پرش به محتوا

سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی شقراوی (بلندای استقامت) (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
«اى قبر اگر بدانى که چه زن پاک سیرت را در خود جا داده‌اى که او لباس شرف بر تن داشت. اى بهترین مادر که به فرزندش نیکى و مهربانى فراوانى داشت مطمئن باش پسرت فرزند سختى‌هاست. چشمانت را با کارهاى نیکش روشن مى‌کند و انگار خود مى‌دانستى که چه فرزند شایسته‌اى را به جاى گذاشته‌اى. اما مادر، من که از فرط محبت و اشتیاق یک لحظه دورى تو قرار را از من مى‌گرفت، اکنون چگونه مى‌توانم طاقت بیاورم در حالى که دورى من و تو تا روز محشر است و رشته کارها از هم گسسته‌است». (پیشین).<br>
«اى قبر اگر بدانى که چه زن پاک سیرت را در خود جا داده‌اى که او لباس شرف بر تن داشت. اى بهترین مادر که به فرزندش نیکى و مهربانى فراوانى داشت مطمئن باش پسرت فرزند سختى‌هاست. چشمانت را با کارهاى نیکش روشن مى‌کند و انگار خود مى‌دانستى که چه فرزند شایسته‌اى را به جاى گذاشته‌اى. اما مادر، من که از فرط محبت و اشتیاق یک لحظه دورى تو قرار را از من مى‌گرفت، اکنون چگونه مى‌توانم طاقت بیاورم در حالى که دورى من و تو تا روز محشر است و رشته کارها از هم گسسته‌است». (پیشین).<br>
این اشعار با توجه به این که سید محسن تنها فرزند خانواده بود، از روابط عمیق بین این مادر و فرزند حکایت دارد. مادرش دختر شاعر و دانشمند محترم شیخ محمدحسین فلحه میسى بود و طبع شعرى سید محسن نیز ریشه در این امر دارد. جد پدرى اش «سید على امین عاملى» فقیهى نامدار در نجف بود و سید استفاده‌هاى شایانى از او برد.<br>
این اشعار با توجه به این که سید محسن تنها فرزند خانواده بود، از روابط عمیق بین این مادر و فرزند حکایت دارد. مادرش دختر شاعر و دانشمند محترم شیخ محمدحسین فلحه میسى بود و طبع شعرى سید محسن نیز ریشه در این امر دارد. جد پدرى اش «سید على امین عاملى» فقیهى نامدار در نجف بود و سید استفاده‌هاى شایانى از او برد.<br>
سید محسن بعد از این که در سال 1291 ق در سن هفت سالگى، قرائت قرآن را از اول تا آخر تمام کرد و نوشتن را فرا گرفت به علم نحو و هنر خوشنویسى رو آورد. ابتدا متن اجرومیه را حفظ کرد و سپس کتاب قطر الندى و بل الصدى تألیف ابن هشام انصارى در علم نحو و کتاب تصریف سعد الدین تفتازانى را به پایان برد. وى این دو کتاب را در فاصله سال‌هاى 1295ق و 1296 ق نزد پسر عمویش سید محمدحسین امین فرا گرفت. (پیشین، ص 337). در همین ایام اشتیاق خواندن شعر در او تقویت شد و به یکى از دوستان پدرش به نام حاج محمود مروت که عازم بیروت بود سفارش کرد دیوان شعرى براى او خریدارى نماید. حاج محمود نیز دیوان ابو فراس حمدانى (م 357 ق) را که یکى از بهترین دیوان‌هاى شعر عربى است، براى او خریدارى نمود و این نخستین مطالعه شعر او بود و چون اشتیاق فراوان داشت، اشعار این دیوان را به دقت مطالعه کرد و بسیارى از ابیات آن را حفظ کرد و از همین‌جا پایه‌هاى ذوق شعرى او شکل گرفت. (پیشین).
