۸۷٬۲۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دانش آموزان' به 'دانشآموزان') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در نزد عمویش شیخ محمد مکی ابراهیمی که از بارزترین علمای الجزایر در عصر خود بود قرآن را حفظ نموده و علوم عربی را فراگرفت… در همان زمان نبوغ ایشان در ادبیات عرب بر همه آشکار شد، پس از درگذشت عمویش درحالیکه چهارده سال بیشتر نداشت مسند تدریس را بر عهده گرفت. | در نزد عمویش شیخ محمد مکی ابراهیمی که از بارزترین علمای الجزایر در عصر خود بود قرآن را حفظ نموده و علوم عربی را فراگرفت… در همان زمان نبوغ ایشان در ادبیات عرب بر همه آشکار شد، پس از درگذشت عمویش درحالیکه چهارده سال بیشتر نداشت مسند تدریس را بر عهده گرفت. | ||
در سال ۱۹۰۸ میلادی پدرش از ظلم و ستم فرانسویها به مدینه منوره هجرت کرد و محمد بشیر در سال ۱۹۱۱ به ایشان پیوست. او در مسیر [[مدینه منوره]] سه ماه در قاهره توقف نمود و با علما و رهبران فکری و ادبی [[مصر]] از جمله: سلیم البشری و محمد بخیت دیدار کرد و در مدرسه دعوت و ارشاد که به دست رشید رضا نویسنده [[تفسیر المنار]] تأسیس شده بود دروس علمی را فراگرفت، همچنین با دو شاعر بزرگ مصر احمد شوقی و حافظ ابراهیم دیدار کرد، پس از آن از طریق دریا به حیفا و از آنجا با قطار به مدینه منوره رفت. | در سال ۱۹۰۸ میلادی پدرش از ظلم و ستم فرانسویها به مدینه منوره هجرت کرد و محمد بشیر در سال ۱۹۱۱ به ایشان پیوست. او در مسیر [[مدینه|مدينه منوره]] سه ماه در قاهره توقف نمود و با علما و رهبران فکری و ادبی [[مصر]] از جمله: سلیم البشری و محمد بخیت دیدار کرد و در مدرسه دعوت و ارشاد که به دست رشید رضا نویسنده [[تفسیر المنار]] تأسیس شده بود دروس علمی را فراگرفت، همچنین با دو شاعر بزرگ مصر احمد شوقی و حافظ ابراهیم دیدار کرد، پس از آن از طریق دریا به حیفا و از آنجا با قطار به مدینه منوره رفت. | ||
در مدینه منوره ملازم و همراه شیخ عبدالعزیز الوزیر تونسی و شیخ حسین احمد فیض آبادی هندی بود و بیشتر اوقات خود را در کتابخانه شیخ الاسلام عارف حکمت مشعول مطالعه و تحقیق و تدریس بود. | در مدینه منوره ملازم و همراه شیخ عبدالعزیز الوزیر تونسی و شیخ حسین احمد فیض آبادی هندی بود و بیشتر اوقات خود را در کتابخانه شیخ الاسلام عارف حکمت مشعول مطالعه و تحقیق و تدریس بود. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
در سال ۱۹۲۰ میلادی ابراهیمی در حالی به میهن خود [[الجزایر]] بازگشت که این کشور زیر یوغ استعمار فرانسه بود. ایشان با نوشتههای خود مردم را نسبت به جرایم استعمارگران آگاه میکرد و میگفت: استعمار [[فرانسه]] مانند یک بیماری وارد این سرزمین شده و با خود مرگ و اسباب مرگ به همراه آورده است… استعمار همچون بیماری سل است که مقاومت بدن را هدف میگیرد، استعمارگران میخواهند در این سرزمین با احکام اسلامی مبارزه کرده و حرمتهای الهی را به بازی بگیرند و با الحاد و خداناباوری به مبارزه با ایمان و با رذالتها به مبارزه با فضایل و ارزشها و با بیسوادی به مبارزه با آموزش و با این بلبلهای «زبان فرانسوی» که هیچ بیان و اندیشهای با خود ندارد به مبارزه با [[زبان عربی]] برخیزند. | در سال ۱۹۲۰ میلادی ابراهیمی در حالی به میهن خود [[الجزایر]] بازگشت که این کشور زیر یوغ استعمار فرانسه بود. ایشان با نوشتههای خود مردم را نسبت به جرایم استعمارگران آگاه میکرد و میگفت: استعمار [[فرانسه]] مانند یک بیماری وارد این سرزمین شده و با خود مرگ و اسباب مرگ به همراه آورده است… استعمار همچون بیماری سل است که مقاومت بدن را هدف میگیرد، استعمارگران میخواهند در این سرزمین با احکام اسلامی مبارزه کرده و حرمتهای الهی را به بازی بگیرند و با الحاد و خداناباوری به مبارزه با ایمان و با رذالتها به مبارزه با فضایل و ارزشها و با بیسوادی به مبارزه با آموزش و با این بلبلهای «زبان فرانسوی» که هیچ بیان و اندیشهای با خود ندارد به مبارزه با [[زبان عربی]] برخیزند. | ||
همچنین میگوید: استعمار برای آلوده ساختن الجزایر با شمشیر و صلیب آمده است و تعداد زیادی از کشیشها و معلمها و پزشکان را با خود آورده است، کشیشهایشان به نشر عقیده نصرانیت پرداخته و در عقیده مسلمانان تشکیک ایجاد میکنند و معلمهایشان عقل جوانان را فاسد کرده و امت را از زبانشان دور میکنند و تاریخ را تحریف نموده و | همچنین میگوید: استعمار برای آلوده ساختن الجزایر با شمشیر و صلیب آمده است و تعداد زیادی از کشیشها و معلمها و پزشکان را با خود آورده است، کشیشهایشان به نشر عقیده نصرانیت پرداخته و در عقیده مسلمانان تشکیک ایجاد میکنند و معلمهایشان عقل جوانان را فاسد کرده و امت را از زبانشان دور میکنند و تاریخ را تحریف نموده و آنها را از دین دور میسازد و پزشکشان یک درد را با چندین درد دیگر درمان میکند و یک میکروب را با چندین میکروب از بین میبرد. | ||
پس از بازگشت به الجزایر، ابراهیمی پروژه اصلاحی خود در نشر علوم دینی و زبان عربی را طبق آنچه در جلسات خود در مدینه منوره با ابن بادیس به توافق رسیده بود، آغاز کرد. ابراهیمی در شهر | پس از بازگشت به الجزایر، ابراهیمی پروژه اصلاحی خود در نشر علوم دینی و زبان عربی را طبق آنچه در جلسات خود در مدینه منوره با ابن بادیس به توافق رسیده بود، آغاز کرد. ابراهیمی در شهر «سطیف» مشغول به تدریس شد و دیدارهایی ماهیانه با [[ابن بادیس]] برای پیگری اخبار فعالیتهای اصلاحی و تأثیر آن بر جامعه داشت، وی میگوید: «در این دیدارها فعالیتهای خودمان و تأثیر آن بر جامعه را عادلانه میسنجیدیم و پس از آن تصمیمات لازم را اتخاذ میکردیم و بگونهای برنامه آینده خود را طراحی میکردیم که با هیچ اختلالی روبرو نشویم. حوادث را خوب مطالعه میکردیم و برای پیشامدها آماده میشدیم و این ده سال مقدمهای بود برای تأسیس جمعیت علمای الجزایر». | ||
وی همچنین میگوید:«نتایج بررسیهای پیاپی جامعه [[الجزایر]] میان من و ابن بادیس از زمان نخستین نشستمان در مدینه منوره در سال ۱۳۳۱هجری قمری برابر با ۱۹۱۳ میلادی این بود که بلایی که بر سر این ملت آمده از دو جهت است که با هم همکاری گسترده دارند و یا بعبارت دیگر دو استعمارگر مشترک خون این ملت را میمکند و دسترنجش را به یغما برده و دین و دنیایش را فاسد کرده است: | وی همچنین میگوید:«نتایج بررسیهای پیاپی جامعه [[الجزایر]] میان من و ابن بادیس از زمان نخستین نشستمان در مدینه منوره در سال ۱۳۳۱هجری قمری برابر با ۱۹۱۳ میلادی این بود که بلایی که بر سر این ملت آمده از دو جهت است که با هم همکاری گسترده دارند و یا بعبارت دیگر دو استعمارگر مشترک خون این ملت را میمکند و دسترنجش را به یغما برده و دین و دنیایش را فاسد کرده است: | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
لذا من و ابن بادیس به این نتیجه رسیدیم که جمعیت علما بایستی مبارزه با استعمارگران دومی را آغاز کند». | لذا من و ابن بادیس به این نتیجه رسیدیم که جمعیت علما بایستی مبارزه با استعمارگران دومی را آغاز کند». | ||
همه اینها نشان میدهد ابن بادیس و ابراهیمی از بالاترین مهارتهای برنامهریزی راهبردی برخوردار بودند و همراه با هر طرحی یک طرح جایگزین نیز آماده میکردند، فعالیت | همه اینها نشان میدهد ابن بادیس و ابراهیمی از بالاترین مهارتهای برنامهریزی راهبردی برخوردار بودند و همراه با هر طرحی یک طرح جایگزین نیز آماده میکردند، فعالیت آنها نه یک واکنش عاطفی، بلکه یک اقدام حساب شده بود، لذا میگوید: «حکومت [[فرانسه]] در آن زمان قدرت علمای مسلمان را دست کم میگرفت و تصور میکرد ما قادر به انجام کارهای بزرگ نیستیم، اما ما موفق شدیم ظن و گمانشان را به نا امیدی تبدیل کنیم»، پس از عهدهدار شدن جمعیت علما این منهج راهبردی و آیندهنگری ابراهیمی را با وضوح بیشتری خواهیم دید. | ||
==تاسیس جمعیت علمای مسلمان الجزایر== | == تاسیس جمعیت علمای مسلمان الجزایر == | ||
[[پرونده:بشیر ابراهیمی.jpg|بندانگشتی|محمد بشیر ابراهیمی]] | [[پرونده:بشیر ابراهیمی.jpg|بندانگشتی|محمد بشیر ابراهیمی]] | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
ایشان بشدت از سوی اشغالگران فرانسوی مورد فشار قرار گرفت، لذا تصمیم گرفت چنان وانمود کند که به بازرگانی مشغول است تا دید فرانسویها را از دروس و شاگردانشان دور کند. زمانی که بر شیپور [[جنگ جهانی دوم]] دمیده شد، ابراهیمی میگوید: در منزلم در تلمسان با ابن بادیس دیداری داشتم، با هم گفتگو کردیم که اگر جنگ رخ داد چه کنیم، تصمیم گرفتیم هر کدام از ما از دنیا رفت دیگری جانشینش شود و همه احتمالات را در نظر گرفتیم و از آنچه به توافق رسیده بودیم دو نسخه یادداشت کردیم. | ایشان بشدت از سوی اشغالگران فرانسوی مورد فشار قرار گرفت، لذا تصمیم گرفت چنان وانمود کند که به بازرگانی مشغول است تا دید فرانسویها را از دروس و شاگردانشان دور کند. زمانی که بر شیپور [[جنگ جهانی دوم]] دمیده شد، ابراهیمی میگوید: در منزلم در تلمسان با ابن بادیس دیداری داشتم، با هم گفتگو کردیم که اگر جنگ رخ داد چه کنیم، تصمیم گرفتیم هر کدام از ما از دنیا رفت دیگری جانشینش شود و همه احتمالات را در نظر گرفتیم و از آنچه به توافق رسیده بودیم دو نسخه یادداشت کردیم. | ||
