confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'ه') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''تاریخ''' عنوانی است که در مواجهه ابتدایی ذهن [[انسان]] را به کتابهایی که به نقل سرگذشت گذشتگان پرداختهاند، متبادر میسازد و از این روی مفهوم آن ساده و بسیط تلقی میشود. اما با دقت در گستره حضور این مفهوم در حوزههای مختلف علمی و تأثیرات عمیق آن، جایگاه خطیر تاریخ بیش از پیش روشن میشود. دامنه وسیع حضور این مفهوم در دانشهای مختلف و متنوع، تبیین و تعریف آن را مشکل میسازد. | '''تاریخ''' عنوانی است که در مواجهه ابتدایی ذهن [[انسان]] را به کتابهایی که به نقل سرگذشت گذشتگان پرداختهاند، متبادر میسازد و از این روی مفهوم آن ساده و بسیط تلقی میشود. اما با دقت در گستره حضور این مفهوم در حوزههای مختلف علمی و تأثیرات عمیق آن، جایگاه خطیر تاریخ بیش از پیش روشن میشود. دامنه وسیع حضور این مفهوم در دانشهای مختلف و متنوع، تبیین و تعریف آن را مشکل میسازد. | ||
=تاریخ در لغت= | ==تاریخ در لغت== | ||
تاریخ در لغت به معنای تعیین زمان رویدادهاست. این واژه در زبانهای مختلف با مفاهیم متعدد به کار میرود. در [[قرآن کریم]] و [[احادیث]]، واژه تاریخ به کار نرفته است. اولین بار این کلمه در منابع سده دوم دیده شده و از سده سوم به بعد کاربرد آن رایج گردیده است. درباره ریشه و اشتقاق آن میان لغویان اختلاف نظر وجود دارد. برخی ریشه فارسی یا عربی این واژه را منکر شده و آن را از اهل کتاب دانستهاند. برخی نیز اصل واژه تاریخ را فارسی و برگرفته از «ماه روز» میدانند که معرب آن مورِّخ شده است. همچنین این احتمال داده شده است که واژه تاریخ از ریشة اَرَخ یا وَرَخی سامی در [[یمن]] باشد؛ زیرا وَرَخ (جمع آن: أَوْرَخَم ) در سنگنوشتههایی متعلق به پیش از اسلام که در جنوب [[عربستان]] پیدا شده به معنای [[ماه قمری]] به کار رفته است<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج6، مدخل «تاریخ/ تاریخ نگاری، بخش اول»، به منظور کسب اطلاعات بیشتر ر.ک: حسن حضرتی، «تأملاتی در چند مفهوم بنیادین دانش تاریخ» سایت اینترنتی:http://hassanhazrati.blogfa.com</ref>. | تاریخ در لغت به معنای تعیین زمان رویدادهاست. این واژه در زبانهای مختلف با مفاهیم متعدد به کار میرود. در [[قرآن کریم]] و [[احادیث]]، واژه تاریخ به کار نرفته است. اولین بار این کلمه در منابع سده دوم دیده شده و از سده سوم به بعد کاربرد آن رایج گردیده است. درباره ریشه و اشتقاق آن میان لغویان اختلاف نظر وجود دارد. برخی ریشه فارسی یا عربی این واژه را منکر شده و آن را از اهل کتاب دانستهاند. برخی نیز اصل واژه تاریخ را فارسی و برگرفته از «ماه روز» میدانند که معرب آن مورِّخ شده است. همچنین این احتمال داده شده است که واژه تاریخ از ریشة اَرَخ یا وَرَخی سامی در [[یمن]] باشد؛ زیرا وَرَخ (جمع آن: أَوْرَخَم ) در سنگنوشتههایی متعلق به پیش از اسلام که در جنوب [[عربستان]] پیدا شده به معنای [[ماه قمری]] به کار رفته است<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج6، مدخل «تاریخ/ تاریخ نگاری، بخش اول»، به منظور کسب اطلاعات بیشتر ر.ک: حسن حضرتی، «تأملاتی در چند مفهوم بنیادین دانش تاریخ» سایت اینترنتی:http://hassanhazrati.blogfa.com</ref>. | ||
=دو معنای اصطلاحی تاریخ= | ==دو معنای اصطلاحی تاریخ== | ||
برخی از اندیشمندان، تعریف «تاریخ» را امری سهل و ممتنع میدانند چرا که با وجود سعی و کوشش فراوان بر ارائه تعریفی واحد، هیچگاه اتفاق نظر میان آنان پدید نیامده است. اختلاف نظرهای آنان در تعیین «موضوع» و «قلمرو» این دانش نیز کاملا جدی است. با این همه آنچه میان اندیشمندان و صاحبنظران این عرصه رایج و مشهور است، وجود دو معنا در تعریف «تاریخ» میباشد، براین اساس واژه «تاریخ» مشترک لفظی میان دو مفهوم است که در ادامه به اجمال مروری براین دو معنا خواهیم داشت: | برخی از اندیشمندان، تعریف «تاریخ» را امری سهل و ممتنع میدانند چرا که با وجود سعی و کوشش فراوان بر ارائه تعریفی واحد، هیچگاه اتفاق نظر میان آنان پدید نیامده است. اختلاف نظرهای آنان در تعیین «موضوع» و «قلمرو» این دانش نیز کاملا جدی است. با این همه آنچه میان اندیشمندان و صاحبنظران این عرصه رایج و مشهور است، وجود دو معنا در تعریف «تاریخ» میباشد، براین اساس واژه «تاریخ» مشترک لفظی میان دو مفهوم است که در ادامه به اجمال مروری براین دو معنا خواهیم داشت: | ||
==تاریخ به مثابه حوادث و وقایع== | ===تاریخ به مثابه حوادث و وقایع=== | ||
«تاریخ» در معنای اول به معنای وقایع و حوادث گذشته می باشد. این معنا از تاریخ ناظر به نفس رخدادهایی است که در گذشته واقع شده است. به عبارت دیگر مقصود از تاریخ، تاریخ در وجه «آنتولوژی»<ref>ontology.</ref> آن است. | «تاریخ» در معنای اول به معنای وقایع و حوادث گذشته می باشد. این معنا از تاریخ ناظر به نفس رخدادهایی است که در گذشته واقع شده است. به عبارت دیگر مقصود از تاریخ، تاریخ در وجه «آنتولوژی»<ref>ontology.</ref> آن است. | ||
==تاریخ به مثابه علم گزارش از حوادث و وقایع== | ===تاریخ به مثابه علم گزارش از حوادث و وقایع=== | ||
معنای دوم از تاریخ، ناظر به علم و دانش تاریخ میباشد که وظیفه آن گزارش از وقایع و حوادثی است که در گذشته رخ داده است. در این علم از وقایع، سرگذشت و سرنوشت سلسلهها، حکومتها، اقوام، تمدنها، فرهنگها و سنتهای گذشته سخن به میان میآید. از این منظر، علم تاریخ صبغه «اپیستمولوژیک»<ref> epistemological.</ref> پیدا می کند. | معنای دوم از تاریخ، ناظر به علم و دانش تاریخ میباشد که وظیفه آن گزارش از وقایع و حوادثی است که در گذشته رخ داده است. در این علم از وقایع، سرگذشت و سرنوشت سلسلهها، حکومتها، اقوام، تمدنها، فرهنگها و سنتهای گذشته سخن به میان میآید. از این منظر، علم تاریخ صبغه «اپیستمولوژیک»<ref> epistemological.</ref> پیدا می کند. | ||
==نسبت این دو معنا با یکدیگر== | ===نسبت این دو معنا با یکدیگر=== | ||
مایکل استنفورد دوگانگی معنای تاریخ را اینگونه بیان میکند: | مایکل استنفورد دوگانگی معنای تاریخ را اینگونه بیان میکند: | ||
خط ۳۵: | خط ۲۹: | ||
در موضوع «تاریخ» تناقضی در لفظ است، هم در لفظ تاریخ در ادبیات فارسی و عربی و هم در معادل انگلیسی، فرانسه و آلمانی آن. در هر دو فرهنگ، دو مفهوم مختلف تحت یک کلمه بهکار میرود. میدانیم که یک «علم» وجود دارد و یک «موضوع علم»؛ مثلا زمین، آسمان، عناصر و روان، موضوعهای علم است و زمینشناسی، هیأت، شیمی، جامعهشناسی و روانشناسی، «خود علم». کلمهی طب داریم که نام علم است و موضوعش بدن انسان و بیماریهای بدن انسان است؛ بنابراین موضوع این علم، لفظی به نام «بیماریهای بدن» دارد و خود علم لفظ دیگری به نام «طب»، اما در تاریخ، هر دو مفهوم، یعنی «موضوع تاریخ» و «خود علم تاریخ» در یک لفظ مشترک «تاریخ» بیان میشود<ref>علی شریعتی، انسان: ص250.</ref>. | در موضوع «تاریخ» تناقضی در لفظ است، هم در لفظ تاریخ در ادبیات فارسی و عربی و هم در معادل انگلیسی، فرانسه و آلمانی آن. در هر دو فرهنگ، دو مفهوم مختلف تحت یک کلمه بهکار میرود. میدانیم که یک «علم» وجود دارد و یک «موضوع علم»؛ مثلا زمین، آسمان، عناصر و روان، موضوعهای علم است و زمینشناسی، هیأت، شیمی، جامعهشناسی و روانشناسی، «خود علم». کلمهی طب داریم که نام علم است و موضوعش بدن انسان و بیماریهای بدن انسان است؛ بنابراین موضوع این علم، لفظی به نام «بیماریهای بدن» دارد و خود علم لفظ دیگری به نام «طب»، اما در تاریخ، هر دو مفهوم، یعنی «موضوع تاریخ» و «خود علم تاریخ» در یک لفظ مشترک «تاریخ» بیان میشود<ref>علی شریعتی، انسان: ص250.</ref>. | ||
==دو معنای «فلسفه تاریخ»== | ===دو معنای «فلسفه تاریخ»=== | ||
تفاوت در معنای تاریخ موجب گردیده است که اصطلاح «فلسفه تاریخ» نیز متناظر با ایندو، دو معنای متفاوت پیدا کند: | تفاوت در معنای تاریخ موجب گردیده است که اصطلاح «فلسفه تاریخ» نیز متناظر با ایندو، دو معنای متفاوت پیدا کند: | ||
این دو معنای مختلف واژه تاریخ، تمایز دو نوع مطالعه به کلی متفاوت، اگرچه نه کاملا بیارتباط به هم را که به نام «فلسفه تاریخ» معروف است، نشان میدهد، فلسفه تاریخ در معنای اول واژه «تاریخ» -یعنی تاریخ به مثابه رویداد- معمولا فلسفه نظری یا مادی یا محتوایی تاریخ خوانده میشود. هدف فیلسوف نظری تاریخ این است که در رویدادهای گذشته، الگو یا معنای کلی کشف کند. فلسفه تاریخ، در معنای دوم واژه «تاریخ» -تاریخ به مثابه گزارش- معمولا فلسفه نقدی یا صوری یا تحلیلی تاریخ و یا فلسفه علم تاریخ خوانده میشود. فلسفه نقدی تاریخ مسائلی درباره پژوهش تاریخی پیش میکشد و به نقد ادعاهای مربوط به علم میپردازد. هدف فیلسوف نقدی تاریخ این است که ماهیت پژوهش تاریخی را وضوح بخشد و پیشفرضهای اساسی، مفاهیم نظامدهنده و روش تحقیق و نگارش آن را روشن سازد<ref> مسعود صادقی، مقدمه «درآمدی بر تاریخ پژوهی» ، مایکل استنفورد، ص2.</ref>. | این دو معنای مختلف واژه تاریخ، تمایز دو نوع مطالعه به کلی متفاوت، اگرچه نه کاملا بیارتباط به هم را که به نام «فلسفه تاریخ» معروف است، نشان میدهد، فلسفه تاریخ در معنای اول واژه «تاریخ» -یعنی تاریخ به مثابه رویداد- معمولا فلسفه نظری یا مادی یا محتوایی تاریخ خوانده میشود. هدف فیلسوف نظری تاریخ این است که در رویدادهای گذشته، الگو یا معنای کلی کشف کند. فلسفه تاریخ، در معنای دوم واژه «تاریخ» -تاریخ به مثابه گزارش- معمولا فلسفه نقدی یا صوری یا تحلیلی تاریخ و یا فلسفه علم تاریخ خوانده میشود. فلسفه نقدی تاریخ مسائلی درباره پژوهش تاریخی پیش میکشد و به نقد ادعاهای مربوط به علم میپردازد. هدف فیلسوف نقدی تاریخ این است که ماهیت پژوهش تاریخی را وضوح بخشد و پیشفرضهای اساسی، مفاهیم نظامدهنده و روش تحقیق و نگارش آن را روشن سازد<ref> مسعود صادقی، مقدمه «درآمدی بر تاریخ پژوهی» ، مایکل استنفورد، ص2.</ref>. | ||
=شاخصههای علم «تاریخ»= | ==شاخصههای علم «تاریخ»== | ||
تبیین دامنه علم تاریخ نیازمند تعریف موضوع و شاخصههای این علم میباشد تا از این طریق حد و مرز این علم قابل تشخیص گردد. آیا مطلق هرآنچه در «گذشته» رخ داده است، داخل در تاریخ میباشد؟ آیا فقط امور مربوط به «انسان» در علم تاریخ جای دارد و یا اینکه دانش تاریخ، همه موجودات را فرا میگیرد؟ اینها از جمله سئوالات اصلی در این زمینه میباشد. برخی محققان درصدد ارائه تعریفی جامع و مانع از «علم تاریخ» بودهاند: | تبیین دامنه علم تاریخ نیازمند تعریف موضوع و شاخصههای این علم میباشد تا از این طریق حد و مرز این علم قابل تشخیص گردد. آیا مطلق هرآنچه در «گذشته» رخ داده است، داخل در تاریخ میباشد؟ آیا فقط امور مربوط به «انسان» در علم تاریخ جای دارد و یا اینکه دانش تاریخ، همه موجودات را فرا میگیرد؟ اینها از جمله سئوالات اصلی در این زمینه میباشد. برخی محققان درصدد ارائه تعریفی جامع و مانع از «علم تاریخ» بودهاند: | ||
خط ۵۴: | خط ۴۶: | ||
مولفههای دانش (معرفت) تاریخ از نظر مایکل استنفورد نیز «واقعیت گذشته»، «تفسیر آثار بازمانده» و «زمان» میباشد<ref> مایکل استنفورد، درآمدی بر تاریخ پژوهی: ص191- 192.</ref>. در این دیدگاه، محدودیت علم تاریخ به موضوع «انسان» ملاحظه نمیشود. برخلاف هگل که از این هم محدودتر میاندیشید چرا که او معتقد بود که تنها آن اقوامی را که خودشان از داشتن تاریخ و از زیستن در تاریخ آگاه بودند میتوان به عنوان اقوام تاریخی در نظر گرفت<ref> همان، ص191.</ref>. کالینگوود نیز «افعال موجودات انسانی که در گذشته انجام پذیرفته است» را موضوع تاریخ میداند<ref>همان، ص7.</ref>. | مولفههای دانش (معرفت) تاریخ از نظر مایکل استنفورد نیز «واقعیت گذشته»، «تفسیر آثار بازمانده» و «زمان» میباشد<ref> مایکل استنفورد، درآمدی بر تاریخ پژوهی: ص191- 192.</ref>. در این دیدگاه، محدودیت علم تاریخ به موضوع «انسان» ملاحظه نمیشود. برخلاف هگل که از این هم محدودتر میاندیشید چرا که او معتقد بود که تنها آن اقوامی را که خودشان از داشتن تاریخ و از زیستن در تاریخ آگاه بودند میتوان به عنوان اقوام تاریخی در نظر گرفت<ref> همان، ص191.</ref>. کالینگوود نیز «افعال موجودات انسانی که در گذشته انجام پذیرفته است» را موضوع تاریخ میداند<ref>همان، ص7.</ref>. | ||
=تقسیمات علم «تاریخ»= | ==تقسیمات علم «تاریخ»== | ||
مواجه با تاریخ دارای انحاء و انواع مختلفی است که روش تحقیق و مطالعه تاریخی را متفاوت میسازد. از این روی برخی محققان و اندیشمندان درصدد برآمدند اقسام دانش تاریخ را تبیین کرده و خصوصیات آن را بیان کنند. | مواجه با تاریخ دارای انحاء و انواع مختلفی است که روش تحقیق و مطالعه تاریخی را متفاوت میسازد. از این روی برخی محققان و اندیشمندان درصدد برآمدند اقسام دانش تاریخ را تبیین کرده و خصوصیات آن را بیان کنند. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۹۸: | ||
.</ref>. | .</ref>. | ||
=منبع= | ==منبع== | ||
[http://www.sooremag.ir/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/%D8%AA%D8%A3%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%86%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE برگرفته از سایت تأملی نو در مفهوم «تاریخ - سوره اندیشهhttp://www.sooremag.ir] | [http://www.sooremag.ir/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/%D8%AA%D8%A3%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%86%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE برگرفته از سایت تأملی نو در مفهوم «تاریخ - سوره اندیشهhttp://www.sooremag.ir] | ||