confirmed
۵٬۹۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
مکانی که توابین با لشکر شام به مصاف رفتند منطقهای به نام [[عینالورده]] بود.<ref>ابن کثیر اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، نشر دار احیاء التراث العربی، سال ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۷۶-۲۸۰.</ref> | مکانی که توابین با لشکر شام به مصاف رفتند منطقهای به نام [[عینالورده]] بود.<ref>ابن کثیر اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، نشر دار احیاء التراث العربی، سال ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۷۶-۲۸۰.</ref> | ||
==اهداف قیام توابین== | ==اهداف قیام توابین== | ||
اهداف اصلی قیام توابین را میتوان در دو | اهداف اصلی قیام توابین را میتوان در دو موضوع جستجو کرد. | ||
===انتقام از قاتلان امام حسین و یارانش=== | ===انتقام از قاتلان امام حسین و یارانش=== | ||
خونخواهی اصلیترین هدف از قیام | خونخواهی اصلیترین هدف از قیام توابین بود. آنها تنها راه جبران را برای اشتباه خود کشتن فرماندهان لشکر یزید در کربلا میدانستند. | ||
<ref>سفاک امانی محمد رضا، قیام توابین، نشر فرهنگ کوثر، بخش اول</ref> | <ref>سفاک امانی محمد رضا، قیام توابین، نشر فرهنگ کوثر، بخش اول</ref> | ||
===واگذاری خلافت به اهلبیت پیامبر=== | ===واگذاری خلافت به اهلبیت پیامبر=== | ||
سپردن خلافت به اهل بیت | سپردن خلافت به اهل بیت پیامبر دیگر هدف توابین از قیامشان بود. آنها قصد داشتند پس از انتقام، یزید را از خلافت خلع کنند و یکی از اهل بیت پیامبر را به عنوان خلیفه برگزینند. توابین در شعارهای خود در مراحل مختلف قیام یعنی از آغاز کار تا پایان به این نکته اشاره میکردند که قصد برکناری یزید آخرین بازمانده خاندان امامت یعنی [[علیبنالحسین]] را به خلافت برسانند.<ref>سفاک امانی محمد رضا، قیام توابین، نشر فرهنگ کوثر، بخش دوم</ref> | ||
==توابین معروف== | ==توابین معروف== | ||
در میان توابین افرادی چون سلیمان بن صرد خزاعی، رفاعة بن شداد بجلی <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، موسسه اعلمی، سال ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۳۶۴.</ref> مسیب بن نجبه، عبدالله بن سعد ازدی و عبدالله بن وال تیمی از | در میان توابین افرادی چون سلیمان بن صرد خزاعی، رفاعة بن شداد بجلی <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، موسسه اعلمی، سال ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۳۶۴.</ref> مسیب بن نجبه، عبدالله بن سعد ازدی و عبدالله بن وال تیمی از رهبران توابین بودند.<ref>سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، نشر موسسه اعلمی، سال ۱۴۲۸ق، ج۷، ص۲۴۶.</ref> | ||
==دلیل نامگذاری== | ==دلیل نامگذاری== | ||
توابین چون توفیق یاری امام(ع) را از دست داده و او و اهلبیتش را در قیام عاشورای سال ۶۱ هجری تنها گذاشتند، پس از واقعه کربلا به شدت پشیمان شده و در صدد جبران بر آمدند و تنها راه رستگاری و پذیرش توبه خویش را خونخواهی حسین بن علی(ع) و کشتن قاتلان او یا کشته شدن در این راه دانستند و از اینرو به توّابین مشهور شدند.<ref>ذهبی محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، سال ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۹۵.</ref> | |||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
پس از شهادت امام حسین و یاران با وفایش در کربلا بدست سپاه یزید و عدم یارى آن حضرت از سوى برخی از مسلمانان و دوستداران | پس از شهادت امام حسین و یاران با وفایش در کربلا بدست سپاه یزید و عدم یارى آن حضرت از سوى برخی از مسلمانان و دوستداران اهلبیت که خود در ارسال نامه و دعوت از حضرت برای آمدن به [[کوفه]] دخیل بودند و به توابین مشهور شدند، حالت پشیمانی عجیبی آنان را فرا گرفت. این حالت در دیار کوفه که در آن زمان محور تجمع شیعیان بود، شدیدتر به نظر میآمد و به همین دلیل خود را سرزنش کرده و گناهکار میدانستند. | ||
این گروه پس از مراسم عزادارى امام حسین و | این گروه پس از مراسم عزادارى امام حسین و مشورتهایی که با هم داشتند، به این نتیجه رسیدند که این ننگ را جز با قیام در برابر سپاه شام و انتقام از قاتلان حضرت، نمی توانند از خود دور کنند<ref>المنتظم فى تاریخ الامم والملوک، ج ۶، ص ۲۸.</ref> | ||
رهبری این قیام بر عهده تنی چند از سالخوردگانی چون سليمان بن صرد خزاعى، عبدالله بن وال تمیمى، رفاعة بن شداد بجلى، عبدالله بن سعد ازدى و مسیب بن نجبه فزارى قرار گرفت.این تشکل که در سال ۶۱ قمرى و پس از شهادت امام حسین علیهالسلام | رهبری این قیام بر عهده تنی چند از سالخوردگانی چون سليمان بن صرد خزاعى، عبدالله بن وال تمیمى، رفاعة بن شداد بجلى، عبدالله بن سعد ازدى و مسیب بن نجبه فزارى قرار گرفت.این تشکل که در سال ۶۱ قمرى و پس از شهادت امام حسین علیهالسلام پا گرفت، کمکم گسترده شده افراد زیادی را به خود جذب کرد و در مدت چهار سال، از امکانات قابل توجهى برخوردار گردید. به همین جهت، رهبران قیام، نخستین روز از ربيع الثانى سال ۶۵ قمرى را آغاز رسمى حرکت خود از شهر بزرگ کوفه تعیین کردند. | ||
البته در این مدت "یزید بن معاویه" هلاک شده بود و "مروان بن حکم" در شام و غرب عالم اسلام و "عبدالله بن زبیر" در مکه و شرق و جنوب عالم اسلام، حکمرانى مى کردند و شهر کوفه در سیطره عبدالله بن زبیر و طرفدارانش قرار داشت. | البته در این مدت "یزید بن معاویه" هلاک شده بود و "[[مروان بن حکم]]" در شام و غرب عالم اسلام و "[[عبدالله بن زبیر]]" در [[مکه]] و شرق و جنوب عالم اسلام، حکمرانى مى کردند و شهر کوفه در سیطره عبدالله بن زبیر و طرفدارانش قرار داشت. | ||
در ابتدا عدهاى قصد داشتند تا توابین را با عامل عبدالله بن زبیر در کوفه درگیر کنند، ولى با زیرکى استاندار وقت کوفه و اعلام پشتیبانى وى از توابین، هیچ گونه جنگى در کوفه در نگرفت.<ref>المنتظم فى تاریخ الامم والملوک، ج ۶، ص ۲۸.</ref> | در ابتدا عدهاى قصد داشتند تا توابین را با عامل عبدالله بن زبیر در کوفه درگیر کنند، ولى با زیرکى استاندار وقت کوفه و اعلام پشتیبانى وى از توابین، هیچ گونه جنگى در کوفه در نگرفت.<ref>المنتظم فى تاریخ الامم والملوک، ج ۶، ص ۲۸.</ref> | ||
===تعداد توابین=== | ===تعداد توابین=== | ||
توابین که تعدادشان حدود چهار هزار بود از کوفه به پادگان "نخیله" و از نخیله به سوى کربلا حرکت کردند و مدتى در آن جا به سوگوارى پرداختند و از خداوند به دلیل گناه و جرم خویش، طلب بخشش کردند و سپس به سوى سرزمین "جزیره (بین النهرین)" رهسپار شدند. | توابین که تعدادشان حدود چهار هزار بود از کوفه به پادگان "نخیله" و از نخیله به سوى کربلا حرکت کردند و مدتى در آن جا به سوگوارى پرداختند و از خداوند به دلیل گناه و جرم خویش، طلب بخشش کردند و سپس به سوى سرزمین "جزیره ([[بین النهرین]])" رهسپار شدند. | ||
آنها قبل از رسیدن لشکر شام، در منطقه عین الورده اردو زده و پنج روز در آن جا حضور داشتند. سلیمان در روز نبرد به تبیین پیکار و سفارشهای جنگی پرداخت و جانشینان خویش را معرفی کرد. وی خطاب به حضار گفت: اگر من کشته شدم، فرمانده سپاه مسیب بن نجبه است و پس از او، عبدالله بن سعد بن نفیل فرماندهی سپاه را بر عهده بگیرد. پس از کشته شدن او، عبدالله بن وال و رفاعه بن شداد، دیگر فرماندهان نبرد توابین هستند.<ref>ابن کثیر اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، سال ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۷۸.</ref> | آنها قبل از رسیدن لشکر شام، در منطقه عین الورده اردو زده و پنج روز در آن جا حضور داشتند. سلیمان در روز نبرد به تبیین پیکار و سفارشهای جنگی پرداخت و جانشینان خویش را معرفی کرد. وی خطاب به حضار گفت: اگر من کشته شدم، فرمانده سپاه مسیب بن نجبه است و پس از او، عبدالله بن سعد بن نفیل فرماندهی سپاه را بر عهده بگیرد. پس از کشته شدن او، عبدالله بن وال و رفاعه بن شداد، دیگر فرماندهان نبرد توابین هستند.<ref>ابن کثیر اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، سال ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۷۸.</ref> | ||
===تاریخ نبرد=== | ===تاریخ نبرد=== | ||
نبرد توابین با سپاهیان شام در ۲۵ جمادی الاول شروع شده دو سپاه برابر یکدیگر جنگ را آغاز کردند. | |||
