پرش به محتوا

توحید عبادی محور نزاع بین جریان‌های تکفیری با سایر مسلمین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۱۹: خط ۱۹:
==2- عبادت در قرآن==
==2- عبادت در قرآن==
   
   
این کلمه در قرآن کریم هر چند با مشتقات مختلف در موارد زیادی استعمال شده است اما مشخصه اصلی در همه آن‌ها محصور نمودن عبودیت و پرستش برای ذات احدیت و نفی آن از دیگران می‌باشد که بعنوان نمونه برخی از آن‌ها را بیان می‌کنیم: ‌
این کلمه در قرآن کریم هر چند با مشتقات مختلف در موارد زیادی استعمال شده است اما مشخصه اصلی در همه آنها محصور نمودن عبودیت و پرستش برای ذات احدیت و نفی آن از دیگران می‌باشد که بعنوان نمونه برخی از آنها را بیان می‌کنیم: ‌


امر به عبادت الله همراه نهی از عبادت معبودان دیگر - 20مورد اعبدوا الله - نظیر ‌: اعبدواالله مالکم من اله غیره (مومنون23و 32؛ اعراف 85 )
امر به عبادت الله همراه نهی از عبادت معبودان دیگر - 20مورد اعبدوا الله - نظیر ‌: اعبدواالله مالکم من اله غیره (مومنون23و 32؛ اعراف 85 )
خط ۸۱: خط ۸۱:
===صدر المتالهین در تفسیر القران الکریم===  
===صدر المتالهین در تفسیر القران الکریم===  


عبادت عالی‌‌‌ترین مرتبه خضوع در برابر خداوندی است که مالک و خالق و قادر به امورات هستی بوده بگونه ای که دیگران از انجام آن‌ها عاجز هستند. بنابر‌این عبادت بغیر خداوند جائز نیست هر چند اطاعت از دیگران معقول است. بنابر‌این سخن آنان که عبادت را بمعنای اطاعت اوامر و نواهی الهی می‌دانند خطاست چون اطاعت همان موافقت نمودن به امر صادر توسط امر کننده است و این در موالی عرفی نظیر اطاعت فرزند از پدر عبد از مولا صدق می‌کند؛ از طرفی به بت پرستانی که در عصر جاهلیت بت‌ها رامی پرستیدند مطیع اطلاق نمی‌گردد. بنابر‌این عبادت همان نهایت خضوع و شکر‌گزاری در برابر خداوند متعال خواهد بود. <ref>تفسير القران الكريم ص105: و العبادة ضرب من الشكر و غاية فيه لأنها الخضوع و التذلل‏ يدل على أعلى مراتب التعظيم و لا يستحقها أحد إلا بإعطاء اصول النعم الذي هو خلق الحيوة و القدرة و الحس و الشهوة و لا يقدر عليه أحد إلا الله فلذلك اختص سبحانه بأن يعبد، و لا يجوز العبادة لغيره بخلاف الطاعة فإنها قد تحسن لغيره كطاعة الأب و المولى و السلطان و الزوج، فمن قال: إن العبادة هي الطاعة فقد أخطأ لأنها غاية التذلل دون الطاعة فإنها مجرد موافقة الأمر، ألا ترى إن العبد يطيع مولاه و لا يكون عابدا له؟ و الكفار يعبدون الأصنام و لا يكونون مطيعين لهم؟إذ لا يتصور من جهتهم الأمر.</ref>
عبادت عالی‌‌‌ترین مرتبه خضوع در برابر خداوندی است که مالک و خالق و قادر به امورات هستی بوده بگونه ای که دیگران از انجام آنها عاجز هستند. بنابر‌این عبادت بغیر خداوند جائز نیست هر چند اطاعت از دیگران معقول است. بنابر‌این سخن آنان که عبادت را بمعنای اطاعت اوامر و نواهی الهی می‌دانند خطاست چون اطاعت همان موافقت نمودن به امر صادر توسط امر کننده است و این در موالی عرفی نظیر اطاعت فرزند از پدر عبد از مولا صدق می‌کند؛ از طرفی به بت پرستانی که در عصر جاهلیت بت‌ها رامی پرستیدند مطیع اطلاق نمی‌گردد. بنابر‌این عبادت همان نهایت خضوع و شکر‌گزاری در برابر خداوند متعال خواهد بود. <ref>تفسير القران الكريم ص105: و العبادة ضرب من الشكر و غاية فيه لأنها الخضوع و التذلل‏ يدل على أعلى مراتب التعظيم و لا يستحقها أحد إلا بإعطاء اصول النعم الذي هو خلق الحيوة و القدرة و الحس و الشهوة و لا يقدر عليه أحد إلا الله فلذلك اختص سبحانه بأن يعبد، و لا يجوز العبادة لغيره بخلاف الطاعة فإنها قد تحسن لغيره كطاعة الأب و المولى و السلطان و الزوج، فمن قال: إن العبادة هي الطاعة فقد أخطأ لأنها غاية التذلل دون الطاعة فإنها مجرد موافقة الأمر، ألا ترى إن العبد يطيع مولاه و لا يكون عابدا له؟ و الكفار يعبدون الأصنام و لا يكونون مطيعين لهم؟إذ لا يتصور من جهتهم الأمر.</ref>
    
