پرش به محتوا

محمد بن عبدالکریم شهرستانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|احمد خوافى • ابونصر قریشى • ابوالقاسم انصارى على بن احمد بن محمد المدائنى
|احمد خوافی • ابونصر قریشی • ابوالقاسم انصاری علی بن احمد بن محمد المدائنی
|-
|-
|وفات
|وفات
خط ۴۹: خط ۴۹:
=آیا محمد بن عبدالکریم شهرستانی، اسماعیلی بوده=
=آیا محمد بن عبدالکریم شهرستانی، اسماعیلی بوده=


محمد بن عبدالکریم در شهرستانه، یکى از شهرهاى از یاد رفته خراسان در سال 479 هـ به دنیا آمد. بعد از طى مقدمات به خاطر جوّ خانوادگى به فقه [[شافعى]] و کلام [[اشعرى]] پرداخت و خود را به عنوان متکلمى اشعرى مطرح ساخت. بعد از مدتى با ابوالقاسم انصارى آشنا شد. شهرستانى درباره استاد خود مى گوید: «ابوالقاسم سلیمان بن ناصر انصارى مرا با کلمات شریف [[اهل بیت]] و اسرار مدفون در علم [[قرآن]] آشنا ساخت».  
محمد بن عبدالکریم در شهرستانه، یکی از شهرهای از یاد رفته خراسان در سال 479 هـ به دنیا آمد. بعد از طی مقدمات به خاطر جوّ خانوادگی به فقه [[شافعى|شافعی]] و کلام [[اشعرى|اشعری]] پرداخت و خود را به عنوان متکلمی اشعری مطرح ساخت. بعد از مدتی با ابوالقاسم انصاری آشنا شد. شهرستانی درباره استاد خود می‌گوید: «ابوالقاسم سلیمان بن ناصر انصاری مرا با کلمات شریف [[اهل بیت]] و اسرار مدفون در علم [[قرآن]] آشنا ساخت».  


