|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| =احزاب و جنبش های سیاسی یمن = | | =احزاب و جنبش های سیاسی یمن = |
| [[پرونده:جریان شناسی سیاسی یمن.jpg|بندانگشتی|جریان_شناسی_سیاسی_یمن]] | | [[پرونده:جریان شناسی سیاسی یمن.jpg|بندانگشتی|جریان_شناسی_سیاسی_یمن]] |
| احزاب سیاسی در یمن در کمتر از یک قرن گذشته، دوران پر فراز و نشیب بسیاری را پشت سر گذاشته اند.اکثر احزاب قدیمی و تاریخی یمن با توجه به قبضه شدن قدرت داخلی آ نها توسط شخصیت های قدیمی که همچنان رؤیای نیل به قدرت را در ذهن خود می پرورانند،اجازه حضور وخودنمایی جوانان و ساختارهای نوپای تأثیرگذار بر جامعه یمن را در داخل احزاب خود نمیدهندزیرا آنان را همچنان تهدیدی برای منافع خود میدانند. فراز و نشیب های بسیار در حیات احزاب و گرو ههای سیاسی نیز به سبب ساختار و تحولات سیاسی در دور ههای زمانی مختلف بوده است که با تقسیم تحولات سیاسی به سه دوره زمانی ذیل تلاش شده تا علل این فراز و نشیب ها تبیین گردد.
| |
| دوره نخست: در این دوره که از دهه 40 تا دهه 50 قرن بیستم به طول انجامید،ساختار سیاسی کشور یمن پادشاهی بود. زید یها از حدود 898 میلادی تا سال 1962 در مسند پادشاهی یمن قرار داشتند. آخرین پادشاه زیدی محمد البدر بود که بر اثر کودتای
| |
| جمهور یخواهان در سال 1962 حکومت پادشاهی خود را از دست داد. در این دوره احزابی همچون احرار، اتحاد یمن، امرب همعروف و نهی از منکر، اتحادیه خلق، اتحادیه فرزندان جنوب،حزب بعث و جنبش ناسیونالیس تهای عرب در جنوب یمن تشکیل شده و فعالیت خود را آغاز
| |
| کردند. در این دوره گرو هها و احزاب سیاسی بدون محدودی تهای سیاسی توانستند کنش های سیاسی خود را در یمن شروع کنند.
| |
| دوره دوم: در دوره دوم تحولات سیاسی، احزاب و گرو ههای سیاسی با سرنگونی سلسله پادشاهی زیدیه در سال 1962 توسط جمهور ی خواهان مورد حمایت مصر، تحت فشار قرار گرفتند. رویکرد استبدادی که توسط عبدالله السلال در یمن حکم فرما شده بود، موجب سرکوبی احزاب و گرو ههای سیاسی شد تا آنان فعالیت های خود را به صورت زیرزمینی دنبال کنند.این دوره که از اوایل دهه 60 آغاز شده بود تا پایان دهه 80 ادامه یافت.
| |
| دوره سوم: دوره سوم شامل زمان اتحاد یمن شمالی و یمن جنوبی در سال 1990 بود.
| |
| رئیس یمن متحد شده علی عبدالله صالح بود که سعی میکرد با صدور اجازه تأسیس و فعالیت احزاب سیاسی در یمن، خود را طرفدار آزاد یهای سیاسی معرفی کند. عبدالله صالح با صدور فرمان برگزاری انتخابات محلی، ریاست جمهوری و پارلمانی و مدیریت این انتخابات، باعث شد تا احزاب حاکم به رهبری خودش به پیروزی برساند، بعد آن را آزادی و فعالی تهای سیاسی احزاب در قالب دموکراسی معرفی میکرد.
| |
| در حال حاضر احزاب سیاسی در یمن نیز همانند سایر کشورهای عربی به سه دسته کلی،اسلامگرا، ناسیونالیست و چپ گرا تقسیم میشوند که در ادامه به مهمترین و در دسترسترین آنان پرداخته میشود.
| |
|
| |
|
| ==1- احزاب چپ گرا==
| | احزاب سیاسی در یمن در کمتر از یک قرن گذشته، دوران پر فراز و نشیب بسیاری را پشت سر گذاشتهاند. اکثر احزاب قدیمی و تاریخی یمن با توجه به قبضه شدن قدرت داخلی آنها توسط شخصیتهای قدیمی که همچنان رؤیای نیل به قدرت را در ذهن خود میپرورانند، اجازه حضور و خودنمایی جوانان و ساختارهای نوپای تأثیرگذار بر جامعه یمن را در داخل احزاب خود نمیدهند زیرا آنان را همچنان تهدیدی برای منافع خود میدانند. فراز و نشیبهای بسیار در حیات احزاب و گروههای سیاسی نیز به سبب ساختار و تحولات سیاسی در دورههای زمانی مختلف بوده است که با تقسیم تحولات سیاسی به سه دوره زمانی ذیل تلاش شده تا علل این فراز و نشیبها تبیین گردد. |
|
| |
|
| ===1-1 حزب المؤتمر الشعبی العام(حزب کنگره عمومی خلق)===
| | دوره نخست: در این دوره که از دهه 40 تا دهه 50 قرن بیستم به طول انجامید، ساختار سیاسی کشور یمن پادشاهی بود. زیدیها از حدود 898 میلادی تا سال 1962 در مسند پادشاهی یمن قرار داشتند. آخرین پادشاه زیدی محمد البدر بود که بر اثر کودتای جمهوریخواهان در سال 1962 حکومت پادشاهی خود را از دست داد. در این دوره احزابی همچون احرار، اتحاد یمن، امربهمعروف و نهی از منکر، اتحادیه خلق، اتحادیه فرزندان جنوب، حزب بعث و جنبش ناسیونالیستهای عرب در جنوب یمن تشکیل شده و فعالیت خود را آغاز کردند. در این دوره گروهها و احزاب سیاسی بدون محدودیتهای سیاسی توانستند کنشهای سیاسی خود را در یمن شروع کنند. |
| این حزب در آگوست سال 1982 در یمن شمالی تأسیس شده و به فعالیت پرداخت. تأسیس آن به سبب تصمیمی جهت در برگرفتن تمام گرای شهای سیاسی در جمهوری عربی یمن سابق بود. این حزب همانند سازمانی که تمام احزاب و نیروهای سیاسی مختلف در آن جمع شوند شکل | |
| گرفت. حزب کنگره عمومی خلق تا قبل از وحدت یمن، حزب حاکم در یمن شمالی بود. این حزب به همراه حزب شریک حاکم خود در یمن جنوبی به نام «حزب سوسیالیست یمن » در اتحاد دو یمن نقش مهمی ایفا کردند. کنگره عمومی خلق در حال حاضر حزب حاکم در یمن است. رئیس
| |
| این حزب علی عبدالله صالح بود. خانواده، خویشاوندان و اطرافیان عبدالله صالح از گردانندگان این حزب به شمار میروند. حزب کنگره عمومی خلق نشریه ای رسمی به نام «المیثاق » دارد. این حزب پس از اتحاد یمن شمالی و جنوبی نیز همچنان در سرتاسر یمن به فعالیت میپردازد. حزب کنگره عمومی خلق در زمان حکمرانی علی عبدالله صالح در عرصه قدرت و سیاست یمن پیشرو بود. برای نمونه میتوان به پیروزی این حزب در دستیابی به حداکثر کرسی های نمایندگی مجلس اشاره کرد (عیسی، 2012 : 138 - 139 ). جایگاه این حزب پس از سقوط حکومت علی عبدالله صالح بسیار مورد تهدید قرار گرفت اما با حمله نظامی عربستان به یمن توانست در میان ارتش، قبایل و برخی گرو ههای مؤثر در یمن جای گرفته و دوباره در تحولات این کشور سهیم و تأثیرگذار شود (نجابت و کوشکی، 1395 : 44 ). | |
| حزب کنگره عمومی خلق از زمان وحدت دو یمن تا دوران حیات علی عبدالله صالح تمام کنگر ه های خود را به صورت منظم برگزار میکرد. این حزب در حال حاضر از ضعف بنیادین ساختاری و فکری رنج می برد. اغلب مسئولین عالی رتبه و پایین رتبه و کارمندان دولتی و مقامات ارتشی جهت ارتقاء در مناصب شغلی خود، عضو این حزب شده اند.
