۱۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
در کمتر از یک قرن گذشته، دوران پر فراز و نشیب بسیاری را پشت سر گذاشتهاند. اکثر احزاب قدیمی و تاریخی یمن با توجه به قبضه شدن قدرت داخلی آنها توسط شخصیتهای قدیمی که همچنان رؤیای نیل به قدرت را در ذهن خود میپرورانند، اجازه حضور و خودنمایی جوانان و ساختارهای نوپای تأثیرگذار بر جامعه یمن را در داخل احزاب خود نمیدهند زیرا آنان را همچنان تهدیدی برای منافع خود میدانند. فراز و نشیبهای بسیار در حیات احزاب و گروههای سیاسی نیز به سبب ساختار و تحولات سیاسی در دورههای زمانی مختلف بوده است که با تقسیم تحولات سیاسی به سه دوره زمانی ذیل تلاش شده تا علل این فراز و نشیبها تبیین گردد. | در کمتر از یک قرن گذشته، دوران پر فراز و نشیب بسیاری را پشت سر گذاشتهاند. اکثر احزاب قدیمی و تاریخی یمن با توجه به قبضه شدن قدرت داخلی آنها توسط شخصیتهای قدیمی که همچنان رؤیای نیل به قدرت را در ذهن خود میپرورانند، اجازه حضور و خودنمایی جوانان و ساختارهای نوپای تأثیرگذار بر جامعه یمن را در داخل احزاب خود نمیدهند زیرا آنان را همچنان تهدیدی برای منافع خود میدانند. فراز و نشیبهای بسیار در حیات احزاب و گروههای سیاسی نیز به سبب ساختار و تحولات سیاسی در دورههای زمانی مختلف بوده است که با تقسیم تحولات سیاسی به سه دوره زمانی ذیل تلاش شده تا علل این فراز و نشیبها تبیین گردد. | ||
===دوره نخست=== | ====دوره نخست==== | ||
در این دوره که از دهه 40 تا دهه 50 قرن بیستم به طول انجامید، ساختار سیاسی کشور یمن پادشاهی بود. زیدیها از حدود 898 میلادی تا سال 1962 در مسند پادشاهی یمن قرار داشتند. آخرین پادشاه زیدی محمد البدر بود که بر اثر کودتای جمهوریخواهان در سال 1962 حکومت پادشاهی خود را از دست داد. در این دوره احزابی همچون احرار، اتحاد یمن، امربهمعروف و نهی از منکر، اتحادیه خلق، اتحادیه فرزندان جنوب، حزب بعث و جنبش ناسیونالیستهای عرب در جنوب یمن تشکیل شده و فعالیت خود را آغاز کردند. در این دوره گروهها و احزاب سیاسی بدون محدودیتهای سیاسی توانستند کنشهای سیاسی خود را در یمن شروع کنند. | در این دوره که از دهه 40 تا دهه 50 قرن بیستم به طول انجامید، ساختار سیاسی کشور یمن پادشاهی بود. زیدیها از حدود 898 میلادی تا سال 1962 در مسند پادشاهی یمن قرار داشتند. آخرین پادشاه زیدی محمد البدر بود که بر اثر کودتای جمهوریخواهان در سال 1962 حکومت پادشاهی خود را از دست داد. در این دوره احزابی همچون احرار، اتحاد یمن، امربهمعروف و نهی از منکر، اتحادیه خلق، اتحادیه فرزندان جنوب، حزب بعث و جنبش ناسیونالیستهای عرب در جنوب یمن تشکیل شده و فعالیت خود را آغاز کردند. در این دوره گروهها و احزاب سیاسی بدون محدودیتهای سیاسی توانستند کنشهای سیاسی خود را در یمن شروع کنند. | ||
===دوره دوم=== | ====دوره دوم==== | ||
در دوره دوم تحولات سیاسی، احزاب و گروههای سیاسی با سرنگونی سلسله پادشاهی زیدیه در سال 1962 توسط جمهوریخواهان مورد حمایت مصر، تحتفشار قرار گرفتند. رویکرد استبدادی که توسط عبدالله السلال در یمن حکمفرما شده بود، موجب سرکوبی احزاب و گروههای سیاسی شد تا آنان فعالیتهای خود را بهصورت زیرزمینی دنبال کنند. این دوره که از اوایل دهه 60 آغاز شده بود تا پایان دهه 80 ادامه یافت. | در دوره دوم تحولات سیاسی، احزاب و گروههای سیاسی با سرنگونی سلسله پادشاهی زیدیه در سال 1962 توسط جمهوریخواهان مورد حمایت مصر، تحتفشار قرار گرفتند. رویکرد استبدادی که توسط عبدالله السلال در یمن حکمفرما شده بود، موجب سرکوبی احزاب و گروههای سیاسی شد تا آنان فعالیتهای خود را بهصورت زیرزمینی دنبال کنند. این دوره که از اوایل دهه 60 آغاز شده بود تا پایان دهه 80 ادامه یافت. | ||
===دوره سوم=== | ====دوره سوم==== | ||
دوره سوم شامل زمان اتحاد یمن شمالی و یمن جنوبی در سال 1990 بود. رئیس یمن متحد شده علی عبدالله صالح بود که سعی میکرد با صدور اجازه تأسیس و فعالیت احزاب سیاسی در یمن، خود را طرفدار آزادیهای سیاسی معرفی کند. عبدالله صالح با صدور فرمان برگزاری انتخابات محلی، ریاست جمهوری و پارلمانی و مدیریت این انتخابات، باعث شد تا احزاب حاکم به رهبری خودش به پیروزی برسند، بعد آن را آزادی و فعالیتهای سیاسی احزاب در قالب دموکراسی معرفی میکرد. | دوره سوم شامل زمان اتحاد یمن شمالی و یمن جنوبی در سال 1990 بود. رئیس یمن متحد شده علی عبدالله صالح بود که سعی میکرد با صدور اجازه تأسیس و فعالیت احزاب سیاسی در یمن، خود را طرفدار آزادیهای سیاسی معرفی کند. عبدالله صالح با صدور فرمان برگزاری انتخابات محلی، ریاست جمهوری و پارلمانی و مدیریت این انتخابات، باعث شد تا احزاب حاکم به رهبری خودش به پیروزی برسند، بعد آن را آزادی و فعالیتهای سیاسی احزاب در قالب دموکراسی معرفی میکرد. | ||
ویرایش