۱٬۷۴۱
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
3ـ «قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» <ref>رعد(13): 143.</ref> ابو سعید خدری درباره این آیه میگوید: «از رسول خدا درباره این آیه سؤال کردم، فرمود: آن برادرم علی بن ابیطالب است». <ref>حسکانی، پیشین، ج1، ص400.</ref> <br> | 3ـ «قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» <ref>رعد(13): 143.</ref> ابو سعید خدری درباره این آیه میگوید: «از رسول خدا درباره این آیه سؤال کردم، فرمود: آن برادرم علی بن ابیطالب است». <ref>حسکانی، پیشین، ج1، ص400.</ref> <br> | ||
همچنین احادیث فراوان مشترک نیز در خصوص وجهه علمی اهلبیت(علیهمالسلام) وجود دارد که سرآمد آنها حدیث ثقلین از زبان رسول خدا(صلیللهعلیه وآله) است: «انی تارک فیکم الثقلین، ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی، احدهما اعظم من الآخر کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهلبیتی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض». این حدیث شریف که بیش از سی صحابی آن را نقل کردهاند، در صحاح معتبر اهل سنت آمده است. بسیاری از بزرگان اهل سنت نیز معتقدند حدیث ثقلین بر مرجعیت علمی اهلبیت(علیهمالسلام) تأکید میکند. شیخ محمد ابوزهره معتقد است حدیث ثقلین بیشتر بر مرجعیت علمی و فقهی اهلبیت(علیهمالسلام) دلالت میکند تا بر مرجعیت سیاسی آنان. وی مینویسد: «لا یدلّ علی امامه السیاسه و انه دال علی امامه الفقه و العلم». <ref>ابوزهره، 1993م، ص199.</ref> گرچه این حدیث در کلام شیعی بار سیاسی نیز دارد، اما در پروسه تقریب میان مذاهب اسلامی ضرورتی ندارد که به جنبه سیاسی حدیث استدلال شود، بلکه باید فرصت اذعان علمای اهل سنت به عظمت علمی اهلبیت(علیهمالسلام) را غنیمت دانست و بر این وجهه حدیث تأکید نمود. <br> | همچنین احادیث فراوان مشترک نیز در خصوص وجهه علمی اهلبیت(علیهمالسلام) وجود دارد که سرآمد آنها حدیث ثقلین از زبان رسول خدا(صلیللهعلیه وآله) است: «انی تارک فیکم الثقلین، ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی، احدهما اعظم من الآخر کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهلبیتی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض». این حدیث شریف که بیش از سی صحابی آن را نقل کردهاند، در صحاح معتبر اهل سنت آمده است. بسیاری از بزرگان اهل سنت نیز معتقدند حدیث ثقلین بر مرجعیت علمی اهلبیت(علیهمالسلام) تأکید میکند. شیخ محمد ابوزهره معتقد است حدیث ثقلین بیشتر بر مرجعیت علمی و فقهی اهلبیت(علیهمالسلام) دلالت میکند تا بر مرجعیت سیاسی آنان. وی مینویسد: «لا یدلّ علی امامه السیاسه و انه دال علی امامه الفقه و العلم». <ref>ابوزهره، 1993م، ص199.</ref> گرچه این حدیث در کلام شیعی بار سیاسی نیز دارد، اما در پروسه تقریب میان مذاهب اسلامی ضرورتی ندارد که به جنبه سیاسی حدیث استدلال شود، بلکه باید فرصت اذعان علمای اهل سنت به عظمت علمی اهلبیت(علیهمالسلام) را غنیمت دانست و بر این وجهه حدیث تأکید نمود. <br> | ||
