پرش به محتوا

محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


<div class="wikiInfo">
'''حضرت محمد بن عبدالله''' پیامبر [[اسلام]] و در اعتقاد مسلمانان، آخرین <ref>«ما کان محمد أبا أحد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبین...»: «محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، و لیکن فرستاده ى خدا و پایان بخش پیامبران است...” (سوره احزاب، ٤٠)</ref>.  و برترین <ref>«فَکیفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِک عَلَى هَؤُلاءِ شَهِیدًا»: «پس چگونه است [حالشان‌] آن گاه که از هر امّتى گواهى آوریم، و نیز تو را بر آنان گواه آوریم؟» (سوره نساء، ٤٠).</ref> فرستاده‌ی خدا و از پیامبران اولوالعزم است. او در جزیرة العرب مبعوث شد، اما دینش جهانی است و همه انسانها و در همه زمانها را مورد خطاب قرار داده است. [[قرآن کریم]] کتابی است که به او وحی شد و او مامور به تبلیغ و تبیین آن برای مردم گردید.  
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" | |- محمد( ص )خاتم اانبیاء
|زبان مقاله
| data-type="authorfatherName" |فارسی
|}
 
</div>
 
 
== پیامبر اسلام خاتم الانبیاء) ==
حضرت محمد بن عبدالله، پیامبر اسلام و در اعتقاد مسلمانان، آخرین[۱] <ref>«ما کان محمد أبا أحد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبین...»: «محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، و لیکن فرستاده ى خدا و پایان بخش پیامبران است...” (سوره احزاب، ٤٠)</ref>.  و برترین[۲] <ref>«فَکیفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِک عَلَى هَؤُلاءِ شَهِیدًا»: «پس چگونه است [حالشان‌] آن گاه که از هر امّتى گواهى آوریم، و نیز تو را بر آنان گواه آوریم؟» (سوره نساء، ٤٠).</ref> برتری رسول خدا (ص) بر همه پیامبرانفرستاده‌ی خدا و از پیامبران اولوالعزم است. او در جزیرة العرب مبعوث شد، اما دینش جهانی است و همه انسانها و در همه زمانها را مورد خطاب قرار داده است. قرآن کریم کتابی است که به او وحی شد و او مامور به تبلیغ و تبیین آن برای مردم گردید.  
پیامبر اکرم مدت ۱۳ سال دین اسلام را در مکه تبلیغ نمود و پس از آن، برای در امان ماندن خود و پیروانش از آزار مشرکان، به یثرب مهاجرت نمود و در آن شهر که بعدا به افتخار او «مدینة النبی» نامیده شد، حکومت اسلامی را پایه گذاری نمود. آن حضرت در سال ششم هجری نامه هایی را به سران قدرت های آن زمان یعنی روم و ایران و ... فرستاد و آنها را به اسلام دعوت نمود و در سال هشتم هجری مکه را فتح کرد و به دنبال آن مردم شبه جزیره عربستان گروه گروه به دین اسلام پیوستند.  
پیامبر اکرم مدت ۱۳ سال دین اسلام را در مکه تبلیغ نمود و پس از آن، برای در امان ماندن خود و پیروانش از آزار مشرکان، به یثرب مهاجرت نمود و در آن شهر که بعدا به افتخار او «مدینة النبی» نامیده شد، حکومت اسلامی را پایه گذاری نمود. آن حضرت در سال ششم هجری نامه هایی را به سران قدرت های آن زمان یعنی روم و ایران و ... فرستاد و آنها را به اسلام دعوت نمود و در سال هشتم هجری مکه را فتح کرد و به دنبال آن مردم شبه جزیره عربستان گروه گروه به دین اسلام پیوستند.  
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در سال دهم هجری حضرت علی علیه السلام را به جانشینی خود معرفی کرد و سه ماه بعد در تاریخ ۲۸ صفر سال یازدهم هجری وفات نمود.  
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در سال دهم هجری حضرت علی علیه السلام را به جانشینی خود معرفی کرد و سه ماه بعد در تاریخ ۲۸ صفر سال یازدهم هجری وفات نمود.  




== نسب پیامبر اکرم ==
==نسب پیامبر اکرم==




خط ۲۸: خط ۱۵:




== زندگی‌نامه پیامبر اکرم ==
==زندگی‌نامه پیامبر اکرم==




== ولادت ==
==ولادت==
اکثر محدثان و مورخان بر این قول اتفاق دارند که تولد پیامبر، در ماه «ربیع الاول» سال عام الفیل[۸] <ref>یعنی سالی که اصحاب فیل که قصد ویران نمودن کعبه را داشتند به معجزه الهی به هلاکت رسیدند.</ref>بوده، ولى در روز تولد او اختلاف دارند. معروف میان محدثان شیعه این است که آن حضرت، در هفدهم ماه ربیع الاول به دنیا آمد و مشهور میان اهل تسنن این است که ولادت آن حضرت، در روز دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است.[۹] أ<ref>عیان الشیعة، محسن الأمین ،ج‏۱، ص۲۱۸</ref>
اکثر محدثان و مورخان بر این قول اتفاق دارند که تولد پیامبر، در ماه «ربیع الاول» سال عام الفیل[۸] <ref>یعنی سالی که اصحاب فیل که قصد ویران نمودن کعبه را داشتند به معجزه الهی به هلاکت رسیدند.</ref>بوده، ولى در روز تولد او اختلاف دارند. معروف میان محدثان شیعه این است که آن حضرت، در هفدهم ماه ربیع الاول به دنیا آمد و مشهور میان اهل تسنن این است که ولادت آن حضرت، در روز دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است.[۹] أ<ref>عیان الشیعة، محسن الأمین ،ج‏۱، ص۲۱۸</ref>
ولادت پیامبر با معجزاتی در جهان همراه بود که از آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:  
ولادت پیامبر با معجزاتی در جهان همراه بود که از آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:  
خط ۴۲: خط ۲۹:


[۱۱] <ref>رجوع شود به: معجزات مقارن ولادت پیامبر</ref>
[۱۱] <ref>رجوع شود به: معجزات مقارن ولادت پیامبر</ref>
== کودکی تا جوانی ==
==کودکی تا جوانی==
هنوز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به دنیا نیامده بود، یا به نقل های دیگر چند ماهی از ولادت او نگذشته بود، که پدرش عبداللّه در بازگشت از سفر تجاری شام در مدینه وفات نمود.[۱۲] <ref>منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل، شیخ عباس قمی، ج‏۱، ص۴۷</ref>و لذا پیامبر از همان ابتدا یتیم بود.  
هنوز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به دنیا نیامده بود، یا به نقل های دیگر چند ماهی از ولادت او نگذشته بود، که پدرش عبداللّه در بازگشت از سفر تجاری شام در مدینه وفات نمود.[۱۲] <ref>منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل، شیخ عباس قمی، ج‏۱، ص۴۷</ref>و لذا پیامبر از همان ابتدا یتیم بود.  
چهار ماه پس از ولادت پیامبر، او را به زنی از قبیله صحرا نشین بنی سعد به نام حلیمه سپردند تا او را شیر دهد.[۱۳]  
چهار ماه پس از ولادت پیامبر، او را به زنی از قبیله صحرا نشین بنی سعد به نام حلیمه سپردند تا او را شیر دهد.[۱۳]  
خط ۵۷: خط ۴۴:
</ref>
</ref>


== ازدواج و فرزندان ==
==ازدواج و فرزندان==
حضرت محمد صلی الله علیه وآله در تجارت، با شریفترین زن قریش، حضرت خدیجه دختر خویلد شراکت کرد و بعد از این مشارکت نظر خدیجه که خواستگارانی بسیار از اشراف داشت به آن حضرت جلب شد و بعد از آنکه توسط یکی از بستگان تمایل خود را به اطلاع حضرت محمد رساند، آن حضرت در ۲۵ سالگی با خدیجه کبری ازدواج کرد.[۱۹] <ref>تاریخ ‌یعقوبى/ترجمه، ج‌۱، ص:۳۷۵؛ تاریخ ‌الطبری/ترجمه، ج‌۳، ص:۸۳۳؛ رجوع شود به: سن پیامبر صلی الله علیه و آله و خدیجه در هنگام ازدواج.</ref>
حضرت محمد صلی الله علیه وآله در تجارت، با شریفترین زن قریش، حضرت خدیجه دختر خویلد شراکت کرد و بعد از این مشارکت نظر خدیجه که خواستگارانی بسیار از اشراف داشت به آن حضرت جلب شد و بعد از آنکه توسط یکی از بستگان تمایل خود را به اطلاع حضرت محمد رساند، آن حضرت در ۲۵ سالگی با خدیجه کبری ازدواج کرد.[۱۹] <ref>تاریخ ‌یعقوبى/ترجمه، ج‌۱، ص:۳۷۵؛ تاریخ ‌الطبری/ترجمه، ج‌۳، ص:۸۳۳؛ رجوع شود به: سن پیامبر صلی الله علیه و آله و خدیجه در هنگام ازدواج.</ref>
خدیجه کبری در سال دهم بعثت وفات نمود و بعد از درگذشت او، پیامبر با زنان دیگری که همگی به جز عایشه بیوه بودند ازدواج کرد.[۲۰] <ref>ازدواج های پیامبر، پاسدار اسلام، مرداد ۱۳۸۵</ref>
خدیجه کبری در سال دهم بعثت وفات نمود و بعد از درگذشت او، پیامبر با زنان دیگری که همگی به جز عایشه بیوه بودند ازدواج کرد.[۲۰] <ref>ازدواج های پیامبر، پاسدار اسلام، مرداد ۱۳۸۵</ref>
خط ۶۳: خط ۵۰:




