۴٬۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
'''[[قرآن کریم]] [[معجزه]]''' جاویدان [[حضرت محمد (ص)|پیامبر خاتم صلی الله علیه]] است و در برگیرنده معارف و مفاهیم عمیقی برای هدایت انسانها به سوی کمال است. اولین گام برای ورود به این دریای بیکران شناخت دقیق و فهم صحیح آن است که فهم صحیح آن نیاز به مقدماتی از [[علوم قرآنی]] دارد. یکی از این مقدمات اعجاز قرآن است که از گذشته تاکنون مفسران و قرآنپژوهان به اندیشه و تأمل پیرامون آن پرداختهاند. | '''[[قرآن کریم]] [[معجزه]]''' جاویدان [[حضرت محمد (ص)|پیامبر خاتم صلی الله علیه]] است و در برگیرنده معارف و مفاهیم عمیقی برای هدایت انسانها به سوی کمال است. اولین گام برای ورود به این دریای بیکران شناخت دقیق و فهم صحیح آن است که فهم صحیح آن نیاز به مقدماتی از [[علوم قرآنی]] دارد. یکی از این مقدمات اعجاز قرآن است که از گذشته تاکنون مفسران و قرآنپژوهان به اندیشه و تأمل پیرامون آن پرداختهاند. | ||
==معنای لغوی و اصطلاحی معجزه== | == معنای لغوی و اصطلاحی معجزه == | ||
معجزه از ریشه «عجز» بوده و «عجز» به معانیای همچون بن و پایان یک شی یا به معنای ضعف به كار رفته است<ref>احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج 4، ص232.</ref>؛ چنانكه [[خلیل بن احمد]] مینویسد: | معجزه از ریشه «عجز» بوده و «عجز» به معانیای همچون بن و پایان یک شی یا به معنای ضعف به كار رفته است<ref>احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج 4، ص232.</ref>؛ چنانكه [[خلیل بن احمد]] مینویسد: | ||
«العجز نقیض الحزم»<ref> فراهیدی، خلیل، العین، ج1، ص216.</ref>«عجز نقیض استحكام است.» | «العجز نقیض الحزم»<ref> فراهیدی، خلیل، العین، ج1، ص216.</ref>«عجز نقیض استحكام است.» | ||
لغویون در تبیین واژه اعجاز نیز با الهام از اصل لغویِ این | لغویون در تبیین واژه اعجاز نیز با الهام از اصل لغویِ این واژه، آن را به معنای ناتوان كردن طرفِ مقابل خود دانستهاند. طریحی در این باره مینویسد: | ||
«الإعجاز أن یأتی الإنسان بشیء یعجز خصمه و یقصر دونه<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج3، ص125 و نیز ر.ك. فیومی، مصباح المنیر، ص393.</ref> | «الإعجاز أن یأتی الإنسان بشیء یعجز خصمه و یقصر دونه<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج3، ص125 و نیز ر. ك. فیومی، مصباح المنیر، ص393.</ref> | ||
باتوجه به این معانی، میتوان گفت اعجاز به معنی ایجاد ناتوانی و عجز در طرف مقابل میباشد. | باتوجه به این معانی، میتوان گفت اعجاز به معنی ایجاد ناتوانی و عجز در طرف مقابل میباشد. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
ج) شیخ ابوالفتح رازی، مولا [[فیض کاشانی|محسن فیض کاشانی]]، سید [[محمد جواد بلاغی]] این چنین تعریف کردهاند: «معجزه کاری است خارقالعاده و فوق طاقت بشری که با تعلیم و تعلّم بدست نمیآید و مدّعی [[نبوت]] به عنایت مخصوص خدا، آن را ابراز میدارد تا شاهد صدق نبوّت و ادّعایش باشد<ref>مترجم، حسینی، سیدحسین، هفده گفتار در علوم قرآنی از سه مفسّر گرانمایه، ص59.</ref>». | ج) شیخ ابوالفتح رازی، مولا [[فیض کاشانی|محسن فیض کاشانی]]، سید [[محمد جواد بلاغی]] این چنین تعریف کردهاند: «معجزه کاری است خارقالعاده و فوق طاقت بشری که با تعلیم و تعلّم بدست نمیآید و مدّعی [[نبوت]] به عنایت مخصوص خدا، آن را ابراز میدارد تا شاهد صدق نبوّت و ادّعایش باشد<ref>مترجم، حسینی، سیدحسین، هفده گفتار در علوم قرآنی از سه مفسّر گرانمایه، ص59.</ref>». | ||
