۵٬۵۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵{{پانویس رنگی}}' به '== پانویس == {{پانویس}}') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
'''شیخ شلتوت(1310-1383 ق)''' مباحث مربوط به افعال عباد را از جمله مسایل جنجالی و پر چالشی میداند که موجب مناقشات جدی میان متکلمان مسلمان مذاهب مختلف شده است. شلتوت در ابتدا به تفسیر افعال عباد از منظر مدافعین جبر اشاره میکند که معتقدند عبد هیچ اختیاری در فعلش ندارد، هم ظاهرا مجبور است هم باطنا، هم هدایتش مربوط به خداوند است و هم ضلالتش و خودش پاسخ میدهد که چنین عقیدهای نقض صریح آیاتی است که انسان را مسئول افعال خود میداند. وی در پاسخ به مکتب اشاعره که معتقدند خدای متعال خالق ضلال است چه در ابتدا و چه در استمرار و عباد قدرتی ندارند تا بتوانند در ایجاد (یا تغییر) فعل تاثیرگذار باشند، میگوید که این مکتب برای فرار از اتهام جبر گرایی که متوجه گروه قبلی یعنی جبریون شده بود، به کسب معتقد شدند و به وسیله آن، قواعد تکیلف و عدالت و نیز نسبت افعال را تصحیح و توجیه کردند. وی به گروه سوم یعنی مفوضه اشاره میکند که معتقدند خداوند قدرتش را به عبد تفویض کرده است تا عبد با اراده و قدرت خودش فعل را انجام دهد. شلتوت نظر خودش را بیان میکند آن چه ما به آن عقیده داریم و قبلا هم بیان کردیم این است که برای عباد؛ هم قدرت و هم اراده وجود دارد و باید بدانیم که این دو را خداوند بیهوده و عبث نیافرید، بلکه آفرید تا مناط تکلیف و مناط جزا و مبنای حقیقی انتساب افعال به بنده باشد. با این حساب معلوم میشود که عباد نه از نظر ظاهری و نه از نظر باطنی مجبور نیستند و نمیتوانند گمراهیاشان را جزء مقدرات الهی بدانند، زیرا چنین چیزی مطابق با حکمت و عدالت نیست و حتی تصور این موضوع ممنوع است.<ref> سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 2، ص 153</ref> | '''شیخ شلتوت(1310-1383 ق)''' مباحث مربوط به افعال عباد را از جمله مسایل جنجالی و پر چالشی میداند که موجب مناقشات جدی میان متکلمان مسلمان مذاهب مختلف شده است. شلتوت در ابتدا به تفسیر افعال عباد از منظر مدافعین جبر اشاره میکند که معتقدند عبد هیچ اختیاری در فعلش ندارد، هم ظاهرا مجبور است هم باطنا، هم هدایتش مربوط به خداوند است و هم ضلالتش و خودش پاسخ میدهد که چنین عقیدهای نقض صریح آیاتی است که انسان را مسئول افعال خود میداند. وی در پاسخ به مکتب اشاعره که معتقدند خدای متعال خالق ضلال است چه در ابتدا و چه در استمرار و عباد قدرتی ندارند تا بتوانند در ایجاد (یا تغییر) فعل تاثیرگذار باشند، میگوید که این مکتب برای فرار از اتهام جبر گرایی که متوجه گروه قبلی یعنی جبریون شده بود، به کسب معتقد شدند و به وسیله آن، قواعد تکیلف و عدالت و نیز نسبت افعال را تصحیح و توجیه کردند. وی به گروه سوم یعنی مفوضه اشاره میکند که معتقدند خداوند قدرتش را به عبد تفویض کرده است تا عبد با اراده و قدرت خودش فعل را انجام دهد. شلتوت نظر خودش را بیان میکند آن چه ما به آن عقیده داریم و قبلا هم بیان کردیم این است که برای عباد؛ هم قدرت و هم اراده وجود دارد و باید بدانیم که این دو را خداوند بیهوده و عبث نیافرید، بلکه آفرید تا مناط تکلیف و مناط جزا و مبنای حقیقی انتساب افعال به بنده باشد. با این حساب معلوم میشود که عباد نه از نظر ظاهری و نه از نظر باطنی مجبور نیستند و نمیتوانند گمراهیاشان را جزء مقدرات الهی بدانند، زیرا چنین چیزی مطابق با حکمت و عدالت نیست و حتی تصور این موضوع ممنوع است.<ref> سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 2، ص 153</ref> | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده: مفاهیم اسلامی]] | [[رده: مفاهیم اسلامی]] |