آیتالله بروجردی مؤسس دارالتقریب اسلامی به حدیث ثقلین بسیار اهمیت میداد. با اشاره ایشان شیخ قوامالدین وشنوی، این حدیث را از طرق و متون آن در رسالهای تدوین کرد و در قاهره آن را از طریق مؤسسه دارالتقریب مذاهب اسلامی منتشر نمود. آیتالله بروجردی عقیده داشت اگر شیعه در اثبات مذهب خود به مفاد همین حدیث و مرجعیت علمی اهلبیت(علیهمالسلام) اکتفا کند، قادر خواهد بود مسلمانان را دور هم گرد آورد و از اختلافات جلوگیری کند. <ref>روزنامه قدس، 15/2/83.</ref> علمای بزرگ اهل سنت نیز همواره از عظمت علمی و فقهی اهلبیت(علیهمالسلام) با احترام بسیار یاد میکنند، و اسامی ائمه(علیهمالسلام) در لیست منابع کلامی و فقهی معتبر آنها بسیار دیده میشود. از این رو اعتبار علمی اهلبیت(علیهمالسلام) دستآویز محکمی در اختیار مراکز علمی شیعیان قرار میدهد تا بر فصل مشترکی در فرایند تقریب تاکید نمایند. حوزههای علمیه شیعه از این طریق میتوانند بیش از پیش به مذاهب دیگر نزدیک شوند و از رهگذر این منبع ارزشمند علمی، با مذاهب اهل سنت تعامل نمایند. <br> | [[آیتالله بروجردی|'''آیتالله بروجردی''']] مؤسس دارالتقریب اسلامی به حدیث ثقلین بسیار اهمیت میداد. با اشاره ایشان شیخ قوامالدین وشنوی، این حدیث را از طرق و متون آن در رسالهای تدوین کرد و در قاهره آن را از طریق مؤسسه دارالتقریب مذاهب اسلامی منتشر نمود. آیتالله بروجردی عقیده داشت اگر شیعه در اثبات مذهب خود به مفاد همین حدیث و مرجعیت علمی اهلبیت(علیهمالسلام) اکتفا کند، قادر خواهد بود مسلمانان را دور هم گرد آورد و از اختلافات جلوگیری کند. <ref>روزنامه قدس، 15/2/83.</ref> علمای بزرگ اهل سنت نیز همواره از عظمت علمی و فقهی اهلبیت(علیهمالسلام) با احترام بسیار یاد میکنند، و اسامی ائمه(علیهمالسلام) در لیست منابع کلامی و فقهی معتبر آنها بسیار دیده میشود. از این رو اعتبار علمی اهلبیت(علیهمالسلام) دستآویز محکمی در اختیار مراکز علمی شیعیان قرار میدهد تا بر فصل مشترکی در فرایند تقریب تاکید نمایند. حوزههای علمیه شیعه از این طریق میتوانند بیش از پیش به مذاهب دیگر نزدیک شوند و از رهگذر این منبع ارزشمند علمی، با مذاهب اهل سنت تعامل نمایند. <br> | ||
==گفتوگوهای عالمانه و غیرمتعصبانه== | ==4-گفتوگوهای عالمانه و غیرمتعصبانه== | ||
در حقیقت یکی از مسایل موجب اختلاف، بیاطلاعی مسلمانان از آموزههای مذهبی یکدیگر و ناآگاهی نسبت به تعالیم، احکام فقهی و فرعی مذاهب اسلامی است که مهمترین نقش را در تعصبات جاهلانه دارد و در صورتی که میان آنان تفاهم حاصل شود، بسیاری از اختلافات از بین میرود و در صورت عدم تفاهم، هر کدام با رأی و عقیده خویش، نسبت به فروعات و غیراصول دین، دیگری را در اجتهاد و نظرش معذور دانسته و به دیدگاههای یکدیگر، همانطور که پیشوایان دینی و فقهای بزرگوار عمل میکردند، احترام مینهند<ref>علوبه باشا، بیتا، ص21.</ref> <br> | در حقیقت یکی از مسایل موجب اختلاف، بیاطلاعی مسلمانان از آموزههای مذهبی یکدیگر و ناآگاهی نسبت به تعالیم، احکام فقهی و فرعی مذاهب اسلامی است که مهمترین نقش را در تعصبات جاهلانه دارد و در صورتی که میان آنان تفاهم حاصل شود، بسیاری از اختلافات از بین میرود و در صورت عدم تفاهم، هر کدام با رأی و عقیده خویش، نسبت به فروعات و غیراصول دین، دیگری را در اجتهاد و نظرش معذور دانسته و به دیدگاههای یکدیگر، همانطور که پیشوایان دینی و فقهای بزرگوار عمل میکردند، احترام مینهند<ref>علوبه باشا، بیتا، ص21.</ref> <br> | ||
