۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اختلافها' به 'اختلافها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تیجانیّه''' یکی از طریقههای رایج [[تصوف]] در | '''تیجانیّه''' یکی از طریقههای رایج [[تصوف]] در آفریقای مرکزی و غربی است که به وسیلۀ ابوالعباس احمد بن محمد تیجانی (تجانی) حسنی (۱۱۵۰- ۱۷ شوال ۱۲۳۰ق/ ۱۷۳۷-۲۲ سپتامبر ۱۸۱۵م) ایجاد گردید. | ||
=نام طریقت= | =نام طریقت= | ||
نام دقیقتر این فرقه «تِجانیه» است و به اعتبار نام کوچک مؤسس آن، به «احمدیه» نیز شهرت دارد. <ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۶۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | نام دقیقتر این فرقه «تِجانیه» است و به اعتبار نام کوچک مؤسس آن، به «احمدیه» نیز شهرت دارد. <ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۶۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
وی در ۱۱۹۱ق به قصد زیارت مقبرۀ مولا ادریس به فاس سفر کرد و سپس به روستای ابیسمغون رفت و در آنجا ساکن شد. ظاهراً مهمترین واقعۀ زندگی او، یعنی رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب و کسب اجازۀ تلقین ذکر از وی نیز در همین محل و میان سالهای ۱۱۹۶ تا ۱۱۹۹ق اتفاق افتاد؛ واقعهای که از نظر تاریخی بیانگر آغاز شکلگیری طریقۀ تیجانیه است. <ref>علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۶، ریاض، ۱۹۷۹م.</ref><ref>محمد حفناوی، تعریف الخلف برجال السلف، ج۱، ص۴۰، بیروت، ۱۹۸۲م.</ref><ref>محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.</ref><ref>ابوالقاسم سعدالله، تاریخ الجزائر الثقافی، ج۱، ص۵۱۸، الجزایر، ۱۹۸۵م.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref> وی سپس در ۱۲۱۱ق، از جور ترکان [[عثمانی]] به شهر فاس پناه برد و در آنجا با استقبال گستردۀ مردم روبهرو شد و تا ۱۲۱۵ق/ ۱۸۰۰م، نخستین زاویۀ رسمی خود را در [[فاس]] دایر کرد و باقی عمر خویش را در همین شهر ماند و سرانجام در سن ۸۰ سالگی درگذشت. پیکر تجانی را در همان زاویه به خاک سپردند و مزارش تا به امروز زیارتگاه پیروان او ست. <ref>احمد سلاوی، الاستقصاء، ج۸، ص۱۰۵، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۶م.</ref> <ref>محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.</ref><ref>ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۷، مغرب، ۱۹۹۴م.</ref><ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۲۰، فاس، ۱۹۶۱م.</ref><ref>عبدالرزاق بیطار، حلیة البشر، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴، به کوشش محمد بهجة البیطار، دمشق، ۱۹۶۱م. </ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | وی در ۱۱۹۱ق به قصد زیارت مقبرۀ مولا ادریس به فاس سفر کرد و سپس به روستای ابیسمغون رفت و در آنجا ساکن شد. ظاهراً مهمترین واقعۀ زندگی او، یعنی رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب و کسب اجازۀ تلقین ذکر از وی نیز در همین محل و میان سالهای ۱۱۹۶ تا ۱۱۹۹ق اتفاق افتاد؛ واقعهای که از نظر تاریخی بیانگر آغاز شکلگیری طریقۀ تیجانیه است. <ref>علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۶، ریاض، ۱۹۷۹م.</ref><ref>محمد حفناوی، تعریف الخلف برجال السلف، ج۱، ص۴۰، بیروت، ۱۹۸۲م.</ref><ref>محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.</ref><ref>ابوالقاسم سعدالله، تاریخ الجزائر الثقافی، ج۱، ص۵۱۸، الجزایر، ۱۹۸۵م.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref> وی سپس در ۱۲۱۱ق، از جور ترکان [[عثمانی]] به شهر فاس پناه برد و در آنجا با استقبال گستردۀ مردم روبهرو شد و تا ۱۲۱۵ق/ ۱۸۰۰م، نخستین زاویۀ رسمی خود را در [[فاس]] دایر کرد و باقی عمر خویش را در همین شهر ماند و سرانجام در سن ۸۰ سالگی درگذشت. پیکر تجانی را در همان زاویه به خاک سپردند و مزارش تا به امروز زیارتگاه پیروان او ست. <ref>احمد سلاوی، الاستقصاء، ج۸، ص۱۰۵، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۶م.</ref> <ref>محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.</ref><ref>ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۷، مغرب، ۱۹۹۴م.</ref><ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۲۰، فاس، ۱۹۶۱م.</ref><ref>عبدالرزاق بیطار، حلیة البشر، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴، به کوشش محمد بهجة البیطار، دمشق، ۱۹۶۱م. </ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | ||