او چند صباحى را در [[نظامیه بغداد]]<ref> درباره مدارس نظامیّه عباسیان که به تبع دارالعلم فاطمیان ساخته شده بنگرید: نورالله کسائى، مدارس نظامیه. این مدارس براى ترویج فقه شافعى و کلام اشعرى در مقابل ترویج مذاهب دیگر ساخته شد. تعداد آنها را حدود ده عدد ذکر کرده اند</ref> به تدریس پرداخت و سپس به تِرمِذ بازگشت و در نزد ابوالقاسم موسوى نقیب [[شیعیان]] ترمذ مشغول به کار شد. در نزد وى [[کتاب ملل و نحل]] خود را در سال 521 هـ نوشت. گویا در این زمان با یکى از باطنیان که خود را معرفى نکرده، برخورد کرده و از وى [[علوم باطنى]] را دریافت کرد. او در این زمینه مى نویسد: (کسى که در وادى أمن در مکانى مبارک از شجره طیبه ایستاده بود، مرا ندا داد که: «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین»، <ref>سوره توبه، آیه 119</ref> در این هنگام بنده اى از بندگان صالح [[خدا]] را یافتم و از وى مناهج خلق و امر و مدارج تضاد و ترتب و دو حکم مفروغ و مستأنف را آموختم و او را دریایى یافتم که عجایبش تمام نمى شود و غرایبش ته نشین نمى گردد. متحیر ماندم که شنا کنم... یا کشتى اى بخواهم که غاصبى آن را غصب یا عالمى آن را سوراخ کرده است. او به من اشاره کرد... که به تلاقى دو دریا روم... من او را انسانى بزرگ یافتم. پیروى اش کردم، رشد یافتم و آتشى جُستم که در آن هدایت بود.» <ref>شهرستانى، مفاتیح الاسرار، ج 1، ص 107 - 106. کتاب مفاتیح الاسرار حدود هشتصد صفحه است که تاکنون فقط چهل و پنج صفحه آن در یک جلد توسط محمدعلى آذرشب تصحیح و چاپ شده است. نگارنده در مقاله «شهرستانى شیعى باطنى» به دیدگاه‌هاى شیعى، اسماعیلى و سنى شهرستانى در کتاب مفاتیح الاسرار پرداخته و آنها را به صورت مختصر تبیین کرده است. امیدواریم جناب آقاى آذرشب هفتصد و پنجاه صفحه باقیمانده را نیز تصحیح و به بازار عرضه نمایند.</ref>
او چند صباحی را در [[نظامیه بغداد]]<ref> درباره مدارس نظامیّه عباسیان که به تبع دارالعلم فاطمیان ساخته شده بنگرید: نورالله کسائى، مدارس نظامیه. این مدارس براى ترویج فقه شافعى و کلام اشعرى در مقابل ترویج مذاهب دیگر ساخته شد. تعداد آنها را حدود ده عدد ذکر کرده اند</ref> به تدریس پرداخت و سپس به تِرمِذ بازگشت و در نزد ابوالقاسم موسوی نقیب [[شیعیان]] ترمذ مشغول به کار شد. در نزد وی [[کتاب ملل و نحل]] خود را در سال 521 هـ نوشت. گویا در این زمان با یکی از باطنیان که خود را معرفی نکرده، برخورد کرده و از وی [[علوم باطنى|علوم باطنی]] را دریافت کرد. او در این زمینه می‌نویسد: (کسی که در وادی أمن در مکانی مبارک از شجره طیبه ایستاده بود، مرا ندا داد که: «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین»، <ref>سوره توبه، آیه 119</ref> در این هنگام بنده‌ای از بندگان صالح [[خدا]] را یافتم و از وی مناهج خلق و امر و مدارج تضاد و ترتب و دو حکم مفروغ و مستأنف را آموختم و او را دریایی یافتم که عجایبش تمام نمی شود و غرایبش ته نشین نمی گردد. متحیر ماندم که شنا کنم... یا کشتی‌ای بخواهم که غاصبی آن را غصب یا عالمی آن را سوراخ کرده است. او به من اشاره کرد... که به تلاقی دو دریا روم... من او را انسانی بزرگ یافتم. پیروی اش کردم، رشد یافتم و آتشی جُستم که در آن هدایت بود.» <ref>شهرستانى، مفاتیح الاسرار، ج 1، ص 107 - 106. کتاب مفاتیح الاسرار حدود هشتصد صفحه است که تاکنون فقط چهل و پنج صفحه آن در یک جلد توسط محمدعلى آذرشب تصحیح و چاپ شده است. نگارنده در مقاله «شهرستانى شیعى باطنى» به دیدگاه‌هاى شیعى، اسماعیلى و سنى شهرستانى در کتاب مفاتیح الاسرار پرداخته و آنها را به صورت مختصر تبیین کرده است. امیدواریم جناب آقاى آذرشب هفتصد و پنجاه صفحه باقیمانده را نیز تصحیح و به بازار عرضه نمایند.</ref>


از او کتابى در کلام اشعرى موجود است که بسیارى را به اشتباه انداخته و شهرستانى را اشعرى مذهب معرفى کرده اند. این کتاب با نام نهایة الاقدام به چاپ رسیده است. کتاب دیگر وى که سراسر تفسیر باطنى است به نام مفاتیح الاسرار عده اى را به این تصور کشانده است که وى [[اسماعیلى]] است و در تقیّه به سر مى برده است. ولى مى توان گفت که شهرستانى هیچ گاه اسماعیلى مذهب نشد، اما از تفسیر باطنى آنها بسیار استفاده کرد و آن را پسندید. بنابراین باید پذیرفت که او علوم باطنى [[ائمه]] را از راه اسماعیلیه دریافت کرد، ولى هیچ گاه از تفکرات [[فقه شافعى]] و [[کلام اشعرى]] دست برنداشت. <ref>در این زمینه بنگرید: مقاله «شهرستانى شیعى باطنى یا سنى اشعرى»، نوشته مهدى فرمانیان، در کتاب اسماعیلیه، ص 503 - 449</ref> از کتب دیگر وى مى توان به مصارعة الفلاسفه - نقد فلسفه [[بوعلى سینا]] - و مجلس مکتوب در خلق و امر اشاره کرد. <ref>کتاب مصارعة الفلاسفه توسط انتشارات آیت‌الله مرعشى و مجلس مکتوب در ابتداى ملل و نحل ترجمه افضل الدین ترکه به چاپ رسیده است.</ref>
از او کتابی در کلام اشعری موجود است که بسیاری را به اشتباه انداخته و شهرستانی را اشعری مذهب معرفی کرده اند. این کتاب با نام نهایة الاقدام به چاپ رسیده است. کتاب دیگر وی که سراسر تفسیر باطنی است به نام مفاتیح الاسرار عده‌ای را به این تصور کشانده است که وی [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] است و در تقیّه به سر می‌برده است. ولی می‌توان گفت که شهرستانی هیچ گاه اسماعیلی مذهب نشد، اما از تفسیر باطنی آنها بسیار استفاده کرد و آن را پسندید. بنابراین باید پذیرفت که او علوم باطنی [[ائمه]] را از راه اسماعیلیه دریافت کرد، ولی هیچ گاه از تفکرات [[فقه شافعى|فقه شافعی]] و [[کلام اشعرى|کلام اشعری]] دست برنداشت. <ref>در این زمینه بنگرید: مقاله «شهرستانى شیعى باطنى یا سنى اشعرى»، نوشته مهدى فرمانیان، در کتاب اسماعیلیه، ص 503 - 449</ref> از کتب دیگر وی می‌توان به مصارعة الفلاسفه - نقد فلسفه [[ابوعلی سینا|بوعلی سینا]] - و مجلس مکتوب در خلق و امر اشاره کرد. <ref>کتاب مصارعة الفلاسفه توسط انتشارات آیت‌الله مرعشى و مجلس مکتوب در ابتداى ملل و نحل ترجمه افضل الدین ترکه به چاپ رسیده است.</ref>
<ref>گرد آوری از کتاب: درسنامه تاریخ و عقائد اسماعیلیه، مهدی فرمانیان، ادیان، قم، 1386، ه.ش، ص 166</ref>
<ref>گرد آوری از کتاب: درسنامه تاریخ و عقائد اسماعیلیه، مهدی فرمانیان، ادیان، قم، 1386، ه.ش، ص 166</ref>


خط ۷۰: خط ۷۰:
#الجزء الذی لا یتجزا
#الجزء الذی لا یتجزا
#تلخیص الاقسام لمذاهب الانام
#تلخیص الاقسام لمذاهب الانام
#
#الملل و النحل :از مشهورترین تالیفات شهرستانی است. خود او می‌نویسد :«هنگامی که در مجلس عالی نصیر‌الدین اقامت داشتم، برایم فرصت مطالعه اهل علم از ارباب دیانات وملل و نحل دست داد و به مصادر و موارد وشواهد آنها پی می‌بردم وپس از مطالعات بسیار، مقالات پراکنده گرد آوردم و بیرون از غرض و تعصّب در این کتاب نقل نمودم .»
#الملل و النحل :از مشهورترین تالیفات شهرستانی است. خود او می‌نویسد :«هنگامی که در مجلس عالی نصیر الدین اقامت داشتم، برایم فرصت مطالعه ی اهل علم از ارباب دیانات وملل و نحل دست داد و به مصادر و موارد وشواهد آنها پی می بردم وپس از مطالعات بسیار، مقالات پراکنده گرد آوردم و بیرون از غرض و تعصّب در این کتاب نقل نمودم .»
#مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار: این تفسیر خطّی است و نسخه موجود آن شامل دو جزء در یک مجلد است وبه آخر سوره بقره پایان می‌پذیرد. این نسخه در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگه‌داری می‌شود.
#
#المنهاج و البیان قدرت تعبیر و فصاحت گفتاری که در کلام شهرستانی وجود داشت وهم اکنون نیز آثار آن را در تالیفات باز مانده او می‌نگریم، چنان مایه جلب مردم به سوی او شد و از راه وعظ چندان مقبولیّت عامه پیدا کرد که مدت سه سال در بغداد ماند و در مجالس وعظ او بزرگان و علمای پایتخت عباسیان با گروه بسیاری از عامّه مردم حاضر می‌شدند و استفاده می‌بردند .
#مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار: این تفسیر خطّی است و نسخه ی موجود آن شامل دو جزء در یک مجلد است وبه آخر سوره ی بقره پایان می پذیرد. این نسخه در کتابخانه ی مجلس شورای اسلامی نگه داری می شود.
#
#المنهاج و البیان قدرت تعبیر و فصاحت گفتاری که در کلام شهرستانی وجود داشت وهم اکنون نیز آثار آن را در تالیفات باز مانده ی او می نگریم، چنان مایه جلب مردم به سوی او شد و از راه وعظ چندان مقبولیّت عامه پیدا کرد که مدت سه سال در بغداد ماند و در مجالس وعظ او بزرگان و علمای پایتخت عباسیان با گروه بسیاری از عامّه ی مردم حاضر می شدند و استفاده می بردند .


=بقعه علامه شهرستانی کجاست=
=بقعه علامه شهرستانی کجاست=
خط ۸۱: خط ۷۸:
بقعه علامه شهرستانی از مزارات معتبر شهرستان درگز است که واقع در 20 کیلومتری غرب شهر درگز و 4 کیلومتری روستای حضرت سلطان است.
بقعه علامه شهرستانی از مزارات معتبر شهرستان درگز است که واقع در 20 کیلومتری غرب شهر درگز و 4 کیلومتری روستای حضرت سلطان است.


شخصیت مدفون در این بنا ابوالفتح محمد بن ابوالقاسم عبدالکریم بن ابوبکر احمد شهرستانی از علمای شافعی اشعری بوده که به سال 479 هجری در ناحیه ای به نام شهرستان متولد و در سال 548 هجری دارفانی را وداع گفته است. وی در علوم کلام و اصول، تفسیر و حدیث و فلسفه و ادب از نامداران عصر خود به شمار می‌رفت و رسائل و کتب بسیاری از خود برجای نهاده است.
شخصیت مدفون در این بنا ابوالفتح محمد بن ابوالقاسم عبدالکریم بن ابوبکر احمد شهرستانی از علمای شافعی اشعری بوده که به سال 479 هجری در ناحیه‌ای به نام شهرستان متولد و در سال 548 هجری دارفانی را وداع گفته است. وی در علوم کلام و اصول، تفسیر و حدیث و فلسفه و ادب از نامداران عصر خود به شمار می‌رفت و رسائل و کتب بسیاری از خود برجای نهاده است.


آرامگاه علامه شهرستانی مشتمل بر یک ایوان، تالار انتهای ایوان، گنبدخانه یا بنای مرکزی چهارطاقی است که گنبدی کم خیز بر فراز آن قرار گرفته است، اسلوب و ویژگی‌های معماری این آرامگاه القاء کننده بناهای عصر ایلخانی است.
آرامگاه علامه شهرستانی مشتمل بر یک ایوان، تالار انتهای ایوان، گنبدخانها بنای مرکزی چهارطاقی است که گنبدی کم خیز بر فراز آن قرار گرفته است، اسلوب و ویژگی‌های معماری این آرامگاه القاء کننده بناهای عصر ایلخانی است.


=منابع=
=منابع=
خط ۹۷: خط ۹۴:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
 
[[رده:عالمان]]
[[رده:پیروان مذهب شافعی]]
[[رده:عالمان اهل‌سنت]]
[[رده:امامان اهل سنت]]
[[رده:اشاعره]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۰

ویرایش