۸۷٬۸۲۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']]↵<references />' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
=معنای فقیر و مسکین= | =معنای فقیر و مسکین= | ||
فقیر: کسی است که محتاج است، ولی سؤال (درخواست) نمیکند، اما مسکین؛ کسی است که سؤال مینماید و بر این معنی از امام باقر (علیهالسّلام) روایتی نقل شده است. «الفَقیرُ الّذی لایساَلُ النّاسُ وَ المسکینُ الّذی یَساَلُ.» <ref>فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسیر صافی، ج۲، ص۳۵۱.</ref> | فقیر: کسی است که محتاج است، ولی سؤال (درخواست) نمیکند، اما مسکین؛ کسی است که سؤال مینماید و بر این معنی از امام باقر (علیهالسّلام) روایتی نقل شده است. «الفَقیرُ الّذی لایساَلُ النّاسُ وَ المسکینُ الّذی یَساَلُ.» <ref>فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسیر صافی، ج۲، ص۳۵۱.</ref> | ||
و آیه مبارکه: «لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ اُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْاَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ اَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ اِلْحافاً؛ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۷۳. </ref> برای فقراء: آن کسانی که در راه خدا بازداشت شدهاند، قدرت سیر در زمین را ندارند، نادان | و آیه مبارکه: «لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ اُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْاَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ اَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ اِلْحافاً؛ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۷۳. </ref> برای فقراء: آن کسانی که در راه خدا بازداشت شدهاند، قدرت سیر در زمین را ندارند، نادان آنها را از جهت عفیف بودنشان، ثروتمند میپندارند، تو آنها را به سیما میشناسی، از مردم در حالت الحاح سؤال نمیکنند.» روشنگر این مدعاست.» | ||
=اقسام صدقه= | =اقسام صدقه= | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
شخصی بنام ثعلبه انصاری خدمت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شرفیاب شد، عرضه داشت: از خدا بخواه بمن ثروت زیادی مرحمت کند! حضرت فرمود: صلاح نیست، منحرف خواهی شد، سوگند به آنکه جانم در قبضه قدرت اوست، اگر اراده نمایم که تمام کوههای دنیا طلا و نقره شود، خواهد شد. | شخصی بنام ثعلبه انصاری خدمت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شرفیاب شد، عرضه داشت: از خدا بخواه بمن ثروت زیادی مرحمت کند! حضرت فرمود: صلاح نیست، منحرف خواهی شد، سوگند به آنکه جانم در قبضه قدرت اوست، اگر اراده نمایم که تمام کوههای دنیا طلا و نقره شود، خواهد شد. | ||
ثعلبه رفت و بار دیگر آمد، قسم خورد و گفت: اگر خدا روزیم کند، تمام حقوق الهی و حقوق همسایگان و مستمندان را میپردازم، حضرت دعا کرده و آنقدر گوسفندان او زیاد گردید که در شهر نتوانست نگهداری کند. زمانی که تهیدست بود، پیوسته در جماعتها حاضر بود، ولی وقتی ثروت او رو به افزایش یافت، کمکم حضور او در جماعتها کم شد، تا بجایی رسید که بطور کلی قطع کرد. خدمت حضرت شرح حال او را گفتند، فرمود: وای بحال ثعلبه! طولی نکشید که آیه زکات آمد، سرور کائنات برای گرفتن مالیات اسلامی (زکات) به سوی او مامور فرستاد، در پاسخ مامور گفت: این یا جزیه است یا شبیه به آن، از دیگران بگیرید تا نوبت من شود. | ثعلبه رفت و بار دیگر آمد، قسم خورد و گفت: اگر خدا روزیم کند، تمام حقوق الهی و حقوق همسایگان و مستمندان را میپردازم، حضرت دعا کرده و آنقدر گوسفندان او زیاد گردید که در شهر نتوانست نگهداری کند. زمانی که تهیدست بود، پیوسته در جماعتها حاضر بود، ولی وقتی ثروت او رو به افزایش یافت، کمکم حضور او در جماعتها کم شد، تا بجایی رسید که بطور کلی قطع کرد. خدمت حضرت شرح حال او را گفتند، فرمود: وای بحال ثعلبه! طولی نکشید که آیه زکات آمد، سرور کائنات برای گرفتن مالیات اسلامی (زکات) به سوی او مامور فرستاد، در پاسخ مامور گفت: این یا جزیه است یا شبیه به آن، از دیگران بگیرید تا نوبت من شود. | ||