== مبعوث شدن به پیامبری ==
==مبعوث شدن به پیامبری==
حضرت محمد صلی الله علیه وآله قبل از رسالت نیز یکتا پرست بود.[۲۲] <ref>الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء، اسماعیل انصارى زنجانى، دلیل ما، قم، ۱۴۲۸ ق‏، چاپ اول‏،ج‏۱۸، ص۶۵</ref> او معمولا غار حرا در مکه را برای عبادت و مناجات با خدا انتخاب می نمود. ایشان در بیست و هفتم رجب که با روز نوروز مطابق بود، با دریافت آیات آغازین سوره علق به رسالت مبعوث شد[۲۳] <ref>رجوع شود به: مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله و نزول قرآن که معجزه جاوید</ref> <ref>رجوع شود به: اعجاز قرآن  آن حضرت است، آغاز گردید. به هنگام بعثت، چهل سال از سن آن حضرت می گذشت.</ref>[۲۵] <ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۴۱.</ref>
حضرت محمد صلی الله علیه وآله قبل از رسالت نیز یکتا پرست بود.[۲۲] <ref>الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء، اسماعیل انصارى زنجانى، دلیل ما، قم، ۱۴۲۸ ق‏، چاپ اول‏،ج‏۱۸، ص۶۵</ref> او معمولا غار حرا در مکه را برای عبادت و مناجات با خدا انتخاب می نمود. ایشان در بیست و هفتم رجب که با روز نوروز مطابق بود، با دریافت آیات آغازین سوره علق به رسالت مبعوث شد[۲۳] <ref>رجوع شود به: مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله و نزول قرآن که معجزه جاوید</ref> <ref>رجوع شود به: اعجاز قرآن  آن حضرت است، آغاز گردید. به هنگام بعثت، چهل سال از سن آن حضرت می گذشت.</ref>[۲۵] <ref>شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۴۱.</ref>




== ابلاغ رسالت ==
==ابلاغ رسالت==
پیامبر اکرم در سه مرحله به ابلاغ رسالت پرداخت:  
پیامبر اکرم در سه مرحله به ابلاغ رسالت پرداخت:  
1. دعوت سرّی که اولین مرحله دعوت ایشان بود.
1. دعوت سرّی که اولین مرحله دعوت ایشان بود.
خط ۷۳: خط ۶۰:
3. دعوت علنی.
3. دعوت علنی.
نخستین زنی که به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ایمان آورد، همسر ایشان ام المؤمنین حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بود و پس از ایشان نخستین مردی که ایمان آورد، علی بن ابی طالب (علیه السلام) بوده است.[۲۶] <ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت ص ۱۴۲</ref>
نخستین زنی که به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ایمان آورد، همسر ایشان ام المؤمنین حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بود و پس از ایشان نخستین مردی که ایمان آورد، علی بن ابی طالب (علیه السلام) بوده است.[۲۶] <ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت ص ۱۴۲</ref>
== دشمنی و مخالفت مشرکین ==
==دشمنی و مخالفت مشرکین==
بعد از دعوت علنی پیامبر، مشرکین مکه، بخصوص اشراف قریش به خاطر مخالفت این دین توحیدی با آیین شرک آمیز آنان و نکوهش خدایانشان، به شدت به مقابله با پیامبر اکرم (ص) پرداختند.[۲۷] <ref>محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص۱۰۵-۱۱۸</ref>ترس از دست دادن سروری عرب و رقابت طوایف قریش با بنی هاشم نیز از دلائل دیگر این مخالفت بود که اشراف قریش را در مقابله خود با پیامبر، سر سخت تر می نمود.[۲۸] <ref>سیره رسول خدا (ص)، ۳۲۸-۳۳۱</ref>
بعد از دعوت علنی پیامبر، مشرکین مکه، بخصوص اشراف قریش به خاطر مخالفت این دین توحیدی با آیین شرک آمیز آنان و نکوهش خدایانشان، به شدت به مقابله با پیامبر اکرم (ص) پرداختند.[۲۷] <ref>محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص۱۰۵-۱۱۸</ref>ترس از دست دادن سروری عرب و رقابت طوایف قریش با بنی هاشم نیز از دلائل دیگر این مخالفت بود که اشراف قریش را در مقابله خود با پیامبر، سر سخت تر می نمود.[۲۸] <ref>سیره رسول خدا (ص)، ۳۲۸-۳۳۱</ref>
مبارزات اشراف قریش با پیامبر اسلام را می توان در چهار بخش تقسیم بندی کرد:  
مبارزات اشراف قریش با پیامبر اسلام را می توان در چهار بخش تقسیم بندی کرد:  
خط ۸۰: خط ۶۷:
3. آزارهای جسمانی
3. آزارهای جسمانی
4. برخوردهای علمی
4. برخوردهای علمی
== حامیان پیامبر در مکه ==
==حامیان پیامبر در مکه==
در آن شرایط سختی که مشرکان قریش بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تحمیل کرده بودند، دو حامی رسول خدا، یعنی عموی ایشان ابوطالب (علیه السلام) و همسر مهربان ایشان، ام المؤمنین خدیجه (سلام الله علیها) بودند که فشارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روحی را از ایشان برداشتند و تا زمانی که عموی ایشان زنده بود، کسی جرأت آزار و اذیت های جسمانی و کشیدن نقشه قتل حضرت را نداشت.  
در آن شرایط سختی که مشرکان قریش بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تحمیل کرده بودند، دو حامی رسول خدا، یعنی عموی ایشان ابوطالب (علیه السلام) و همسر مهربان ایشان، ام المؤمنین خدیجه (سلام الله علیها) بودند که فشارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روحی را از ایشان برداشتند و تا زمانی که عموی ایشان زنده بود، کسی جرأت آزار و اذیت های جسمانی و کشیدن نقشه قتل حضرت را نداشت.  
== شکنجه و آزار مسلمانان در مکه ==
==شکنجه و آزار مسلمانان در مکه==
پس از آنکه اشراف مشرک قریش دیدند که نمی توانند به هیچ صورتی جلوی نشر اسلام را بگیرند و با توجه به حامیان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قادر به آسیب رساندن به ایشان نیستند، شروع به شکنجه و آزار مسلمانان در مکه کردند. هر قبیله مسؤولیت آزار و اذیت مسلمانان خود را به عهده گرفت و آنان که هیچ قبیله یا عشیره ای یا حامی نداشتند، مجبور به تحمل انواع آزار و اذیت ها شدند.[۲۹] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱ ص ۳۱۷</ref> این شکنجه ها برای مسلمانانی که از طبقه اشراف و بزرگان مکه بودند به صورت تهدید به خوار کردن، متهم کردن به حماقت و سفاهت و به صورت محدود شکنجه های بدنی؛ و برای ثروتمندان به صورت تهدید به کسادی تجارت و از بین بردن اموالشان بود.[۳۰] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، جلد ۱ ص ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۱۹۸</ref> و ضعیفان را آنقدر می زدند و تشنگی و گرسنگی می دادند که توان نشستن نداشتند.[۳۱] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، جلد ۱ ص ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۱۹۷؛ السیرة النبویه، ذهبی ص ۲۱۹</ref>
پس از آنکه اشراف مشرک قریش دیدند که نمی توانند به هیچ صورتی جلوی نشر اسلام را بگیرند و با توجه به حامیان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قادر به آسیب رساندن به ایشان نیستند، شروع به شکنجه و آزار مسلمانان در مکه کردند. هر قبیله مسؤولیت آزار و اذیت مسلمانان خود را به عهده گرفت و آنان که هیچ قبیله یا عشیره ای یا حامی نداشتند، مجبور به تحمل انواع آزار و اذیت ها شدند.[۲۹] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱ ص ۳۱۷</ref> این شکنجه ها برای مسلمانانی که از طبقه اشراف و بزرگان مکه بودند به صورت تهدید به خوار کردن، متهم کردن به حماقت و سفاهت و به صورت محدود شکنجه های بدنی؛ و برای ثروتمندان به صورت تهدید به کسادی تجارت و از بین بردن اموالشان بود.[۳۰] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، جلد ۱ ص ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۱۹۸</ref> و ضعیفان را آنقدر می زدند و تشنگی و گرسنگی می دادند که توان نشستن نداشتند.[۳۱] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، جلد ۱ ص ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۱۹۷؛ السیرة النبویه، ذهبی ص ۲۱۹</ref>
== هجرت مسلمانان به حبشه ==
==هجرت مسلمانان به حبشه==
آزار و اذیت های مشرکان به مرور افزایش یافت، تا جایی که مسلمانان دیگر طاقت این شکنجه ها را نداشتند. در این حالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستور هجرت به حبشه را صادر کردند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آنان فرمود: در این زمین پراکنده شوید. سؤال کردند که به کجا برویم؟ آن حضرت به حبشه اشاره کرد. پس از آن بود که عده‌ای از مسلمانان به همراه خانواده یا بدون آنها به حبشه هجرت کردند.[۳۲]“ <ref>ترجمه طبقات الکبری ج ۱ ص ۱۹۰؛ ترجمه دلائل النبوة، بیهقی، ج۲ص۴۷</ref>
آزار و اذیت های مشرکان به مرور افزایش یافت، تا جایی که مسلمانان دیگر طاقت این شکنجه ها را نداشتند. در این حالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستور هجرت به حبشه را صادر کردند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آنان فرمود: در این زمین پراکنده شوید. سؤال کردند که به کجا برویم؟ آن حضرت به حبشه اشاره کرد. پس از آن بود که عده‌ای از مسلمانان به همراه خانواده یا بدون آنها به حبشه هجرت کردند.[۳۲]“ <ref>ترجمه طبقات الکبری ج ۱ ص ۱۹۰؛ ترجمه دلائل النبوة، بیهقی، ج۲ص۴۷</ref>
مورخان معتقدند که هجرت به حبشه در سال پنجم بعثت صورت گرفته است و در آن حدود هشتاد نفر مسلمان مرد و زن حضور داشته اند. سرپرستی این کاروان را جعفر بن ابی طالب به عهده داشت. [۳۳] <ref>سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ص ۳۴۵</ref>
مورخان معتقدند که هجرت به حبشه در سال پنجم بعثت صورت گرفته است و در آن حدود هشتاد نفر مسلمان مرد و زن حضور داشته اند. سرپرستی این کاروان را جعفر بن ابی طالب به عهده داشت. [۳۳] <ref>سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ص ۳۴۵</ref>
خط ۹۰: خط ۷۷:
عمرو بن عاص و عبدالله بن ربیعه به همراه هدایای فروان، بلافاصله بعد از هجرت مسلمانان راهی حبشه شدند تا اینان را به مکه برگرداند. آن دو ابتدا با دادن هدایایی به درباریان نجاشی آنان را به طرف خود کشانیدند ولی با سخنان هوشمندانه و شجاعانه جعفر بن ابی طالب، اقدامات آنان بی اثر ماند. همچنین جعفر در پاسخ سؤال نجاشی در مورد حضرت عیسی (علیه السلام)، آیاتی از سوره مریم را برای او خواند، که تأثیر عمیقی در نجاشی گذاشت. پس از این سخنان، نجاشی به فرستادگان قریش گفت که به هیچ عنوان حاضر به برگرداندن مسلمانان نیست و آنان تا هر زمان که بخواهند می توانند در حبشه زندگی کنند.[۳۵] <ref>زندگانی محمد، ابن هشام ج ۱ ص ۲۰۷-۲۱۰؛ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج۱ ص ۳۸۵ -۳۸۸؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۲ ص ۵۱۹-۵۲۴</ref>
عمرو بن عاص و عبدالله بن ربیعه به همراه هدایای فروان، بلافاصله بعد از هجرت مسلمانان راهی حبشه شدند تا اینان را به مکه برگرداند. آن دو ابتدا با دادن هدایایی به درباریان نجاشی آنان را به طرف خود کشانیدند ولی با سخنان هوشمندانه و شجاعانه جعفر بن ابی طالب، اقدامات آنان بی اثر ماند. همچنین جعفر در پاسخ سؤال نجاشی در مورد حضرت عیسی (علیه السلام)، آیاتی از سوره مریم را برای او خواند، که تأثیر عمیقی در نجاشی گذاشت. پس از این سخنان، نجاشی به فرستادگان قریش گفت که به هیچ عنوان حاضر به برگرداندن مسلمانان نیست و آنان تا هر زمان که بخواهند می توانند در حبشه زندگی کنند.[۳۵] <ref>زندگانی محمد، ابن هشام ج ۱ ص ۲۰۷-۲۱۰؛ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج۱ ص ۳۸۵ -۳۸۸؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۲ ص ۵۱۹-۵۲۴</ref>


