روح القدس
روحالقدس بهمعنای روح پاک، موجودی منزه از عیبها و نقصها است. موجوداتی چون جبرئیل، موجودی از عالم امر، نیروی غیبی، عقل فعال، روحالارواح و بزرگ فرشتگان از مصادیق روحالقدس معرفی شدهاند. در منابع اسلامی وظایفی همچون رساندن وحی به پیامبران، یاری رساندن به مؤمنان، مبدأ علم پیامبران، منشأ القاء حکم و علم به اهل بیت (علیهالسلام) و شفاعت در روز قیامت به روحالقدس نسبت داده شده است.
واژه شناسی
روحالقدس مرکب از دو کلمه روح و القدس است. روح به معنای نسیم و باد است[۱] و قدس نیز به معنای برکت[۲] و پاکی[۳] میباشد. نامگذاری او به "روح" به خاطر حیاتبخشی او و "القدس" نیز به خاطر تقدیسبخشی وی به قلوب ایمانداران است[۴].
از دیگر نامهای روحالقدس، روحالله و روح مسیح است[۵].
کلمه عبری مربوط به روح (Ruach) واژهای است که حدود چهارصد مرتبه در عهد قدیم آمده است[۶] که در بعضی موارد به باد[۷] و دم[۸] ترجمه شده است. بنابراین اشاره عهد عتیق به دم خدا و یا طوفانی از جانب خدا[۹] نیز میتواند مربوط به کار روح خدا باشد.
بار معنایی این واژه عبری، چنان عمیق و غنی است که انتقال دقیق آن در زبان انگلیسی به هیچ وجه میسر نیست[۱۰].
روحالقدس در عهد جدید به این نامها خوانده شده است: تسلیدهنده، روح حکمت و ایمان، روح شجاعت، محبت و شادی[۱۱].
شخصیتشناسی
روحالقدس اقنوم سوم از سه اقنوم «پدر، پسر، روحالقدس» میباشد[۱۲]. در چارچوب ایمان مسیحی سخن از روحالقدس پس از پدر و پسر است[۱۳].
نگاه مسیحیان به این سه اقنوم بر این اساس است که تثلیث واحد است و به معنای سه خدا نیست، بلکه خدای واحد در سه اقنوم است: «تثلیثی که از نظر جوهر، واحد است» (مصوبه شورای قسطنطنیه).
پس اقانیم ثلاثه در یک الوهیت سهیم نیستند، بلکه هر یک از آنها بهطور کامل خدا هستند: «پسر همان پدر و پدر همان پسر است و روحالقدس همان پدر و پسر است؛ یعنی از نظر سرشت و طبیعت یک خدا هستند» (مصوبه شورای تولدو)[۱۴].
روحالقدس شخصیتی الهی همچون پدر و پسر دارد[۱۵]. لذا روحالقدس را نباید فقط به عنوان یک تأثیر و یا یک قدرت تصور کنیم[۱۶]. او دارای صفات شخصی است زیرا که فکر میکند[۱۷] احساس دارد[۱۸] اراده دارد[۱۹] او توسط پدر فرستاده شده است تا ایمانداران را به مشارکت صمیمانه و پیروی از عیسی رهنمون سازد[۲۰].
غالباً عهد جدید، روحالقدس را روح خدا مینامد. به نظر سنت مسیحی و کتابهای مقدس، روحالقدس، مرادف جبرئیل یا فرشتهای از فرشتگان خدا و آفریدهای از آفریدگان او نیست. او در حقیقت خود خدا است که در قلوب مردم و جهان میزید و به عمل اشتغال دارد[۲۱].
الوهیت روحالقدس
با پایان یافتن مباحثات مسیح شناختی کلیسای اولیه، پیامدهای تصمیماتی که در این ارتباط گرفته شده بود، موضوع بحث و بررسی محافل الاهیاتی قرار گرفت. در این دوران آموزه تثلیث به تدریج نشو و نما یافت. برابر بودن پدر و پسر در خلال مباحثات مسیح شناختی که سرانجام به شورای نیقیه ختم شد محرز گردید.
کلیسای اولیه در مورد روحالقدس دچار سردرگمی بود. "مونتانوس" الاهیدان برجسته در قرن دوم میلادی درباره عملکرد روحالقدس در زمان حاضر تأکید داشت[۲۲].
