۱٬۷۴۱
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
==1ـ ترویج معنویتگرایی در حوزهها== | ==1ـ ترویج معنویتگرایی در حوزهها== | ||
خصوصیت معنویت و تقوا آن است که انسانها را خاضع و انعطافپذیر بار آورده و سعه صدر آنها را افزایش میدهد. این غیر از ارج و قرب یافتن در پیشگاه پروردگار است. قرآن کریم قبل از دعوت مردم به وحدت ابتدا آنان را به تقوا دعوت میکند: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» آل عمران/102. <br> | خصوصیت معنویت و تقوا آن است که انسانها را خاضع و انعطافپذیر بار آورده و سعه صدر آنها را افزایش میدهد. این غیر از ارج و قرب یافتن در پیشگاه پروردگار است. قرآن کریم قبل از دعوت مردم به وحدت ابتدا آنان را به تقوا دعوت میکند: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» آل عمران/102. <br> | ||
در حقیقت، مهمترین عامل ایجاد اختلافات نامعقول، عدم تقوای الهی است و شهرتطلبی، خودنمایی، پیروی از هواهای نفسانی و تعصبات کور نشأتگرفته از ناپرهیزگاری است. در مقابل، پرهیزگاری از عوامل وحدت و انسجام یک جامعه انسانی است. قرآن کریم میفرماید: «وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى؛ کسی که خود را تسلیم خدا کند در حالی که محسن و نیکوکار باشد، به دستگیره محکمی چنگ زده است» <ref>لقمان(31):22.</ref> و در جای دیگر میفرماید:«فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ؛ پس از مخالفت خداوند بپرهیزید و میان برادرانی که با هم ستیزه دارند آشتی برقرار کنید» <ref>انفال(8):1.</ref> در این آیه بعد از امر به تقوا، به اصلاح و حل اختلاف امر شده است، پس تقوا، اصلاح و حل اختلاف را موجب میشود. <br> | |||
بنابراین تجهیز علمای دین و زعمای حوزههای علمیه به این ویژگی علاوه بر طهارت روح و افزایش کرامت آنان نزد خداوند «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ » <ref>حجرات(49):13.</ref> موجب میشود که اختلافات فرعی و جزیی میان مذاهب به کینهجوییها، افزونطلبیها و در نهایت، تکفیر میان مذاهب تبدیل نشود و اساس دین را به مخاطره نیندازد. البته مراکز علمی و حوزههای علمیه فریقین به خوبی آگاهاند که حفظ اصل دین از حفظ مذهب مهمتر است، زیرا اگر اسلامی نباشد مذهبی در کار نخواهد بود. از این رو رواج معنویتگرایی در حوزهها و مدارس دینی و تجهیز حوزویان به عنصر تقوای الهی بسیاری از چالشهای فراروی تقریب را میزداید و مسیر تعامل و همکاری میان فرقهها و نحلههای کلامی، فقهی، تفسیری و... را هموار مینماید. <br> | بنابراین تجهیز علمای دین و زعمای حوزههای علمیه به این ویژگی علاوه بر طهارت روح و افزایش کرامت آنان نزد خداوند «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ » <ref>حجرات(49):13.</ref> موجب میشود که اختلافات فرعی و جزیی میان مذاهب به کینهجوییها، افزونطلبیها و در نهایت، تکفیر میان مذاهب تبدیل نشود و اساس دین را به مخاطره نیندازد. البته مراکز علمی و حوزههای علمیه فریقین به خوبی آگاهاند که حفظ اصل دین از حفظ مذهب مهمتر است، زیرا اگر اسلامی نباشد مذهبی در کار نخواهد بود. از این رو رواج معنویتگرایی در حوزهها و مدارس دینی و تجهیز حوزویان به عنصر تقوای الهی بسیاری از چالشهای فراروی تقریب را میزداید و مسیر تعامل و همکاری میان فرقهها و نحلههای کلامی، فقهی، تفسیری و... را هموار مینماید. <br> | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
شیخ عبدالقادر بغدادی از متکلمان اهل سنت، اصول و فروعات مورد وفاق تمام نحلههای اسلامی را چنین بیان میکند: <br> | شیخ عبدالقادر بغدادی از متکلمان اهل سنت، اصول و فروعات مورد وفاق تمام نحلههای اسلامی را چنین بیان میکند: <br> | ||