== محاصره بنی‌هاشم در شعب ابیطالب ==
==محاصره بنی‌هاشم در شعب ابیطالب==
پس از آنکه قریش موفق به برگرداندن مهاجران به حبشه نشد، شروع به مبارزه به صورت، محاصره اقتصادی و اجتماعی بنی هاشم در شعب ابی طالب کرد. دلیل این قطع رابطه بین مورخان متفاوت است، از جمله:  
پس از آنکه قریش موفق به برگرداندن مهاجران به حبشه نشد، شروع به مبارزه به صورت، محاصره اقتصادی و اجتماعی بنی هاشم در شعب ابی طالب کرد. دلیل این قطع رابطه بین مورخان متفاوت است، از جمله:  
• تصمیم قریش برای کشتن پیامبر (صلی الله علیه و آله) و حمایت عموی ایشان از رسول خدا[۳۶] <ref>دلائل النبوه، ج ۲ ص ۳۱۱-۳۱۲</ref>
• تصمیم قریش برای کشتن پیامبر (صلی الله علیه و آله) و حمایت عموی ایشان از رسول خدا[۳۶] <ref>دلائل النبوه، ج ۲ ص ۳۱۱-۳۱۲</ref>
خط ۱۰۱: خط ۸۸:
• حمایت از مخالفان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در تمامی پیشامدها
• حمایت از مخالفان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در تمامی پیشامدها
وضعیت اسف‌بار بنی هاشم در شعب به مدت سه سال ادامه داشت به گونه ای که ناله های فرزندان آنان، آرام آرام، موجب نرمی دل های بعضی از متنفذان قریش شد. به همین دلیل تصمیم گرفتند تا این پیمان نامه را پاره کنند. از طرف دیگر جبرئیل خبر خورده شدن پیمان نامه توسط موریانه ها را به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) داد. این دو رویداد موجب شد تا بنی هاشم از شعب بیرون آیند و به زندگی عادی خود بازگردند.  
وضعیت اسف‌بار بنی هاشم در شعب به مدت سه سال ادامه داشت به گونه ای که ناله های فرزندان آنان، آرام آرام، موجب نرمی دل های بعضی از متنفذان قریش شد. به همین دلیل تصمیم گرفتند تا این پیمان نامه را پاره کنند. از طرف دیگر جبرئیل خبر خورده شدن پیمان نامه توسط موریانه ها را به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) داد. این دو رویداد موجب شد تا بنی هاشم از شعب بیرون آیند و به زندگی عادی خود بازگردند.  
== عام الحزن ==
==عام الحزن==
پس از آنکه بنی هاشم از شعب ابی طالب بیرون آمدند و وضعیت آنها رو به بهبودی رفت، دو اتفاق تلخ برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) افتاد تا ایشان سال دهم بعثت را عام الحزن (سال غم و اندوه) بنامد. این دو اتفاق، یکی وفات عموی ایشان حضرت ابوطالب (علیه السلام) بود و دیگری به فاصله چند روز،[۳۸] <ref>بنا به نقلی سی و پنج روز و یا بیست و پنج روز و یا پنج و یا سه روز بعد از وفات ابوطالب، حضرت خدیجه کبری، از دنیا رفتند.  وفات همسر با وفای ایشان ام المؤمنین حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بود. حضرت هر دوی این بزرگواران را در قبرستان مُعَلیّ در کنار جدشان عبدالمطلب دفن کردند.</ref>  
پس از آنکه بنی هاشم از شعب ابی طالب بیرون آمدند و وضعیت آنها رو به بهبودی رفت، دو اتفاق تلخ برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) افتاد تا ایشان سال دهم بعثت را عام الحزن (سال غم و اندوه) بنامد. این دو اتفاق، یکی وفات عموی ایشان حضرت ابوطالب (علیه السلام) بود و دیگری به فاصله چند روز،[۳۸] <ref>بنا به نقلی سی و پنج روز و یا بیست و پنج روز و یا پنج و یا سه روز بعد از وفات ابوطالب، حضرت خدیجه کبری، از دنیا رفتند.  وفات همسر با وفای ایشان ام المؤمنین حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بود. حضرت هر دوی این بزرگواران را در قبرستان مُعَلیّ در کنار جدشان عبدالمطلب دفن کردند.</ref>  
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد عمویشان می فرمایند: «تا روزی که ابوطالب وفات یافت، دست قریش از آزار و اذیت من کوتاه بود.»[۳۹] •  <ref>امتاع الاسماع، ص۲۷؛ اسدالغابه، ج ۵، ص ۴۳۹؛ الکامل، ج۲، ص۶۳؛ طبقات الکبری، ج۱، ص ۲۱۱</ref>  
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد عمویشان می فرمایند: «تا روزی که ابوطالب وفات یافت، دست قریش از آزار و اذیت من کوتاه بود.»[۳۹] •  <ref>امتاع الاسماع، ص۲۷؛ اسدالغابه، ج ۵، ص ۴۳۹؛ الکامل، ج۲، ص۶۳؛ طبقات الکبری، ج۱، ص ۲۱۱</ref>  
خط ۱۰۸: خط ۹۵:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به همراه زید بن حارثه[۴۰] <ref>به نقل ابن اسحاق به تنهایی عازم طائف شدند تا با بزرگان قبیله ثقیف دیدار کرده و آنان را به اسلام دعوت کنند. ولی آنها دست رد به سینه پیامبر (صلی الله علیه و آله) زدند و سفیهان و بردگان خود را مجبور کردند تا به دنبال رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رفته و او را سنگباران کنند.</ref> رسول خدا پس از ده روز توقف در طائف و ناامیدی از اسلام و حمایت قبیله بنی ثقیف، راه مکه را در پیش گرفت.[۴۱] <ref>اسدالغابه، ج۳، ص ۳۸۹-۳۹۰؛ سیرة النبی، ج ۲، ص ۲۸-۳۱؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۱۲؛ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۳۹۴-۳۹۵</ref>
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به همراه زید بن حارثه[۴۰] <ref>به نقل ابن اسحاق به تنهایی عازم طائف شدند تا با بزرگان قبیله ثقیف دیدار کرده و آنان را به اسلام دعوت کنند. ولی آنها دست رد به سینه پیامبر (صلی الله علیه و آله) زدند و سفیهان و بردگان خود را مجبور کردند تا به دنبال رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رفته و او را سنگباران کنند.</ref> رسول خدا پس از ده روز توقف در طائف و ناامیدی از اسلام و حمایت قبیله بنی ثقیف، راه مکه را در پیش گرفت.[۴۱] <ref>اسدالغابه، ج۳، ص ۳۸۹-۳۹۰؛ سیرة النبی، ج ۲، ص ۲۸-۳۱؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۱۲؛ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۳۹۴-۳۹۵</ref>


