۸۷٬۷۸۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
بیشتر نسب شناسان عقیده دارند که قریش لقب نضر بن کنانه جد دوازدهم [[پیامبر اکرم(ص)]] بوده است؛ از این رو هر طایفهای که نسبش به «نضر بن کنانه» برسد، «قریشی» خوانده میشود و از قبیله قریش به شمار میآید. برخی دیگر از دانشمندان نسب شناس، قریش را لقب فهر بن مالک، جد دهم پیامبر اکرم دانستهاند و نسل او را قریشی به شمار میآوردند. <ref>قریش، کتابخانه طهور</ref> | بیشتر نسب شناسان عقیده دارند که قریش لقب نضر بن کنانه جد دوازدهم [[پیامبر اکرم(ص)]] بوده است؛ از این رو هر طایفهای که نسبش به «نضر بن کنانه» برسد، «قریشی» خوانده میشود و از قبیله قریش به شمار میآید. برخی دیگر از دانشمندان نسب شناس، قریش را لقب فهر بن مالک، جد دهم پیامبر اکرم دانستهاند و نسل او را قریشی به شمار میآوردند. <ref>قریش، کتابخانه طهور</ref> | ||
نظر دیگر در مورد دلیل نامگذارى | نظر دیگر در مورد دلیل نامگذارى آنها به قریش با توجه به ریشه این کلمه بیان شده است به این صورت که "قریش" از ریشه قرش و به معناى کسب و نیز جمع شدن است و قرشیان، چنان که در سوره قریش آمده، سفرهاى بازرگانى زمستانه و تابستانه داشتهاند و آنان که قبلاً در سرزمین مختلف پراکنده بودند، در مکه جمع شده و اسکان یافتند. | ||
<ref>محمد محمدحسن شرّاب، ترجمه حمیدرضا شیخی؛ فرهنگ اعلام جغرافیایى، تاریخى در حدیث و سیره نبوى. (مطلب نقل شده از جمله اضافات محمدرضا نعمتى بر این کتاب است).</ref> | <ref>محمد محمدحسن شرّاب، ترجمه حمیدرضا شیخی؛ فرهنگ اعلام جغرافیایى، تاریخى در حدیث و سیره نبوى. (مطلب نقل شده از جمله اضافات محمدرضا نعمتى بر این کتاب است).</ref> | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
جنگ ابرهه با کعبه و حمایت خداوند از خانه خود، بالاترین افتخار را برای کعبه و اهل آن به همراه داشت. <ref>فیل/سوره۱۰۵، آیه۱.</ref> | جنگ ابرهه با کعبه و حمایت خداوند از خانه خود، بالاترین افتخار را برای کعبه و اهل آن به همراه داشت. <ref>فیل/سوره۱۰۵، آیه۱.</ref> | ||
[[هیکل]] میگوید: این حادثه مهم، هیبت دینی مکه را بالا برده و مسلماً در پی آن ارزش تجاری را نیز افزونی بخشید. <ref>هیکل، محمد حسین، حیات محمد، ص۶۴</ref> | [[هیکل]] میگوید: این حادثه مهم، هیبت دینی مکه را بالا برده و مسلماً در پی آن ارزش تجاری را نیز افزونی بخشید. <ref>هیکل، محمد حسین، حیات محمد، ص۶۴</ref> | ||
این واقعه دل کسانی را نیز که به کعبه ایمان محکمی نداشتند معتقد کرده و نسبت به آن مطمئن نمود. آبی میگوید: داستان فیل سبب عظمت قریش نزد عربها شده و لذا | این واقعه دل کسانی را نیز که به کعبه ایمان محکمی نداشتند معتقد کرده و نسبت به آن مطمئن نمود. آبی میگوید: داستان فیل سبب عظمت قریش نزد عربها شده و لذا آنها را «اهل الله» نامیدند. <ref>آبی، منصور بن حسین، نثر الدر فی المحاضرات، ج۱، ص۲۷۳</ref> | ||
کعبه نزد اکثر اعراب قداست داشت و | کعبه نزد اکثر اعراب قداست داشت و آنها اهل کعبه و اهل حرم را احترام مینهادند. قریش به دلیل آن که خود را اهل حرم میدانستند، امتیازات دینی خاصی را به خود اختصاص داده و نام «اهل حمس» را برای خود برگزیده بودند. آنها دینداری خود را برتر از دیگران میدیدند. <ref> ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۳</ref> | ||
قریش به علت تقدس خود، توانسته بود حمایت افراد زیادی را جلب کند؛ از این رو از لحاظ قدرت نیز یکی از پر قدرتترین قبایل بود، مخصوصاً در پیمانی که با احابیش؛ یعنی گروههای زیاد مستقر در کوههای مکه منعقد نمود، توانست قدرت بیشتری کسب کند. <ref> علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۸، ص۶۹</ref> | قریش به علت تقدس خود، توانسته بود حمایت افراد زیادی را جلب کند؛ از این رو از لحاظ قدرت نیز یکی از پر قدرتترین قبایل بود، مخصوصاً در پیمانی که با احابیش؛ یعنی گروههای زیاد مستقر در کوههای مکه منعقد نمود، توانست قدرت بیشتری کسب کند. <ref> علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۸، ص۶۹</ref> | ||