«صحیح در نزد ما این است که امت اسلام هر کسی را که به حدوث عالم و یگانگی سازنده و خالق آن و قدیم بودن، عدالت، حکمت و وحدانیت خدا و نیز به نبوت و عمومیت رسالت محمد(صلیللهعلیه وآله) و ابدی و جاودانه بودن شریعت آن حضرت اقرار نماید و معتقد باشد هر آن چه محمد(صلیللهعلیه وآله) آورده حق است و قرآن سرچشمه احکام شریعت و خانه کعبه همان قبلهای است که نماز خواندن به سمت آن واجب است، شامل میشود. بنابراین هر کس به آن چه ذکر شد اقرار و اعتراف نماید و بدعت منجر به کفر انجام ندهد، موحد و یگانهپرست است». <ref>بغدادی، پیشین، ص13.</ref> <br> | «صحیح در نزد ما این است که امت اسلام هر کسی را که به حدوث عالم و یگانگی سازنده و خالق آن و قدیم بودن، عدالت، حکمت و وحدانیت خدا و نیز به نبوت و عمومیت رسالت محمد(صلیللهعلیه وآله) و ابدی و جاودانه بودن شریعت آن حضرت اقرار نماید و معتقد باشد هر آن چه محمد(صلیللهعلیه وآله) آورده حق است و قرآن سرچشمه احکام شریعت و خانه کعبه همان قبلهای است که نماز خواندن به سمت آن واجب است، شامل میشود. بنابراین هر کس به آن چه ذکر شد اقرار و اعتراف نماید و بدعت منجر به کفر انجام ندهد، موحد و یگانهپرست است». <ref>بغدادی، پیشین، ص13.</ref> <br> | ||
در منظومه کلامی شیعه نیز چنین نگرشی به اصول و فروعات مورد وفاق میان مسلمانان وجود دارد. عجلان ابی صالح میگوید: «خدمت امام صادق(علیهالسلام) عرض کردم که مرا از حدود و تعریف ایمان آگاه کن، امام صادق(علیهالسلام) فرمود: شهادت بر وحدانیت خدا و رسالت حضرت محمد(صلیللهعلیه وآله) و اعتراف به اینکه آنچه پیامبر آورده است از جانب خدا میباشد و نمازهای پنجگانه و ادای زکات و روزه ماه رمضان و حج خانه خدا و دوست داشتن دوستان و دشمنی دشمنان ما و وارد شدن در جمع صادقین ایمان است» <ref>کلینی، ج1، ص29.</ref> <br> | |||
گرچه امام صادق(علیهالسلام) در این روایت شرط ایمان را ذکر نموده، اما شرایط اسلام در این حدیث قویتر از شرایط ایمان ذکر شده است، زیرا روشن است که ولایت و امامت شرط مسلمانی نیست. امام خمینی در کتاب طهارت میگوید؛ امامت به معنایی که نزد امامیه وجود دارد، از ضروریات دین نیست، چون «ضرورتها» عبارت از امور واضح و بدیهی از نظر همه طبقات مسلمین میباشد و شاید ضرورت از نظر بسیاری برخلاف آن باشد و علاوه بر اینکه ضرورت هستند، جزء اصول مذهب هم هستند و منکر آنها از مذهب خروج کرده نه از اسلام» <ref>امام خمینی، 1380ش، ص441.</ref> <br> | |||
آنچه روشن است این است که وجوه اشتراک زیادی در فروعات فقهی و کلامی میان پیروان مذاهب اسلامی وجود دارد و اگر موارد اختلاف را، از جمله میان شیعه و سنی، در نظر بگیریم درمییابیم که نه از لحاظ کیفی و نه از نظر کمی با اصول و باورهای مشترک میانشان قابل قیاس نیست. | |||
==3ـ تأکید بر مرجعیت علمی اهلبیت(علیهمالسلام)== | ==3ـ تأکید بر مرجعیت علمی اهلبیت(علیهمالسلام)== | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
==گفتوگوهای عالمانه و غیرمتعصبانه== | ==گفتوگوهای عالمانه و غیرمتعصبانه== | ||
در حقیقت یکی از مسایل موجب اختلاف، بیاطلاعی مسلمانان از آموزههای مذهبی یکدیگر و ناآگاهی نسبت به تعالیم، احکام فقهی و فرعی مذاهب اسلامی است که مهمترین نقش را در تعصبات جاهلانه دارد و در صورتی که میان آنان تفاهم حاصل شود، بسیاری از اختلافات از بین میرود و در صورت عدم تفاهم، هر کدام با رأی و عقیده خویش، نسبت به فروعات و غیراصول دین، دیگری را در اجتهاد و نظرش معذور دانسته و به دیدگاههای یکدیگر، همانطور که پیشوایان دینی و فقهای بزرگوار عمل میکردند، احترام مینهند<ref>علوبه باشا، بیتا، ص21.</ref> <br> | در حقیقت یکی از مسایل موجب اختلاف، بیاطلاعی مسلمانان از آموزههای مذهبی یکدیگر و ناآگاهی نسبت به تعالیم، احکام فقهی و فرعی مذاهب اسلامی است که مهمترین نقش را در تعصبات جاهلانه دارد و در صورتی که میان آنان تفاهم حاصل شود، بسیاری از اختلافات از بین میرود و در صورت عدم تفاهم، هر کدام با رأی و عقیده خویش، نسبت به فروعات و غیراصول دین، دیگری را در اجتهاد و نظرش معذور دانسته و به دیدگاههای یکدیگر، همانطور که پیشوایان دینی و فقهای بزرگوار عمل میکردند، احترام مینهند<ref>علوبه باشا، بیتا، ص21.</ref> <br> | ||
