۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آیت الله' به 'آیتالله') |
جز (جایگزینی متن - 'اصلاح طلب' به 'اصلاحطلب') |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
علت آنکه ما تنها راه قابل گزینش مسلمانان پایان سده 18 و آغازین سالهاى سده 19 را آن گونه دشوار مىخوانیم این است که کوچکترین بىاحتیاطى، سقوط به سوى یکى از دو پرتگاه خطرناک را همراه داشت: در صورتى که براى برداشتن گامى در راه خودبسندگى، همه برنامههاى اصلاحى بر روى نوسازى و بهره جویى از نوآورىها و دانش غرب تمرکز مىیافت و بر آن اصرار و تأکید فراوان مىشد و به ویژگىهاى فرهنگى و فکرى مسلمانان ارجى درخور داده نمىشد، جنبه استعمارى تمدن غرب به آسانى به بوته فراموشى مىافتاد و پیامد آن سقوط به پرتگاه غرب زدگى صرف و وابستگى یکسره به استعمار و بازارهاى استعمارى جهان مىشد.<br> | علت آنکه ما تنها راه قابل گزینش مسلمانان پایان سده 18 و آغازین سالهاى سده 19 را آن گونه دشوار مىخوانیم این است که کوچکترین بىاحتیاطى، سقوط به سوى یکى از دو پرتگاه خطرناک را همراه داشت: در صورتى که براى برداشتن گامى در راه خودبسندگى، همه برنامههاى اصلاحى بر روى نوسازى و بهره جویى از نوآورىها و دانش غرب تمرکز مىیافت و بر آن اصرار و تأکید فراوان مىشد و به ویژگىهاى فرهنگى و فکرى مسلمانان ارجى درخور داده نمىشد، جنبه استعمارى تمدن غرب به آسانى به بوته فراموشى مىافتاد و پیامد آن سقوط به پرتگاه غرب زدگى صرف و وابستگى یکسره به استعمار و بازارهاى استعمارى جهان مىشد.<br> | ||
از سوى دیگر، اگر از بیم کفر و مسیحى گرى اروپا و آسیب وارد آمدن بر فرهنگ و شیوههاى سنتى مسلمانان، کوششى بسنده در راه نوسازى و نوگرایى و آموختن دانش و کارشناسى غرب چهره نمىبست و بدان بهایى بسنده داده نمىشد جز واپس ماندن بیش از پیش و وابستگى بیشتر به استعمار پیامدى نمىداشت.» <ref>حائرى، پیشین، ص121ـ120.</ref><br> | از سوى دیگر، اگر از بیم کفر و مسیحى گرى اروپا و آسیب وارد آمدن بر فرهنگ و شیوههاى سنتى مسلمانان، کوششى بسنده در راه نوسازى و نوگرایى و آموختن دانش و کارشناسى غرب چهره نمىبست و بدان بهایى بسنده داده نمىشد جز واپس ماندن بیش از پیش و وابستگى بیشتر به استعمار پیامدى نمىداشت.» <ref>حائرى، پیشین، ص121ـ120.</ref><br> | ||
به این ترتیب، معلوم مىشود که جنبش وحدت اسلامى به طور طبیعى، برخوردار از ماهیتى مترقى، | به این ترتیب، معلوم مىشود که جنبش وحدت اسلامى به طور طبیعى، برخوردار از ماهیتى مترقى، اصلاحطلب، تجدد خواه و احیاگر مىگردد، تا آنجا که «هماهنگ کردن رهنمودهاى دین با موازین عقل و مقتضیات جهان نو» و «پیراستن عقیده مسلمانان از خرافه و تاریک اندیشى و بازگرداندن اسلام به شیوه پاک سلف، یعنى پیشوایان صدر اسلام»، از اهداف کلى آن به شمار مىآید.<ref>عنایت، تجدد فکر دینى نزد اهل سنت، 1350، ص 54.</ref> و از این رو است که جنبش اتحاد اسلام تحت عناوینى مانند «بیدارى اسلامى» ، «تجددخواهى اسلامى» ، «نواندیشى دینى» و.... جاى مىگیرد.<br> | ||
