وحی
وحی بهمعنای الهام غیبی خداوند است که بندگان برگزیدهاش به نام پیامبر آن را گاهی با واسطه فرشتگان و گاهی بدون واسطه دریافت میکنند. هدف اصلی از وحی، دریافت پیام الهی است، زیرا که اگر وحی نباشد، دریافت مسایل مربوط به دین و شرایع آسمانی و ابلاغ آن به مردم جامعه ممکن نخواهد بود. بنابراین، وحی در واقع نوعی ارتباط معنوی و غیرقابل توضیح است که بین شخص پیامبر و خداوند در عالم غیب صورت میگیرد.
وحی در لغت
وحی از نظر لغوی بهمعنای اشاره سریع [۱] [۲] و القای پنهانی مطلبی به دیگران [۳] است.
وحی در اصطلاح
وحی در اصطلاح دینی بهمعنای ارتباط معنوی بین شخص پیامبر با عالم غیب است که در آن، پیام خداوند به پیامبران منتقل میشود. نتیجه این فرایند آگاهی قطعیای است که از ناحیه خداوند به برخی از انسانهای برگزیده عطا میشود.[۴]
ماهیت وحی
ماهیت وحی با همه زوایایش برای ما شناخته شده نیست. تنها میدانیم که وحی گونهای «دریافت درونی» به دور از خطا و جدای از اندیشهورزی میباشد که در فرآیند آن، شخصی که از سوی خداوند گزینش شده است از علم غیب و دنیای پنهان از دیدهها آگاه و نیز از حقایقی که به نیکبختی یا تیرهروزی آدمی پیوسته است، با خبر میشود.[۵]
تفاوت وحی با الهام
بهصورت کلی میتوان گفت که وحی و الهام هر کدام معنای خاص خود را دارد و البته دایره شمول معنایی وحی از الهام گستردهتر است. اما اگر وحی بهمعنای خاص آن یعنی وحی به انبیا در قالب وحی تشریعی باشد، فقط شامل معارفی میشود که شخص آگاهانه آن را دریافت میکند. در اینصورت، الهام اعم از آن است. الهام یعنی همه معارف آگاهانه و غیر آگاهانهای که از جانب خداوند و ملائکه به انسان میرسد. بنابراین، هنگام بررسی این دو واژه باید توجه کنیم که مقصود کدام است. در ادامه، تفاوتهای وحی و الهام را میتوان چنین بر شمرد: 1.وحی اعم از الهام میباشد؛ زیرا الهام از جانب خداوند و بدون واسطه فرشته است، ولی وحی گاهی با واسطه فرشتگان و گاهی بدون وساطت آنها صورت میگیرد. 2.وحی از ویژگیهای نبوت و الهام از ویژگیهای ولایت است. 3.وحی مقید به تبلیغ و رسانیدن است، در حالی که الهام چنین نیست. 4.در الهام، انسان راجع به مطلبی که وارد قلبش شده آگاه نیست که آن مطلب از کجا آمده است؛ در حالیکه منشأ وحی برای صاحب آن معلوم است.
کاربردهای وحی در قرآن
واژه «وحی» در قرآن شریف در چند مورد بهکار گرفته شده است:
اشاره پنهانی
اشاره پنهانی و پوشیده؛ «فَخَرَجَ عَلَی قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَی إِلَیهِمْ أَن سَبِّحُواْ بُکْرَةً وَ عَشِیا» [۶] از محراب بهسوی قومش شتافت و به اشاره به آنان القاء کرد که صبح و شام خدا را تسبیح کنند.
امر غریزی و فطری
«وَ أَوْحَی رَبّکَ إِلَی النحْلِ أَنِ اتَّخذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یعْرِشُونَ» [۷] پروردگارت به زنبور عسل وحی کرد که خانههای خود را در میان کوهها و درختان بنا کند.
الهام نفسانی
الهام نفسانی درباره افراد عادی ممکن است بهمعنای خاطره ذهنی یا القای روحی و روانی از عالم بالا باشد، مانند این آیه شریفه:«و َأَوْحَینَآ إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیمِّ وَ لَا تَخَافِی وَ لَا تَحْزَنِی إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیکِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ» [۸] به مادر موسی وحی کردیم که طفل خود را شیر بده و اگر ترسیدی که فرعون گزندی به او برساند، او را در نیل رها کن.
الهام غیبی به پیامبران
وحی بهمعنای الهام غیبی، بیش از هفتاد بار در قرآن کریم به کار رفته است: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَآ أَوْحَینَآ إِلَیکَ هَذَا الْقُرْءَانَ»[۹] ما بهترین سرگذشتها را از طریق این قرآن -که به تو وحی کردیم- برای تو بازگو میکنیم؛ و بهطور حتم پیش از این، از آن خبر نداشتی.
خطاب به جمادات
وَأَوْحَی فِی کلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا [۱۰] و در هر آسمانی کار آن (آسمان) را وحی (و مقرّر) فرمود.
وسوسههای شیطانی
کذَٰلِک جَعَلْنَا لِکلِّ نَبِیّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ یوحِی بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْضٍ [۱۱] این چنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها بهطور سرّی (و درگوشی) سخنان فریبنده و بیاساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر میگفتند.
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی مفردات، سال ۱۴۱۲قمری، ص۸۵۸
- ↑ فراهیدی، العین، سال ۱۴۰۹قمری، ج۳، ص۳۲۱
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، سال ۲۰۰۰م، ج۳، ص۳۷۹.
- ↑ طباطبایی سید محمد حسین، وحی یا شعور مرموز، سال ۱۳۷۷شمسی، ص ۱۰۴
- ↑ طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، نشر موسسه الاعلمی، ج2، ص131 و ص157
- ↑ سوره مریم، آیه 11
- ↑ سوره نحل، آیه 68
- ↑ سوره قصص، آیه 7
- ↑ سوره یوسف، آیه 3
- ↑ سوره فصلت، آیه 12
- ↑ سوره انعام، آیه 112