سید محسن بعد از این که در سال 1291 ق در سن هفت سالگى، قرائت قرآن را از اول تا آخر تمام کرد و نوشتن را فرا گرفت به علم نحو و هنر خوشنویسى رو آورد. ابتدا متن اجرومیه <ref>كتاب كوچكى است در علم صرف كه در اكثر حوزه‌هاى آن زمان تدريس مى شد، ولى اكنون بيش‌تر در حوزه‌هاى اهل سنت تدريس مى شود.</ref> را حفظ کرد و سپس کتاب قطر الندى و بل الصدى تألیف ابن هشام انصارى در علم نحو و کتاب تصریف سعد الدین تفتازانى را به پایان برد. وى این دو کتاب را در فاصله سال‌هاى 1295ق و 1296 ق نزد پسر عمویش سید محمدحسین امین فرا گرفت. (پیشین، ص 337). در همین ایام اشتیاق خواندن شعر در او تقویت شد و به یکى از دوستان پدرش به نام حاج محمود مروت که عازم بیروت بود سفارش کرد دیوان شعرى براى او خریدارى نماید. حاج محمود نیز دیوان ابو فراس حمدانى (م 357 ق) را که یکى از بهترین دیوان‌هاى شعر عربى است، براى او خریدارى نمود و این نخستین مطالعه شعر او بود و چون اشتیاق فراوان داشت، اشعار این دیوان را به دقت مطالعه کرد و بسیارى از ابیات آن را حفظ کرد و از همین‌جا پایه‌هاى ذوق شعرى او شکل گرفت. (پیشین).
امین در سال 1297 ق براى ادامه تحصیل در مدرسه‌اى در روستاى «عیثا الزط» نزد سید جواد مرتضى به خواندن شرح قطر الندى و شرح ابن ناظم بر الفیه ابن مالک پرداخت. هم چنین در همین ایام کتاب‌هاى شافیه ابن حاجب و مغنى اللبیب را آموزش دید و چون با سرودن شعر آشنایى پیدا کرده بود منظومه‌اى در علم صرف تألیف نمود. (صدر حاج سید جوادى، پیشین).<br>
امین در سال 1297 ق براى ادامه تحصیل در مدرسه‌اى در روستاى «عیثا الزط» نزد سید جواد مرتضى به خواندن شرح قطر الندى و شرح ابن ناظم بر الفیه ابن مالک پرداخت. هم چنین در همین ایام کتاب‌هاى شافیه ابن حاجب و مغنى اللبیب را آموزش دید و چون با سرودن شعر آشنایى پیدا کرده بود منظومه‌اى در علم صرف تألیف نمود. (صدر حاج سید جوادى، پیشین).<br>
امین در ادامه تحصیلاتش به آبادى «بنت جبیل» رفت و در آن جا ضمن دیدار با شیخ موسى شراره که تازه از عراق آمده بود، دروس منطق، معانى بیان، اصول و فقه را نزد وى آموزش دید و استفاده‌هاى فراوان از او برد. در واقع مدرسه بنت جبیل با وجود شیخ موسى شراره از حرارت و رونق بالایى برخوردار بود، اما هنگامى که در شعبان 1304 ق این استاد زحمت کش چشم از جهان فرو بست، طلاب پراکنده شدند و مدرسه بنت جبیل رو به تعطیلى گرایید. از این رو امین به زادگاه خود شقراء بازگشت و تا سال 1308 ق در آن جا بود و در این مدت آموخته‌هایش را به طلاب مبتدى مى‌آموخت و خود نیز مطالعاتى داشت. (امین عاملى، پیشین، ص 344).<br>
امین در ادامه تحصیلاتش به آبادى «بنت جبیل» رفت و در آن جا ضمن دیدار با شیخ موسى شراره که تازه از عراق آمده بود، دروس منطق، معانى بیان، اصول و فقه را نزد وى آموزش دید و استفاده‌هاى فراوان از او برد. در واقع مدرسه بنت جبیل با وجود شیخ موسى شراره از حرارت و رونق بالایى برخوردار بود، اما هنگامى که در شعبان 1304 ق این استاد زحمت کش چشم از جهان فرو بست، طلاب پراکنده شدند و مدرسه بنت جبیل رو به تعطیلى گرایید. از این رو امین به زادگاه خود شقراء بازگشت و تا سال 1308 ق در آن جا بود و در این مدت آموخته‌هایش را به طلاب مبتدى مى‌آموخت و خود نیز مطالعاتى داشت. (امین عاملى، پیشین، ص 344).<br>
خط ۶۲: خط ۶۲:


=تحصیلات در نجف اشرف=
=تحصیلات در نجف اشرف=