قرآن کریم مسلمانرها را به نیکوترین شکل مجادله فرا خوانده است؛ «ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ» نحل/125. صاحب تفسیر مجمعالبیان در مورد کلمه «احسن» در این آیه، میگوید: «منظور از احسن عبارت است از بالاترین و بهترین مناظرهای که از نظر عقل طرف را به پذیرفتن وادار کند و یا اینکه موافق طبع ـ انسانی ـ او باشد تا بپذیرد و ممکن است هر دو معنا مقصود باشد. در این آیه اشاره شده است به این که ارشاد جامعه و دعوت مردم به سوی پروردگار باید با زیباترین شکل و با نرمش در جهت آگاه نمودن آنان به نشانههای هستی خدا، جهان و ایمان به او باشد» <ref>طبرسی، 1372ش، ج8، ص450.</ref> <br> | |||
البته چنانکه گفته شد، گفتوگوها و مناظرات باید در چارچوب طرح مشترکات انجام پذیرد، زیرا این کار اعتماد طرفینی ایجاد نموده و بسیاری از سوء تفاهمات ناشی از جهل را از بین میبرد. قرآن کریم در اهمیت آغاز گفتوگو از مشترکات میفرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی کلمهای که تمسک به آن بر ما و شما لازم است و آن این است که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او قرار نداده و یکدیگر را به جای خدا به ربوبیت نگیریم، اگر رو گرداندند، بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم» <ref>آلعمران(3):64)</ref> و نیز در آیه دیگری میفرماید: «وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنْزِلَ إِلَینا وَ أُنْزِلَ إِلَیكُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُكُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ؛ به ایشان بگویید ما به آنچه بر ما نازل شد و آنچه بر شما نازل شده ایمان داریم، معبود ما و شما یکی است و ما تسلیم آن معبودیم». <ref>عنکبوت(29):46.</ref> <br> | |||
گفتوگو میان عالمان و حوزهها و مراکز دینی و علمی فرقههای اسلامی شرایط دیگری دارد که مهمترین آن این است که باید میان اندیشمندان و عالمان برجسته و میان نهادهای ریشهدار همانند حوزههای علمیه نجف اشرف، حوزه علمیه قم و جامعة الازهر و دیگر مراکز معتبر دینی صورت بگیرد. گفتوگوهای عالمانه و غیرمتعصبانهای که از طرح مشترکات آغاز میشود، چه بسا به انجام توافقات در باب فروعات اختلافی منجر میشود. در حقیقت، این نوع گفتوگو ابزاری برای شناخت وجوه اشتراک و افتراق قلمداد میشود. «این نوع گفتوگو فرصتی برای تقویت هویت اسلامی و دینی ایجاد میکند و موجب میشود که مذهب به عنوان یک نظام گفتاری با بهرهگیری از نمادهای زبانی موجب اتصال حلقههای به هم پیوسته انسانیت و تنظیم روند حرکت اندیشه انسانی شود. همینطور گفتوگوی عالمانه موجب وارد شدن نخبگان فکری جهان اسلام به یک متن جهانی میگردد». افضلی، 1384ش، ص380. <br> | گفتوگو میان عالمان و حوزهها و مراکز دینی و علمی فرقههای اسلامی شرایط دیگری دارد که مهمترین آن این است که باید میان اندیشمندان و عالمان برجسته و میان نهادهای ریشهدار همانند حوزههای علمیه نجف اشرف، حوزه علمیه قم و جامعة الازهر و دیگر مراکز معتبر دینی صورت بگیرد. گفتوگوهای عالمانه و غیرمتعصبانهای که از طرح مشترکات آغاز میشود، چه بسا به انجام توافقات در باب فروعات اختلافی منجر میشود. در حقیقت، این نوع گفتوگو ابزاری برای شناخت وجوه اشتراک و افتراق قلمداد میشود. «این نوع گفتوگو فرصتی برای تقویت هویت اسلامی و دینی ایجاد میکند و موجب میشود که مذهب به عنوان یک نظام گفتاری با بهرهگیری از نمادهای زبانی موجب اتصال حلقههای به هم پیوسته انسانیت و تنظیم روند حرکت اندیشه انسانی شود. همینطور گفتوگوی عالمانه موجب وارد شدن نخبگان فکری جهان اسلام به یک متن جهانی میگردد». افضلی، 1384ش، ص380. <br> | ||
بیگمان گفتوگوی عالمانه میان علمای شیعه و سنی فضاهای خالی بسیاری دارد. تقریب مذاهب نیازمند تعاملات و مناظرات عالمانه و با دوام میان بزرگان حوزههای علمیه فریقین است. متأسفانه در پندار عامه مردم فرضیات ناصواب و ناشی از تعصبات جاهلانه نسبت به فرقههای دیگر شکل گرفته که این امر باید اصلاح شود. تنها راه اصلاح و تغییر نگرش به سوی مثبت شدن، ارتباط و تعاملات کثرتگرایانه و کریمانه میان نهادهای دینی طرفین و یا اطراف امور خواهد بود. <br> | |||
==5ـ اصلاحات در مبانی و منابع آموزشی و علمی== | ==5ـ اصلاحات در مبانی و منابع آموزشی و علمی== | ||
باید اذعان نمود که منابع آموزشی و مبانی علمی حوزهها و مدارس علمیه شیعه و سنی در شرایط فعلی به شدت درونمذهبی است. خوشبختانه منابع ادبی(صرف و نحو) چندان حساسیتزا نیست و از این رو طلاب فریقین از کتابها و نظرات عالمان و ادیبان مذهب مخالف استفادههای زیادی میبرند، اما هنگامی که باب فقه، اصول، تفسیر، تاریخ، کلام و ... به روی محصل گشوده میشود، او به ناچار به درون منابع سنتی مذهبی خود میخزد و از اقوال و آرای فرقههای دیگر اسلامی در موضوعات بیخبر میماند. این بیخبری آغشته به جهل، چالشها و مصایبی را به بار میآورد که بر کسی پوشیده نیست. از این رو به نظر میرسد که حوزههای علمیه فرقههای اسلامی از یک سو باید در مراجعه و استفاده از مبانی و منابع دیگران تعصب به خرج ندهند و از سوی دیگر به صورت سخاوتمندانه منابع و دستیافتههایشان را در ابواب مختلف علوم بدون برانگیختن حساسیت، در اختیار مراکز و نهادهای دینی و علمی جریانهای مذهبی دیگر قرار دهند. <br> | باید اذعان نمود که منابع آموزشی و مبانی علمی حوزهها و مدارس علمیه شیعه و سنی در شرایط فعلی به شدت درونمذهبی است. خوشبختانه منابع ادبی(صرف و نحو) چندان حساسیتزا نیست و از این رو طلاب فریقین از کتابها و نظرات عالمان و ادیبان مذهب مخالف استفادههای زیادی میبرند، اما هنگامی که باب فقه، اصول، تفسیر، تاریخ، کلام و ... به روی محصل گشوده میشود، او به ناچار به درون منابع سنتی مذهبی خود میخزد و از اقوال و آرای فرقههای دیگر اسلامی در موضوعات بیخبر میماند. این بیخبری آغشته به جهل، چالشها و مصایبی را به بار میآورد که بر کسی پوشیده نیست. از این رو به نظر میرسد که حوزههای علمیه فرقههای اسلامی از یک سو باید در مراجعه و استفاده از مبانی و منابع دیگران تعصب به خرج ندهند و از سوی دیگر به صورت سخاوتمندانه منابع و دستیافتههایشان را در ابواب مختلف علوم بدون برانگیختن حساسیت، در اختیار مراکز و نهادهای دینی و علمی جریانهای مذهبی دیگر قرار دهند. <br> | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
الف) بازاندیشی در مبانی اجتهاد و تأسیس فقه تطبیقی | الف) بازاندیشی در مبانی اجتهاد و تأسیس فقه تطبیقی | ||
تفاوت در مبانی و منش اجتهاد میان فرقههای اسلامی را نباید به عنوان تهدید نگریست. ذات مبانی، مسایل و موضوعات اجتهادی نمیتواند میان مذاهب اسلامی شکاف ایجاد کند، مگر اینکه با رویکرد فرصتطلبانه و مغرضانه به آنها نگریسته شود. «اجتهاد در شریعت اسلامی یک کار ابداعی آزاد و مطلق نیست، بلکه اجتهاد یک روند ترسیم شده و تعهد به یک برنامه مشخص است که تمامی فقها و مجتهدان امت نسبت به اصول و مسایل پایدار اساسی آن توافق نظر دارند. صحنه اجتهاد در برابر محققان توسط قواعد و اصول ثابت معینی در تفسیر متون و قیاس بر آن مشخص است بهطوری که اجتهاد میتواند عاملی از عوامل توافق و تقریب باشد» <ref>هیتی، 1384ش، ص102.</ref> مشروط به آنکه هیچ مجتهد و فتوا دهندهای ادعای درک حقیقت کامل را نداشته باشد،چنانکه رؤسای مذاهب اربعه هیچگاه در اجتهاداتشان چنین ادعایی نداشتهاند. امام ابوحنیفه هنگامی که فتوا میداد، میگفت: «این نظر نعمان بن ثابت است و این بالاترین چیزی بود که به آن دست یافتم، پس اگر کسی رأی بهتری از آن را اظهار کند به صواب نزدیکتر خواهد بود.» امام شافعی نیز میگفت: «در تمام گفتههایم از من تقلد نکنید». همچنین امام احمد حنبل میگفت: «نه از من و نه از مالک و اوزاعی و نخعی و غیر ایشان تقلید نکنید، بلکه احکام را همانگونه که آنان از کتاب و سنت گرفتهاند، از کتاب و سنت دریافت کنید».<ref>به نقل از: جمعی از نویسندگان، 1991م، ص45.</ref> <br> | تفاوت در مبانی و منش اجتهاد میان فرقههای اسلامی را نباید به عنوان تهدید نگریست. ذات مبانی، مسایل و موضوعات اجتهادی نمیتواند میان مذاهب اسلامی شکاف ایجاد کند، مگر اینکه با رویکرد فرصتطلبانه و مغرضانه به آنها نگریسته شود. «اجتهاد در شریعت اسلامی یک کار ابداعی آزاد و مطلق نیست، بلکه اجتهاد یک روند ترسیم شده و تعهد به یک برنامه مشخص است که تمامی فقها و مجتهدان امت نسبت به اصول و مسایل پایدار اساسی آن توافق نظر دارند. صحنه اجتهاد در برابر محققان توسط قواعد و اصول ثابت معینی در تفسیر متون و قیاس بر آن مشخص است بهطوری که اجتهاد میتواند عاملی از عوامل توافق و تقریب باشد» <ref>هیتی، 1384ش، ص102.</ref> مشروط به آنکه هیچ مجتهد و فتوا دهندهای ادعای درک حقیقت کامل را نداشته باشد،چنانکه رؤسای مذاهب اربعه هیچگاه در اجتهاداتشان چنین ادعایی نداشتهاند. امام ابوحنیفه هنگامی که فتوا میداد، میگفت: «این نظر نعمان بن ثابت است و این بالاترین چیزی بود که به آن دست یافتم، پس اگر کسی رأی بهتری از آن را اظهار کند به صواب نزدیکتر خواهد بود.» امام شافعی نیز میگفت: «در تمام گفتههایم از من تقلد نکنید». همچنین امام احمد حنبل میگفت: «نه از من و نه از مالک و اوزاعی و نخعی و غیر ایشان تقلید نکنید، بلکه احکام را همانگونه که آنان از کتاب و سنت گرفتهاند، از کتاب و سنت دریافت کنید».<ref>به نقل از: جمعی از نویسندگان، 1991م، ص45.</ref> <br> | ||
هماکنون نیز هیچیک از مراجع شیعه و مفتیهای اهل سنت در اجتهاد و فتاوایشان فهم حق مطلق را ادعا نمیکنند، زیرا بر این باورند که کشف و فهم مطالب و موضوعات علمی به شدت نسبی است و در این باب حکم ثابت و ابدی وجود ندارد. بنابراین روشن میشود که تا چه اندازه زمینه مباحثات فقهی میان حوزهها و اصحاب حوزه فراهم است. البته در احکام ضروری فقهی همانند نماز، روزه، زکات و ... جای اختلاف نیست، زیرا مخالفت با آنچه مطابق نص است، مورد قبول نمیباشد. تشریع و بدعت همان است که در برابر نص حکمی صادر شود. اما در احکام غیرضروری هیچ کس نمیتواند منکر وجود اختلاف باشد. مرحوم شیخ عبدالمجید سلیم، با تقسیم احکام به ثابت و اجتهادی، اختلاف را در اولی غیرقابل قبول اما در دومی امری طبیعی میداند، و این نوع اختلاف را نه منهیعنه بلکه موجب برکت میشمارد علوبه باشا، پیشین، ص11ـ12. آیتالله جناتی از پیشگامان معاصر تقریب مذاهب درباره تقریب در مبانی اجتهاد مینویسد: <br> | |||
«برای من که در این زمینه حدود 22 مذهب را مورد بررسی قرار دادهام، ثابت شده است که امکان تقریب در معظم مبانی و منابع فقه اجتهادی، بین آنها وجود دارد. درباره کمی از آنها اگر چه امکان تقریب وجود ندارد، ولی این اختصاص به مذهب امامیه با آنها ندارد، بلکه میان برخی از مذاهب اهل سنت با برخی دیگر این امر وجود دارد. این گواه آن است که منشأ اختلاف مذهب نیست، بلکه نظری بودن مسایل است و چنین اختلافاتی در آنها امری عادی و طبیعی است» <ref>جناتی، 1381ش، ص319.</ref> <br> | «برای من که در این زمینه حدود 22 مذهب را مورد بررسی قرار دادهام، ثابت شده است که امکان تقریب در معظم مبانی و منابع فقه اجتهادی، بین آنها وجود دارد. درباره کمی از آنها اگر چه امکان تقریب وجود ندارد، ولی این اختصاص به مذهب امامیه با آنها ندارد، بلکه میان برخی از مذاهب اهل سنت با برخی دیگر این امر وجود دارد. این گواه آن است که منشأ اختلاف مذهب نیست، بلکه نظری بودن مسایل است و چنین اختلافاتی در آنها امری عادی و طبیعی است» <ref>جناتی، 1381ش، ص319.</ref> <br> | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