بحث درباره روحالقدس نخستین بار به واسطه نظریات گروهی از نویسندگان پیش کشیده شد که به «مخالفان روحالقدس» شهرت داشتند. آنان منکر شخصیت الهی روحالقدس بودند[۲۳].
در مقابل، نویسندگانی همچون آتاناسیوس و باسیلیوسِ اهل قیصریه، الوهیت روحالقدس را تثبیت کردند[۲۴].
سابلیوس و پیروان او معتقد بودند که خدای واحد در تثلیث تجلی کرده است ولی ذاتاً دارای تثلیث نمیباشد. آنها معتقد بودند که خدا به عنوان پدر خالق و قانون گذار میباشد و همان خدا به صورت پسر یعنی خدای مجسم، برای نجات انسان آمد و همان خدا به صورت روحالقدس باعث نجات و تقدیس مؤمنین میگردد. لذا اینان به تثلیث ظاهری معتقدند و نه تثلیثی که ذاتاً در خدا وجود دارد[۲۵] لذا روحالقدس موجود مستقلی نخواهد بود و تنها تجلّی خدا میباشد.
شخصی به نام "ماسدونیوس[۲۶]" که بین سالهای 341 و 360 اسقف کنستانتینوپل بود، تعلیم میداد که روحالقدس یک خادم در سطح فرشتگان بود و مخلوقی تابع پدر و پسر است. این تعلیم نفی کننده الوهیت حقیقی روحالقدس بود و به همان اندازه که تعلیم آریوس مقام مسیح را پایین میآورد، این تعلیم نیز مقام روحالقدس را تنزل میداد.
درسال 381 شورای کنستانتینوپل این عقاید را رد کرد. هنگامی که اعتقادنامه کنستانتینوپل که همان اعتقادنامه نیقیه امروزی است، در سال 589 در سومین شورای تولدو قرائت میشد در کنار عبارت «روحالقدس ... صادر شده از پدر» عبارت «و از پسر» نیز اضافه شد تا رابطه روحالقدس با پدر و پسر نشان داده شود. کلیساهای غرب از آن زمان به بعد بر الوهیت حقیقی روحالقدس تأکید کرده و اعلام داشتهاند که او با پدر و پسر مساوی است و مانند آنان ازلی و همذات با آنان است[۲۷].
در شورای نیقیه طرفداران تثلیث سرانجام توانستند این نظر را در عالم مسیحیت تثبیت کنند که روحالقدس موجودی برابر با خدای پدر و پسر است و به این ترتیب، خدایی سه گانه خلق شد[۲۸].
پس از تثبیت نظریه تثلیث کلیسای شرق (ارتدکس) با کلیسای غرب در نحوه تمایز بین سه اقنوم اختلاف افتاد. کلیسای شرق معتقد بود که پسر و روحالقدس هر دو مشتق و صادر از پدر هستند ولی کلیسای غرب، روحالقدس را صادر از پدر و پسر میدانست[۲۹].
در زمینه تدوین و تکامل الاهیات روحالقدس، "آگوستین" نقش بسیار مهمی را ایفا نموده است. او بر ماهیت متمایز روحالقدس تأکید دارد؛ با این حال روحالقدس وجه اشتراک بین پدر و پسر است. پدر تنها پدرِ پسر است و پسر، تنها پسرِ پدر؛ امّا روحالقدس هم روحِ پدر است، هم روح پسر؛ و این دو را در محبت پیوند میدهد.
وی تصدیق میکند که کتاب مقدس آشکارا نمیگوید که روحالقدس محبت است، امّا از آنجا که خدا محبت است و روحالقدس نیز خداست، نتیجه طبیعی این است که روحالقدس محبّت است[۳۰].
بدین ترتیب الوهیت کامل روحالقدس در الاهیات مسیحی با تأخیر نسبتاً طولانی، مورد پذیرش قرار گرفت.
وظائف روحالقدس در عهد عتیق
نقش فعّال در خلقت
در کتاب مقدس آمده است: "روح خدا سطح آبها را فرو گرفت". همچنین روحالقدس، خالق حیات هم هست. زمانی که خدا آدم را آفرید روحالقدس بود که در او نفس حیات را دمید[۳۱] و روحالقدس همچنان مخلوقات خدا را حیات میبخشد[۳۲].
روحالقدس منشأ تمام قوای منحصر به فرد انسان است؛ قوایی همچون عقل، مهارتِ جنگیدن و حکمت[۳۳].
بنابراین روحالقدس وجود فعّال و حیاتبخش خدا در میان موجودات است[۳۴].
نقش فعّال در رساندن پیام خدا به قوم وی
روحالقدس قوم یهود را در بیابان تعلیم میداد[۳۵]. نویسندگان مزامیر اسرائیل با کمک روح خداوند سرودهای خود را میسراییدند[۳۶]. انبیاء نیز از روح خدا الهام میگرفتند و کلام او را بر قوم اعلام میکردند[۳۷].
قوّت گرفتن رهبری قوم بنی اسرائیل توسط روحالقدس
زمانی که موسی مطیعانه هفتاد نفر از مشایخ را برای رهبری قوم و کمک به خود انتخاب کرد، خدا از روحی که در موسی بود گرفته و بر آنان گذاشت[۳۸].
همینطور هنگامیکه یوشع به عنوان جانشین موسی در مقام رهبری انتخاب شد، خدا نشان داد که او نیز صاحب روح (یعنی روحالقدس) است[۳۹] همین روح بر جدعون[۴۰]، داود[۴۱] و زرُبابل[۴۲] قرار گرفت.
به این ترتیب در عهد عتیق در مهمترین وضعیتهائی که نیاز به رهبری بود، حضور روح خدا آشکار بود.
وظائف روحالقدس در عهد جدید
سخنانی نظیر «روحالقدس از زبان داود، پیش گفت درباره یهودا»[۴۳] نشان میدهد که رسولان معتقد بودند که روحالقدس، نویسنده کتاب مقدس است[۴۴].
وظائف روحالقدس در عهد جدید را میتوان در سه محور مورد مطالعه قرار داد[۴۵]:
- الف: وظائف روحالقدس نسبت به عیسی:
- عیسی به وسیله روحالقدس در رحم مریم قرار گفت[۴۶].
- به وسیله قدرت روح معجزه کرد[۴۷].
- به وسیله روحالقدس بر ایمانداران آشکار میگردد[۴۸].
- توسط روحالقدس از مردگان برخاست[۴۹].
- توسط روح، جلال مییابد و روح برای بازگشت او دعا میکند[۵۰].
- ب: وظائف روحالقدس در ارتباط با کلیسا:
- کلیسا تولدیافته روحالقدس است و روحالقدس است که به کلیسا برای پیشبرد اهدافش، نیرو میدهد[۵۱]. در کلیسا به عنوان هیکل خود، ساکن میشود و در آن حضور دارد[۵۲] و از طریق تجلّی آن را تقویت میکند و آن را در برابر اشتباه محافظت میکند[۵۳].
- با کلیسا صحبت میکند و آن را متحد میسازد[۵۴].
- در کلیسا محبت و دوستی ایجاد میکند[۵۵].
- دادن عطای شفا[۵۶] به کلیسا، تا سلامتی جسم را از طریق غیر طبیعی دوباره ایجاد کند[۵۷].
- تعیین اسقفان کلیسا.
اسقفی که به ریاست کلیسا انتخاب میشود ضروری است که در درون خود دعوتی از روحالقدس احساس نماید و از بیرون نیز توسط رأی دموکراتیک کلیسا دعوت شود و توسّط رسولان به خدمت منصوب گردد[۵۸].
- ج: وظائف روحالقدس در برابر ایمانداران:
- کمک به ایمانداران در اعتقاد به پدر و پسر[۵۹]. از آنجا که انسان، محدود به عقل خود است نمیتواند خدا را درک کند[۶۰] لذا این روحالقدس است که انسان را به سوی این مهم هدایت میکند[۶۱]. همچنین به باور مسیحیان روحالقدس با قلب بیایمانان سخن میگوید تا آنها را به سوی خدا برگرداند[۶۲]. او روح جامعه مسیحیت را ارشاد میکند، تعلیم میدهد و رازهای خدا را میگشاید[۶۳] و مسیحیانی که در کلیساها به گرد هم میآیند، را هدایت میکند[۶۴].