سید امین از این که به پایگاه علم و دانش قدم گذاشته بود بسیار خشنود بود و در مدت اقامتش در نجف که نزدیک به یازده سال طول کشید بهره‌هاى فراوانى برد. امین مرحله سطح، کتاب‌هاى شرح لمعه، قوانین، رسائل و مکاسب را در فقه و اصول نزد استادان درجه اول فرا گرفت و سپس مشغول درس خارج فقه و اصول شد. وى شرح لمعه را نزد پسر عمویش سید على، قوانین را نزد شیخ محمدباقر نجم آبادى، رسائل را نزد ملافتح‌الله اصفهانى معروف به شیخ الشریعه و درس خارج فقه را در محضر شیخ آقارضا همدانى و شیخ محمد طه نجف فرا گرفت و مدتى نیز در جلسات فقه میرزا محمدحسن شیرازى که در سامرا اقامت داشت، حضور یافت. دوره کامل خارج اصول را نزد آخوند ملا محمدکاظم خراسانى صاحب کفایة الاصول گذراند.  چیزى نگذشت که سید محسن امین در حوزه علمیه نجف در ردیف علما و دانشمندان صاحب اندیشه قرار گرفت و خود کرسى درسى به راه انداخت و شاگردان زیادى در حلقه درس او حاضر شدند.<br>
سید امین از این که به پایگاه علم و دانش قدم گذاشته بود بسیار خشنود بود و در مدت اقامتش در نجف که نزدیک به یازده سال طول کشید بهره‌هاى فراوانى برد. امین مرحله سطح، کتاب‌هاى شرح لمعه، قوانین، رسائل و مکاسب را در فقه و اصول نزد استادان درجه اول فرا گرفت و سپس مشغول درس خارج فقه و اصول شد. وى شرح لمعه را نزد پسر عمویش سید على، قوانین را نزد شیخ محمدباقر نجم آبادى، رسائل را نزد ملافتح‌الله اصفهانى معروف به شیخ الشریعه و درس خارج فقه را در محضر شیخ آقارضا همدانى و شیخ محمد طه نجف فرا گرفت و مدتى نیز در جلسات فقه میرزا محمدحسن شیرازى که در سامرا اقامت داشت، حضور یافت. دوره کامل خارج اصول را نزد آخوند ملا محمدکاظم خراسانى صاحب کفایة الاصول گذراند.<ref>سيدمحسن امين با وجود مشكلات معيشتى و سختى روزگار، با انگيزه و جديت تمام تحصيلاتش را دنبال كرد. ضمن اين كه نگرانى‌هايى كه درباره پدر پيرش داشت و خاطر او را مكدر مى نمود در سال‌هاى نخستين اقامتش در نجف برطرف شد، زيرا پدرش خبر حركت به سوى نجف به همراه تعدادى از اهالى مورد اعتماد جبل عامل را در نامه اى به او داد و او را بسيار خوشحال كرد و از آن پس براى ملاقات پدرش لحظه شمارى مى كرد تا اين كه در يكى از روزها در كربلا به استقبال پدرش رفت و استاد او شيخ محمد طه نجف براى استقبال از پدرش به كربلا آمد و به سيد امين تبريك گفت و اظهار اميدوارى كرد كه با آمدن پدرش، سيد امين بتواند مدت بيش‌ترى در نجف بماند. (پيشين، ص 357).</ref> چیزى نگذشت که سید محسن امین در حوزه علمیه نجف در ردیف علما و دانشمندان صاحب اندیشه قرار گرفت و خود کرسى درسى به راه انداخت و شاگردان زیادى در حلقه درس او حاضر شدند.<br>


=شهرت امین در بلاد شام=
=شهرت امین در بلاد شام=
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
علامه سید محسن امین علاوه بر مقام علمى و دینى، پیشاهنگ استقلال طلبان سوریه بود، چنان که جنبش آزادیخواهى «الحرکة الوطنیه فى سوریا» و اعتصاب شش ماهه سورى‌ها در سال 1355 ق که منتهى به خروج بیگانگان از سوریه گردید، از خانه او آغاز شد. امین براى جلب توجه اعراب و جهان اسلام به قضیه فلسطین و کمک به فلسطینیان، علاوه بر جمع آورى اعانات براى آنان و بیان نطق‌هاى مؤثر و نوشتن مقالات بسیار در این باره، روزى را هم به نام «یوم الفلسطین» اعلام نمود که همه ساله برگزار مى‌گردید. او تنها روحانى مسلمان شام بود که هرگز نزد فرانسویان نرفت و هیچوقت دعوت کمیسر عالى فرانسه را نپذیرفت و به صراحت اعلام نمود که من مأمور اوامر الهى هستم نه مأمور کمیسر عالى فرانسه. او به مأمور عالى رتبه فرانسوى که به خانه‌اش آمده بود و سخن نامناسبى درباره ملک فیصل اول بر زبان رانده بود گفت:<br>
علامه سید محسن امین علاوه بر مقام علمى و دینى، پیشاهنگ استقلال طلبان سوریه بود، چنان که جنبش آزادیخواهى «الحرکة الوطنیه فى سوریا» و اعتصاب شش ماهه سورى‌ها در سال 1355 ق که منتهى به خروج بیگانگان از سوریه گردید، از خانه او آغاز شد. امین براى جلب توجه اعراب و جهان اسلام به قضیه فلسطین و کمک به فلسطینیان، علاوه بر جمع آورى اعانات براى آنان و بیان نطق‌هاى مؤثر و نوشتن مقالات بسیار در این باره، روزى را هم به نام «یوم الفلسطین» اعلام نمود که همه ساله برگزار مى‌گردید. او تنها روحانى مسلمان شام بود که هرگز نزد فرانسویان نرفت و هیچوقت دعوت کمیسر عالى فرانسه را نپذیرفت و به صراحت اعلام نمود که من مأمور اوامر الهى هستم نه مأمور کمیسر عالى فرانسه. او به مأمور عالى رتبه فرانسوى که به خانه‌اش آمده بود و سخن نامناسبى درباره ملک فیصل اول بر زبان رانده بود گفت:<br>
«چون در خانه من هستى وظیفه مهمان دارى اجازه نمى دهد سخن اهانت آمیزى بر زبان بیاورم ولى بدان که به گواهى تاریخ، روش سیاست مآبانه هرگز نتوانسته‌است براى همیشه بر حق غلبه کند و مطمئن باش عرب‌هاى سوریه سرانجام حق خود را از شما مى‌گیرند و بر شما پیروز مى‌شوند». (پیشین، ص 532).<br>
«چون در خانه من هستى وظیفه مهمان دارى اجازه نمى دهد سخن اهانت آمیزى بر زبان بیاورم ولى بدان که به گواهى تاریخ، روش سیاست مآبانه هرگز نتوانسته‌است براى همیشه بر حق غلبه کند و مطمئن باش عرب‌هاى سوریه سرانجام حق خود را از شما مى‌گیرند و بر شما پیروز مى‌شوند». (پیشین، ص 532).<br>
امین به شیعیان سوریه مى‌گفت مبارزه ایرانیان با انگلیس در ماجراى تنباکو باید سرمشق همه آزادى خواهان باشد. هر ملتى که تصمیم بگیرد و بر پاى خود بایستد کامیاب مى‌شود و هیچ بیگانه‌اى را یاراى مقاومت در برابر اراده آن ملت نخواهد بود. آنچه علامه امین مى‌گفت خود نیز به آن پاى بند بود و از این جهت، محبوب دل‌هاى مردم شده بود. مواضع سیاسى امین در برابر تصمیمات فرانسوى‌ها کاملا منطقى و شجاعانه بود. وقتى آنان «قانون طوائف» را که بر اساس آن مسلمانان به گروه‌هاى قومى و قبیله‌اى تقسیم مى‌شدند، تصویب کردند، امین موضع سختى در برابر این تصمیم گرفت و آن را مغایر با نص صریح شرع مقدس اسلام معرفى نمود و به دنبال آن، جمعى از علما نیز به هواخواهى امین درآمدند و بر لغو این قانون پافشارى کردند. از این رو فرانسوى‌ها به اجبار قانون مذکور را متوقف نموده و بیانیه‌اى صادر کردند مبنى بر این که قانون طوائف، فقط شامل مسلمانان سنّى مى‌شود. اما علامه امین با این مصوّبه نیز مخالفت نمود و طى اعلامیه‌اى که به دو زبان عربى و فرانسوى نوشته شد و روزنامه‌ها نیز آن را منتشر نمودند، مسلمانان را امت واحده معرفى کرد و فرق گذارى بین طوائف سنّى و شیعى را مردود اعلام کرد. <br>
امین به شیعیان سوریه مى‌گفت مبارزه ایرانیان با انگلیس در ماجراى تنباکو باید سرمشق همه آزادى خواهان باشد. هر ملتى که تصمیم بگیرد و بر پاى خود بایستد کامیاب مى‌شود و هیچ بیگانه‌اى را یاراى مقاومت در برابر اراده آن ملت نخواهد بود. آنچه علامه امین مى‌گفت خود نیز به آن پاى بند بود و از این جهت، محبوب دل‌هاى مردم شده بود. مواضع سیاسى امین در برابر تصمیمات فرانسوى‌ها کاملا منطقى و شجاعانه بود. وقتى آنان «قانون طوائف» را که بر اساس آن مسلمانان به گروه‌هاى قومى و قبیله‌اى تقسیم مى‌شدند، تصویب کردند، امین موضع سختى در برابر این تصمیم گرفت و آن را مغایر با نص صریح شرع مقدس اسلام معرفى نمود و به دنبال آن، جمعى از علما نیز به هواخواهى امین درآمدند و بر لغو این قانون پافشارى کردند. از این رو فرانسوى‌ها به اجبار قانون مذکور را متوقف نموده و بیانیه‌اى صادر کردند مبنى بر این که قانون طوائف، فقط شامل مسلمانان سنّى مى‌شود. اما علامه امین با این مصوّبه نیز مخالفت نمود و طى اعلامیه‌اى که به دو زبان عربى و فرانسوى نوشته شد و روزنامه‌ها نیز آن را منتشر نمودند، مسلمانان را امت واحده معرفى کرد و فرق گذارى بین طوائف سنّى و شیعى را مردود اعلام کرد. <ref>متن عربى اين اعلاميه در پاورقى جلد دهم كتاب اعيان الشيعه، صفحه 370، آمده است.</ref><br>