این سه جریان یا سه راه در تقابل فرهنگى ـ تمدنى جهان اسلام و غرب ـ که هر کدام پویندگان خود را داشت ـ یادآور سه راهى است که عاکف پاشا (متوفى 1262ق/ 1845م)، دیوانى بلندپایه عثمانى در قرن سیزدهم هجرى/ نوزدهم میلادى، که در پى اصلاحات جدید در نظام ادارى امپراطورى، نخستین وزیر امور خارجه (خارجه ناظرى) عثمانى گردید <ref>ر.ک: شاو و کورال، پیشین، 1372، ج2، ص 55</ref>.، طى گزارشى مفصل در سال 1238ق/ 1822م. پیشروى امپراتورى عثمانى در رویارویى با مداخله جویىها و توسعهطلبىهاى استعمارى غرب، به ویژه روسیه مىنهد: «ما مسلمانان باید یکى از سه راه را انتخاب کنیم، یا باید با ایمان به فرمان الهى و شرع محمد و بدون در نظر گرفتن مال و جانمان، تا آخرین نفس از ولایتى که هنوز در اختیار داریم دفاع کنیم، یا بایستى آنها را رها کرده و به آناطولى عقب نشینى کنیم و یا نعوذ بالله مانیز چون مردمان کریمه، هندوستان و قازان همان راه را طى کنیم و تا سطح بندگى تحقیر شویم. خلاصه آنچه مىخواهم بگویم این است که به نام ایمان محمد و شرع احمد بیایید تا جهاد اعلام کنیم و نگذاریم ذرهاى از سرزمینهایمان منتزع شود.» <ref>لوئیس، ظهور ترکیه نوین، 1372، ص453.</ref><br> | این سه جریان یا سه راه در تقابل فرهنگى ـ تمدنى جهان اسلام و غرب ـ که هر کدام پویندگان خود را داشت ـ یادآور سه راهى است که عاکف پاشا (متوفى 1262ق/ 1845م)، دیوانى بلندپایه عثمانى در قرن سیزدهم هجرى/ نوزدهم میلادى، که در پى اصلاحات جدید در نظام ادارى امپراطورى، نخستین وزیر امور خارجه (خارجه ناظرى) عثمانى گردید <ref>ر.ک: شاو و کورال، پیشین، 1372، ج2، ص 55</ref>.، طى گزارشى مفصل در سال 1238ق/ 1822م. پیشروى امپراتورى عثمانى در رویارویى با مداخله جویىها و توسعهطلبىهاى استعمارى غرب، به ویژه روسیه مىنهد: «ما مسلمانان باید یکى از سه راه را انتخاب کنیم، یا باید با ایمان به فرمان الهى و شرع محمد و بدون در نظر گرفتن مال و جانمان، تا آخرین نفس از ولایتى که هنوز در اختیار داریم دفاع کنیم، یا بایستى آنها را رها کرده و به آناطولى عقب نشینى کنیم و یا نعوذ بالله مانیز چون مردمان کریمه، هندوستان و قازان همان راه را طى کنیم و تا سطح بندگى تحقیر شویم. خلاصه آنچه مىخواهم بگویم این است که به نام ایمان محمد و شرع احمد بیایید تا جهاد اعلام کنیم و نگذاریم ذرهاى از سرزمینهایمان منتزع شود.» <ref>لوئیس، ظهور ترکیه نوین، 1372، ص453.</ref><br> | ||
ظهور، قوام، بالندگى و تأثیرگذارى جنبش وحدت اسلامى در این عصر، در پیوندى عمیق با امپراطورى عثمانى بود؛ خیالى از تخیلات امپراطورى!، «مادامى که امپراتورى عثمانى بر سر پا بود، بسیارى از مسلمانان از آن به عنوان سنگرى علیه توسعهطلبى غرب و به نام اجماعى خیالى به نام «اتحاد اسلام» Pan - Islamism حمایت مىکردند...» <ref>عنایت، اندیشه سیاسى در اسلام معاصر، 1372، ص204</ref> و حتى فرجام آن؛ «... ظهور کشورهاى جداگانه اسلامى، که هر یک حسودانه و دو دستى به استقلال خود چسبیده بودند، طرحهاى وحدت مسلمانان را به حوزه سیاستهاى غیر عملى و خیالى پس راند». <ref>پیشین.</ref><br> | ظهور، قوام، بالندگى و تأثیرگذارى جنبش وحدت اسلامى در این عصر، در پیوندى عمیق با امپراطورى عثمانى بود؛ خیالى از تخیلات امپراطورى!، «مادامى که امپراتورى عثمانى بر سر پا بود، بسیارى از مسلمانان از آن به عنوان سنگرى علیه توسعهطلبى غرب و به نام اجماعى خیالى به نام «اتحاد اسلام» Pan - Islamism حمایت مىکردند...» <ref>عنایت، اندیشه سیاسى در اسلام معاصر، 1372، ص204</ref> و حتى فرجام آن؛ «... ظهور کشورهاى جداگانه اسلامى، که هر یک حسودانه و دو دستى به استقلال خود چسبیده بودند، طرحهاى وحدت مسلمانان را به حوزه سیاستهاى غیر عملى و خیالى پس راند». <ref>پیشین.</ref><br> |