قرآن کریم مسلمانرها را به نیکوترین شکل مجادله فرا خوانده است؛ «ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ» نحل | قرآن کریم مسلمانرها را به نیکوترین شکل مجادله فرا خوانده است؛ «ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ» <ref>نحل(16):125.</ref> صاحب تفسیر مجمعالبیان در مورد کلمه «احسن» در این آیه، میگوید: «منظور از احسن عبارت است از بالاترین و بهترین مناظرهای که از نظر عقل طرف را به پذیرفتن وادار کند و یا اینکه موافق طبع ـ انسانی ـ او باشد تا بپذیرد و ممکن است هر دو معنا مقصود باشد. در این آیه اشاره شده است به این که ارشاد جامعه و دعوت مردم به سوی پروردگار باید با زیباترین شکل و با نرمش در جهت آگاه نمودن آنان به نشانههای هستی خدا، جهان و ایمان به او باشد» <ref>طبرسی، 1372ش، ج8، ص450.</ref> <br> | ||
البته چنانکه گفته شد، گفتوگوها و مناظرات باید در چارچوب طرح مشترکات انجام پذیرد، زیرا این کار اعتماد طرفینی ایجاد نموده و بسیاری از سوء تفاهمات ناشی از جهل را از بین میبرد. قرآن کریم در اهمیت آغاز گفتوگو از مشترکات میفرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی کلمهای که تمسک به آن بر ما و شما لازم است و آن این است که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او قرار نداده و یکدیگر را به جای خدا به ربوبیت نگیریم، اگر رو گرداندند، بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم» <ref>آلعمران(3):64)</ref> و نیز در آیه دیگری میفرماید: «وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنْزِلَ إِلَینا وَ أُنْزِلَ إِلَیكُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُكُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ؛ به ایشان بگویید ما به آنچه بر ما نازل شد و آنچه بر شما نازل شده ایمان داریم، معبود ما و شما یکی است و ما تسلیم آن معبودیم». <ref>عنکبوت(29):46.</ref> <br> | البته چنانکه گفته شد، گفتوگوها و مناظرات باید در چارچوب طرح مشترکات انجام پذیرد، زیرا این کار اعتماد طرفینی ایجاد نموده و بسیاری از سوء تفاهمات ناشی از جهل را از بین میبرد. قرآن کریم در اهمیت آغاز گفتوگو از مشترکات میفرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی کلمهای که تمسک به آن بر ما و شما لازم است و آن این است که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او قرار نداده و یکدیگر را به جای خدا به ربوبیت نگیریم، اگر رو گرداندند، بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم» <ref>آلعمران(3):64)</ref> و نیز در آیه دیگری میفرماید: «وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنْزِلَ إِلَینا وَ أُنْزِلَ إِلَیكُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُكُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ؛ به ایشان بگویید ما به آنچه بر ما نازل شد و آنچه بر شما نازل شده ایمان داریم، معبود ما و شما یکی است و ما تسلیم آن معبودیم». <ref>عنکبوت(29):46.</ref> <br> | ||