از آنجا که عرب به فزونی نیروهایش اهمیت میداد و آن را نشانه شرافت میدانست، این اقدام موجب شهرت و برتری قریش بود. <ref>جاحظ، عمرو بن بحر، رسائل الجاحظ، رسائل السیاسیه، ص۱۱۰۱۰۲</ref> | از آنجا که عرب به فزونی نیروهایش اهمیت میداد و آن را نشانه شرافت میدانست، این اقدام موجب شهرت و برتری قریش بود. <ref>جاحظ، عمرو بن بحر، رسائل الجاحظ، رسائل السیاسیه، ص۱۱۰۱۰۲</ref> | ||
اعراب | اعراب آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده و چه بسا در جنگها به جای آنها وارد کارزار میشدهاند. باید باین نکته نیز توجه نمود که عظمت و شهرت قریش، در همه تیرهها و عشیرههای قریش نبوده، بلکه این شرافت تنها در خاندان قصی، و بعد از او در خاندان هاشم و [[عبدالمطلب]] میباشد؛ چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید. در یک مسابقه افتخار به نسب، [[ابوبکر]]<ref>ر.ک:مقاله ابوبکر</ref> خود را از قریش معرفی کرد، طرف او خوشحال شده پرسید: از خانواده قصی هستی؟ ابوبکر گفت: خیر. طرف پرسید: آیا عبدالمطلب و هاشم از شماست؟ ابوبکر بار دیگر پاسخ منفی داد! بعد از آن بود که شخص سائل با بیاعتنایی رد شد. <ref> ابن عبد ربه اندلسی، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۳، ص۲۸۱</ref> | ||
نکته دیگری نیز که بر جایگاه قریش افزوده بود واسطه تجارتی بودن مکه و بر سر راه تجارت حبشه، یمن، شامات بود؛ این تجارت شامل سفر به یمن، حضرموت، حیره، بصره، شام، غزه و مصر میشد. | نکته دیگری نیز که بر جایگاه قریش افزوده بود واسطه تجارتی بودن مکه و بر سر راه تجارت حبشه، یمن، شامات بود؛ این تجارت شامل سفر به یمن، حضرموت، حیره، بصره، شام، غزه و مصر میشد. آنها به دلیل کار تجارت، از جنگ دست کشیدند تا دچار اسارت و یا از دست دادن اموالشان نشوند. <ref> ثعالبی، عبدالملک بن محمد، ثمار القلوب فی المضاف والمنسوب، ص۱۱</ref> | ||
=قریش پس از اسلام= | =قریش پس از اسلام= | ||
قریش، پیش از اسلام شهرتی داشته اما جایگاه آن بعد از اسلام چندین برابر شد، مهمترین و اصلیترین علتی که باعث عظمت جایگاه قریش در بین اعراب شد، این نکته است که پیامبر (ص) از این قبیله بود و این خود مهمترین عامل شهرت برای قریش بود. از طرف دیگر بنیامیه به تدریج از یک سو با غضب منصب خلافت از [[امام حسن(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام حسن (ع)</ref> و شهادت مظلومانه [[امام حسین(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام حسین (ع)</ref>، خلافت را از بنیهاشم به بنیامیه انتقال داده و از طرفی این اصل را مطرح کردند که خلفا باید قریشی باشند نه هاشمی. آنان برای این سخن خود احادیثی نیز ساختند و بدین ترتیب در اندیشه سیاسی مذهبی [[اهل سنت]] این اصل استقرار کامل یافت. البته اهمیت قریشی بودن [[خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref>، از همان روزهای نخست خلافت نیز مطرح بود؛ چنانکه عباس به [[امام علی(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام علی (ع)</ref> میگفت: اگر من و [[ابوسفیان]] با تو [[بیعت]]<ref>ر.ک:مقاله بیعت</ref> میکردیم، فرزندان عبد مناف با ما مخالفت نمیکردند، و اگر | قریش، پیش از اسلام شهرتی داشته اما جایگاه آن بعد از اسلام چندین برابر شد، مهمترین و اصلیترین علتی که باعث عظمت جایگاه قریش در بین اعراب شد، این نکته است که پیامبر (ص) از این قبیله بود و این خود مهمترین عامل شهرت برای قریش بود. از طرف دیگر بنیامیه به تدریج از یک سو با غضب منصب خلافت از [[امام حسن(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام حسن (ع)</ref> و شهادت مظلومانه [[امام حسین(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام حسین (ع)</ref>، خلافت را از بنیهاشم به بنیامیه انتقال داده و از طرفی این اصل را مطرح کردند که خلفا باید قریشی باشند نه هاشمی. آنان برای این سخن خود احادیثی نیز ساختند و بدین ترتیب در اندیشه سیاسی مذهبی [[اهل سنت]] این اصل استقرار کامل یافت. البته اهمیت قریشی بودن [[خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref>، از همان روزهای نخست خلافت نیز مطرح بود؛ چنانکه عباس به [[امام علی(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام علی (ع)</ref> میگفت: اگر من و [[ابوسفیان]] با تو [[بیعت]]<ref>ر.ک:مقاله بیعت</ref> میکردیم، فرزندان عبد مناف با ما مخالفت نمیکردند، و اگر آنها مخالفت نمیکردند هیچ کس از قریش با ما اختلاف نمیکرد، و اگر قریش با تو بیعت میکرد هیچ کس از عرب، با تو مخالفت نمینمود. <ref> ابوحامد عبدالحمید، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۸</ref> | ||
در هر حال، مساله شهرت قریش تا اندازهای مربوط به قبل از بعثت و مقداری مربوط به بعد از اسلام است. قبل از بعثت، کسانی از عرب، قریش را از خاندان غسان و کسری نیز برتر میدانستهاند. جواد علی پس از بحث دراینباره مینویسد: به اعتقاد من این اسلام بوده که قریش را قریش کرده، | در هر حال، مساله شهرت قریش تا اندازهای مربوط به قبل از بعثت و مقداری مربوط به بعد از اسلام است. قبل از بعثت، کسانی از عرب، قریش را از خاندان غسان و کسری نیز برتر میدانستهاند. جواد علی پس از بحث دراینباره مینویسد: به اعتقاد من این اسلام بوده که قریش را قریش کرده، آنها را بر عربها سیادت داده و به این موفقیت رسانده است. <ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۷، ص۱۲۶</ref> | ||
تبلیغات بنیامیه برای نشان دادن برتری قریش بر عرب در بالا بردن جایگاه قریش تاثیر فراوانی داشته است؛ معاویه به صعصعه بن صوحان میگوید: اگر قریش نبود شما در ذلّت بودید! صعصعه جواب داد، این گونه نیست؛ چرا که قریش نه پر جمعیتترین است و نه با شرفترین. <ref> ابوحامد عبدالحمید، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۳۰. </ref> | تبلیغات بنیامیه برای نشان دادن برتری قریش بر عرب در بالا بردن جایگاه قریش تاثیر فراوانی داشته است؛ معاویه به صعصعه بن صوحان میگوید: اگر قریش نبود شما در ذلّت بودید! صعصعه جواب داد، این گونه نیست؛ چرا که قریش نه پر جمعیتترین است و نه با شرفترین. <ref> ابوحامد عبدالحمید، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۳۰. </ref> | ||
ابوبکر در سقیفه به [[انصار]]<ref> ر.ک:مقاله انصار</ref> میگفت: شما میدانید که عرب جز از قریش اطاعت نخواهد کرد. <ref> ابوحامد عبدالحمید، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۴۰</ref> | ابوبکر در سقیفه به [[انصار]]<ref> ر.ک:مقاله انصار</ref> میگفت: شما میدانید که عرب جز از قریش اطاعت نخواهد کرد. <ref> ابوحامد عبدالحمید، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۴۰</ref> | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
ما نیز ضمن تایید این نکته، به اهمیت نسبی قریش در جاهلیت تاکید داریم. دلایل فراوانی وجود دارد که تا قبل از فتح مکه، بسیاری از اعراب به خاطر حرمتی که برای قریش قایل بودند اسلام نیاوردند. <ref> مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۲۳۹. </ref> | ما نیز ضمن تایید این نکته، به اهمیت نسبی قریش در جاهلیت تاکید داریم. دلایل فراوانی وجود دارد که تا قبل از فتح مکه، بسیاری از اعراب به خاطر حرمتی که برای قریش قایل بودند اسلام نیاوردند. <ref> مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۲۳۹. </ref> | ||
از پیامبر (ص) نیز نقل شده که فرمود: مردم تابع قریش هستند، صالحین در پی صالحین قریش و فجار هم در پی فجار قریش. <ref>ابن حبیب بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ص۲۴</ref> | از پیامبر (ص) نیز نقل شده که فرمود: مردم تابع قریش هستند، صالحین در پی صالحین قریش و فجار هم در پی فجار قریش. <ref>ابن حبیب بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ص۲۴</ref> | ||
محمد بن حبیب فهرست برخی از احادیثی را که در وصف قریش آمده و قسمتی از | محمد بن حبیب فهرست برخی از احادیثی را که در وصف قریش آمده و قسمتی از آنها ساختگی است، آورده است. <ref>ابن حبیب بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ص۲۴ به بعد. </ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |