۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' آمیز ' به 'آمیز ') |
جز (جایگزینی متن - 'رئیس جمهور' به 'رئیسجمهور') |
||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
«آزادی خلل ناپذیر!»، با تکیه بر این شعار به همان اندازه پرزرق و برق و بیمحتوی بود که رئیسجمهور آمریکا، جورج دبلیو بوش، در اکتبر ٢٠٠١ با حمله به افغانستان « جنگ علیه تروریسم» را آغاز کرد. او در مقابل کنگره آمریکا توضیح داد: «آنها از آنچه در این کنگره میبینند متنفرند، یک دولت منتخب که بصورت دموکراتیک به قدرت رسیده است. آنها از آزادیهای ما متنفرند: آزادی مذهبی، آزادی بیان، آزادی رای دادن و تجمع، و آزادی مخالفت با عقیده یکدیگر؟ ». | «آزادی خلل ناپذیر!»، با تکیه بر این شعار به همان اندازه پرزرق و برق و بیمحتوی بود که رئیسجمهور آمریکا، جورج دبلیو بوش، در اکتبر ٢٠٠١ با حمله به افغانستان « جنگ علیه تروریسم» را آغاز کرد. او در مقابل کنگره آمریکا توضیح داد: «آنها از آنچه در این کنگره میبینند متنفرند، یک دولت منتخب که بصورت دموکراتیک به قدرت رسیده است. آنها از آزادیهای ما متنفرند: آزادی مذهبی، آزادی بیان، آزادی رای دادن و تجمع، و آزادی مخالفت با عقیده یکدیگر؟ ». | ||
« منظور او از «آنها»، « تروریستهایی » بودند که | « منظور او از «آنها»، « تروریستهایی » بودند که رئیسجمهور آمریکا متعهد شد آنها را تا دورافتاده و تاریکترین نقاط کره زمین ردگیری کند. او اعتراف کرد که جنگ طولانی خواهد بود و در تمام نقاط کره خاکی دنبال میشود، اما به زودی « خیر» پیروز و شر نابود خواهد شد و آزادی (Freedom)، با «F» بزرگ و لهجه آمریکایی، روشنائی را به چشمان مردمان مطیع و تحت ستم باز میگرداند و آنها را خوشحال خواهد کرد. | ||
«جامعه بینالمللی» خودخوانده، که در واقع به دولتهای غربی تقلیل یافته بود، نمی توانست به چنین اظهارات جنگی ای نپیوندد. با استفاده از بهت و حیرت افکارعمومی ایجاد شده از ١١ سپتامبر، تعدادی از سیاستمداران، نویسندگان تحریریهها، «متخصصان» یک شبه تروریسم و روشنفکران در بسیج علیه دشمن جدید، تروریسم، شرکت کردند. تروریسمی که اغلب با اسلام گرایی و حتی با [[مسلمانان]] اشتباه گرفته میشود. | «جامعه بینالمللی» خودخوانده، که در واقع به دولتهای غربی تقلیل یافته بود، نمی توانست به چنین اظهارات جنگی ای نپیوندد. با استفاده از بهت و حیرت افکارعمومی ایجاد شده از ١١ سپتامبر، تعدادی از سیاستمداران، نویسندگان تحریریهها، «متخصصان» یک شبه تروریسم و روشنفکران در بسیج علیه دشمن جدید، تروریسم، شرکت کردند. تروریسمی که اغلب با اسلام گرایی و حتی با [[مسلمانان]] اشتباه گرفته میشود. | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
با نیم نگاهی به گزارش بانک اطلاعاتی تروریسم جهانی (Global Terrorism Database) دانشگاه مریلند، میتوان آشفته اندیشی غالب را در این زمینه مشاهده کرد. این نهاد فهرستی از «حملات تروریستی» در سراسر جهان با اطلاعات جالب فراوانی در مورد مناطق اصلی بی ثباتی ارائه میدهد، البته جای تعحب نیست که [[یمن]]، افغانستان و عراق در صدر فهرست قرار گرفته باشند. اما این گزارش حملات برترپنداران سفیدپوست در ایالات متحده را به بمب گذاری انتحاری توسط سازمان دولت اسلامی در افغانستان اضافه میکند و یک سری عملیات بقایای چریکها در کلمبیا و یک حمله یهودستیزانه در اروپا را به آنها میافزاید تا آش شله قلمکار غیر قابل هضمی تهیه کند. | با نیم نگاهی به گزارش بانک اطلاعاتی تروریسم جهانی (Global Terrorism Database) دانشگاه مریلند، میتوان آشفته اندیشی غالب را در این زمینه مشاهده کرد. این نهاد فهرستی از «حملات تروریستی» در سراسر جهان با اطلاعات جالب فراوانی در مورد مناطق اصلی بی ثباتی ارائه میدهد، البته جای تعحب نیست که [[یمن]]، افغانستان و عراق در صدر فهرست قرار گرفته باشند. اما این گزارش حملات برترپنداران سفیدپوست در ایالات متحده را به بمب گذاری انتحاری توسط سازمان دولت اسلامی در افغانستان اضافه میکند و یک سری عملیات بقایای چریکها در کلمبیا و یک حمله یهودستیزانه در اروپا را به آنها میافزاید تا آش شله قلمکار غیر قابل هضمی تهیه کند. | ||
این آشفته اندیشی - تعدد دشمنان، مشخص نبودن اهداف - به شکستهای مکرر «جنگ علیه تروریسم» کمک کرده است، حتی اگر مجتمع نظامی -صنعتی آمریکا که پیش از این توسط | این آشفته اندیشی - تعدد دشمنان، مشخص نبودن اهداف - به شکستهای مکرر «جنگ علیه تروریسم» کمک کرده است، حتی اگر مجتمع نظامی -صنعتی آمریکا که پیش از این توسط رئیسجمهور دوایت دی آیزنهاور مورد انتقاد قرار گرفته بود، سود قابل توجهی از آن به دست آورده است. همانطور که مارک هکر و الی تننبام در کتاب خود، جنگ بیست ساله (انتشارات رابرت لافونت، ٢٠٢١)، مینویسند: | ||
تعریفی گسترده از تهدید تروریستی توسط دولت بوش - از جمله نه تنها القاعده، بلکه تعداد زیادی از گروههای مسلح و «دولتهای سرکش»، از [[حزب الله]] تا کره شمالی - منجر به امری شد که امروز با مرور گذشته میتوان آنرا یکی از خطاهای بزرگ سالهای اولیه دانست | تعریفی گسترده از تهدید تروریستی توسط دولت بوش - از جمله نه تنها القاعده، بلکه تعداد زیادی از گروههای مسلح و «دولتهای سرکش»، از [[حزب الله]] تا کره شمالی - منجر به امری شد که امروز با مرور گذشته میتوان آنرا یکی از خطاهای بزرگ سالهای اولیه دانست | ||
اما این «خطا» ریشه در کجا داشت ؟ اول از همه در تکبر غربی که به قول رژیس دبره شماره تلفن آن، شماره کاخ سفید است، زیرا در آنجا و تنها در آنجا «تصمیمات غرب» گرفته میشود. فرانسه توانست در زمان حمله به عراق در سال ٢٠٠٣ برخی اعتراضات را مطرح کند، اما خرده گیریها به سرعت جای خود را به همسویی داد. نیکولا سارکوزی، | اما این «خطا» ریشه در کجا داشت ؟ اول از همه در تکبر غربی که به قول رژیس دبره شماره تلفن آن، شماره کاخ سفید است، زیرا در آنجا و تنها در آنجا «تصمیمات غرب» گرفته میشود. فرانسه توانست در زمان حمله به عراق در سال ٢٠٠٣ برخی اعتراضات را مطرح کند، اما خرده گیریها به سرعت جای خود را به همسویی داد. نیکولا سارکوزی، رئیسجمهور تازه انتخاب شده، در ٧ نوامبر ٢٠٠٧ در کنگره آمریکا اعلام کرد: | ||
فرانسه تا زمانی که لازم باشد در افغانستان باقی خواهد ماند، زیرا آنچه در این کشور در خطر است آینده ارزشهای ما و اتحاد آتلانتیک است. من با قاطعیت در مقابل شما میگویم: شکست یک گزینه نیست | فرانسه تا زمانی که لازم باشد در افغانستان باقی خواهد ماند، زیرا آنچه در این کشور در خطر است آینده ارزشهای ما و اتحاد آتلانتیک است. من با قاطعیت در مقابل شما میگویم: شکست یک گزینه نیست |