احمد حسن باقوری وزیر اوقاف پیشین مصر معتقد است: | احمد حسن باقوری وزیر اوقاف پیشین مصر معتقد است: | ||
«اختلاف اهل سنت و شیعیان بیشتر به خاطر عدم آگاهی و جهل است، چون جمهور فریقین از دلایل و آرای همدیگر اطلاع و آگاهی درستی ندارند. انتشار فقه شیعه در میان اهل سنت و انتشار فقه اهل سنت در میان شیعه از مهمترین عوامل از بین رفتن اختلاف بین دو فرقه است و اگر بعد از آن اختلافات ناچیزی هم در میان باشد، همراه احترام متقابل مورد اغماض خواهد بود» <ref>رضوی، 1418ق، ص36ـ37.</ref> | «اختلاف اهل سنت و شیعیان بیشتر به خاطر عدم آگاهی و جهل است، چون جمهور فریقین از دلایل و آرای همدیگر اطلاع و آگاهی درستی ندارند. انتشار فقه شیعه در میان اهل سنت و انتشار فقه اهل سنت در میان شیعه از مهمترین عوامل از بین رفتن اختلاف بین دو فرقه است و اگر بعد از آن اختلافات ناچیزی هم در میان باشد، همراه احترام متقابل مورد اغماض خواهد بود» <ref>رضوی، 1418ق، ص36ـ37.</ref> | ||
این عبارت شیخ باقوری اهمیت بیش از پیش تأسیس و یا تقویت رشتهای را که به نام فقه تطبیقی(فقه مقارن) شهرت یافته است، میرساند. فقه تطبیقی عبارت است از جمع میان فتاوای گوناگون امامان مذاهب اسلامی در زمینه واحد مسائل فرعی بدون مقایسه و ترجیح یک فتوا بر دیگری <ref>احسانی،1377ش، ص86.</ref> <br> | |||
فقه تطبیقی اگر چه در محافل علمی ـ تحقیقی و پژوهشی و حوزههای علمیه به عنوان یک پدیده جدید و تازه تلقی میشود، ولی با توجه به تاریخ علوم اسلامی روشن است که این رشته علمی یک رشته جدید نیست و امتداد رشتهای است که در زمان ائمه مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) وجود داشت. نخستین فرد متصدی این عنوان امام صادق(علیهالسلام) بود. بنابر نقل قول موفق در مناقب و دیگران، ابوحنیفه میگوید: <br> | |||
«فقیهتر از جعفر بن محمد ندیدهام، زیرا منصور خلیفه عباسی از من خواست مسائل مشکلی را برای پرسیدن از او آماده کنم. من چهل مسئله فراهم کردم و به نزد منصور که در حیره بود رفتم، دیدم جعفر بن محمد در سمت راست خلیفه نشسته است. مسائلم را یکی پس از دیگری مطرح کردم و او جواب داد و میگفت شما از مکتب رأیاید در این مسئله چنین میگویید و اهل مدینه که از مکتب حدیثاند چنان میگویند و ما که از مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) میباشیم، چنین میگوییم. چه بسا آنان از ما پیروی کنند و چه بسا از دیگران و چه بسا هر دو مکتب با ما مخالفت نمایند» <ref>موفق، مناقب ابوحنیفه، ج1، ص173 به نقل از: جناتی، پیشین، ص351.</ref> <br> | «فقیهتر از جعفر بن محمد ندیدهام، زیرا منصور خلیفه عباسی از من خواست مسائل مشکلی را برای پرسیدن از او آماده کنم. من چهل مسئله فراهم کردم و به نزد منصور که در حیره بود رفتم، دیدم جعفر بن محمد در سمت راست خلیفه نشسته است. مسائلم را یکی پس از دیگری مطرح کردم و او جواب داد و میگفت شما از مکتب رأیاید در این مسئله چنین میگویید و اهل مدینه که از مکتب حدیثاند چنان میگویند و ما که از مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) میباشیم، چنین میگوییم. چه بسا آنان از ما پیروی کنند و چه بسا از دیگران و چه بسا هر دو مکتب با ما مخالفت نمایند» <ref>موفق، مناقب ابوحنیفه، ج1، ص173 به نقل از: جناتی، پیشین، ص351.</ref> <br> | ||
البته حضور فقه مقارن در مراکز دینی و حوزههای علمیه فریقین چندان بیسابقه هم نیست و از دیرباز عدهای از علمای بلنداندیش برای مقایسه آرا و اقوال مذاهب اسلامی در مسئلهای به منابع آنان مراجعه مینمودند. شیخ شلتوت نمونه چنین افراد بلندنظری است. او خود مینویسد: <br> | |||