- آزاد کردن ایمانداران از گناه[۶۵][۶۶] یکی از مهمترین وظائف روحالقدس محکوم کردن گناه[۶۷] و کمک به ایمانداران در مقابله با طبیعت گناهآلود انسانی است[۶۸]. اعمال طبیعت گناهآلود، مواردی همچون زنا، بتپرستی، نزاع و اختلاف، حسد و قتل، را شامل میشود[۶۹].
- بخشش عطایا. پولس عطایای مختلفی را که روحالقدس به ایمانداران میبخشد بیان کرده است[۷۰]. این عطایا همچون بیان سخن حکیمانه[۷۱] و ایمان مافوقطبیعی که سبب انجام معجزات و کارهای خارقالعاده است[۷۲].
- ساکن شدن در ایمانداران. روحالقدس علاوه بر بخشیدن تولّد تازه به ایمانداران، در آنان ساکن میگردد[۷۳].سکونت روحالقدس به قدری اهمیت دارد که اگر کسی روحالقدس را نداشته باشد به مسیح تعلق ندارد[۷۴].
- تولّد دوباره[۷۵]. تولد دوباره معادل با تولد فیزیکی نمیباشد، زیرا ارتباط خدا با ایماندار یک ارتباط روحانی است[۷۶] لذا مقصود از این واژه تولّد روحانی است.
بدون تولّد دوباره، کسی نمیتواند حیات جاودانی و نجات را از راه عیسی مسیح، را دریافت کند[۷۷]. تولد دوباره حیات جاودانی از جانب خدا در قلبهای ایمانداران گذاشته میشود[۷۸] و او فرزند خدا[۷۹] و شخص جدیدی[۸۰] میگردد. تولد تازه به آنانی داده میشود که از گناهانشان توبه کرده باشند[۸۱]. آنان که دوباره توسط روحالقدس متولّد میگردند نمیتوانند در زندگی خود گناه را به صورت یک عمل و عادت همیشگی بپذیرند[۸۲].
عطایای روحالقدس به اختصار، پر شدن در روحالقدس نامیده میشود؛ به طوری که پس از آن، دیگر انسان به اقتضای روح بشریِ خود رفتار نمیکند، بلکه با عنایات روحالقدس است که در چارچوب محبت تصمیم میگیرد[۸۳].
تعمید در روحالقدس
یکی از آموزههای اصلی در مسیحیت تعمید در روحالقدس است[۸۴]. زیرا که در ابتدا یحیی به آب تعمید میداد اما (بر اساس سخنان عیسی مسیح) پس از مدتی این روحالقدس است که تعمید دهنده خواهد بود[۸۵]. اناجیل، روحالقدس را به شکل کبوتری ترسیم کردهاند که پس از غسل تعمید در رود اردن، بر عیسی فرود آمد و در او استقرار یافت[۸۶].
یکی از اهداف کلیدی مسیح در خدمت زمینی خود تعمید پیروانش در روحالقدس بود[۸۷]. مسیحیان به استثنای تعداد اندکی، اعضای خود را به نام پدر، پسر و روحالقدس تعمید میدهند[۸۸].
گلاسولالیا[۸۹](لغت یونانی به معنای رمزی صحبت کردن)[۹۰] از جانب مسیحیان عهد جدید به عنوان نشانهای خدادادی همراه با تعمید روحالقدس در نظر گرفته میشد[۹۱].
در حقیقت سخن گفتن به زبانهای مختلف، تجلّی ماوراء الطبیعة روحالقدس است. برای مثال دمیدن روح موجب میگردد ایمانداران به زبانهائی سخن بگویند که هرگز نیاموختهاند[۹۲]. ممکن است زبانها شامل سخن گفتن به زبانهای انسانی[۹۳] یا به زبانهای ناشناخته باشد[۹۴].
سخن گفتن به زبانها به عنوان یکی از عطایای روحالقدس نیز معرفی گردیده است[۹۵].
واقعه پنطیکاست (پنجاهه)
"عید پنجاهه" یکی از عیدهای اصلی در میان مسیحیان است که طیّ آن، «نزول روحالقدس بر حواریون»، جشن گرفته میشود.
به باور مسیحیان، حضرت مسیح، دو روز پس از مصلوب شدن، از مرگ برخاست[۹۶] پس از این رویداد، عیسی مسیح تا روز چهلم رستاخیز خود به شاگردانش آموزش میداد و در چهلمین روز به آسمان عروج کرد.
عیسی مسیح پیش از عروج، به حواریون وعده داد تا برای ادامه راهنمایی آنان، روحالقدس را به جای خود نزد آنها بفرستد[۹۷].
بر این اساس، روحالقدس ۱۰ روز پس از عروج حضرت مسیح، یعنی پنجاه روز پس از برخاستن مسیح از مرگ، بر حواریون نازل شد که این روز به عنوان عید پنجاهه، جشن گرفته میشود[۹۸].
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغة، قم ایران، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه، چاپ اول1404، ج2ص454 و واسطی حنفی، محب الدین، تاج العروس، بیروت لبنان، دار الفکر چاپ اول 1414، ج4ص58.
- ↑ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، بیروت لبنان، عالم الکتاب، چاپ اول1414، ج5ص284.
- ↑ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، بیروت لبنان، دار العلم للملایین، چاپ اول1410، ج3ص960.
- ↑ مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس، تهران ایران، نشر اساطیر، چاپ اول1377، ص424 و دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران ایران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول1373، ج8ص10853.
- ↑ مستر هاکس، پیشین، ص424 و دهخدا، علی اکبر، پیشین.
- ↑ حبیب صموئیل و دیگران، دائرة المعارف الکتابیة، قاهره مصر، دار الثقافة، ص141.
- ↑ پیشین.
- ↑ دائره المعارف کتاب مقدس، ترجمه بهرام محمدیان، تهران ایران، انتشارات روز نو، چاپ اول، ص554.
- ↑ پیدایش 7:2 حزقیال 37: 9-10، 14.
- ↑ مک گراث، الیستر، در آمدی بر الاهیات مسیحی، مترجم عیسی دیباج، تهران ایران، کتاب روشن، چاپ اول 1385، ص306.
- ↑ میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم ایران مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1377ش، ص74-75.
- ↑ مستر هاکس، پیشین، ص424 و دهخدا، علیاکبر، پیشین.
- ↑ بسترس، کیرلّس سلیم و دیگران، جوهر المسیحیة و مفارقاتها، جونیة لبنان، المکتبة البولسیة، 2001، ص41.
- ↑ Catechism of Catholic Churh London ; Oxford press. P.60.
- ↑ لودیی، عبدالسلام، اصول الایمان، اشتوتکارت آلمان، Call of Hope، چاپ دوم2004، ص36.
- ↑ محمدیان، بهرام و دیگران، پیشین، ص556.
- ↑ رومیان 8: 27.
- ↑ رومیان 15:30.
- ↑ اول قرنتیان12: 11.
- ↑ یوحنا 14: 16-18 و 26.
- ↑ میشل، توماس، پیشین، ص74.
- ↑ مک گراث، الیستر، پیشین، ص309.
- ↑ پیشین، ص 309-310.
- ↑ پیشین، ص 22.
- ↑ سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحت، قم کتاب طه 1382ش، ص126و127 و ویلکن، رابرت، خدای سه گانه در کتاب مقدس و ظهور راست کیشی، مترجم الیاس عارف زاده، هفت آسمان، 1381، سال چهارم، شماره چهاردهم، ص90.
- ↑ یا "مکدونیوس".
- ↑ کرنز، ارل، سرگذشت مسیحت در طول تاریخ، مترجم آرمان رشدی، انگلستان، نشر ایلام، ایلام 2008، ص147.
- ↑ ویلسون، برایان، دین مسیح، ترجمه حسن افشار، تهران ایران، نشر مرکز، چاپ اول1381ش، ص55 و الفرق و المذاهب المسیحیة منذ ظهور الاسالم حتی الیوم ص24.
- ↑ مکگراث، الیستر، پیشین، ص324و325.
- ↑ پیشین، ص312-313.
- ↑ محمدیان، بهرام، پیشین، ص554
- ↑ ایوب4:33.
- ↑ حبیب صموئیل و دیگران، دائرة المعارف الکتابیة، قاهره مصر، دار الثقافة، ص143.
- ↑ میشل، توماس، پیشین، ص76.
- ↑ نحمیا20: 9.
- ↑ دوم سموئیل 23: 2؛ اعمال1: 16-20.
- ↑ اعداد11: 29.
- ↑ اعداد11: 12.
- ↑ اعداد27: 18.
- ↑ داوران6: 34.
- ↑ اول سموئیل16: 13.
- ↑ زکریا4: 6
- ↑ اعمال1: 16.
- ↑ تیسن، هنری، الهیات مسیحی، مترجم ط. میکائیلیان، حیات ابدی، ص240.
- ↑ روشن است که مطالب مذکور، ادعاهای مسیحیان است.
- ↑ متی1: 18و 20-23؛لوقا 1: 34-35.
- ↑ متی12: 28؛ لوقا11: 20؛ اعمال10: 38.
- ↑ یوحنا16: 13-15.
- ↑ رومیان1: 3-4؛8: 11.
- ↑ یوحنا16: 13-14؛ مکاشفه22:17.
- ↑ الیسوعی، فاضل سیداروس و دیگران، معجم اللاهوت الکتابی، بیروت لبنان، دار المشرق، چاپ دوم، ص390و 391.
- ↑ ویور، مری جو، درآمدی به مسیحیت، مترجم حسن قنبری، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول 1381ش، ص457.
- ↑ اول قرنتیان3: 16؛ افسسیان2: 22؛ اعمال 4: 30-33؛ اول قرنتیان 12: 7-13؛ دوم تیموتائوس 1: 14.
- ↑ مکاشفه 2: 7و 11و 17و 27؛3: 6و 13و22؛ اول قرنتیان12: 13.
- ↑ دوم قرنتیان 13: 14؛ فلیپیان 2: 1.
- ↑ Encyclopedia Britannica, P.469.
- ↑ متی4: 23-25؛ 10: 1؛ اعمال 3: 6-8.
- ↑ کرنز، ارل، پیشین، ص79.
- ↑ رومیان8: 14-16؛ اول قرنتیان 12: 3
- ↑ لودیی، عبدالسلام، پیشین، ص37.
- ↑ اول قرنتیان 2: 11-14
- ↑ مکگراث، پیشین، ص239
- ↑ میشل، توماس، پیشین، ص74.
- ↑ ویور، مری جو، درآمدی به مسیحیت، مترجم حسن قنبری، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول 1381ش، ص460.
- ↑ Conviction of sin.
- ↑ رومیان 8: 2؛ افسسیان 6: 17.
- ↑ Sanders،John Oswald، The Holy Spirit and His Gifts. Inter-Varsity Press. chapter 5.
- ↑ محمدیان، بهرام و دیگران، پیشین، ص567.
- ↑ پیشین، ص567-568.
- ↑ اول قرنتیان 12: 8-10.
- ↑ اعمال 6: 10؛ 15: 13-22.
- ↑ محمدیان، بهرام و دیگران، پیشین، ص573.
- ↑ مک گراث، الیستر، پیشین، ص241.
- ↑ رومیان 8: 9
- ↑ Bringing to conversion.
- ↑ یوحنا 3: 6.
- ↑ محمدیان، بهرام و دیگران، پیشین، ص557.
- ↑ یوحنا 3: 16.
- ↑ یوحنا 1: 12.
- ↑ دوم قرنتیان 5: 17.
- ↑ متی 3: 2.
- ↑ اول یوحنا 3: 9.
- ↑ بسترس، کیرلّس سلیم و دیگران، پیشین، ص56.
- ↑ محمدیان، بهرام و دیگران، پیشین، ص560.
- ↑ اعمال 1: 4
- ↑ میشل، توماس، پیشین، ص74.
- ↑ متی 3: 11؛ مرقس1: 8؛ لوقا 3: 16.
- ↑ ویور، مری جو، پیشین، ص482.
- ↑ Glossolalia.
- ↑ پیشین، ص494.
- ↑ اعمال 2: 4؛ 10: 45-47؛ 19: 6 و ویور، مری جو، پیشین، ص494.
- ↑ اعمال2: 4.
- ↑ اعمال 2: 6.
- ↑ اول قرنتیان13: 1.
- ↑ اول قرنتیان 12: 4-10.
- ↑ متی 28: 6؛ مرقس16: 19؛ یوحنا 20: 1-9.
- ↑ یوحنا 14: 15-16
- ↑ Catholic Encyclopedia, Pentecost (Whitsunday)