| |
|
| |
|
| ===1-2 حزب البعث العربی الإشتراکی (حزب سوسیالیست بعث عربی)===
| | دوره دوم: در دوره دوم تحولات سیاسی، احزاب و گروههای سیاسی با سرنگونی سلسله پادشاهی زیدیه در سال 1962 توسط جمهوریخواهان مورد حمایت مصر، تحتفشار قرار گرفتند. رویکرد استبدادی که توسط عبدالله السلال در یمن حکمفرما شده بود، موجب سرکوبی احزاب و گروههای سیاسی شد تا آنان فعالیتهای خود را بهصورت زیرزمینی دنبال کنند. این دوره که از اوایل دهه 60 آغاز شده بود تا پایان دهه 80 ادامه یافت. |
| احزاب بعث با دو شاخه کشوری و فرامرزی خود جزو احزابی هستند که همواره در حیات سیاسی یمن فعال بوده اند. حزب بعث دو قسم دارد. یک قسم آن را متفکران ملی و سازمانی در بغداد تشکیل می دهند و قسم دیگر آن را متفکران ملی و سازمانی دمشق رهبری می کنند. اخبار و اطلاعاتی که از حزب بعث در یمن منتشر می شود معمولا به فعالی تهای تخریبی آن اشاره دارد. | |
| برای مثال اینکه حزب بعث معمولا ائتلا فهای خود با یک جریان را علیه جریا نهای دیگر انجام میدهد. یکی از این احزاب، حزب سوسیالیست بعث عربی است که در سال 1958 در صنعا تأسیس شد. این حزب امتداد حزب سوسیالیست بعث عربی دمشق است. حزب بعث در قبال جنبش انصارالله نیز از چنین تاکتیکی استفاده کرد.
| |
| حزب سوسیالیست بعث عربی عضو گروهای معارض یمنی همچون حزب ائتلاف دیدار مشترک و حزب بعث ملی عربی (که شورای ملی معارضین نامیده می شود) است. حزب سوسیالیست بعث عربی برخی از اصول خود را از حزب بعث عراق صدام حسین اتخاذ کرده است. بااین وجود برخی از
| |
| اصول برنامه های سیاسی این حزب به صورت تیتروار بیان می شود.
| |
| * تأکید بر شعار وحدت، آزادی، سوسیالیسم؛
| |
| * تأکید بر شعار «امت عربی واحد دارای رسالتی جاوید » (أمة عربیة واحدة ذات رسالة خالدة)؛
| |
| * متوسل شدن به شریعت و تعالیم دینی اسلامی؛
| |
| * حزب بعث جزئی از جنبش انقلاب عربی است و عر ب ها امت واحدی را تشکیل می دهند؛
| |
| * یمن جزء لاینفک از جهان یکپارچه عرب است؛
| |
| * برپایی عدالت اسلامی منشعب شده از کنه اسلام؛
| |
| * رهبری مردم در جامعه منبع همه دستگا ههای اجرایی است؛
| |
| * نظام حکومت در یمن جمهوری دموکراتیک قانون اساسی نیابتی است؛
| |
| * ضرورت تقویت عمل بر اساس پیکار سیاسی دموکراتیک و انتقال مسالم ت آمیز سلطه بر اساس قوانین اسلامی؛
| |
| * تقویت چندحزبی. حزب بعث سوسیالیسم عربی از 3 الی 7 گروه مختلف تشکیل شده است(الظاهری، 2004 م: 354 - 363).
| |
|
| |
|
| ===1-3 الحزب الإشتراکی الیمنی (حزب سوسیالیست یمن)===
| | دوره سوم: دوره سوم شامل زمان اتحاد یمن شمالی و یمن جنوبی در سال 1990 بود. رئیس یمن متحد شده علی عبدالله صالح بود که سعی میکرد با صدور اجازه تأسیس و فعالیت احزاب سیاسی در یمن، خود را طرفدار آزادیهای سیاسی معرفی کند. عبدالله صالح با صدور فرمان برگزاری انتخابات محلی، ریاست جمهوری و پارلمانی و مدیریت این انتخابات، باعث شد تا احزاب حاکم به رهبری خودش به پیروزی برسند، بعد آن را آزادی و فعالیتهای سیاسی احزاب در قالب دموکراسی معرفی میکرد. |
| حزب سوسیالیست یمن در سال 1978 که بسیاری از گرو ههای سیاسی، احزاب و تشکل ها به نوعی به همدیگر نزدیک شده بودند تأسیس گردید. ریشه های این حزب به جنبش ملی گرایان عرب که در سال 1948 در بیروت شکل گرفت می رسد. در سال 1978 در امتداد جبهه ملی گرایی عرب و گروه های چپ و با اعتقاد به اندیشه سوسیالیسم در یمن شکل گرفت. در این بازه زمانی درگیر یهای حزبی بنیان های فکری و سازمانی و مردمی را تضعیف کرده بود. همچنین قتل عام مردم در تاریخ 13 ژانویه 1986 در جنوب یمن نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در تفکیک مبانی حزب و تضعیف جایگاه رهبری آن در جمهوری دموکراتیک مردمی یمن داشت.