==تفاوتهای معجزه همراه با خوارق عادت دیگر== | == تفاوتهای معجزه همراه با خوارق عادت دیگر == | ||
[[معجزه]] یک امر خارقالعادهای است که علتی برتر از علل طبیعی دارد. از این رو میتوان گفت: | [[معجزه]] یک امر خارقالعادهای است که علتی برتر از علل طبیعی دارد. از این رو میتوان گفت: | ||
# اولا معجزه قابل آموزش نیست، در حالیكه امور خارق عادت را میتوان یاد گرفت؛ | # اولا معجزه قابل آموزش نیست، در حالیكه امور خارق عادت را میتوان یاد گرفت؛ | ||
# | # | ||
# ثانیا معجزه قابل معارضه و همآوردی از سوی انسانها نیست، در حالیكه امور خارق عادت را میتوان مغلوب كرد؛ | # ثانیا معجزه قابل معارضه و همآوردی از سوی انسانها نیست، در حالیكه امور خارق عادت را میتوان مغلوب كرد؛ | ||
# | # | ||
# ثالثا هدف معجزه اثبات [[نبوت]] شخص مدعی نبوت است، در حالیكه هدف در امور خارق عادت غیر از این است<ref>در این باره ر.ك. شیخ مفید، النكت الإعتقادیة، صلیاللهعلیهوآلهوسلم 36 و | # ثالثا هدف معجزه اثبات [[نبوت]] شخص مدعی نبوت است، در حالیكه هدف در امور خارق عادت غیر از این است<ref>در این باره ر. ك. شیخ مفید، النكت الإعتقادیة، صلیاللهعلیهوآلهوسلم 36 و 37،، ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ص154 و 155، شیخ طوسی، الاقتصاد، ص155، محقق حلی، المسلک فی اصول الدین، ص161، ابن میثم بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص127، سدیدالدین حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج1، ص384، محمدرضا مظفر، عقاید الامامیة، ص52، مرتضی مطهری، وحی و نبوت، ص12، محمدتقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، ج2، ص99-103 و راه شناسی، ص123 – 133، جعفر سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ص258 و رضایی، محمدعلی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص63.</ref>. | ||
==ضرورت ارائه [[معجزه]] از سوی [[پیامبران]]== | == ضرورت ارائه [[معجزه]] از سوی [[پیامبران]] == | ||
ارائه معجزه از سوی [[پیامبران]] دلیلی برای اثبات حقانیت آنها و صدق گفتارشان است. در این میان مردم دو دسته هستند. کسانی که با طهارت باطنی خود درستی گفتار پیامبران را قبول مینمایند. بدون اینکه معجزهای برای آنها آورده شود، ولی بعضی از انسانها تا زمانی که شواهد و قرائنی درباره ادعای پیامبری اشخاص نبینند به او [[ایمان]] نمیآورند، لذا طبیعی است که از مدعّی پیامبری درخواست معجزه نمایند تا یقین کنند او از سوی خداست. در این صورت آوردن معجزه از سوی پیامبر، امری ضروری است<ref>مؤدّب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص15.</ref>. علامه طباطبائی در این باره میفرماید: «اعجاز برای اثبات معارف الهی نیست، اعجاز برای اثبات رسالت و تصدیق پیامبری آنهاست»<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص82.