confirmed، مدیران
۳۷٬۴۶۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''یوشَع بن نون''' از پیامبران [[قوم بنی اسرائیل|قوم بنیاسرائیل]] و جانشین | '''یوشَع بن نون''' از پیامبران [[قوم بنی اسرائیل|قوم بنیاسرائیل]] و جانشین حضرت موسی علیه السلام. او از نسل [[حضرت یوسف |حضرت یوسف علیه السلام]] بود. یوشع از یاران [[حضرت موسی|موسی علیه السلام]] و از رهبران اسباط دوازدهگانه بنیاسرائیل بود. | ||
در [[قرآن]] نام یوشع ذکر نشده است اما مفسران آیاتی از [[سوره مائده]] و [[سوره کهف]] را درباره وی دانستهاند. عدهای وی را همان ذوالکفل میدانند. براساس منابع، در داستان خضر و موسی یوشع موسی علیه السلام را همراهی میکرد. | در [[قرآن]] نام یوشع ذکر نشده است اما مفسران آیاتی از [[سوره مائده]] و [[سوره کهف]] را درباره وی دانستهاند. عدهای وی را همان ذوالکفل میدانند. براساس منابع، در داستان خضر و موسی یوشع موسی علیه السلام را همراهی میکرد. | ||
یوشع شهر [[بیت المقدس]] را فتح کرد و وعده خدا برای سکونت [[بنیاسرائیل]] در بیت المقدس را محقق ساخت. یوشع از انبیائی است که [[معجزه رَدّ الشّمس]] برای او انجام شد. براساس روایات، یوشع در زمان ظهور [[امام مهدی|امام مهدی عجل الله فرجه الشریف]] رجعت خواهد کرد. | یوشع شهر [[بیت المقدس]] را فتح کرد و وعده خدا برای سکونت [[بنیاسرائیل]] در بیت المقدس را محقق ساخت. یوشع از انبیائی است که [[معجزه رَدّ الشّمس]] برای او انجام شد. براساس روایات، یوشع در زمان ظهور [[امام مهدی|امام مهدی عجل الله فرجه الشریف]] رجعت خواهد کرد. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
حضرت یوشع بن نون از پیامبران بنی اسرائیل و جانشین حضرت موسی علیه السلام و از فرزندان افرائیم بن یوسف بود. پس از موسی علیه السلام مدت سی سال زنده بود، کار بنی اسرائیل را سامان بخشید و به پیشوایی او بنی اسرائیل به جنگ عمالقه رفتند وشهر اریحا و سرزمین [[فلسطین]] را فتح کردند. بنا به [[کتاب مقدس]] وی از پیامبران بنی اسرائیل و جانشین موسی بود. عبور بنی اسرائیل از رود اردن تحت فرماندهی وی انجام گردید. صحیفه یوشع نیز منسوب به اوست. او از نسل افرایم فرزند یوسف بود و جزء ۱۲نفری بود که موسی برای بازرسی [[سرزمین موعود]] فرستاد. و پس از بازگشت به همراه کالیب تنها کسانی در میان بنی اسرائیل بودند که آماده جنگ برای فتح سرزمین موعود بودند. ولی چون قوم از جنگ برای خدا ترسیدند و از دستور خدا سر باز زدند و قصد سنگسار آنها و موسی را کردند خدا آنها را چهل سال در صحرا سرگردان کرد. و پس از آن از میان ۶۰۰ هزار مرد بالای بیست سال بنی اسرائیل، کالیب و یوشع، تنها کسانی بودند که به [[کنعان]] وارد شدند. | حضرت یوشع بن نون از پیامبران بنی اسرائیل و جانشین حضرت موسی علیه السلام و از فرزندان افرائیم بن یوسف بود. پس از موسی علیه السلام مدت سی سال زنده بود، کار بنی اسرائیل را سامان بخشید و به پیشوایی او بنی اسرائیل به جنگ عمالقه رفتند وشهر اریحا و سرزمین [[فلسطین]] را فتح کردند. بنا به [[کتاب مقدس]] وی از پیامبران بنی اسرائیل و جانشین موسی بود. عبور بنی اسرائیل از رود اردن تحت فرماندهی وی انجام گردید. صحیفه یوشع نیز منسوب به اوست. او از نسل افرایم فرزند