۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عقل گرایی' به 'عقلگرایی') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
=تحصیلات و شخصیت علمی= | =تحصیلات و شخصیت علمی= | ||
پدر او یک روحانی حنبلی مذهب بود پس ابن تیمیه را به مدارس | پدر او یک روحانی حنبلی مذهب بود پس ابن تیمیه را به مدارس «حنابله» فرستاد تا فقه حنبلی را فرا گیرد. | ||
<ref>[https://fa.alkawthartv.com/news/71906%20https://fa.alkawthartv.com برگرفته از سایت:fa.alkawthartv.com]</ref> | <ref>[https://fa.alkawthartv.com/news/71906%20https://fa.alkawthartv.com برگرفته از سایت:fa.alkawthartv.com]</ref> | ||
ابن تیمیه تا سال 698 هجری در [[سوریه|شام]] بسان یک روحانی حنبلی میزیست، و تا آن سال از او لغزشی مشاهده نشد و از آن به بعد، یعنی وقتی رسالهای به نام «[[الرسالة الحمویة]]» نوشت، آثار انحراف در او ظاهر گردید، وی این رساله را در پاسخ پرسش مردم «حماة» که یکی از شهرهای [[سوریه]] است، نوشت و آشکارا برای خدا «جهت» و «سمت» قائل شد و تلویحا او را جسم دانست.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/6274/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%AA%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%87 برگرفته از سایت: hawzah.net]</ref> | ابن تیمیه تا سال 698 هجری در [[سوریه|شام]] بسان یک روحانی حنبلی میزیست، و تا آن سال از او لغزشی مشاهده نشد و از آن به بعد، یعنی وقتی رسالهای به نام «[[الرسالة الحمویة]]» نوشت، آثار انحراف در او ظاهر گردید، وی این رساله را در پاسخ پرسش مردم «حماة» که یکی از شهرهای [[سوریه]] است، نوشت و آشکارا برای خدا «جهت» و «سمت» قائل شد و تلویحا او را جسم دانست.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/6274/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%AA%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%87 برگرفته از سایت: hawzah.net]</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
برخی از عالمان تراز اول در زمان ابن تیمیه، رسماً با وی به مخالفت برخاستند، که در میان آنها میتوان افراد زیر را برشمرد: | برخی از عالمان تراز اول در زمان ابن تیمیه، رسماً با وی به مخالفت برخاستند، که در میان آنها میتوان افراد زیر را برشمرد: | ||
*صفی الدین هندی، | * صفی الدین هندی، | ||
*کمال الدین زملکانی(ت 733)؛ | * کمال الدین زملکانی(ت 733)؛ | ||
*شهابالدین حلبی (ت 733)؛ | * شهابالدین حلبی (ت 733)؛ | ||
*شمس الدین ذهبی (ت 748)؛ | * شمس الدین ذهبی (ت 748)؛ | ||
*«علی بن عبدالکافی سبکی(ت 756) | *«علی بن عبدالکافی سبکی(ت 756) | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
1- '''حمل صفات خبری بر معانی لغوی''' | 1- '''حمل صفات خبری بر معانی لغوی''' | ||
در اصطلاح علم کلام، بخشی از صفات خدا را، صفات خبری مینامند، صفاتی که قرآن و حدیث از آن خبر داده و خرد آنرا درک نکرده است، مانند | در اصطلاح علم کلام، بخشی از صفات خدا را، صفات خبری مینامند، صفاتی که قرآن و حدیث از آن خبر داده و خرد آنرا درک نکرده است، مانند «وجه» و «ید» و «استواء بر عرش» و نظائر آنها که قسمتی از آنها در قرآن، و برخی دیگر در حدیث نبوی وارد شده است. | ||
شکی نیست که معانی لغوی این صفات، ملازم با جسمانی بودن خداست | شکی نیست که معانی لغوی این صفات، ملازم با جسمانی بودن خداست زیرا«وجه» به معنی «صورت» و «ید» به معنی دست و «استواء» به معنی استقرار و یا جلوس، از شؤون موجودات امکانی است، و خدای واجب الوجود، منزه از چنین معانی، میباشد، از این جهت همه طوائف اسلامی به جز گروه «مجسمه» با توجه به قرائنی که در سیاق آیات است، معانی خاصی برای این صفات مطرح میکنند، که با مراجعه به تفاسیر و کتابهای کلامی روشن میگردد. | ||
ولی متاسفانه شیخ الاسلام!! قرن هشتم، اصرار میورزد که آنچه دراینباره وارد شده، بر همان معانی لغوی و متداول عرفی باید حمل گردد و کسانی را که این نوع از صفات را بکمک قرائن موجود در آیات و روایات بر معانی مجازی و کنائی حمل میکنند، «مؤوّله» نامیده و به باد انتقاد نمیگیرد، و به این نیز اکتفاء نمیکند و میگوید:همه صحابه و تابعان نیز بر این عقیده بودهاند. | ولی متاسفانه شیخ الاسلام!! قرن هشتم، اصرار میورزد که آنچه دراینباره وارد شده، بر همان معانی لغوی و متداول عرفی باید حمل گردد و کسانی را که این نوع از صفات را بکمک قرائن موجود در آیات و روایات بر معانی مجازی و کنائی حمل میکنند، «مؤوّله» نامیده و به باد انتقاد نمیگیرد، و به این نیز اکتفاء نمیکند و میگوید:همه صحابه و تابعان نیز بر این عقیده بودهاند. | ||
2- '''کاستن از مقامات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله''' | 2- '''کاستن از مقامات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله''' | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۰: | ||
او در این قسمت، آراء و نظریاتی را مطرح میکند، که پیش از او، احدی از علمای اسلام، نگفته وی با لجاج خاصی به جنگ همه میرود، و از این جهت از همان زمان، و پس از آن، افکار عمومی اهل سنت بر او شورید. و بارها دستگیر و زندانی شد و دهها کتاب بر رد اندیشههای او نوشته شد. | او در این قسمت، آراء و نظریاتی را مطرح میکند، که پیش از او، احدی از علمای اسلام، نگفته وی با لجاج خاصی به جنگ همه میرود، و از این جهت از همان زمان، و پس از آن، افکار عمومی اهل سنت بر او شورید. و بارها دستگیر و زندانی شد و دهها کتاب بر رد اندیشههای او نوشته شد. | ||
3- '''انکار فضائل اهل البیت''' | 3- '''انکار فضائل اهل البیت''' | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۵: | ||
تا پیش از احمد بن حنبل م/241، خلیفه راشد بودن امام در میان محدثان اهل سنت جا نیفتاده بود و در این قضیه موافق و مخالف وجود داشت، او بود که علی را رسما خلیفه چهارم از خلفای راشد اعلام کرد و با زحمات فراوان توانست مساله «تربیع خلافت» را تثبیت کند، و از این طریق با ناصبیگری، سخت مبارزه نمود و کتاب «مناقب الصحابه»او بهترین گواه بر این مطلب است. | تا پیش از احمد بن حنبل م/241، خلیفه راشد بودن امام در میان محدثان اهل سنت جا نیفتاده بود و در این قضیه موافق و مخالف وجود داشت، او بود که علی را رسما خلیفه چهارم از خلفای راشد اعلام کرد و با زحمات فراوان توانست مساله «تربیع خلافت» را تثبیت کند، و از این طریق با ناصبیگری، سخت مبارزه نمود و کتاب «مناقب الصحابه»او بهترین گواه بر این مطلب است. | ||
ابن تیمیه حنبلی از راه امام مذهب خود، منحرف شد و با انکار فضائل امام علی - علیهالسلام -، روح ناصبیگری و انکار فضائل اهل البیت را پرورش داد. | ابن تیمیه حنبلی از راه امام مذهب خود، منحرف شد و با انکار فضائل امام علی - علیهالسلام -، روح ناصبیگری و انکار فضائل اهل البیت را پرورش داد. | ||
4- '''مخالفت با مذاهب چهار گانه اهل سنت''' | 4- '''مخالفت با مذاهب چهار گانه اهل سنت''' |