۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|3}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'ه') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
زید از نویسندگان وحی و از حافظان قرآن بود. او خود گفته است: «...من همسایه رسول خدا بودم و چون [[وحی]] براو [[نازل]] میشد، میفرستاد پی من و من وحی را مینوشتم ....»<ref> رامیار، محمود؛ تاریخ قرآن، پیشین، ص318 و مهدوى دامغانى، محمود؛ ترجمه دلائل النبوة، تهران، علمى و فرهنگى، 1361 ش، چاپ اول، ج1، ص157.</ref> بدین ترتیب این جوان خوشبخت به عنوان یکی از [[کاتبان وحی]] شناخته شد. بلاذری مینویسد: «اولین کاتب رسول خدا ابی بن کعب انصاری بود، و زمانی که او حضور نداشت، زید وحی را برای رسول خدا مینوشت<ref>البلاذرى، أحمد بن یحیى بن جابر؛ جمل من انساب الأشراف، مصصح سهیل زکار و ریاض زرکلى، بیروت، دار الفکر، ط الأولى، 1417/1996، ج1، ص531 و چاپزکار، ج2، ص191.</ref>.» آنچه که محققان سیره نویس برآنند این است که وحى را على(ع) و زید بن ثابت و [[زید بن ارقم]] مىنوشتهاند و [[حنظلة بن ربیع تیمى]] و [[معاویة بن ابىسفیان]] نامههاى آن حضرت را براى پادشاهان و رؤساى قبایل و برخى امور دیگر و صورت اموال [[صدقات]] و چگونگى تقسیم آن را میان افراد مىنوشتهاند<ref>ابن ابى الحدید، عزالدین ابو حامد؛ جلوه تاریخ در شرح نهجالبلاغه ابن ابى الحدید، مترجم محمود مهدوى دامغانى، تهران، نشرنى، 1375، چاپ دوم، ج1، ص171.</ref> و [[ابن اثیر]] معتقد است که زید وحی و غیر وحی را برای پیامبر مینوشت<ref> ابن اثیر، أسد الغابة، پیشین، ج2، ص127.</ref>. از زید بن ثابت نقل شده است که وی برای کاری نزد [[ابوبکر]] رفته بود، در حالی که [[عمر]] نیز در آن مجلس حضور داشت و عمر میگوید: در [[جنگ یمامه]] بسیارى از حافظان قرآن کشته شدند و مىترسم که بقیه نیز در جنگهای دیگر کشته شوند و آیات قرآن از بین برود، به نظر من که باید قرآن را هم اکنون گردآوری کرد و زید به عمر میگوید: چگونه کارى را که رسول خدا انجام نداد را من انجام بدهم. اما پس از آن جلسه زید شروع به جمعآوری قرآن نمود. | زید از نویسندگان وحی و از حافظان قرآن بود. او خود گفته است: «...من همسایه رسول خدا بودم و چون [[وحی]] براو [[نازل]] میشد، میفرستاد پی من و من وحی را مینوشتم ....»<ref> رامیار، محمود؛ تاریخ قرآن، پیشین، ص318 و مهدوى دامغانى، محمود؛ ترجمه دلائل النبوة، تهران، علمى و فرهنگى، 1361 ش، چاپ اول، ج1، ص157.</ref> بدین ترتیب این جوان خوشبخت به عنوان یکی از [[کاتبان وحی]] شناخته شد. بلاذری مینویسد: «اولین کاتب رسول خدا ابی بن کعب انصاری بود، و زمانی که او حضور نداشت، زید وحی را برای رسول خدا مینوشت<ref>البلاذرى، أحمد بن یحیى بن جابر؛ جمل من انساب الأشراف، مصصح سهیل زکار و ریاض زرکلى، بیروت، دار الفکر، ط الأولى، 1417/1996، ج1، ص531 و چاپزکار، ج2، ص191.</ref>.» آنچه که محققان سیره نویس برآنند این است که وحى را على(ع) و زید بن ثابت و [[زید بن ارقم]] مىنوشتهاند و [[حنظلة بن ربیع تیمى]] و [[معاویة بن ابىسفیان]] نامههاى آن حضرت را براى پادشاهان و رؤساى قبایل و برخى امور دیگر و صورت اموال [[صدقات]] و چگونگى تقسیم آن را میان افراد مىنوشتهاند<ref>ابن ابى الحدید، عزالدین ابو حامد؛ جلوه تاریخ در شرح نهجالبلاغه ابن ابى الحدید، مترجم محمود مهدوى دامغانى، تهران، نشرنى، 1375، چاپ دوم، ج1، ص171.</ref> و [[ابن اثیر]] معتقد است که زید وحی و غیر وحی را برای پیامبر مینوشت<ref> ابن اثیر، أسد الغابة، پیشین، ج2، ص127.</ref>. از زید بن ثابت نقل شده است که وی برای کاری نزد [[ابوبکر]] رفته بود، در حالی که [[عمر]] نیز در آن مجلس حضور داشت و عمر میگوید: در [[جنگ یمامه]] بسیارى از حافظان قرآن کشته شدند و مىترسم که بقیه نیز در جنگهای دیگر کشته شوند و آیات قرآن از بین برود، به نظر من که باید قرآن را هم اکنون گردآوری کرد و زید به عمر میگوید: چگونه کارى را که رسول خدا انجام نداد را من انجام بدهم. اما پس از آن جلسه زید شروع به جمعآوری قرآن نمود. | ||
بنا به | بنا به گفته زید جمع آوری قرآن کاری سخت بود، چرا که وی باید تمام نسخهها را جمعآوری میکرد به طوری که به گفته او [[سوره توبه]] را از (لقد جائکم رسول) تا آخر آن تنها نزد ابىخزیمه انصارى یافتم و هیچ کس جز او در دست کس دیگر نبود است. این مصحفی که زید تدوین کرده بود تا زمان مرگ ابوبکر نزد وی بود و پس از آن به عمر سپرده شد و پس از عمر نزد حفصه دختر عمر بود، سپس عثمان بحفصه پیام داد که صحف را بمن بفرست تا از آن نسخه برداری کنم، پس از آن عثمان سایر نسخهها را سوزاند و این واقعه در سال سى هجرت اتفاق افتاد. در روایت [[اهل بیت]] است که عثمان تمام مصاحف را با مصحف [[فاطمه(س)]] که به دستور پیغمبر مرتب شده و به خط [[على ابن ابیطالب]] بود، مقایسه کرد. [[علامه حلى]] در احکام قرائت مىگوید که این مصحفى که عثمان نوشت و به اطراف فرستاد همان مصحف على است که صحابه بر آن اتفاق دارند. بعضى از محققان اسلامى و مستشرقین نوشتهاند که بهترین قرآن همان مصحفی است که على بن ابىطالب جمعآورى نموده، زیرا در آن [[آیات مکى]] از [[آیات مدنى]] تفکیک شده و قرآن هم به ترتیب تاریخ نزول هر آیهاى مرتب شده و این بهترین طرز تدوین قرآن است و در قرآن عثمان رعایت ترتیب نشده است<ref>سید رضى، ترجمه نهجالبلاغه(سپهر)، مترجم احمدسپهرخراسانى، تهران، انتشارات اشرفى، ج3، ص1448.</ref>. | ||
=سیره رفتاری زید= | =سیره رفتاری زید= |