بعد از آنکه از دیگران مالیات گرفتند، نزد او آمدند. حرف خود را تکرار کرد، آنگاه گفت: بروید تا من درباره آن فکری کنم مامورین حضور پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسیدند و جریان را بعرض آن حضرت رسانیدند، فرمود: وای بحال ثعلبه! چیزی نگذشت که آیه نازل شد که: بعضی از مردم با خدا عهد کردند که اگر خدا از فضل خود ثروتی به ما عنایت کند، زکاتش را میدهیم و از نیکوکاران خواهیم بود و چون خدا از فضلش به | بعد از آنکه از دیگران مالیات گرفتند، نزد او آمدند. حرف خود را تکرار کرد، آنگاه گفت: بروید تا من درباره آن فکری کنم مامورین حضور پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسیدند و جریان را بعرض آن حضرت رسانیدند، فرمود: وای بحال ثعلبه! چیزی نگذشت که آیه نازل شد که: بعضی از مردم با خدا عهد کردند که اگر خدا از فضل خود ثروتی به ما عنایت کند، زکاتش را میدهیم و از نیکوکاران خواهیم بود و چون خدا از فضلش به آنها عطا کرد، به آن بخل ورزیده و پشت نمودند و حال آنکه آنان روگردانند؛ <ref>توبه/سوره۹، آیه۷۵. </ref> وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ.» چون ثعلبه از موضوع مطلع گردید، نزد حضرت رفت، او را نپذیرفت. بعد از رحلت آن سرور نزد خلفاء ثلاثه رفت، آنها هم راهش نداند و در حال کفر و نفاق از دنیا رفت. <ref>عیثانی عاملی، محمد، آداب النفس، ج۱، ص۳۲۵.</ref><ref>کاشانی، فتحالله بن شکرالله، منهج الصادقین، در شرح آیه.</ref> | ||
آری، ترک واجب گاهی از کفر و ارتداد سر در میآورد، باید کوشید دستورات الهی را موبمو عمل کرد و هیچ تنبلی و سستی نشان نداده و محبت مال را باید از دل بیرون کرد، نکند بگونهای باشد که نماز بخواند، حج برود، یا احیاناً روزه بگیرد، اما به زکات که میرسد، ترک کند که امکان دارد به سرنوشت ثعلبهها دچار گردد و در شدت و سختی آن، همین بس که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن را کفر به خدا به حساب آورده است. <ref>صدوق، محمد بن علی، خصال، ج۱، ص۱۵۶، خصال دهگانه.</ref> | آری، ترک واجب گاهی از کفر و ارتداد سر در میآورد، باید کوشید دستورات الهی را موبمو عمل کرد و هیچ تنبلی و سستی نشان نداده و محبت مال را باید از دل بیرون کرد، نکند بگونهای باشد که نماز بخواند، حج برود، یا احیاناً روزه بگیرد، اما به زکات که میرسد، ترک کند که امکان دارد به سرنوشت ثعلبهها دچار گردد و در شدت و سختی آن، همین بس که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن را کفر به خدا به حساب آورده است. <ref>صدوق، محمد بن علی، خصال، ج۱، ص۱۵۶، خصال دهگانه.</ref> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
===صدقه در روایات=== | ===صدقه در روایات=== | ||
روایات در فضیلت صدقه بسیارند که برای نمونه به بعضی از | روایات در فضیلت صدقه بسیارند که برای نمونه به بعضی از آنها میپردازیم: علی (علیهالسّلام) فرمود: هر که به عوض و بدل یقین کند، خوب بخشش نماید. «مَن ایقَنَ بِالخَلفِ جادَ بالعطیّة.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۱۵. </ref> | ||
و نیز فرموده: خوشا به حال کسی که زیادی مالش را انفاق کند و از زیادی گفتارش جلوگیری نماید. «طوبی لمَن انْفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ و اَمسَکَ الفَضلَ مِن کلامِهِ.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۱۷. </ref> | و نیز فرموده: خوشا به حال کسی که زیادی مالش را انفاق کند و از زیادی گفتارش جلوگیری نماید. «طوبی لمَن انْفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ و اَمسَکَ الفَضلَ مِن کلامِهِ.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۱۷. </ref> | ||