==زندان و تبعید== | == زندان و تبعید == | ||
در سال ۱۹۴۰ زمانی که جنگ جهانی دوم رخ داد، ابن بادیس به اجبار در حصر خانگی قرار گرفت و ابراهیمی از آنجایی که حاضر نبود در رادیو به سود فرانسویها سخنرانی کند به صحرای جنوبی الجزایر در روستای آفلو تبعید شد، از آنجایی که ابن بادیس و ابراهیمی این روزها را | در سال ۱۹۴۰ زمانی که جنگ جهانی دوم رخ داد، ابن بادیس به اجبار در حصر خانگی قرار گرفت و ابراهیمی از آنجایی که حاضر نبود در رادیو به سود فرانسویها سخنرانی کند به صحرای جنوبی الجزایر در روستای آفلو تبعید شد، از آنجایی که ابن بادیس و ابراهیمی این روزها را پیشبینی میکردند در سال ۱۹۳۹میلادی روزنامههای جمعیت علما و روزنامه شهاب متعلق به ابن بادیس را متوقف کردند تا اینکه مبادا از سوی فرانسویها برای نشر اباطیل و اکاذیب تحت فشار قرار بگیرند و معتقد بودند «تعطیل بهتر است از نشر اباطیل». | ||
زمانی که ابن بادیس از تبعید ابراهیمی باخبر شد نامهای به این مضمون برایش ارسال کرد: | زمانی که ابن بادیس از تبعید ابراهیمی باخبر شد نامهای به این مضمون برایش ارسال کرد: | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
یکی از اعضای جمیعت علما بنام شیخ تبسی نامهای به ابراهیمی نوشت و درگذشت ابن بادیس را به ایشان تسلیت عرض کرد و او را از انتخابش درجایگاه رئیس جمعیت علما باخبر ساخت، در این نامه آمده است: «… برادران شما در شورای اداری جمیعت علما در شهر قسنطینه ریاست جمعیت را به شما واگذار کرده و جایگاه برادر راحلتان ابن بادیس را به شما میسپارند و همانگونه که او بر تمام فعالیتهای علمی و اداری جمعیت نظارت میکرد شما نیز خواهید کرد…»، این نامه بیانگر جایگاه ابراهیمی نزد شورای اداری جمعیت علما و احترام اعضای جمعیت به بزرگانشان بود. | یکی از اعضای جمیعت علما بنام شیخ تبسی نامهای به ابراهیمی نوشت و درگذشت ابن بادیس را به ایشان تسلیت عرض کرد و او را از انتخابش درجایگاه رئیس جمعیت علما باخبر ساخت، در این نامه آمده است: «… برادران شما در شورای اداری جمیعت علما در شهر قسنطینه ریاست جمعیت را به شما واگذار کرده و جایگاه برادر راحلتان ابن بادیس را به شما میسپارند و همانگونه که او بر تمام فعالیتهای علمی و اداری جمعیت نظارت میکرد شما نیز خواهید کرد…»، این نامه بیانگر جایگاه ابراهیمی نزد شورای اداری جمعیت علما و احترام اعضای جمعیت به بزرگانشان بود. | ||
حتی در تبعید هم ابراهیمی از تعلیم و آموزش مردم دست برنداشت و تا جایی که اجازه داشت برای مردم سخنرانی میکرد. نتیجه و دستاورد این سخنان آثار ارزشمندی بود که برخی از | حتی در تبعید هم ابراهیمی از تعلیم و آموزش مردم دست برنداشت و تا جایی که اجازه داشت برای مردم سخنرانی میکرد. نتیجه و دستاورد این سخنان آثار ارزشمندی بود که برخی از آنها تاکنون به زیور طبع آراسته نشده است مانند: دیوان اشعار ۸۸۱ بیتی، دیوان شعر حماسی ۳۶ هزار بیتی و رساله سوسمار. | ||
==ادامه مبارزات علمی و تاسیس مدارس حفظ قرآن== | == ادامه مبارزات علمی و تاسیس مدارس حفظ قرآن == | ||
ابراهیمی از زمان آزادی در سال ۱۹۴۳ تا پایان جنگ جهانی به شدت تحت کنترل بود، سپس به پایتخت الجزایر آمد تا بطور مستقیم مدیریت جمعیت علما را بر عهده بگیرد و بر فعالیت مدارس و مساجد و مراکز و روزنامهها و مجلات وابسته به آن نظارت کند. | ابراهیمی از زمان آزادی در سال ۱۹۴۳ تا پایان جنگ جهانی به شدت تحت کنترل بود، سپس به پایتخت الجزایر آمد تا بطور مستقیم مدیریت جمعیت علما را بر عهده بگیرد و بر فعالیت مدارس و مساجد و مراکز و روزنامهها و مجلات وابسته به آن نظارت کند. | ||
==راهاندازی مدارس حفظ قرآن و عربی== | == راهاندازی مدارس حفظ قرآن و عربی == | ||
[[پرونده:مدارس بن بادیس الجزایر.jpg|بندانگشتی|مدارس بن بادیس الجزایر]] | [[پرونده:مدارس بن بادیس الجزایر.jpg|بندانگشتی|مدارس بن بادیس الجزایر]] | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
این هماهنگی با شیخ مسجد جامع زیتونه از سوی جمعیت دانشجویان جزایری در زیتونه انجام شد، دانشجویانی که از سوی جمعیت علما برای ادامه تحصیل به زیتونه فرستاده شده بودند. این را میتوان از دیگر فعالیتهای جمعیت علما و شخص ابراهیمىدانست، ایشان دانشجویانی را به شهرهای مختلف میفرستاد و آنان را تشویق میکرد تا هیئتها و سازمانها و مؤسساتی تشکیل دهند که مایه تقویت آنان شود.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/3938786/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D9%88-%D8%B3%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%AC%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1 فرانسه و سکولاریسم جعلی/ نبرد استعمار با هویت اسلامی و عربی الجزایر]</ref> | این هماهنگی با شیخ مسجد جامع زیتونه از سوی جمعیت دانشجویان جزایری در زیتونه انجام شد، دانشجویانی که از سوی جمعیت علما برای ادامه تحصیل به زیتونه فرستاده شده بودند. این را میتوان از دیگر فعالیتهای جمعیت علما و شخص ابراهیمىدانست، ایشان دانشجویانی را به شهرهای مختلف میفرستاد و آنان را تشویق میکرد تا هیئتها و سازمانها و مؤسساتی تشکیل دهند که مایه تقویت آنان شود.<ref>[https://iqna.ir/fa/news/3938786/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D9%88-%D8%B3%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%AC%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1 فرانسه و سکولاریسم جعلی/ نبرد استعمار با هویت اسلامی و عربی الجزایر]</ref> | ||
==راهاندازی مجله بصائر== | == راهاندازی مجله بصائر == | ||
او با عزمی راسخ از زندان خارج شد و بار دیگر مدارس و همایشها و مجلات جمعیت علما و فرع آن در [[پاریس]] را فعال کرد و اداره مجله بصائر را بر عهده گرفت و بر اساس منش و روش رشید رضا در مجله المنار پیش رفت. وی با وجود سفرهای متعددی که داشت کلیه کارهای مجله را خود انجام میداد، تا جایی که چند شب میگذشت و چشمانش خواب را تجربه نمیکرد. | او با عزمی راسخ از زندان خارج شد و بار دیگر مدارس و همایشها و مجلات جمعیت علما و فرع آن در [[پاریس]] را فعال کرد و اداره مجله بصائر را بر عهده گرفت و بر اساس منش و روش رشید رضا در مجله المنار پیش رفت. وی با وجود سفرهای متعددی که داشت کلیه کارهای مجله را خود انجام میداد، تا جایی که چند شب میگذشت و چشمانش خواب را تجربه نمیکرد. | ||
==راهاندازی و نظارت بر نمایندگیها== | == راهاندازی و نظارت بر نمایندگیها == | ||
ابراهیمی بر مراکز جمعیت و نمایندگیهای آن در فرانسه که اولین مرکز اسلامی در کل اروپا بود نظارت میکرد. در جنگ جهانی این مرکز متوقف شد و در سال ۱۹۴۷م استاد ابراهیمی، شیخ سعید صالحی بازرس کل جمعیت را به فرانسه فرستاد تا وضعیت این مرکز را بررسی کند و زمینه بازسازی و فعال کردن مجدد آن را فراهم کند، در نتیجه این مرکز بار دیگر گشایش یافت و نه تنها کارگران الجزایری مقیم فرانسه، بلکه دانشجویان الجزایری که در دانشکدههای مختلف فرانسوی مشغول به تحصیل بودند با این مرکز ارتباط برقرار کردند. | ابراهیمی بر مراکز جمعیت و نمایندگیهای آن در فرانسه که اولین مرکز اسلامی در کل اروپا بود نظارت میکرد. در جنگ جهانی این مرکز متوقف شد و در سال ۱۹۴۷م استاد ابراهیمی، شیخ سعید صالحی بازرس کل جمعیت را به فرانسه فرستاد تا وضعیت این مرکز را بررسی کند و زمینه بازسازی و فعال کردن مجدد آن را فراهم کند، در نتیجه این مرکز بار دیگر گشایش یافت و نه تنها کارگران الجزایری مقیم فرانسه، بلکه دانشجویان الجزایری که در دانشکدههای مختلف فرانسوی مشغول به تحصیل بودند با این مرکز ارتباط برقرار کردند. | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
دوم: ابراهیمی معتقد بود الجزایریهای مقیم [[فرانسه]] حق دارند مسائل دینی و زبان مادری خود را در کلیه نمایندگیهای جمعیت علما در فرانسه که در سال ۱۹۳۶ توسط ابن بادیس تأسیس شده بود فرا گیرند. | دوم: ابراهیمی معتقد بود الجزایریهای مقیم [[فرانسه]] حق دارند مسائل دینی و زبان مادری خود را در کلیه نمایندگیهای جمعیت علما در فرانسه که در سال ۱۹۳۶ توسط ابن بادیس تأسیس شده بود فرا گیرند. | ||
ابراهیمی برای بار دوم در سال ۱۹۵۲ جهت مشارکت در ششمین دوره مجمع عمومی [[سازمان ملل متحد]] به [[فرانسه]] سفر کرد و با هیئتهای کشورهای مختلف دیدار و در مقر نمایندگی جمعیت علما در پاریس سران هیئتهای کشورها را به ضیافت شام میهمان کرده و بحران انسانی الجزایر را برای | ابراهیمی برای بار دوم در سال ۱۹۵۲ جهت مشارکت در ششمین دوره مجمع عمومی [[سازمان ملل متحد]] به [[فرانسه]] سفر کرد و با هیئتهای کشورهای مختلف دیدار و در مقر نمایندگی جمعیت علما در پاریس سران هیئتهای کشورها را به ضیافت شام میهمان کرده و بحران انسانی الجزایر را برای آنها شرح داد. | ||
ابراهیمی توجه زیادی به نمایندگی جمعیت علما در [[پاریس]] | ابراهیمی توجه زیادی به نمایندگی جمعیت علما در [[پاریس]] داشت، لذا شیخ ربیع بوشامه را برای اداره این مرکز روانه فرانسه کرد، چرا که ایشان سابقه فعالیت در نمایندگی جمعیت علما در پاریس را داشتند. | ||
==تنگنای اقتصادی== | == تنگنای اقتصادی == | ||
استاد محمد بشیر ابراهیمی یک شخصیت راهبردی طراز اول بود، متوجه ضرورت جستجوی آیندهای برای تأمین آتیه جمعیت علما و محافظت از صدها مدرسهای که هزاران دانش آموز در آن تحصیل میکردند بود. این مدارس نیازمند هزینههای مالی هنگفتی بود که مردم الجزایر به تنهایی قادر به تأمین آن نبودند، لذا ابراهیمی میدانست اشغالگران منتظر روزی هستند که جمعیت علما به ناتوانی مالی برخورد کند و پروژه اصلاحیاش متوقف شود. | استاد محمد بشیر ابراهیمی یک شخصیت راهبردی طراز اول بود، متوجه ضرورت جستجوی آیندهای برای تأمین آتیه جمعیت علما و محافظت از صدها مدرسهای که هزاران دانش آموز در آن تحصیل میکردند بود. این مدارس نیازمند هزینههای مالی هنگفتی بود که مردم الجزایر به تنهایی قادر به تأمین آن نبودند، لذا ابراهیمی میدانست اشغالگران منتظر روزی هستند که جمعیت علما به ناتوانی مالی برخورد کند و پروژه اصلاحیاش متوقف شود. | ||
ابراهیمی و همراهانش معتقد بودند الجزایر طی پنج سال آینده به حداقل ۱۵۰ مدرسه در هر سال نیاز دارند تا اینکه مجموع مدارس جمعیت به هزار مدرسه برسد، علاوه بر سه دبیرستان پسرانه و یک مرکز تربیت معلم برای آقایان و بانوان؛ اما در سطح آموزش عالی دانشجویان را برای تحصیل به کشورهای دیگر اعزام میشدند. | ابراهیمی و همراهانش معتقد بودند الجزایر طی پنج سال آینده به حداقل ۱۵۰ مدرسه در هر سال نیاز دارند تا اینکه مجموع مدارس جمعیت به هزار مدرسه برسد، علاوه بر سه دبیرستان پسرانه و یک مرکز تربیت معلم برای آقایان و بانوان؛ اما در سطح آموزش عالی دانشجویان را برای تحصیل به کشورهای دیگر اعزام میشدند. | ||
ابراهیمی و همراهانش به این نتیجه رسیدند که از کشورهای عربی درخواست کمک نموده و از | ابراهیمی و همراهانش به این نتیجه رسیدند که از کشورهای عربی درخواست کمک نموده و از آنهای بخواهند الجزایریها را برای تحصیل در کشورهایشان بپذیرند، لذا ایشان برای طرح مشکلات الجزایر در سال ۱۹۵۲ یک سفر طولانی را آغاز کرد وطی سه سال پیاپی از مصر، عربستان سعودی، کویت، عراق و اردن بازدید کرد و از آنجایی که ایشان از قبل برای همه شناخته شده بود در هر کدام از این کشورها مورد استقبال گرم قرار میگرفت. | ||
نتیجه این سفرها چندهزار لیره مصری بود که نمیشد با آن حتی یک مدرسه را ساخت و صد بورسیه تحصیلی بدون صرف مخارج زندگی که ابراهیمی سالانه هزاران لیره از طرف جمعیت برایشان هزینه میکرد. | نتیجه این سفرها چندهزار لیره مصری بود که نمیشد با آن حتی یک مدرسه را ساخت و صد بورسیه تحصیلی بدون صرف مخارج زندگی که ابراهیمی سالانه هزاران لیره از طرف جمعیت برایشان هزینه میکرد. | ||
=کمک به آزادی فلسطین= | =کمک به آزادی فلسطین= | ||
فعالیتهای ابراهیمی در الجزایر او را از توجه به قضایای مسلمانان باز نداشت، لذا در سال ۱۹۴۸م ایشان همراه با برخی سران [[الجزایر]] به عضویت کمیته کمک به فلسطین درآمدند، وکمکهای مالی فراوانی برای [[فلسطین]] اشغالی | فعالیتهای ابراهیمی در الجزایر او را از توجه به قضایای مسلمانان باز نداشت، لذا در سال ۱۹۴۸م ایشان همراه با برخی سران [[الجزایر]] به عضویت کمیته کمک به فلسطین درآمدند، وکمکهای مالی فراوانی برای [[فلسطین]] اشغالی جمعآوری کرده و ۱۰۰ مجاهد را به این کشور اعزام کردند، همچنین ایشان پیامهای زیادی برای نهادهای بینالمللی و عربی نوشته و مظلومیت ملت فلسطین را به آنها یادآور شدند، ومقالات زیادی در این رابطه مرقوم داشتند. | ||
=هدایت فرهنگی از خارج کشور= | =هدایت فرهنگی از خارج کشور= | ||
ابراهیمی در مسافرت بود که انقلاب الجزایر شروع شد و وی نتوانست به [[الجزایر]] بازگردد، لذا در قاهره مستقر شد و از دفتر جمعیت علما در قاهره حرکت را رهبری کرد و جوانان الجزایری را برای تحصیل به کشورهای مختلف اعزام میکرد.منزل او در محله مصر جدید در قاهره مبدل به محلی برای دیدار علما و ادبا و دانشجویان و جوانان انقلابی الجزایر شد. | ابراهیمی در مسافرت بود که انقلاب الجزایر شروع شد و وی نتوانست به [[الجزایر]] بازگردد، لذا در قاهره مستقر شد و از دفتر جمعیت علما در قاهره حرکت را رهبری کرد و جوانان الجزایری را برای تحصیل به کشورهای مختلف اعزام میکرد. منزل او در محله مصر جدید در قاهره مبدل به محلی برای دیدار علما و ادبا و دانشجویان و جوانان انقلابی الجزایر شد. | ||