</ref>. | ارائه معجزه از سوی [[پیامبران]] دلیلی برای اثبات حقانیت آنها و صدق گفتارشان است. در این میان مردم دو دسته هستند. کسانی که با طهارت باطنی خود درستی گفتار پیامبران را قبول مینمایند. بدون اینکه معجزهای برای آنها آورده شود، ولی بعضی از انسانها تا زمانی که شواهد و قرائنی درباره ادعای پیامبری اشخاص نبینند به او [[ایمان]] نمیآورند، لذا طبیعی است که از مدعّی پیامبری درخواست معجزه نمایند تا یقین کنند او از سوی خداست. در این صورت آوردن معجزه از سوی پیامبر، امری ضروری است<ref>مؤدّب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص15.</ref>. علامه طباطبائی در این باره میفرماید: «اعجاز برای اثبات معارف الهی نیست، اعجاز برای اثبات رسالت و تصدیق پیامبری آنهاست»<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص82.</ref>. | ||
از سویی دیگر میتوان گفت معجزه پیامبران راه را بر مدّعیان دروغین پیامبری میبندد؛ زیرا همینکه آنها ادعای پیامبری کنند، مردم از آنها معجزه میخواهند و وقتی نتوانستند معجزهای ارائه دهند نادرستی ادعایشان ثابت میشود. | از سویی دیگر میتوان گفت معجزه پیامبران راه را بر مدّعیان دروغین پیامبری میبندد؛ زیرا همینکه آنها ادعای پیامبری کنند، مردم از آنها معجزه میخواهند و وقتی نتوانستند معجزهای ارائه دهند نادرستی ادعایشان ثابت میشود. | ||
==تحدی قرآن، دلیل اعجاز آن== | == تحدی قرآن، دلیل اعجاز آن == | ||
تحدی یعنی مبارزهطلبی قرآن که دلیل اعجاز [[قرآن]] است؛ زیرا [[جن]] و [[انس]] را به آوردن همانند آن حتی به یک سخن مثل قرآن طلبیده است. در مورد آیات تحدی توجه به چند نکته حائز اهمیت است: | تحدی یعنی مبارزهطلبی قرآن که دلیل اعجاز [[قرآن]] است؛ زیرا [[جن]] و [[انس]] را به آوردن همانند آن حتی به یک سخن مثل قرآن طلبیده است. در مورد آیات تحدی توجه به چند نکته حائز اهمیت است: | ||
# '''دعوت جهانی''': قرآن میفرماید: «لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ»<ref> سوره اسراء، آیه 88.</ref>؛ اگر همه | # '''دعوت جهانی''': قرآن میفرماید: «لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ»<ref> سوره اسراء، آیه 88.</ref>؛ اگر همه افراد انسانها و حتی جنّها جمع شوند نمیتوانند مثل قرآن را بیاورند. این همانند خواهی و مبارزه طلبی یک دعوت جهانی و ضروری همه افراد بشری و جنیان است. | ||
# | # | ||
# '''شامل همه | # '''شامل همه زمانها''': این تحدی از زمان [[پیامبر(ص)]] شروع شده و همچنان ادامه دارد و محدود به زمان خاصی نیست. چنانکه [[خداوند]] میفرماید: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا»<ref>سوره بقره، آیه 24.</ref>؛ اگر در گذشته نتوانستید مثل قرآن را بیاورید هرگز هم نخواهید توانست. | ||
# | # | ||
# '''دعوت به همکاری کفر پیشگان''': خداوند در این مورد میفرماید: «أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ»<ref> سوره هود، آیه 13.</ref>؛ آیا کفر پیشگان میگویند: رسول، قرآن را به هم بافته، بگو اگر راست میگویید هر که را غیر خدا میخواهید دعوت کنید و ده سوره همانند قرآن بیاورید. در این آیه از [[کافران]] به صورت گروهی و با همکاری هم خواسته شده تا اگر میتوانند ده سوره مثل قرآن بیاورند. | # '''دعوت به همکاری کفر پیشگان''': خداوند در این مورد میفرماید: «أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ»<ref> سوره هود، آیه 13.</ref>؛ آیا کفر پیشگان میگویند: رسول، قرآن را به هم بافته، بگو اگر راست میگویید هر که را غیر خدا میخواهید دعوت کنید و ده سوره همانند قرآن بیاورید. در این آیه از [[کافران]] به صورت گروهی و با همکاری هم خواسته شده تا اگر میتوانند ده سوره مثل قرآن بیاورند. | ||
# | # | ||
# این دعوت و همانند سازی به چندین شیوه در قرآن آمده است؛ گاهی دعوت به آوردن کتابی مثل قرآن، گاهی آوردن ده سوره مانند قرآن، گاهی آوردن یک سوره و گاهی آوردن سخنی مانند قرآن خواسته شده است. | # این دعوت و همانند سازی به چندین شیوه در قرآن آمده است؛ گاهی دعوت به آوردن کتابی مثل قرآن، گاهی آوردن ده سوره مانند قرآن، گاهی آوردن یک سوره و گاهی آوردن سخنی مانند قرآن خواسته شده است. | ||
==معارضه کنندگان با تحدی قرآن در طول تاریخ== | == معارضه کنندگان با تحدی قرآن در طول تاریخ == | ||
اینک به ذکر چند نفر از کسانی که به معارضه با قرآن برخاستهاند و تلاششان نافرجام بوده است میپردازیم: | اینک به ذکر چند نفر از کسانی که به معارضه با قرآن برخاستهاند و تلاششان نافرجام بوده است میپردازیم: | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
لازم به ذکر است که در سپتامبر 1997 شرکتی آمریکایی 4 سوره جعلی در اینترنت منتشر کرد به نامهای سورة التجسد، سورة الایمان، سورة الوصایا، سورة المسلمون که این سورهها بارها توسط فضلا نقد شده و بیپایگی آن اثبات شده است<ref> همان، ص77.</ref>. | لازم به ذکر است که در سپتامبر 1997 شرکتی آمریکایی 4 سوره جعلی در اینترنت منتشر کرد به نامهای سورة التجسد، سورة الایمان، سورة الوصایا، سورة المسلمون که این سورهها بارها توسط فضلا نقد شده و بیپایگی آن اثبات شده است<ref> همان، ص77.</ref>. | ||
==وجوه اعجاز قرآن== | == وجوه اعجاز قرآن == | ||
اعجاز قرآن از جهات مختلفی میتواند باشد. برخی از این جهات را خود قرآن درباره آنها، تأکید دارد و تحدی کرده. نسبت به برخی دیگر در قرآن تحدی خاصّ وجود ندارد و نسبت به این موارد از وجوه اعجاز دیدگاههای مختلف وجود دارد. در ابتدا وجهی از اعجاز قرآن را که خود آیات قرآن، آنها را بیان کرده میپردازیم. | اعجاز قرآن از جهات مختلفی میتواند باشد. برخی از این جهات را خود قرآن درباره آنها، تأکید دارد و تحدی کرده. نسبت به برخی دیگر در قرآن تحدی خاصّ وجود ندارد و نسبت به این موارد از وجوه اعجاز دیدگاههای مختلف وجود دارد. در ابتدا وجهی از اعجاز قرآن را که خود آیات قرآن، آنها را بیان کرده میپردازیم. | ||
==هماهنگی و عدم اختلاف== | == هماهنگی و عدم اختلاف == | ||
خداوند در قرآن به این وجه از اعجاز اشاره کرده و میفرماید: «أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافاً كَثیراً»<ref>سوره نساء، آیه 82.</ref>؛ آیا به تدبر در قرآن نمیاندیشند، اگر آن از سوی غیرخدا میبود ناهماهنگی بسیاری در آن یافتند. | خداوند در قرآن به این وجه از اعجاز اشاره کرده و میفرماید: «أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافاً كَثیراً»<ref>سوره نساء، آیه 82.</ref>؛ آیا به تدبر در قرآن نمیاندیشند، اگر آن از سوی غیرخدا میبود ناهماهنگی بسیاری در آن یافتند. | ||
درباره | درباره اعجاز قرآن از جهت هماهنگی بر سه موضوع تأکید شده است: | ||
الف ـ آیات قرآن از هماهنگی کامل در همه | الف ـ آیات قرآن از هماهنگی کامل در همه ابعادش برخوردار است. | ||
ب ـ ملازمه و ارتباط وثیقی بین از سوی بشر بودن قرآن و راه یافتن اختلاف و ناهماهنگی فراوان در آن وجود دارد. | ب ـ ملازمه و ارتباط وثیقی بین از سوی بشر بودن قرآن و راه یافتن اختلاف و ناهماهنگی فراوان در آن وجود دارد. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
در توضیح بیشتر میتوان گفت: قرآن که در طول 23 سال تدریجاً در [[مکه]] و [[مدینه]] و در حالات مختلف مثلاً در جنگ و صلح و ..... بر پیامبر [[نازل]] شده است و از طرفی درباره همه امور از حِکَم و مواعظ گرفته تا مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، اعتقادی و هنری سخن گفته است، در عین حال یک یکنواختی و همسویی شگفتی در این کتاب آسمانی به چشم میخورد و هیچ اختلافی مشاهده نمیشود. ولی اگر این کتاب، توسط دست بشری ساخته شده بود در آن موارد متعددی از اختلاف و ناهماهنگی مشاهده میشد؛ زیرا انسان همواره از نقصی برخوردار است. | در توضیح بیشتر میتوان گفت: قرآن که در طول 23 سال تدریجاً در [[مکه]] و [[مدینه]] و در حالات مختلف مثلاً در جنگ و صلح و ..... بر پیامبر [[نازل]] شده است و از طرفی درباره همه امور از حِکَم و مواعظ گرفته تا مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، اعتقادی و هنری سخن گفته است، در عین حال یک یکنواختی و همسویی شگفتی در این کتاب آسمانی به چشم میخورد و هیچ اختلافی مشاهده نمیشود. ولی اگر این کتاب، توسط دست بشری ساخته شده بود در آن موارد متعددی از اختلاف و ناهماهنگی مشاهده میشد؛ زیرا انسان همواره از نقصی برخوردار است. | ||
==فصاحت و بلاغت(اعجاز بیانی)== | == فصاحت و بلاغت(اعجاز بیانی) == | ||
در این باره نیز از سوی قرآن تحدی صورت گرفته، هر چند که در آیات تحدی، تعبیری که دال بر اعجاز قرآن در فصاحت و بلاغت باشد به روشنی دیده نمیشود، ولی آیات پنجگانه | در این باره نیز از سوی قرآن تحدی صورت گرفته، هر چند که در آیات تحدی، تعبیری که دال بر اعجاز قرآن در فصاحت و بلاغت باشد به روشنی دیده نمیشود، ولی آیات پنجگانه تحدی، ناظر بر این وجه از اعجاز میباشد؛ زیرا همانطور که میدانیم پیامبران معجزاتی هماهنگ و هم سنخ با آنچه که در زمان آنها مشهور بود، میآوردند تا اعجاز آن اثبات گردد. مثلاً در زمان [[حضرت موسی علیه السلام]] که [[سحر]] و جادوگری به اوج خود رسیده بود معجزه ایشان همسان با سحر یعنی تبدیل عصا به اژدها بود. بر این اساس آنچه هم که در زمان نزول قرآن در میان اعراب رواج داشت، برتری فصاحت و بلاغت آنها دست کم بر امتهای معاصر خود بود، لذا معجزه پیامبر هم باید دارای این وجه از وجوه اعجاز باشد و مخاطبان خود را از این طریق به تحدی دعوت کند<ref>همان، ص165.</ref>. | ||
در مورد معنای لغوی بلاغت آمده است: «به نهایت رساندن معنا و اکمال آن»<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج 1، ص302.</ref>، یا بلاغت: «یعنی رساندن معنا به بهترین قالبهای الفاظ» و فصاحت به معنای «شیوایی کلمات و روانی تلفظ آنها و گوشنواز بودن سخن». | در مورد معنای لغوی بلاغت آمده است: «به نهایت رساندن معنا و اکمال آن»<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج 1، ص302.</ref>، یا بلاغت: «یعنی رساندن معنا به بهترین قالبهای الفاظ» و فصاحت به معنای «شیوایی کلمات و روانی تلفظ آنها و گوشنواز بودن سخن». | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
# روانی الفاظ و عبارات آن. | # روانی الفاظ و عبارات آن. | ||
# در قرآن «استعارات»، «تشبیهات»، «کنایات» و ..... در جای خاص خود به کار رفته است<ref>مؤدب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص161ـ 170.</ref>. | # در قرآن «استعارات»، «تشبیهات»، «کنایات» و ..... در جای خاص خود به کار رفته است<ref>مؤدب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص161ـ 170.</ref>. | ||
# تناسب آیات و رعایت فواصل؛ هر چند که آیات قرآن در حالات و مراحل مختلف بر پیامبر نازل شدهاند و هر کدام مربوط به حادثه | # تناسب آیات و رعایت فواصل؛ هر چند که آیات قرآن در حالات و مراحل مختلف بر پیامبر نازل شدهاند و هر کدام مربوط به حادثه خاصی بوده ولی مجموع آیات، در ارتباط با هم و برای هدف واحدی نازل شدهاند. تناسب فاصله هم از اعجاز و شگفتیهای قرآن است. در قرآن، رعایت فواصل به بهترین شکل آن تصور شده است. | ||
# آغاز سورهها، آغاز هر کدام از سورههای قرآن نیز از بلاغت و زیبایی خاصی برخوردار است؛ بعضی با حروف مقطعه، حمد و ثنای الهی، قسم، سؤال و ..... آغاز شدهاند<ref> همان، ص170ـ 176.</ref>. | # آغاز سورهها، آغاز هر کدام از سورههای قرآن نیز از بلاغت و زیبایی خاصی برخوردار است؛ بعضی با حروف مقطعه، حمد و ثنای الهی، قسم، سؤال و ..... آغاز شدهاند<ref> همان، ص170ـ 176.</ref>. | ||
==امّی بودن آورنده== | == امّی بودن آورنده == | ||
سوّمین وجه از وجوه اعجاز که قرآن به آن تأکید و تحدّی نموده راجع به شخصیت پیامبر(ص) و درس نخواند و به مکتب نرفته بودن ایشان است. در قرآن آمده است: «وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمینِكَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ»<ref> سوره عنکبوت، آیه 48.</ref>؛ و تو پیش از فرود آمدن قرآن، نوشتهای را نمیخواندی و نه به دستانت آن را مینوشتی در آن صورت یاوهگویان دو دل میشدند. | سوّمین وجه از وجوه اعجاز که قرآن به آن تأکید و تحدّی نموده راجع به شخصیت پیامبر(ص) و درس نخواند و به مکتب نرفته بودن ایشان است. در قرآن آمده است: «وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمینِكَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ»<ref> سوره عنکبوت، آیه 48.</ref>؛ و تو پیش از فرود آمدن قرآن، نوشتهای را نمیخواندی و نه به دستانت آن را مینوشتی در آن صورت یاوهگویان دو دل میشدند. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
میتوان گفت که پیامبری که امّی و درس نخوانده است کتابی را آورد، که هم الفاظش و هم معانیاش فوقالعاده و معجزه است و از این جهت به شخص پیامبر تحدی شده که اگر میتوانند مثل چنین قرآنی بیاورند<ref>مؤدّب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص87.</ref>. | میتوان گفت که پیامبری که امّی و درس نخوانده است کتابی را آورد، که هم الفاظش و هم معانیاش فوقالعاده و معجزه است و از این جهت به شخص پیامبر تحدی شده که اگر میتوانند مثل چنین قرآنی بیاورند<ref>مؤدّب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص87.</ref>. | ||
==اعجاز اخبار از غیب== | == اعجاز اخبار از غیب == | ||
یکی دیگر از وجوه اعجاز قرآن، تحدی آن به اخبار غیبی است. علامه طباطبایی در این مورد بیان مینماید: خداوند در آیات زیادی به اخبار غیبی خود تحدی نموده و فرموده که اگر در آسمانی بودن این کتاب شک دارید کتابی مثل آن شامل اخبار غیبی بیاورید<ref>همان، ص64.</ref>. | یکی دیگر از وجوه اعجاز قرآن، تحدی آن به اخبار غیبی است. علامه طباطبایی در این مورد بیان مینماید: خداوند در آیات زیادی به اخبار غیبی خود تحدی نموده و فرموده که اگر در آسمانی بودن این کتاب شک دارید کتابی مثل آن شامل اخبار غیبی بیاورید<ref>همان، ص64.</ref>. | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
ب ـ این پیشگوئیها را بعد از تحقق ما نشان اعجاز میدانیم و گرنه صرف پیشگویی که معجزه نیست. بدون تردید، برخی از پیشگوئیهای دیگر قرآن نیز حتماً تحقق خواهد یافت. | ب ـ این پیشگوئیها را بعد از تحقق ما نشان اعجاز میدانیم و گرنه صرف پیشگویی که معجزه نیست. بدون تردید، برخی از پیشگوئیهای دیگر قرآن نیز حتماً تحقق خواهد یافت. | ||
ج ـ این پیشگوئیها متکی به آمار، شواهد و قرائن نیست. خبرهایی از تاریخ است بدون هیچ زمینه | ج ـ این پیشگوئیها متکی به آمار، شواهد و قرائن نیست. خبرهایی از تاریخ است بدون هیچ زمینه موجودی<ref>عرفان، حسن، اعجاز در قرآن، ص175.</ref>. | ||
اکنون نمونههایی از اخبار غیبی و پیشگوئیهای قرآن را بیان میکنیم: | اکنون نمونههایی از اخبار غیبی و پیشگوئیهای قرآن را بیان میکنیم: | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
اینها آیاتی است که درباره نوح و سرگذشت عبرت انگیزش آمده و سپس اشاره میکند که این اخبار، غیبی بوده و کسی از آنها آگاهی نداشته است. | اینها آیاتی است که درباره نوح و سرگذشت عبرت انگیزش آمده و سپس اشاره میکند که این اخبار، غیبی بوده و کسی از آنها آگاهی نداشته است. | ||
ب ـ خبر از آینده مانند غلبه | ب ـ خبر از آینده مانند غلبه روم | ||
[[امپراطور روم]] در سال هفتم میلادی رو به ضعف و ناتوانی بود و از سوی دیگر [[خسرو پرویز]] با توجه به این موضوع به سرزمین [[روم]] میتاخت و آنجا را یکی پس از دیگر فتح میکرد. شهرهای بین [[دجله]] و [[فرات]] د و شهرهای [[سوریه]] و [[مصر]] را تسخیر و بر مرزهای [[اورشلیم]] میتاخت و همچنان در فکر پیروزیهای دیگر بود<ref>عرفان، حسن، پیشین، ص176.</ref> که این آیات بر مسلمانان نازل شد: «غُلِبَتِ الرُّومُ. فی أَدْنَی الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ. فی بِضْعِ سِنینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ»<ref> سوره روم، آیه 2ـ 3ـ 4.</ref>؛ رومیان شکست خوردند و این شکست در سرزمین نزدیکی رخ داد، امّا آنها بعد از مغلوبیت، بزودی غلبه خواهند کرد، در چند سال؛ همه کارها از آن خداست چه قبل و چه بعد و در آن روز مؤمنان به خاطر پیروزی دیگری خوشحال خواهند شد. | [[امپراطور روم]] در سال هفتم میلادی رو به ضعف و ناتوانی بود و از سوی دیگر [[خسرو پرویز]] با توجه به این موضوع به سرزمین [[روم]] میتاخت و آنجا را یکی پس از دیگر فتح میکرد. شهرهای بین [[دجله]] و [[فرات]] د و شهرهای [[سوریه]] و [[مصر]] را تسخیر و بر مرزهای [[اورشلیم]] میتاخت و همچنان در فکر پیروزیهای دیگر بود<ref>عرفان، حسن، پیشین، ص176.</ref> که این آیات بر مسلمانان نازل شد: «غُلِبَتِ الرُّومُ. فی أَدْنَی الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ. فی بِضْعِ سِنینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ»<ref> سوره روم، آیه 2ـ 3ـ 4.</ref>؛ رومیان شکست خوردند و این شکست در سرزمین نزدیکی رخ داد، امّا آنها بعد از مغلوبیت، بزودی غلبه خواهند کرد، در چند سال؛ همه کارها از آن خداست چه قبل و چه بعد و در آن روز مؤمنان به خاطر پیروزی دیگری خوشحال خواهند شد. | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
در این قسمت از بحث بعضی از وجوه دیگر اعجاز را که تحّدی خاصی نسبت به آن از سوی قرآن صورت نگرفته، ولی دانشمندان آنها را از وجوه اعجاز میدانند را بر میشمریم. | در این قسمت از بحث بعضی از وجوه دیگر اعجاز را که تحّدی خاصی نسبت به آن از سوی قرآن صورت نگرفته، ولی دانشمندان آنها را از وجوه اعجاز میدانند را بر میشمریم. | ||
==اسرار خلقت در قرآن (اعجاز علمی)== | == اسرار خلقت در قرآن (اعجاز علمی) == | ||
یکی از ابعاد اعجاز قرآن که در چند قرن اخیر ظاهر شد و بسیاری از متخصصان علوم را به شگفتی واداشت و برخی صاحب نظران علوم قرآن بدان تصریح کردهاند، همان گزارههای قرآن در مورد مسائل علمی مثل زوجیت گیاهان و حرکت خورشید و زمین است. در حالی که انسانها تا قرنها بعد از نزول قرآن به این مطالب علمی دسترسی نداشتند یا به نظر [[بطلمیوسی]] که برخلاف آنهاست معتقد بودند<ref>رضایی، محمدعلی، پژوهشی در اعجاز قرآن، ص75.</ref>. | یکی از ابعاد اعجاز قرآن که در چند قرن اخیر ظاهر شد و بسیاری از متخصصان علوم را به شگفتی واداشت و برخی صاحب نظران علوم قرآن بدان تصریح کردهاند، همان گزارههای قرآن در مورد مسائل علمی مثل زوجیت گیاهان و حرکت خورشید و زمین است. در حالی که انسانها تا قرنها بعد از نزول قرآن به این مطالب علمی دسترسی نداشتند یا به نظر [[بطلمیوسی]] که برخلاف آنهاست معتقد بودند<ref>رضایی، محمدعلی، پژوهشی در اعجاز قرآن، ص75.</ref>. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
و خداوند خورشید و ماه را در حالی که هر دو در حال حرکت هستند به نفع شما مقهور و مسخر گردانید<ref>سوره ابراهیم، آیه 33.</ref>. | و خداوند خورشید و ماه را در حالی که هر دو در حال حرکت هستند به نفع شما مقهور و مسخر گردانید<ref>سوره ابراهیم، آیه 33.</ref>. | ||
اینها نمونههایی از آیاتی بود که نشان دهنده | اینها نمونههایی از آیاتی بود که نشان دهنده اعجاز علمی قرآن است وگرنه آیات زیادی درباره مسائل علمی دیگر مثل علوم کیهانشناسی، علوم زیست شناسی، علوم پزشکی در قرآن آمده است، که نیاز به رجوع و تدبر در آیات قرآن دارد. | ||
==منبع== | == منبع == | ||
[http://intjz.net/maqalat/t-ejaz-quran.htm برگرفته از سایت وجوه اعجاز قرآنhttp://intjz.net] | [http://intjz.net/maqalat/t-ejaz-quran.htm برگرفته از سایت وجوه اعجاز قرآنhttp://intjz.net] | ||