امام باقر از علی بن ابیطالب (علیهماالسّلام) نقل میفرماید که: آن حضرت فرمود: روزی یک دینار انفاق کردم، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به من فرمود: آیا نمیدانی که صدقه مؤمن از دستش بیرون نمیرود، تا آنکه از دهان هفتاد شیطان آزاد گردد (همه گویند: نده!) و در دست سائل قرار نگیرد، تا نخست در دست خدای بزرگ قرار گیرد، آیا خداوند چنین آیهای نفرموده: آیا ندانستهاند که خدا اوست که توبه را از بندگانش میپذیرد و صدقات را میگیرد. «اَما علمت اَنَّ صَدَقةَ المُؤمن لاتخرج من یدهِ حَتی یٌفَکَّ بها عَنْ لُحِی سَبْعینَ شیطاناً و ما یَقَعُ فی یَدِ السّائلِ حَتی یقَعَ فی یَدِ الرَّبَّ تبارکَ و تعالی اَلم یقل هذه الآیةَ: المْ یَعلَمُوا اّنَّ الله هو یَقبلُ عنَ عبادهِ و یاخُذًُ الصّدقاتِ؛ <ref>توبه/سوره۹، آیه۱۰۴. </ref><ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۲۷. </ref> | امام باقر از علی بن ابیطالب (علیهماالسّلام) نقل میفرماید که: آن حضرت فرمود: روزی یک دینار انفاق کردم، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به من فرمود: آیا نمیدانی که صدقه مؤمن از دستش بیرون نمیرود، تا آنکه از دهان هفتاد شیطان آزاد گردد (همه گویند: نده!) و در دست سائل قرار نگیرد، تا نخست در دست خدای بزرگ قرار گیرد، آیا خداوند چنین آیهای نفرموده: آیا ندانستهاند که خدا اوست که توبه را از بندگانش میپذیرد و صدقات را میگیرد. «اَما علمت اَنَّ صَدَقةَ المُؤمن لاتخرج من یدهِ حَتی یٌفَکَّ بها عَنْ لُحِی سَبْعینَ شیطاناً و ما یَقَعُ فی یَدِ السّائلِ حَتی یقَعَ فی یَدِ الرَّبَّ تبارکَ و تعالی اَلم یقل هذه الآیةَ: المْ یَعلَمُوا اّنَّ الله هو یَقبلُ عنَ عبادهِ و یاخُذًُ الصّدقاتِ؛ <ref>توبه/سوره۹، آیه۱۰۴. </ref><ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۲۷. </ref> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
=صدقه عامل پاکی فرد و جامعه= | =صدقه عامل پاکی فرد و جامعه= | ||
«خُذْ مِنْ أمْوالِهِم صَدَقة تُطَهِّرُهُم وَ تُزَّکیهم بِها...؛ <ref>توبه/سوره۹، آیه۱۰۳. </ref> از اموال | «خُذْ مِنْ أمْوالِهِم صَدَقة تُطَهِّرُهُم وَ تُزَّکیهم بِها...؛ <ref>توبه/سوره۹، آیه۱۰۳. </ref> از اموال آنها صدقهای (به عنوان زکات بگیر تا به وسیله آن، آنها را پاکسازی و پرورشدهی و (به هنگام گرفتن زکات) به آنها دعا کن که دعای تو مایه آرامش آنهاست و خداوند شنوا و داناست.» | ||
در این آیه اشاره به یکی از احکام مهم اسلامی یعنی مسأله زکات به عنوان یک قانون کلی شده است و خداوند در ابتدای این آیه چنین به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دستور میدهد؛ از اموال | در این آیه اشاره به یکی از احکام مهم اسلامی یعنی مسأله زکات به عنوان یک قانون کلی شده است و خداوند در ابتدای این آیه چنین به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دستور میدهد؛ از اموال آنها صدقهای بگیر و در ادامه به دو قسمت، فلسفه اخلاقی روانی و اجتماعی زکات اشاره کرده و میفرماید؛ تو با این کار آنها را پاک میکنی و نموّ میدهی، آنها را از رذائل اخلاقی، از دنیاپرستی و بُخل و اِمساک پاک میکنی و نهال نوع دوستی و سخاوت و توجه به حقوق دیگران را در آنها پرورش میدهی. | ||