ابراهیمی مورد احترام اقشار مختف جامعه بود، در سال ۱۹۵۴م هنگامی که اختلافات میان جماعت اخوانالمسلمین و جمال عبدالناصر به اوج خود رسید، ایشان تلاش کردند با میانجیگری به این اختلافات پایان دهند، اما موفق نشدند. | ابراهیمی مورد احترام اقشار مختف جامعه بود، در سال ۱۹۵۴م هنگامی که اختلافات میان جماعت اخوانالمسلمین و جمال عبدالناصر به اوج خود رسید، ایشان تلاش کردند با میانجیگری به این اختلافات پایان دهند، اما موفق نشدند. | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
دکتر فاضل الجمالی رئیس وقت هیئت [[عراق]] در [[سازمان ملل]] میگوید: ابراهیمی بمناسبت استقلال [[لیبی]] در سال ۱۹۵۱م سخنرانی کرد و گفت: «الجزایر بزودی شما را با قهرمانانش و قربانیهایی که در راه استقلال و ابراز هویت عربی و اسلامی خود میدهد شگفت زده خواهد کرد»، او در هرلحظه منتظر قیام مردمی بود. | دکتر فاضل الجمالی رئیس وقت هیئت [[عراق]] در [[سازمان ملل]] میگوید: ابراهیمی بمناسبت استقلال [[لیبی]] در سال ۱۹۵۱م سخنرانی کرد و گفت: «الجزایر بزودی شما را با قهرمانانش و قربانیهایی که در راه استقلال و ابراز هویت عربی و اسلامی خود میدهد شگفت زده خواهد کرد»، او در هرلحظه منتظر قیام مردمی بود. | ||
==افتتاح رادیو صدای الجزایر== | == افتتاح رادیو صدای الجزایر == | ||
ابراهیمی در افتتاح دفتر مغرب عربی جمعیت علما در قاهره که کشورهای تونس، مغرب و الجزایر را دربرمیگرفت نقش اساسی داشت و در این دفتر سه کشور تونس، مغرب و [[الجزایر]] را برای مبارزه با استعمار [[فرانسه]] فرا میخواند، همچنین ایشان در مصر رادیو صدای الجزایر را راهاندازی کرد. اولین پیامی که از این رادیو پخش شد صدای ابراهیمی بود که میگفت: «نشنوم که عقبنشینی کردهاید»، محمد بشیر ابراهیمی زبان انقلاب مردمی در کنفرانسهای مطبوعاتی، دیدارهای تلویزیونی و گفتگوهای رادیویی شده بود، برای دفاع از انقلاب الجزایر به کشورهای مختلف سفر کرد و با پادشاهان و علما و اندیشمندان مختلف دیدار کرد. در سفر پاکستان با سانحه رانندگی روبرو شد و در نتیجه شکستن ستون فقراتش چند ماه را در بستر بیماری سپری کرد، اما نخواست خبر این حادثه منتشر شود تا مبادا فرانسویها از این خبر برای تضعیف انقلاب مردم الجزایر | ابراهیمی در افتتاح دفتر مغرب عربی جمعیت علما در قاهره که کشورهای تونس، مغرب و الجزایر را دربرمیگرفت نقش اساسی داشت و در این دفتر سه کشور تونس، مغرب و [[الجزایر]] را برای مبارزه با استعمار [[فرانسه]] فرا میخواند، همچنین ایشان در مصر رادیو صدای الجزایر را راهاندازی کرد. اولین پیامی که از این رادیو پخش شد صدای ابراهیمی بود که میگفت: «نشنوم که عقبنشینی کردهاید»، محمد بشیر ابراهیمی زبان انقلاب مردمی در کنفرانسهای مطبوعاتی، دیدارهای تلویزیونی و گفتگوهای رادیویی شده بود، برای دفاع از انقلاب الجزایر به کشورهای مختلف سفر کرد و با پادشاهان و علما و اندیشمندان مختلف دیدار کرد. در سفر پاکستان با سانحه رانندگی روبرو شد و در نتیجه شکستن ستون فقراتش چند ماه را در بستر بیماری سپری کرد، اما نخواست خبر این حادثه منتشر شود تا مبادا فرانسویها از این خبر برای تضعیف انقلاب مردم الجزایر سوءاستفاده کنند. | ||
از آنجایی که جمعیت علما نقش محوری و اساسی در انقلاب الجزایر داشت، اعضای جمعیت پایهگذاران ارتش | از آنجایی که جمعیت علما نقش محوری و اساسی در انقلاب الجزایر داشت، اعضای جمعیت پایهگذاران ارتش آزادیبخش این کشور بودند، جمعیت علما در بیانیهای که در مجله بصائر بتاریخ ۷/۱/۱۹۵۶م منتشر کرد رسما از خیزش مردمی الجزایر حمایت کرد، که در نتیجه آن استعمارگران فرانسوی جمعیت علما را منحل کرده و پرونده فعالیت آن را باطل کردند. | ||
اما نمایندگی جمعیت در پاریس همچنان به حمایت از انقلاب مردمی الجزایر ادامه میداد و الجزایریهای مقیم این کشور را به حمایت از این خیزش و موضعگیری علیه استعمارگران فرا میخواند. | اما نمایندگی جمعیت در پاریس همچنان به حمایت از انقلاب مردمی الجزایر ادامه میداد و الجزایریهای مقیم این کشور را به حمایت از این خیزش و موضعگیری علیه استعمارگران فرا میخواند. | ||