«من در دانشکده شریعت (الازهر) به صورت تطبیقی تدریس میکردم و در یک مسئله آرا و دیدگاههای تمام مذاهب اسلامی را مطرح مینمودم که چه بسا در میان آنها مذهب شیعه برجستگی بیشتری داشت و من در موارد زیادی رأی مذهب شیعه را به خاطر دلیل قانعکننده آن ترجیح میدادم و حتی در مسایل زیادی مطابق آن مذهب فتوا میدادم». <ref>جمعی از نویسندگان، 1991، ص45.</ref> <br> | «من در دانشکده شریعت (الازهر) به صورت تطبیقی تدریس میکردم و در یک مسئله آرا و دیدگاههای تمام مذاهب اسلامی را مطرح مینمودم که چه بسا در میان آنها مذهب شیعه برجستگی بیشتری داشت و من در موارد زیادی رأی مذهب شیعه را به خاطر دلیل قانعکننده آن ترجیح میدادم و حتی در مسایل زیادی مطابق آن مذهب فتوا میدادم». <ref>جمعی از نویسندگان، 1991، ص45.</ref> <br> | ||
در حوزههای علمیه شیعیان نیز فقه مقارن به عنوان یک منبع آموزشی حوزوی خود را نشان داده است. گرچه از گذشتههای دور نیز بسیاری از علما و فقهای شیعه از اقوال و آرای اندیشمندان بزرگ اهل سنت در خصوص مسائل فقهی بیاطلاع نبودند اما امروز فقه تطبیقی در حوزههای علمیه رفته رفته سازمان یافته میشود تا جایی که آیت الله مکارم شیرازی در مورد فواید آن مینویسد: <br> | |||
«ما در بسیاری از مسایل با مذاهب دیگر مشترکایم. وقتی فقه آنها را در کنار فقه خودمان مطالعه میکنیم، جرقههای فکری در مسایل مشترک که در میان است، ما هم از آن استفاده میکنیم و بالعکس. همینطور بدون مطالعه فقه مقارن نمیتوانیم روایات ائمه را فهم کنیم، چرا که روایات در جوی صادر شده است که میان اصحاب ائمه(علیهمالسلام) و غیر اصحاب ائمه(علیهمالسلام) همواره ارتباط وجود داشته است. لذا اگر بخواهیم اصطلاحات ائمه(علیهمالسلام) را درک کنیم، نمیتوانیم بدون اطلاع از مذاهب دیگر وارد شویم». <ref>مکارم شیرازی، پیشین، ص17.</ref> <br> | «ما در بسیاری از مسایل با مذاهب دیگر مشترکایم. وقتی فقه آنها را در کنار فقه خودمان مطالعه میکنیم، جرقههای فکری در مسایل مشترک که در میان است، ما هم از آن استفاده میکنیم و بالعکس. همینطور بدون مطالعه فقه مقارن نمیتوانیم روایات ائمه را فهم کنیم، چرا که روایات در جوی صادر شده است که میان اصحاب ائمه(علیهمالسلام) و غیر اصحاب ائمه(علیهمالسلام) همواره ارتباط وجود داشته است. لذا اگر بخواهیم اصطلاحات ائمه(علیهمالسلام) را درک کنیم، نمیتوانیم بدون اطلاع از مذاهب دیگر وارد شویم». <ref>مکارم شیرازی، پیشین، ص17.</ref> <br> | ||
بنابراین آگاهی از اقوال و آرای مذاهب اسلامی نه تنها هیچ تهدیدی را متوجه یک مذهب نمیکند، بلکه آگاهی و بینش یک فقیه را افزایش میدهد. از این رو میبایست به فتوای تاریخی شیخ شلتوت رئیس و مفتی اسبق الازهر در 17 ربیع الاول 1378ق در خصوص جواز تعبد و عمل به مذهب جعفری، از دریچه فقه تطبیقی نگریست. <br> | |||
==ب) بازاندیشی در منابع کلامی== | ==ب) بازاندیشی در منابع کلامی== | ||
صرفنظر از فقه و اجتهاد، علم کلام هم در تشدید اختلاف و ایجاد شکاف و هم در ترمیم روابط و تقریب مذاهب نقش مهمی دارد. این اهمیت در برقراری روابط میان مسلمانان، چه مثبت و چه منفی، قابل تردید نیست. نخستین اختلافات به گونهای به مباحث کلامی مربوط است هرچند که اختلاف میان پیشوایان مسلمانان احتمالاً به جنبههای علمی و درس و بحث محدود میباشد، ولی هنگامی که این بحث به سطح پایینتر و عوام مردم برسد، گاهی به فحاشی، دشمنی، کشمکش و یا درگیری و نزاع میان پیروان مذاهبی که خود را به اسلام منسوب میدانند، میانجامد. منابع سنتی علم کلام نمیتواند یک تصویر حقیقی از وضعیت علمای مکاتب کلامی گذشته ارائه دهد. برخی از اشخاص از زمان و مکان فراتر نمیروند و این مسئله باعث ایجاد تصویر نادرستی از وجود چند دستگی میان مذاهب و فرقههای منشعب از آن گردیده و این تصویر با قرائت یکنواخت کلامی نزد بسیاری از مسلمانان باقی مانده است، بیآنکه نقد حقیقی و یا فرقهای نسبت به آن انجام گیرد.