۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بت پرستی' به 'بتپرستی') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
</div> | </div> | ||
'''بودیسم''' یا آیین بودایی پس از [[اسلام]] و [[مسیحیت]]<ref>ر.ک:مقاله مسیحیت</ref> از جمله آیینهایی است که در سراسر جهان پیرو دارند. بودیسم آیینهای رایج در شرق آسیا و دارای اماکن زیارتی [[مقدس]] و مناسکی همانند [[حج]] و [[عمره]] میباشد. | '''بودیسم''' یا آیین بودایی پس از [[اسلام]] و [[مسیحیت]]<ref>ر. ک:مقاله مسیحیت</ref> از جمله آیینهایی است که در سراسر جهان پیرو دارند. بودیسم آیینهای رایج در شرق آسیا و دارای اماکن زیارتی [[مقدس]] و مناسکی همانند [[حج]] و [[عمره]] میباشد. | ||
بر پایه آمار سال ۲۰۰۵م. این آیین ۳۶۰ میلیون پیرو در سراسر جهان دارد. این [[دین]] برپایه فلسفهای مبتنی بر آموزههای سیدارتا گوتاما که در حدود ۵۶۶ (پیش از میلاد) تا ۴۸۶ (پیش از میلاد) میزیسته، است. | بر پایه آمار سال ۲۰۰۵م. این آیین ۳۶۰ میلیون پیرو در سراسر جهان دارد. این [[دین]] برپایه فلسفهای مبتنی بر آموزههای سیدارتا گوتاما که در حدود ۵۶۶ (پیش از میلاد) تا ۴۸۶ (پیش از میلاد) میزیسته، است. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
برخی از مستشرقان از آیین بودا تعبیر به فلسفه میکنند و برخی نیز نام «دین» بر آن مینهند. جان بی. ناس در این مورد میگوید: | برخی از مستشرقان از آیین بودا تعبیر به فلسفه میکنند و برخی نیز نام «دین» بر آن مینهند. جان بی. ناس در این مورد میگوید: | ||
این مسئله که آیا فلسفه بودیسم را میتوان در واقع دین و [[مذهب]] نامید یا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقاید آن مرد بزرگ در باب جهان هستی و روشهای پیچ در پیچ میتوان آن را به عنوان دین تعریف کرد... . <ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 204</ref> | این مسئله که آیا فلسفه بودیسم را میتوان در واقع دین و [[مذهب]] نامید یا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقاید آن مرد بزرگ در باب جهان هستی و روشهای پیچ در پیچ میتوان آن را به عنوان دین تعریف کرد... . <ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 204</ref> | ||
ولی اگر به دیده تحقیق بنگریم، شاید بهتر باشد که بودیسم را یک [[مکتب اخلاقی|مکتب اخلاقی]] بدانیم تا یک [[مکتب فلسفی|مکتب فلسفی]]; چرا که بودا به هیچ وجه وارد بحثهای متافیزیک و فلسفی نمیشود و میکوشد مسائل فلسفی را هم با تمثیل بیان کند و بحث درباره [[خدا]] و [[روح]] را بی فایده میانگارد <ref>غلامعلی، آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، (انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379 هـ.ش)</ref> و به دادن چند تذکر اخلاقی دراینباره بسنده میکند. | ولی اگر به دیده تحقیق بنگریم، شاید بهتر باشد که بودیسم را یک [[مکتب اخلاقی|مکتب اخلاقی]] بدانیم تا یک [[مکتب فلسفی|مکتب فلسفی]]; چرا که بودا به هیچ وجه وارد بحثهای متافیزیک و فلسفی نمیشود و میکوشد مسائل فلسفی را هم با تمثیل بیان کند و بحث درباره [[خدا]] و [[روح]] را بی فایده میانگارد <ref>غلامعلی، آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، (انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379 هـ. ش)</ref> و به دادن چند تذکر اخلاقی دراینباره بسنده میکند. | ||
از دیدگاه علمای [[ادیان ابراهیمی|ادیان ابراهیمی]] نیز نمیتوان آیین بودا را «دین» نامید; زیرا آن گونه که خواهد آمد، این آیین، مبدأ اعلی و وجود امور ماوراء الطبیعی و غیرمادی را برنمی تابد و ماده را تنها موجود ازلی و ابدی میشمارد که خالقی نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنی بودا از دین، مفهومی کاملاً اخلاقی است. او در همه چیز به رفتار و سلوک توجه دارد و به مراسم آیینی یا [[پرستش]] ما بعدالطبیعه ا [[خداشناسی|خداشناسی]]...» بی اعتناست. <ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ی احمد آرامی، ع. پاشایی، امیر حسین آریان پور، (شرکت انتشارات علمی و فرهنگی)، چ ششم، 1378</ref> | از دیدگاه علمای [[ادیان ابراهیمی|ادیان ابراهیمی]] نیز نمیتوان آیین بودا را «دین» نامید; زیرا آن گونه که خواهد آمد، این آیین، مبدأ اعلی و وجود امور ماوراء الطبیعی و غیرمادی را برنمی تابد و ماده را تنها موجود ازلی و ابدی میشمارد که خالقی نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنی بودا از دین، مفهومی کاملاً اخلاقی است. او در همه چیز به رفتار و سلوک توجه دارد و به مراسم آیینی یا [[پرستش]] ما بعدالطبیعه ا [[خداشناسی|خداشناسی]]...» بی اعتناست. <ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ی احمد آرامی، ع. پاشایی، امیر حسین آریان پور، (شرکت انتشارات علمی و فرهنگی)، چ ششم، 1378</ref> | ||
آیین بودا را باید نهضتی اصلاحی در آیین هندو شمرد که سعی میکرد برخی از عقاید و اعمال افراطی و خشن آیین هندو را تعدیل کند. این آیین «راه نجات را در روش اعتدال و میانه روی و عقل سلیم قرار داده و [[ریاضت]]<nowiki/>های افراطی را خلاف مصلحت عقلانی» <ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref> میدانست. | آیین بودا را باید نهضتی اصلاحی در آیین هندو شمرد که سعی میکرد برخی از عقاید و اعمال افراطی و خشن آیین هندو را تعدیل کند. این آیین «راه نجات را در روش اعتدال و میانه روی و عقل سلیم قرار داده و [[ریاضت]]<nowiki/>های افراطی را خلاف مصلحت عقلانی» <ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 188</ref> میدانست. | ||
بودیسم با جامعه طبقاتی (کاسْتْ) که آیین هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت میورزید و به همین دلیل «هر کس که در صف پیروان بودا درمی آمد از تنگنای رسم و رعایت اصول طبقاتی (کاست) <ref> در آیین هندو جامعه به چهار طبقه (کاست) تقسیم می شود و ارتباط طبقه ی پایین با طبقه ی بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتیازهای بسیاری بودند که دیگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه ی آنها محروم بودند. البته خود این طبقات نیز زیرمجموعه ها و تقسیمات متعددی داشت. برای اطلاع از آنها ر. ک: ادیان آسیا، ویراسته ی فرید هلم هاردی، ترجمه ی عبدالکریم گواهی، (انتشارات فرهنگی اسلامی، چ دوم، 1377 هـ.ش)، ص 89 ـ 419</ref> آزاد میشد.» <ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref> هر چند خودش دچار [[خرافات]] و ریاضتهای افراطی ای بود که داعیه مخالفت با آنها را داشت. | بودیسم با جامعه طبقاتی (کاسْتْ) که آیین هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت میورزید و به همین دلیل «هر کس که در صف پیروان بودا درمی آمد از تنگنای رسم و رعایت اصول طبقاتی (کاست) <ref> در آیین هندو جامعه به چهار طبقه (کاست) تقسیم می شود و ارتباط طبقه ی پایین با طبقه ی بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتیازهای بسیاری بودند که دیگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه ی آنها محروم بودند. البته خود این طبقات نیز زیرمجموعه ها و تقسیمات متعددی داشت. برای اطلاع از آنها ر. ک: ادیان آسیا، ویراسته ی فرید هلم هاردی، ترجمه ی عبدالکریم گواهی، (انتشارات فرهنگی اسلامی، چ دوم، 1377 هـ. ش)، ص 89 ـ 419</ref> آزاد میشد.» <ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 188</ref> هر چند خودش دچار [[خرافات]] و ریاضتهای افراطی ای بود که داعیه مخالفت با آنها را داشت. | ||
=اساس آیین بودیسم= | =اساس آیین بودیسم= | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
4. حقیقت طریقت والا برای رفع مایه تألّم: | 4. حقیقت طریقت والا برای رفع مایه تألّم: | ||
روش ریشه کن کردن میل و هوس استفاده از هشت راه است. <ref>هاشم، رجب زاده، چنین گفت بودا، (انتشارات اساطیر، چ سوم، 1378 هـ.ش)، ص 51 و 52</ref> این هشت راه که «هشت منزلت والا» نامیده میشوند عبارتاند از: | روش ریشه کن کردن میل و هوس استفاده از هشت راه است. <ref>هاشم، رجب زاده، چنین گفت بودا، (انتشارات اساطیر، چ سوم، 1378 هـ. ش)، ص 51 و 52</ref> این هشت راه که «هشت منزلت والا» نامیده میشوند عبارتاند از: | ||
بینش درست، اندیشه درست، گفتار درست، کردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن درست و تمرکز حواس درست. | بینش درست، اندیشه درست، گفتار درست، کردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن درست و تمرکز حواس درست. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
اگر چه بودا اعمالی ویژه برای این زیارتگاهها مشخص نکرده، بوداییان معمولاً رسومی ویژه را در این کار معنوی دنبال میکنند. زیارت بیشتر از دو بخش تشکیل میشود: طواف زیارتگاه، نماز و دعا. | اگر چه بودا اعمالی ویژه برای این زیارتگاهها مشخص نکرده، بوداییان معمولاً رسومی ویژه را در این کار معنوی دنبال میکنند. زیارت بیشتر از دو بخش تشکیل میشود: طواف زیارتگاه، نماز و دعا. | ||
==طواف== | == طواف == | ||
انجام [[طواف]] به معنای حرکت دوَرانی به دور [[بقعه مقدس]]، از اعمالی است که میان بوداییان رواج دارد. طواف بر اساس حرکت عقربه ساعت صورت میگیرد؛ به گونهای که همواره بخش راست بدن زائران به سوی مکان مقدس قرار دارد. <ref>Trainor، Kevin، Buddhism: the illustrated guide، (Oxford University Press، 2004)، P.113 and C</ref> زائران هنگام طواف که باید با پای برهنه انجام گیرد، سه بار گرداگرد بقعه میگردند و آن را طواف میکنند. | انجام [[طواف]] به معنای حرکت دوَرانی به دور [[بقعه مقدس]]، از اعمالی است که میان بوداییان رواج دارد. طواف بر اساس حرکت عقربه ساعت صورت میگیرد؛ به گونهای که همواره بخش راست بدن زائران به سوی مکان مقدس قرار دارد. <ref>Trainor، Kevin، Buddhism: the illustrated guide، (Oxford University Press، 2004)، P.113 and C</ref> زائران هنگام طواف که باید با پای برهنه انجام گیرد، سه بار گرداگرد بقعه میگردند و آن را طواف میکنند. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
رمز این عدد آن است که با این طوافهای سهگانه، سه پناه بودایی یعنی بودا، درمه (حقیقت بنیادین) و انجمن را به اد آورند. <ref>J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106</ref> برخی [[زائران]] تبتی طواف را به صورت خوابیده بر خاک انجام میدهند و همه مسیر را به شکل سینهخیز طی میکنند. <ref>Trainor، Kevin، Buddhism، P.113</ref> | رمز این عدد آن است که با این طوافهای سهگانه، سه پناه بودایی یعنی بودا، درمه (حقیقت بنیادین) و انجمن را به اد آورند. <ref>J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106</ref> برخی [[زائران]] تبتی طواف را به صورت خوابیده بر خاک انجام میدهند و همه مسیر را به شکل سینهخیز طی میکنند. <ref>Trainor، Kevin، Buddhism، P.113</ref> | ||
==نماز و دعا== | == نماز و دعا == | ||
زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا میپردازند. برخی از آنان این اعمال را به شکل ایستاده انجام میدهند. بعضی بر زانو مینشینند و برخی نیز به خاک میافتند و اعمال عبادی را به جای میآورند. | زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا میپردازند. برخی از آنان این اعمال را به شکل ایستاده انجام میدهند. بعضی بر زانو مینشینند و برخی نیز به خاک میافتند و اعمال عبادی را به جای میآورند. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
این چهار مکان عبارتند از: | این چهار مکان عبارتند از: | ||
#لومبینی | # لومبینی | ||
#بودگیا | # بودگیا | ||
#سارنات | # سارنات | ||
#کوشیناره | # کوشیناره | ||
# | # | ||
==لومبینی Lumbini== | == لومبینی Lumbini== | ||
شهری در مرز میان هند و [[نپال]] کنونی است و بر پایه گزارشها زادگاه بودا میباشد. این مکان اکنون رومیندی (Rumindi) نام دارد. <ref>A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378</ref> باغ لومبینی در این منطقه، از دیرباز دارای تقدس و اهمیت ویژه بوده است. بر پایه گزارشهای موجود، امپراتور بزرگ مائوریها به نام آشوکا (Asoka) که در فاصله سالهای 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حکمفرمایی داشت، به سال 249 به زیارت لومبینی و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به ادبود حضور او در این مکان، ستونی سنگی ساختند و بر آن کتیبه هایی نگاشتند که رخداد زیارت آشوکا را حکایت میکند. به باور بوداییان، متون نوشته شده بر این ستون نشان میدهد که این محل از دیرباز به عنوان مکان تولد بودا مورد پذیرش قرار داشته است. | شهری در مرز میان هند و [[نپال]] کنونی است و بر پایه گزارشها زادگاه بودا میباشد. این مکان اکنون رومیندی (Rumindi) نام دارد. <ref>A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378</ref> باغ لومبینی در این منطقه، از دیرباز دارای تقدس و اهمیت ویژه بوده است. بر پایه گزارشهای موجود، امپراتور بزرگ مائوریها به نام آشوکا (Asoka) که در فاصله سالهای 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حکمفرمایی داشت، به سال 249 به زیارت لومبینی و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به ادبود حضور او در این مکان، ستونی سنگی ساختند و بر آن کتیبه هایی نگاشتند که رخداد زیارت آشوکا را حکایت میکند. به باور بوداییان، متون نوشته شده بر این ستون نشان میدهد که این محل از دیرباز به عنوان مکان تولد بودا مورد پذیرش قرار داشته است. | ||
==حوضچه مقدس== | == حوضچه مقدس == | ||
از جمله مکانهای مقدس و زیارتی لومبینی، پوشکارنی (Puskarni) به معنای «حوضچه مقدس» است که در پایین [[مناره]] آشوکایی قرار گرفته است. آنان بر این باورند که «مایا دوی» (Maya Devi) مادر بودا، بدن خویش را پیش از تولد بودا در این حوضچه شستوشو داده و به همین دلیل، این حوضچه از تقدس ویژه میان بوداییان برخوردار است. | از جمله مکانهای مقدس و زیارتی لومبینی، پوشکارنی (Puskarni) به معنای «حوضچه مقدس» است که در پایین [[مناره]] آشوکایی قرار گرفته است. آنان بر این باورند که «مایا دوی» (Maya Devi) مادر بودا، بدن خویش را پیش از تولد بودا در این حوضچه شستوشو داده و به همین دلیل، این حوضچه از تقدس ویژه میان بوداییان برخوردار است. | ||
==معبد کهن مایا دوی== | == معبد کهن مایا دوی == | ||
[[معبد]] کهن مایا دوی نیز از جمله مکانهای مقدس و مشهور لومبینی است. این معبد که درست در برابر ستون آشوکایی قرار دارد، به سال 1995م. مورد کاوش و حفاریهای باستانی قرار گرفت. به سال 1996م. کاوشگران اعلام کردند که محل تولد بودا زیر این معبد کشف شده است. باستان شناسان با حفر این مکان به ادوارهای سنگی دست یافتند که متعلق به سده سوم ق. م. بود و آن محل را مکان دقیق تولد بودا میشمرد. <ref> Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، PP.69 – 87</ref> | [[معبد]] کهن مایا دوی نیز از جمله مکانهای مقدس و مشهور لومبینی است. این معبد که درست در برابر ستون آشوکایی قرار دارد، به سال 1995م. مورد کاوش و حفاریهای باستانی قرار گرفت. به سال 1996م. کاوشگران اعلام کردند که محل تولد بودا زیر این معبد کشف شده است. باستان شناسان با حفر این مکان به ادوارهای سنگی دست یافتند که متعلق به سده سوم ق. م. بود و آن محل را مکان دقیق تولد بودا میشمرد. <ref> Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، PP.69 – 87</ref> | ||
==بودگیا (Bodh-gayā)== | == بودگیا (Bodh-gayā)== | ||
بودگیا در منطقه بیهار (Bihar) کشور هند و در فاصله ازده کیلومتری از شرق شهر گایا (Gaya) قرار دارد. <ref>Olsen، Brad، Sacred Places Around the World، (Consortium of Collective Consciousness، 2004، 2nd ed.)، P.92 | بودگیا در منطقه بیهار (Bihar) کشور هند و در فاصله ازده کیلومتری از شرق شهر گایا (Gaya) قرار دارد. <ref>Olsen، Brad، Sacred Places Around the World، (Consortium of Collective Consciousness، 2004، 2nd ed.)، P.92 | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
'''معبد مهابودی (Mahabodhi)''' | '''معبد مهابودی (Mahabodhi)''' | ||
معبد مهابودی در بودگیا یکی از مهمترین زیارتگاههای بوداییان به شمار میآید. این معبد کنار درختی بنا شده است که به باور بوداییان، بودا زیر آن به روشنشدگی دست یافت. بنای نخست این معبد در سده ششم م. ساخته شد؛ اما در فاصله قرنهای سیزدهم تا نوزدهم م. رو به ویرانی نهاد و سپس به دست [[راهبان]] و زائران این | معبد مهابودی در بودگیا یکی از مهمترین زیارتگاههای بوداییان به شمار میآید. این معبد کنار درختی بنا شده است که به باور بوداییان، بودا زیر آن به روشنشدگی دست یافت. بنای نخست این معبد در سده ششم م. ساخته شد؛ اما در فاصله قرنهای سیزدهم تا نوزدهم م. رو به ویرانی نهاد و سپس به دست [[راهبان]] و زائران این معبد، بازسازی گشت. | ||
'''درخت بودی''' | '''درخت بودی''' | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
این درخت بارها به دست حکمرانان قطع شد. نخستین بار امپراتور آشوکا این درخت را قطع کرد؛ اما پس از در آمدن به آیین بودا، دستور داد تا ریشه باقی مانده از این درخت و جوانههای آن را به طور کامل نگهداری کنند. بعدها نیز هر بار که این درخت به دستور حکمرانان قطع میشد، بوداییان دیگر بار یکی از قلمههای آن را که در [[سریلانکا]] حفظ میشد، به آن جا آورده، در جای نخست میکاشتند. درختی که امروز در این مکان قرار دارد، در حدود 125 سال عمر دارد و برای بوداییان بسیار مقدس است. | این درخت بارها به دست حکمرانان قطع شد. نخستین بار امپراتور آشوکا این درخت را قطع کرد؛ اما پس از در آمدن به آیین بودا، دستور داد تا ریشه باقی مانده از این درخت و جوانههای آن را به طور کامل نگهداری کنند. بعدها نیز هر بار که این درخت به دستور حکمرانان قطع میشد، بوداییان دیگر بار یکی از قلمههای آن را که در [[سریلانکا]] حفظ میشد، به آن جا آورده، در جای نخست میکاشتند. درختی که امروز در این مکان قرار دارد، در حدود 125 سال عمر دارد و برای بوداییان بسیار مقدس است. | ||
==سارنات (Särnäth)== | == سارنات (Särnäth)== | ||
سارنات در ایالت اوتارپرادش در سی کیلومتری شهر واراناسی ([[بنارس]]) قرار دارد. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، Pp. 81 – 82 &87 | سارنات در ایالت اوتارپرادش در سی کیلومتری شهر واراناسی ([[بنارس]]) قرار دارد. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، Pp. 81 – 82 &87 | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
در این زیارتگاه، بقعهها و آثار مقدس دیگر نیز وجود دارند. افزون بر این، معابد مهم تازه تأسیسی نیز برای زائران سارنات ساخته شده است. از جمله این معابد میتوان به معبد مردم برمه، معبد چینی ها، معبد ژاپنیها و معبد کرهایها اشاره کرد. معبد [[تایلندی]]ها و همچنین سه معبد مربوط به مردم تبت، از دیگر معابد موجود در این منطقه هستند. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.95</ref> | در این زیارتگاه، بقعهها و آثار مقدس دیگر نیز وجود دارند. افزون بر این، معابد مهم تازه تأسیسی نیز برای زائران سارنات ساخته شده است. از جمله این معابد میتوان به معبد مردم برمه، معبد چینی ها، معبد ژاپنیها و معبد کرهایها اشاره کرد. معبد [[تایلندی]]ها و همچنین سه معبد مربوط به مردم تبت، از دیگر معابد موجود در این منطقه هستند. <ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.95</ref> | ||
==کوسیناره (Kusinagara)== | == کوسیناره (Kusinagara)== | ||
زیارتگاه کوسیناره در شمال ویشالی از جمله مکانهای مقدسی است که بوداییان به زیارت آن میروند. بر پایه گزارشها، این مکان همان جایی است که بودا در آن وفات یافت و به پری نیروانه (Parinirväna) یا نیروانای کامل دست یافت. | زیارتگاه کوسیناره در شمال ویشالی از جمله مکانهای مقدسی است که بوداییان به زیارت آن میروند. بر پایه گزارشها، این مکان همان جایی است که بودا در آن وفات یافت و به پری نیروانه (Parinirväna) یا نیروانای کامل دست یافت. | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
=انتقاد بر آیین بودا= | =انتقاد بر آیین بودا= | ||
==انکار مباحث نظری و اعتقادی== | == انکار مباحث نظری و اعتقادی == | ||
در آیین بودیسم بر خلاف ادیان ابراهیمی که از دو بخش عمده نظری ـ اعتقادی، و عملی ـ تکلیفی تشکیل شدهاند، خبری از مباحث نظری و [[اعتقادی|اعتقادی]] نیست و هر کس که میخواهد پیرو این آیین شود، باید بدون هر گونه استدلالی، حقیقت رنج، یعنی شر بودن زندگی را بپذیرد و هم چنین به اصل «سامسارا» ([[تناسخ]])، یعنی تکرار ازلی تولد و مرگ و جابه جا شدن یک روح از جسمی به جسم دیگر، [[ایمان]] داشته باشد تا بتواند با عمل به هشت راه بودا خود را از چرخه «سامسارا» رهایی بخشد. <ref>ویل دورانت، همان، ج 1، ص 495</ref> | در آیین بودیسم بر خلاف ادیان ابراهیمی که از دو بخش عمده نظری ـ اعتقادی، و عملی ـ تکلیفی تشکیل شدهاند، خبری از مباحث نظری و [[اعتقادی|اعتقادی]] نیست و هر کس که میخواهد پیرو این آیین شود، باید بدون هر گونه استدلالی، حقیقت رنج، یعنی شر بودن زندگی را بپذیرد و هم چنین به اصل «سامسارا» ([[تناسخ]])، یعنی تکرار ازلی تولد و مرگ و جابه جا شدن یک روح از جسمی به جسم دیگر، [[ایمان]] داشته باشد تا بتواند با عمل به هشت راه بودا خود را از چرخه «سامسارا» رهایی بخشد. <ref>ویل دورانت، همان، ج 1، ص 495</ref> | ||
بودیسم در مباحث اعتقادی و نظری کم همت و بی رونق است و مبادی [[لاهوت]] و فلسفه فوق الطبیعه و امثال آن و مباحث عقلانی نزد بودا وزنی ندارد. وی گفته است: | بودیسم در مباحث اعتقادی و نظری کم همت و بی رونق است و مبادی [[لاهوت]] و فلسفه فوق الطبیعه و امثال آن و مباحث عقلانی نزد بودا وزنی ندارد. وی گفته است: | ||
من در باب قدمت عالم و ازلیت جهان توضیحی ندادم و هم چنین در باب محدودیت و تناهی وجود تفسیری نکردم و... . <ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref> | من در باب قدمت عالم و ازلیت جهان توضیحی ندادم و هم چنین در باب محدودیت و تناهی وجود تفسیری نکردم و... . <ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 188</ref> | ||
با این همه، این ادعا که نمیخواهد در امور نظری و اعتقادی سخنی بگوید، در عمل به فراموشی سپرده شده و در دام نوعی [[ماتریالیسم]] گرفتار میآید و با [[ابدی|ابدی]] و [[ازلی|ازلی]] دانستن ماده و عالم به انکار [[صانع]] میپردازد; گویا آن گاه که لازم است به سؤال مهم از کجا آمدهایم و به کجا خواهیم رفت پاسخ دهد، میگوید: من در مباحث نظری کاری ندارم، <ref>ویل دورانت، همان، ج 1، ص 497</ref> ولی آنگاه که نوبت به انکار صانع عالم و [[معاد]] میرسد، وعده خود را از یاد میبرد و به انکار مبدأ و معاد میپردازد. | با این همه، این ادعا که نمیخواهد در امور نظری و اعتقادی سخنی بگوید، در عمل به فراموشی سپرده شده و در دام نوعی [[ماتریالیسم]] گرفتار میآید و با [[ابدی|ابدی]] و [[ازلی|ازلی]] دانستن ماده و عالم به انکار [[صانع]] میپردازد; گویا آن گاه که لازم است به سؤال مهم از کجا آمدهایم و به کجا خواهیم رفت پاسخ دهد، میگوید: من در مباحث نظری کاری ندارم، <ref>ویل دورانت، همان، ج 1، ص 497</ref> ولی آنگاه که نوبت به انکار صانع عالم و [[معاد]] میرسد، وعده خود را از یاد میبرد و به انکار مبدأ و معاد میپردازد. | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
به همین دلیل میتوان گفت: بودیسم تبیین روشنی برای مباحث عقیدتی ندارد و گرفتار تناقض است و چون مبادی نظری گویا و روشنی ندارد، در مرحله عمل هم چندان موفق نیست و برنامههای عملی اش نیز بیشتر به توصیههای اخلاقی مبهم و نارسا میماند که هر کس برداشت متناسب با میل خود را میتواند از آن داشته باشد; به همین دلیل، در طول تاریخ که دین بودا در نواحی خارج از هند گسترش مییافت، در برخورد با اساطیر و معتقدات محلی با آنها تطبیق مییافت و تغییر میکرد. <ref>غلامعلی آریا، همان، ص 73</ref> | به همین دلیل میتوان گفت: بودیسم تبیین روشنی برای مباحث عقیدتی ندارد و گرفتار تناقض است و چون مبادی نظری گویا و روشنی ندارد، در مرحله عمل هم چندان موفق نیست و برنامههای عملی اش نیز بیشتر به توصیههای اخلاقی مبهم و نارسا میماند که هر کس برداشت متناسب با میل خود را میتواند از آن داشته باشد; به همین دلیل، در طول تاریخ که دین بودا در نواحی خارج از هند گسترش مییافت، در برخورد با اساطیر و معتقدات محلی با آنها تطبیق مییافت و تغییر میکرد. <ref>غلامعلی آریا، همان، ص 73</ref> | ||
==انکار خداوند== | == انکار خداوند == | ||
بودیسم برخلاف مکاتب فلسفی و [[ادیان]] دیگر که هر کدام به نوعی قایل به وجود خالق و صانعی برای هستی هستند، عالم را قدیم و ازلی و بی نیاز از خالق میداند و وجود [[خداوند]] را انکار میکند. <ref>همان، ص 47</ref> بودا «از وجود مافوق طبیعت که ازلی و بالذات و خالق عالم و صانع آسمانها و زمین است و سرنوشت افراد انسانی را در قبضه داشته و قاضی حاجات و مجیب دعوات و [[قبله|قبل]]<nowiki/>ه [[نماز]] و [[صلات]] باشد بحثی به میان نیاورده است» <ref>جان بی. ناس، همان، ص 189</ref> و از پاسخ گویی به این سؤال که ماده محدود است و باید علتی داشته باشد، طفره میرود. | بودیسم برخلاف مکاتب فلسفی و [[ادیان]] دیگر که هر کدام به نوعی قایل به وجود خالق و صانعی برای هستی هستند، عالم را قدیم و ازلی و بی نیاز از خالق میداند و وجود [[خداوند]] را انکار میکند. <ref>همان، ص 47</ref> بودا «از وجود مافوق طبیعت که ازلی و بالذات و خالق عالم و صانع آسمانها و زمین است و سرنوشت افراد انسانی را در قبضه داشته و قاضی حاجات و مجیب دعوات و [[قبله|قبل]]<nowiki/>ه [[نماز]] و [[صلات]] باشد بحثی به میان نیاورده است» <ref>جان بی. ناس، همان، ص 189</ref> و از پاسخ گویی به این سؤال که ماده محدود است و باید علتی داشته باشد، طفره میرود. | ||
برخی معتقدند که بودا منکر خدا و ماوراء الطبیعه نیست، بلکه در این مورد ساکت است و اعتقاد دارد که ما از درک آنها عاجزیم و نباید خود را درگیر مباحث نظری و ماوراءالطبیعی کنیم[18] و به همین دلیل، در تعالیم خود از مفاهیم خدا، [[بهشت]]<ref>ر.ک:مقاله بهشت</ref>، [[جهنم]]، [[وحی|وحی]]، [[معجزه]] و... استفاده نمیکند. | برخی معتقدند که بودا منکر خدا و ماوراء الطبیعه نیست، بلکه در این مورد ساکت است و اعتقاد دارد که ما از درک آنها عاجزیم و نباید خود را درگیر مباحث نظری و ماوراءالطبیعی کنیم[18] و به همین دلیل، در تعالیم خود از مفاهیم خدا، [[بهشت]]<ref>ر. ک:مقاله بهشت</ref>، [[جهنم]]، [[وحی|وحی]]، [[معجزه]] و... استفاده نمیکند. | ||