ابراهیمی تا زمان استقلال [[الجزایر]] در مصر ماند و در سال ۱۹۶۲م به کشور بازگشت، وی در مصر پرچم دفاع از اسلام و الجزایر را برافراشت و بطور هفتگی همراه با دیگر علما و اندیشمندان در همایشها و سمینارهایی که برای دفاع از الجزایر برگزار میشد مشهور به «همایش برگزیدگان» مشارکت میکرد. در سال ۱۹۶۱ از ایشان بعنوان عضو فعال مجمع جهانی زبان عربی در [[قاهره]] تقدیر شد، او پیشتر در سال ۱۹۵۴میلادی فرستاده ویژه مجمع جهانی زبان عربی بود و در سال ۱۹۴ فرستاده ویژه مجمع در دمشق بود. | ابراهیمی تا زمان استقلال [[الجزایر]] در مصر ماند و در سال ۱۹۶۲م به کشور بازگشت، وی در مصر پرچم دفاع از اسلام و الجزایر را برافراشت و بطور هفتگی همراه با دیگر علما و اندیشمندان در همایشها و سمینارهایی که برای دفاع از الجزایر برگزار میشد مشهور به «همایش برگزیدگان» مشارکت میکرد. در سال ۱۹۶۱ از ایشان بعنوان عضو فعال مجمع جهانی زبان عربی در [[قاهره]] تقدیر شد، او پیشتر در سال ۱۹۵۴میلادی فرستاده ویژه مجمع جهانی زبان عربی بود و در سال ۱۹۴ فرستاده ویژه مجمع در دمشق بود. | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
=استقلال الجزایر و بازگشت= | =استقلال الجزایر و بازگشت= | ||
پس از پیروزی انقلاب مردمی الجزایر و اعلام استقلال این کشور، ابراهیمی به میهن بازگشت و اولین خطبه جمعه را در مسجد جامع «کتشاوه» در پایتخت ایراد کرد. مسجدی که استعمارگران فرانسه در راستای سیاستهای | پس از پیروزی انقلاب مردمی الجزایر و اعلام استقلال این کشور، ابراهیمی به میهن بازگشت و اولین خطبه جمعه را در مسجد جامع «کتشاوه» در پایتخت ایراد کرد. مسجدی که استعمارگران فرانسه در راستای سیاستهای اسلامستیزانه خود در روز جمعه به آن یورش برده آن را تبدیل به کلیسا کرده بودند. خطبه ابراهیمی در این مسجد اعلام پایان مسیحیسازی ملت الجزایر بود، گرچه پروژه مسیحی سازی مردم الجزایر با شکست روبرو شد اما درگیریهای میان جمعیت علمای مسلمین به رهبری بشیر ابراهیمی و سران جبهه آزادیبخش الجزایر پیرامون هویت این کشور و جایگاه اسلام در قانون اساسی الجزایر همچنان ادامه پیدا کرد.<ref>[https://binesh.cc/archive/116 پرچمداران اصلاح سلفی معاصر: علامه محمد بشیر الابراهیمی]</ref> | ||
==حصر خانگی== | == حصر خانگی == | ||
پس از پیروزی خیزش مردمی الجزایر اختلافات زیادی میان سران سیاسی این کشور رخ داد و این اختلافات جز با گرایش [[هواری بومدین]] رئیس ستاد مشترک ارتش کشور به آقای [[احمد بن بلا]] و تعیین ایشان بعنوان | پس از پیروزی خیزش مردمی الجزایر اختلافات زیادی میان سران سیاسی این کشور رخ داد و این اختلافات جز با گرایش [[هواری بومدین]] رئیس ستاد مشترک ارتش کشور به آقای [[احمد بن بلا]] و تعیین ایشان بعنوان رئیسجمهور الجزایر خاتمه نیافت. اینجا بود که ابراهیمی بطور کلی رابطه خود با جبهه آزادیبخش الجزایر را قطع کرد؛ چرا که بن بلا متأثر از اندیشههای اشتراکی چپی بود. ابراهیمی، بن بلا را به نادیده گرفتن اسلام در تصمیمات کشوری متهم میکرد و نقش اسلام و اسلامگراها در آزادسازی کشور از استعمارگران را به او یادآور میشد. این اختلافها سبب شد ابراهیمی در حصر خانگی قرار بگیرد و حقوق ماهیانه او قطع شود و تا زمان وفاتش در حصر بماند. | ||
حصر خانگی ابراهیمی باعث نشد دیدار هیئتهای مختلف با ایشان متوقف شود. ایشان در سال ۱۹۶۴ م به مناسبت اختلافات سیاسی سران کشور و انحراف از ارزشهای اسلامی پیامهایی به سران [[الجزایر]] نوشت به این مضمون: | حصر خانگی ابراهیمی باعث نشد دیدار هیئتهای مختلف با ایشان متوقف شود. ایشان در سال ۱۹۶۴ م به مناسبت اختلافات سیاسی سران کشور و انحراف از ارزشهای اسلامی پیامهایی به سران [[الجزایر]] نوشت به این مضمون: | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
محمد بشیر ابراهیمی در روز جمعه ۲۰ محرم سال ۱۳۸۵ هجری قمری برابر با ۲۱ مه ۱۹۶۵ میلادی در حالیکه ۷۶ سال سن داشت در الجزایر چشم از جهان فرو بست و پس از تشییع جنازهای باشکوه در مقبره «سیدی احمد» دفن شد. | محمد بشیر ابراهیمی در روز جمعه ۲۰ محرم سال ۱۳۸۵ هجری قمری برابر با ۲۱ مه ۱۹۶۵ میلادی در حالیکه ۷۶ سال سن داشت در الجزایر چشم از جهان فرو بست و پس از تشییع جنازهای باشکوه در مقبره «سیدی احمد» دفن شد. | ||
==برخی سخنان بشیر ابراهیمی:== | == برخی سخنان بشیر ابراهیمی:== | ||