از این گذشته مفاسد و آلودگیهائی که در جامعه به خاطر فقر و فاصله طبقاتی به وجود میآید با انجام این فریضه الهی برمیچینی و صحنه اجتماع را از این آلودگیها پاک میسازی و نیز همبستگی اجتماعی و نموّ و پیشرفت اقتصادی را در سایه اینگونه برنامهها تأمین مینمائی. <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۱۷. </ref> | از این گذشته مفاسد و آلودگیهائی که در جامعه به خاطر فقر و فاصله طبقاتی به وجود میآید با انجام این فریضه الهی برمیچینی و صحنه اجتماع را از این آلودگیها پاک میسازی و نیز همبستگی اجتماعی و نموّ و پیشرفت اقتصادی را در سایه اینگونه برنامهها تأمین مینمائی. <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۱۷. </ref> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
آنگونه که از سخنان معصومین (علیهمالسلام) و آیات قرآن کریم استفاده میشود صدقه دارای شرایطی میباشد از جمله؛ | آنگونه که از سخنان معصومین (علیهمالسلام) و آیات قرآن کریم استفاده میشود صدقه دارای شرایطی میباشد از جمله؛ | ||
۱- قبل از هر چیز، صدقه باید از اموال حلال و خوب و سالم باشد؛ «یا أیها الَّذینَ آمَنُوا أنْفِقُوا مِنْ طَیباتِ ما کسَبْتُمْ وَ...؛ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۶۷. </ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید! از قسمتهای پاکیزه اموالی که (از طریق تجارت حلال) به دست آوردید، و از آن چه از زمین برای شما خارج ساختهایم انفاق کنید!» | ۱- قبل از هر چیز، صدقه باید از اموال حلال و خوب و سالم باشد؛ «یا أیها الَّذینَ آمَنُوا أنْفِقُوا مِنْ طَیباتِ ما کسَبْتُمْ وَ...؛ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۶۷. </ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید! از قسمتهای پاکیزه اموالی که (از طریق تجارت حلال) به دست آوردید، و از آن چه از زمین برای شما خارج ساختهایم انفاق کنید!» | ||
۲- بهتر است که صدقه و انفاق مخفی باشد؛ «وَاِنْ تُخْفُوها وَ تُؤتُوها الفُقَراءَ فَهُوَ خَرٌ لَکمْ؛ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۷۱. </ref> هر گاه | ۲- بهتر است که صدقه و انفاق مخفی باشد؛ «وَاِنْ تُخْفُوها وَ تُؤتُوها الفُقَراءَ فَهُوَ خَرٌ لَکمْ؛ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۷۱. </ref> هر گاه آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید برای شما بهتر است.» | ||
۳- این که صدقه و انفاق همراه با آزار و منّت نباشد؛ «یا أیها الَّذینَ آمَنُوا لاتُبْطِلُوا صَدَقاتِکمْ بِالمَنِّ و...؛ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۶۴. </ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید! بخششهای خود را با منّت و آزار باطل نسازید همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق میکند، و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمیآورد...» | ۳- این که صدقه و انفاق همراه با آزار و منّت نباشد؛ «یا أیها الَّذینَ آمَنُوا لاتُبْطِلُوا صَدَقاتِکمْ بِالمَنِّ و...؛ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۶۴. </ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید! بخششهای خود را با منّت و آزار باطل نسازید همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق میکند، و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمیآورد...» | ||
۴- انفاق و صدقه باید توأم با اخلاص و خلوص نیت باشد؛ «ینْفِقُونَ أموالَهُمْ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللهِ؛ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۶۵. </ref> «کسانی که اموالشان را برای جلب خوشنودی خدا انفاق میکنند.» | ۴- انفاق و صدقه باید توأم با اخلاص و خلوص نیت باشد؛ «ینْفِقُونَ أموالَهُمْ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللهِ؛ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۶۵. </ref> «کسانی که اموالشان را برای جلب خوشنودی خدا انفاق میکنند.» | ||
