پرش به محتوا

کریستین بونو: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
|-
|-
|شخصیت‌های کشور
|شخصیت‌های کشور
| [[فرانسه]]
|[[فرانسه]]
|-
|-
|اطلاعات نشر
|اطلاعات نشر
خط ۲۵: خط ۲۵:
'''«یحیی علوی»''' در سال ۱۹۹۵ میلادی، از رسالهٔ دکتری خود تحت عنوان: '''الهیات در آثار فلسفی و عرفانی [[امام خمینی]]''' در دانشگاه سوربون دفاع کرد که در سال ۱۹۹۹ میلادی، به عنوان پژوهش سال برگزیده شد. وی برای تدوین رسالهٔ خود از سال ۱۹۹۱ میلادی، به [[ایران]] آمد و مدت هفت سال از جلسات <big>سید جلال الدین آشتیانی</big> در [[مشهد]]، در زمینهٔ ''فلسفه و عرفان اسلامی'' استفاده برد. پس از آن هم حدود ۱۵ سال در مشهد اقامت گزید.
'''«یحیی علوی»''' در سال ۱۹۹۵ میلادی، از رسالهٔ دکتری خود تحت عنوان: '''الهیات در آثار فلسفی و عرفانی [[امام خمینی]]''' در دانشگاه سوربون دفاع کرد که در سال ۱۹۹۹ میلادی، به عنوان پژوهش سال برگزیده شد. وی برای تدوین رسالهٔ خود از سال ۱۹۹۱ میلادی، به [[ایران]] آمد و مدت هفت سال از جلسات <big>سید جلال الدین آشتیانی</big> در [[مشهد]]، در زمینهٔ ''فلسفه و عرفان اسلامی'' استفاده برد. پس از آن هم حدود ۱۵ سال در مشهد اقامت گزید.
== ترجمه و تفسیر قرآن کریم ==
== ترجمه و تفسیر قرآن کریم ==
علوی به تألیف، ترجمه و تفسیر [[قرآن کریم]] به [[زبان فرانسوی]][1] هم مبادرت ورزیده است.[2] از ویژگی‌های این ترجمه، روان بودن به همراهی تفسیری مختصر به ضمیمه واژه‌نامه الفاظ قرآن است. یحیی بونو در مصاحبه‌ای درباره سیر زندگی دینی و فکری خود می‌گوید: قبل از این که مسلمان بشوم، حتی مسیحی مذهب درستی نبودم. مثل همین اروپایی‌های عادی و معمولی که بیشتر [[لامذهب]] هستند و در حقیقت، یعنی عنوان مسیحیت داریم ولی حقیقتش را نداریم. حتی انتصاب درستی به این آیین خیالی مسیحیت نداریم، ولی من تقریبا از مدرسه و از دوران دبیرستان در طلب چیزی بودم. ناراضی بودم از این راهی که جلوی من باز بود. یعنی راهی که درس می خوانیم برای یک کار. برای کار چرا؟ کار برای زندگی مادی؟ به این برنامه خیالی غرب قناعت نکردم و راضی نبودم.
علوی به تألیف، ترجمه و تفسیر [[قرآن کریم]] به [[زبان فرانسوی]][1] هم مبادرت ورزیده است.[2] از ویژگی‌های این ترجمه، روان بودن به همراهی تفسیری مختصر به ضمیمه واژه‌نامهٔ الفاظ قرآن است. <big>یحیی بونو</big> در مصاحبه‌ای درباره سیر زندگی دینی و فکری خود می‌گوید: قبل از این که مسلمان بشوم، حتی مسیحی مذهب درستی نبودم. مثل همین اروپایی‌های عادی و معمولی که بیشتر [[لامذهب]] هستند و در حقیقت، یعنی عنوان مسیحیت داریم ولی حقیقتش را نداریم. حتی انتصاب درستی به این آیین خیالی مسیحیت نداریم، ولی من تقریبا از مدرسه و از دوران دبیرستان در طلب چیزی بودم. ناراضی بودم از این راهی که جلوی من باز بود. یعنی راهی که درس می‌خوانیم برای یک کار. برای کار چرا؟ کار برای زندگی مادی؟ به این برنامه خیالی غرب قناعت نکردم و راضی نبودم.
== بررسی ادیان ==
== بررسی ادیان ==
وی می‌گوید: بیشتر در آغاز حرکت آنچه در غرب رواج داشت از ادیان شرقی مخصوصا [[«بودیسم»]] و [[«هندوئیسم»]] بود و این آیین‌ها را پی‌گیری می‌کردند. بررسی می کردند و دنبال می کردند. من نیز به همین‌گونه، رفتار می‌کردم. تماس من با فلسفهٔ شرق، اول توسط آیین بودیسم بوده. آن زمان دانشجو نبودم. من درس را اصلا ترک کرده بودم که منقطع بشوم، برای این بحث، در یک فلسفه ماورای طبیعت، یک چیزی که مهمتر از این دنیا و پایدارتر از این دنیا باشد. در جریان این بررسی‌ها در بودیسم کتاب‌های شخصی را پیدا کردم به اسم «رنه گنون»، یک فیلسوف فرانسوی است که مسلمان شده، شاید از نخستین فرانسوی‌ها که در زمان معاصر مسلمان شدند. ایشان در سال ۱۹۵۱ میلادی، فوت کرده است. ایشان قبل از جنگ جهانی اول در اوج استعمار، اسلام آورد. این یک خصوصیت مهم بود. او کتاب‌های زیادی دربارهٔ اسلام و فلسفه و عرفان نوشته است. من تمام کتاب‌های ایشان را خواندم و با این مطالعات مسلمان شدم. یعنی توسط بحث فلسفی و عرفانی و شاید هم بیشتر عرفانی.آن وقت تصمیم گرفتم که زبان عربی را یاد بگیرم.
وی می‌گوید: بیشتر در آغاز حرکت آنچه در غرب رواج داشت از ادیان شرقی مخصوصا [[«بودیسم»]] و [[«هندوئیسم»]] بود و این آیین‌ها را پی‌گیری می‌کردند. بررسی می کردند و دنبال می کردند. من نیز به همین‌گونه، رفتار می‌کردم. تماس من با فلسفهٔ شرق، اول توسط آیین بودیسم بوده. آن زمان دانشجو نبودم. من درس را اصلا ترک کرده بودم که منقطع بشوم، برای این بحث، در یک فلسفه ماورای طبیعت، یک چیزی که مهمتر از این دنیا و پایدارتر از این دنیا باشد. در جریان این بررسی‌ها در بودیسم کتاب‌های شخصی را پیدا کردم به اسم «رنه گنون»، یک فیلسوف فرانسوی است که مسلمان شده، شاید از نخستین فرانسوی‌ها که در زمان معاصر مسلمان شدند. ایشان در سال ۱۹۵۱ میلادی، فوت کرده است. ایشان قبل از جنگ جهانی اول در اوج استعمار، اسلام آورد. این یک خصوصیت مهم بود. او کتاب‌های زیادی دربارهٔ اسلام و فلسفه و عرفان نوشته است. من تمام کتاب‌های ایشان را خواندم و با این مطالعات مسلمان شدم. یعنی توسط بحث فلسفی و عرفانی و شاید هم بیشتر عرفانی.آن وقت تصمیم گرفتم که زبان عربی را یاد بگیرم.