ـ مسلمانان چگونه بدبخت میشوند مادامی که قرآنی دارند که سلف و پیشینیان | ـ مسلمانان چگونه بدبخت میشوند مادامی که قرآنی دارند که سلف و پیشینیان آنها را خوشبخت کرد؟ چگونه متفرق و گمراه میشوند در حالیکه کتابی دارند که سلف و پیشینیان آنها را بر تقوا جمع کرد؟ اگر آنها از [[قرآن]] پیروی میکردند و قرآن را در زندگی خود پیاده میکردند خوار و ذلیل نمیشدند، اما سلف و پیشینیان به آن ایمان آوردند و آن را در زندگی خود پیاده ساختند و در نتیجه به مقامات رفیع دست یافتند و ما به قرآن ایمانی ناقص داریم و پیروی ما از آن نیز دارای خلل و اشکال است و هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت. | ||
ـ تدبر در قرآن و پیروی از آن فرق میان اول امت و آخر امت است و به راستی چه فرق بزرگی است. عدم تدبر در قرآن میان ما و علم و دانش فاصله انداخته و ما از این مشکل رهایی نمییابیم جز با بازگشت به قرآن و پیروی از آن و به رستگاری نمیرسیم جز با ایمان و عمل صالح. {فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ} [الأعراف: ۱۵۷] «پس کسانی که به او ایمان آوردند و او را گرامیداشتند و او را یاری دادند، واز نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنانند که رستگارند». | ـ تدبر در قرآن و پیروی از آن فرق میان اول امت و آخر امت است و به راستی چه فرق بزرگی است. عدم تدبر در قرآن میان ما و علم و دانش فاصله انداخته و ما از این مشکل رهایی نمییابیم جز با بازگشت به قرآن و پیروی از آن و به رستگاری نمیرسیم جز با ایمان و عمل صالح. {فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ} [الأعراف: ۱۵۷] «پس کسانی که به او ایمان آوردند و او را گرامیداشتند و او را یاری دادند، واز نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنانند که رستگارند». | ||
ـ بدترین ویژگی دعوتگران بسوی فرهنگ غربی جهالت و نادانی مطلق | ـ بدترین ویژگی دعوتگران بسوی فرهنگ غربی جهالت و نادانی مطلق آنها به حقیقت اسلام است و بدترین ویژگی دعوتگران بسوی فرهنگ اسلامی جهالت و نادانی مطلق آنها به مشکلات عصر است. | ||
ـ میهن بدنها را جمع میکند، گویش، زبانها را جمع میکند، اما آنچه دلها را جمع میکند و میانشان الفت ایجاد میکند دین است، لذا در افقهای تنگ به دنبال وحدت نباشید، بلکه آن را در دین و قرآن بجویید، در افقهایی گسترده. | ـ میهن بدنها را جمع میکند، گویش، زبانها را جمع میکند، اما آنچه دلها را جمع میکند و میانشان الفت ایجاد میکند دین است، لذا در افقهای تنگ به دنبال وحدت نباشید، بلکه آن را در دین و قرآن بجویید، در افقهایی گسترده. | ||
خط ۱۹۸: | خط ۱۹۸: | ||
ـ از برخی نادانان و بیماردلان میشنویم که میگویند: مشارکت علما در همایشها و نشستهای سیاسی چه معنایی دارد؟ گویا این عده میخواهند ما را از این غول وهمی «غول سیاست» بترسانند و با این سخنان پوچ فرصتها را از ما بگیرند، چه بسیار سخنان پوچی که فرصتها را تباه کرده است. | ـ از برخی نادانان و بیماردلان میشنویم که میگویند: مشارکت علما در همایشها و نشستهای سیاسی چه معنایی دارد؟ گویا این عده میخواهند ما را از این غول وهمی «غول سیاست» بترسانند و با این سخنان پوچ فرصتها را از ما بگیرند، چه بسیار سخنان پوچی که فرصتها را تباه کرده است. | ||
==آثار علمی== | == آثار علمی == | ||
از ابراهیمی بیش از پانزده اثر در زبان و ادبیات عرب و امور دینی بجا مانده است که بیشتر آن مفقود است. | از ابراهیمی بیش از پانزده اثر در زبان و ادبیات عرب و امور دینی بجا مانده است که بیشتر آن مفقود است. | ||
خود او و برخی شاگردان و دوستدارانش آثار او را در چهار جلد | خود او و برخی شاگردان و دوستدارانش آثار او را در چهار جلد جمعآوری کردهاند، از جمله کتاب عیون البصائر که عبارت است از سرمقالههای ابراهیمی در روزنامه البصائر. | ||
===برای اطلاع بیشتر از زندگی محمد بشیر الابراهیمی:ر.ک:=== | === برای اطلاع بیشتر از زندگی محمد بشیر الابراهیمی:ر. ک:=== | ||
۱- فی قلب المعرکة، محمد البشیر الإبراهیمی، شرکة دار الأمة، الجزائر، ط۱، ۲۰۰۷. | ۱- فی قلب المعرکة، محمد البشیر الإبراهیمی، شرکة دار الأمة، الجزائر، ط۱، ۲۰۰۷. | ||
خط ۲۱۷: | خط ۲۱۷: | ||
اسامة شحادة ـ ترجمه: امید بیجاری | اسامة شحادة ـ ترجمه: امید بیجاری | ||
===منبع:=== | === منبع:=== | ||
سلسلة رموز الاصلاح، مجله بیان | سلسلة رموز الاصلاح، مجله بیان | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۳: | ||
{{پانویس|1}} | {{پانویس|1}} | ||
[[رده: عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده: عالمان اهل سنت]] | [[رده:عالمان اهل سنت]] | ||
[[رده: الجزایر]] | [[رده:الجزایر]] |