یوسف بود و جزء ۱۲نفری بود که موسی برای بازرسی [[سرزمین موعود]] فرستاد. و پس از بازگشت به همراه کالیب تنها کسانی در میان بنی اسرائیل بودند که آماده جنگ برای فتح سرزمین موعود بودند. ولی چون قوم از جنگ برای خدا ترسیدند و از دستور خدا سر باز زدند و قصد سنگسار آنها و موسی را کردند خدا آنها را چهل سال در صحرا سرگردان کرد. و پس از آن از میان ۶۰۰ هزار مرد بالای بیست سال بنی اسرائیل، کالیب و یوشع، تنها کسانی بودند که به [[کنعان]] وارد شدند. | ||
مشابه همین داستان بدون ذکر نام یوشع و با اشاره به دو نفری که قوم خود را به جنگ دعوت می کردند عینا در قرآن نیز آمده است. البته به عقیده [[مسلمانان]]، طبق حدیثی از [[حضرت محمد صلی الله علیه]] هم، ضمن یادآوری این مطلب، از جمعیت ۶۰۰ هزار نفری بنی اسرائیل و نام یوشع بن نون و کالب بن یافنا به عنوان تنها دو نفری که غیر از [[موسی]] و [[هارون]] دعوت خدا را پذیرفته اند سخن رفته است. | مشابه همین داستان بدون ذکر نام یوشع و با اشاره به دو نفری که قوم خود را به جنگ دعوت می کردند عینا در قرآن نیز آمده است. البته به عقیده [[مسلمانان]]، طبق حدیثی از [[حضرت محمد (ص)|حضرت محمد صلی الله علیه]] هم، ضمن یادآوری این مطلب، از جمعیت ۶۰۰ هزار نفری بنی اسرائیل و نام یوشع بن نون و کالب بن یافنا به عنوان تنها دو نفری که غیر از [[موسی]] و [[هارون]] دعوت خدا را پذیرفته اند سخن رفته است. | ||
در قرآن از جوانی که در زمان ملاقات با خضر همراه موسی بوده است یاد شده است که به عقیده بسیاری از مفسرین اسلام او یوشع بن نون بوده است. | در قرآن از جوانی که در زمان ملاقات با خضر همراه موسی بوده است یاد شده است که به عقیده بسیاری از مفسرین اسلام او یوشع بن نون بوده است. | ||
همچنین در برخی احادیث نام دیگر یوشع بن نون، ذو الکفل گفته شده است که دو بار در قرآن آمده است. در احادیث اسلامی یوشع بن نون از جمله کسانی است که در زمان ظهور [[مهدی عجل الله فرجه الشریف]] رجعت کرده و مانند [[عیسی]] در کنار او خواهد بود. | همچنین در برخی احادیث نام دیگر یوشع بن نون، ذو الکفل گفته شده است که دو بار در قرآن آمده است. در احادیث اسلامی یوشع بن نون از جمله کسانی است که در زمان ظهور [[امام مهدی|مهدی عجل الله فرجه الشریف]] رجعت کرده و مانند [[عیسی]] در کنار او خواهد بود. | ||
==اصل و نسب یوشع== | ==اصل و نسب یوشع== | ||
بر اساس لغت نامه دهخدا در لغت نامه دهخدا آمده: یوشع. [ش] (اخ) ابن نون بن افراهم بن یوسف بن یعقوب. صاحب موسی و خلیفه او که در حیاتش نوبت به وی منتقل گردید<ref>از منتهی الارب.</ref>. یوشع بن نون وصی [[حضرت موسی علیه السلام]] ابن افراهم بن یوسف علیه السلام<ref>از حبیب السیر.</ref>. پیغمبری معروف<ref>دهار.</ref>. | بر اساس لغت نامه دهخدا در لغت نامه دهخدا آمده: یوشع. [ش] (اخ) ابن نون بن افراهم بن یوسف بن یعقوب. صاحب موسی و خلیفه او که در حیاتش نوبت به وی منتقل گردید<ref>از منتهی الارب.</ref>. یوشع بن نون وصی [[حضرت موسی |حضرت موسی علیه السلام]] ابن افراهم بن یوسف علیه السلام<ref>از حبیب السیر.</ref>. پیغمبری معروف<ref>دهار.</ref>. | ||
