۸٬۲۰۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
عالمان شیعه در آثار خود به تاریخ پیامبران پرداخته و کتابهای مستقلی این باره نوشتهاند. النّورُ المُبین فی قِصَص الاَنْبیاءِ وَ المُرْسَلینِ [[سید نعمت الله جزایری]]، قصص الانبیای راوندی، تنزیه الانبیاء اثر سید مرتضی و حیات القلوبِ [[علامه مجلسی]]<ref>ر.ک:مقاله علامه مجلسی</ref> از این موارد است. | عالمان شیعه در آثار خود به تاریخ پیامبران پرداخته و کتابهای مستقلی این باره نوشتهاند. النّورُ المُبین فی قِصَص الاَنْبیاءِ وَ المُرْسَلینِ [[سید نعمت الله جزایری]]، قصص الانبیای راوندی، تنزیه الانبیاء اثر سید مرتضی و حیات القلوبِ [[علامه مجلسی]]<ref>ر.ک:مقاله علامه مجلسی</ref> از این موارد است. | ||
=پیامبر= | ==پیامبر== | ||
پیامبر یا [[نبی]] کسی است که بدون واسطه بشر از جانب خدا خبر میدهد. <ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۷۵</ref> و واسطه بین خدا و مخلوقات است و مخلوقات را به سوی خدا دعوت میکند. <ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج۱۲، ص۵۵</ref> | پیامبر یا [[نبی]] کسی است که بدون واسطه بشر از جانب خدا خبر میدهد. <ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۷۵</ref> و واسطه بین خدا و مخلوقات است و مخلوقات را به سوی خدا دعوت میکند. <ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج۱۲، ص۵۵</ref> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
دریافت وحی، علم غیب، <ref>طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۵۹</ref> و عصمت <ref>مفید، عدم سهو النبی، ۱۴۱۳ق، ص۲۹و۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴</ref> و [[مستجاب الدعوه]] بودن <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۲، ص۱۱۶</ref> از ویژگیهای پیامبران است. بیشتر متکلمان اسلامی بر این باورند که پیامبران در همه امور و مراحل زندگی از گناه و خطا معصوماند؛ <ref>مفید، عدم سهو النبی، ۱۴۱۳ق، ص۲۹و۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴</ref> از اینرو مواردی را که در قرآن از استغفار پیامبران و بخشایش خداوند سخن به میان آمده، <ref>سوره قصص، آیه ۱۶؛ سوره انبیاء، آیه۸۷؛ سوره طه، آیه۱۲۱</ref> مانند کشتن مرد مصری توسط [[حضرت موسی(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله حضرت موسی (ع)</ref>، <ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲، ۴۳</ref> رها کردن رسالت توسط [[حضرت یونس(ع)]] <ref> طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۵</ref> و خوردن میوه ممنوعه توسط [[حضرت آدم(ع)]] <ref>طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲، ج۷، ص۵۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۳</ref> به ترک اولی تفسیر کردهاند. در مقابل برخی متکلمان، عصمت پیامبران را فقط در امور مربوط به نبوت لازم میدانند و در امور جاری زندگی قائل به [[سهو النبی]] هستند. <ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۶۰</ref> | دریافت وحی، علم غیب، <ref>طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۵۹</ref> و عصمت <ref>مفید، عدم سهو النبی، ۱۴۱۳ق، ص۲۹و۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴</ref> و [[مستجاب الدعوه]] بودن <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۲، ص۱۱۶</ref> از ویژگیهای پیامبران است. بیشتر متکلمان اسلامی بر این باورند که پیامبران در همه امور و مراحل زندگی از گناه و خطا معصوماند؛ <ref>مفید، عدم سهو النبی، ۱۴۱۳ق، ص۲۹و۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴</ref> از اینرو مواردی را که در قرآن از استغفار پیامبران و بخشایش خداوند سخن به میان آمده، <ref>سوره قصص، آیه ۱۶؛ سوره انبیاء، آیه۸۷؛ سوره طه، آیه۱۲۱</ref> مانند کشتن مرد مصری توسط [[حضرت موسی(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله حضرت موسی (ع)</ref>، <ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲، ۴۳</ref> رها کردن رسالت توسط [[حضرت یونس(ع)]] <ref> طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۵</ref> و خوردن میوه ممنوعه توسط [[حضرت آدم(ع)]] <ref>طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲، ج۷، ص۵۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۳</ref> به ترک اولی تفسیر کردهاند. در مقابل برخی متکلمان، عصمت پیامبران را فقط در امور مربوط به نبوت لازم میدانند و در امور جاری زندگی قائل به [[سهو النبی]] هستند. <ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۶۰</ref> | ||
