۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بین المللی' به 'بینالمللی') |
جز (جایگزینی متن - 'بهره مند' به 'بهرهمند') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
==به سوی نجف اشرف== | ==به سوی نجف اشرف== | ||
سیدعباس در سال 1388 هـ.ق برای ادامه تحصیل و | سیدعباس در سال 1388 هـ.ق برای ادامه تحصیل و بهرهمندی از برکات حوزه نجف، عازم عراق شد. آشنایان او در این شهر مقدس، از شیفتگی فوق العاده اش در فراگیری معارف اسلامی و مطالعات دینی سخن گفتهاند. هوش سرشار، همت والا و داشتن استادانی بلندپایه و دانشور، این جوان مشتاق معرفت را برانگیخت تا دورههای مقدماتی و سطح متداول حوزه را در پنج سال با موفقیت بگذراند، در حالی که این دوران برای طلبههای عادی حدود ده سال به طول میانجامد. | ||
در نجف سیدعباس تمام وقتهایش را صرف تحصیل علم و تزکیه درون کرد، به دانش و معنویت دل بست و عاشقانه محضر علما را غنیمت شمرد. روزها هنگام طلوع فجر، به تلاوت قرآن، خواندن دعای صباح و دعای عهد میپرداخت و این سنّت را تا زمان شهادت ادامه داد. سپس به فجریات روی آورد که همراه دوستانش در تفسیر قرآن کریم به مطالعه و بررسیهای عمیق میپرداخت. اشتیاق او در فراگیری علوم قرآنی بدان حد بود که برای حضور در درس شهید عبدالمجید حکیم هر روز هنگام طلوع آفتاب، چهارکیلومتر را طی میکرد. | در نجف سیدعباس تمام وقتهایش را صرف تحصیل علم و تزکیه درون کرد، به دانش و معنویت دل بست و عاشقانه محضر علما را غنیمت شمرد. روزها هنگام طلوع فجر، به تلاوت قرآن، خواندن دعای صباح و دعای عهد میپرداخت و این سنّت را تا زمان شهادت ادامه داد. سپس به فجریات روی آورد که همراه دوستانش در تفسیر قرآن کریم به مطالعه و بررسیهای عمیق میپرداخت. اشتیاق او در فراگیری علوم قرآنی بدان حد بود که برای حضور در درس شهید عبدالمجید حکیم هر روز هنگام طلوع آفتاب، چهارکیلومتر را طی میکرد. | ||
برادر هم درسش گفته است: | برادر هم درسش گفته است: | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
===خوشه چینی از خرمن فقاهت=== | ===خوشه چینی از خرمن فقاهت=== | ||
آیتالله خویی استاد دیگری است که سیدعباس در دوره درس خارج فقه و اصول، از محضرش | آیتالله خویی استاد دیگری است که سیدعباس در دوره درس خارج فقه و اصول، از محضرش بهرهمند شد. حوزه درسی این مرجع نامدار برای سیدعباس در چند محور جاذبه داشت: | ||
1. جلسات منظم، برنامهریزی و دقت ویژه در امور درسی و صرفه جویی در وقت؛ | 1. جلسات منظم، برنامهریزی و دقت ویژه در امور درسی و صرفه جویی در وقت؛ | ||
2. بیان رسا، شیرین و همراه با مقاصد عالی و نکات عمیق علمی و فکری؛ | 2. بیان رسا، شیرین و همراه با مقاصد عالی و نکات عمیق علمی و فکری؛ | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
تعداد زیادی از روحانیان و مجاهدانی که در مناطق مرکزی، جنوبی و غربی لبنان به تبلیغ رفتند، دانش آموخته مدرسه امام منتظر بودند و سید شهید جایگاه مهمی در تربیت و شکوفایی استعدادشان داشت. سید همواره از روستایی به روستایی در حرکت بود. در یک آبادی اقامه جماعت میکرد و در روستای بعدی مناسبتی را گرامی میداشت. با مردم صمیمانه دیدار و گفت وگو داشت. به مشکلات، دردها و تقاضاهای آنان به دقت گوش میداد و آنان را برای رهایی از گرفتاریها و تنگناها راهنمایی میکرد. | تعداد زیادی از روحانیان و مجاهدانی که در مناطق مرکزی، جنوبی و غربی لبنان به تبلیغ رفتند، دانش آموخته مدرسه امام منتظر بودند و سید شهید جایگاه مهمی در تربیت و شکوفایی استعدادشان داشت. سید همواره از روستایی به روستایی در حرکت بود. در یک آبادی اقامه جماعت میکرد و در روستای بعدی مناسبتی را گرامی میداشت. با مردم صمیمانه دیدار و گفت وگو داشت. به مشکلات، دردها و تقاضاهای آنان به دقت گوش میداد و آنان را برای رهایی از گرفتاریها و تنگناها راهنمایی میکرد. | ||
سیدعباس موسوی از طریق این پایگاه اعتقادی و فرهنگی، در کنار فعالیتهای مردمی، برای تقویت زیربنای فکری و سیاسی نسل جوان، مؤمن و پرتحرک خالصانه گام برمیداشت و علاوه بر بعلبک، کلاسهای آموزشی تربیتی فراوانی در روستاها و نقاط دوردست برگزار میکرد. تمام وقت و توجه خود را در اختیار جوانان مؤمن قرار داد. با آنها دیدارهای پرفایده داشت و در گردهماییهای آنان با اشتیاقی بالا حضور مییافت. محبتی پدرانه و عطوفتی مشفقانه بر آنها داشت. | سیدعباس موسوی از طریق این پایگاه اعتقادی و فرهنگی، در کنار فعالیتهای مردمی، برای تقویت زیربنای فکری و سیاسی نسل جوان، مؤمن و پرتحرک خالصانه گام برمیداشت و علاوه بر بعلبک، کلاسهای آموزشی تربیتی فراوانی در روستاها و نقاط دوردست برگزار میکرد. تمام وقت و توجه خود را در اختیار جوانان مؤمن قرار داد. با آنها دیدارهای پرفایده داشت و در گردهماییهای آنان با اشتیاقی بالا حضور مییافت. محبتی پدرانه و عطوفتی مشفقانه بر آنها داشت. | ||
نسل نوخاسته را در فضایی صمیمی، دوستانه و خودمانی از معارف و تعالیم اسلامی | نسل نوخاسته را در فضایی صمیمی، دوستانه و خودمانی از معارف و تعالیم اسلامی بهرهمند میکرد و آنان را با سیره، روش و جهت گیریهای فرستادگان الهی و ائمه هدی(ع) آشنا میکرد. با جوانان میزیست و این قشر از جامعه را از عمق دل دوست داشت و آنان نیز به وی علاقه داشتند. نهایت توان و همت خود را به کار گرفت تا از آنان انسانهایی مؤمن، با صلابت، شجاع و مقاوم بسازد که هسته اصلی، سازنده و فعال اسلامی را تشکیل دهند. | ||
بهترین پاداشی که خداوند در ازای این همه زحمت و تحمل مشقت به وی عطا کرد، به بار نشستن شکوهمندانه نهالی بود که در قلبهای جوانان مؤمن و مجاهد میکاشت؛ برخی از تربیت یافتگان مکتب او در پی رزمی خالصانه به شهادت رسیدند و برخی دیگر در انتظار شهادت برای حفظ مکتب تشیع و دفع ستم و تجاوز مشغول جهادند. | بهترین پاداشی که خداوند در ازای این همه زحمت و تحمل مشقت به وی عطا کرد، به بار نشستن شکوهمندانه نهالی بود که در قلبهای جوانان مؤمن و مجاهد میکاشت؛ برخی از تربیت یافتگان مکتب او در پی رزمی خالصانه به شهادت رسیدند و برخی دیگر در انتظار شهادت برای حفظ مکتب تشیع و دفع ستم و تجاوز مشغول جهادند. | ||
در میان پرورش یافتگان محفل این سید شهید، میتوان روحانی فاضل، پزشک، مهندس، استاد دانشگاه و نیروهای مسلح بسیاری را مشاهده کرد. سیدعباس در دو مسیر موازی حرکت کرد: خط سازندگی فکری و سیاسی و خط تهذیب، تزکیه درون و خودسازی معنوی و اخلاقی. او با وارستگی و تقوایی که داشت بر شاگردان خود تأثیر شگفتی مینهاد و آثار و انعکاس رفتارهای خویش را در زیرساخت شخصیت ایمانی و جهادی آنان بر جای میگذاشت. | در میان پرورش یافتگان محفل این سید شهید، میتوان روحانی فاضل، پزشک، مهندس، استاد دانشگاه و نیروهای مسلح بسیاری را مشاهده کرد. سیدعباس در دو مسیر موازی حرکت کرد: خط سازندگی فکری و سیاسی و خط تهذیب، تزکیه درون و خودسازی معنوی و اخلاقی. او با وارستگی و تقوایی که داشت بر شاگردان خود تأثیر شگفتی مینهاد و آثار و انعکاس رفتارهای خویش را در زیرساخت شخصیت ایمانی و جهادی آنان بر جای میگذاشت. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
==همسری شایسته== | ==همسری شایسته== | ||
سیدعباس در همان ایامی که در مدرسه شهر صور مشغول تحصیل بود، با امّ یاسر، بانویی مؤمن و برخاسته از خاندان سیادت، علم و تقوا ازدواج کرد. این زن از همان روزهای نخست آموزشها و برنامههای تربیتی سیدعباس را فراگرفت و سید تلاوت قرآن، احکام شرعی، [[نهج البلاغه]] و برخی مبحثهای منطق و دیگر دروس را به وی یاد داد. امّ یاسر بنابر علاقه شخصی، مطالعه کتابها و | سیدعباس در همان ایامی که در مدرسه شهر صور مشغول تحصیل بود، با امّ یاسر، بانویی مؤمن و برخاسته از خاندان سیادت، علم و تقوا ازدواج کرد. این زن از همان روزهای نخست آموزشها و برنامههای تربیتی سیدعباس را فراگرفت و سید تلاوت قرآن، احکام شرعی، [[نهج البلاغه]] و برخی مبحثهای منطق و دیگر دروس را به وی یاد داد. امّ یاسر بنابر علاقه شخصی، مطالعه کتابها و بهرهمندی از معارف و مکارم شوهر شجاعش، بدون اتلاف وقت ضمن اینکه به خودسازی و تقویت بنیانهای علمی مشغول بود، هنگام اقامت در نجف اشرف شرایطی را فراهم ساخت تا سیدعباس به دور از نگرانیها و برخی مشکلات، به درس خواندن ادامه دهد و محضر پرفیض استادان برجسته حوزه این شهر را غنیمت شمارد.1 | ||
امّ یاسر با قناعت و ساده زیستی خو گرفته بود و به تدریج به جلسههای علمی و فکری شهیده سیده بنت الهدی صدر علاقهمند شد و از آنها بهره برد. او کتاب شرایع و عقاید الشیعه را از این بانوی فرزانه و ادیب آموخت و از تحلیلهای وی درباره اهل بیت(ع)، و برخی مسائل اجتماعی و سیاسی شیعیان استفاده کرد. | امّ یاسر با قناعت و ساده زیستی خو گرفته بود و به تدریج به جلسههای علمی و فکری شهیده سیده بنت الهدی صدر علاقهمند شد و از آنها بهره برد. او کتاب شرایع و عقاید الشیعه را از این بانوی فرزانه و ادیب آموخت و از تحلیلهای وی درباره اهل بیت(ع)، و برخی مسائل اجتماعی و سیاسی شیعیان استفاده کرد. | ||
بنت الهدی شرایط زن معاصر را بررسی میکرد و تقلید از اندیشههای غربی و افکار وارداتی بیگانگان را ضایعهای برای بانوان مسلمان میدانست.2 | بنت الهدی شرایط زن معاصر را بررسی میکرد و تقلید از اندیشههای غربی و افکار وارداتی بیگانگان را ضایعهای برای بانوان مسلمان میدانست.2 | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
یک بار که مردم شیعه عراق بنا بر آداب و رسوم گذشته در ایام محرّم، با پای پیاده از نجف عازم کربلا بودند، هواپیماها، تانکها، توپ خانههای ارتش بعث به آنان حمله کرد و افراد زیادی را به شهادت رساند. سیدعباس بعد از این حادثه غم انگیز مخفیانه به لبنان آمد تا شهید امام موسی صدر را از شرایط آشفته و خونین عراق با خبر کند. سیدعباس گاهی برای یک سفر دو روزه عازم لبنان میشد که برای امام موسی صدر نامهای بیاورد یا نامههای ایشان را به نجف ببرد. این نوع اقدامها چنان محرمانه صورت میگرفت که حتی خانواده سید از جزئیات آن با خبر نمی شدند. او حتی چندین بار مخفیانه در نجف به منزل امام خمینی رفت و از امام موسی صدر و شهید محمدباقر صدر به رهبر کبیر انقلاب اسلامی پیامهایی داد. | یک بار که مردم شیعه عراق بنا بر آداب و رسوم گذشته در ایام محرّم، با پای پیاده از نجف عازم کربلا بودند، هواپیماها، تانکها، توپ خانههای ارتش بعث به آنان حمله کرد و افراد زیادی را به شهادت رساند. سیدعباس بعد از این حادثه غم انگیز مخفیانه به لبنان آمد تا شهید امام موسی صدر را از شرایط آشفته و خونین عراق با خبر کند. سیدعباس گاهی برای یک سفر دو روزه عازم لبنان میشد که برای امام موسی صدر نامهای بیاورد یا نامههای ایشان را به نجف ببرد. این نوع اقدامها چنان محرمانه صورت میگرفت که حتی خانواده سید از جزئیات آن با خبر نمی شدند. او حتی چندین بار مخفیانه در نجف به منزل امام خمینی رفت و از امام موسی صدر و شهید محمدباقر صدر به رهبر کبیر انقلاب اسلامی پیامهایی داد. | ||
همین رفتارهای سیاسی سیدعباس موجب شد شهید سید محمدباقر صدر از توطئه حزب بعث علیه وی نگران شود. ازاین رو، شخصاً بهای بلیت هواپیما را پرداخت و او را مکلف ساخت همان روز با همان پرواز، عراق را ترک کند و چون شرایط سیاسی این کشور به وی اجازه فعالیتهای تبلیغی و اجتماعی نمی داد، هرگز به نجف بازنگشت. | همین رفتارهای سیاسی سیدعباس موجب شد شهید سید محمدباقر صدر از توطئه حزب بعث علیه وی نگران شود. ازاین رو، شخصاً بهای بلیت هواپیما را پرداخت و او را مکلف ساخت همان روز با همان پرواز، عراق را ترک کند و چون شرایط سیاسی این کشور به وی اجازه فعالیتهای تبلیغی و اجتماعی نمی داد، هرگز به نجف بازنگشت. | ||
مدیریت حوزهای که سیدعباس بنیان کرد، با ایشان بود، ولی از حمایتهای مالی و فکری سید موسی صدر | مدیریت حوزهای که سیدعباس بنیان کرد، با ایشان بود، ولی از حمایتهای مالی و فکری سید موسی صدر بهرهمند میشد. سیدعباس از همان اول همراه شانزده طلبه حوزه، در یکی از دورههای آموزشی حرکت المحرومین که امام موسی صدر آن را تشکیل داده بود، فنون نظامی را فراگرفت. آن دوره در اردوگاه جنتا برگزار شد. سیدعباس در دفتر یادداشتی که همراه در آن وقایع روزانه را یادداشت میکرد و تمام آنها موجود است، این مسائل را نوشته است. | ||
سیدعباس نیروهای تحت تربیت و آموزش خود را به نقاط دوردست لبنان میفرستاد تا اندیشههای سیاسی و فرهنگی سید موسی صدر را برای اهالی آن نواحی و جوانان تشریح نمایند. این افراد در مورد خطرات روزافزون صهیونیسم برای جهان اسلام و نقشههای آینده آنان برای تهاجم به لبنان و تجزیه و ایجاد تفرقه در این کشور، هشدارهایی میدادند و درباره ضرورت مقابله با این غاصبان و جانیان، رهنمودهای فراوانی میکردند. البته شهید موسوی با حرکت المحرومین ارتباط آشکار نداشت و میکوشید کاملاً سرّی مسئولیتهایی را در این تشکل پیگیر باشد. سیدعباس، امام صدر را استاد، مرشد، حامی و پدر معنوی خود میدانست و در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و مبارزاتی از او الگو میگرفت و بر این باور بود که امام موسی صدر برنامههایی پیش گرفته که صهیونیسم جهانی را دچار هراس کرده است و سبب ربوده شدن آن بزرگوار را همین برنامهها میدانست. | سیدعباس نیروهای تحت تربیت و آموزش خود را به نقاط دوردست لبنان میفرستاد تا اندیشههای سیاسی و فرهنگی سید موسی صدر را برای اهالی آن نواحی و جوانان تشریح نمایند. این افراد در مورد خطرات روزافزون صهیونیسم برای جهان اسلام و نقشههای آینده آنان برای تهاجم به لبنان و تجزیه و ایجاد تفرقه در این کشور، هشدارهایی میدادند و درباره ضرورت مقابله با این غاصبان و جانیان، رهنمودهای فراوانی میکردند. البته شهید موسوی با حرکت المحرومین ارتباط آشکار نداشت و میکوشید کاملاً سرّی مسئولیتهایی را در این تشکل پیگیر باشد. سیدعباس، امام صدر را استاد، مرشد، حامی و پدر معنوی خود میدانست و در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و مبارزاتی از او الگو میگرفت و بر این باور بود که امام موسی صدر برنامههایی پیش گرفته که صهیونیسم جهانی را دچار هراس کرده است و سبب ربوده شدن آن بزرگوار را همین برنامهها میدانست. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
==مطیع امام خمینی رحمه الله، شیفته انقلاب اسلامی== | ==مطیع امام خمینی رحمه الله، شیفته انقلاب اسلامی== | ||
سیدعباس در مدت اقامت در نجف، که حدود نه سال طول کشید، همواره درباره مسائل سیاسی و اجتماعی ملاقاتهایی با امام خمینی رحمه الله داشت. بر اثر این آشناییها و پیوندها، از پرتوهای پرفروغ آن رهبر فرزانه | سیدعباس در مدت اقامت در نجف، که حدود نه سال طول کشید، همواره درباره مسائل سیاسی و اجتماعی ملاقاتهایی با امام خمینی رحمه الله داشت. بر اثر این آشناییها و پیوندها، از پرتوهای پرفروغ آن رهبر فرزانه بهرهمند شد و آن را در خط مشی خویش و انسجام و رهبری مجاهدان و نیروهای مقاومت به کار گرفت. | ||
هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی رحمه الله در ایران، سید شهید با این تحول عظیم و شگفت و رهبر آن مأنوس ترگشت و از جمله اولین حامیان و پیروان امام خمینی رحمه الله شد. او از مدافعان سرسخت انقلاب و ولایت فقیه شده بود. خود را در وجود امام خمینی رحمه الله درآمیخت و حرکت جهادی خویش را در انقلاب اسلامی ذوب کرد. در این راه دعوت استاد شهید خویش سید محمدباقر صدر را پذیرفت. سپس مردم را با این سخن فراخواند: «در امام خمینی رحمه الله ذوب شوید؛ همچنان که او در اسلام ذوب شده است». | هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی رحمه الله در ایران، سید شهید با این تحول عظیم و شگفت و رهبر آن مأنوس ترگشت و از جمله اولین حامیان و پیروان امام خمینی رحمه الله شد. او از مدافعان سرسخت انقلاب و ولایت فقیه شده بود. خود را در وجود امام خمینی رحمه الله درآمیخت و حرکت جهادی خویش را در انقلاب اسلامی ذوب کرد. در این راه دعوت استاد شهید خویش سید محمدباقر صدر را پذیرفت. سپس مردم را با این سخن فراخواند: «در امام خمینی رحمه الله ذوب شوید؛ همچنان که او در اسلام ذوب شده است». | ||
در بیاناتی سیدعباس تأکید کرد: امام خمینی رحمه الله یاور و مونس ما در تمامی سفرها و عزیمتهایمان بود، خیمهای بود که زیر سایه اش پناه میجستیم. | در بیاناتی سیدعباس تأکید کرد: امام خمینی رحمه الله یاور و مونس ما در تمامی سفرها و عزیمتهایمان بود، خیمهای بود که زیر سایه اش پناه میجستیم. |