== هجرت مسلمانان به مدینه ==
==هجرت مسلمانان به مدینه==
   
   
== مسجد النبی ==
==مسجد النبی==
در سال یازدهم بعثت، یک گروه شش نفری از مردم یثرب به مکه آمدند و پس از شنیدن سخنان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مسلمان شدند. آن حضرت اساس دعوت اسلام را برایشان عرضه کرد و آیاتی از قرآن تلاوت نمود. آنها پیش از آن خبر ظهور پیامبری را از یهودیان شنیده بودند، وی را همو دانسته و دعوتش را پذیرفتند و اظهار امیدواری کردند که با پذیرفتن دعوت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با یکدیگر متحد شوند.[۴۲] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۲۸-۴۲۹؛ تاریخ طبری، ج۲، ص ۳۵۴؛ طبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۹</ref>
در سال یازدهم بعثت، یک گروه شش نفری از مردم یثرب به مکه آمدند و پس از شنیدن سخنان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مسلمان شدند. آن حضرت اساس دعوت اسلام را برایشان عرضه کرد و آیاتی از قرآن تلاوت نمود. آنها پیش از آن خبر ظهور پیامبری را از یهودیان شنیده بودند، وی را همو دانسته و دعوتش را پذیرفتند و اظهار امیدواری کردند که با پذیرفتن دعوت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با یکدیگر متحد شوند.[۴۲] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۲۸-۴۲۹؛ تاریخ طبری، ج۲، ص ۳۵۴؛ طبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۹</ref>
با انتشار خبر اسلام در یثرب، علاوه بر کسانی که در مکه، اسلام را پذیرفته بودند، چندی دیگر از مردم یثرب نیز اسلام را پذیرا شدند. در موسم حج سال دوازدهم بعثت، تعداد دوازده نفر از اهالی یثرب، در عقبه با رسول خدا دیدار کردند. آنها در این دیدار با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیعت کردند. این بیعت را بیعت عقبه اولییا عقبه صغری می نامند. این بعیت به بیعة النساء نیز شهرت یافت. همچنین، آنان از پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواستند تا کسی را برای تعلیم قرآن و احکام اسلامی به نزد، آنها بفرستد. حضرت نیز مصعب بن عمیر را به یثرب فرستاد تا به آنان قرآن و احکام را بیاموزد.  
با انتشار خبر اسلام در یثرب، علاوه بر کسانی که در مکه، اسلام را پذیرفته بودند، چندی دیگر از مردم یثرب نیز اسلام را پذیرا شدند. در موسم حج سال دوازدهم بعثت، تعداد دوازده نفر از اهالی یثرب، در عقبه با رسول خدا دیدار کردند. آنها در این دیدار با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیعت کردند. این بیعت را بیعت عقبه اولییا عقبه صغری می نامند. این بعیت به بیعة النساء نیز شهرت یافت. همچنین، آنان از پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواستند تا کسی را برای تعلیم قرآن و احکام اسلامی به نزد، آنها بفرستد. حضرت نیز مصعب بن عمیر را به یثرب فرستاد تا به آنان قرآن و احکام را بیاموزد.  
خط ۱۱۷: خط ۱۰۴:
پس از آن رسول خدا صلى الله علیه و آله به مسلمانانى که در مکه تحت شکنجه و آزار بودند، دستور هجرت به مدینه و پیوستن به مسلمانان آن سرزمین را بدهد، و در این باره به آنان فرمود: «خداى عز وجل براى شما برادرانى کمک کار و خانه‌هاى امنى (در مدینه) قرار داده است».  
پس از آن رسول خدا صلى الله علیه و آله به مسلمانانى که در مکه تحت شکنجه و آزار بودند، دستور هجرت به مدینه و پیوستن به مسلمانان آن سرزمین را بدهد، و در این باره به آنان فرمود: «خداى عز وجل براى شما برادرانى کمک کار و خانه‌هاى امنى (در مدینه) قرار داده است».  
به دنبال این دستور مسلمانان مکه دسته دسته بسوى مدینه مهاجرت کردند و خود آن حضرت چشم به راه فرمان خداى تعالى در مکه ماند.[۴۴] <ref>زندگانى‌ محمد(ص)/ترجمه سیره ابن هشام، ج‌۱، ص۳۰۴</ref>
به دنبال این دستور مسلمانان مکه دسته دسته بسوى مدینه مهاجرت کردند و خود آن حضرت چشم به راه فرمان خداى تعالى در مکه ماند.[۴۴] <ref>زندگانى‌ محمد(ص)/ترجمه سیره ابن هشام، ج‌۱، ص۳۰۴</ref>
== هجرت رسول خدا به مدینه ==
==هجرت رسول خدا به مدینه==
مشرکان که از هجرت رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) بیمناک بودند، برای جلوگیری از آن جلسه ای در دارالنّدوه تشکیل دادند و به مشورت پرداختند. در این جلسه عدّه ای پیشنهاد دادند که رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) را زندانی کنند و عده ای دیگر با تبعید و اخراج ایشان از مکه موافق بودند، تا این که کسی پیشنهاد داد تا از هر خاندان قریش کسی به نمایندگی از آن خاندان، شبانه به رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) حمله کنند و ایشان را به قتل برسانند. این نظر مورد تایید قرار گرفت و چهل نفر از مشرکان قریش داوطلب شدند تا ایشان را بکشند. مورخین این روز را "یوم الزحمه" می نامند.  
مشرکان که از هجرت رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) بیمناک بودند، برای جلوگیری از آن جلسه ای در دارالنّدوه تشکیل دادند و به مشورت پرداختند. در این جلسه عدّه ای پیشنهاد دادند که رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) را زندانی کنند و عده ای دیگر با تبعید و اخراج ایشان از مکه موافق بودند، تا این که کسی پیشنهاد داد تا از هر خاندان قریش کسی به نمایندگی از آن خاندان، شبانه به رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) حمله کنند و ایشان را به قتل برسانند. این نظر مورد تایید قرار گرفت و چهل نفر از مشرکان قریش داوطلب شدند تا ایشان را بکشند. مورخین این روز را "یوم الزحمه" می نامند.  
پس از آنکه مشرکان مکه، برای قتل رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) نقشه کشیدند، جبرئیل خبر این توطئه را به ایشان داد.[۴۵] <ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج۲، ص ۴۸۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۶۰</ref> در شب موعود چهل نفر از قریشیان، خانه حضرت را به محاصره درآوردند به گونه ای که محل خواب حضرت، در دید آنان قرار داشت. رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) به حضرت علی (علیه السلام) گفت تا به جای او بخوابد و از همان برد یمانی سبز رنگی که رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) روی خود می کشید، استفاده کند.[۴۶] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص ۴۸۳؛ طبقات الکبری، ج۱، ص ۲۲۸</ref>  
پس از آنکه مشرکان مکه، برای قتل رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) نقشه کشیدند، جبرئیل خبر این توطئه را به ایشان داد.[۴۵] <ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج۲، ص ۴۸۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۶۰</ref> در شب موعود چهل نفر از قریشیان، خانه حضرت را به محاصره درآوردند به گونه ای که محل خواب حضرت، در دید آنان قرار داشت. رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) به حضرت علی (علیه السلام) گفت تا به جای او بخوابد و از همان برد یمانی سبز رنگی که رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم) روی خود می کشید، استفاده کند.[۴۶] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص ۴۸۳؛ طبقات الکبری، ج۱، ص ۲۲۸</ref>  
خط ۱۲۸: خط ۱۱۵:
پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) پس از ورود به مدینه، مورد استقبال مردم آن شهر قرار گرفتند. طوایف مختلف انصار، هر کدام می خواستند تا افتخار میزبانی حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) را از آن خود کنند. ولی حضرت فرمودند، هر کجا که شترشان توقف کند، همانجا اقامت خواهند گزید.[۵۱] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص ۴۹۵</ref> در نهایت شتر آن حضرت در محله بنو مالک بن النجار فرود آمد. و ابو ایوب انصاری پیش دستی کرده و اسباب و اساس حضرت را با خود به خانه اش برد و حضرت همان جا مستقر شدند.[۵۲] <ref>انساب الاشراف، ج۱، ص ۲۶۷-۲۶۸؛ طبقات، ج ۱، ص ۲۳۶</ref>  
پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) پس از ورود به مدینه، مورد استقبال مردم آن شهر قرار گرفتند. طوایف مختلف انصار، هر کدام می خواستند تا افتخار میزبانی حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) را از آن خود کنند. ولی حضرت فرمودند، هر کجا که شترشان توقف کند، همانجا اقامت خواهند گزید.[۵۱] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص ۴۹۵</ref> در نهایت شتر آن حضرت در محله بنو مالک بن النجار فرود آمد. و ابو ایوب انصاری پیش دستی کرده و اسباب و اساس حضرت را با خود به خانه اش برد و حضرت همان جا مستقر شدند.[۵۲] <ref>انساب الاشراف، ج۱، ص ۲۶۷-۲۶۸؛ طبقات، ج ۱، ص ۲۳۶</ref>  
پیامبر پس از استقرار در مدینه اقدامات انجام دادند از جمله:  
پیامبر پس از استقرار در مدینه اقدامات انجام دادند از جمله:  
=== ۱. بنای مسجد مدینه: ===
===۱. بنای مسجد مدینه:===
   
   
نخستین اقدام رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) تأسیس مسجدی است که امروزه به مسجد النبی معروف است. در کنار خانه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) قطعه زمینی بود، متعلق به دو یتیم که سرپرستی آنها با معاذ بن عفراء[۵۳]<ref>دلائل النبوه، بیهقی، ج۲، ص۵۳۸</ref> بعضی گویند با اسعد بن زراره؛  بوده است. پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) این زمین را با وجود آنکه صاحبان آن راضی به واگذاری آن بودند، از معاذ خرید و به کمک سایر مسلمانان، آن را تبدیل به مسجد کرد. این مسجد در زمان رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) یک مرکز عبادی، نظامی، سیاسی و آموزشی بود و نقشی اساسی در دوران حیات رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) در شکل گیری جامعه اسلامی داشت.  
نخستین اقدام رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) تأسیس مسجدی است که امروزه به مسجد النبی معروف است. در کنار خانه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) قطعه زمینی بود، متعلق به دو یتیم که سرپرستی آنها با معاذ بن عفراء[۵۳]<ref>دلائل النبوه، بیهقی، ج۲، ص۵۳۸</ref> بعضی گویند با اسعد بن زراره؛  بوده است. پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) این زمین را با وجود آنکه صاحبان آن راضی به واگذاری آن بودند، از معاذ خرید و به کمک سایر مسلمانان، آن را تبدیل به مسجد کرد. این مسجد در زمان رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) یک مرکز عبادی، نظامی، سیاسی و آموزشی بود و نقشی اساسی در دوران حیات رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) در شکل گیری جامعه اسلامی داشت.  
=== ۲. پیمان برادری: ===  
===۲. پیمان برادری:===  
دیگر اقدام رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) در هنگام ورود به مدینه، برقرار ساختن پیمان برادری میان مسلمانان، که مؤاخاة نامیده می شد، بوده است.به نظر چنین می آید که یک بار پیمانی میان مهاجران بسته شده و دیگر بار پیمانی میان مهاجران و انصار به صورت دو به دو. از مشهور ترین پیمان ها می توان به عقد برادری میان: رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه السلام)، ابوبکر و عمر، حمزه سیدالشهدا با زید بن حارثه و... اشاره کرد.[۵۴] <ref>المستدک، ج۳، ص۱۴؛ المعجم الکبیر، ج۲۴، ص ۱۳۷</ref>
دیگر اقدام رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) در هنگام ورود به مدینه، برقرار ساختن پیمان برادری میان مسلمانان، که مؤاخاة نامیده می شد، بوده است.به نظر چنین می آید که یک بار پیمانی میان مهاجران بسته شده و دیگر بار پیمانی میان مهاجران و انصار به صورت دو به دو. از مشهور ترین پیمان ها می توان به عقد برادری میان: رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه السلام)، ابوبکر و عمر، حمزه سیدالشهدا با زید بن حارثه و... اشاره کرد.[۵۴] <ref>المستدک، ج۳، ص۱۴؛ المعجم الکبیر، ج۲۴، ص ۱۳۷</ref>
=== ۳. منشور حکومت مدینه: ===  
===۳. منشور حکومت مدینه:===  
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عهدنامه ای میان مهاجران و انصار از یک طرف و یهودیان مدینه از طرف دیگر نوشت و یهودیان را در دین و دارائی خویش آزاد گذاشت و شرائطی برای ایشان قرار داد. موادّ این پیمان نامه عبارت است از:  
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عهدنامه ای میان مهاجران و انصار از یک طرف و یهودیان مدینه از طرف دیگر نوشت و یهودیان را در دین و دارائی خویش آزاد گذاشت و شرائطی برای ایشان قرار داد. موادّ این پیمان نامه عبارت است از:  
1. مسلمانان و یهودیان مانند یک ملّت در مدینه زندگی خواهند کرد.
1. مسلمانان و یهودیان مانند یک ملّت در مدینه زندگی خواهند کرد.
خط ۱۴۳: خط ۱۳۰:
7. در موقع بروز اختلاف و نزاع، آخرین داور برای رفع اختلاف، شخص رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خواهد بود.
7. در موقع بروز اختلاف و نزاع، آخرین داور برای رفع اختلاف، شخص رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خواهد بود.
8. امضا کنندگان این پیمان با همدیگر به خیرخواهی و نیکوکاری رفتار خواهند کرد.[۵۵] <ref>سیرة النبی، ج۲، ص ۱۱۹-۱۲۳</ref>
8. امضا کنندگان این پیمان با همدیگر به خیرخواهی و نیکوکاری رفتار خواهند کرد.[۵۵] <ref>سیرة النبی، ج۲، ص ۱۱۹-۱۲۳</ref>
== سال دوم هجرت (سنة الامر) ==
==سال دوم هجرت (سنة الامر)==
تغییر قبله:  
تغییر قبله:  
با وجود بستن پیمان با اهل کتاب، ولی دانشمندان یهود از روی حسد و کینه ورزی به دشمنی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برخاستند. و مدام با وارد کردن طعنه به ایشان سعی در سستی اعتقادات مسلمانان داشتند. از جمله این طعنه ها، قبله اول مسلمانان بیت المقدس بود. آنان به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می گفتند: “با ما مخافت می کند اما به سوی قبله ما نماز می گزارد.[۵۶  ] <ref>سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص ۵۳۸</ref>  
با وجود بستن پیمان با اهل کتاب، ولی دانشمندان یهود از روی حسد و کینه ورزی به دشمنی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برخاستند. و مدام با وارد کردن طعنه به ایشان سعی در سستی اعتقادات مسلمانان داشتند. از جمله این طعنه ها، قبله اول مسلمانان بیت المقدس بود. آنان به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می گفتند: “با ما مخافت می کند اما به سوی قبله ما نماز می گزارد.[۵۶  ] <ref>سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص ۵۳۸</ref>  
این طعنه ها موجب آزار مسلمانان و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می شد، تا اینکه در نیمه ماه رجب، آیه تغییر قبله،[۵۷] <ref>سوره بقره، آیه ۱۴۴</ref>
این طعنه ها موجب آزار مسلمانان و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می شد، تا اینکه در نیمه ماه رجب، آیه تغییر قبله،[۵۷] <ref>سوره بقره، آیه ۱۴۴</ref>
در مسجد بنی سالم بن عوف که امروزه به مسجد ذوقبلتین معروف است، نازل شد و قبله مسلمانان به سمت مکه تغییر یافت.  
 
در مسجد بنی سالم بن عوف که امروزه به مسجد ذوقبلتین معروف است، نازل شد و قبله مسلمانان به سمت مکه تغییر یافت.  
 
صدور فرمان جهاد:  
صدور فرمان جهاد:  
در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، نبردهای مسلمانان به دو قسمت تقسیم می شد:  
در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، نبردهای مسلمانان به دو قسمت تقسیم می شد:  
خط ۱۶۱: خط ۱۵۰:
3. ازدواج امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) با حضرت زهرا (سلام الله علیها)
3. ازدواج امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) با حضرت زهرا (سلام الله علیها)
4. برخورد با شاعران یهودی و کافر
4. برخورد با شاعران یهودی و کافر
== سال سوم هجرت ==
==سال سوم هجرت==
از وقایع سال سوم هجری می توان به واکنش پیامبر (صلی الله علیه و آله) به توهین ها و تحریکات شاعران یهودی و مشرک اشاره کرد. همچنین غزوه های ذی امر و بحران و سریه های محمد بن مسلمه و قرده در این سال اتفاق افتادند.  
از وقایع سال سوم هجری می توان به واکنش پیامبر (صلی الله علیه و آله) به توهین ها و تحریکات شاعران یهودی و مشرک اشاره کرد. همچنین غزوه های ذی امر و بحران و سریه های محمد بن مسلمه و قرده در این سال اتفاق افتادند.  
اما مهم ترین اتفاق سال سوم هجری غزوه احد است که در هفتم شوال آن سال اتفاق افتاد و هفتاد مسلمان از جمله: حمزه بن عبدالمطلب، مصعب بن عمیر و... به شهادت رسیدند و هفتاد مسلمان دیگر زخمی شدند.  
اما مهم ترین اتفاق سال سوم هجری غزوه احد است که در هفتم شوال آن سال اتفاق افتاد و هفتاد مسلمان از جمله: حمزه بن عبدالمطلب، مصعب بن عمیر و... به شهادت رسیدند و هفتاد مسلمان دیگر زخمی شدند.  
همچنین در این سال غزوه حمراء الأسد بلافاصله بعد از احد اتفاق افتاد. و امام حسن مجتبی (علیه السلام) نیز در نیمه ماه رمضان این سال متولد شدند.  
همچنین در این سال غزوه حمراء الأسد بلافاصله بعد از احد اتفاق افتاد. و امام حسن مجتبی (علیه السلام) نیز در نیمه ماه رمضان این سال متولد شدند.  
== سال چهارم هجرت ==
==سال چهارم هجرت==
در این سال دو حادثه تلخ برای اسلام و مسلمین رخ داد. اولین حادثه، حادثه رجیع و دومین حادثه، واقعه بئر معونه بود. که در اولی، گروهی از اعراب خارج مدینه، از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درخواست کردند تا عده ای مبلغ را به قبیله آنها بفرستد تا آنها را به اسلام دعوت کنند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز شش نفر از اصحاب خود را به همراه آنها فرستادند. ولی آنها این شش نفر را به شهادت رساندند. در حادثه دوم نیز، یک نفر از مردم نجد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، درخواست فرستادن مبلغانی کرد که حضرت چهل نفر را همراه او فرستادند که همه آنها به جز یک نفرشان مانند افراد رجیع به شهادت رسیدند. گویند خبر شهادت هر دو گروه را در یک شب به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رساندند.  
در این سال دو حادثه تلخ برای اسلام و مسلمین رخ داد. اولین حادثه، حادثه رجیع و دومین حادثه، واقعه بئر معونه بود. که در اولی، گروهی از اعراب خارج مدینه، از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درخواست کردند تا عده ای مبلغ را به قبیله آنها بفرستد تا آنها را به اسلام دعوت کنند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز شش نفر از اصحاب خود را به همراه آنها فرستادند. ولی آنها این شش نفر را به شهادت رساندند. در حادثه دوم نیز، یک نفر از مردم نجد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، درخواست فرستادن مبلغانی کرد که حضرت چهل نفر را همراه او فرستادند که همه آنها به جز یک نفرشان مانند افراد رجیع به شهادت رسیدند. گویند خبر شهادت هر دو گروه را در یک شب به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رساندند.  
دیگر وقایع سال چهارم هجری عبارتند از:  
دیگر وقایع سال چهارم هجری عبارتند از:  
خط ۱۷۶: خط ۱۶۵:
سال پنجم هجرت (سنة الاحزاب) ==
سال پنجم هجرت (سنة الاحزاب) ==
بی شک مهم ترین رویداد سال پنجم هجری، غزوه خندق یا احزاب است. همچنین در این سال غزوه دومة الجندل ، غزوه بنی قریظه و سریه ابوعبیده بن جراج نیز اتفاق افتاد.  
بی شک مهم ترین رویداد سال پنجم هجری، غزوه خندق یا احزاب است. همچنین در این سال غزوه دومة الجندل ، غزوه بنی قریظه و سریه ابوعبیده بن جراج نیز اتفاق افتاد.  
== سال ششم هجرت (سنة الاستئناس) ==
==سال ششم هجرت (سنة الاستئناس)==
تعداد سریه های سال ششم بسیار زیاد است. از غزوه هایی که در این سال اتفاق افتاد می توان به غزوه بنی لحیان، غزوه ذى قرد و غزوه بنی مصطلق اشاره کرد. ولی بی شک مهم ترین رویداد این سال،صلح حدیبیه است که در قرآن در سوره فتح از آن به عنوان فتح المبین یاد می شود.  
تعداد سریه های سال ششم بسیار زیاد است. از غزوه هایی که در این سال اتفاق افتاد می توان به غزوه بنی لحیان، غزوه ذى قرد و غزوه بنی مصطلق اشاره کرد. ولی بی شک مهم ترین رویداد این سال،صلح حدیبیه است که در قرآن در سوره فتح از آن به عنوان فتح المبین یاد می شود.  
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در ذی القعده این سال به قصد عمره بی آن که جنگی در نظر داشته باشد، آهنگ مکه کرد. قریش که دیگر از رویارویی با مسلمانان خسته شده بود، با فرستادن سفرایی صلحی را با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در منطقه حدیبیه امضا کرد. مفاد صلح حدیبیه چنین بود:  
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در ذی القعده این سال به قصد عمره بی آن که جنگی در نظر داشته باشد، آهنگ مکه کرد. قریش که دیگر از رویارویی با مسلمانان خسته شده بود، با فرستادن سفرایی صلحی را با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در منطقه حدیبیه امضا کرد. مفاد صلح حدیبیه چنین بود:  
خط ۱۸۶: خط ۱۷۵:
همچنین قبل از امضای صلح نامه، پیامبر از مسلمانان در کنار درختی بیعت گرفت که در صورت بروز جنگ میان آنها و قریش، از پیامبر (صلی الله علیه و آله) دفاع کنند. این بیعت به بیعت رضوان یا بیعت شجره معروف است.  
همچنین قبل از امضای صلح نامه، پیامبر از مسلمانان در کنار درختی بیعت گرفت که در صورت بروز جنگ میان آنها و قریش، از پیامبر (صلی الله علیه و آله) دفاع کنند. این بیعت به بیعت رضوان یا بیعت شجره معروف است.  
همچنین در این سال رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نامه هایی را به همراه سفیرانی به سمت کشورهای روم، ایران، مصر، عمان، یمن و بحرین فرستادند. پس از صلح حدیبیه و کنار رفتن قریش به عنوان جدی تری خطر برای اسلام، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرصت پیدا کردند تا کارهای دیگری را از جمله جهانی کردن رسالتشان انجام دهند، به همین دلیل نامه هایی را به سران قدرت های آن زمان یعنی روم و ایران و کشورهای تابعه اینان فرستادند و آنها را به اسلام دعوت کردند.  
همچنین در این سال رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نامه هایی را به همراه سفیرانی به سمت کشورهای روم، ایران، مصر، عمان، یمن و بحرین فرستادند. پس از صلح حدیبیه و کنار رفتن قریش به عنوان جدی تری خطر برای اسلام، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرصت پیدا کردند تا کارهای دیگری را از جمله جهانی کردن رسالتشان انجام دهند، به همین دلیل نامه هایی را به سران قدرت های آن زمان یعنی روم و ایران و کشورهای تابعه اینان فرستادند و آنها را به اسلام دعوت کردند.  
== سال هفتم هجرت ==
==سال هفتم هجرت==
در این سال نیز سریه های زیادی اتفاق افتاد. همچنین در ذی القعده این سال، حج عمره ای که در سال گذشته محقق نشده بود، انجام شد کهعمرة القضاء معروف است. مهم ترین اتفاق این سال غزوه خیبر است. در این غزوه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) خطر یهودیان را برای همیشه از بین برد. از دیگر اتفاقات این سال بازگشت مهاجران حبشه به سرپرستی جعفر بن ابی طالب به مدینه است.  
در این سال نیز سریه های زیادی اتفاق افتاد. همچنین در ذی القعده این سال، حج عمره ای که در سال گذشته محقق نشده بود، انجام شد کهعمرة القضاء معروف است. مهم ترین اتفاق این سال غزوه خیبر است. در این غزوه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) خطر یهودیان را برای همیشه از بین برد. از دیگر اتفاقات این سال بازگشت مهاجران حبشه به سرپرستی جعفر بن ابی طالب به مدینه است.  
== سال هشتم هجرت ==
==سال هشتم هجرت==
در این سال یکی از مهم ترین اتفاقات تاریخ اسلام افتاد و آن فتح مکه به دست مسلمانان بود. پس از آنکه قریش پیمانی را که در حدیبیه با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بسته بود را شکست، پیامبر به همراهی ده هزار نفر از مسلمانان از مدینه عازم مکه شدند. حرکت سپاه به صورت مخفیانه بود و تنها زمانی قریشیان از سپاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آگاه شدند که آتش های افروخته شده در اردوی سپاه اسلام را مشاهده نمودند. ابوسفیان که دید نمی توان در برابر سپاه اسلام مقاومت کند، بالاجبار اسلام آورد و از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) امان خواست. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به مردم مکه اعلام کردند هر که در خانه خود بماند، یا به خانه ابوسفیان برود و یا در مسجد الحرام باشد در امان است مگر چند نفر که رسول خدا امان را از آنها برداشت. هنگامی که سپاه اسلام وارد مکه شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به همراه حضرت علی (علیه السلام) وارد کعبه شدند و آنجا را از بت ها پاک کردند.  