فرانسوى‌ها تصمیم گرفتند امین را به عنوان ریاست و زعامت کل شیعیان لبنان و سوریه معرفى کنند و امور اوقاف و برخى مناصب دیگر را در اختیار او قرار دهند تا به این وسیله بتوانند او را ساکت نمایند. آنان تصور مى‌کردند که علامه امین با اشتیاق تمام این پیشنهاد را مى‌پذیرد، از این رو نماینده آنان با رایزنى‌هایى که قبلا با هواخواهان مطرح امین به عمل آورده بود، با کمال احترام نزد او رفت و حکم را تقدیم او کرد، اما امین به نماینده آنان گفت:<br>
فرانسوى‌ها تصمیم گرفتند امین را به عنوان ریاست و زعامت کل شیعیان لبنان و سوریه معرفى کنند و امور اوقاف و برخى مناصب دیگر را در اختیار او قرار دهند تا به این وسیله بتوانند او را ساکت نمایند. آنان تصور مى‌کردند که علامه امین با اشتیاق تمام این پیشنهاد را مى‌پذیرد، از این رو نماینده آنان با رایزنى‌هایى که قبلا با هواخواهان مطرح امین به عمل آورده بود، با کمال احترام نزد او رفت و حکم را تقدیم او کرد، اما امین به نماینده آنان گفت:<br>
«قل لصاحبه ان هذا الامر لا اسیر الیه بقدم و لا اخط فیه بقلم و لا انطق فیه بفم؛ برو به نویسنده این نامه بگو که من براى این امر هیچ قدمى بر نمى دارم و هیچ مطلبى نمى نویسم و هیچ سخنى بر زبان جارى نمى‌کنم». (امین‌عاملى، پیشین، ص 370).<br>
«قل لصاحبه ان هذا الامر لا اسیر الیه بقدم و لا اخط فیه بقلم و لا انطق فیه بفم؛ برو به نویسنده این نامه بگو که من براى این امر هیچ قدمى بر نمى دارم و هیچ مطلبى نمى نویسم و هیچ سخنى بر زبان جارى نمى‌کنم». (امین‌عاملى، پیشین، ص 370).<br>
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
یاد و خاطره آن مرد بزرگ گرامى باد.<br>
یاد و خاطره آن مرد بزرگ گرامى باد.<br>


=منابع و مآخذ=  
=منابع و مآخذ<ref>در اين مقاله اگر چه از منابع محدود استفاده شده است، اما مهم‌ترين اين منابع همان زندگى نامه اى است كه خود آيت الله امين در انتهاى كتاب اعيان الشيعه نوشته است و بقيه منابع نيز عمدتاً از اين كتاب سود جسته اند. بنابراين هدف از ذكر منابع فوق، صرفاً دسترسى خوانندگان عزيز به منابع موجود مى باشد.</ref>=  
# آقابزرگ تهرانى، محسن، الذریعة الى تصانیف الشیعة، دار الاضواء، بیروت، 1400 ق.
# آقابزرگ تهرانى، محسن، الذریعة الى تصانیف الشیعة، دار الاضواء، بیروت، 1400 ق.
# امین عاملى، محسن، اعیان الشیعه (قطع بزرگ)، تحقیق سید حسن امین، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، ج 10، 1403 ق.
# امین عاملى، محسن، اعیان الشیعه (قطع بزرگ)، تحقیق سید حسن امین، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، ج 10، 1403 ق.
خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:
# مجلة العرفان، آبریل 1928 م.
# مجلة العرفان، آبریل 1928 م.
# مدرس تبریزى، محمدعلى، ریحانة الادب في تراجم المعروفین بالکنیة او اللقب، کتابفروشى خیام، تهران، 1374 ش.
# مدرس تبریزى، محمدعلى، ریحانة الادب في تراجم المعروفین بالکنیة او اللقب، کتابفروشى خیام، تهران، 1374 ش.
#
 
=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس رنگی}}
{{پانویس رنگی}}
۱٬۷۴۱

ویرایش