۵- انفاق و صدقه از اموالی باشد که | ۵- انفاق و صدقه از اموالی باشد که آنها را دوست داریم و مورد علاقه ماست؛ «لَنْ تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ...؛ <ref>آل عمران/سوره۳، آیه۹۲. </ref> هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمیرسید مگر این که از آنچه دوست میدارید (در راه خدا) انفاق کنید،...» | ||
۶- این که انفاقکننده هرگز خود را مالک حقیقی تصور نکرده، بلکه خود را واسطه بین خدا و خلق بداند؛ «وَأنْفِقُوا مما جَعَلَکمْ مَسْتَخْلِفْین فِیهِ؛ <ref>حدید/سوره۵۷، آیه۵۳۸. </ref> انفاق کنید از آنچه خداوند شما را نماینده خود در آن قرار داده است.» <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۳۲۴. </ref> | ۶- این که انفاقکننده هرگز خود را مالک حقیقی تصور نکرده، بلکه خود را واسطه بین خدا و خلق بداند؛ «وَأنْفِقُوا مما جَعَلَکمْ مَسْتَخْلِفْین فِیهِ؛ <ref>حدید/سوره۵۷، آیه۵۳۸. </ref> انفاق کنید از آنچه خداوند شما را نماینده خود در آن قرار داده است.» <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۳۲۴. </ref> | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
۲- مساکین؛ | ۲- مساکین؛ | ||
۳- عاملان و جمعآوریکنندگان زکات که آنچه به | ۳- عاملان و جمعآوریکنندگان زکات که آنچه به آنها داده میشود در حقیقت به منزله مزد و اُجرت آنها است؛ | ||
۴- «مُؤلِفَة قلوبُهُم» یعنی کسانی که انگیزۀ معنوی نیرومندی برای پیشبرد اهداف اسلامی ندارند و با تشویق مالی میتوان تألیف قلب و جلب محبت آنان را نمود؛ | ۴- «مُؤلِفَة قلوبُهُم» یعنی کسانی که انگیزۀ معنوی نیرومندی برای پیشبرد اهداف اسلامی ندارند و با تشویق مالی میتوان تألیف قلب و جلب محبت آنان را نمود؛ | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
=انفاق و صدقه= | =انفاق و صدقه= | ||
شکی نیست در اینکه انفاق به بینوایان، از صدقات مشروع بحساب آمده و دارای فوائد مذکور است، اما آیا انفاق به غیر فقیر نیز صدقه بوده و فوائد گذشته را هم در بر دارد یا نه؟ | شکی نیست در اینکه انفاق به بینوایان، از صدقات مشروع بحساب آمده و دارای فوائد مذکور است، اما آیا انفاق به غیر فقیر نیز صدقه بوده و فوائد گذشته را هم در بر دارد یا نه؟ | ||
از روایات استفاده خواهد شد که انفاق بطور کلی صدقه است و دارای همان فوائد خواهد بود، گرچه در بسیاری از | از روایات استفاده خواهد شد که انفاق بطور کلی صدقه است و دارای همان فوائد خواهد بود، گرچه در بسیاری از آنها ذکر فقراء و مساکین شده، چنانکه در اصل خطبه شعبانیه نیز ذکر گردیده. | ||
از جمله روایاتی که بر مطلوب ما دلالت دارد، روایتی است که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل گردیده که: هر احسانی چه به مالدار و چه به فقیر، صدقه است. پس صدقه دهید، گرچه به نصف خرمایی باشد، و از آتش پرهیز نمائید، گرچه به نصف خرمایی باشد. | از جمله روایاتی که بر مطلوب ما دلالت دارد، روایتی است که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل گردیده که: هر احسانی چه به مالدار و چه به فقیر، صدقه است. پس صدقه دهید، گرچه به نصف خرمایی باشد، و از آتش پرهیز نمائید، گرچه به نصف خرمایی باشد. | ||
پس بدرستی که خداوند بزرگ آن نیمه خرما را برای صاحب صدقه تربیت میکند، چنانکه یکی از شما بچه الاغ یا بچه شترش را میپروراند، تا اینکه آن را در قیامت به او رد کند، بزرگتر از کوه بزرگ. «کلّ معروف صدقة الی غنیّ او فقیرٍ فتصدّقوا ولو بشق تمرةٍ و اتّقُوا النّار ولو بشقّ التَّمرَةِ فانَّ اللهَ عزوجلّ یربیها لصاحبها کما یُربّی احدُکم فَلْوَهُ اَوْ فَصیلهُ حتی یوقّیَهُ ایّاه یوم القیامة حتی یکون اعظم من جبل عظیمِ.