در این سال یکی از مهم ترین اتفاقات تاریخ اسلام افتاد و آن فتح مکه به دست مسلمانان بود. پس از آنکه قریش پیمانی را که در حدیبیه با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بسته بود را شکست، پیامبر به همراهی ده هزار نفر از مسلمانان از مدینه عازم مکه شدند. حرکت سپاه به صورت مخفیانه بود و تنها زمانی قریشیان از سپاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آگاه شدند که آتش های افروخته شده در اردوی سپاه اسلام را مشاهده نمودند. ابوسفیان که دید نمی توان در برابر سپاه اسلام مقاومت کند، بالاجبار اسلام آورد و از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) امان خواست. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به مردم مکه اعلام کردند هر که در خانه خود بماند، یا به خانه ابوسفیان برود و یا در مسجد الحرام باشد در امان است مگر چند نفر که رسول خدا امان را از آنها برداشت. هنگامی که سپاه اسلام وارد مکه شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به همراه حضرت علی (علیه السلام) وارد کعبه شدند و آنجا را از بت ها پاک کردند.  
از جمله اتفاقات دیگر این سال می توان به سریه موته در کنار تعداد بسیار زیاد سریه های سال هشتم هجری اشاره کرد، که اولین رویارویی سپاه اسلام با رومیان بود و در آن سه تن از سرداران اسلام و اصحاب پیامبر یعنی پسر عموی ایشان جعفر طیّار، پسرخوانده ایشان زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه به شهادت رسیدند. غزوه های مهم دیگری که در این سال اتفاق افتاد، یکی غزوه طائف و دیگری غزوه حنین که میدانی دیگر برای آزمایش یاران راستین رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) بود و نبردی بود بین مسلمانان و مشرکان قبیله هوازن و ثقیف.  
از جمله اتفاقات دیگر این سال می توان به سریه موته در کنار تعداد بسیار زیاد سریه های سال هشتم هجری اشاره کرد، که اولین رویارویی سپاه اسلام با رومیان بود و در آن سه تن از سرداران اسلام و اصحاب پیامبر یعنی پسر عموی ایشان جعفر طیّار، پسرخوانده ایشان زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه به شهادت رسیدند. غزوه های مهم دیگری که در این سال اتفاق افتاد، یکی غزوه طائف و دیگری غزوه حنین که میدانی دیگر برای آزمایش یاران راستین رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) بود و نبردی بود بین مسلمانان و مشرکان قبیله هوازن و ثقیف.  
== سال نهم هجرت (سنة الوفود) ==
==سال نهم هجرت (سنة الوفود)==
پس از آنکه در سال هشتم هجری قریشیان تسلیم مسلمانان شدند، دیگر قبایل عرب نیز دیگر در خود توان ایستادگی در برابر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را نمی دیدند، به همین دلیل همگی تسلیم اسلام شدند. پیمانی را که سران این قبایل با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می بستند را «وفد» می گویند. در این سال همچنین آخرین غزوه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) یعنی غزوه تبوک اتفاق افتاد. در این غزوه بسیاری از چهره های منافقان، پرده از چهره خود برداشتند. هم چنین در این غزوه عده ای قصد ترور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را در عقبه داشتند که در کار خود ناموفق بودند، این افراد به اصحاب عقبه معروف اند. در این سال همچون سال های قبل، سریه های بسیاری اتفاق افتاد که بیشتر آنها در جهت تخریب بتخانه ها بوده است. ابلاغ سوره برائت توسط علی بن ابی طالب (علیه السلام) نیز در این سال اتفاق افتاده است.  
پس از آنکه در سال هشتم هجری قریشیان تسلیم مسلمانان شدند، دیگر قبایل عرب نیز دیگر در خود توان ایستادگی در برابر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را نمی دیدند، به همین دلیل همگی تسلیم اسلام شدند. پیمانی را که سران این قبایل با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می بستند را «وفد» می گویند. در این سال همچنین آخرین غزوه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) یعنی غزوه تبوک اتفاق افتاد. در این غزوه بسیاری از چهره های منافقان، پرده از چهره خود برداشتند. هم چنین در این غزوه عده ای قصد ترور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را در عقبه داشتند که در کار خود ناموفق بودند، این افراد به اصحاب عقبه معروف اند. در این سال همچون سال های قبل، سریه های بسیاری اتفاق افتاد که بیشتر آنها در جهت تخریب بتخانه ها بوده است. ابلاغ سوره برائت توسط علی بن ابی طالب (علیه السلام) نیز در این سال اتفاق افتاده است.  
== سال دهم هجرت ==
==سال دهم هجرت==
در این سال بود که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم)، حضرت علی (علیه السلام) را به یمن فرستادند تا مردم آنجا را به اسلام دعوت کنند و ایشان در سفر خود به یمن موفق شدند تا قبایل بسیاری از یمنیان را مسلمان کنند. همچنین در اواخر این سال مدعیان دروغین شروع به مبارزه با مسلمانان کردند.  
در این سال بود که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم)، حضرت علی (علیه السلام) را به یمن فرستادند تا مردم آنجا را به اسلام دعوت کنند و ایشان در سفر خود به یمن موفق شدند تا قبایل بسیاری از یمنیان را مسلمان کنند. همچنین در اواخر این سال مدعیان دروغین شروع به مبارزه با مسلمانان کردند.  
ولی مهم ترین اتفاق در تاریخ اسلام، اعلام خلافت امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) در روز غدیر است. شیخ کلینى روایت کرده که: حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم) بعد از هجرت، ده سال در مدینه ماند و حج به جا نیاورد تا آن که در سال دهم خداوند عالمیان این آیه را فرستاد که: «و أذّن فى النّاس بالحجّ یأتوک رجالا و على کلّ ضامر یأتین من کلّ فجّ عمیق، لیشهدوا منافع لهم»؛ و در میان مردم براى اداى حج بانگ برآور تا پیاده و سوار بر هر شتر لاغرى که از هر راه دورى مى آیند به سوى تو روى آورند.[۵۸] <ref>سوره حج آیه ۲۲</ref>.
ولی مهم ترین اتفاق در تاریخ اسلام، اعلام خلافت امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) در روز غدیر است. شیخ کلینى روایت کرده که: حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم) بعد از هجرت، ده سال در مدینه ماند و حج به جا نیاورد تا آن که در سال دهم خداوند عالمیان این آیه را فرستاد که: «و أذّن فى النّاس بالحجّ یأتوک رجالا و على کلّ ضامر یأتین من کلّ فجّ عمیق، لیشهدوا منافع لهم»؛ و در میان مردم براى اداى حج بانگ برآور تا پیاده و سوار بر هر شتر لاغرى که از هر راه دورى مى آیند به سوى تو روى آورند.[۵۸] <ref>سوره حج آیه ۲۲</ref>.
وقتی حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم از اعمال حجة الوداع فارغ شد، متوجه مدینه شد و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و سایر مسلمانان در خدمت آن حضرت بودند و چون به غدیر خم رسیدند. حق تعالى این آیه را فرستاد: «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک». یعنى: «اى پیغمبر بزرگوار! برسان به مردم آن چه فرستاده شده است بسوى تو از جانب پروردگار تو (در باب نص بر امامت على بن ابى طالب و خلیفه نمودن او در میان امت خود)». پس فرمود: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ»؛ پس اگر نکنى رسالت خدا را نرسانده ای و خدا تو را نگاه مى دارد از شر مردم.  
وقتی حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم از اعمال حجة الوداع فارغ شد، متوجه مدینه شد و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و سایر مسلمانان در خدمت آن حضرت بودند و چون به غدیر خم رسیدند. حق تعالى این آیه را فرستاد: «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک». یعنى: «اى پیغمبر بزرگوار! برسان به مردم آن چه فرستاده شده است بسوى تو از جانب پروردگار تو (در باب نص بر امامت على بن ابى طالب و خلیفه نمودن او در میان امت خود)». پس فرمود: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ»؛ پس اگر نکنى رسالت خدا را نرسانده ای و خدا تو را نگاه مى دارد از شر مردم.  
رسول اکرم صلی الله علیه و آله در آنجا خطبه غدیر خم را قرائت فرمودند و حضرت علی علیه السلام را به جانشینی خود معرفی کردند. سپس همه بر گرد رسول خدا صلى الله علیه و اله و سلم و امیرالمؤمنین علیه السلام جمع شدند و با آن حضرت مصافحه کردند و بیعت نمودند.  
رسول اکرم صلی الله علیه و آله در آنجا خطبه غدیر خم را قرائت فرمودند و حضرت علی علیه السلام را به جانشینی خود معرفی کردند. سپس همه بر گرد رسول خدا صلى الله علیه و اله و سلم و امیرالمؤمنین علیه السلام جمع شدند و با آن حضرت مصافحه کردند و بیعت نمودند.  
== سال یازدهم هجرت ==
==سال یازدهم هجرت==
رحلت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) در اواخر ماه صفر این سال واقع شد، و بعد از آن، برخی صحابه آن حضرت در سقیفه بنی ساعده، برخلاف توصیه های رسول خدا، خلافت را از حضرت علی (علیه السلام) غصب کرده و به نام خود زدند!  
رحلت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) در اواخر ماه صفر این سال واقع شد، و بعد از آن، برخی صحابه آن حضرت در سقیفه بنی ساعده، برخلاف توصیه های رسول خدا، خلافت را از حضرت علی (علیه السلام) غصب کرده و به نام خود زدند!  
== معجزات پیامبر اکرم ==
==معجزات پیامبر اکرم==
برای پیامبر اسلام به جز قرآن کریم، معجزات بسیار دیگری نقل شده است. ابن شهر آشوب می گوید : ذکر شده که برای آن حضرت ۴۴۴۰ معجزه است که از آنها ۳ هزار معجزه ذکر شده است. و این معجزات چهار نوع است: معجزات قبل از ولادت آن حضرت، معجزات پس از ولادت، معجزات پس از بعثت آن حضرت و معجزات پس از وفات آن حضرت.[۵۹] <ref>ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‌، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج۱، ص ۱۴۴</ref>
برای پیامبر اسلام به جز قرآن کریم، معجزات بسیار دیگری نقل شده است. ابن شهر آشوب می گوید : ذکر شده که برای آن حضرت ۴۴۴۰ معجزه است که از آنها ۳ هزار معجزه ذکر شده است. و این معجزات چهار نوع است: معجزات قبل از ولادت آن حضرت، معجزات پس از ولادت، معجزات پس از بعثت آن حضرت و معجزات پس از وفات آن حضرت.[۵۹] <ref>ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‌، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج۱، ص ۱۴۴</ref>
در کتاب حیوة القلوب نوشته علامه مجلسی تعدادی از این معجزات در قالب نقل روایت بیان شده است.[۶۰] <ref>حیوة القلوب، ج‌۳، ص۴۲۹-۶۶۷</ref>
در کتاب حیوة القلوب نوشته علامه مجلسی تعدادی از این معجزات در قالب نقل روایت بیان شده است.[۶۰] <ref>حیوة القلوب، ج‌۳، ص۴۲۹-۶۶۷</ref>
از مشهورترین معجزات آن حضرت شق القمر و رد الشمس را می توان نام برد.[۶۱] <ref>برای تفصیل در این مورد رجوع شود به معجزات پیامبر (ص)، ویکی شیعه</ref>
از مشهورترین معجزات آن حضرت شق القمر و رد الشمس را می توان نام برد.[۶۱] <ref>برای تفصیل در این مورد رجوع شود به معجزات پیامبر (ص)، ویکی شیعه</ref>
== فضائل پیامبر اکرم در قرآن ==
==فضائل پیامبر اکرم در قرآن==
یکی از القاب قرآنی آن حضرت، "رحمة للعالمین" است: «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ».[۶۲] <ref>سوره انبیاء/۱۰۷</ref>
یکی از القاب قرآنی آن حضرت، "رحمة للعالمین" است: «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ».[۶۲] <ref>سوره انبیاء/۱۰۷</ref>
خدا از پیامبران خود عهد گرفته است که اگر زمان او را درک کردند از او پیروی نمایند: «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ النَّبِیینَ لَما آتَیتُکمْ مِنْ کتابٍ وَ حِکمَةٍ ثُمَّ جاءَکمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِکمْ إِصْرِی قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ».[۶۳] <ref>سوره آل عمران، آیه ۸۱.</ref>
خدا از پیامبران خود عهد گرفته است که اگر زمان او را درک کردند از او پیروی نمایند: «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ النَّبِیینَ لَما آتَیتُکمْ مِنْ کتابٍ وَ حِکمَةٍ ثُمَّ جاءَکمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِکمْ إِصْرِی قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ».[۶۳] <ref>سوره آل عمران، آیه ۸۱.</ref>
خط ۲۱۱: خط ۲۰۰:
ایشان بر تمامی خلایق مبعوث شدند و انبیاى قبل از ایشان به روایتى هر یک به قومى مبعوث شدند.
ایشان بر تمامی خلایق مبعوث شدند و انبیاى قبل از ایشان به روایتى هر یک به قومى مبعوث شدند.
پیامبران دیگر بر اساس درخواستشان خدا بدان ها عنایتی می فرمود، مانند حضرت موسی علیه السلام که از خدا شرح صدر طلب نمود: «رَبِّ اشْرسوره انشراح آیه ۱.َحْ لِی صَدْرِی»،[۶۹] <ref>سوره طه آیه ۲۵.</ref> ولی درباره رسول اکرم فرمود: «أَلَمْ نَشْرَحْ لَک صَدْرَک»[۷۰] <ref>آیا ما سینه تو را وسعت ندادیم.</ref>[۷۱] <ref>ناسخ التواریخ، ج ۴، ص ۱۸۱۰.</ref>
پیامبران دیگر بر اساس درخواستشان خدا بدان ها عنایتی می فرمود، مانند حضرت موسی علیه السلام که از خدا شرح صدر طلب نمود: «رَبِّ اشْرسوره انشراح آیه ۱.َحْ لِی صَدْرِی»،[۶۹] <ref>سوره طه آیه ۲۵.</ref> ولی درباره رسول اکرم فرمود: «أَلَمْ نَشْرَحْ لَک صَدْرَک»[۷۰] <ref>آیا ما سینه تو را وسعت ندادیم.</ref>[۷۱] <ref>ناسخ التواریخ، ج ۴، ص ۱۸۱۰.</ref>
== سنت پیامبر اکرم ==
==سنت پیامبر اکرم==
سنت پیامبر اکرم که عبارت است از قول (سخن)، فعل (رفتار) و تقریر آن حضرت، در کنار قرآن، یکى از منابع مهم تفکر مذهبی اسلام در تمام مذاهب آن است. بنابراین هرگاه حدیثى معتبر از پیامبر نقل شود، بدان عمل می‌شود و این کار را عمل به سنت می‌گویند. شیعه با تأسى به حدیث ثقلین که یکی از موارد سنت آن حضرت است، قول و فعل و تقریر معصومان را نیز همچون سنت آن حضرت حجت می داند.[۷۲] <ref>رجوع شود به کتاب شیعه در اسلام، علامه طباطبائی، بخش دوم:«تفکر مذهبی شیعه»</ref>
سنت پیامبر اکرم که عبارت است از قول (سخن)، فعل (رفتار) و تقریر آن حضرت، در کنار قرآن، یکى از منابع مهم تفکر مذهبی اسلام در تمام مذاهب آن است. بنابراین هرگاه حدیثى معتبر از پیامبر نقل شود، بدان عمل می‌شود و این کار را عمل به سنت می‌گویند. شیعه با تأسى به حدیث ثقلین که یکی از موارد سنت آن حضرت است، قول و فعل و تقریر معصومان را نیز همچون سنت آن حضرت حجت می داند.[۷۲] <ref>رجوع شود به کتاب شیعه در اسلام، علامه طباطبائی، بخش دوم:«تفکر مذهبی شیعه»</ref>
== پیامبر اکرم در روایات ==
==پیامبر اکرم در روایات==
امام صادق علیه السلام: رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) به روش بندگان طعام مى خورد، بى خوان و به روش بندگان مى نشست یعنى دو زانو و بر زمین مى خوابید، بى فراش و مى دانست که او بنده است. در حدیث دیگر فرمود که: بهترین نان خورش ها نزد آن حضرت سرکه و زیت بود.[۷۳] <ref>سنن النبی، علامه طباطبائی.</ref>
امام صادق علیه السلام: رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) به روش بندگان طعام مى خورد، بى خوان و به روش بندگان مى نشست یعنى دو زانو و بر زمین مى خوابید، بى فراش و مى دانست که او بنده است. در حدیث دیگر فرمود که: بهترین نان خورش ها نزد آن حضرت سرکه و زیت بود.[۷۳] <ref>سنن النبی، علامه طباطبائی.</ref>
امام صادق علیه السلام: رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ گاه به اندازه ژرفای خرد خود با بندگان سخن نگفت. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ما، جماعت پیامبران، دستور داریم که با مردم به فراخور فهم و خردهایشان سخن بگوییم.[۷۴] <ref>حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، ج۲، ص۲۶۴.</ref>
امام صادق علیه السلام: رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ گاه به اندازه ژرفای خرد خود با بندگان سخن نگفت. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ما، جماعت پیامبران، دستور داریم که با مردم به فراخور فهم و خردهایشان سخن بگوییم.[۷۴] <ref>حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، ج۲، ص۲۶۴.</ref>
خط ۲۱۹: خط ۲۰۸:
امام علی علیه السلام: و گواهی می دهم که محمد بنده خدا و فرستاده اوست و سرور بندگانش می باشد. هر زمان خداوند آفریدگان را به دو شاخه تقسیم کرد، او را در بهترین شاخه قرار داد، نه آلوده دامنی در وجود او سهیم شد و نه گنهکاری در وجودش شریک گشت.[۷۶] <ref>بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۶۶، ص۳۱۱.</ref>
امام علی علیه السلام: و گواهی می دهم که محمد بنده خدا و فرستاده اوست و سرور بندگانش می باشد. هر زمان خداوند آفریدگان را به دو شاخه تقسیم کرد، او را در بهترین شاخه قرار داد، نه آلوده دامنی در وجود او سهیم شد و نه گنهکاری در وجودش شریک گشت.[۷۶] <ref>بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۶۶، ص۳۱۱.</ref>
امام علی علیه السلام درباره بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله: خداوند در روزگاری او را برانگیخت که مردم گمراه و سرگردان بودند و در فتنه و فساد دست و پا می زدند. هوسها آنان را دلباخته خود کرده و از راه به درشان برده بود.[۷۷] <ref>بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۸، ص۲۱۹.</ref>
امام علی علیه السلام درباره بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله: خداوند در روزگاری او را برانگیخت که مردم گمراه و سرگردان بودند و در فتنه و فساد دست و پا می زدند. هوسها آنان را دلباخته خود کرده و از راه به درشان برده بود.[۷۷] <ref>بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۸، ص۲۱۹.</ref>
== شئون پیامبر اکرم ==
==شئون پیامبر اکرم==
شهید مطهری بر اساس قرآن کریم سه مقام برای پیامبر اکرم صلی اله علیه و اله بر می شمارد که از طرف خداوند به آن حضرت داده شده است و از ناحیه آن حضرت به ائمه علیهم السلام که خلفای آن حضرتند می رسد:  
شهید مطهری بر اساس قرآن کریم سه مقام برای پیامبر اکرم صلی اله علیه و اله بر می شمارد که از طرف خداوند به آن حضرت داده شده است و از ناحیه آن حضرت به ائمه علیهم السلام که خلفای آن حضرتند می رسد:  
۱. مقام پیغمبری یا رسالت: مقام ابلاغ احکام الهی؛ یعنی از طرف خداوند احکام و معارف الهی به او وحی می شد و او مأمور بود که آنچه را که به او ابلاغ می شد، به دیگران اعلان بکند. از این نظر، او رسول و پیغمبر بود که در آیه ای می فرماید: «مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ...».[۷۸] <ref>سوره مائده، آیه ۹۹</ref>
۱. مقام پیغمبری یا رسالت: مقام ابلاغ احکام الهی؛ یعنی از طرف خداوند احکام و معارف الهی به او وحی می شد و او مأمور بود که آنچه را که به او ابلاغ می شد، به دیگران اعلان بکند. از این نظر، او رسول و پیغمبر بود که در آیه ای می فرماید: «مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ...».[۷۸] <ref>سوره مائده، آیه ۹۹</ref>
خط ۲۲۶: خط ۲۱۵:




== پانویس ==
==پانویس==


== منابع ==
==منابع==
• قرآن کریم.
• قرآن کریم.
• دشتی، معارف و معاریف.
• دشتی، معارف و معاریف.
خط ۲۵۲: خط ۲۴۱:
منبع  :داننشنامه اسلامی  
منبع  :داننشنامه اسلامی  
<references />
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۵

ویرایش