گفتوگو میان عالمان و حوزهها و مراکز دینی و علمی فرقههای اسلامی شرایط دیگری دارد که مهمترین آن این است که باید میان اندیشمندان و عالمان برجسته و میان نهادهای ریشهدار همانند حوزههای علمیه نجف اشرف، حوزه علمیه قم و جامعة الازهر و دیگر مراکز معتبر دینی صورت بگیرد. گفتوگوهای عالمانه و غیرمتعصبانهای که از طرح مشترکات آغاز میشود، چه بسا به انجام توافقات در باب فروعات اختلافی منجر میشود. در حقیقت، این نوع گفتوگو ابزاری برای شناخت وجوه اشتراک و افتراق قلمداد میشود. «این نوع گفتوگو فرصتی برای تقویت هویت اسلامی و دینی ایجاد میکند و موجب میشود که مذهب به عنوان یک نظام گفتاری با بهرهگیری از نمادهای زبانی موجب اتصال حلقههای به هم پیوسته انسانیت و تنظیم روند حرکت اندیشه انسانی شود. همینطور گفتوگوی عالمانه موجب وارد شدن نخبگان فکری جهان اسلام به یک متن جهانی میگردد». افضلی، 1384ش، ص380. <br> | گفتوگو میان عالمان و حوزهها و مراکز دینی و علمی فرقههای اسلامی شرایط دیگری دارد که مهمترین آن این است که باید میان اندیشمندان و عالمان برجسته و میان نهادهای ریشهدار همانند حوزههای علمیه نجف اشرف، حوزه علمیه قم و جامعة الازهر و دیگر مراکز معتبر دینی صورت بگیرد. گفتوگوهای عالمانه و غیرمتعصبانهای که از طرح مشترکات آغاز میشود، چه بسا به انجام توافقات در باب فروعات اختلافی منجر میشود. در حقیقت، این نوع گفتوگو ابزاری برای شناخت وجوه اشتراک و افتراق قلمداد میشود. «این نوع گفتوگو فرصتی برای تقویت هویت اسلامی و دینی ایجاد میکند و موجب میشود که مذهب به عنوان یک نظام گفتاری با بهرهگیری از نمادهای زبانی موجب اتصال حلقههای به هم پیوسته انسانیت و تنظیم روند حرکت اندیشه انسانی شود. همینطور گفتوگوی عالمانه موجب وارد شدن نخبگان فکری جهان اسلام به یک متن جهانی میگردد». <ref>افضلی، 1384ش، ص380.</ref> <br> | ||
بیگمان گفتوگوی عالمانه میان علمای شیعه و سنی فضاهای خالی بسیاری دارد. تقریب مذاهب نیازمند تعاملات و مناظرات عالمانه و با دوام میان بزرگان حوزههای علمیه فریقین است. متأسفانه در پندار عامه مردم فرضیات ناصواب و ناشی از تعصبات جاهلانه نسبت به فرقههای دیگر شکل گرفته که این امر باید اصلاح شود. تنها راه اصلاح و تغییر نگرش به سوی مثبت شدن، ارتباط و تعاملات کثرتگرایانه و کریمانه میان نهادهای دینی طرفین و یا اطراف امور خواهد بود. <br> | بیگمان گفتوگوی عالمانه میان علمای شیعه و سنی فضاهای خالی بسیاری دارد. تقریب مذاهب نیازمند تعاملات و مناظرات عالمانه و با دوام میان بزرگان حوزههای علمیه فریقین است. متأسفانه در پندار عامه مردم فرضیات ناصواب و ناشی از تعصبات جاهلانه نسبت به فرقههای دیگر شکل گرفته که این امر باید اصلاح شود. تنها راه اصلاح و تغییر نگرش به سوی مثبت شدن، ارتباط و تعاملات کثرتگرایانه و کریمانه میان نهادهای دینی طرفین و یا اطراف امور خواهد بود. <br> | ||
==5ـ اصلاحات در مبانی و منابع آموزشی و علمی== | ==5ـ اصلاحات در مبانی و منابع آموزشی و علمی== | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
صرفنظر از فقه و اجتهاد، علم کلام هم در تشدید اختلاف و ایجاد شکاف و هم در ترمیم روابط و تقریب مذاهب نقش مهمی دارد. این اهمیت در برقراری روابط میان مسلمانان، چه مثبت و چه منفی، قابل تردید نیست. نخستین اختلافات به گونهای به مباحث کلامی مربوط است هرچند که اختلاف میان پیشوایان مسلمانان احتمالاً به جنبههای علمی و درس و بحث محدود میباشد، ولی هنگامی که این بحث به سطح پایینتر و عوام مردم برسد، گاهی به فحاشی، دشمنی، کشمکش و یا درگیری و نزاع میان پیروان مذاهبی که خود را به اسلام منسوب میدانند، میانجامد. منابع سنتی علم کلام نمیتواند یک تصویر حقیقی از وضعیت علمای مکاتب کلامی گذشته ارائه دهد. برخی از اشخاص از زمان و مکان فراتر نمیروند و این مسئله باعث ایجاد تصویر نادرستی از وجود چند دستگی میان مذاهب و فرقههای منشعب از آن گردیده و این تصویر با قرائت یکنواخت کلامی نزد بسیاری از مسلمانان باقی مانده است، بیآنکه نقد حقیقی و یا فرقهای نسبت به آن انجام گیرد.