==آشنا به | ==آشنا به طریقههای زمان خود== | ||
تجانی در تصوفِ نظری دانش بسیار داشت و با بیشتر طریقههای زمان خود آشنا بود. او کتاب الحکم ابن عطاءالله اسکنـدری را ــ که از آثـار مهم [[شاذلیـه]] به شمـار میرود ــ تدریس مینمود. نوشتههای مختلفی را به او منتسب میدارند که اغلب توسط مریدان وی جمعآوری شده است. این آثار شامل تفاسیری بر آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) توصیف برخی از مکاشفات، نامههایی خطاب به رؤسای دولتی، ذکرها و دعاهای مختلف، مکاتباتی با فقها و توصیههایی به مریدان است که صفحاتی از اصل آنها هماکنون در خزانۀ رباط موجود است. <ref>زرکلی، اعلام، ج۱، ص۲۴۵.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۴۸، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۸، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۲۱۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>سرکیس، یوسف الیان، ج۱، ص۶۵۰، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قاهره، ۱۹۲۸م.</ref><ref>عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۱۴۳، بیروت، ۱۹۵۷م.</ref><ref>بغدادی، هدیه، ج۱، ص۱۸۳.</ref><ref>بغدادی، ایضاح، ج۱، ص۳۸۶.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۹، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref> | تجانی در تصوفِ نظری دانش بسیار داشت و با بیشتر طریقههای زمان خود آشنا بود. او کتاب الحکم ابن عطاءالله اسکنـدری را ــ که از آثـار مهم [[شاذلیـه]] به شمـار میرود ــ تدریس مینمود. نوشتههای مختلفی را به او منتسب میدارند که اغلب توسط مریدان وی جمعآوری شده است. این آثار شامل تفاسیری بر آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) توصیف برخی از مکاشفات، نامههایی خطاب به رؤسای دولتی، ذکرها و دعاهای مختلف، مکاتباتی با فقها و توصیههایی به مریدان است که صفحاتی از اصل آنها هماکنون در خزانۀ رباط موجود است. <ref>زرکلی، اعلام، ج۱، ص۲۴۵.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۴۸، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۸، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۲۱۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>سرکیس، یوسف الیان، ج۱، ص۶۵۰، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قاهره، ۱۹۲۸م.</ref><ref>عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۱۴۳، بیروت، ۱۹۵۷م.</ref><ref>بغدادی، هدیه، ج۱، ص۱۸۳.</ref><ref>بغدادی، ایضاح، ج۱، ص۳۸۶.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۹، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
=مهمترین رهبر شاخۀ سودانی= | =مهمترین رهبر شاخۀ سودانی= | ||
حاج عمر تال (د ۱۲۸۳ق/ ۱۸۶۶م) نیز مهمترین رهبر شاخۀ سودانی تیجانیه بود. وی در [[حجاز]] و توسط محمد الغالی برگزیده شد تا این طریقه را در افریقای غربی گسترش دهد. نهضت او به سبب پیوند عمیق تصوف و سیاست اهمیت بسیار دارد، زیرا رویارویی او با استعمار [[فرانسه]] و تصورات موعود باورانهای که دربارۀ شخصیت او شکل گرفت، سبب گردید تا پیروان بسیاری پیدا کند و | حاج عمر تال (د ۱۲۸۳ق/ ۱۸۶۶م) نیز مهمترین رهبر شاخۀ سودانی تیجانیه بود. وی در [[حجاز]] و توسط محمد الغالی برگزیده شد تا این طریقه را در افریقای غربی گسترش دهد. نهضت او به سبب پیوند عمیق تصوف و سیاست اهمیت بسیار دارد، زیرا رویارویی او با استعمار [[فرانسه]] و تصورات موعود باورانهای که دربارۀ شخصیت او شکل گرفت، سبب گردید تا پیروان بسیاری پیدا کند و حرکتهای نظامی چندی را سامان دهد. حاج عمر حکومتی به نام «توکولور» را در سودان غربی، نیجریه، گینه و [[مالی]] به وجود آورد و پس از وی فرزندش یعنی احمد شیخ (ه م) یا احمدو سیکو حکومت او را در دست گرفت. طومار ۳۰ سالۀ این جنبش با حملۀ فرانسویها درهم پیچیده شد، اما طی آن بسیاری از غیرمسلمانان سرزمین هوسا به وسیلۀ طریقۀ تیجانیه با [[اسلام]] آشنا شدند. <ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۳۵، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>حسن ابراهیم حسن، انتشار الاسلام و العروبة فیمایلی الصحراء الکبری، ج۱، ص۲۰، قاهره، ۱۹۵۷م.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۱، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref> به دنبال این حرکت، محمدالامین (ممدولمین، د ۱۳۰۵ق) خود را جانشین حاج عمر معرفی کرد و مدعی زعامت تیجانیه در غرب افریقا گردید. پس از وی، الفا هاشم (د ۱۳۴۹ق)، برادرزادۀ عمر تال نیز همین داعیه را در قلمرو احمدو مطرح کرد. این روند با ظهور فردی از شاخۀ تماسینی تیجانیه به نام عمر جنبو (د ۱۳۳۶ق) تداوم یافت. او این طریقه را در کردفان و دارفور تقویت کرد. <ref>نعوم شقیر، جغرافیة و تاریخ السودان، ج۱، ص۱۶۵، بیروت، ۱۹۷۲م.</ref> محمد المختار (د ۱۲۹۹ق/ ۱۸۸۲م) نیز که خود شاگرد یکی از مریدان تجانی به نام محمدالسقاف بود، طریقۀ تیجانیه را در مصر و افریقای شرقی گسترش داد. به رغم فضای نامساعدی که در این ناحیه وجود داشت، فعالیتهای او توسط عبدالمؤمن بن احمد بن سلامه (د ۱۳۱۴ش/ ۱۹۳۵م) دنبال گردید. | ||
دیگر رهبران== | == دیگر رهبران == | ||
از دیگر رهبران تیجانی علی بارو بود که در آغاز سدۀ ۲۰م این طریقه را در غنا ترویج داد. همزمان با وی، امیر عباس اهل کانو نیز در نیجریه فعال بود و بعد از او، ملم محمدو سالگا (د۱۳۲۷ش/ ۱۹۳۸م) رهبری تیجانیه را عهدهدار شد. اما مهمترین مروج در این ناحیه، ابراهیم بن عبدالله نیاس (د ۱۳۵۴ش/ ۱۹۷۵م) بود. او خود را غوثالزمان (منجی عصر) نامید و صورتی اصلاحی از تیجانیه را ترویج کرد که به تدریج به شکلگیری «جماعت نیاسیۀ فیضیه» منجر گردید. اعضای این شاخه، برخلاف تیجانیۀ عمری (پیروان عمرتال)، نماز را در حالی که دست راست را بر دست چپ و روی سینه گذاشتهاند، میخوانند. از اینرو، پیروان عمر تال را به نام «سادالو» و پیروان نیاسی را «کابارو» مینامند. نیاسیه ابتدا در نیجر و سپس گینه، گامبیا، توگو، سنگال، ولتای شمالی و مالی پیروان فراوان یافت. شاخۀ نیجریایی این طریقه، سازمانی به نام فتیانالاسلام دارد که در توسعۀ آموزش و پرورش در این منطقه بسیار موفق بوده است. <ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۴۱۵-۴۱۶، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۲۵، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۴۶، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۴۹، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref><ref>شریف یحیی امین، معجم الفرق الاسلامیة، ج۱، ص۷۲، بیروت، ۱۹۸۶م.</ref> حاجمالک سی (د ۱۳۰۱ش/ ۱۹۲۲م) نیز یکی از شخصیتهای مهم تیجانیه در سنگال بود. زاویۀ وی در تواون، مرکزی برای مطالعات اسلامی و عربی به شمار میآمد و پس از او، فرزندش ابوبکرسی خلافت تیجانیه را در این ناحیه برعهده گرفت. از ویژگیهای این شاخۀ طریقۀ تیجانیه آن است که اعضای آن در خارج از افریقا هم فعالیتهای چندی داشتهاند. برای نمونه، سیدالبشیر بن محمد در حدود سال ۱۸۳۲م زاویهای در یمن ایجاد کرد. محمد عبیدی نیز در ۱۸۹۷م تیجانیه را به ترکیه برد و محمد بن عبدالمالک علمی (د ۱۳۱۳ش/ ۱۹۳۴م) حوزۀ طریقه را تا سوریه، فلسطین و حجاز گسترش داد. | از دیگر رهبران تیجانی علی بارو بود که در آغاز سدۀ ۲۰م این طریقه را در غنا ترویج داد. همزمان با وی، امیر عباس اهل کانو نیز در نیجریه فعال بود و بعد از او، ملم محمدو سالگا (د۱۳۲۷ش/ ۱۹۳۸م) رهبری تیجانیه را عهدهدار شد. اما مهمترین مروج در این ناحیه، ابراهیم بن عبدالله نیاس (د ۱۳۵۴ش/ ۱۹۷۵م) بود. او خود را غوثالزمان (منجی عصر) نامید و صورتی اصلاحی از تیجانیه را ترویج کرد که به تدریج به شکلگیری «جماعت نیاسیۀ فیضیه» منجر گردید. اعضای این شاخه، برخلاف تیجانیۀ عمری (پیروان عمرتال)، نماز را در حالی که دست راست را بر دست چپ و روی سینه گذاشتهاند، میخوانند. از اینرو، پیروان عمر تال را به نام «سادالو» و پیروان نیاسی را «کابارو» مینامند. نیاسیه ابتدا در نیجر و سپس گینه، گامبیا، توگو، سنگال، ولتای شمالی و مالی پیروان فراوان یافت. شاخۀ نیجریایی این طریقه، سازمانی به نام فتیانالاسلام دارد که در توسعۀ آموزش و پرورش در این منطقه بسیار موفق بوده است. <ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۴۱۵-۴۱۶، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۲۵، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۴۶، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۴۹، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref><ref>شریف یحیی امین، معجم الفرق الاسلامیة، ج۱، ص۷۲، بیروت، ۱۹۸۶م.</ref> حاجمالک سی (د ۱۳۰۱ش/ ۱۹۲۲م) نیز یکی از شخصیتهای مهم تیجانیه در سنگال بود. زاویۀ وی در تواون، مرکزی برای مطالعات اسلامی و عربی به شمار میآمد و پس از او، فرزندش ابوبکرسی خلافت تیجانیه را در این ناحیه برعهده گرفت. از ویژگیهای این شاخۀ طریقۀ تیجانیه آن است که اعضای آن در خارج از افریقا هم فعالیتهای چندی داشتهاند. برای نمونه، سیدالبشیر بن محمد در حدود سال ۱۸۳۲م زاویهای در یمن ایجاد کرد. محمد عبیدی نیز در ۱۸۹۷م تیجانیه را به ترکیه برد و محمد بن عبدالمالک علمی (د ۱۳۱۳ش/ ۱۹۳۴م) حوزۀ طریقه را تا سوریه، فلسطین و حجاز گسترش داد. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
که در برخی از مناطقْ شیخی واحد داشتند. به نظر میرسد که وجود دشمنان مشترک ــ همچون جنبش ضدتصوف «ازاله» در نیجریه ــ یکی از عوامل نزدیکی تیجانیه و قادریه بوده است. <ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۳۲، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۸۵، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۵۸، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۴۱۴، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>عبدالقادر محمود، الفکر الصوفی فی السودان، ج۱، ص۵۴-۵۵، بیروت، ۱۹۶۹م.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۱، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۵، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref> | که در برخی از مناطقْ شیخی واحد داشتند. به نظر میرسد که وجود دشمنان مشترک ــ همچون جنبش ضدتصوف «ازاله» در نیجریه ــ یکی از عوامل نزدیکی تیجانیه و قادریه بوده است. <ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۳۲، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۸۵، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۵۸، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۴۱۴، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>عبدالقادر محمود، الفکر الصوفی فی السودان، ج۱، ص۵۴-۵۵، بیروت، ۱۹۶۹م.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۱، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۵، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref> | ||
= | =جنبشهای مخالف= | ||
در سدۀ حاضر تیجانیه با | در سدۀ حاضر تیجانیه با مخالفتهایی از جانب جنبشهای وهابی و سلفی روبهروست که سابقۀ آن به زمان خود تجانی بازمیگردد. این مخالفتها بیشتر بر دو محور زیارت قبور اولیا و توسل به ایشان متمرکز است و اغلب از رشد و گسترش این طریقه کاسته است. <ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۲۳، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۸، مغرب، ۱۹۹۴م.</ref>. با آنکه این روند خصمانه هنوز جریان دارد، اما تیجانیه با رویکردهای تساهل جویانه و جنبههای متنوع عرفان نظری، در میان تحصیلکردگان پیروان بسیار دارد و در پی یافتن عرصههای نوینی در خارج از افریقا است. <ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۲۶، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref> | ||
=منابع= | =منابع= | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
[[رده: | |||
[[رده: | [[رده: فرق و مذاهب]] | ||
[[رده: صوفیه]] |