<ref>تسخیری، پیشین، ص28.</ref> <br> | صرفنظر از فقه و اجتهاد، علم کلام هم در تشدید اختلاف و ایجاد شکاف و هم در ترمیم روابط و تقریب مذاهب نقش مهمی دارد. این اهمیت در برقراری روابط میان مسلمانان، چه مثبت و چه منفی، قابل تردید نیست. نخستین اختلافات به گونهای به مباحث کلامی مربوط است هرچند که اختلاف میان پیشوایان مسلمانان احتمالاً به جنبههای علمی و درس و بحث محدود میباشد، ولی هنگامی که این بحث به سطح پایینتر و عوام مردم برسد، گاهی به فحاشی، دشمنی، کشمکش و یا درگیری و نزاع میان پیروان مذاهبی که خود را به اسلام منسوب میدانند، میانجامد. منابع سنتی علم کلام نمیتواند یک تصویر حقیقی از وضعیت علمای مکاتب کلامی گذشته ارائه دهد. برخی از اشخاص از زمان و مکان فراتر نمیروند و این مسئله باعث ایجاد تصویر نادرستی از وجود چند دستگی میان مذاهب و فرقههای منشعب از آن گردیده و این تصویر با قرائت یکنواخت کلامی نزد بسیاری از مسلمانان باقی مانده است، بیآنکه نقد حقیقی و یا فرقهای نسبت به آن انجام گیرد.<ref>تسخیری، پیشین، ص28.</ref> <br> | ||
بنابراین در حوزهها و مراکز علمی به انجام تحقیقات و مطالعات گستردهتر و نیز دائرهالمعارفی جهت انجام مقایسه میان آرای کلامی نیاز داریم، به گونهای که متصدیان خود را از تمایل یا تعصب دور نگهدارند، زیرا باید این واقعیت را بپذیریم که در کلام نیز ثابتات و متغیراتی وجود دارد که در این مجال نیز میتوان با احترام به اعتقادات ثابت کلامی مذاهب، بر روی متغیرها که بخش قابل توجهی از اختلافات مربوط به آنهاست، گفتوگو نمود و به صورت عالمانه چانهزنی کرد. تصویری را که مراجع سنتی از ملل و نحل ارائه میدهند نباید پایان کلام و فصلالخطاب تلقی کرد و به جریانهای افراطی نباید اجازه داد که نمایندگی مذاهب را مصادره نمایند.<ref>حبالله، 1384ش، ص255ـ267.</ref> <br> | |||
البته در مسائل کلامی ثابت و ضروری که در لسان متکلمان به اصول دین شهرت یافته و نص آیات قرآن و روایات متواتر بر اعتقاد به آنها استوار میباشد، جایی برای اختلاف نظر نیست. در آیات مبارک قرآن خروج از دین وقتی است که شخص آن چه را از جانب خدای متعال نازل شده است قبول نداشته باشد؛ «وَ مَنْ لَمْ یحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ»(مائده(5):44) اما در مسایل غیرضروری و نظری مجال برای اختلاف نظر هست و نمیتوان کسی را به قبول یک تفسیر خاص الزام کرد. در اینجا داور نهایی ابزارهایی است که در فهم این موارد به کار میآید و میزان درستی و نادرستی آن، مطابقت یا عدم مطابقت آن با معیارهای فهم درست و روشمند بودن است. <ref>افضلی، پیشین، ص174.</ref> <br> | |||
فقه و کلام از منابع و مواد آموزشی اصلی حوزههای علمیه است. اصلاحات و بازاندیشی در این رشتههای مهم منظومه معارفی مذاهب اسلامی، میتواند سهم بسزایی در باب تقریب میان مذاهب اسلامی به عهده گیرد. متأسفانه درصد بالایی از مسلمانان (چه شیعه و چه اهل سنت) از مسائل فقهی ـ کلامی خود و دیگران اطلاعات مستدل چندانی ندارند و حتی نوآموزانی که وارد مدارس دینی میشوند، تا پایان تحصیلاتشان نسبت به آموزههای فقهی ـ کلامی طریقت دیگر بیاطلاع میمانند و این فرصت مناسبی را در اختیار گروههای سلفی و تکفیری و افراطی فراهم میکند که نسبتهای ناروایی را در این دو رشته به مذاهب دیگر داده و از بیخبری و جهالت تودهها نسبت به حقایق مبانی و منابع فقهی ـ کلامی مذاهب دیگر در کینهتوزیهای مذهبی استفاده کنند. از این رو اگر در مدارس دینی در روند اجتهاد فقهی بازاندیشی صورت گیرد و برای این کار رشته فقه تطبیقی اهمیت پیدا کند و در غیرضروریات و غیرثابتات کلام هر فرقه مذهبی، مجال مباحثات فراهم شود، خواهیم دید که فصل جدیدی در مناسبات مذاهب اسلامی در این کشور گشوده شده و نتایج شیرین آن پس از چندی خود را نشان خواهد داد. <br> | |||
=نتیجهگیری= | =نتیجهگیری= |
ویرایش