<ref>تسخیری، پیشین، ص28.</ref> <br> | صرفنظر از فقه و اجتهاد، علم کلام هم در تشدید اختلاف و ایجاد شکاف و هم در ترمیم روابط و تقریب مذاهب نقش مهمی دارد. این اهمیت در برقراری روابط میان مسلمانان، چه مثبت و چه منفی، قابل تردید نیست. نخستین اختلافات به گونهای به مباحث کلامی مربوط است هرچند که اختلاف میان پیشوایان مسلمانان احتمالاً به جنبههای علمی و درس و بحث محدود میباشد، ولی هنگامی که این بحث به سطح پایینتر و عوام مردم برسد، گاهی به فحاشی، دشمنی، کشمکش و یا درگیری و نزاع میان پیروان مذاهبی که خود را به اسلام منسوب میدانند، میانجامد. منابع سنتی علم کلام نمیتواند یک تصویر حقیقی از وضعیت علمای مکاتب کلامی گذشته ارائه دهد. برخی از اشخاص از زمان و مکان فراتر نمیروند و این مسئله باعث ایجاد تصویر نادرستی از وجود چند دستگی میان مذاهب و فرقههای منشعب از آن گردیده و این تصویر با قرائت یکنواخت کلامی نزد بسیاری از مسلمانان باقی مانده است، بیآنکه نقد حقیقی و یا فرقهای نسبت به آن انجام گیرد.<ref>تسخیری، پیشین، ص28.</ref> <br> | ||
بنابراین در حوزهها و مراکز علمی به انجام تحقیقات و مطالعات گستردهتر و نیز دائرهالمعارفی جهت انجام مقایسه میان آرای کلامی نیاز داریم، به گونهای که متصدیان خود را از تمایل یا تعصب دور نگهدارند، زیرا باید این واقعیت را بپذیریم که در کلام نیز ثابتات و متغیراتی وجود دارد که در این مجال نیز میتوان با احترام به اعتقادات ثابت کلامی مذاهب، بر روی متغیرها که بخش قابل توجهی از اختلافات مربوط به آنهاست، گفتوگو نمود و به صورت عالمانه چانهزنی کرد. تصویری را که مراجع سنتی از ملل و نحل ارائه میدهند نباید پایان کلام و فصلالخطاب تلقی کرد و به جریانهای افراطی نباید اجازه داد که نمایندگی مذاهب را مصادره نمایند.<ref>حبالله، 1384ش، ص255ـ267.</ref> <br> | بنابراین در حوزهها و مراکز علمی به انجام تحقیقات و مطالعات گستردهتر و نیز دائرهالمعارفی جهت انجام مقایسه میان آرای کلامی نیاز داریم، به گونهای که متصدیان خود را از تمایل یا تعصب دور نگهدارند، زیرا باید این واقعیت را بپذیریم که در کلام نیز ثابتات و متغیراتی وجود دارد که در این مجال نیز میتوان با احترام به اعتقادات ثابت کلامی مذاهب، بر روی متغیرها که بخش قابل توجهی از اختلافات مربوط به آنهاست، گفتوگو نمود و به صورت عالمانه چانهزنی کرد. تصویری را که مراجع سنتی از ملل و نحل ارائه میدهند نباید پایان کلام و فصلالخطاب تلقی کرد و به جریانهای افراطی نباید اجازه داد که نمایندگی مذاهب را مصادره نمایند.<ref>حبالله، 1384ش، ص255ـ267.</ref> <br> | ||