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۲۲. </ref> | پس بدرستی که خداوند بزرگ آن نیمه خرما را برای صاحب صدقه تربیت میکند، چنانکه یکی از شما بچه الاغ یا بچه شترش را میپروراند، تا اینکه آن را در قیامت به او رد کند، بزرگتر از کوه بزرگ. «کلّ معروف صدقة الی غنیّ او فقیرٍ فتصدّقوا ولو بشق تمرةٍ و اتّقُوا النّار ولو بشقّ التَّمرَةِ فانَّ اللهَ عزوجلّ یربیها لصاحبها کما یُربّی احدُکم فَلْوَهُ اَوْ فَصیلهُ حتی یوقّیَهُ ایّاه یوم القیامة حتی یکون اعظم من جبل عظیمِ.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۲۲. </ref> | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
=روشهای نیکو در صدقه از دیدگاه روایات= | =روشهای نیکو در صدقه از دیدگاه روایات= | ||
نظر به اینکه روایات متمم آیات قرآنی و مبین | نظر به اینکه روایات متمم آیات قرآنی و مبین آنهاست، در هر باب و در هر موضوع که قرآن وارد شده، روایات هم تذکراتی دارد و بهمین جهت در موضوع صدقات، روشهای پسندیدهای را بیان داشتهاند که بسیار مناسب است ملت مسلمان در انفاقاتشان آنها را مراعات کرده و بکار برند: | ||
==حلال بودن== | ==حلال بودن== | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
انفاق نسبت به بستگان و فامیل، هم صدقه است و هم پیوند خویشی، چنانکه از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده: صدقه بر مسکین صدقه است و بر خویشاوند صدقه و صله است. «الصدقة علی مسکینِ صدقةٌ، و هی علی ذی رحمٍ صدقةٌ وصلة.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۳۷. </ref> | انفاق نسبت به بستگان و فامیل، هم صدقه است و هم پیوند خویشی، چنانکه از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده: صدقه بر مسکین صدقه است و بر خویشاوند صدقه و صله است. «الصدقة علی مسکینِ صدقةٌ، و هی علی ذی رحمٍ صدقةٌ وصلة.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۳۷. </ref> | ||
از حسین بن علی (علیهماالسّلام) روایت شده که: از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که فرمود: به کسی که متکفل امور | از حسین بن علی (علیهماالسّلام) روایت شده که: از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که فرمود: به کسی که متکفل امور آنها هستی، ابتداء کن؛ مادرت، پدرت، خواهرت و برادرت، سپس پائینتر بعد پائینتر و فرموده: صدقهای نیست در صورتی که فامیل محتاج باشد. «سمعتُ رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یقول: ابدَ بمن تعولُ امّکَ، و اباکَ، و اختَک، و اَخاکَ، ثمَّ اَدناکَ فاَدناکَ و قالَ: لا صدقةَ و ذو رحمٍ محتاجٌ.» <ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اختصاص مفید، ص۲۱۹. </ref> | ||
از موسی بن جعفر (علیهماالسّلام) روایت شده که: در بنیاسرائیل مرد صالحی بود و زن صالحهای داشت. در خواب دید که به او گفته شد: خداوند در زندگانی برای تو چنین مقرر فرموده که نصف عمر در وسعت و نصف دیگر در تنگی و سختی باشی، اینک اختیار با توست، نصف اول عمر را اختیار میکنی یا نصف آخر را؟ من گفتم: من زن صالحهای دارم که در معاش با هم شریکیم، باید با او مشورت کنم. صبح که شد، جریان خواب را برای زن بیان کرد زن گفت: نصف اول عمر را برگزین و در عافیت بشتاب، زود است که خداوند بر ما رحم کرده و نعمت خود را تمام کند. شب که شد، دوباره طرف را در خواب دید، از او پرسید چه کردی؟ گفت: نصف اول را اختیار کردم. گفت: میل خودت است آنگاه دنیا از هر طرف به او رو آورد، زن او به او گفت: به خویشان و نیازمندان برس، به | از موسی بن جعفر (علیهماالسّلام) روایت شده که: در بنیاسرائیل مرد صالحی بود و زن صالحهای داشت. در خواب دید که به او گفته شد: خداوند در زندگانی برای تو چنین مقرر فرموده که نصف عمر در وسعت و نصف دیگر در تنگی و سختی باشی، اینک اختیار با توست، نصف اول عمر را اختیار میکنی یا نصف آخر را؟ من گفتم: من زن صالحهای دارم که در معاش با هم شریکیم، باید با او مشورت کنم. صبح که شد، جریان خواب را برای زن بیان کرد زن گفت: نصف اول عمر را برگزین و در عافیت بشتاب، زود است که خداوند بر ما رحم کرده و نعمت خود را تمام کند. شب که شد، دوباره طرف را در خواب دید، از او پرسید چه کردی؟ گفت: نصف اول را اختیار کردم. گفت: میل خودت است آنگاه دنیا از هر طرف به او رو آورد، زن او به او گفت: به خویشان و نیازمندان برس، به آنها پیوند کن و نیکی نما و به همسایهات و برادرت فلانی برس. | ||
چون نصف عمر گذشت، مردی را که دیده بود، در خواب دید، به او گفت: بدرستی که خدا از تو تشکر نموده و برای توست در تمام عمر آنچه گذشته است از وسعت. «انّ الله تعالی قد شکرَ لکَ ذلک ولکَ تمامُ عُمرِکَ سِعْةً مثلِ ما مضی.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۶۲. </ref> | چون نصف عمر گذشت، مردی را که دیده بود، در خواب دید، به او گفت: بدرستی که خدا از تو تشکر نموده و برای توست در تمام عمر آنچه گذشته است از وسعت. «انّ الله تعالی قد شکرَ لکَ ذلک ولکَ تمامُ عُمرِکَ سِعْةً مثلِ ما مضی.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۶۲. </ref> | ||
خط ۱۹۴: | خط ۱۹۴: | ||
ابوحمزه ثمالی گوید: روز جمعهای با علی بن الحسین (علیهماالسّلام) نماز صبح کرده، پس از فراغ از نماز و تسبیح، از مسجد بیرون آمد، من هم با او بودم، کنیز خود را بنام «سکینه» طلبید، فرمود: مبادا سائلی را که در خانه آید، رد سازید، مگر آنکه به او غذا دهید؛ زیرا امروز روز جمعه است. | ابوحمزه ثمالی گوید: روز جمعهای با علی بن الحسین (علیهماالسّلام) نماز صبح کرده، پس از فراغ از نماز و تسبیح، از مسجد بیرون آمد، من هم با او بودم، کنیز خود را بنام «سکینه» طلبید، فرمود: مبادا سائلی را که در خانه آید، رد سازید، مگر آنکه به او غذا دهید؛ زیرا امروز روز جمعه است. | ||
به حضرت گفتم: چنین نیست که هر که سؤال کند مستحق باشد؟ حضرت فرمود: ای ثابت! (نام ابوحمزه ثمالی است.) میترسم بعضی از | به حضرت گفتم: چنین نیست که هر که سؤال کند مستحق باشد؟ حضرت فرمود: ای ثابت! (نام ابوحمزه ثمالی است.) میترسم بعضی از آنها مستحق باشد به او چیزی نخورانیده، ردش کنیم، پس بما اهل بیت آنچه را که بر یعقوب و آلش نازل شد فرود آید، آنها را غذا دهید! آنها را غذا دهید! بدرستی که یعقوب هر روز گوسفندی را میکشت، سپس از آن تصدق داده و خود و عیالش از آن میخوردند. شب جمعهای در وقت افطار سائل عبوری، مؤمن، روزهدار، غریب و مستحقی که در نزد خدا منزلتی داشت، به در خانه اش آمد، صدا زد: از زیادی غذای خود به من سائل عبوری غریب گرسنه بدهید! و مکرر همین خواهش را نموده گفتار او را میشنیدند ولی چون نمیشناختند، حرف او را تصدیق ننمودند. چون مایوس شد و شب او را فراگرفت، گریان برگشت و شکایت گرسنگی خود را به خدای بزرگ نمود شب را به گرسنگی گذرانید و فردا را هم روزه گرفت، گرسنه و شکیبا و ثناگوی خدای بزرگ، و در آن شب یعقوب و آلش سیر خوابیدند و صبح کردند در حالی که از غذای آنها زیاده آمده بود. | ||
حضرت فرمود: خداوند بزرگ به او وحی فرمود: ای یعقوب! بنده مرا خوار ساختی، بنحوی که مستحق غضب من گردیدی و مستوجب ادب من و فرود آمدن عقوبت من بر تو و بر فرزندانت. ای یعقوب! بدرستی که محبوبترین پیمبرانم به سوی من و گرامیترین | حضرت فرمود: خداوند بزرگ به او وحی فرمود: ای یعقوب! بنده مرا خوار ساختی، بنحوی که مستحق غضب من گردیدی و مستوجب ادب من و فرود آمدن عقوبت من بر تو و بر فرزندانت. ای یعقوب! بدرستی که محبوبترین پیمبرانم به سوی من و گرامیترین آنها نزد من کسی است که بیچارگان بندگانم را رحم کند و آنان را به خود نزدیک نموده، غذایشان دهد و پشتیبان و پناهگاه آنها باشد. | ||
ای یعقوب! آیا به «ذمیال» بنده من رحم ننمودی؟ با آنکه در عبادت خود کوشا و از ظاهر دنیا به کم قانع است، او هنگام افطار به در خانهات آمد و شما را ندا کرد، به او غذا ندادید، گریان برگشت و به من شکایت کرد و گرسنه خوابید صبح برای من روزه گرفت و تو با فرزندانت ای یعقوب! سیر خوابیده و صبح کردید در حالی که زیادی غذای شب در نزد شما بود؟! | ای یعقوب! آیا به «ذمیال» بنده من رحم ننمودی؟ با آنکه در عبادت خود کوشا و از ظاهر دنیا به کم قانع است، او هنگام افطار به در خانهات آمد و شما را ندا کرد، به او غذا ندادید، گریان برگشت و به من شکایت کرد و گرسنه خوابید صبح برای من روزه گرفت و تو با فرزندانت ای یعقوب! سیر خوابیده و صبح کردید در حالی که زیادی غذای شب در نزد شما بود؟! | ||
آیا نمیدانی که عذاب و بلای من به دوستانم سریعتر است تا به دشمنانم؟ و چنین کاری از جهت حسن نظر من به | آیا نمیدانی که عذاب و بلای من به دوستانم سریعتر است تا به دشمنانم؟ و چنین کاری از جهت حسن نظر من به آنها است و استدراج برای دشمنان است آگاه باش! سوگند بعزت خود، هر آینه به تو بلای خود را فرو فرستم و تو و فرزندانت را نشانه تیر مصائب خود قرار دهم و تو را بعقوبت خود میآزارم. پس آماده بلا و خشنود به حکم من بوده و به مصیبتها شکیبا باشید. <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۲، ص۲۷۱. </ref> آری، آدمی نمیداند که در رد سائل چه ضررهایی متوجه انسان شده و چه منافعی از دست او میرود که همین داستان و داستانهای دیگر مانند داستان علویه و نصرانی و شیخ بلد و غیر آن، روشنگر آنست و باید چنین قضایایی درس بزرگی باشد برای دیگران و عبرتی برای هر فرد مسلمان. | ||
=رد سائل و نکوهش سؤال در اسلام= | =رد سائل و نکوهش سؤال در اسلام= | ||
در قرآن حالات بینوایان عفیف «یحسبُهُم الجاهلُ اَغنیاءَ من التَّعفٌّفِ» <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۷۳. </ref> و بدی رد سائل آمده و همچنین در روایات مفصل بیان گردیده که اگر کسی به همه | در قرآن حالات بینوایان عفیف «یحسبُهُم الجاهلُ اَغنیاءَ من التَّعفٌّفِ» <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۷۳. </ref> و بدی رد سائل آمده و همچنین در روایات مفصل بیان گردیده که اگر کسی به همه آنها اطلاع حاصل کند، امکان ندارد گدایی کند و یا اگر سائلی به او مراجعه کرد، او را ناامید سازد و براستی که اگر احتیاج، کسی را مجبور به سؤال کرد و حقیقتاً درمانده و محتاج گردید، وظیفه هر فرد مسلمان است که حاجت او را برطرف سازد، بلکه تا بتواند او را بر خود مقدم دارد و این درس را از مکتب علی (علیهالسّلام) فرا گیرد: | ||
==ایثار امام علی== | ==ایثار امام علی== | ||
خط ۲۰۸: | خط ۲۰۸: | ||
==روش برخورد با سوال سائل== | ==روش برخورد با سوال سائل== | ||
از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده که خواهش سائل را قطع نکنید! اگر نه این بود که بیچارگان دروغ میگفتند، کسی که | از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده که خواهش سائل را قطع نکنید! اگر نه این بود که بیچارگان دروغ میگفتند، کسی که آنها را رد کند، رستگار نمیشد. «لاتقطعوا علی السّائل مسئلَتَهُ فلولا اَنّ المساکینَ یکذبوُنَ ما افلحَ من ردَّهُم.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵۸. </ref> و نیز فرموده: سائل را به چیز کمی یا با نرمی و رحم دلی رد کنید؛ زیرا سائلی بسوی شما خواهد آمد که نه از انس است و نه از جن، تا ببیند رفتار شما را در آنچه خداوند به شما از فضل و کرمش بخشیده ببیند. «ردّوا السائل ببذلٍ یسیرٍ او بلینٍ و رحمةٍ فانّه یاتیکم من لیس بانسٍ و لا جان لینظر کیفَ صنعَکم فیما خوّلکمُ الله.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵۹. </ref> | ||
==توجه سائلین به مساله سوال== | ==توجه سائلین به مساله سوال== |