| | |
| حزب سوسیالیست یمن پس از انقلاب یمن در جنوب این کشور در سال 1963 ریشه های جدیدی از سوسیالیسم به دست آورد. در آن زمان مردم یمن شاهد حوادث سرکوب گرانه بسیاری بودند. حزب سوسیالیست یمن از سال 1990 تا 1994 به عنوان حزب حاکم در یمن بود. در سال
| | در حال حاضر احزاب سیاسی در یمن نیز همانند سایر کشورهای عربی به سه دسته کلی، اسلامگرا، ناسیونالیست و چپگرا تقسیم میشوند که در این جزوه به مهمترین و در دسترسترین آنان پرداخته میشود.[http://shouba.ir/%d8%ac%d8%b2%d9%88%d9%87-%d8%ac%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c-%db%8c%d9%85%d9%86/ احزاب و جنبش های سیاسی یمن] |
| 1994 بر اساس حوادثی که در یمن به وجود آمد، از گردونه سیاست خارج شد.
| |
| این حزب در سال 1993 موفق به کسب 56 کرسی پارلمانی شد. حزب سوسیالیست انتخابات سال 1997 را تحریم کرد اما بااین وجود تعداد 42 نفر از اعضای آن به صورت مستقل در انتخابات شرکت کرده و به پارلمان راه یافتند. حزب سوسیالیست یمن تنها حزبی است که با هیچ قبیله یاشخصی ائتلاف تشکیل نمی دهد. این حزب در ابتدا تا سال 1990 دارای شریک و هم پیمان سیاسی بود اما در حال حاضر به صورت تنها و بدون شریک و هم پیمان سیاسی به کنش سیاسی در یمن می پردازد.
| |
| برخی بر این باور هستند که این حزب اندک اندک به سمت دموکراسی در حال تغییر نگرش و مسیر است. برخی دیگر نیز بر این باور هستند که بنیا نهای سازمانی، ایدئولوژیکی و اجتماعی که حزب بر آن اساس تأسیس شد، با مرور زمان و به تدریج در حال فروپاشی است.
| |
| حزب سوسیالیست یمن در اساسنامه سیاسی خود بیان داشته که طلایه دار و پیشگام طبقه کارگر، هم پیمان با کشاورزان، گروه های مردمی زحمتکش و فرهیختگان انقلابی یمن است.
| |
| این حزب تا قبل از اتحاد دو یمن در سال 1990 تأکید می کرد که بنیان اساسی آن نظریه سوسیالیسم علمی است که در عرصه های علمی فلسفی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تجسم می یابد. پس از اتحاد 1990 دو یمن، درصدد اصلاح مبانی فکری گذشته خود که مورد قبول جامعه یمن نبود برآمد. در پی تصمیم بر اصلاح، خود را به حزب وحدت و دموکراسی و عدالت اجتماعی تغییر داد. در پی این تغییر و اصلاحات، حزب سوسیالیسم یمن از نظریه سوسیالیسم علمی به حزبی تبدیل شد که از پی تأمین چنددستگی سیاسی، آزادی شکل گیری احزاب و سازما نهای سیاسی، فعالیت آزاد، مقابله با خشونت، انتقال مسالمت آمیز قدرت از طریق نظرسنجی آزاد و مستقیم، احترام به مخالفین سیاسی و دیگر حقوق سیاسی برآمد. این حزب برای بخش خصوصی نقش مهمی در فرایند توسعه ای که به حمایت فعالیت های آن و تشویق و پشتیبانی آن نیاز دارد قائل است (الظاهری، 2004 م: 351 - 353 و 361 - 362). | |