<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۶ق، ج۴، ص۱۸۲.</ref> | <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۶ق، ج۴، ص۱۸۲.</ref> | ||
===شرح نبرد=== | ===شرح نبرد=== | ||
فرماندهی سپاه شام بر عهده عبیدالله بن زیاد قرار گرفت و همچنین حصین بن نمیر، شرحبيل بن ذی الكلاع حميری، ادهم بن محرز باهلى، ربيعة بن مخارق عنوى و جبلة بن عبدالله خثعمى وی را همراهی میکردند.<ref>بلاذری احمدبن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، نشر موسسه اعلمی، سال ۱۳۹۴ق، ج۶، ص ۳۷۰.</ref>در | فرماندهی سپاه شام بر عهده عبیدالله بن زیاد قرار گرفت و همچنین حصین بن نمیر، شرحبيل بن ذی الكلاع حميری، ادهم بن محرز باهلى، ربيعة بن مخارق عنوى و جبلة بن عبدالله خثعمى وی را همراهی میکردند.<ref>بلاذری احمدبن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، نشر موسسه اعلمی، سال ۱۳۹۴ق، ج۶، ص ۳۷۰.</ref>در ابتدا، گروهى از توابین به فرماندهى "مسیب بن نجبه فزارى" با گروهى از سپاه عبیدالله بن زیاد درگیر شدند و با مجاهدت و دلاورىهاىشان، سپاه عبیدالله را متحمل شکست سنگینی کرده بسیارى از شامیان را کشته و بسیارى را زخمى کردند و تنها عدهاى موفق به فرار از صحنه نبرد شدند.عبیدالله بن زیاد که تعداد سى هزار نفر از شامیان را فرماندهى مىکرد، براى بار دوم سپاهى به استعداد دوازده هزار مرد جنگنده به فرماندهى "حصین بن نمیر" به نبرد توابین فرستاد و این بار نیز پیروزى با توابین بود، ولى تاریکى شب مانع پیروزى نهایى آنان گردید. | ||
اما بار سوم عبیدالله بن زیاد در همان شامگاه با تمام نیرو و تجهیزات جنگى به نبرد توابین شتافت و جنگ خونینى میان طرفین | اما بار سوم عبیدالله بن زیاد در همان شامگاه با تمام نیرو و تجهیزات جنگى به نبرد با توابین شتافت و جنگ خونینى میان طرفین در گرفت. سلیمانبن صرد که با سپاهى سنگین از دشمن روبرو شده بود، از زین اسب به پایین آمد و شمشیرش را از غلاف بیرون آورد و غلاف آن را شکست و به یاران خود گفت: عبادالله! من اراد البکور الى ربه، والتوبة من ذنبه، والوفاء بعهده، فالیّ؛ اى بندگان خدا! هر کسى مىخواهد که بامداد فردا نزد پروردگارش باشد، از گناه و جرمش توبه کند و به پیمان خویش وفا کند، پس با من بیاید. | ||
در این هنگام، تعداد زیادى از یاران او از اسب پیاده شده و بىباکانه به صفوف عظیم دشمن حمله کردند. تعداد اندک توابین، صحنه میدان را بر انبوه جنایتکاران شام تیره و تنگ کردند و اگر | در این هنگام، تعداد زیادى از یاران او از اسب پیاده شده و بىباکانه به صفوف عظیم دشمن حمله کردند. تعداد اندک توابین، صحنه میدان را بر انبوه جنایتکاران شام تیره و تنگ کردند و اگر رویاروییهای آنان به همان صورت ادامه مىیافت، پیروزى نهایى نصیبشان مىشد، ولى شامیان به جاى نبرد تنبهتن، توابین را آماج تیرهاى بىامان خویش قرار دادند و در این میان فرمانده اصلی توابین، یعنى "سلیمان بن صرد"، مورد اصابت تیر "یزید بن حصین بن نمیر" قرار گرفت و کشته شد و پس از او "مسیب بن نجبه" فرماندهى توابین را بر عهده گرفت، ولى او نیز پس از مبارزاتى کشته شد. | ||
<ref>بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، نشر موسسه اعلمی، سال ۱۳۹۴ق، ج۶، ص ۳۷۰.</ref> | <ref>بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، نشر موسسه اعلمی، سال ۱۳۹۴ق، ج۶، ص ۳۷۰.</ref> | ||
از آن پنج فرمانده و امیر | از آن پنج فرمانده و امیر توابین، هر کدام پس از دیگرى، فرماندهى را بر عهده گرفته و با سربازان عبیدالله بن زیاد به نبرد پرداختند، ولى در میان میدان کشته شدند و تنها "رفاعة بن شداد بجلى" به همراه عده اى اندک از توابین از تاریکى شب استفاده کرده و خود را از آن واقعه هولناک نجات داده و به کوفه برگشتند و در [[قیام مختار]] بن ابىعبیده ثقفى که بعد از قیام توابین به وقوع پیوست، شرکت نمودند. <ref>مروج الذهب، ج ۳، ص ۱۰۰</ref> <ref>تاریخ الطبرى، ج ۵، ص ۵۵۱</ref> <ref>البدایة والنهایة، ج ۸، ص ۲۵۳</ref> <ref>ماهیت قیام مختار، ص ۲۲۱</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |