پرش به محتوا

حامد الزقم: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۸۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA50...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
استاد ارجمند حاج حمید بدر السید الزقم.. از برادران نسل اول این گروه خجسته در سال 1925 شمسی در روستای باهوت مرکز نابارواح از توابع دکهلیه دیده به جهان گشود.
استاد ارجمند حاج حمید بدر السید الزقم.. از برادران نسل اول این گروه خجسته در سال 1925 شمسی در روستای باهوت مرکز نابارواح از توابع دکهلیه دیده به جهان گشود.


او از خانواده ای پرجمعیت است که نه عمو داشت که همه کشاورزی می کردند و یک عمه و پدرش رئیس این خاندان و امیر آنها بود و به عنوان شیخ غافر کار می کرد.
او از خانواده ای پرجمعیت است که نه عمو داشت که همه کشاورزی می کردند و یک عمه و پدرش رئیس این خاندان و امیر آنها بود و به عنوان شیخ غافر کار می کرد.<br>
== همکاری با اخوان‌المسلمین ==
در سال 1950، شیخ حامد به اخوان المسلمین پیوست تا پرچم دعوت را به عنوان سرباز جنبش حمل کند.
و درباره ماجرای پیوستنش به گروه می فرماید: خدا حفظش کند:
 
    «فعالیت بسیار گسترده اخوان المسلمین وجود داشت که به چشم اشتباه نمی شود و برکات و ثمرات این فعالیت همه را فرا گرفت. برادر همسر محی الدین فارس، دانشجوی مؤسسه منصوره ازهاری، از من دعوت کرد تا در یک جلسه هفتگی شرکت کنم، به برادران دکاهلیه در منصوره در روز چهارشنبه، و برگزار کننده این جلسات هفتگی پروفسور صلاح الشربینی بود.
 
    این مرد «صلاح الشربینی» مردی است که خود را به خدا فروخته است، او را همیشه در کار وکالت، فعال، خستگی ناپذیر و خستگی ناپذیر می بینید و پس از گفتگو با من، دلیل پیوستن من به گروه بود. استاد محمد العدوی و شیخ محمود ابوریا و بسیاری دیگر که بر من تأثیر گذاشتند، از جمله اساتید این جلسه هفتگی بودند.
 
    بعد از ورود به گروه، سبک زندگی من کاملاً تغییر کرد، مثلاً قبل از اینکه با اخوان آشنا شویم، حتی اگر یک بیست پوندی هم می دادند، نمی توانستیم شب بیرون برویم. هوا تاریک بود و به جز تعدادی لامپ در جلوی برخی از خانه ها که صاحبان خانه نصب کرده بودند، روشنایی خیابان وجود نداشت.
 
    اما بعد از آشنایی با اخوان قضیه کاملاً فرق می کرد، ما قبل از نماز صبح در تاریکی بیرون می رفتیم تا مردم را بیدار کنیم، ندا می دادیم و می گفتیم: ای قوم ما دعای خدا را مستجاب کنید، نماز بهتر است. از خواب
 
    بعد از نماز فجر در جماعت جلسه گذاشتیم.. بعد تمرینات نظامی خیلی ساده انجام می دهیم، بعد هر برادر بعد از آن به خانه اش برمی گردد.
 
    من همچنین عضوی از پیشاهنگان اخوان بودم که تأثیر مهم آن بر خود فرد اخوان و بر جامعه اطراف او پنهان نبود، همچنین سیستم گردان ها، سفرها و سایر فعالیت های اخوان وجود داشت.
=منبع=
=منبع=
*ر.ک: مدخل حامد الزقم در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].
*ر.ک: مدخل حامد الزقم در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].