۴٬۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابوعبدالله حسین بن علی علیهالسلام'''، ملقب به سید الشهداء، فرزند دوم [[امام علی]]<ref>ر.ک:مقاله امام علی</ref> علیه السلام | '''ابوعبدالله حسین بن علی علیهالسلام'''، ملقب به سید الشهداء، فرزند دوم [[امام علی]]<ref>ر. ک:مقاله امام علی</ref> علیه السلام و [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها و امام سوم [[شیعیان]] است. امام حسین علیه السلام حدود هفت سال از دوران کودکی خود را در زمان حیات پربرکت [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله وسلم و مادر بزرگوارش حضرت فاطمه سلام الله علیها سپری نمود. آن حضرت تحت پرورشهای الهی و آسمانی جدّ بزرگوارش [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه وآله وسلم با بهترین شیوههای تربیتی پرورش مییافت و با احترام و محبت فوق العاده، روحیه اعتماد به نفس و عزّت در وجود آن حضرت، رشد داده و تقویت می شد. آن حضرت پس از شهادت برادرش [[امام حسن]] علیه السلام در سال ۵۰ هجری قمری به امامت رسید. ده سال از [[امامت]] آن حضرت مقارن با سالهای پایانی حکومت [[معاویه]] اولین حاکم [[بنی امیه]] بود و پس از اینکه یزید فرزند معاویه در سال ۶۰ هجری پس از مرگ پدرش علی رغم مفاد صلحنامه او با امام حسن علیه السلام بر مسند خلافت تکیه زد، آن حضرت به دعوت مردم [[کوفه]] دست به قیام زد. اما مردم کوفه به آن حضرت خیانت نمودند و در پی آن، ایشان به همراه تعدادی از بستگان و یاران همراهش در دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری در واقعه جانسوز [[عاشورا]] به شهادت رسیدند. شیعیان به همین مناسبت [[ماه محرم]] را به اقامه عزا برای آن حضرت و یارانش میپردازند. | ||
=ولادت امام حسین علیه السلام = | =ولادت امام حسین علیه السلام = | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
ابن شهر آشوب ضمن درج گزارش اخیر به همزمانی میلاد سیدالشهداء با [[جنگ خندق]] و میلاد حضرتشان در یکی از روزهای پنجشنبه، یا سهشنبه نیز اشاره کرده است.<ref> مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 76؛ نک: «فاصله میان ولادت امام حسن با امام حسین(ع)»، 47164</ref> | ابن شهر آشوب ضمن درج گزارش اخیر به همزمانی میلاد سیدالشهداء با [[جنگ خندق]] و میلاد حضرتشان در یکی از روزهای پنجشنبه، یا سهشنبه نیز اشاره کرده است.<ref> مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 76؛ نک: «فاصله میان ولادت امام حسن با امام حسین(ع)»، 47164</ref> | ||
=نسب و کنیه امام حسین علیه السلام = | =نسب و کنیه امام حسین علیه السلام = | ||
امام حسین(ع) فرزند علی(ع) فرزند ابیطالب، فرزند عبدالمطلب، فرزند هاشم، فرزند عبدمناف، فرزند قصیّ است | امام حسین(ع) فرزند علی(ع) فرزند ابیطالب، فرزند عبدالمطلب، فرزند هاشم، فرزند عبدمناف، فرزند قصیّ است | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
در منابع روایی برای امام حسین(ع) شش فرزند پسر و سه دختر ذکر شده است. | در منابع روایی برای امام حسین(ع) شش فرزند پسر و سه دختر ذکر شده است. | ||
==فرزندان پسر== | == فرزندان پسر == | ||
#حضرت امام سجاد(ع)،<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الأشراف، ج 3، ص 146، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق</ref> | # حضرت امام سجاد(ع)،<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الأشراف، ج 3، ص 146، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق</ref> | ||
#حضرت علی اکبر(ع)،<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ سبط بن جوزی، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 249، قم، منشورات الشریف الرضی، چاپ اول، 1418ق</ref> | # حضرت علی اکبر(ع)،<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ سبط بن جوزی، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 249، قم، منشورات الشریف الرضی، چاپ اول، 1418ق</ref> | ||
#جعفر، <ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ دلائل الإمامة، ص 181؛ تذکرة الخواص، ص 249</ref> که در زمان حیات امام حسین(ع) از دنیا رفت. <ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135</ref> | # جعفر، <ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ دلائل الإمامة، ص 181؛ تذکرة الخواص، ص 249</ref> که در زمان حیات امام حسین(ع) از دنیا رفت. <ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135</ref> | ||
#محمد،<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 77، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق؛ دلائل الإمامة، ص 181؛ محدث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 1، ص 582، قم، منشورات الرضی، چاپ اول، 1421ق؛ تذکرة الخواص، ص 249</ref> | # محمد،<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 77، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق؛ دلائل الإمامة، ص 181؛ محدث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 1، ص 582، قم، منشورات الرضی، چاپ اول، 1421ق؛ تذکرة الخواص، ص 249</ref> | ||
#عمر،<ref> «عمر؛ فرزند امام حسین(ع)»، سؤال 39282</ref> | # عمر،<ref> «عمر؛ فرزند امام حسین(ع)»، سؤال 39282</ref> | ||
#حضرت علی اصغر(ع) یا عبدالله.<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ دلائل الامامة، ص 181؛ ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج 5، ص 115، بیروت، دار الاضواء، 1411ق</ref> | # حضرت علی اصغر(ع) یا عبدالله.<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ دلائل الامامة، ص 181؛ ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج 5، ص 115، بیروت، دار الاضواء، 1411ق</ref> | ||
==فرزندان دختر== | == فرزندان دختر == | ||
#فاطمه،<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ کشف الغمة، ج 1، ص 582؛ أنساب الأشراف، ج 2، ص 197؛ تذکرة الخواص، ص 249</ref> | # فاطمه،<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ کشف الغمة، ج 1، ص 582؛ أنساب الأشراف، ج 2، ص 197؛ تذکرة الخواص، ص 249</ref> | ||
#سکینه،<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ أنساب الأشراف، ج 2، ص 195 و ج 3، ص 146</ref> | # سکینه،<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ أنساب الأشراف، ج 2، ص 195 و ج 3، ص 146</ref> | ||
#زینب،<ref>مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 77؛ دلائل الإمامة، ص 181؛ کشف الغمة، ج 1، ص 582</ref> | # زینب،<ref>مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 77؛ دلائل الإمامة، ص 181؛ کشف الغمة، ج 1، ص 582</ref> | ||
=امام حسین(ع) در زمان حیات پیامبر اسلام(ص)= | =امام حسین(ع) در زمان حیات پیامبر اسلام(ص)= | ||
امام حسین(ع) حدود هفت سال از دوران کودکی خود را در زمان حیات پر برکت رسول خدا(ص) و مادر بزرگوارش حضرت فاطمه(س) سپری نمود. <ref>مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیة، ص 164، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1426ق</ref> آنحضرت تحت پرورشهای الهی و آسمانی جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم(ص) با بهترین شیوههای تربیتی پرورش مییافت و با احترام و محبت فوق | امام حسین(ع) حدود هفت سال از دوران کودکی خود را در زمان حیات پر برکت رسول خدا(ص) و مادر بزرگوارش حضرت فاطمه(س) سپری نمود. <ref>مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیة، ص 164، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1426ق</ref> آنحضرت تحت پرورشهای الهی و آسمانی جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم(ص) با بهترین شیوههای تربیتی پرورش مییافت و با احترام و محبت فوق العاده، روحیه اعتماد به نفس و عزّت در وجود آنحضرت، رشد داده و تقویت میشد. | ||
یکی از ویژگیهای برجسته دوران کودکی امام حسین(ع) این است که ایشان در دوران کودکی مورد توجه خاص پیامبر(ص) بود. و رسول خدا نه تنها به وجود امام حسین(ع) به شدّت عشق میورزید، بلکه به کودکانی هم که با آن حضرت بازی میکردند و مهر و علاقه به امام حسین(ع) نشان میدادند، محبّت میکرد و آنها را نیز گرامی میداشت. | یکی از ویژگیهای برجسته دوران کودکی امام حسین(ع) این است که ایشان در دوران کودکی مورد توجه خاص پیامبر(ص) بود. و رسول خدا نه تنها به وجود امام حسین(ع) به شدّت عشق میورزید، بلکه به کودکانی هم که با آن حضرت بازی میکردند و مهر و علاقه به امام حسین(ع) نشان میدادند، محبّت میکرد و آنها را نیز گرامی میداشت. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
در این دوران، امام حسین همیشه در کنار پدر بود و در جنگها شرکت میکرد. در [[واقعه حکمیت]] [[جنگ نهروان]] و دیگر جریانهای پس از [[جنگ صفین]] نیز همه جا در رکاب پدر بود و آن همه بیوفاییها و سست عنصریهای مردم را نسبت به پدر بزرگوار خود از نزدیک میدید و با مرارت و تلخ کامی آن مصایب را تحمل میکرد. همه او را به عظمت و بزرگی میشناختند. شجاعت او زبانزد عام و خاص بود. همه برای او احترام قائل بودند و در مقابل او تعظیم و تجلیل میکردند. <ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۶۹؛ نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۲۰۷، ص۳۲۳</ref> | در این دوران، امام حسین همیشه در کنار پدر بود و در جنگها شرکت میکرد. در [[واقعه حکمیت]] [[جنگ نهروان]] و دیگر جریانهای پس از [[جنگ صفین]] نیز همه جا در رکاب پدر بود و آن همه بیوفاییها و سست عنصریهای مردم را نسبت به پدر بزرگوار خود از نزدیک میدید و با مرارت و تلخ کامی آن مصایب را تحمل میکرد. همه او را به عظمت و بزرگی میشناختند. شجاعت او زبانزد عام و خاص بود. همه برای او احترام قائل بودند و در مقابل او تعظیم و تجلیل میکردند. <ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۶۹؛ نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۲۰۷، ص۳۲۳</ref> | ||
=امام حسین علیه السلام | =امام حسین علیه السلام در دوران امامت امام حسن علیه السلام = | ||
پس از شهادت امیرمؤمنان علی(ع)، امام حسن(ع) عهدهدار امامت و زعامت [[مسلمانان]] شد و امام حسین(ع) با ایشان [[بیعت]] کرد. امام حسین(ع) در ایام امامت و خلافت امام حسن(ع)، همواره همراه و یار و یاور آنحضرت در امور خلافت و امامت بود. افزون بر این، امام حسین(ع) احترام ویژهای برای برادر و امام خود قائل بود، به طوری که در یک کلام میتوان گفت ایشان در پیروی و تکریم از امام حسن(ع) کار را به سرانجام رسانده بود. | پس از شهادت امیرمؤمنان علی(ع)، امام حسن(ع) عهدهدار امامت و زعامت [[مسلمانان]] شد و امام حسین(ع) با ایشان [[بیعت]] کرد. امام حسین(ع) در ایام امامت و خلافت امام حسن(ع)، همواره همراه و یار و یاور آنحضرت در امور خلافت و امامت بود. افزون بر این، امام حسین(ع) احترام ویژهای برای برادر و امام خود قائل بود، به طوری که در یک کلام میتوان گفت ایشان در پیروی و تکریم از امام حسن(ع) کار را به سرانجام رسانده بود. | ||
امام حسین(ع) در همه حال، پیوسته جانب برادر را رعایت میکرد و خود را تابع سیاستهای ایشان و مطیع اوامر او میدانست. هنگامی که آهنگ نبرد و مقابله با دشمنان شامی نواخته شد، آنحضرت در بسیج و اعزام نیروها به اردوگاه <big>نُخَیله</big> و <small>مسکن</small> <big>متن بزرگ</big>، نقشی فعال داشت و همراه برادر به [[مدائن]] و ساباط برای جمعآوری لشکر رفت. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج 5، ص 165، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref> زمانی هم که در پی کارشکنیها و خیانتهای مکرر سپاهیان [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref>، امام حسن(ع) با پیشنهاد صلح از سوی معاویه روبرو شد و بنابر مصالح اسلام و جامعه اسلامی مجبور به پذیرش صلح با معاویه شد و آن همه ناراحتیها را متحمل شد، امام شریک رنجهای برادر بود و چون میدانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است، هرگز اعتراضی به امام حسن نداشت. | امام حسین(ع) در همه حال، پیوسته جانب برادر را رعایت میکرد و خود را تابع سیاستهای ایشان و مطیع اوامر او میدانست. هنگامی که آهنگ نبرد و مقابله با دشمنان شامی نواخته شد، آنحضرت در بسیج و اعزام نیروها به اردوگاه <big>نُخَیله</big> و <small>مسکن</small> <big>متن بزرگ</big>، نقشی فعال داشت و همراه برادر به [[مدائن]] و ساباط برای جمعآوری لشکر رفت. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج 5، ص 165، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref> زمانی هم که در پی کارشکنیها و خیانتهای مکرر سپاهیان [[عراق]]<ref>ر. ک:مقاله عراق</ref>، امام حسن(ع) با پیشنهاد صلح از سوی معاویه روبرو شد و بنابر مصالح اسلام و جامعه اسلامی مجبور به پذیرش صلح با معاویه شد و آن همه ناراحتیها را متحمل شد، امام شریک رنجهای برادر بود و چون میدانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است، هرگز اعتراضی به امام حسن نداشت. | ||
پس از انعقاد صلح، امام حسین(ع) همراه برادر به مدینه بازگشت و در همان جا اقامت گزید.<ref>ابن جوزی، ابوالفرج، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج 5، ص 184، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل، 1412ق؛ ابن کثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیل، البدایه و النهایه، ج 8، ص 19، بیروت، دار الفکر، بیتا</ref> ایشان ده سال از عمر شریف خود را در ایام امامت امام حسن(ع) به سر برد و در تمام این مدت، استوار در کنار ایشان ایستاده بود و در همه احوال مطیع ایشان بود و از آن حضرت تبعیت میکرد، و پس از شهادت وی نیز، تا زمانی که معاویه در قید حیات بود، به پیمان صلح با معاویه وفادار ماند. | پس از انعقاد صلح، امام حسین(ع) همراه برادر به مدینه بازگشت و در همان جا اقامت گزید.<ref>ابن جوزی، ابوالفرج، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج 5، ص 184، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل، 1412ق؛ ابن کثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیل، البدایه و النهایه، ج 8، ص 19، بیروت، دار الفکر، بیتا</ref> ایشان ده سال از عمر شریف خود را در ایام امامت امام حسن(ع) به سر برد و در تمام این مدت، استوار در کنار ایشان ایستاده بود و در همه احوال مطیع ایشان بود و از آن حضرت تبعیت میکرد، و پس از شهادت وی نیز، تا زمانی که معاویه در قید حیات بود، به پیمان صلح با معاویه وفادار ماند. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
اگرچه همۀ معصومان دارای مقام [[ولایت تکوینی]] و از [[عصمت]] برخوردارند، اما هیچ محذوری وجود ندارد که مقام عصمت و ولایت آنها در یک رتبه نباشد، و به اصطلاح علمی در مرحلۀ ثبوت هیچ امتناعی ندارد که مقام ولایت به نحو تشکیک برای آنها ثابت باشد، و مقام عصمت یکی بیشتر از دیگری باشد. | اگرچه همۀ معصومان دارای مقام [[ولایت تکوینی]] و از [[عصمت]] برخوردارند، اما هیچ محذوری وجود ندارد که مقام عصمت و ولایت آنها در یک رتبه نباشد، و به اصطلاح علمی در مرحلۀ ثبوت هیچ امتناعی ندارد که مقام ولایت به نحو تشکیک برای آنها ثابت باشد، و مقام عصمت یکی بیشتر از دیگری باشد. | ||
به عبارت دیگر، اگرچه فی حد نفسه اشکالی ندارد که مقام عصمت یک امام بالاتر از امام دیگر باشد، و به همین جهت امتیازات ویژهای را به خود اختصاص دهد، اما دلیلی وجود ندارد که اثبات کند این امتیازاتی که به یک امام داده شده و به امام دیگر داده نشده، حتماً بر اساس اختلاف مقامات آنها بوده، بلکه این احتمال قویاً داده میشود که مقامات ولایت و عصمت آنها یکسان بوده است، اما عامل دیگری اقتضا کرده که خداوند ویژگیهای یاد شده را به امام حسین(ع) داده باشد. امتیازاتی؛ مانند: انتقال مقام امامت به نسل امام حسین(ع)، شفا در تربت آنحضرت، استجابت دعا نزد قبرش و...، اینکه چه عاملی- با فرض یکسان بودن مقامات آنها- در این امتیازات دخالت داشته، باید گفت: بزرگداشت امام حسین (ع) بزرگداشت تمام اهلبیت و دیگر امامان(ع) است، و توجه بیشتر به کربلا توجه بیشتر به درسهای جامعی است که کربلا به انسانها میدهد؛ از این جهت کسی که از امام حسین(ع) یاد میکند، گویی تمام معصومان را مورد توجه قرار داده است. <ref>«برتری امام حسین (ع) بر امامان دیگر»، 16714</ref> | به عبارت دیگر، اگرچه فی حد نفسه اشکالی ندارد که مقام عصمت یک امام بالاتر از امام دیگر باشد، و به همین جهت امتیازات ویژهای را به خود اختصاص دهد، اما دلیلی وجود ندارد که اثبات کند این امتیازاتی که به یک امام داده شده و به امام دیگر داده نشده، حتماً بر اساس اختلاف مقامات آنها بوده، بلکه این احتمال قویاً داده میشود که مقامات ولایت و عصمت آنها یکسان بوده است، اما عامل دیگری اقتضا کرده که خداوند ویژگیهای یاد شده را به امام حسین(ع) داده باشد. امتیازاتی؛ مانند: انتقال مقام امامت به نسل امام حسین(ع)، شفا در تربت آنحضرت، استجابت دعا نزد قبرش و... ، اینکه چه عاملی- با فرض یکسان بودن مقامات آنها- در این امتیازات دخالت داشته، باید گفت: بزرگداشت امام حسین (ع) بزرگداشت تمام اهلبیت و دیگر امامان(ع) است، و توجه بیشتر به کربلا توجه بیشتر به درسهای جامعی است که کربلا به انسانها میدهد؛ از این جهت کسی که از امام حسین(ع) یاد میکند، گویی تمام معصومان را مورد توجه قرار داده است. <ref>«برتری امام حسین (ع) بر امامان دیگر»، 16714</ref> | ||
=اخلاق و منش امام حسین علیه السلام = | =اخلاق و منش امام حسین علیه السلام = | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
در صورت و سیرت شبیهترین مردم به [[حضرت رسالت]] بود. <ref>أنساب الأشراف، ج 3، ص 142</ref> به گونهای که در شبهای تار نور از جبین آنحضرت ساطع بود و مردم آنحضرت را به آن نور میشناختند. | در صورت و سیرت شبیهترین مردم به [[حضرت رسالت]] بود. <ref>أنساب الأشراف، ج 3، ص 142</ref> به گونهای که در شبهای تار نور از جبین آنحضرت ساطع بود و مردم آنحضرت را به آن نور میشناختند. | ||
از جود و سخا و شجاعت حسین(ع) که از پدرانش به او ارث رسیده بود. گزارشهای فراوانی وجود دارد. <ref>أعیان الشیعة، ج 1، ص 579 – 580؛ | از جود و سخا و شجاعت حسین(ع) که از پدرانش به او ارث رسیده بود. گزارشهای فراوانی وجود دارد. <ref>أعیان الشیعة، ج 1، ص 579 – 580؛ عطاردی، عزیز الله، مسند الإمام الشهید(ع)، ج 1، ص 32 – 52، تهران، عطارد، چاپ اوّل، 1376ش</ref> تهجد و مناجات با پروردگار و تلاوت [[قرآن]] برای آنحضرت به گونهای اهمیت داشت که حتی در سختترین لحظات و در شدیدترین محاصره نظامی، شبی را از دشمن فرصت میگیرد تا با پروردگارش مناجات کرده و به تلاوت قرآن بپردازد. <ref>شریف قرشی، باقر، حیاة الإمام الحسین(ع)، ج 1، ص 132 – 134، قم، مدرسه علمیه ایروانی، چاپ چهارم، 1413ق</ref> | ||