اما سؤال این است که: | اما سؤال این است که: | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
در آیین بودیسم دو پیش فرض اعتقادی، یعنی حقیقت تألّم و تناسخ وجود دارد که بدون پذیرفتن آنها نمیتوان از روشهای بودا برای سعادتمند شدن پیروی کرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته وی، وارد مباحث اعتقادی میشویم که بودیسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراین آیین بودیسم یا باید جواب گوی مباحث اعتقادی باشد و به تبیین مبدأ و معاد عالم بپردازد و یا از دادن برنامه عملی بپرهیزد، والّا دچار [[سفسطه]] و [[مغالطه]] خواهد شد. هم چنان که در طول تاریخ دچار آن شده و با آن که ادعای مبارزه با تعدد الهه در آیین هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بتپرستی شد و به جای خدایان متعدد هندوان، تماثیل و مجسمههای بودا را بت قرار داد و بتپرستی شرک آلود هندوها را به [[بتپرستی|بتپرستی]] کفرآمیز بودایی تبدیل کرد. | در آیین بودیسم دو پیش فرض اعتقادی، یعنی حقیقت تألّم و تناسخ وجود دارد که بدون پذیرفتن آنها نمیتوان از روشهای بودا برای سعادتمند شدن پیروی کرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته وی، وارد مباحث اعتقادی میشویم که بودیسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراین آیین بودیسم یا باید جواب گوی مباحث اعتقادی باشد و به تبیین مبدأ و معاد عالم بپردازد و یا از دادن برنامه عملی بپرهیزد، والّا دچار [[سفسطه]] و [[مغالطه]] خواهد شد. هم چنان که در طول تاریخ دچار آن شده و با آن که ادعای مبارزه با تعدد الهه در آیین هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بتپرستی شد و به جای خدایان متعدد هندوان، تماثیل و مجسمههای بودا را بت قرار داد و بتپرستی شرک آلود هندوها را به [[بتپرستی|بتپرستی]] کفرآمیز بودایی تبدیل کرد. | ||
==انکار معاد و اعتقاد به تناسخ== | == انکار معاد و اعتقاد به تناسخ == | ||
بودا که در پی اصلاح آیین هندوییسم بود، روح را انکار میکرد، ولی در پاسخ به این سؤال که سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دینی پذیرفت. به عقیده وی، روح انسان در هنگام مرگ به کالبد و یا جسم دیگری انتقال مییابد و یک سلسله تولد و تجدید حیات را طی میکند و پس از هر تولد و زندگی دوباره به بدنی دیگر حلول میکند و این تولدها ممکن است بی انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولی به تناقض گرفتار میآید، زیرا بدون حلول روح از جسمی به جسم دیگر تناسخ امکان ندارد; <ref>بودا و اندیشه های او، همان، ص 140 و 141</ref> و بر فرض که تناسخ را قبول کردیم کدام دلیل عقلی و منطقی صحیحی بر حقانیت تناسخ دلالت میکند؟! | بودا که در پی اصلاح آیین هندوییسم بود، روح را انکار میکرد، ولی در پاسخ به این سؤال که سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دینی پذیرفت. به عقیده وی، روح انسان در هنگام مرگ به کالبد و یا جسم دیگری انتقال مییابد و یک سلسله تولد و تجدید حیات را طی میکند و پس از هر تولد و زندگی دوباره به بدنی دیگر حلول میکند و این تولدها ممکن است بی انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولی به تناقض گرفتار میآید، زیرا بدون حلول روح از جسمی به جسم دیگر تناسخ امکان ندارد; <ref>بودا و اندیشه های او، همان، ص 140 و 141</ref> و بر فرض که تناسخ را قبول کردیم کدام دلیل عقلی و منطقی صحیحی بر حقانیت تناسخ دلالت میکند؟! | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده: ادیان و آیینها]] | [[رده:ادیان و آیینها]] |