البته در مسائل کلامی ثابت و ضروری که در لسان متکلمان به اصول دین شهرت یافته و نص آیات قرآن و روایات متواتر بر اعتقاد به آنها استوار میباشد، جایی برای اختلاف نظر نیست. در آیات مبارک قرآن خروج از دین وقتی است که شخص آن چه را از جانب خدای متعال نازل شده است قبول نداشته باشد؛ «وَ مَنْ لَمْ یحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ» | البته در مسائل کلامی ثابت و ضروری که در لسان متکلمان به اصول دین شهرت یافته و نص آیات قرآن و روایات متواتر بر اعتقاد به آنها استوار میباشد، جایی برای اختلاف نظر نیست. در آیات مبارک قرآن خروج از دین وقتی است که شخص آن چه را از جانب خدای متعال نازل شده است قبول نداشته باشد؛ «وَ مَنْ لَمْ یحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ»<ref>مائده(5):44</ref> اما در مسایل غیرضروری و نظری مجال برای اختلاف نظر هست و نمیتوان کسی را به قبول یک تفسیر خاص الزام کرد. در اینجا داور نهایی ابزارهایی است که در فهم این موارد به کار میآید و میزان درستی و نادرستی آن، مطابقت یا عدم مطابقت آن با معیارهای فهم درست و روشمند بودن است. <ref>افضلی، پیشین، ص174.</ref> <br> | ||
فقه و کلام از منابع و مواد آموزشی اصلی حوزههای علمیه است. اصلاحات و بازاندیشی در این رشتههای مهم منظومه معارفی مذاهب اسلامی، میتواند سهم بسزایی در باب تقریب میان مذاهب اسلامی به عهده گیرد. متأسفانه درصد بالایی از مسلمانان (چه شیعه و چه اهل سنت) از مسائل فقهی ـ کلامی خود و دیگران اطلاعات مستدل چندانی ندارند و حتی نوآموزانی که وارد مدارس دینی میشوند، تا پایان تحصیلاتشان نسبت به آموزههای فقهی ـ کلامی طریقت دیگر بیاطلاع میمانند و این فرصت مناسبی را در اختیار گروههای سلفی و تکفیری و افراطی فراهم میکند که نسبتهای ناروایی را در این دو رشته به مذاهب دیگر داده و از بیخبری و جهالت تودهها نسبت به حقایق مبانی و منابع فقهی ـ کلامی مذاهب دیگر در کینهتوزیهای مذهبی استفاده کنند. از این رو اگر در مدارس دینی در روند اجتهاد فقهی بازاندیشی صورت گیرد و برای این کار رشته فقه تطبیقی اهمیت پیدا کند و در غیرضروریات و غیرثابتات کلام هر فرقه مذهبی، مجال مباحثات فراهم شود، خواهیم دید که فصل جدیدی در مناسبات مذاهب اسلامی در این کشور گشوده شده و نتایج شیرین آن پس از چندی خود را نشان خواهد داد. <br> | فقه و کلام از منابع و مواد آموزشی اصلی حوزههای علمیه است. اصلاحات و بازاندیشی در این رشتههای مهم منظومه معارفی مذاهب اسلامی، میتواند سهم بسزایی در باب تقریب میان مذاهب اسلامی به عهده گیرد. متأسفانه درصد بالایی از مسلمانان (چه شیعه و چه اهل سنت) از مسائل فقهی ـ کلامی خود و دیگران اطلاعات مستدل چندانی ندارند و حتی نوآموزانی که وارد مدارس دینی میشوند، تا پایان تحصیلاتشان نسبت به آموزههای فقهی ـ کلامی طریقت دیگر بیاطلاع میمانند و این فرصت مناسبی را در اختیار گروههای سلفی و تکفیری و افراطی فراهم میکند که نسبتهای ناروایی را در این دو رشته به مذاهب دیگر داده و از بیخبری و جهالت تودهها نسبت به حقایق مبانی و منابع فقهی ـ کلامی مذاهب دیگر در کینهتوزیهای مذهبی استفاده کنند. از این رو اگر در مدارس دینی در روند اجتهاد فقهی بازاندیشی صورت گیرد و برای این کار رشته فقه تطبیقی اهمیت پیدا کند و در غیرضروریات و غیرثابتات کلام هر فرقه مذهبی، مجال مباحثات فراهم شود، خواهیم دید که فصل جدیدی در مناسبات مذاهب اسلامی در این کشور گشوده شده و نتایج شیرین آن پس از چندی خود را نشان خواهد داد. <br> | ||
ویرایش