=واقعه عاشورا= | =واقعه عاشورا= | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
حجاج بن عبدالله که خود در صحنه حاضر بود میگوید: به خدا هرگز شکسته ای را ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته شده باشند و چون او ثابت قدم و آرام خاطر باشد. به خدا قسم پیش از او و پس از او کسی را همانندش ندیدم. وقتی حمله میبرد پیادگان از راست و چپ او همچون بزغالگان از حمله گرگ فراری میشدند. <ref>تاریخ طبری، ۲۴۵/۴</ref> | حجاج بن عبدالله که خود در صحنه حاضر بود میگوید: به خدا هرگز شکسته ای را ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته شده باشند و چون او ثابت قدم و آرام خاطر باشد. به خدا قسم پیش از او و پس از او کسی را همانندش ندیدم. وقتی حمله میبرد پیادگان از راست و چپ او همچون بزغالگان از حمله گرگ فراری میشدند. <ref>تاریخ طبری، ۲۴۵/۴</ref> | ||
=امام حسین علیه السلام | =امام حسین علیه السلام در نگاه اهل سنت= | ||
منابع معتبر اهل سنت احادیث فراوانی درباره جایگاه و فضایل حسین بن علی(ع) نقل کردهاند. گذشته از روایات فضائل، مقام امام حسین(ع) در اعتقاد مسلمانان تا حد زیادی برخاسته از آن است که وی در راه خدا از جان و مال و نزدیکان خود گذشت. <ref>مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۷۶-۴۱۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۷؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۹۹؛ همچنین نگاه کنید به: حسینی شاهرودی، «امام حسین (ع) و عاشورا از دیدگاه اهل سنت»؛ ایوب، «فضایل امام حسین علیهالسلام در احادیث اهل سنت».</ref> | منابع معتبر اهل سنت احادیث فراوانی درباره جایگاه و فضایل حسین بن علی(ع) نقل کردهاند. گذشته از روایات فضائل، مقام امام حسین(ع) در اعتقاد مسلمانان تا حد زیادی برخاسته از آن است که وی در راه خدا از جان و مال و نزدیکان خود گذشت. <ref>مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۷۶-۴۱۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۷؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۹۹؛ همچنین نگاه کنید به: حسینی شاهرودی، «امام حسین (ع) و عاشورا از دیدگاه اهل سنت»؛ ایوب، «فضایل امام حسین علیهالسلام در احادیث اهل سنت».</ref> | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
<ref> ایوب، «فضایل امام حسین علیهالسلام در احادیث اهل سنت».</ref> ابن تیمیه نیز معتقد است اقدام حسین بن علی(ع) نه تنها موجب اصلاح اوضاع نشد، بلکه به شر و فتنه انجامید. <ref> ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۵۳۰-۵۳۱</ref> | <ref> ایوب، «فضایل امام حسین علیهالسلام در احادیث اهل سنت».</ref> ابن تیمیه نیز معتقد است اقدام حسین بن علی(ع) نه تنها موجب اصلاح اوضاع نشد، بلکه به شر و فتنه انجامید. <ref> ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۵۳۰-۵۳۱</ref> | ||
در طرف مقابل، [[ابنخلدون]]، مورخ قرن نهم اهل سنت در [[اندلس]]<ref>ر.ک:مقاله اندلس</ref>، به سخن ابنعربی واکنش نشان داده و با تأکید بر شرط بودن وجودِ امام عادل برای جنگ با ستمکاران، حسین(ع) را عادلترین فرد در زمان خود برای این جنگ برشمرده <ref>ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۷</ref> و گفته است که وقتی فاسق بودن یزید بر همگان آشکار شد، حسین بر خود واجب دید که علیه او قیام کند، چون خود را دارای اهلیت و قدرت برای این کار میدانست. <ref>ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۶</ref> [[شهابالدین آلوسی]] از عالمان اهل سنت در قرن سیزدهم قمری نیز در کتاب روح المعانی، زبان به نفرین ابنعربی گشوده و این سخن او را دروغ و تهمتی بزرگ شمرده است. <ref> آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۲۸</ref> | در طرف مقابل، [[ابنخلدون]]، مورخ قرن نهم اهل سنت در [[اندلس]]<ref>ر. ک:مقاله اندلس</ref>، به سخن ابنعربی واکنش نشان داده و با تأکید بر شرط بودن وجودِ امام عادل برای جنگ با ستمکاران، حسین(ع) را عادلترین فرد در زمان خود برای این جنگ برشمرده <ref>ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۷</ref> و گفته است که وقتی فاسق بودن یزید بر همگان آشکار شد، حسین بر خود واجب دید که علیه او قیام کند، چون خود را دارای اهلیت و قدرت برای این کار میدانست. <ref>ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۶</ref> [[شهابالدین آلوسی]] از عالمان اهل سنت در قرن سیزدهم قمری نیز در کتاب روح المعانی، زبان به نفرین ابنعربی گشوده و این سخن او را دروغ و تهمتی بزرگ شمرده است. <ref> آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۲۸</ref> | ||
[[عباس محمود عقاد]]، نویسنده و ادیب مصری در قرن چهاردهم قمری و مؤلف کتاب <big>ابوالشهداء: الحسین بن علی</big> نوشته است که اوضاع در زمان [[یزید]]<ref>ر.ک:مقاله یزید</ref> به حدی رسیده بود که جز شهادت آن را علاج نمیکرد. <ref> عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۲۰۷</ref> وی معتقد است که چنین قیامی تنها از سوی انسانهایی نادر رقم میخورد که برای این کار ساخته شدهاند و نمیتوان حرکت آنان را با دیگران مقایسه کرد؛ چرا که اینان گونهای دیگر میفهمند و چیزی دیگر میطلبند. <ref>عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۱۴۱</ref> [[طه حسین]]، نویسنده معاصر اهل سنت، معتقد است بیعت نکردن حسین از سر عناد و لجبازی نبود؛ چرا که میدانست اگر با یزید بیعت کند، به وجدانش خیانت کرده و با دین خود مخالفت ورزیده است، زیرا از نظر او بیعت با یزید گناه بود. <ref>طه حسین، علی و بنوه، دارالمعارف، ص۲۳۹</ref> | [[عباس محمود عقاد]]، نویسنده و ادیب مصری در قرن چهاردهم قمری و مؤلف کتاب <big>ابوالشهداء: الحسین بن علی</big> نوشته است که اوضاع در زمان [[یزید]]<ref>ر. ک:مقاله یزید</ref> به حدی رسیده بود که جز شهادت آن را علاج نمیکرد. <ref> عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۲۰۷</ref> وی معتقد است که چنین قیامی تنها از سوی انسانهایی نادر رقم میخورد که برای این کار ساخته شدهاند و نمیتوان حرکت آنان را با دیگران مقایسه کرد؛ چرا که اینان گونهای دیگر میفهمند و چیزی دیگر میطلبند. <ref>عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۱۴۱</ref> [[طه حسین]]، نویسنده معاصر اهل سنت، معتقد است بیعت نکردن حسین از سر عناد و لجبازی نبود؛ چرا که میدانست اگر با یزید بیعت کند، به وجدانش خیانت کرده و با دین خود مخالفت ورزیده است، زیرا از نظر او بیعت با یزید گناه بود. <ref>طه حسین، علی و بنوه، دارالمعارف، ص۲۳۹</ref> | ||
عمر فروخ نیز با تأکید بر اینکه سکوت در برابر ظلم به هیچ وجه جایز نیست، معتقد است ما مسلمانان امروزه نیاز داریم که <big>حسینی</big> در میان ما قیام کند و ما را به راه درست در دفاع از حق رهنمون سازد. <ref>فروخ، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، دار الکتاب العربی، ص۱۵۲</ref> | عمر فروخ نیز با تأکید بر اینکه سکوت در برابر ظلم به هیچ وجه جایز نیست، معتقد است ما مسلمانان امروزه نیاز داریم که <big>حسینی</big> در میان ما قیام کند و ما را به راه درست در دفاع از حق رهنمون سازد. <ref>فروخ، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، دار الکتاب العربی، ص۱۵۲</ref> |