=پیامبران در قرآن= | ==پیامبران در قرآن== | ||
از آیات [[قرآن کریم]] استفاده میشود که نام برخی از پیامبران در قرآن آمده است و برخی دیگر ذکر نشده: | از آیات [[قرآن کریم]] استفاده میشود که نام برخی از پیامبران در قرآن آمده است و برخی دیگر ذکر نشده: | ||
و لقد ارسلنا رسلاً من قبلک منهم من قصصنا علیک و منهم من لم نقصص علیک <ref>غافر (۴۱)، آیه ۷۸</ref>. ما پیش از تو رسولانی فرستادیم، سرگذشت گروهی را برای تو گفته و گروهی را نگفتهایم. | و لقد ارسلنا رسلاً من قبلک منهم من قصصنا علیک و منهم من لم نقصص علیک <ref>غافر (۴۱)، آیه ۷۸</ref>. ما پیش از تو رسولانی فرستادیم، سرگذشت گروهی را برای تو گفته و گروهی را نگفتهایم. | ||
=دلیل ذکر نام برخی از انبیاء= | ==دلیل ذکر نام برخی از انبیاء== | ||
==فضیلت برخی بر برخی دیگر== | ===فضیلت برخی بر برخی دیگر=== | ||
خداوند متعال میفرماید: | خداوند متعال میفرماید: | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
«تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ ؛ بعضی از آن رسولان بر بعضی دیگر برتری دادیم، برخی از آنها، خدا با او سخن گفت، و بعضی را درجاتی برتر دادیم». <ref> بقره (۲)، آیه ۲۵۳.</ref> | «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ ؛ بعضی از آن رسولان بر بعضی دیگر برتری دادیم، برخی از آنها، خدا با او سخن گفت، و بعضی را درجاتی برتر دادیم». <ref> بقره (۲)، آیه ۲۵۳.</ref> | ||
==عبرتآموزی== | ===عبرتآموزی=== | ||
قرآن زندگی بعضی از پیامبران را به جهت عبرت برای آیندگان نقل کرده است: | قرآن زندگی بعضی از پیامبران را به جهت عبرت برای آیندگان نقل کرده است: | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
«لقد کان فی قصصهم عبرة لأولی الالباب <ref> یوسف (۱۲)، آیه ۱۱۱. </ref> در سرگذشت آنها درس عبرتی برای صاحبان اندیشه بود». | «لقد کان فی قصصهم عبرة لأولی الالباب <ref> یوسف (۱۲)، آیه ۱۱۱. </ref> در سرگذشت آنها درس عبرتی برای صاحبان اندیشه بود». | ||
==تسلی خاطر پیامبر اسلام== | ===تسلی خاطر پیامبر اسلام=== | ||
قرآن برای تسلی خاطر پیامبر اسلام (ص) اشاره به وضع مشابه پیامبران پیشین میکند تا حضرت بداند که آنها نیز با چنین مشکلاتی روبرو بودند، اما صبر پیشه کردند و در نهایت پیروز گشتند. <ref> مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، چاپخانه امیرالمؤمنین، چ ۱۵، ۱۳۷۶ ه. ش، ج ۲۰، ص ۱۸۱</ref> | قرآن برای تسلی خاطر پیامبر اسلام (ص) اشاره به وضع مشابه پیامبران پیشین میکند تا حضرت بداند که آنها نیز با چنین مشکلاتی روبرو بودند، اما صبر پیشه کردند و در نهایت پیروز گشتند. <ref> مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، چاپخانه امیرالمؤمنین، چ ۱۵، ۱۳۷۶ ه. ش، ج ۲۰، ص ۱۸۱</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
«و کلا نقص علیک من أنباء الرّسل ما نثبت به فؤادک و جاءک فی هذه الحق و موعظة و ذکری للمؤمنین؛ <ref>آیه 120 سوره هود</ref> ما از هر یک از سرگذشتهای انبیا برای تو بازگو کردیم تا بهوسیله آن قلبت را آرامش بخشیم و ارادهات قوی گردد و در این اخبار و سرگذشتها برای تو حق و برای مؤمنان موعظه و تذکر آمده است». | «و کلا نقص علیک من أنباء الرّسل ما نثبت به فؤادک و جاءک فی هذه الحق و موعظة و ذکری للمؤمنین؛ <ref>آیه 120 سوره هود</ref> ما از هر یک از سرگذشتهای انبیا برای تو بازگو کردیم تا بهوسیله آن قلبت را آرامش بخشیم و ارادهات قوی گردد و در این اخبار و سرگذشتها برای تو حق و برای مؤمنان موعظه و تذکر آمده است». | ||
==بیان هدف از بعثت رسل== | ===بیان هدف از بعثت رسل=== | ||
قرآن با نقل زندگی برخی پیامبران درصدد بیان هدف اصلی از بعثت انبیا میباشد و اینکه آنها برای [[هدایت]] بشر و تکامل معنوی آنها آمدهاند. | قرآن با نقل زندگی برخی پیامبران درصدد بیان هدف اصلی از بعثت انبیا میباشد و اینکه آنها برای [[هدایت]] بشر و تکامل معنوی آنها آمدهاند. | ||
=دلیل ذکر نشدن نام بقیه انبیا= | ==دلیل ذکر نشدن نام بقیه انبیا== | ||
==کتاب تاریخ نبودن قرآن== | ===کتاب تاریخ نبودن قرآن=== | ||
قرآن یک کتاب تاریخی نیست. قرآن کتابی نیست که بخواهد زندگی همه انبیا را که در حقیقت تاریخ طول زندگی انسان است بیان کند و تعداد کتب آن شاید نزدیک به یک کتابخانه کوچک باشد که با برنامه کتاب آسمانی مناسب نمیباشد. | قرآن یک کتاب تاریخی نیست. قرآن کتابی نیست که بخواهد زندگی همه انبیا را که در حقیقت تاریخ طول زندگی انسان است بیان کند و تعداد کتب آن شاید نزدیک به یک کتابخانه کوچک باشد که با برنامه کتاب آسمانی مناسب نمیباشد. | ||
==برای عدم تکرار== | ===برای عدم تکرار=== | ||
تاریخ انبیا اکثرش تکراری است و اهل فن معتقدند اکثر تاریخ گذشتگان تکرار مکررات است و میدانیم که تکرار بدون دلیل با فصاحت در کلام منافات دارد؛ لذا قرآن از مجموع [[تاریخ انبیا]] بخش مهم علمی و تاریخی آن و عوامل عبرتآمیز آنها را که در زندگی این پیامبران لازم بود شناخته شود، نقل کرده است. | تاریخ انبیا اکثرش تکراری است و اهل فن معتقدند اکثر تاریخ گذشتگان تکرار مکررات است و میدانیم که تکرار بدون دلیل با فصاحت در کلام منافات دارد؛ لذا قرآن از مجموع [[تاریخ انبیا]] بخش مهم علمی و تاریخی آن و عوامل عبرتآمیز آنها را که در زندگی این پیامبران لازم بود شناخته شود، نقل کرده است. | ||
==مجهول بودن اکثر نامها برای عربها== | ===مجهول بودن اکثر نامها برای عربها=== | ||
دلیل دیگر مجهول بودن اکثر نام انبیا برای عربهای آن زمان است. انبیایی که تاریخ آنها نقل شده است، برای اعراب آن روز نوعاً شناخته شده بودند؛ ولی [[پیامبران]] دیگر برایشان ناشناس بودند؛ همین عامل عدم آشنایی، سبب خدشهدار شدن وحی بود که باعث انکار وحی میشد؛ بدینسان که مردم بگویند از کسانی سخن میگوید که کسی آن را نشنیده است. به همین دلیل بهطور سربسته بدانها اشاره شده است. <ref>محمد رشید رضا، تفسیر المنار، بیروت، دارالمعرفه، ج ۶، ص ۷۰</ref> | دلیل دیگر مجهول بودن اکثر نام انبیا برای عربهای آن زمان است. انبیایی که تاریخ آنها نقل شده است، برای اعراب آن روز نوعاً شناخته شده بودند؛ ولی [[پیامبران]] دیگر برایشان ناشناس بودند؛ همین عامل عدم آشنایی، سبب خدشهدار شدن وحی بود که باعث انکار وحی میشد؛ بدینسان که مردم بگویند از کسانی سخن میگوید که کسی آن را نشنیده است. به همین دلیل بهطور سربسته بدانها اشاره شده است. <ref>محمد رشید رضا، تفسیر المنار، بیروت، دارالمعرفه، ج ۶، ص ۷۰</ref> | ||
=عدم ترجیح برخی انبیا بر برخی دیگر= | ==عدم ترجیح برخی انبیا بر برخی دیگر== | ||
هیچ ترجیحی در میان انبیا نیست، تنها دلایل مذکور، علت تمایز و انتخاب شده است کما اینکه خود قرآن به این امر اشاره میکند: | هیچ ترجیحی در میان انبیا نیست، تنها دلایل مذکور، علت تمایز و انتخاب شده است کما اینکه خود قرآن به این امر اشاره میکند: | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
که تأکید میکند مؤمنان کسانی هستند که میان [[پیامبران الهی]] تفاوتی نمیگذارند و به تعلیمات همه آنها [[ایمان]] دارند، و این گواه روشنی است بر یگانگی اصول کلی تعلیمات آنها. <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، چاپخانه امیرالمؤمنین، چ ۱۵، ۱۳۷۶ ه. ش، ج ۷، ص ۳۳۹</ref> | که تأکید میکند مؤمنان کسانی هستند که میان [[پیامبران الهی]] تفاوتی نمیگذارند و به تعلیمات همه آنها [[ایمان]] دارند، و این گواه روشنی است بر یگانگی اصول کلی تعلیمات آنها. <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، چاپخانه امیرالمؤمنین، چ ۱۵، ۱۳۷۶ ه. ش، ج ۷، ص ۳۳۹</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:پیامبران ]] | [[رده:پیامبران ]] | ||
[[رده:شخصیتهای قرآن]] | [[رده:شخصیتهای قرآن]] | ||
[[رده: تاریخ اسلام ]] | [[رده:تاریخ اسلام ]] |