنان خواجه معینالدین چشتی، که خواجهقطبالدین بختیار آنها را بهصورت کتابی تدوین کرده است <ref>سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج ۱، ص ۱۵۴، تهران ۱۳۴۴ ش.</ref><ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۱، ص ۱۶۳، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref> فوائدالسالکین، سخنان خواجهقطبالدین بختیار، که بابافریدالدین گنج شکر آنها را گردآورده است <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۰۸، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج۱، ص ۱۵۷، ج ۱، دهلی ۱۹۸۰.</ref> اسرارالاولیاء، ملفوظات بابافرید، که یکی از مریدان وی بهنام بدراسحاق آنها را گردآوری کرده است <ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۱، ص ۱۵۹، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref><ref>خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت، ج۱، ص ۱۵۷، ج ۱، دهلی ۱۹۸۰.</ref> فوائدالفؤاد، که یکی از مهمترین ملفوظات موجود از امیرحسنِ دهلوی، شاعر معروف پارسیگوی هند و مرید خواجه نظامالدین اولیاء، است که سخنان پیر خود را گردآورده است <ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۱، ص۱۶۵، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۴۴، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> افضلالفواید، سخنان خواجهنظامالدین، که امیرخسرو دهلوی آنها را جمع کرده است <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۴۲، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> خیرالمجالس، از شیخنصیرالدین محمود چراغ دهلی، که شاعری به نام حمید قلندر آنها را گردآوری کرده است <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص ۱۴۴۳ـ۱۴۴۴، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۳۷، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> جوامعالکلم، از ملفوظات سیدمحمد گیسودراز، که آن را فرزند و مریدش، سید محمد اکبر حسینی، جمعآوری کرده است. <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص ۱۳۸۸، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۷۹، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
بهطور کلی، گردآوری ملفوظات، که بیشتر به فارسی بود، پس از پایان دوره اعتلای چشتیه و تا این اواخر، روشی معمول بود، اما بهتدریج گردآوری ملفوظات بهزبان فارسی از رونق افتاد و اگر هم ملفوظاتی باشد به زبان اردوست. | بهطور کلی، گردآوری ملفوظات، که بیشتر به فارسی بود، پس از پایان دوره اعتلای چشتیه و تا این اواخر، روشی معمول بود، اما بهتدریج گردآوری ملفوظات بهزبان فارسی از رونق افتاد و اگر هم ملفوظاتی باشد به زبان اردوست. | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
=منبع= | =منبع= | ||
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «چشتیه»، شماره۵۴۴۱. | دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «چشتیه»، شماره۵۴۴۱. | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۲: | ||
[[رده: صوفیه]] | [[رده: صوفیه]] | ||
[[رده: جریان های جهان اسلام]] | [[رده: جریان های جهان اسلام]] | ||
<references /> | <references /> |