یوشع پس از مرگ هارون سه سال وصی موسی شد. موسی با یوشع اندر به یابان رفت. باد و تاریک شد. موسی یوشع را در کنار گرفت و در میان پیراهن ناپدید گشت. یوشع بازگردید و بنی اسرائیل را گفت. گفتند موسی را کشتی. او را گرفتند و ده موکل بر وی کردند تا خدای تعالی در خواب نشان داد که موسی را اجل رسید. یوشع را رها کردند و خدای تعالی او را پیغمبر نمود و بنی اسرائیل را از تیه بیرون آورد در عهد منوچهر و به حرب جباران برد. آنان حیلت کردند و زنان نیکو را به سپاه بنی اسرائیل فرستادند تا ایشان زنا کنند و هلاک شوند و خدای تعالی سه روزه طاعون بر ایشان افکند بدان گناه. و بسیاری هلاک شدند در آن سه روز. یوشع ولایت جباران بستد و بسیار جایی دیگر و بنی اسرائیل را بازپس آورد. و چون عمر یوشع به ۱۲۸ سال رسید بمرد. پیغمبری مرسل بود مستجاب الدعوه و از بعد او کالوب بن یوفنا بود<ref>از مجمل التواریخ والقصص صص ۲۰۳-۲۰۵.</ref>. یعقوب و… یوشع و یسع همگی اعجمی هستند<ref>از المعرب جوالیقی ص ۳۵۵.</ref>. در تواریخ آمده است که هارون و یوشع بن نون برای حضرت موسی نویسندگی می کردند<ref>صبح الاعشی ج ۱ ص ۳۹.</ref>. | یوشع پس از مرگ هارون سه سال وصی موسی شد. موسی با یوشع اندر به یابان رفت. باد و تاریک شد. موسی یوشع را در کنار گرفت و در میان پیراهن ناپدید گشت. یوشع بازگردید و بنی اسرائیل را گفت. گفتند موسی را کشتی. او را گرفتند و ده موکل بر وی کردند تا خدای تعالی در خواب نشان داد که موسی را اجل رسید. یوشع را رها کردند و خدای تعالی او را پیغمبر نمود و بنی اسرائیل را از تیه بیرون آورد در عهد منوچهر و به حرب جباران برد. آنان حیلت کردند و زنان نیکو را به سپاه بنی اسرائیل فرستادند تا ایشان زنا کنند و هلاک شوند و خدای تعالی سه روزه طاعون بر ایشان افکند بدان گناه. و بسیاری هلاک شدند در آن سه روز. یوشع ولایت جباران بستد و بسیار جایی دیگر و بنی اسرائیل را بازپس آورد. و چون عمر یوشع به ۱۲۸ سال رسید بمرد. پیغمبری مرسل بود مستجاب الدعوه و از بعد او کالوب بن یوفنا بود<ref>از مجمل التواریخ والقصص صص ۲۰۳-۲۰۵.</ref>. یعقوب و… یوشع و یسع همگی اعجمی هستند<ref>از المعرب جوالیقی ص ۳۵۵.</ref>. در تواریخ آمده است که هارون و یوشع بن نون برای حضرت موسی نویسندگی می کردند<ref>صبح الاعشی ج ۱ ص ۳۹.</ref>. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
او وصی موسی بود و با مردم [[کنعان]] جنگ می کرد و برای این که جنگ را به پایان آرد به خورشید امر توقف داد ([[رد شمس]]) و گویند یسع که در قرآن آمده هموست و باز گویند عمه زاده موسی بود. | او وصی موسی بود و با مردم [[کنعان]] جنگ می کرد و برای این که جنگ را به پایان آرد به خورشید امر توقف داد ([[رد شمس]]) و گویند یسع که در قرآن آمده هموست و باز گویند عمه زاده موسی بود. | ||
=یوشع در قرآن کریم== | ==یوشع در قرآن کریم== | ||
در [[قرآن مجید]] نام یوشع ذکر نشده است؛ ولی مفسران و محققان، در تفسیر آیه های۱۲و۲۳[[سوره مائده]] و آیه ۶۰ [[سوره کهف]] به داستان زندگی او پرداخته و این آیات را منطبق بر یوشع دانسته اند: در تفسیر آیه ۱۲ سوره مائده چنین آمده است: «و بعثنا منهم اثنى عشر نقیبا» ترجمه: و از میان آنان دوازده سالار گماشتم. موسی علیه السلام به فرمان خداوند دوازده سالار و نقیب را از میان اسباط دوازده گانه بنی اسرائیل برگزید تا از اخبار سرزمین [[شام]] یا سرزمین مقدس و مردم ستمگر آن پرس و جو کنند. | در [[قرآن مجید]] نام یوشع ذکر نشده است؛ ولی مفسران و محققان، در تفسیر آیه های۱۲و۲۳[[سوره مائده]] و آیه ۶۰ [[سوره کهف]] به داستان زندگی او پرداخته و این آیات را منطبق بر یوشع دانسته اند: در تفسیر آیه ۱۲ سوره مائده چنین آمده است: «و بعثنا منهم اثنى عشر نقیبا» ترجمه: و از میان آنان دوازده سالار گماشتم. موسی علیه السلام به فرمان خداوند دوازده سالار و نقیب را از میان اسباط دوازده گانه بنی اسرائیل برگزید تا از اخبار سرزمین [[شام]] یا سرزمین مقدس و مردم ستمگر آن پرس و جو کنند. | ||
موسی علیه السلام آن دوازده تن را به آن سامان اعزام کرد. یوشع بن نون از زمره آن دوازده نقیب بود که سرانجام فتح آن دیار نیز به دست وی صورت پذیرفت. ” نقیب” در اصل از ماده” نقب” | موسی علیه السلام آن دوازده تن را به آن سامان اعزام کرد. یوشع بن نون از زمره آن دوازده نقیب بود که سرانجام فتح آن دیار نیز به دست وی صورت پذیرفت. ” نقیب” در اصل از ماده” نقب” (بر وزن نقد) گرفته شده که بمعنى روزنه هاى وسیع، مخصوصا راههاى زیر زمینى میباشد، و به رئیس و رهبر یک جمعیت از آن جهت نقیب مى گویند که از اسرار جمعیت آگاه است، گویى در میان آنها نقبى ایجاد کرده و از وضع آنها آگاه شده، و گاهى” نقیب” به کسى گفته میشود که رئیس جمعیت نیست و تنها معرف و وسیله شناسایى آنها است، و اگر به فضائل اشخاص عنوان ” مناقب” اطلاق مى شود، بخاطر آن است که با فحص و کنجکاوى باید از آنها آگاه گشت.بعضى از مفسران نقیب را در آیه فوق تنها بمعنى آگاه و مطلع از اسرار گرفته اند، ولى این معنى بسیار بعید بنظر مى رسد، زیرا آنچه از تاریخ و حدیث استفاده مى شود، آن است که نقباى بنى اسرائیل هر یک سرپرست طایفه خود بودند، در [[تفسیر روح المعانى]] از [[ابن عباس]] چنین نقل شده که: «انهم کانوا وزراء و صاروا انبیاء بعد ذلک»<ref>آیه 90 سوره انبیاء </ref> : نقباى بنى اسرائیل، وزیران موسى بودند و بعد به مقام [[نبوت]] رسیدند. | ||
[[علامه طباطبایی]] می فرماید: على الظاهر منظور از این دوازده نقیب دوازده رئیس است، که هر یک بر یکى از اسباط دوازده گانه بنى اسرائیل ریاست داشتند، و به منزله والى بر آنان بودند، کارهاى آنان را فیصله مى دادند، و نسبتى که این دوازده نقیب به دوازده تیره بنى اسرائیل داشتند نظیر نسبتى بوده که اولى الامر به افراد این امت دارند، در حقیقت مرجع مردم در امور دین و دنیاى آنان بودند، چیزى که هست خود آنان وحیى از آسمان نمى گرفتند و شریعتى را تشریع نمى کردند، و کار [[وحى]] و تشریع شرایع تنها به عهده موسى بود. | [[علامه طباطبایی]] می فرماید: على الظاهر منظور از این دوازده نقیب دوازده رئیس است، که هر یک بر یکى از اسباط دوازده گانه بنى اسرائیل ریاست داشتند، و به منزله والى بر آنان بودند، کارهاى آنان را فیصله مى دادند، و نسبتى که این دوازده نقیب به دوازده تیره بنى اسرائیل داشتند نظیر نسبتى بوده که اولى الامر به افراد این امت دارند، در حقیقت مرجع مردم در امور دین و دنیاى آنان بودند، چیزى که هست خود آنان وحیى از آسمان نمى گرفتند و شریعتى را تشریع نمى کردند، و کار [[وحى]] و تشریع شرایع تنها به عهده موسى بود. |