    
===شهید مطهری===
===شهید مطهری===
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
===نقد شهید مطهری به دیدگاه کسانی که اطاعت و قصد امتثال امر را در عبادت شرط می‌دانند===  
===نقد شهید مطهری به دیدگاه کسانی که اطاعت و قصد امتثال امر را در عبادت شرط می‌دانند===  


ایشان به کسانی که در مفهوم عبادت اطاعت از اوامر و نواهی وقصد امتثال آن‌ها را شرط می‌دانند- نظیر فخررازی-: ‌
ایشان به کسانی که در مفهوم عبادت اطاعت از اوامر و نواهی وقصد امتثال آنها را شرط می‌دانند- نظیر فخررازی-: ‌


در مفهوم عبادت، اطاعت امر نیفتاده است. اطاعت ثواب ‏آور هست و می‌‏توان گفت مستلزم عبادت بودن نیست. اگر انسان صرفاً امر خدا را اطاعت کند آنچنان که هر مملوکى مالک خود را اطاعت می‌‏کند و بس، عبادت نیست. اینکه در «اصول» می‌‏گویند «تعبدى» آن است که قصد امتثال امر در آن معتبر باشد و هر توصلى هم که به قصد امتثال صورت گیرد عبادت است، درست نیست.... قصد قربت و امتثال امر ملاک تعبدیت و عبادت بودن عمل نیست، هرچند ملاک ثواب و حتى تقرب هست. ممکن است عملى عبادت باشد و مقرّب نباشد. ممکن است عبادتى که داراى ماهیت عبادت است ریا باشد، نه اینکه عمل ریایى عبادت صورى است.. به عقیده ما عمل آنگاه عبادت است که احترام و تعظیم باشد با قصد و اعتقاد به الوهیت معبود. <ref>همان</ref>
در مفهوم عبادت، اطاعت امر نیفتاده است. اطاعت ثواب ‏آور هست و می‌‏توان گفت مستلزم عبادت بودن نیست. اگر انسان صرفاً امر خدا را اطاعت کند آنچنان که هر مملوکى مالک خود را اطاعت می‌‏کند و بس، عبادت نیست. اینکه در «اصول» می‌‏گویند «تعبدى» آن است که قصد امتثال امر در آن معتبر باشد و هر توصلى هم که به قصد امتثال صورت گیرد عبادت است، درست نیست.... قصد قربت و امتثال امر ملاک تعبدیت و عبادت بودن عمل نیست، هرچند ملاک ثواب و حتى تقرب هست. ممکن است عملى عبادت باشد و مقرّب نباشد. ممکن است عبادتى که داراى ماهیت عبادت است ریا باشد، نه اینکه عمل ریایى عبادت صورى است.. به عقیده ما عمل آنگاه عبادت است که احترام و تعظیم باشد با قصد و اعتقاد به الوهیت معبود. <ref>همان</ref>
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:
‌اختلاف و‌هابیّه با سایر مسلمین در این نیست که آیا یگانه موجود شایسته پرستش، خداوند است یا غیر خداوند، مثلًا انبیاء و اولیاء نیز شایسته پرستش‏ند؛ در این جهت تردید نیست که غیر خدا شایسته پرستش نیست، اختلاف در این است که آیا استشفاعات و توسّلات‏، عبادت است یا نه؟ پس نزاع فیما بین، صغروى است نه کبروى. <ref>همان</ref>
‌اختلاف و‌هابیّه با سایر مسلمین در این نیست که آیا یگانه موجود شایسته پرستش، خداوند است یا غیر خداوند، مثلًا انبیاء و اولیاء نیز شایسته پرستش‏ند؛ در این جهت تردید نیست که غیر خدا شایسته پرستش نیست، اختلاف در این است که آیا استشفاعات و توسّلات‏، عبادت است یا نه؟ پس نزاع فیما بین، صغروى است نه کبروى. <ref>همان</ref>


به همین دلیل در طرح بحث با جریان‌های تکفیری لازم است به تحلیل و بررسی اموری پرداخت که جریان‌های تکفیری آن‌ها را مصادیق شرک در عبادت دانسته و مسلمین را به دلیل اعتقاد به آن‌ها مورد تکفیر می‌دهند.  
به همین دلیل در طرح بحث با جریان‌های تکفیری لازم است به تحلیل و بررسی اموری پرداخت که جریان‌های تکفیری آنها را مصادیق شرک در عبادت دانسته و مسلمین را به دلیل اعتقاد به آنها مورد تکفیر می‌دهند.  


== تبصره ==
== تبصره ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش